Forwarded from عکس نگار
کمپین مهربانی های کوچک
نمونه 208
رئوف آذری
@Raoufazari
—-------------------نگاشته فروردین ۹۶
مهربانی با قلم وکالت
از بدترین حوادث حزن انگیز قرن21، که بسیاری از شهروندان آزاده جهانشهر را آزرده خاطر کرد ظهور و بروز گروه های افراطی و دولت های متعصب با سکانداری شخصت های بیمار بود که از جمله این دولت ها، رژیم بعث عراق به سرکردگی صدام بود، اویی که می خواست دنیا را تحت تسلط خود درآورد و آخرکار، سر از دخمه ای بیرون آورد که فاضلاب سربازانش، بدان هدایت می شد!
از جمله جنایت های بزرگی که صدام مرتکب شد زنده به گور کردن 182 هزار شهروند کورد آن سامان و نیز تحمیل 8 سال جنگی نابرابر بر ایران،کابرد سلاح های ممنوعه و بمباران شیمیایی شهرهای سردشت و حلبچه بود!
بمبارانی که طبق هیچ یک از معاهدات بین المللی مجاز شمرده نمی شود و تحت هیچ شرایطی توجیهی برای آن محتمل نبوده و نیست!
صدام کاری کرد که امروز داعش با اخلاق و انسانیت و جان می کند ولی دردناک تر آن بود که قدرت های بزرگ را نه در خفا، بلکه در جلوت کنار و حامی داشت که بی محابا، مهندسی می کردند و سخت افزار و نرم افزار مساعدت روا می داشتند!
درآن بازه درازدامن جنایت صدام، کم تر وجدانی در عرصه بین الملل ظهور کرد که تقبیح کند و وتو نماید و حداقل توصیه ای روا دارد تا اینکه آنی کرد که باید می کرد و بعد همان ها که به به و چه چهش می کردند، به پای محاکمه اش کشاندند و بستری برای تقاص دادنش مهیا ساختند،اما چه دیر !
در دادگاه بالای تاوان صدام، یکی از کیس هایی که در حاشیه طرح شد و ناعادلانه طرح شد، کیس حلبچه بود!
در این کیس هرچند شاهدانی شهادت دادند و در حضر و خفا، واکاوی و بازگو کردند جنایت صدام را، اما آنی که بسیار کاوید و سند جمع کرد و مستند میدان داری کرد و سخن مستدل گفت، و به جا و به اندازه وتخصصی گفت،وکیل بزرگ مهربان کورد، جناب #بکر_حمه_صدیق بود!
اینک آرشیوی از تلاش های واکاوی و مستندسازی کیس حلبچه در دادگاه بالای تاوان صدام، چون سندی از تلاش های بی مثال آن وکیل مهربان در مونومنت(یادمان) حلبچه، سالنی ویژه به خود اختصاص داده اند و هر چشم تیزبین و واقع بینی را به تحسین وا می دارد!
الحق که افتخاری کار کردن برای مردم و آن هم در این حجم ، تنها و تنها از این بزرگ مرد ساخته است و بس!
همان نیز انگیزه ای می شود تا مستندات و دفاعیات ایشان، چون کتابی مجلد گردد و به دو زبان عربی و انگلیسی منتشر شود و تا مقامات بالای تصمیم گیر آمریکا نیز ره گشاید.
نکته درخور تامل تر اینکه،
آن عزیز مهربان پس ساعات ها کار و ماه ها تلاش روی کیس حلبچه و اثبات حقانیت مردم حلبچه و مظلومیت شان، نمایندگی سردشت را نیز به صورت افتخاری بر عهده گرفت و مرحله ها پیش رفت ولی در مسیر همکاری ها می طلبید و نشد ولی ایشان همواره امیدوارانه در پی زنده نگه داستن کیس سردشت در دادگاه بالای عراق هستند تا در زمینه استیقای حقوق شهروندان سردشتی نیز، همتی شبیه حلبچه مبذول دارد و این تنها و تنها کار بزرگان است و بس...
دفاع از حق همیشه ستودنی است.
برهمین اساس واجب دانستیم چون شهروندی درجهانشر و قربانی سبعیت رژیم بعث، از آن والامقام به پاس تلاش های مهرورزانه و انسانی اش تجلیل کنیم و به نیابت از اعضای کمپین مهربانی های کوچک، سپاس شان گوییم.
