بێڵندانا...
https://t.iss.one/Sopskf/6481
#Beln_Dana
مهندس محمد درویش گفتنی؛
"بهانه های سرکردن زمستان"...
+مراسمی بازآفرینی شده از دل سنت و عرف مناطق کوردنشین به نماد پایان فصل سردی، دشواری،سختی و امید به فرداهای خوب..
این مراسم که به فحوای پاروها و برف روب ها را زمین گذاشتیم، در روستاهای مناطق کوردنشین و در دل بهمن ماه، برگزار می شد، نوید روزهای آفتابی و بهاری با خود می آورد و همان امید به فرداهای نکو، مردم را شاد و سرزنده در دل زمستان، کنار هم نگه می داشت!
بسیاری اوقات که این عُرف و سنت مردمان دیرین را می کاویم، فلسفه ای عمیق در لایه های تصمیم خردمندان آن روزگاران، هویدا می گردد که رهگشای روزگاران سخت امروز هم هست.
چه پاندمی های کُشنده ی جان، سونامی های گزنده ی روان و چه سرطان های خزنده در باور و البته زلزله ها و سیلاب ها و طوفان و گردبادهای مخرب محیط زیست جمعی و طبیعت پیرامونی را با ابزار خرد و همین بهانه آفرینی های عبور از بحران، مهار کرده، سپری نموده و پشت سر گذاشته اند!
اکنون که چون کنشگری پُرمدعا در حوزه صلح و محیط زیست، وقتی در استراتژی گزینی های صلح منظر و البته طبیعت نگر و نگهدار دیروزی ها می نگریم، آفرین می فرستیم بر کاربست این سطح از خِرد و آن وزن فهم عمیق شان...
فقط اگر دو نمونه یکی با فحوای صلح و دیگری با پس زمینه حفاظت از محیط زیست را مصداقی ذکر کنیم، محتمل شما مخاطب گرانسنگ هم همراه و هم نظر شوید:
صلح و مهربانی:
آب ها، چه جوی های منشعب از چشمه های اصلی و رودخانه ها و چه کاریز و قنات، میراب داشته اند که میراب ها، با تقسیم بندی دقیق آب، سهم هر کس را متناسب با زمین تعیین می کرده و در طول ایام، مدیریت می کردند، بدون اینکه کمترین اعتراضی به دنبال داشته باشد!
نکته ای صلح منظرتر اینکه؛
همیشه نقاط آفتابگیر روستا و ویژه کنار مساجد و چشمه ها، محل تلاقی مردمان در روستا بوده تا در آن نقطه، گره های کور دل یا اخبار روز را همرسانی کنند که همان از حجم بار دل و ذهن می کاست و به نوعی برای اکثریت، فرصت گفتگوی همدلانه و تخلیه ضروری ذهن هم میسور بوده است..
حتی برای بانوان، چشمه ها[با نام بومی قۆتان یا کۆتان]، محل تبادل اخبار روز، تضارب آراء بانوان و گفتگوها و درد و دل ها بوده که بهم پیوستگی های بسیاری ایجاد می کرد.
محیط زیست:
شکار در فصل و فصولی از سال، به طور کلی ممنوع بوده و برای شکار نیز اخلاق ویژه ای حاکمیت عُرفی داشته است.
برخی درختان و قسمی از جنگل ها باعناوین و اسامی ویژه از جمله درخت مقدس یا جنگل آرامستان و زیارتگاه، همواره از گزند تخریب و دستبرد و... مبرا بوده اند...
بێڵندانا هم نوعی واکنش خردمندانه، برای حفظ امید و تزریق شادی و ارتقای همزیستی همدلانه بوده که نیازمند حتی ثبت در مواریث فرهنگی، تمدنی، سنتی و عرفی است که امیدواریم متولیان میراث فرهنگی شهرستان، استان و کشور به این امر مهم، همت گمارند..
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#میراث_سنتی
#بێڵندانا
#سردشت
#بیوران
#صلح
#محیط_زیست
@sopskf
https://t.iss.one/Sopskf/6481
#Beln_Dana
مهندس محمد درویش گفتنی؛
"بهانه های سرکردن زمستان"...
+مراسمی بازآفرینی شده از دل سنت و عرف مناطق کوردنشین به نماد پایان فصل سردی، دشواری،سختی و امید به فرداهای خوب..
این مراسم که به فحوای پاروها و برف روب ها را زمین گذاشتیم، در روستاهای مناطق کوردنشین و در دل بهمن ماه، برگزار می شد، نوید روزهای آفتابی و بهاری با خود می آورد و همان امید به فرداهای نکو، مردم را شاد و سرزنده در دل زمستان، کنار هم نگه می داشت!
بسیاری اوقات که این عُرف و سنت مردمان دیرین را می کاویم، فلسفه ای عمیق در لایه های تصمیم خردمندان آن روزگاران، هویدا می گردد که رهگشای روزگاران سخت امروز هم هست.
چه پاندمی های کُشنده ی جان، سونامی های گزنده ی روان و چه سرطان های خزنده در باور و البته زلزله ها و سیلاب ها و طوفان و گردبادهای مخرب محیط زیست جمعی و طبیعت پیرامونی را با ابزار خرد و همین بهانه آفرینی های عبور از بحران، مهار کرده، سپری نموده و پشت سر گذاشته اند!
اکنون که چون کنشگری پُرمدعا در حوزه صلح و محیط زیست، وقتی در استراتژی گزینی های صلح منظر و البته طبیعت نگر و نگهدار دیروزی ها می نگریم، آفرین می فرستیم بر کاربست این سطح از خِرد و آن وزن فهم عمیق شان...
فقط اگر دو نمونه یکی با فحوای صلح و دیگری با پس زمینه حفاظت از محیط زیست را مصداقی ذکر کنیم، محتمل شما مخاطب گرانسنگ هم همراه و هم نظر شوید:
صلح و مهربانی:
آب ها، چه جوی های منشعب از چشمه های اصلی و رودخانه ها و چه کاریز و قنات، میراب داشته اند که میراب ها، با تقسیم بندی دقیق آب، سهم هر کس را متناسب با زمین تعیین می کرده و در طول ایام، مدیریت می کردند، بدون اینکه کمترین اعتراضی به دنبال داشته باشد!
نکته ای صلح منظرتر اینکه؛
همیشه نقاط آفتابگیر روستا و ویژه کنار مساجد و چشمه ها، محل تلاقی مردمان در روستا بوده تا در آن نقطه، گره های کور دل یا اخبار روز را همرسانی کنند که همان از حجم بار دل و ذهن می کاست و به نوعی برای اکثریت، فرصت گفتگوی همدلانه و تخلیه ضروری ذهن هم میسور بوده است..
حتی برای بانوان، چشمه ها[با نام بومی قۆتان یا کۆتان]، محل تبادل اخبار روز، تضارب آراء بانوان و گفتگوها و درد و دل ها بوده که بهم پیوستگی های بسیاری ایجاد می کرد.
محیط زیست:
شکار در فصل و فصولی از سال، به طور کلی ممنوع بوده و برای شکار نیز اخلاق ویژه ای حاکمیت عُرفی داشته است.
برخی درختان و قسمی از جنگل ها باعناوین و اسامی ویژه از جمله درخت مقدس یا جنگل آرامستان و زیارتگاه، همواره از گزند تخریب و دستبرد و... مبرا بوده اند...
بێڵندانا هم نوعی واکنش خردمندانه، برای حفظ امید و تزریق شادی و ارتقای همزیستی همدلانه بوده که نیازمند حتی ثبت در مواریث فرهنگی، تمدنی، سنتی و عرفی است که امیدواریم متولیان میراث فرهنگی شهرستان، استان و کشور به این امر مهم، همت گمارند..
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#میراث_سنتی
#بێڵندانا
#سردشت
#بیوران
#صلح
#محیط_زیست
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
بێڵندانا...
مهندس محمد درویش گفتنی؛
"بهانه های سرکردن زمستان"...
@sopskf
مهندس محمد درویش گفتنی؛
"بهانه های سرکردن زمستان"...
@sopskf
Forwarded from بلوطبانان پا به ركاب (Raouf Azari)
یک قاشق بذرِ صلح و مهربانی
حتی اگر تنها ابزارمان، یک قاشق غذاخوری باشد، باز دستانِ مان را قوّت می بخشیم، زمین را بشکافند تا سخاوتمندانه، بذر بلوط صلح و مهربانی بکارند و قوت زمین بخشند...
بهمن ماه، فرصتی پیش آمد تا پیشانشستی تحلیلی در مرکز مطالعات و تحقیقات دانشگاه تهران، بازدیدی از موزه عروسک های نمایشی داشته باشیم...
محوطه دل انگیز موزه، بر آن مان داشت تا فضای موزه را با بذر بلوط صلح و مهربانی، بیشتر بیاراییم...
غزم مان جزم بود اما چون کوله همراه نداشتیم، تنها ابزار کارمان، قاشق غذاخوری ای شد که مهربان خواهری از پیشخوان کافه، پیش آورد.
فرصت، غنیمتی بود تا ادای تکلیف کنیم و بویژه در آن هوای آلوده پایتخت و چندی پسا روز هوای پاک، بخشی از بذور درختی پالایشگر و اکسیژن ساز چون بلوط را در خاک حیاط موزه، بنشانیم...
امیدواریم این بذر با مهر و رصد و خدمت سال های ابتدایی موزه دار و کافه دار، جان گیرند، رشد کنند
و طراوت و سرسبزی را برای سال های دور، به رهگذران، بازدیدکنندگان، عوامل موزه و دگر شهروندان تقدیم دارند..
یک قاشق بذر صلح و مهربانی، تقدیم دل اقیانوسی پایتخت نشینان ایران زمین
https://t.iss.one/oaktree_loverbikers/1345
سفیری از جمع بلوطبانان پا به رکاب شهر صلح و مهربانی🙏
🌳❤🚴
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#بذر_بلوط_صلح_و_مهربانی
#موزه_عروسک_های_نمایشی
@oaktree_loverbikers
حتی اگر تنها ابزارمان، یک قاشق غذاخوری باشد، باز دستانِ مان را قوّت می بخشیم، زمین را بشکافند تا سخاوتمندانه، بذر بلوط صلح و مهربانی بکارند و قوت زمین بخشند...
بهمن ماه، فرصتی پیش آمد تا پیشانشستی تحلیلی در مرکز مطالعات و تحقیقات دانشگاه تهران، بازدیدی از موزه عروسک های نمایشی داشته باشیم...
محوطه دل انگیز موزه، بر آن مان داشت تا فضای موزه را با بذر بلوط صلح و مهربانی، بیشتر بیاراییم...
غزم مان جزم بود اما چون کوله همراه نداشتیم، تنها ابزار کارمان، قاشق غذاخوری ای شد که مهربان خواهری از پیشخوان کافه، پیش آورد.
