بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
468 subscribers
1.77K photos
630 videos
136 files
2.12K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
خدا كند انگورها برسند
جهان مست شود
تلوتلو بخورند خیابان ها
به شانه هم بزنند رئیس جمهورها و گداها...
مرزها مست شوند،
براي لحظه ای
تفنگ ها یادشان برود دریدن را
كاردها یادشان برود بریدن را،
قلم ها آتش را آتش بس بنویسند.
خدا كند مستی به اشیاء سرایت كند
پنجره ها دیوارها را بشكنند...
و برای چند لحظه
دنیا مست شود از صلح و دوستی...
عید باشد همه جا و همه وقت!
️تجویز راهبردی:
مرزها را ما گذاشته ایم. خودمان هم می توانیم برداریم. برای رهایی از این چهارمتری مصنوعی راهش این است که از "چهار کلمه قدرتمند" استفاده کنیم. چرا؟ و چرا که نه؟ بعضی واژه ها قدرت تخریب گری بالایی دارند مانند چرا؟ این واژه می تواند تمام مرزهای ذهنی و حتی عینی را جابه جا کند. و برخی واژه ها بسیار گشاینده و بازکننده هستند مانند چرا که نه؟
این چهار کلمه دروازه مستی هستند. مستی ای که باعث می شود از زندگی محدود مصنوعی در چاردیواری هایی خفه کننده به زندگی طبیعی بازگردیم. بگذارید با یک مثال آن تشریح کنم:
از خودتان بپرسید چرا من به عنوان مدیر انتظار دارم که همیشه افرادی که در چارت سازمانی در رده پایین تر هستند به دیدن من بیایند؟ و تصور کنید که شما به اتاق آن ها بروید و از خود بپرسید چرا که نه؟
این مرزها را بشکنید بگذارید جهان مست شود."

نمی دانم خودتعریفی است یا باز توهم، اگر که بگویم شاید قبل از چرخش قلم دکترعزیز، دقیقاً ازسال 90 بر این راهبرد تمرکز کردم و اصلی ترین، دلایل ایده ایجاد همین کمپین(مهربانی های کوچک) نیز متعاقب دغدغه های مرتبط با چنین راهبردی شکل گرفت از جمله اینکه استارت کار وب سایت بالویزان زندگی(سفیران زندگی) با 25 شاخه کاری، نامه هایم به رییس جمهوری،گروه های الفبای شهروندی، جهانشهراسوه های شهروندی، شبکه همدلی، شبکه فعلان مدنی سردشت(با 10 زیرشاخه از جمله تریبون همدلی و بالویزانی ژینگه)، چالش جهانی بلوط، هه فالانی ئاشتی(دوستداران صلح)،چالش مهربانی، و... با همین دغدغه راهبردی ایجاد و دنبال شدند!

اما از حق نباید گذشت که بزرگان پیش گفته و از جمله دکتر لشکربلوکی عزیز، با قلم زیبانگار و ذهن تیزپرداز و علم نافع شان، حقی بر گردن ما شهروندان ایرانی و به ویژه نسل فردا خواهند گذاشت که حیف است و عیب که در ادای این حق، تساهل به خرج دهیم.
شخصاً واجب می دانم به پاس همه مطالب خوب شان در وب سایت، کانال تلگرامی و اثرات مکتوب و مصورشان، سپاس شان گویم و در پی مجالی باشم تا حضوری نیز با لوح سپاس کمپین، محضرشان شرفیاب شوم.
فعلا به همین بسنده می کنم که چون زیره به کرمان بردن، معرف لینک کانال شان باشم و مهربان گزارشگران مهربانی را به بهره گیری هفتگی از آن، سفارش نمایم تا همگی چاشنی های مهربانی از آن برگیریم...
@Dr_Lashkarbolouki

#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مهربانی_با_تخصص
#دکتر_لشکر_بلوکی
#راهبردی_برای_رهایی
#مدیریت_استراتژیک https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
#بازنشر👇 تجلیل بنیاد توسعه صلح و مهربانی از دکتر محسن رنانی به پاس تلاش های خالصانه و ناب شان در توسعه اذهان ملی... #بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی #مهربانی_های_کوچک #مسئولیت_اجتماعی #تجلیل_راهبران_پیش_رو #دکتر_محسن_رنانی @sopskf @chaleshegoftegoo
🗝کمپین مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 نمونه ۳۳۳ 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
🔘نگارش ۲۷ #فروردین ۹۷

🌷برترین مهربان راهبر توسعه پایدار🌷

سالهاست شعارهایی چون "نه شرقی" و"نه غربی" گوش زمان را کر کرده است و در تمام این سال ها نیز مجبور شدیم و باز مجبوریم هم به شرق و هم به غرب متکی باشیم!

بیش ۴۰ سال از انقلاب سپری شد و هنوز که هنوز است نه تعهد متخصصان عبور کرده از صافی های گزینشی نتیجه ای موردانتظار نشان داده و نه تخصص متعهدان!

چهار دهه از عمر خود را با انقلاب پیش بردیم و در سیستم های آموزش و پرورش و آموزش عالی ذوب شدیم اما ماحصل مان شد پایان نامه نویس اجیری و آی اس آی پشیزی!