فستیوال حلبچه و روزهای نوروز 96 فرصتی ارزنده برای این تجلیل بود که در منزل شخصی ایشان، در سلیمانیه موفق شدیم به نام کمپین مهربانی های کوچک، به بخشی از دین خود در قبال شهروندان جهانشهر در خارج از مرزهای سرزمینی اش، عمل کنیم...
باشد که وکلای متعهدی چون او در جهانشهر پیرامونی مان تکثیر گردند...
سپاس همه لطف و همه مهر و همه مهمان نوازی شان را💐👏💐
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#مهربانی_با_قلم_وکیل
#ماموستا_بکر_حمه_صدیق
#سردست
#حلبچه
#بمباران_شیمیایی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
نمونه 208
رئوف آذری
@Raoufazari
—-------------------نگاشته فروردین ۹۶
مهربانی با قلم وکالت
از بدترین حوادث حزن انگیز قرن21، که بسیاری از شهروندان آزاده جهانشهر را آزرده خاطر کرد ظهور و بروز گروه های افراطی و دولت های متعصب با سکانداری شخصت های بیمار بود که از جمله این دولت ها، رژیم بعث عراق به سرکردگی صدام بود، اویی که می خواست دنیا را تحت تسلط خود درآورد و آخرکار، سر از دخمه ای بیرون آورد که فاضلاب سربازانش، بدان هدایت می شد!
از جمله جنایت های بزرگی که صدام مرتکب شد زنده به گور کردن 182 هزار شهروند کورد آن سامان و نیز تحمیل 8 سال جنگی نابرابر بر ایران،کابرد سلاح های ممنوعه و بمباران شیمیایی شهرهای سردشت و حلبچه بود!
بمبارانی که طبق هیچ یک از معاهدات بین المللی مجاز شمرده نمی شود و تحت هیچ شرایطی توجیهی برای آن محتمل نبوده و نیست!
صدام کاری کرد که امروز داعش با اخلاق و انسانیت و جان می کند ولی دردناک تر آن بود که قدرت های بزرگ را نه در خفا، بلکه در جلوت کنار و حامی داشت که بی محابا، مهندسی می کردند و سخت افزار و نرم افزار مساعدت روا می داشتند!
درآن بازه درازدامن جنایت صدام، کم تر وجدانی در عرصه بین الملل ظهور کرد که تقبیح کند و وتو نماید و حداقل توصیه ای روا دارد تا اینکه آنی کرد که باید می کرد و بعد همان ها که به به و چه چهش می کردند، به پای محاکمه اش کشاندند و بستری برای تقاص دادنش مهیا ساختند،اما چه دیر !
در دادگاه بالای تاوان صدام، یکی از کیس هایی که در حاشیه طرح شد و ناعادلانه طرح شد، کیس حلبچه بود!
در این کیس هرچند شاهدانی شهادت دادند و در حضر و خفا، واکاوی و بازگو کردند جنایت صدام را، اما آنی که بسیار کاوید و سند جمع کرد و مستند میدان داری کرد و سخن مستدل گفت، و به جا و به اندازه وتخصصی گفت،وکیل بزرگ مهربان کورد، جناب #بکر_حمه_صدیق بود!
اینک آرشیوی از تلاش های واکاوی و مستندسازی کیس حلبچه در دادگاه بالای تاوان صدام، چون سندی از تلاش های بی مثال آن وکیل مهربان در مونومنت(یادمان) حلبچه، سالنی ویژه به خود اختصاص داده اند و هر چشم تیزبین و واقع بینی را به تحسین وا می دارد!
الحق که افتخاری کار کردن برای مردم و آن هم در این حجم ، تنها و تنها از این بزرگ مرد ساخته است و بس!
همان نیز انگیزه ای می شود تا مستندات و دفاعیات ایشان، چون کتابی مجلد گردد و به دو زبان عربی و انگلیسی منتشر شود و تا مقامات بالای تصمیم گیر آمریکا نیز ره گشاید.
نکته درخور تامل تر اینکه،
آن عزیز مهربان پس ساعات ها کار و ماه ها تلاش روی کیس حلبچه و اثبات حقانیت مردم حلبچه و مظلومیت شان، نمایندگی سردشت را نیز به صورت افتخاری بر عهده گرفت و مرحله ها پیش رفت ولی در مسیر همکاری ها می طلبید و نشد ولی ایشان همواره امیدوارانه در پی زنده نگه داستن کیس سردشت در دادگاه بالای عراق هستند تا در زمینه استیقای حقوق شهروندان سردشتی نیز، همتی شبیه حلبچه مبذول دارد و این تنها و تنها کار بزرگان است و بس...