فرصت، غنیمتی بود تا ادای تکلیف کنیم و بویژه در آن هوای آلوده پایتخت و چندی پسا روز هوای پاک، بخشی از بذور درختی پالایشگر و اکسیژن ساز چون بلوط را در خاک حیاط موزه، بنشانیم...
امیدواریم این بذر با مهر و رصد و خدمت سال های ابتدایی موزه دار و کافه دار، جان گیرند، رشد کنند
و طراوت و سرسبزی را برای سال های دور، به رهگذران، بازدیدکنندگان، عوامل موزه و دگر شهروندان تقدیم دارند..
یک قاشق بذر صلح و مهربانی، تقدیم دل اقیانوسی پایتخت نشینان ایران زمین
https://t.iss.one/oaktree_loverbikers/1345
سفیری از جمع بلوطبانان پا به رکاب شهر صلح و مهربانی🙏
🌳❤🚴
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#بذر_بلوط_صلح_و_مهربانی
#موزه_عروسک_های_نمایشی
@oaktree_loverbikers
Telegram
بلوطبانان پا به ركاب
کاشت بذر بلوط صلح و مهربانی در خاک پایتخت...
🌳❤️🚴
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#بذر_بلوط_صلح_و_مهربانی
#موزه_عروسک_های_نمایشی
@oaktree_loverbikers
🌳❤️🚴
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#بذر_بلوط_صلح_و_مهربانی
#موزه_عروسک_های_نمایشی
@oaktree_loverbikers
tarikhe_shafahi_sardasht1396hekmat.pdf
3.6 MB
بُرشی از کتاب پژوهشی تاریخ شفاهی بمباران شیمیایی سردشت
پژوهشگر:
خانم #ریزان_حکمت
استاد راهنما: دکتر علیرضا ملایی
انتشارات: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
سال انتشار:١٣٩٦
---
بازنشر به مناسبت تجلیل از پژوهشگر👇
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
@sopskf
پژوهشگر:
خانم #ریزان_حکمت
استاد راهنما: دکتر علیرضا ملایی
انتشارات: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
سال انتشار:١٣٩٦
---
بازنشر به مناسبت تجلیل از پژوهشگر👇
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
@sopskf
تجلیل از پژوهشگرِ حوزه تاریخ شفاهی بمباران شیمیایی سردشت
https://t.iss.one/Sopskf/6487
زندگی کوتاه است و شما نمی خواهید دراین حیرت بمانید که اگر به پاخاسته بودید، چه اتفاقی می افتاد(رائول سینگ)
سردشت، مدعی شهر صلح و مهربانی، شهری است در شمال غربی کشور، آنجا که جنگل های زاگروس، در شرف جان گرفتن و آغاز جاری شدن در نوار غربی کشوراند
این شهر، به تبع داشتن ۱۱۴ کیلومتر مرز مشترک با اقلیم کوردستان(عراق سابق)،همواره در معرض آسیب های مرزی بوده و صدالبته مواهبش نیز همواره در سفره کسانِ خاص، خلیده است!
در جریان جنگ ایران و عراق، سردشت بارها و بارها مورد حمله زمینی، توپخانه ای، کاتیوشایی و هوایی قرارگرفت و از اولین ها در مهر ۱۳۵۹[اولین بمباران های هوایی) تا آخرین ها هفتم تیرماه ۱۳۶۶ (بمباران شیمیایی) را نصیب بُرده و از جمعیت حدود هیجده هزاری وقت، فقط در فاجعه بمباران شیمیایی، بیش از هشت هزار نفر، جانباز و شهید، قربانی داده است..
درگیری چندجانبه ساختار حاکمیتی، دسترس ناپذیری برای اصحاب رسانه خارجی و محرومیت از رسانه های محلی شاخص، همواره خاکستر فراموشی بر این رخدادهای تلخ که دست کمی از ژینوساید و اکوساید نداشته اند، پاشیده اند که البته بعد از سالها بازنمایی هایی از آن را در یادداشت هایی چون "روح سرگردان ملی(دکتر محسن رنانی)، فیلم های مستندی چون سپیده دمی که بوی لیمو می داد(آزاده بیزارگیتی) و درخت گردو(محمد حسین مهدویان) و... در سال های پساحادثه می توان دید!
در این میان البته شهروندان دغدغه مند سردشتی هم، گرچه با حداقل ها،اما کم نگذاشتند و گه گُداری، با هنرنمایی(تئاتر، موسیقی، نقاشی و ...)و نیز بازنمایی مکتوب برخی وقایع در قالب روایت گری ها و البته پژوهش های میدانی و مصاحبه های عمیق، برخی زوایای پنهان وقایع تلخ تاریخی را هویدا کرده اند.
از جمله آنها، حسین محمدیان، کارشناس اداره جهادکشاورزی و نیز جناب رشیدی با روایتگری های معمول و...
خانم #ریزان_حکمت،
#REZAN_HEKMAT
هم یک از چند معدود شهروندانی بود که در خلٲ رسانه و یک مرکز تحقیقاتی، در عنفوان جوانی، باری سنگین بر دوش گرفت و راهروهای بیمارستانی را در پی والدین جانبازش، به پژوهشگاهی درخور، تبدیل کرد و با انجام تعداد زیادی مصاحبه های حضوری، محصولی تحت عنوان "تاریخ شفاهی بمباران شیمیایی" بار آورد که بدون شک، از منابع قابل اتکاء برای پژوهش های بنیادین بعدی حول آثار و پیامدهای بمباران شیمیایی و رفرنسی قابل توجه می باشد..
یکی از ارزشمندی های پژوهش خانم حکمت، در ثبت و ضبط خاطرات و روایتگری افرادی چون وه ستا قادر مولان پور(سوژه اصلی فیلم درخت گردو)است که اکنون، کوچ رحلت گزیده اند و دیگر، صدای شان شنیده نمی شود و رنج دوران، در سیمای شان، مشهود نیست و چه بسا اگر این نبود، آن نبود!
بنیاد(م) توسعه صلح و مهربانی، در تداوم مٲموریت تکریم از شایستگان وطن، اینبار به سراغ آن پژوهشگر متعهد رفت تا مراتب امتنان دغدغه مندان شهری را محضرشان ابلاغ دارد..
چهارشنبه شب بعد از شکست تلخ فوتبال ایران در مرحله نیمه نهایی جام ملت های آسیا مقابل قطر، بهانه ای دگر آفریدیم تا این زمستان های سخت و دشوار دگرتحمیل را پشت سر بگذاریم.
محفل گرم، صمیمی و تخصصی زوج
رحمانی-حکمت، مجالی آفرید تا با اهدای لوح سپاس بنیاد توسعه صلح و مهربانی، مهربانی، تلاش و همت پژوهشی خانم ریزان حکمت را در نگهداشت بخش اعظم تاریخ شفاهی بمباران شیمایی سردشت، پاس داریم...
پ.ن:
این کتاب، ماحصل پژوهشی میدانی از خانم ریزان حکمت(همکار فرهنگی)
با راهنمایی
دکتر علیرضا ملایی توانی،
استاد تمام گروه پژوهشی تاریخ فکری و فرهنگی ایران در پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
است که در نیمه اول دهه ۹۰ انجام و سال ۱۳۹۶ گزارش نهایی آن در انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به چاپ رسیده است.
+تصاویری از این کتاب پژوهشی به پیوست است👇
https://t.iss.one/Sopskf/6486
🌹❤🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رخدادهای_بزرگ
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#پژوهش_های_ماندگار
#تاریخ_شفاهی
#ریزان_حکمت
#علیرضا_ملایی
@sopskf
https://t.iss.one/Sopskf/6487
زندگی کوتاه است و شما نمی خواهید دراین حیرت بمانید که اگر به پاخاسته بودید، چه اتفاقی می افتاد(رائول سینگ)
سردشت، مدعی شهر صلح و مهربانی، شهری است در شمال غربی کشور، آنجا که جنگل های زاگروس، در شرف جان گرفتن و آغاز جاری شدن در نوار غربی کشوراند
این شهر، به تبع داشتن ۱۱۴ کیلومتر مرز مشترک با اقلیم کوردستان(عراق سابق)،همواره در معرض آسیب های مرزی بوده و صدالبته مواهبش نیز همواره در سفره کسانِ خاص، خلیده است!
در جریان جنگ ایران و عراق، سردشت بارها و بارها مورد حمله زمینی، توپخانه ای، کاتیوشایی و هوایی قرارگرفت و از اولین ها در مهر ۱۳۵۹[اولین بمباران های هوایی) تا آخرین ها هفتم تیرماه ۱۳۶۶ (بمباران شیمیایی) را نصیب بُرده و از جمعیت حدود هیجده هزاری وقت، فقط در فاجعه بمباران شیمیایی، بیش از هشت هزار نفر، جانباز و شهید، قربانی داده است..
درگیری چندجانبه ساختار حاکمیتی، دسترس ناپذیری برای اصحاب رسانه خارجی و محرومیت از رسانه های محلی شاخص، همواره خاکستر فراموشی بر این رخدادهای تلخ که دست کمی از ژینوساید و اکوساید نداشته اند، پاشیده اند که البته بعد از سالها بازنمایی هایی از آن را در یادداشت هایی چون "روح سرگردان ملی(دکتر محسن رنانی)، فیلم های مستندی چون سپیده دمی که بوی لیمو می داد(آزاده بیزارگیتی) و درخت گردو(محمد حسین مهدویان) و... در سال های پساحادثه می توان دید!
در این میان البته شهروندان دغدغه مند سردشتی هم، گرچه با حداقل ها،اما کم نگذاشتند و گه گُداری، با هنرنمایی(تئاتر، موسیقی، نقاشی و ...)و نیز بازنمایی مکتوب برخی وقایع در قالب روایت گری ها و البته پژوهش های میدانی و مصاحبه های عمیق، برخی زوایای پنهان وقایع تلخ تاریخی را هویدا کرده اند.
از جمله آنها، حسین محمدیان، کارشناس اداره جهادکشاورزی و نیز جناب رشیدی با روایتگری های معمول و...
خانم #ریزان_حکمت،
#REZAN_HEKMAT
هم یک از چند معدود شهروندانی بود که در خلٲ رسانه و یک مرکز تحقیقاتی، در عنفوان جوانی، باری سنگین بر دوش گرفت و راهروهای بیمارستانی را در پی والدین جانبازش، به پژوهشگاهی درخور، تبدیل کرد و با انجام تعداد زیادی مصاحبه های حضوری، محصولی تحت عنوان "تاریخ شفاهی بمباران شیمیایی" بار آورد که بدون شک، از منابع قابل اتکاء برای پژوهش های بنیادین بعدی حول آثار و پیامدهای بمباران شیمیایی و رفرنسی قابل توجه می باشد..
