بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
469 subscribers
1.77K photos
630 videos
136 files
2.12K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
🔺دو هفته پس از دومین نوبل، دومین ساخاروف هم به ایرانیان رسید!

مهسا امینی و جنبش زن، زندگی، آزادی برندەی جایزەی ساخاروف امسال شدند. این جایزه از طرف پارلمان اروپا به کسان و گروەهایی داده می شود که زندگی خود را وقف آزادی اندیشه و حقوق بشر کردەاند.
در سال های اخیر به کرات نام ایرانیان در میان برندگان جوایز حقوق بشری به چشم می خورد.
دو هفته قبل نرگس محمدی هم برندەی جایزەی صلح نوبل شد.
جایزەی ساخاروف به افتخار آندره ساخاروف فیزیکدان و دانشمند ناراضی و فعال حقوق بشری روس نام گذاری شده است.
ساخاروف پدر بمب هیدروژنی شوروی است و پژوهش های وی نقش مهمی در هم طرازی شوروی در مسابقەی تسلیحاتی با آمریکا داشت.
این دانشمند ناراضی از دهەی 50 به تدریج متوجه نقائص نظام شوروی و خطرات مسابقەی تسلیحاتی و گسنرش سلاح های هستەای برای آیندەی بشریت شد.
از این رو نقطە نظرات خود را محرمانه برای رهبران شوروی می فرستاد. موقعیت برجستەی او در جامعەی علمی کشور امکان مزبور را برایش فراهم کرده بود.
در دهەی 60 به تدریج لحن وی تندتر شد. سرخوردگی ناشی از ناتوانی نظام در انجام اصلاحات در این چرخش بی تاثیر نبود.
در ابتدای دهەی 70 وی یک کمیتەی حقوق بشر تاسیس کرد و بە صورت مرتب با روزنامه نگاران غربی در آپارتمانش مصاحبه می نمود.
وضعیت جدید ساخاروف کرملین را در موقعیتی دشوار قرار داد. از سویی دلنشمندی پرافتخار و نماد توسعەی علمی نظام شوروی بود و از سوی دیگر به سلسله جنبان جنبش های حقوق بشری و رهبر ناراضیان سیاسی تبدیل شده بود.
شواهد نشان می دهد مدت ها حزب کمونیست کوشید "انحرافات عقیدتی " وی را درمان کند و او را نسبت به حقانیت سوسیالیسم مجاب نماید.
از دید آنها ساخاروف اهمیت ساختن سوسیالیسم را در جنگل سرمایه داری و امپریالیسم درک نمی کرد و برای رسیدن به جامعەای بدون نقص که در افق کمونیسم دیده می شد، ناشکیبا بود.
از این منظر نظام بی نقص بود و اگر اشکالی وجود داشت نه در ماهیت برنامەها و سیاست ها بلکە در کاهلی و کم کاری مجریان بود.
سیستمی که خود را حق مطلق و نقص ناپذیر بداند، طبیعی است که نقدهای مشفقانەی برترین چهرەی علمی خود را انحرافات بورژوایی و کژرفناری روانی بداند!
برژنف و اعضای پولیت بورو حتی کوشیدند با " زبان تصحیح سیاسی " و در رودروایستی قرار دادن وی، او را به اردوگاه خود بازگردانند.
او اما در اندیشەهای صلح طلبانه، حقوق بشری و دمکراسی خواهانه اش راسخ ماند و از تحریم المپیک 1980 مسکو به دلیل اشغال نظامی افغانستان حمایت کرد.
امری که به دستگیری و تبعید وی انجامید. این دوران تا زمانی که  گورباچف شخصا به او تلفن کرد و خبر آزادیش را داد، به طول انجامید.
کوتاه زمانی بعد ساخاروف درگذشت.
طرفه این جاست کسی که زمانی دارندەی برترین نشان های علمی شوروی و برندەی دو جایزەی معروف لنین و استالین بود، بعدا نامش روی یکی از جوایز معتبر غربی قرار گرفت.
جایزەهای صلح لنین و قهرمان کار سوسیالیستی که بنا بود جایگزین هنجارهای غربی شوند، به تاریخ پیوستند اما نام های نوبل و ساخاروف همچنان می درخشند.
#صلاح‌الدین_خدیو
@sharname1
🔺روزگار سیاه دبیرکل سازمان ملل!