دفاع از حق همیشه ستودنی است.
برهمین اساس واجب دانستیم چون شهروندی درجهانشر و قربانی سبعیت رژیم بعث، از آن والامقام به پاس تلاش های مهرورزانه و انسانی اش تجلیل کنیم و به نیابت از اعضای کمپین مهربانی های کوچک، سپاس شان گوییم.
فستیوال حلبچه و روزهای نوروز 96 فرصتی ارزنده برای این تجلیل بود که در منزل شخصی ایشان، در سلیمانیه موفق شدیم به نام کمپین مهربانی های کوچک، به بخشی از دین خود در قبال شهروندان جهانشهر در خارج از مرزهای سرزمینی اش، عمل کنیم...
باشد که وکلای متعهدی چون او در جهانشهر پیرامونی مان تکثیر گردند...
سپاس همه لطف و همه مهر و همه مهمان نوازی شان را💐👏💐
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#مهربانی_با_قلم_وکیل
#ماموستا_بکر_حمه_صدیق
#سردست
#حلبچه
#بمباران_شیمیایی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
Forwarded from اتچ بات
🗝بنیاد توسعه مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 نمونه ۳۳۶ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #خردادماه۹۷
🌷فرشته مهربانی🌷
هرگاه سخن از "فرشته" می رود ناخودآگاه یاد "مادر فرشته وش" خود می افتم!
این بار اما سر و کارمان با #فرشته ای دگر است:
اول بار در سال ۱۳۸۸ شمسی بود که بهتر شناختمش...
من و مهربان همسرم
مهربان همسرش و او
هر دو خانواده، فرزند نیاورده، حلبچه رفته بودیم ما #آروین_جان را و آنها دو نوگل شان:
#ماردین و #مارتیا را جاگذاشته بودند!
و آنان حتی در میزان #جاگذاشته_های_شان نیز سرتر نشان می دادند...
ما در مقام یک هیأت و زوج دانشگاهی و با دعوت رسمی و آنها نیز در هیأت یک زوج هنری و داوطلب!
ما با دستان خالی و آنها با دستان پُر...
و کاک #لقمان_عبدالقادر و عزیزان هیات مدیره انجمن قربانیان حلبچه میزبان مشترک هر دوی مان!
ما رفته بودیم تا با موقعیت مان آنی کنیم که باید دولت می کرد!
آنها آمده بودند تا آنی نشان دهند که ملت باید نشان می داد!
ما با دانشگاه و مراودات فی مابین
و
آنها با مردم و هنرشان...
البته هر دوی مان خوش درخشیدیم، ما با نشست ها و جلسات کاری و بدیع
و آنها با نمایش ذوق هنری، تعامل با هنرمندان و تحمل و مدارای شان
هر چه بود گذشت و خوش گذشت و فستیوال حلبچه مبدأیی شد برای مقصدی مشترک.
جایی که در چشم انداز هر #نیشتمان_پرور و میهن دوستی است...
ناگفته پیداست که او با حمایت مهربان همسرش یک تنه ملتی است و هر بار در پس هر رویداد چون یک الگوی تمام عیار نقش آفرینی می کند:
از برگزاری چندین #نمایشگاه_نقاشی و آثار فاخر هنری و کمک و مساعدت در معنابخشی یادواره ها و فستیوال ها به ویژه با محوریت بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه و نیز آموزش هنر دست ورزی به کودکان و بانوان شهرمشترک مان تا یاری و مساعدت و امداد زلزله زدگان کرمانشاه!
از آبان ماه ۹۶ و وقوع زلزله کرمانشاه و فعالیت امدادی و حضور مستدام و متناوبم در مناطق زلزله زده تا امروز که با چشمانی هوشیار، فعالیت های امدادگران را کاویده ام متوجه حضور سبز خانواده سبزی بوده ام که چه با اعانات نقدی و غیرنقدی، خرید کانکس و راه اندازی کمپین اسباب بازی برای کودکان کرمانشاه، یار و یاور زلزله زدگان بودند و قبل ترش نیز مهربان احمدیان ها(کاک سامان و پدربزرگوارش) نیز در رمضانی دیگر امدادگر مستمندان حوزه جغرافیایی سکونت!