یکی از ارزشمندی های پژوهش خانم حکمت، در ثبت و ضبط خاطرات و روایتگری افرادی چون وه ستا قادر مولان پور(سوژه اصلی فیلم درخت گردو)است که اکنون، کوچ رحلت گزیده اند و دیگر، صدای شان شنیده نمی شود و رنج دوران، در سیمای شان، مشهود نیست و چه بسا اگر این نبود، آن نبود!
بنیاد(م) توسعه صلح و مهربانی، در تداوم مٲموریت تکریم از شایستگان وطن، اینبار به سراغ آن پژوهشگر متعهد رفت تا مراتب امتنان دغدغه مندان شهری را محضرشان ابلاغ دارد..
چهارشنبه شب بعد از شکست تلخ فوتبال ایران در مرحله نیمه نهایی جام ملت های آسیا مقابل قطر، بهانه ای دگر آفریدیم تا این زمستان های سخت و دشوار دگرتحمیل را پشت سر بگذاریم.
محفل گرم، صمیمی و تخصصی زوج
رحمانی-حکمت، مجالی آفرید تا با اهدای لوح سپاس بنیاد توسعه صلح و مهربانی، مهربانی، تلاش و همت پژوهشی خانم ریزان حکمت را در نگهداشت بخش اعظم تاریخ شفاهی بمباران شیمایی سردشت، پاس داریم...
پ.ن:
این کتاب، ماحصل پژوهشی میدانی از خانم ریزان حکمت(همکار فرهنگی)
با راهنمایی
دکتر علیرضا ملایی توانی،
استاد تمام گروه پژوهشی تاریخ فکری و فرهنگی ایران در پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
است که در نیمه اول دهه ۹۰ انجام و سال ۱۳۹۶ گزارش نهایی آن در انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به چاپ رسیده است.
+تصاویری از این کتاب پژوهشی به پیوست است👇
https://t.iss.one/Sopskf/6486
🌹❤🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رخدادهای_بزرگ
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#پژوهش_های_ماندگار
#تاریخ_شفاهی
#ریزان_حکمت
#علیرضا_ملایی
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Forwarded from محمد درویش
🟢 شب بلوط! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ میکوشیم تا با همت بلوطبانان پابهرکاب سردشت و حمایت مجله بخارا، استاد علی دهباشی و مجله صنوبر در ساعت ۱۷ روز ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ در محل تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی، ضیافت شب بلوط را برگزار کنیم.
2️⃣ از تمامی شخصیتهای حقیقی یا حقوقی (متخصصان، کنشگران حوزه بلوط، مستندسازان، ادیبان، شاعران، نویسندگان، معماران، طراحان و ...) دعوت میشود پیشنهادهای خود را برای برگزاری هرچه شایستهتر این مراسم به رئوف آذری به شناسه تلگرامش - حداکثر تا اول اسفند - ارسال کنند:
@Raouf_Azari
@oaktree_loverbikers
#شب_بلوط
#علی_دهباشی
#بلوط_بانان_پا_به_رکاب
#محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ میکوشیم تا با همت بلوطبانان پابهرکاب سردشت و حمایت مجله بخارا، استاد علی دهباشی و مجله صنوبر در ساعت ۱۷ روز ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ در محل تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی، ضیافت شب بلوط را برگزار کنیم.
2️⃣ از تمامی شخصیتهای حقیقی یا حقوقی (متخصصان، کنشگران حوزه بلوط، مستندسازان، ادیبان، شاعران، نویسندگان، معماران، طراحان و ...) دعوت میشود پیشنهادهای خود را برای برگزاری هرچه شایستهتر این مراسم به رئوف آذری به شناسه تلگرامش - حداکثر تا اول اسفند - ارسال کنند:
@Raouf_Azari
@oaktree_loverbikers
#شب_بلوط
#علی_دهباشی
#بلوط_بانان_پا_به_رکاب
#محمد_درویش
Forwarded from osman abbasi
✅گروه رسانه و فرهنگ انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی برگزار می کند:
با حضور:
۱- دکتر مهدی فتوره چی ( دکترای علوم ارتباطات)، پژوهشگر فرهنگ و رسانه
۲- دکتر گیتی خزاعی ( جامعه شناس )
دبیر نشست: عثمان عباسی
⏰ زمان: شنبه ۲۱ بهمن ماه ۱۴۰۲ ساعت ۲۱
🗝 از طریق لینک زیر در این نشست شرکت فرمائید:
meet.google.com/hku-zxkm-def
❇️ روابط عمومی انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی
🆔 https://t.iss.one/CASRA_NGO
https://casraango.org
با حضور:
۱- دکتر مهدی فتوره چی ( دکترای علوم ارتباطات)، پژوهشگر فرهنگ و رسانه
۲- دکتر گیتی خزاعی ( جامعه شناس )
دبیر نشست: عثمان عباسی
⏰ زمان: شنبه ۲۱ بهمن ماه ۱۴۰۲ ساعت ۲۱
🗝 از طریق لینک زیر در این نشست شرکت فرمائید:
meet.google.com/hku-zxkm-def
❇️ روابط عمومی انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی
🆔 https://t.iss.one/CASRA_NGO
https://casraango.org
Forwarded from عکس نگار
🔺انتشار تصاویر مرگ؛ به چه قیمت؟
✍دکتر شفیع بهرامیان – مدرس حوزه رسانه
▫️همین یک شب پیش بود که من و شما و بقیه، دوربین به دست، در کنارههای آن سد مترصد درآوردن پیکر یک انسان در آب بودیم و وقتی به همت غواصان جسد پیدا شد، یادتان هست چگونه از سر و کول هم بالا میرفتیم تا تصویر او را -که هر یک از امدادگران دستوپاهایش را گرفته بودند تا به ساحل آورند-، ثبت و سپس در کمترین زمان برای مخاطبان و فالویرهای خودمان منتشر کنیم! غافل از اینکه آن فرد شاید خواهر یک جوان، مادر یک فرزند، همسر یک شوهر، دختر یک پدر، جگرگوشه یک مادر، عروس یک خاندان، نواده یک طایفه، دخترعمو، دخترخاله و دختر دایی چند داغدیده و از همه مهمتر او یک انسان بود با حقوق عرفی، شرعی، قانونی، ذاتی و انسانی خودش که حتی پس از مرگ هم باید از حمایت آن برخوردار میبود.
▫️راستی وقتی اینگونه بیمحابا از چنین صحنههایی تصویر گرفته و منتشر میکنیم؛ هیچ به حریم خصوصی و اخلاقی یک انسان فوتشده و یا داغ دل بستگان و نزدیکان و آشنایان آن فکر میکنیم یا فقط در فکر افزایش عضو و ممبر برای رسانه و کانال خود هستیم! نفرمایید که رسالت رسانه همین است که هرگز چنین نیست و پخش زنده و پشت سرهم لحظات درآوردن پیکر یک خانم از داخل دریاچه سد و یا خارج کردن جسد خونین در ماشین لهشده و سایر حوادث هرگز رسالت و وظیفه هیچ رسانه حرفهایی نیست و در اینگونه موارد صرفاً باید به یک عکس کلی بدون نشان دادن تصویر متوفی و وضعیت آشفته پیکر و ... و ذکر خبر در متنی کوتاه بسنده کرد تا نه دل بازماندگان بلرزد و نه پمپاژ ناامیدی و غم و رنج به بیماران قلبی و کودکان و جامعه انجام گیرد و نه حقوق یک انسان دستکوتاه شده از دنیا پایمال شود.
در بسیاری از ممالک و فرهنگها، نمایش جسد بهعنوان بیاحترامی به مردگان تلقی میشود، همچنین نمایش خودکشی میتواند بهویژه برای افراد آسیبپذیر، الهامبخش تکرار آن باشد. حتی نمایش جسد یا خودکشی میتواند باعث ناراحتی یا آشفتگی عمومی شود.
* انتشار تصاویر یا فیلمهای جسد متوفیان بدون رضایت خانواده آنها میتواند بهعنوان هتک حرمت و نقض حریم خصوصی تلقی شود.
* این عمل میتواند باعث سوگواری و رنج بیشتر خانواده داغدار شود.
* در برخی موارد، انتشار تصاویر جسد متوفیان میتواند برای اهداف خاص، مانند ترویج خشونت یا نفرت پراکنی، مورداستفاده قرار گیرد.
* در بسیاری از کشورها، قوانینی برای محافظت از حریم خصوصی افراد فوتشده وجود دارد.
* در بسیاری از ادیان، احترام به جسد متوفیان واجب است.
* رسانهها در انتشار تصاویر یا فیلمهای جسد متوفیان باید مسئولیت اخلاقی و اجتماعی خود را در نظر بگیرند.
* انتشار تصاویر یا فیلمهای جسد متوفیان میتواند به جامعه آسیب برساند و باعث ایجاد ترس و اضطراب شود.
* باید به حریم خصوصی و احساسات خانواده داغدار و باورها و ارزشهای مذهبی جامعه خود احترام بگذاریم.
▫️در اینجا چند نمونه از هتک حرمت رسانهای جسد متوفیان آورده شده است:
* انتشار تصاویر یا فیلمهای جسد متوفیان در تصادفات یا صحنههای جنایت، سوانح طبیعی و خودکشی
* انتشار تصاویر یا فیلمهای جسد متوفیان در مراسم تشییعجنازه یا خاکسپاری
* انتشار تصاویر یا فیلمهای جسد متوفیان برای اهداف سیاسی یا تبلیغاتی
چند نمونه از اقداماتی که میتوان برای جلوگیری از هتک حرمت رسانهای جسد متوفیان انجام داد آورده شده است:
* آموزش مردم، روزنامهنگاران و عکاسان در مورد اخلاق انتشار تصاویر جسد متوفیان
* وضع قوانین و مقررات برای محافظت از حریم خصوصی افراد فوتشده
* افزایش آگاهی عمومی در مورد موضوع هتک حرمت رسانهای جسد متوفیان
هتک حرمت رسانهای جسد متوفیان موضوعی مهم است که باید به آن توجه شود. با رعایت اخلاق، قانون و احترام به باورهای مذهبی، میتوان از این عمل ناپسند جلوگیری کرد. @avinpress
✍دکتر شفیع بهرامیان – مدرس حوزه رسانه
▫️همین یک شب پیش بود که من و شما و بقیه، دوربین به دست، در کنارههای آن سد مترصد درآوردن پیکر یک انسان در آب بودیم و وقتی به همت غواصان جسد پیدا شد، یادتان هست چگونه از سر و کول هم بالا میرفتیم تا تصویر او را -که هر یک از امدادگران دستوپاهایش را گرفته بودند تا به ساحل آورند-، ثبت و سپس در کمترین زمان برای مخاطبان و فالویرهای خودمان منتشر کنیم! غافل از اینکه آن فرد شاید خواهر یک جوان، مادر یک فرزند، همسر یک شوهر، دختر یک پدر، جگرگوشه یک مادر، عروس یک خاندان، نواده یک طایفه، دخترعمو، دخترخاله و دختر دایی چند داغدیده و از همه مهمتر او یک انسان بود با حقوق عرفی، شرعی، قانونی، ذاتی و انسانی خودش که حتی پس از مرگ هم باید از حمایت آن برخوردار میبود.