همه مکتب خانه های روستایی و حجره های مساجد را هم به دانشگاه تبدیل کردیم و خروار خروار متخصص، تحویل جامعه دادیم اما نهایت شان به کولبری، بدوکی، ته لنجی، چتربازی، زلزله و سیلاب و بحران مدیریت امداد و ... ختم شد و گاه گداری نیز پابه پای شان تا لب گور رفتیم!

سازمان عریض و طویلی به نام "بهزیستی" بنیان نهادیم و به زعم خود برای "زیست بهتر" مردمان سرزمین مان، برنامه ریختیم و استراتژی تعریف کردیم اما سرانجامش شد "کارتن خوابی"،"گورخوابی"،"رکورد طلاق" ،"اعتیاد" و...

سال ها به نام "مدیریت بحران"، مانور برگزار کردیم و "زلزله های فرضی" پشت سرگذاشتیم و مقصد نهایی مان شد، مثلا" امداد بحران زلزله و سیل!!

همه تلاش های توسعه ای و مدیریت انرژی مان منتهی شد به "پراید" و " تیبا" و جاده های مرگ و از آن سوی نیز "سدسازی" و بنیان های سازه ای و مرده روداصفهان و دریاچه مرگ ارومیه و ریزگردهای نمکی و آهکی و ...
ختم به خیرترین شان "انرژی هسته ای"، "مناقشه اتمی" و "برجام" که آن هم بی فرجام و متأسفانه "بدفرجام" شد!

و جالب اینکه همه و همه این ها و بسیار آنهایی که مجال ذکرشان نیست، به یک سوی نظر داشتند و آن "توسعه" به ظاهر پایدار بود!

نمی دانم " توسعه " را خوب معنا نکردیم یا راه را مناسب اختیار نکردیم و یا خوب نرفتیم!

هر چه بود قطارمان سرعت گرفت و با پیچ جاده پیچید و پیچید تا اینکه جاده، پیچید و قطارمان نپیچید و "رزمندگی" در ته درها، نصیب بردیم!

این بار نیز "ریزعلی خواجوی" دیگری نیاز بود تا "شعله زندگی" بیفروزد و از ابرام مان بر تداوم راه رفته و بد رفته، منصرف مان گرداند!

که صد البته این بار نه ناجی در ردای "دهقان فداکار، بلکه در مقام "استاد هوشیار" نیاز بود تا چراغی برفروزد و "توسعه" را معنایی "پایدار" آفریند..

او و چون اویی چند، این بار نیز آمدند تا باز ما جهان سومی ها را بر عادات دیرین مان، هشداری دهند که همواره چشم به راه اهورا، شاه یا منجی نباشیم و #خود نیز خودی باشیم و #توتم خود را از همان اوان کودکی، در مسیر توسعه پرداخت کنیم ...


مخلص کلام، امروز به لطف #حجم، مهندس #محمد_درویش و همدلان شان، عزیزی پیش روی مان و بر میز "گفت و گو" قرار گرفت که ایامی گوشه عزلت اختیار کرد تا شاید آن همه فریاد شلیک شده در گوش حاکمیت را مجالی دهد و به زعم خودشان "به هنگام روز تنگنا و ایام پنجری ماشین حاکمیت نیز، رمقی برای یاری ذخیره داشته باشد!"

اتفاقا" همان نیز امروز دروازه ای برای انتقادش گشود...

بله،حضور ارزنده #محسن_رنانی عزیز، [آن استاد هوشیار و جسور دانشگاه که مناقشه اتمی را به #آب، رشوه حاکمیت زنجیر کرد تا من و ما بفهمیم زیر پوست شهر و کشور را]، در اولین "گفت و گوی راهبردی #حجم، مغتنم شمردیم و همان مجالی آفرید تا به نام کمپین مهربانی های کوچک(نسخه آغازین سال های ۹۴ الی ۹۷ بنیاد توسعه صلح و مهربانی)، فریاد فروخورده اش را قدر نهیم و بگوییم اگر "قدر" ندانیمش شاید که نه درویشی مان کلاهی از نمد روزگار رساند و نه پارسایی مان در بهشت موعود نوایی و سرپناهی نصیب گرداند!

فرصت چسبیدیم و #تندیس_سپاس سال در حوزه توسعه و دانشگاه تقدیمش کردیم تا یادآوری کرده باشیم که اگر هنوز "توسعه" رمقی دارد در این سرای، به لطف او و امثال اوست و ما قدردان این تلاش های مدفون در سونامی سانسورها، کم لطفی ها و بی توجهی هاییم...

و صدالبته که حضور #کاک_آروین عزیزم، جمع ارزشمندی از کنشگران مدنی ایران زمین و نکته گویی های بزرگان و نیز تندیس و لوح تجلیل و هدایای ان جی اوی #حجم نیز بر مبارکی نشست فزود...

سپاس و هزاران سپاس آن #مهربان_راهبر #توسعه_پایدار و همه #راهبرد_اندیشان سرزمین مان را که امروز #استراتژیست_محور، می اندیشند و #راهبردی و هوشیارانه به پیش مان می رانند و همگی شایسته تکریم و تجلیل و تقدیر شایسته تلاش شان هستند ک صدالبته درویشی ما، مجال بسیار نمی دهد و اگر هم فرصتی هست، بسیار کم و ناقابل است اما همان را نیز چون "ستاره دریایی" به دریا بازگردندان، پذیرفته ایم و از این حیث خوشحالیم😓

@sopskf
----------
@chaleshegoftegoo

#بازنشر با ویرایش مختصر