طاقت نیاوردیم و به نیابت از کمپین، فرصت مصاحبه تلویزیونی حول ۷ تیر سردشت را در واپسین دقایق رمضان ۹۷ غنیمت شمردیم تا به پاس همه لطف آن خانواده به ویژه تلاش های سبز و پیش قراولانه مهربانوی هنرمند شهرمان #فرشته_فهیمی عزیز، #تندیس_سپاس را بر دست نهیم و سزاوارانه تقدیم شان داریم.
سپاس آن #فرشته_مهربانی هنرمند فاخر و همسر بزرگوارش کاک #سامان_احمدیان عزیز را و مهربان دوستان همراه و تیم خبرنگار مستقر را...
🌷👏
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#فرشته_مهربانی
#بمباران_شیمیایی
#زلزله_کرمانشاه
#سردشت
#حلبچه
#تندیس_سپاس
----------
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
🌷🖊 نمونه ۳۳۶ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #خردادماه۹۷
🌷فرشته مهربانی🌷
هرگاه سخن از "فرشته" می رود ناخودآگاه یاد "مادر فرشته وش" خود می افتم!
این بار اما سر و کارمان با #فرشته ای دگر است:
اول بار در سال ۱۳۸۸ شمسی بود که بهتر شناختمش...
من و مهربان همسرم
مهربان همسرش و او
هر دو خانواده، فرزند نیاورده، حلبچه رفته بودیم ما #آروین_جان را و آنها دو نوگل شان:
#ماردین و #مارتیا را جاگذاشته بودند!
و آنان حتی در میزان #جاگذاشته_های_شان نیز سرتر نشان می دادند...
ما در مقام یک هیأت و زوج دانشگاهی و با دعوت رسمی و آنها نیز در هیأت یک زوج هنری و داوطلب!
ما با دستان خالی و آنها با دستان پُر...
و کاک #لقمان_عبدالقادر و عزیزان هیات مدیره انجمن قربانیان حلبچه میزبان مشترک هر دوی مان!
ما رفته بودیم تا با موقعیت مان آنی کنیم که باید دولت می کرد!
آنها آمده بودند تا آنی نشان دهند که ملت باید نشان می داد!
ما با دانشگاه و مراودات فی مابین
و
آنها با مردم و هنرشان...
البته هر دوی مان خوش درخشیدیم، ما با نشست ها و جلسات کاری و بدیع
و آنها با نمایش ذوق هنری، تعامل با هنرمندان و تحمل و مدارای شان
هر چه بود گذشت و خوش گذشت و فستیوال حلبچه مبدأیی شد برای مقصدی مشترک.
جایی که در چشم انداز هر #نیشتمان_پرور و میهن دوستی است...
ناگفته پیداست که او با حمایت مهربان همسرش یک تنه ملتی است و هر بار در پس هر رویداد چون یک الگوی تمام عیار نقش آفرینی می کند:
از برگزاری چندین #نمایشگاه_نقاشی و آثار فاخر هنری و کمک و مساعدت در معنابخشی یادواره ها و فستیوال ها به ویژه با محوریت بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه و نیز آموزش هنر دست ورزی به کودکان و بانوان شهرمشترک مان تا یاری و مساعدت و امداد زلزله زدگان کرمانشاه!
از آبان ماه ۹۶ و وقوع زلزله کرمانشاه و فعالیت امدادی و حضور مستدام و متناوبم در مناطق زلزله زده تا امروز که با چشمانی هوشیار، فعالیت های امدادگران را کاویده ام متوجه حضور سبز خانواده سبزی بوده ام که چه با اعانات نقدی و غیرنقدی، خرید کانکس و راه اندازی کمپین اسباب بازی برای کودکان کرمانشاه، یار و یاور زلزله زدگان بودند و قبل ترش نیز مهربان احمدیان ها(کاک سامان و پدربزرگوارش) نیز در رمضانی دیگر امدادگر مستمندان حوزه جغرافیایی سکونت!
طاقت نیاوردیم و به نیابت از کمپین، فرصت مصاحبه تلویزیونی حول ۷ تیر سردشت را در واپسین دقایق رمضان ۹۷ غنیمت شمردیم تا به پاس همه لطف آن خانواده به ویژه تلاش های سبز و پیش قراولانه مهربانوی هنرمند شهرمان #فرشته_فهیمی عزیز، #تندیس_سپاس را بر دست نهیم و سزاوارانه تقدیم شان داریم.
سپاس آن #فرشته_مهربانی هنرمند فاخر و همسر بزرگوارش کاک #سامان_احمدیان عزیز را و مهربان دوستان همراه و تیم خبرنگار مستقر را...