▫️راستی وقتی اینگونه بیمحابا از چنین صحنههایی تصویر گرفته و منتشر میکنیم؛ هیچ به حریم خصوصی و اخلاقی یک انسان فوتشده و یا داغ دل بستگان و نزدیکان و آشنایان آن فکر میکنیم یا فقط در فکر افزایش عضو و ممبر برای رسانه و کانال خود هستیم! نفرمایید که رسالت رسانه همین است که هرگز چنین نیست و پخش زنده و پشت سرهم لحظات درآوردن پیکر یک خانم از داخل دریاچه سد و یا خارج کردن جسد خونین در ماشین لهشده و سایر حوادث هرگز رسالت و وظیفه هیچ رسانه حرفهایی نیست و در اینگونه موارد صرفاً باید به یک عکس کلی بدون نشان دادن تصویر متوفی و وضعیت آشفته پیکر و ... و ذکر خبر در متنی کوتاه بسنده کرد تا نه دل بازماندگان بلرزد و نه پمپاژ ناامیدی و غم و رنج به بیماران قلبی و کودکان و جامعه انجام گیرد و نه حقوق یک انسان دستکوتاه شده از دنیا پایمال شود.
در بسیاری از ممالک و فرهنگها، نمایش جسد بهعنوان بیاحترامی به مردگان تلقی میشود، همچنین نمایش خودکشی میتواند بهویژه برای افراد آسیبپذیر، الهامبخش تکرار آن باشد. حتی نمایش جسد یا خودکشی میتواند باعث ناراحتی یا آشفتگی عمومی شود.
* انتشار تصاویر یا فیلمهای جسد متوفیان بدون رضایت خانواده آنها میتواند بهعنوان هتک حرمت و نقض حریم خصوصی تلقی شود.
* این عمل میتواند باعث سوگواری و رنج بیشتر خانواده داغدار شود.
* در برخی موارد، انتشار تصاویر جسد متوفیان میتواند برای اهداف خاص، مانند ترویج خشونت یا نفرت پراکنی، مورداستفاده قرار گیرد.
* در بسیاری از کشورها، قوانینی برای محافظت از حریم خصوصی افراد فوتشده وجود دارد.
* در بسیاری از ادیان، احترام به جسد متوفیان واجب است.
* رسانهها در انتشار تصاویر یا فیلمهای جسد متوفیان باید مسئولیت اخلاقی و اجتماعی خود را در نظر بگیرند.
* انتشار تصاویر یا فیلمهای جسد متوفیان میتواند به جامعه آسیب برساند و باعث ایجاد ترس و اضطراب شود.
* باید به حریم خصوصی و احساسات خانواده داغدار و باورها و ارزشهای مذهبی جامعه خود احترام بگذاریم.
▫️در اینجا چند نمونه از هتک حرمت رسانهای جسد متوفیان آورده شده است:
* انتشار تصاویر یا فیلمهای جسد متوفیان در تصادفات یا صحنههای جنایت، سوانح طبیعی و خودکشی
* انتشار تصاویر یا فیلمهای جسد متوفیان در مراسم تشییعجنازه یا خاکسپاری
* انتشار تصاویر یا فیلمهای جسد متوفیان برای اهداف سیاسی یا تبلیغاتی
چند نمونه از اقداماتی که میتوان برای جلوگیری از هتک حرمت رسانهای جسد متوفیان انجام داد آورده شده است:
* آموزش مردم، روزنامهنگاران و عکاسان در مورد اخلاق انتشار تصاویر جسد متوفیان
* وضع قوانین و مقررات برای محافظت از حریم خصوصی افراد فوتشده
* افزایش آگاهی عمومی در مورد موضوع هتک حرمت رسانهای جسد متوفیان
هتک حرمت رسانهای جسد متوفیان موضوعی مهم است که باید به آن توجه شود. با رعایت اخلاق، قانون و احترام به باورهای مذهبی، میتوان از این عمل ناپسند جلوگیری کرد. @avinpress
Forwarded from خانه اندیشمندان علوم انسانی
📔جنگ و صلح در ادبیات کودکان
سخنرانان:
#مهتاب_حاجی_محمدی
#فرحناز_عطاریان
#مریم_مرادخانی
#سپیده_نیک_رو
#مهرداد_ناظری
🗓 دوشنبه 30 بهمن 1402 ساعت 17
🏡 سالن فردوسی
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار میگردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢انجمن مطالعات صلح ایران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
سخنرانان:
#مهتاب_حاجی_محمدی
#فرحناز_عطاریان
#مریم_مرادخانی
#سپیده_نیک_رو
#مهرداد_ناظری
🗓 دوشنبه 30 بهمن 1402 ساعت 17
🏡 سالن فردوسی
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار میگردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢انجمن مطالعات صلح ایران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
Forwarded from کانالرسمی انجمن ترویجفرهنگ مسئولیتاجتماعی (Ahmad Ghavidel)
مسئولیت اجتماعی، مٲموریتی همگانی
https://t.iss.one/CASRA_NGO/109
انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی با هدف یادآوری "مٲموریتی فراموش شده " در ساختاری حاکمیتی، تقنینی و قضایی و نیز "فضیلتی گمشده" در روابط بین فردی و گروهی و نیز عرصه های اجتماعی، فرهنگی، محیط زیستی و اقتصادی از جمله حوزه های تولید، توزیع، تبادل و مصرف و صدالبته چشم اندازی مبهم در سیستم های آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، مذهبی،
با تٲکید ویژه بر استفاده از خرد جمعی و ظرفیت سرمایه های انسانی، اجتماعی، معنوی، علمی و نمادین و تمرکز روی پژوهش، آموزش، ترویج و تسهیلگری ادای این فضیلت انسانی، اخلاقی، معنوی و شهروندی، به ابتکار گروهی از دانشگاهیان و کنشگران اجتماعی گُهرسرزمین ایران، پس از نزدیک به چهار سال تمرین هموندی و همفکری، تدقیق اهداف و جلب مشارکت دلسوزان و دغدغه مندان این حوزه در تاریخ هفتم مهرماه سال ۱۴۰۲ با شماره ۵۶۲۹۲ و گستره ملی به ثبت رسیده و فعالیت رسمی خود را با اخذ مجوز و پروانه از وزارت کشور آغاز نموده است.
این انجمن غیر دولتی، غیر سیاسی و غیر انتفاعیِ مدنی که اداره امور آن با مراعات حق مشارکت وتعیین راهبردهای کاری اعضاء و تٲمین مالی از محل حق عضویت اعضاء،کمک های موردی مردمی، نهادهای حقوقی شناسنامه دار در چارچوب مسئولیت اجتماعی شرکت ها و نیز از کانال آموزش و پژوهش تأمین می گردد، در راستای ادای رسالت تعریف شده بر مبنای خرد جمعی، قانون محور و توسعه منظر، تلاش دارد نیرو های متخصص، اهل علم و عمل را بهصورت داوطلبانه و در چارچوب نذر فرهنگی، در خدمت ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی جذب نموده و به موازات این تلاش، در صدد است تا از ظرفیت قانونی و پیش بینی شده وزارت خانه ها، سازمان های دولتی، شرکت ها و بنگاه های خصوصی و نیز سازمان های مردم نهاد و گروه های صاحب علم و تجربه و خرد بهره ببرد.
در این راستا، در بازه چندساله گذشته، تلاش شده تا با راه اندازی شش گروه کاری و به مدد شبکه های اجتماعی و نیز سایت رسمی انجمن، علاقه مندان، متخصصان و کنشگران شاخص را شناسایی، جذب و در تداوم تجمیع نیروهای شاخص هر حوزه، با تمرکز بیشتر بر گروه های کاری تخصصی زیر فعالیت خود را تداوم بخشد.
۱- صلح، مهربانی و همیاری
۲- محیط زیست و حقوق
۳- پیشگیری و ارتقای سلامت
۴- مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان
۵- توانمندسازی، کارآفرینی اجتماعی و توسعه روستایی
۶-فرهنک و رسانه
به همین منظور سایت انجمن با آدرس:
www.casraango.org
و
کانال تلگرامی
@CASRA_NGO
محضر مخاطبان عزیز همرسانی می شود تا ضمن مراجعه به سایت انجمن پ، تکمیل فرم اولیه ثبت نام عضویت
https://B2n.ir/r37473
و نیز اطلاع از فراخون ها، اقدامات انجمن با
انعکاس نظرات، ایده ها، پیشنهادات و انتقادات، با نذر تخصص، بذل زمان، وقف سرمایه و نیز زکات مال و سهم شهروندی، در این مسیر دشوار اما شیرین و دلپذیر و توسعه گرا ، یار انجمن باشند.
هیٲت مدیره انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی
بهمن ۱۴۰۲
https://t.iss.one/CASRA_NGO/109
انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی با هدف یادآوری "مٲموریتی فراموش شده " در ساختاری حاکمیتی، تقنینی و قضایی و نیز "فضیلتی گمشده" در روابط بین فردی و گروهی و نیز عرصه های اجتماعی، فرهنگی، محیط زیستی و اقتصادی از جمله حوزه های تولید، توزیع، تبادل و مصرف و صدالبته چشم اندازی مبهم در سیستم های آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، مذهبی،
با تٲکید ویژه بر استفاده از خرد جمعی و ظرفیت سرمایه های انسانی، اجتماعی، معنوی، علمی و نمادین و تمرکز روی پژوهش، آموزش، ترویج و تسهیلگری ادای این فضیلت انسانی، اخلاقی، معنوی و شهروندی، به ابتکار گروهی از دانشگاهیان و کنشگران اجتماعی گُهرسرزمین ایران، پس از نزدیک به چهار سال تمرین هموندی و همفکری، تدقیق اهداف و جلب مشارکت دلسوزان و دغدغه مندان این حوزه در تاریخ هفتم مهرماه سال ۱۴۰۲ با شماره ۵۶۲۹۲ و گستره ملی به ثبت رسیده و فعالیت رسمی خود را با اخذ مجوز و پروانه از وزارت کشور آغاز نموده است.