دبیرکل سازمان ملل با گفتن این که "حملەی حماس در خلا رخ نداده" خشم اسرائیل را برانگیخته است.
اسرائیلی ها به عذرخواهی گوترش بسنده نکرده، بلکه خواهان برکناری او شدە و ورودش به اسرائیل را هم ممنوع کردەاند.
من هر چه فکر می کنم، تناقض یا انگیزەی سوئی در حرف دبیرکل نمی بینم!
مقصود گوترش این است که اگر ستم و اشغالگری اسرائیل نبود، فاجعەی هفت اکتبر اتفاق نمی افتاد.
یا اگر اسرائیل قطعنامەهای سازمان ملل را اجرا می کرد، دولت مستقل فلسطینی در مرزهای قبل از 1967 تشکیل می شد. طبعا دولتی رسمی و عضو سازمان ملل که بر اساس شناسایی متقابل با اسرائیل تاسیس شده، بعید بود از مرز غزه همسایەی شمالی خود را مورد حمله قرار دهد..
نمایندەی اسرائیل در مجمع عمومی برای محکوم کردن گوترش استدلالی به کار گرفته که منطقا نمی تواند از تبعات آن شانه خالی کند:
دبیرکلی که نمی‌داند درک قتل بی‌گناهان با هیچ پیش‌زمینه‌ای ممکن نیست، نمی‌تواند دبیرکل باشد.
حرف نمایندەی اسرائیل درست است. هیچ آرمانی هر چند مشروع قتل مردمان غیر نظامی را توجیه نمی کند.
اما این حکم شامل اسرائیل هم می شود؟
هم اکنون اسرائیل به تلافی حملەی حماس و به بهانەی وجود جنگجویان این گروه در غزه روزانه دستکم صد نفر زن و کودک و پزشک و پرستار و خبرنگار را می کشد!
چرا اسرائیل مجاز است و حماس مجاز نیست؟
از منظر حقوق بین الملل و آموزەهای اخلاقی نمی توان پاسخ این سوال را داد.
چرا که روزگار سیاە دبیرکل سازمان ملل به عنوان نماد صلح جهانی و قانون بین المللی، گواه تناقض پیشگفته است.
بنابراین می توان به گونەای دیگر به آن پاسخ گفت:
بهای جان انسان سفیدپوست غربی از جان ساکنان جنوب جهانی بیشتر است!
اگر یک اسرائیلی بمیرد، خونبهای آن حداقل ده نفر فلسطینی است!
اگر بمبی ولو بدون تلفات در لندن یا پاریس و تل آویو منفجر شود، باید دستکم ده باب خانه در قندهار و بیروت و پیشاور ویران گردد!

در زبان " نزاکت سیاسی " به این می گویند: بازدارندگی!
بازدارندگی یک مقولەی ذهنی بر مبنای ترساندن طرف مقابل است تا دست از پا خطا نکند.
در مواردی ممکن است بازدارندگی دچار استهلاک و فرسودگی شود. در این صورت با بهای بیشتری از جان انسان ها آن را  روزامد می کنند.
در واقع نظام سلسلە مراتبی و شهروندی لایه بندی شدەای کە در کشورهای استبدادی وجود دارد، بازتاب آن به نوعی در نظام ناعادلانەی جهانی هم دیده می شود.
اسرائیل بخشی از جهان غربی است که دست تقدیر آن را در قلب شرق مسلمان قرار داده است.
جنگ کنونی غزه بیش از هر مسالەای این تضادها و شکاف های سیاسی و فرهنگی ناشی از آن را برملا ساخته است.

در حالی که افکار عمومی جوامع غربی عمدتا طرفدار اسرائیل است، جنوب جهانی از جهان اسلام گرفته تا کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین و روسیه و چین با فلسطینی ها همدردی می کند.
این شکاف در درجەی اول بە زیان اوکراین است. شواهد نشان می دهد که همدلی بی سابقەی کشورهای جنوب با اوکراین کم رنگ شدە است.
این مساله صرفا به دلیل تحت الشعاع واقع شدن تهاجم روسیه به اوکراین نیست.
بلکه به خاطر پشتیبانی بی محابای اوکراین از اسرائیل در روزهای اول است. اکنون زلنسکی متوجه تبعات منفی آن شده و می کوشد با ایجاد توازن از قبیل اشاره به ضرورت تشکیل کشور فلسطین از میزان آن بکاهد.
عامل دوم مخدوش شدن وجهەی آمریکاست. واشنگتن که در راس " جهان آزاد " به مقاومت در برابر بربریت پوتین و جباریت حزب کمونیست چین برخاسته بود، اکنون در کنار یکی از خونین ترین تجاوزهای نظامی به مردم غیرنظامی قرار گرفته است.
افکار عمومی جهان می داند تنها ارادەی آمریکا، انگلیس و برخی کشورهای اروپایی دیگر می تواند اسرائیل را برای برقراری آتش بس مجاب نماید.
وقتی این کشورها صراحتا از ادامەی بمباران ها و حملەی زمینی به غزه دفاع می کنند، آیا نباید مسئولیت بخشی از فجایع آتی را هم بر عهذه بگیرند؟
آمریکا در انتقام یازده سپتامبر به عراق و افغانستان هجوم برد، آیا اکنون مسئول وضعیت نابسامان این دو کشور نیست؟
همچنین آیا غرق شدن این کشور در جنگ های فرسایشی خاورمیانه به سود چین تمام نشد که با فراغ بال به اقتصادش پر و بال داد و نیم قرن است وارد هیچ جنگی نشده است؟
از این رو سیاست پشتیبانی بی قید و شرط از اسرائیل از هر نظر اشتباه است.  برای اسرائیل امنیت نمی آورد و بن بست سیاسی و راهبردی خاورمیانه را بسته تر می کند.
اگر آمریکا و متحدان اروپایی اش قدری در برابر عزیز دردانەی غرب - اسرائیل - معقول تر رفتار می کردند، نیمی از مشکلات جهان حل می شد!
اما ظاهرا در یک چرحەی بستە و معیوب گیر افتاده ایم!
اکنون چین و روسیە می توانند انگشت در چشم غرب کنند و از مزایای استبداد و دزدسالارری شرقی در برابر مردم سالاری "نژادپرست" غربی داد سخن سر دهند!
#صلاح‌الدین_خدیو
@sharname1