🌷👏
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#فرشته_مهربانی
#بمباران_شیمیایی
#زلزله_کرمانشاه
#سردشت
#حلبچه
#تندیس_سپاس
----------
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
سی و یکسال فراقِ ماحصل از جنگ
رئوف آذری*
#خلیل، ۳۱ سال قبل، در بحبوحه آوارگی پس از بمباران شیمیایی #حلبچه، از خانواده جدا و با هواپیما به شیراز منتقل می شود و سپس پدری فهمیده و مادری مهربان از راه می رسند و او را به فرزندی می پذیرند و بعدها در اصفهان، #محمد، نام می گیرد و در دامان مهر همان خانواده، جانی دوباره می گیرد و رشد می کند و در عنفوان جوانی، با دخترخاله ناتنی اش، ازدواج و این بار خود، در فراق خانواده اصلی اش، تشکیل خانواده می دهد!
سی و یکسال زمان کافیست تا یوسف فراق یعقوب و یعقوب فراق یوسف تحمل کند و بیش از این منطقی نیست و همان سبب می شود، پدراصفهانی، به سفارش روان شناسان، حقیقت ماجرا را واگوید و ساخت ذهنی #محمد را در هم ریزد و این آغاز سونامی ذهنی محمد می شود و چنانش پس می راند تا دوباره به حلبچه وصلش می کند و آزمایش DNA ثابت کند که مأوای اصلی اش را بازیابد...
#محمد، پس از ۳۱ سال می فهمد که #خلیل است اما ستوده نزد خداوند که در دامان مهرخانواده ای اصفهانی، جان پیرایی کرد و با انرژی وصف ناشدنی، مرزها را می گشاید و صدافسوس اما اولین ورودش باید زیارت قبر پدر باشد و سپس افتادن بر پای مادری که ۳۱سال در کمال ناامیدی از امید به زنده بودن خلیل واننهاد و همچنان چشم به راهش ماند!
#خلیل، اینک بر خلاف عرف، دو #مادر دارد و هر دو مادر نیز از شوق بهم رسیدن خوشحال!
خلیل اما می گوید:
"این تراژدی ترین معنای نهفته در تصاویری است که #جنگ، برای شان خلق کرده و اظهار امیدواری می کند که #صلح، مجالی برای رویارویی باقی نگذارد و دیگر کودکی و مادری درد کشنده فراق را تجربه نکند"!
#خلیل های روزگار بسیارند که #درد_فراق، زندگی شان را از معنا تهی کرده است...
بیایید همه همدل و رسا، در راستای ادای مسئولیت اجتماعی مان، ندای خلیل های روزگار را به گوش جنگ افروزان برسانیم تا شاید عبرتی گرفتند و دیگر جنگی دامان جان و انسانیت را نخراشد و کودکی با مادر و خانواده اش، به درد فراق گرفتار نشوند!🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#رسانه_برای_درمان
#محمد_خلیل
#کودک_حلبچه_ای
#فراق_سی_و_یکساله
#یاران_وصل
@MediaForPeace
@sopskf
-------
*فعال صلح و مهربانی
**نقل تصاویر از رسانه ماهواره ای پیام اقلیم کردستان
---------
https://www.instagram.com/p/BvEtKUrF_1K/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1mc2901rveshp
رئوف آذری*
#خلیل، ۳۱ سال قبل، در بحبوحه آوارگی پس از بمباران شیمیایی #حلبچه، از خانواده جدا و با هواپیما به شیراز منتقل می شود و سپس پدری فهمیده و مادری مهربان از راه می رسند و او را به فرزندی می پذیرند و بعدها در اصفهان، #محمد، نام می گیرد و در دامان مهر همان خانواده، جانی دوباره می گیرد و رشد می کند و در عنفوان جوانی، با دخترخاله ناتنی اش، ازدواج و این بار خود، در فراق خانواده اصلی اش، تشکیل خانواده می دهد!
سی و یکسال زمان کافیست تا یوسف فراق یعقوب و یعقوب فراق یوسف تحمل کند و بیش از این منطقی نیست و همان سبب می شود، پدراصفهانی، به سفارش روان شناسان، حقیقت ماجرا را واگوید و ساخت ذهنی #محمد را در هم ریزد و این آغاز سونامی ذهنی محمد می شود و چنانش پس می راند تا دوباره به حلبچه وصلش می کند و آزمایش DNA ثابت کند که مأوای اصلی اش را بازیابد...