این انجمن غیر دولتی، غیر سیاسی و غیر انتفاعیِ مدنی که اداره امور آن با مراعات حق مشارکت وتعیین راهبردهای کاری اعضاء و تٲمین مالی از محل حق عضویت اعضاء،کمک های موردی مردمی، نهادهای حقوقی شناسنامه دار در چارچوب مسئولیت اجتماعی شرکت ها و نیز از کانال آموزش و پژوهش تأمین می گردد، در راستای ادای رسالت تعریف شده بر مبنای خرد جمعی، قانون محور و توسعه منظر، تلاش دارد نیرو های متخصص، اهل علم و عمل را بهصورت داوطلبانه و در چارچوب نذر فرهنگی، در خدمت ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی جذب نموده و به موازات این تلاش، در صدد است تا از ظرفیت قانونی و پیش بینی شده وزارت خانه ها، سازمان های دولتی، شرکت ها و بنگاه های خصوصی و نیز سازمان های مردم نهاد و گروه های صاحب علم و تجربه و خرد بهره ببرد.
در این راستا، در بازه چندساله گذشته، تلاش شده تا با راه اندازی شش گروه کاری و به مدد شبکه های اجتماعی و نیز سایت رسمی انجمن، علاقه مندان، متخصصان و کنشگران شاخص را شناسایی، جذب و در تداوم تجمیع نیروهای شاخص هر حوزه، با تمرکز بیشتر بر گروه های کاری تخصصی زیر فعالیت خود را تداوم بخشد.
۱- صلح، مهربانی و همیاری
۲- محیط زیست و حقوق
۳- پیشگیری و ارتقای سلامت
۴- مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان
۵- توانمندسازی، کارآفرینی اجتماعی و توسعه روستایی
۶-فرهنک و رسانه
به همین منظور سایت انجمن با آدرس:
www.casraango.org
و
کانال تلگرامی
@CASRA_NGO
محضر مخاطبان عزیز همرسانی می شود تا ضمن مراجعه به سایت انجمن پ، تکمیل فرم اولیه ثبت نام عضویت
https://B2n.ir/r37473
و نیز اطلاع از فراخون ها، اقدامات انجمن با
انعکاس نظرات، ایده ها، پیشنهادات و انتقادات، با نذر تخصص، بذل زمان، وقف سرمایه و نیز زکات مال و سهم شهروندی، در این مسیر دشوار اما شیرین و دلپذیر و توسعه گرا ، یار انجمن باشند.
هیٲت مدیره انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی
بهمن ۱۴۰۲
Forwarded from محمد درویش
🟢 کسی که طلبکار است، کنشگر نیست! 🟢
📚 @darvishnameh
✍️ کنشگری نیاز به شجاعت، صبوری، خردمندی، درایت و خود را ندیدن دارد. کنشگر واقعی غر نمیزند و از دیگران انتظار ندارد مثل او بیندیشند و فقط به آنچه برای او مهم است، توجه کنند. کنشگر محیطزیست یاد گرفته از قضا فراموش کند و ببخشد و نفرتهایش را روی یخ بنویسد. کنشگران محکومند که ناامید نباشند و اصولاً جنس کنشگری از نوع مطالبهگری است، نه مرثیهسرایی. کنشگری که فقط اخبار ناامیدکننده منتشر کند بدون آنکه راهکار ارایه دهد، خواسته یا ناخواسته در چارچوب سندروم شکنجه خاموش حرکت میکند. کنشگری که حال خودش خوب نیست و نیاز به رواندرمانی دارد، هرگز نمیتواند حال سرزمینش را بهبود داده و روان طبیعت را به آرامش رساند. کنشگر واقعی با اشراف به قوانین بازی و با تسلط به اسناد بالادستی دیگران را وادار به بازی در چارچوب قوانین موجود میکند. هرقدر دنیای یک کنشگر بزرگتر باشد، کمتر از کوره دررفته و کافه را به هم میریزد. و دست آخر آنکه کنشگر باید مثل حرفها و آرمانهای زیبایش زندگی کند. او نه طلبکار که بدهکارِ این سرزمین و زیستمندانش است.
#محمد_درویش
https://payamema.ir/?p=99752
📚 @darvishnameh
✍️ کنشگری نیاز به شجاعت، صبوری، خردمندی، درایت و خود را ندیدن دارد. کنشگر واقعی غر نمیزند و از دیگران انتظار ندارد مثل او بیندیشند و فقط به آنچه برای او مهم است، توجه کنند. کنشگر محیطزیست یاد گرفته از قضا فراموش کند و ببخشد و نفرتهایش را روی یخ بنویسد. کنشگران محکومند که ناامید نباشند و اصولاً جنس کنشگری از نوع مطالبهگری است، نه مرثیهسرایی. کنشگری که فقط اخبار ناامیدکننده منتشر کند بدون آنکه راهکار ارایه دهد، خواسته یا ناخواسته در چارچوب سندروم شکنجه خاموش حرکت میکند. کنشگری که حال خودش خوب نیست و نیاز به رواندرمانی دارد، هرگز نمیتواند حال سرزمینش را بهبود داده و روان طبیعت را به آرامش رساند. کنشگر واقعی با اشراف به قوانین بازی و با تسلط به اسناد بالادستی دیگران را وادار به بازی در چارچوب قوانین موجود میکند. هرقدر دنیای یک کنشگر بزرگتر باشد، کمتر از کوره دررفته و کافه را به هم میریزد. و دست آخر آنکه کنشگر باید مثل حرفها و آرمانهای زیبایش زندگی کند. او نه طلبکار که بدهکارِ این سرزمین و زیستمندانش است.
#محمد_درویش
https://payamema.ir/?p=99752
Forwarded from پویش فکری توسعه
📙 معرفی کتاب «روایت مقصود فراستخواه از مسأله توسعه در ایران»
@pooyeshfekri
🔸 از هایک فیلسوف و اقتصاددان بزرگ قرن بیستم نقل است که هر چه اقتصاددانی، فلسفه جامعهشناسی، تاریخ و دیگر علوم اجتماعی و انسانی را بیشتر بداند اقتصاددانتر است.
🔸 این نکته عمیقی است. دانش رسمی اقتصاد به ضرورت رویکرد تقلیلگرای خود - که هدف از آن ریاضیاتی شدن و قابل اندازهگیری شدن متغیرهای اقتصادی است - بخش بزرگی از واقعیات حول یک پدیده را نادیده میگیرد و با مفروضات فراوان تصریح شده یا نشدهای وارد تحلیل یک پدیده میشود.
🔸 هرچند سادهسازی یکی از ضرورتهای تحلیل علمی است، اما پس از آن که دانش آموخته اقتصاد، بر کلیت و زوایای دانش اقتصاد اشراف یافت، اگر در همان چارچوب بماند هرگز نمیتواند تحلیلهایی که هم خارج از حوزه آکادمی قابل درک، قابل قبول و جذاب باشد و هم در حوزه سیاست گذاری موثر و کارآمد باشد، ارائه کند.
🔸 بخش بزرگی از خطاهای سیاستگذاری اقتصادی در سالهای پس از انقلاب نیز ناشی از همین رویکرد تقلیل گرا بود. زیرا آن اقتصاددانانی که به دولتها مشورت دادند حتی اگر درسشان را خوب خوانده بودند و در حوزه خود متخصص بودند، اما دانش تاریخی اجتماعی و روان شناختی از جامعه ایران نداشتند.
🔸 اگر دیدگاه هایک در مورد اقتصاددانان صادق باشد، در مورد جامعه شناسان جدی تر است و از آن مهمتر در حوزه تحلیل مسائل توسعۀ، کشور که نگاهی کلان بین نسلی و حتى تاریخی میطلبد قطعاً حیاتی است.
🔸 تمام تمایزی که بین اندیشمندان علوم اجتماعی ایران وجود دارد در همین نکته است. آنان که نخست درس خودشان را خوب خوانده اند و سپس در حوزههای اجتماعی دیگر نیز آگاهیها و دانش لازم را کسب کردهاند، بهتر و عمیق تر میتوانند مسائل توسعۀ ایران را ببینند و تحلیل کنند.
🔸 دکتر مقصود فراستخواه یکی از این اندیشمندان است که هم درس خودش را خوب و عمیق خوانده است و هم دانش خود را در حوزههای مختلف همچون علوم اجتماعی روان شناسی، ادبیات علوم دینی، تاریخ و علوم تربیتی تعمیق داده است.
🔸 مطالعه عمیق و گسترده، که به ذهن افق میدهد؛ تفکر مستمر که به اندیشه نظم می دهد؛ مسأله محوری در اندیشه که به اندیشه حس میدهد؛ تسلط بر چند زبان که قدرت مفهوم پردازی میبخشد؛ مطالعات فرارشتهای که اندیشه را استحکام میبخشد؛ توانایی پژوهش گروهی که انرژی آفرین و پرورنده است؛ و پایداری و نظم در کار که پژوهش را ثمربخش میکند؛ از ویژگیهای برجسته دکتر مقصود فراستخواه است.
🔸 به گمان من دکتر مقصود فراستخواه را باید در شمار جدیترین، منسجم ترین پرکارترین و مؤثرترین اندیشه ورزان توسعه ملی قلمداد کرد. (بخشی از مقدمه دکتر محسن رنانی بر کتاب روایت مقصود فراستخواه از مسئله توسعه ایران)
🔸 کتاب «روایت مقصود» که در پویش فکری توسعه منتشر شده است، شامل بر کلیتی از دیدگاههای مقصود فراستخواه درباره مسألۀ توسعه در ایران است. توسعه برای فراستخواه اتفاقی از جنس کاشتن بذر تا روئیدن و بالیدن گیاه است، که چنین فرآیندی از رشد و نمو امریست زمانبر.
🔸 درضمن از نگاه مقصود «توسعه» شوقی است که نه تنها نطفۀ آن در جان جامعه شکل میگیرد بلکه بالندگی و تکامل آن نیز در بطن جامعه آهسته و پیوسته رخ میدهد.
🔸 در ضمن طی مسیر توسعه یافتگی در فرآیندی تدریجی زمانی ممکن میشود که همکاری جمعی مردم و در مسیری از یادگیری اجتماعی در عمل محقق شود که اگر ایرانیان به یکدیگر یاد ندهند و از همدیگر نیآموزند نتیجه کار همانا سنتی ماندن ذهن و زمانه ایران و ایرانی است.
🔸 به خصوص که تحول در ذهن و زبان ایرانیان - درهمکاری گفت وگو و آموزش - عقیم میماند و عقب میافتد؛ عقب میافتد از تمامی نو شدنها زرق و برقهای روزمره و ظواهر مادی که این بیتناسبی زندگی درونی و بیرونی ایرانیان است که بیرون زندگیشان با توسعهای دولتی و نفتی آباد شده ولی درون این توسعه در فقدان همکاری و آموزش از معنا تهی شده.