#محمد، پس از ۳۱ سال می فهمد که #خلیل است اما ستوده نزد خداوند که در دامان مهرخانواده ای اصفهانی، جان پیرایی کرد و با انرژی وصف ناشدنی، مرزها را می گشاید و صدافسوس اما اولین ورودش باید زیارت قبر پدر باشد و سپس افتادن بر پای مادری که ۳۱سال در کمال ناامیدی از امید به زنده بودن خلیل واننهاد و همچنان چشم به راهش ماند!
#خلیل، اینک بر خلاف عرف، دو #مادر دارد و هر دو مادر نیز از شوق بهم رسیدن خوشحال!
خلیل اما می گوید:
"این تراژدی ترین معنای نهفته در تصاویری است که #جنگ، برای شان خلق کرده و اظهار امیدواری می کند که #صلح، مجالی برای رویارویی باقی نگذارد و دیگر کودکی و مادری درد کشنده فراق را تجربه نکند"!
#خلیل های روزگار بسیارند که #درد_فراق، زندگی شان را از معنا تهی کرده است...
بیایید همه همدل و رسا، در راستای ادای مسئولیت اجتماعی مان، ندای خلیل های روزگار را به گوش جنگ افروزان برسانیم تا شاید عبرتی گرفتند و دیگر جنگی دامان جان و انسانیت را نخراشد و کودکی با مادر و خانواده اش، به درد فراق گرفتار نشوند!🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#رسانه_برای_درمان
#محمد_خلیل
#کودک_حلبچه_ای
#فراق_سی_و_یکساله
#یاران_وصل
@MediaForPeace
@sopskf
-------
*فعال صلح و مهربانی
**نقل تصاویر از رسانه ماهواره ای پیام اقلیم کردستان
---------
https://www.instagram.com/p/BvEtKUrF_1K/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1mc2901rveshp
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
سی و یکسال فراقِ ماحصل از جنگ رئوف آذری* #خلیل، ۳۱ سال قبل، در بحبوحه آوارگی پس از بمباران شیمیایی #حلبچه، از خانواده جدا و با هواپیما به شیراز منتقل می شود و سپس پدری فهمیده و مادری مهربان از راه می رسند و او را به فرزندی می پذیرند و بعدها در اصفهان، #محمد،…
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Video
همنوایی ووهانی ها و رسم خویشاوندی ما!
#رئوف_آذری
ما مردمان ایران زمین، همواره با این چندبیت شعر، شیخ شیرازی، دل خوش کرده ایم که چند کلمه ای از فرهنگ #انسانیت، نصیب برده ایم:
«بنی آدم،اعضای یک پیکرند
که در آفرینش، زیک گوهرند
چوعضوی بدرد آورد،روزگار
دگرعضوها را نماند،قرار»
دو هفته قبل به ترتیب دو نفر از عزیزترین های زندگی و همپیکرم، داداش کوچک و داداش بزرگم که هریک به نحوی وجودربایی کرده اند، ابتلا به آنفولانزای معمولی را تجربه کردند!
با هر کدام شان که ارتباط می گرفتم، هشدار می دادند که فاصله رعایت کنم و در عرض این دو هفته مستدام، جز با تلفن از تماس حضوری شان محروم شدم که البته لطف یک سفر چندصدکیلومتری هم دخیل بود!
از سه شنبه شب هفته گذشته نیز تا این دقیقه که بر صفحه گوشی قلمفرسایی می کنم، قربانی سوم خانوادگی آنفولانزا لقب گرفتم!
درداز ناحیه گلو و با خارش اندک شروع و به بندبند استخوان تنم سرایت کرد و النهایه زمین گیر و بسترخواب شدم و یکی از مهم ترین نشست های کاری و حتی نماز جمعه ام هم از دست رفت..
در طی این یکی دو روز، بارها همسر مهربان و همواره همدلم و والده فرشته گونم در کنار آژین کوچولو و آروین عزیزم، اراده کردند اتاق قرنطینه ام را بگشایند و مجال شان ندادم!
عزیزترین هایم از برادران و خواهران نسبی وسببی، احوالپرسی کردند و قصد عیادت اما منصرف شان کردم ولی واقعیتش، عجیب احساس تنهایی می کردم، نباید می کردم؟!!
در این اوصاف،وقتی کلیپ #همنوایی_ووهانی_ها را دیدم که با فریاد
jiayou
به معنای «روغنش را زیاد کن»، «امید داشته باش»
بهم دلگرمی می دادند تا
wuhan
یازده میلیون نفری شان، زمین گیر #کرونا نشود، عجیب یکه خوردم و ذهن بر فحوای شعر شیخ سخن، گره زدم!
همان بود که تلنگری بر ذهنم زد تا ترکیب #خویشاوندی_جهانشهری، را در فرهنگ ذهنی ام بیافرینم تا شاید در این لحظات بیشتر، همدیگر را فهم کنیم.. حق باید داد به:
☑️متولیان اموربهداشت کشور چین که مبتلایان به ویروس کرونا را قرنطینه کنند تا شهروندان بیشتری مبتلا نشوند!
☑️متولیان دروازه های زمینی،دریایی و هوایی جغرافیای ملی کشورهای دیگر را که مترصد ورود حاملان ویروس کرونا باشند!
و..
🔘اما نه آنها و نه ما و هیچ متولی و شهروندی از این جهانشهر، حق ندارد هیچ شهروند چینی ساکن در جغرافیای ملی مقصد را به جرم احتمال ابتلا به ویروس کرونا، طرد کرده،مسخره کند و از جامعه میزبان دور نگهدارد چه اینکه حمله ویروس نه به رنگ،نژاد و قومیت و زبان است بلکه به جغرافیایی خاص و شهروندان ساکن آن جغرافیای خاص است ونه بیشتر از آن!
امروز اگر ووهانی ها، با جیایو جیایو
jiayou
گفتن های شبانه شان به همشهریان دربند وقرنطینه شده شان #امید می دهند، نشاید و نباید ما از این دوردست ها، امیدشان را از راز و رمز #خویشاوندی_جهانشهری شهروندان این کره خاکی به یأس تبدیل کنیم و همه راهکار «دورباشه از من» و«هرچه باشه بر او» پیش گیریم!
امروز این فرصت ارزشمندتاریخی را باید قدر دانیم و اگر:
🔺انسانیم به صفت انسانیت مان، مبتلایان به این ویروس خشن را دردشناسیم و هرآنچه در خورجین تجربه،علم و دانش داریم، بکارگیریم تا دردی از دردمندان بکاهیم.
🔺مسلمانیم به صفت مسلمانی مان وقتی فریاد #وا_مدد و #کمک همنوعی می شنویم، به تناسب عقل،درایت و تدبیر و ایمان مان، پا پیش نهیم و با قدمی، قلمی، کلامی و یا حتی دعايي و نگاهی همدلانه نه از سر ترحم، اعضای این پیکره انسانی را همدل باشیم.
🔺ایرانی هستیم به مصداق این چند بیت شیخ سعدی، آدمیت و ایرانی بودن مان را به اثبات رسانيم.
🔺كورديم و كوردستاني، يادآوريم #حلبچه و #انفال و #سردشت و روزهاي تنهايي مان در ميان گازهاي خردل و اعصاب و در چاله هاي انفال رژيم بعث را و امروز را دريابيم كه همنوع مان را تنها نگذاريم كه بس درد سهمناك و كشنده اي است طردشدگي از طرف خويشاوندان جهانشهري ات...
امروز را فهم كنيم و #خويشاوندي_جهانشهري مان را يادآوريم كه همان خردل همدلي ها، مرهمي بس اثربخش بر درد تنهايي هاي اين روزهاي برادران و خواهران ووهاني مان در چين است...
امروز كم نگذاريم كه دنيا دوران دوران است و چه بسا، فردا دستمال سلامت اش دست ديگري باشد و ويروس كشنده اش سهم ما...
امروز چه كنيم تا فردا، شرم حضور در برابر خواهران و برادران مان، خيس عرق پشيماني مان نكند؟!
يادمان باشد ما مردمان اين كره خاكي، #خويشاوندان_هميم..
🌹❤🌹
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#مهرباني_هاي_كوچك
#ويروس_كرونا
#فرياد_ووهاني_ها
#رسم_خويشاوندي_ما
#خويشاوندي_جهانشهري
#ما_خويشاوندان_هميم
@sopskf
#رئوف_آذری
ما مردمان ایران زمین، همواره با این چندبیت شعر، شیخ شیرازی، دل خوش کرده ایم که چند کلمه ای از فرهنگ #انسانیت، نصیب برده ایم:
«بنی آدم،اعضای یک پیکرند
که در آفرینش، زیک گوهرند
چوعضوی بدرد آورد،روزگار
دگرعضوها را نماند،قرار»
دو هفته قبل به ترتیب دو نفر از عزیزترین های زندگی و همپیکرم، داداش کوچک و داداش بزرگم که هریک به نحوی وجودربایی کرده اند، ابتلا به آنفولانزای معمولی را تجربه کردند!