🔸 پس توسعه در ایران از نگاه فراستخواه طرحی ناتمام است و البته گام آخر برای تمام کردن این طرح ناتمام همانا شام آخر حاکمان با توسعه آمرانه است. از طرف جامعه نیز تمام شدن این طرح مشروط است به گشایشی سیاسی که با دو بال «حزب مشارکتپذیر» و «دانشگاه مستقل»، سرانجام توسعه یافتگی ایران محقق خواهد شد.
📓 تهیه کتاب «روایت مقصود فراستخواه از مسأله توسعه در ایران»
📺 کلیپ نشست رونمایی از کتاب «روایت مقصود فراستخواه از مسأله توسعه در ایران»
@pooyeshfekri
🔸 از هایک فیلسوف و اقتصاددان بزرگ قرن بیستم نقل است که هر چه اقتصاددانی، فلسفه جامعهشناسی، تاریخ و دیگر علوم اجتماعی و انسانی را بیشتر بداند اقتصاددانتر است.
🔸 این نکته عمیقی است. دانش رسمی اقتصاد به ضرورت رویکرد تقلیلگرای خود - که هدف از آن ریاضیاتی شدن و قابل اندازهگیری شدن متغیرهای اقتصادی است - بخش بزرگی از واقعیات حول یک پدیده را نادیده میگیرد و با مفروضات فراوان تصریح شده یا نشدهای وارد تحلیل یک پدیده میشود.
🔸 هرچند سادهسازی یکی از ضرورتهای تحلیل علمی است، اما پس از آن که دانش آموخته اقتصاد، بر کلیت و زوایای دانش اقتصاد اشراف یافت، اگر در همان چارچوب بماند هرگز نمیتواند تحلیلهایی که هم خارج از حوزه آکادمی قابل درک، قابل قبول و جذاب باشد و هم در حوزه سیاست گذاری موثر و کارآمد باشد، ارائه کند.
🔸 بخش بزرگی از خطاهای سیاستگذاری اقتصادی در سالهای پس از انقلاب نیز ناشی از همین رویکرد تقلیل گرا بود. زیرا آن اقتصاددانانی که به دولتها مشورت دادند حتی اگر درسشان را خوب خوانده بودند و در حوزه خود متخصص بودند، اما دانش تاریخی اجتماعی و روان شناختی از جامعه ایران نداشتند.
🔸 اگر دیدگاه هایک در مورد اقتصاددانان صادق باشد، در مورد جامعه شناسان جدی تر است و از آن مهمتر در حوزه تحلیل مسائل توسعۀ، کشور که نگاهی کلان بین نسلی و حتى تاریخی میطلبد قطعاً حیاتی است.
🔸 تمام تمایزی که بین اندیشمندان علوم اجتماعی ایران وجود دارد در همین نکته است. آنان که نخست درس خودشان را خوب خوانده اند و سپس در حوزههای اجتماعی دیگر نیز آگاهیها و دانش لازم را کسب کردهاند، بهتر و عمیق تر میتوانند مسائل توسعۀ ایران را ببینند و تحلیل کنند.
🔸 دکتر مقصود فراستخواه یکی از این اندیشمندان است که هم درس خودش را خوب و عمیق خوانده است و هم دانش خود را در حوزههای مختلف همچون علوم اجتماعی روان شناسی، ادبیات علوم دینی، تاریخ و علوم تربیتی تعمیق داده است.
🔸 مطالعه عمیق و گسترده، که به ذهن افق میدهد؛ تفکر مستمر که به اندیشه نظم می دهد؛ مسأله محوری در اندیشه که به اندیشه حس میدهد؛ تسلط بر چند زبان که قدرت مفهوم پردازی میبخشد؛ مطالعات فرارشتهای که اندیشه را استحکام میبخشد؛ توانایی پژوهش گروهی که انرژی آفرین و پرورنده است؛ و پایداری و نظم در کار که پژوهش را ثمربخش میکند؛ از ویژگیهای برجسته دکتر مقصود فراستخواه است.
🔸 به گمان من دکتر مقصود فراستخواه را باید در شمار جدیترین، منسجم ترین پرکارترین و مؤثرترین اندیشه ورزان توسعه ملی قلمداد کرد. (بخشی از مقدمه دکتر محسن رنانی بر کتاب روایت مقصود فراستخواه از مسئله توسعه ایران)
🔸 کتاب «روایت مقصود» که در پویش فکری توسعه منتشر شده است، شامل بر کلیتی از دیدگاههای مقصود فراستخواه درباره مسألۀ توسعه در ایران است. توسعه برای فراستخواه اتفاقی از جنس کاشتن بذر تا روئیدن و بالیدن گیاه است، که چنین فرآیندی از رشد و نمو امریست زمانبر.
🔸 درضمن از نگاه مقصود «توسعه» شوقی است که نه تنها نطفۀ آن در جان جامعه شکل میگیرد بلکه بالندگی و تکامل آن نیز در بطن جامعه آهسته و پیوسته رخ میدهد.
🔸 در ضمن طی مسیر توسعه یافتگی در فرآیندی تدریجی زمانی ممکن میشود که همکاری جمعی مردم و در مسیری از یادگیری اجتماعی در عمل محقق شود که اگر ایرانیان به یکدیگر یاد ندهند و از همدیگر نیآموزند نتیجه کار همانا سنتی ماندن ذهن و زمانه ایران و ایرانی است.
🔸 به خصوص که تحول در ذهن و زبان ایرانیان - درهمکاری گفت وگو و آموزش - عقیم میماند و عقب میافتد؛ عقب میافتد از تمامی نو شدنها زرق و برقهای روزمره و ظواهر مادی که این بیتناسبی زندگی درونی و بیرونی ایرانیان است که بیرون زندگیشان با توسعهای دولتی و نفتی آباد شده ولی درون این توسعه در فقدان همکاری و آموزش از معنا تهی شده.
🔸 پس توسعه در ایران از نگاه فراستخواه طرحی ناتمام است و البته گام آخر برای تمام کردن این طرح ناتمام همانا شام آخر حاکمان با توسعه آمرانه است. از طرف جامعه نیز تمام شدن این طرح مشروط است به گشایشی سیاسی که با دو بال «حزب مشارکتپذیر» و «دانشگاه مستقل»، سرانجام توسعه یافتگی ایران محقق خواهد شد.
📓 تهیه کتاب «روایت مقصود فراستخواه از مسأله توسعه در ایران»
📺 کلیپ نشست رونمایی از کتاب «روایت مقصود فراستخواه از مسأله توسعه در ایران»
Pooyeshfekri
روایت مقصود فراستخواه از مسأله توسعه در ایران - پویش فکری توسعه
در پژوهش دامنه دار«گفت وگوهای توسعه» کوشش بر این است تا بین صاحبنظران ایرانی که در حوزهی توسعه بطور منظم اندیشیده و قلم زده اند،گفتوگوهایی در انداخته شود و در این مسیر، با تدوین روایت هر یک از آن ها از مسأله توسعه در ایران، هم به شکل گیری گفتمان توسعه…
Forwarded from کانال ستاد سمن های شهر تهران
🔹سومین جشنواره « روستایی شو » در ستاد سمن های شهر تهران برگزار می شود.
🔻به گزارش روابط عمومی ستاد سمن های شهر تهران، سومین جشنواره «روستایی شو» با هدف معرفی و تجلیل از کارافرینان روستایی جلوگیری از مهاجرت روستایی به شهر و پیشگیری از آسیب های اجتماعی با توان افزایی و حمایت از کارافرینی روستایی در ستاد سمن های شهر تهران برگزار می شود.
🔻در این جشنواره که با حمایت ستاد سمن های شهر تهران، همسفر اول، بانک مهر اقتصاد و از سوی موسسه تکرا (کانون توسعه کارافرینی روستایی اندیشه پویا) برگزار می شود قرار است کار آفرینان برگزیده که توسط فرآیند داوری جشنواره، از سال ۱۴۰۰ مورد ارزیابی قرار گرفته و رتبه های برتر را کسب کردند به بیان روایت ها و داستان های موفقیت های خود به سبک (تد تاک) بپردازند و پس از تجلیل در نشستی با کارآفرینان روستایی و شرکت های اقتصادی فعال در زمینه های:
•پرورش زنبور عسل
•گردشگری
•صنایع دستی
•گیاهان دارویی
و ... شرکت کنند.
(( این رویداد کاملا رایگان است ))
⏰زمان:
یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۲
📍مکان:
ستاد سمن های شهر تهران
✏️ثبت نام از طریق سایت:
Www.evand.com
@tehran_ngo
🔻به گزارش روابط عمومی ستاد سمن های شهر تهران، سومین جشنواره «روستایی شو» با هدف معرفی و تجلیل از کارافرینان روستایی جلوگیری از مهاجرت روستایی به شهر و پیشگیری از آسیب های اجتماعی با توان افزایی و حمایت از کارافرینی روستایی در ستاد سمن های شهر تهران برگزار می شود.
🔻در این جشنواره که با حمایت ستاد سمن های شهر تهران، همسفر اول، بانک مهر اقتصاد و از سوی موسسه تکرا (کانون توسعه کارافرینی روستایی اندیشه پویا) برگزار می شود قرار است کار آفرینان برگزیده که توسط فرآیند داوری جشنواره، از سال ۱۴۰۰ مورد ارزیابی قرار گرفته و رتبه های برتر را کسب کردند به بیان روایت ها و داستان های موفقیت های خود به سبک (تد تاک) بپردازند و پس از تجلیل در نشستی با کارآفرینان روستایی و شرکت های اقتصادی فعال در زمینه های:
•پرورش زنبور عسل
•گردشگری
•صنایع دستی
•گیاهان دارویی
و ... شرکت کنند.
(( این رویداد کاملا رایگان است ))
⏰زمان:
یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۲
📍مکان:
ستاد سمن های شهر تهران
✏️ثبت نام از طریق سایت:
Www.evand.com
@tehran_ngo
Audio
باسلام و احترام
فایل صوتی معرفی
کانون تکرا
(کانون توسعه کارآفرینی روستایی اندیشه پویا)
www.takra.ir
و
جشنواره روستایی شو
www.rsweek.ir
@roustaei_sho
«شو» به معنی شدن
یعنی روستایی شدن برای حفظ شأن و منزلت روستا و روستانشینی
و
«شو» (Show) به معنی نمایش قابلیت ها و ظرفیت های روستا
با شعار:
روستا برای نوآوری
نوآوری برای روستا
ارادتمند
سید ابوالفضل میرقاسمی
از کانون تکرا
کانال ارتباطی👇
@AbolfazlMirghasemi
فایل صوتی معرفی
کانون تکرا
(کانون توسعه کارآفرینی روستایی اندیشه پویا)
www.takra.ir
و
جشنواره روستایی شو
www.rsweek.ir
@roustaei_sho
«شو» به معنی شدن
یعنی روستایی شدن برای حفظ شأن و منزلت روستا و روستانشینی
و
«شو» (Show) به معنی نمایش قابلیت ها و ظرفیت های روستا
با شعار:
روستا برای نوآوری
نوآوری برای روستا
ارادتمند
سید ابوالفضل میرقاسمی
از کانون تکرا
کانال ارتباطی👇
@AbolfazlMirghasemi
Forwarded from 💠 روژنامه❤️رۆژنامه rojnama 📰
ئای بەفر
ئای بەفر
دایکی هەرەس چیت کرد لە من؟
زاوایەکی بێ مراد
به دوو چاوی سەهۆڵاوی
ئەمه بوو داهاتووی من
ئەمه بوو چارەنووسی من
❄️ ٢٨ی ڕێبەندان
یادی قوربانیانی رنووی ٢٨ی رێبەندانی ساڵی ١٣۶٨ی گوندی دەرماناوێ
۱.محەممەدی حاجی مەولودی
۲.خدری حاجی سمایلی
۳.مەحمووی حاجی سمایلی
۴.حوسێنی عەولا مێری
۵.فەتحوڵلای حەمه سوری
۶.قادری سەلیمی
۷.ساڵحی پورمریەمێ
۸.حەمەی پورمریەمێ
۹.وسووی پورمریەمێ
۱۰.حوسێنی بەشیری
۱۱.حەمەدەمین جۆڵایی
۱۲.عومەر مەولان زادگان
۱۳.مەحموودی محەممەد وەسمانی
۱۴.خدری حاجی حەمەی
۱۵.عومەری حاجی ئایشێ
۱۶.عەزیز سەداقەت
۱۷.مەحموودی حاجی حەسەنی
۱۸.وسووی مام عەلی
۱۹.عوسمان مینایی
۲۰.ئەحمەدی پورمەنیجێ
۲۱.عەوڵای خورشیدێ
🌐 @rojnama
🌐 ناردنی وێنە و هەواڵ
📊 راگەیاندن و تەبلیغات
🌐 ئینستاگرام 🟦
🌹
ئای بەفر
دایکی هەرەس چیت کرد لە من؟
زاوایەکی بێ مراد
به دوو چاوی سەهۆڵاوی
ئەمه بوو داهاتووی من
ئەمه بوو چارەنووسی من
یادی قوربانیانی رنووی ٢٨ی رێبەندانی ساڵی ١٣۶٨ی گوندی دەرماناوێ
۱.محەممەدی حاجی مەولودی
۲.خدری حاجی سمایلی
۳.مەحمووی حاجی سمایلی
۴.حوسێنی عەولا مێری
۵.فەتحوڵلای حەمه سوری
۶.قادری سەلیمی
۷.ساڵحی پورمریەمێ
۸.حەمەی پورمریەمێ
۹.وسووی پورمریەمێ
۱۰.حوسێنی بەشیری
۱۱.حەمەدەمین جۆڵایی
۱۲.عومەر مەولان زادگان
۱۳.مەحموودی محەممەد وەسمانی
۱۴.خدری حاجی حەمەی
۱۵.عومەری حاجی ئایشێ
۱۶.عەزیز سەداقەت
۱۷.مەحموودی حاجی حەسەنی
۱۸.وسووی مام عەلی
۱۹.عوسمان مینایی
۲۰.ئەحمەدی پورمەنیجێ
۲۱.عەوڵای خورشیدێ
📊 راگەیاندن و تەبلیغات
🌹
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Centre for Foreigners (Dębak Ośrodek Recepcyjny)
شاهدی بر ضرورت آنچه آموزشگاه مهربانی اش می خواندیم و یک دهه، به پایش ایستادگی کرده و در خلٲیی تاریخی و فضایی دُگم و بسته، تداوم بخشیدیم و پیش راندیم تا به چنین سرانجامی رساندیم...
این تنها یک از بسیار شواهد است که از کوزه وجود انباشت شده در همان کلاس های در حصر تراوشکرده است...
نهالستان هیوا هم بخشی دیگر و شواهد همچنان در راهند..
رئوف
بهمن ۱۴۰۲
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#آموزشگاه_مهربانی
#آموزش_چگونه_زیستن
#مهربانی
#آشتی
#گفت_و_گو
#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی
@sopskf
این تنها یک از بسیار شواهد است که از کوزه وجود انباشت شده در همان کلاس های در حصر تراوشکرده است...
نهالستان هیوا هم بخشی دیگر و شواهد همچنان در راهند..
رئوف
بهمن ۱۴۰۲
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#آموزشگاه_مهربانی
#آموزش_چگونه_زیستن
#مهربانی
#آشتی
#گفت_و_گو
#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی
@sopskf
شاهدی بر محصول پُرمغز مزرعه مهربانی، ئاشتی:آشتی و گفتگو...
[ابتدا، کلیک کرده و گوش جان بسپارید]👇
https://t.iss.one/Sopskf/6502
🧚در جاده ام، مسیری که مرز را به مرکز متصل می کند و ظاهر نداشته ات را به دارایی باطنت...
"بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی" را سعدی گفته بود اما، ما مرزنشینان، در خودپختگی زیستن را و بقا را آموختیم و آنگاه، چمدانی از مهر و عشق، زبانی از جنس ریحان و اراده ای از عیار ایمان به گفتگو را به هارمونی طبیعت، سپردیم و پای در جاده صلح نهادیم ...
اینک، به هر جا برسیم، رسیده ایم و پخته شده ایم!
این را، این قلم نمی گوید که همواره مدعی ضرورتصلح سازی بوده، دخترِکوچ کرده ی در غربتم می گوید، گوش کردید؟ جانِ دل، سپردید؟👌
برگردیم به جاده مرز تا مرکز....
قبل تر، که دخترم[آن مهارت آموز کلاس های چگونه زیستن-مهربانی، صلح و گفتگو- چمدانش را بست و رفت، از سر حُزن و اندوه، چنین نوشتم:
[کلیک کنید و با درنگ و تٲنی بخوانید👇]
https://t.iss.one/Sopskf/6437
دیروز، تماسی آمد و مرا فراخواند تا به دلِ جاده بزنم!
راستش، کمی مردد بودم!
بروم یا نروم و این تردید را برای اول بار در عزم سفر، مهربانویم و دو پسر کاکُُل زری ام و البته کاک هادی عزیزم که همواره زحمت رزرو بلیط ها را مهربانانه، متقبل می شود، متوجه شدند و صدالبته راننده نیز که در خروجی شهر و با تاکسی دربستِ پساکنسل مسیر، مجدد عزم سفر کرده و خود رساندم، نیز....؟!
نمی دانم ولی شاید همان شیخ نیشابوری بود که پشت بند شیخ سعدی، در مسیرم رهنمون بود:
"تو پای در ره نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت، چون باید رفت"
(عطار)
پای که نه، وجود در چمدانی آهنین که چون غولی روی چهارچرخ، جاده می درید، نهادم ودر پی تلفنی که از مرز به مرکزم خوانده بود، روان شدم!
گمان بد نبرید، دُرُست است که خانم بود و من تنها دو خواهر نسبی داشتم اما از همان اوان کودکی، مادر فرشته گونم یادم داده بود که دختران زمین، خواهران سببی تواند و همان تا به امروز به شهادت هم ولایتی هایم و البته خدایم، از گزند هر نَفَسِ ظنَّ بد، مبرایم ساخته بود.
می گفت:" توسط داوران جایره دو سالانه.... نامزد شایسته تقدیری و اگر میسور شد، سفر کنید، حضورتان، زینت بخش محفل خواهد بود و گرنه..."
نگذاشتم گرنه را بگوید و گفتم، نگران نباش، خواهم آمد اما راستش، گرچه بلافاصله پس از این تعهد، شماره کاک هادی بگرفتم و تقاضای رزرو بلیط کردم اما با عُذرطلبی اش بر تکمیل ظرفیت، خاطر جمع شدم ولی باز تاکید کردم، اگر گشایشی حاصل آمد، خبرم کند و کرد و اینبار، تردید سراغم آمد و کنسل و عزم و سوار بر غول آهنین در خروجی شهر و به جای لُژ، تَه جاده!
اما آن هم حکمتی بود و جوان سرباز ترخیص شده ناخوش احوالی را قدر سپردش تا تیمارگری کنم و کردم و بنده خدا هم بدجوری حالش خراب شد!
جالب که هردو هم، صندلی مان در پس تردیدهای مان، عوض شده بود و همان به هم مان رسانده بود و چه حُسنِ رسانشی که اینجا هم عطیه یزدان، مجالی داد تا مهری بورزیم و ورزیدیم که ان شاء ا... تیماری بر درد جوان شده باشد که اینک که می نکارم، آرام خوابش گرفته است ولی عجیب معمایی است که همچنان،
از مرز به مرکز، راه گَز می کند!
او به خواب رفت و نگارنده، نوتیفیکشن گوشی اش، چهچهه ای زد و تا باز کردم، یادداشتی سراسر مهر یافتم با امضای آن دخترِنازِ در غربتم!
]آنچه گوش دادید و آنچه در لینک، یافتنی است👇]
شاهدی شد بر مدعای عزمی که با تردید، سفری ام کرده بود!
خدای را، سعدی و عطار را و نیز آن مهربان خواهر پشت خط تلفن ظهرهنگام را سپاسگویم که به جاده گزینی و پیمایی رهنمونم شدند چه اینکه، جاده خود نه ره وصال که جاده صلح شد و مهربانی...
بله، در همین پیمایش با تردید جاده بود که انبان ذخیره احتیاطی شبکه های اجتماعی، دهن باز کرد و اینبار از آن سوی کوه ها و آب ها، پیغامی آورد که محصول پُرمغزی شد بهر مدعای اثر آموزشگاه مهربانی و کلاس های چندگانه مهارت آموزی آن نقاط صفر مرزی مدارس الگویی...
صدای این پیغام سراسر مهر و صلح را باید شنید، در واژگانش تدقیق کرد و بر حُسن کاربست نگارنده اشو نیز گوینده باید درود فرستاد که شاهدی پرمغز بر مدعایی همواره بود و چه خوش یمن رسید که در مسیر وصال به پاداش یک دهه، از کنشگری در حوزه صلح و محیط زیست و یک پروژه پرمغز آموزش صلح و صلح سازی هستیم...
چه خوب گفته بود، رائول سینگ:"زندگی کوتاه است و نمی خواهیم در این حیرت بمانیم که اگر به پا خاسته بودیم، چه اتفاقی می افتاد"
در حیرت سفر در جاده صلح نماندم و جاده خود، قبل از وصال بر سر قرار، محصولی چنان پرمغز، تقدیم کرد که حلاوتش شیرین تر ازهر جایزه ای بهر آن به پاخاستن های دیروزی بود...
سپاس و هزاران سپاس خدای را و وفای آن دختر کوچ کرده و ده ها دختر و پسر فارغ التحصیل در مدارس الگویی خودبنیادم در دل ساختار زنگزده سیستم آموزش رسمی...
[ابتدا، کلیک کرده و گوش جان بسپارید]👇
https://t.iss.one/Sopskf/6502
🧚در جاده ام، مسیری که مرز را به مرکز متصل می کند و ظاهر نداشته ات را به دارایی باطنت...
"بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی" را سعدی گفته بود اما، ما مرزنشینان، در خودپختگی زیستن را و بقا را آموختیم و آنگاه، چمدانی از مهر و عشق، زبانی از جنس ریحان و اراده ای از عیار ایمان به گفتگو را به هارمونی طبیعت، سپردیم و پای در جاده صلح نهادیم ...
اینک، به هر جا برسیم، رسیده ایم و پخته شده ایم!
این را، این قلم نمی گوید که همواره مدعی ضرورتصلح سازی بوده، دخترِکوچ کرده ی در غربتم می گوید، گوش کردید؟ جانِ دل، سپردید؟👌
برگردیم به جاده مرز تا مرکز....
قبل تر، که دخترم[آن مهارت آموز کلاس های چگونه زیستن-مهربانی، صلح و گفتگو- چمدانش را بست و رفت، از سر حُزن و اندوه، چنین نوشتم:
[کلیک کنید و با درنگ و تٲنی بخوانید👇]
https://t.iss.one/Sopskf/6437
دیروز، تماسی آمد و مرا فراخواند تا به دلِ جاده بزنم!
راستش، کمی مردد بودم!
بروم یا نروم و این تردید را برای اول بار در عزم سفر، مهربانویم و دو پسر کاکُُل زری ام و البته کاک هادی عزیزم که همواره زحمت رزرو بلیط ها را مهربانانه، متقبل می شود، متوجه شدند و صدالبته راننده نیز که در خروجی شهر و با تاکسی دربستِ پساکنسل مسیر، مجدد عزم سفر کرده و خود رساندم، نیز....؟!
نمی دانم ولی شاید همان شیخ نیشابوری بود که پشت بند شیخ سعدی، در مسیرم رهنمون بود:
"تو پای در ره نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت، چون باید رفت"
(عطار)
پای که نه، وجود در چمدانی آهنین که چون غولی روی چهارچرخ، جاده می درید، نهادم ودر پی تلفنی که از مرز به مرکزم خوانده بود، روان شدم!
گمان بد نبرید، دُرُست است که خانم بود و من تنها دو خواهر نسبی داشتم اما از همان اوان کودکی، مادر فرشته گونم یادم داده بود که دختران زمین، خواهران سببی تواند و همان تا به امروز به شهادت هم ولایتی هایم و البته خدایم، از گزند هر نَفَسِ ظنَّ بد، مبرایم ساخته بود.
می گفت:" توسط داوران جایره دو سالانه.... نامزد شایسته تقدیری و اگر میسور شد، سفر کنید، حضورتان، زینت بخش محفل خواهد بود و گرنه..."
نگذاشتم گرنه را بگوید و گفتم، نگران نباش، خواهم آمد اما راستش، گرچه بلافاصله پس از این تعهد، شماره کاک هادی بگرفتم و تقاضای رزرو بلیط کردم اما با عُذرطلبی اش بر تکمیل ظرفیت، خاطر جمع شدم ولی باز تاکید کردم، اگر گشایشی حاصل آمد، خبرم کند و کرد و اینبار، تردید سراغم آمد و کنسل و عزم و سوار بر غول آهنین در خروجی شهر و به جای لُژ، تَه جاده!
اما آن هم حکمتی بود و جوان سرباز ترخیص شده ناخوش احوالی را قدر سپردش تا تیمارگری کنم و کردم و بنده خدا هم بدجوری حالش خراب شد!
جالب که هردو هم، صندلی مان در پس تردیدهای مان، عوض شده بود و همان به هم مان رسانده بود و چه حُسنِ رسانشی که اینجا هم عطیه یزدان، مجالی داد تا مهری بورزیم و ورزیدیم که ان شاء ا... تیماری بر درد جوان شده باشد که اینک که می نکارم، آرام خوابش گرفته است ولی عجیب معمایی است که همچنان،
از مرز به مرکز، راه گَز می کند!
او به خواب رفت و نگارنده، نوتیفیکشن گوشی اش، چهچهه ای زد و تا باز کردم، یادداشتی سراسر مهر یافتم با امضای آن دخترِنازِ در غربتم!
]آنچه گوش دادید و آنچه در لینک، یافتنی است👇]
شاهدی شد بر مدعای عزمی که با تردید، سفری ام کرده بود!
خدای را، سعدی و عطار را و نیز آن مهربان خواهر پشت خط تلفن ظهرهنگام را سپاسگویم که به جاده گزینی و پیمایی رهنمونم شدند چه اینکه، جاده خود نه ره وصال که جاده صلح شد و مهربانی...
بله، در همین پیمایش با تردید جاده بود که انبان ذخیره احتیاطی شبکه های اجتماعی، دهن باز کرد و اینبار از آن سوی کوه ها و آب ها، پیغامی آورد که محصول پُرمغزی شد بهر مدعای اثر آموزشگاه مهربانی و کلاس های چندگانه مهارت آموزی آن نقاط صفر مرزی مدارس الگویی...
صدای این پیغام سراسر مهر و صلح را باید شنید، در واژگانش تدقیق کرد و بر حُسن کاربست نگارنده اشو نیز گوینده باید درود فرستاد که شاهدی پرمغز بر مدعایی همواره بود و چه خوش یمن رسید که در مسیر وصال به پاداش یک دهه، از کنشگری در حوزه صلح و محیط زیست و یک پروژه پرمغز آموزش صلح و صلح سازی هستیم...
چه خوب گفته بود، رائول سینگ:"زندگی کوتاه است و نمی خواهیم در این حیرت بمانیم که اگر به پا خاسته بودیم، چه اتفاقی می افتاد"
در حیرت سفر در جاده صلح نماندم و جاده خود، قبل از وصال بر سر قرار، محصولی چنان پرمغز، تقدیم کرد که حلاوتش شیرین تر ازهر جایزه ای بهر آن به پاخاستن های دیروزی بود...
سپاس و هزاران سپاس خدای را و وفای آن دختر کوچ کرده و ده ها دختر و پسر فارغ التحصیل در مدارس الگویی خودبنیادم در دل ساختار زنگزده سیستم آموزش رسمی...
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
شاهدی بر ضرورت آنچه آموزشگاه مهربانی اش می خواندیم و یک دهه، به پایش ایستادگی کرده و در خلٲیی تاریخی و فضایی دُگم و بسته، تداوم بخشیدیم و پیش راندیم تا به چنین سرانجامی رساندیم...
این تنها یک از بسیار شواهد است که از کوزه وجود انباشت شده در همان کلاس های…
این تنها یک از بسیار شواهد است که از کوزه وجود انباشت شده در همان کلاس های…
این چند لینک را هم باز کنید و مطالعه فرمایید تا بیشتر بر آنچه رقم خورده است، وقوف یابید👇
۱)گفتگوی خانه امکان در پروژه رهبران غیر معمول
https://t.iss.one/Sopskf/5682
۲)گزارش مدرسه توسعه پایدار دانشگاه شریف از پروژه آموزش در مناطق کم برخوردار کشور
https://t.iss.one/Sopskf/4940
۳) مرهمی بر سرطان وطن
https://t.iss.one/Sopskf/5898
۴)حضور شاخص ترین چهره روان شناسی کشور در مدرسه الگوی صلح سردشت
https://t.iss.one/Sopskf/6475
۵)نمایشگاه اعتراضی مجری مدارس الگویی مهربانی، جلوی ساختمان وزارت کشور
https://t.iss.one/Sopskf/1089
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#آموزشگاه_مهربانی
#آموزش_چگونه_زیستن
#مهربانی
#آشتی
#گفت_و_گو
#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی
#جاده_مرز_به_مرکز
#جاده_صلح
@sopskf
۱)گفتگوی خانه امکان در پروژه رهبران غیر معمول
https://t.iss.one/Sopskf/5682
۲)گزارش مدرسه توسعه پایدار دانشگاه شریف از پروژه آموزش در مناطق کم برخوردار کشور
https://t.iss.one/Sopskf/4940
۳) مرهمی بر سرطان وطن
https://t.iss.one/Sopskf/5898
۴)حضور شاخص ترین چهره روان شناسی کشور در مدرسه الگوی صلح سردشت
https://t.iss.one/Sopskf/6475
۵)نمایشگاه اعتراضی مجری مدارس الگویی مهربانی، جلوی ساختمان وزارت کشور
https://t.iss.one/Sopskf/1089
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#آموزشگاه_مهربانی
#آموزش_چگونه_زیستن
#مهربانی
#آشتی
#گفت_و_گو
#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی
#جاده_مرز_به_مرکز
#جاده_صلح
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
بُرشی از تلاش های صلح سازی #رئوف_آذری، برنده جایزه جهانی انرژی گلوپ ایران در پادکست
#رهبران_غیرمعمول...
کاری از #خانه_امکان
۹ مردادماه ۱۴۰۱
---
مدت زمان: حدود ۵۷ دقیقه
مصاحبه کننده: محمد جواد نور محمدی
تهران/استودیو خانه امکان
https://t.iss.one/Sopskf/5681…
#رهبران_غیرمعمول...
کاری از #خانه_امکان
۹ مردادماه ۱۴۰۱
---
مدت زمان: حدود ۵۷ دقیقه
مصاحبه کننده: محمد جواد نور محمدی
تهران/استودیو خانه امکان
https://t.iss.one/Sopskf/5681…
امروز به دعوت برگزارکنندگان این رویداد مبارک و نیز به لطف صبر و استمرارمان در ایده پردازی و ایده نوازی پروژه های صلح محور، در جمع مبارک برخی از کنشگران شاخص اجتماعی برگزیده و نیز مشارکت کنندگان بزرگوار خواهیم بود و بیشتر خواهیم آموخت...
همراهی حضوری با هماهنگی قبلی:
تهران: میدان توحید. خیابان نصرت غربی. پلاک ۵۶. زنگ دوم*
همراهی آنلاین:
https://www.aparat.com/moin.ngo
همراهی حضوری با هماهنگی قبلی:
تهران: میدان توحید. خیابان نصرت غربی. پلاک ۵۶. زنگ دوم*
همراهی آنلاین:
https://www.aparat.com/moin.ngo