با هر کدام شان که ارتباط می گرفتم، هشدار می دادند که فاصله رعایت کنم و در عرض این دو هفته مستدام، جز با تلفن از تماس حضوری شان محروم شدم که البته لطف یک سفر چندصدکیلومتری هم دخیل بود!
از سه شنبه شب هفته گذشته نیز تا این دقیقه که بر صفحه گوشی قلمفرسایی می کنم، قربانی سوم خانوادگی آنفولانزا لقب گرفتم!
درداز ناحیه گلو و با خارش اندک شروع و به بندبند استخوان تنم سرایت کرد و النهایه زمین گیر و بسترخواب شدم و یکی از مهم ترین نشست های کاری و حتی نماز جمعه ام هم از دست رفت..
در طی این یکی دو روز، بارها همسر مهربان و همواره همدلم و والده فرشته گونم در کنار آژین کوچولو و آروین عزیزم، اراده کردند اتاق قرنطینه ام را بگشایند و مجال شان ندادم!
عزیزترین هایم از برادران و خواهران نسبی وسببی، احوالپرسی کردند و قصد عیادت اما منصرف شان کردم ولی واقعیتش، عجیب احساس تنهایی می کردم، نباید می کردم؟!!
در این اوصاف،وقتی کلیپ #همنوایی_ووهانی_ها را دیدم که با فریاد
jiayou
به معنای «روغنش را زیاد کن»، «امید داشته باش»
بهم دلگرمی می دادند تا
wuhan
یازده میلیون نفری شان، زمین گیر #کرونا نشود، عجیب یکه خوردم و ذهن بر فحوای شعر شیخ سخن، گره زدم!
همان بود که تلنگری بر ذهنم زد تا ترکیب #خویشاوندی_جهانشهری، را در فرهنگ ذهنی ام بیافرینم تا شاید در این لحظات بیشتر، همدیگر را فهم کنیم.. حق باید داد به:
☑️متولیان اموربهداشت کشور چین که مبتلایان به ویروس کرونا را قرنطینه کنند تا شهروندان بیشتری مبتلا نشوند!
☑️متولیان دروازه های زمینی،دریایی و هوایی جغرافیای ملی کشورهای دیگر را که مترصد ورود حاملان ویروس کرونا باشند!
و..
🔘اما نه آنها و نه ما و هیچ متولی و شهروندی از این جهانشهر، حق ندارد هیچ شهروند چینی ساکن در جغرافیای ملی مقصد را به جرم احتمال ابتلا به ویروس کرونا، طرد کرده،مسخره کند و از جامعه میزبان دور نگهدارد چه اینکه حمله ویروس نه به رنگ،نژاد و قومیت و زبان است بلکه به جغرافیایی خاص و شهروندان ساکن آن جغرافیای خاص است ونه بیشتر از آن!
امروز اگر ووهانی ها، با جیایو جیایو
jiayou
گفتن های شبانه شان به همشهریان دربند وقرنطینه شده شان #امید می دهند، نشاید و نباید ما از این دوردست ها، امیدشان را از راز و رمز #خویشاوندی_جهانشهری شهروندان این کره خاکی به یأس تبدیل کنیم و همه راهکار «دورباشه از من» و«هرچه باشه بر او» پیش گیریم!
امروز این فرصت ارزشمندتاریخی را باید قدر دانیم و اگر:
🔺انسانیم به صفت انسانیت مان، مبتلایان به این ویروس خشن را دردشناسیم و هرآنچه در خورجین تجربه،علم و دانش داریم، بکارگیریم تا دردی از دردمندان بکاهیم.
🔺مسلمانیم به صفت مسلمانی مان وقتی فریاد #وا_مدد و #کمک همنوعی می شنویم، به تناسب عقل،درایت و تدبیر و ایمان مان، پا پیش نهیم و با قدمی، قلمی، کلامی و یا حتی دعايي و نگاهی همدلانه نه از سر ترحم، اعضای این پیکره انسانی را همدل باشیم.
🔺ایرانی هستیم به مصداق این چند بیت شیخ سعدی، آدمیت و ایرانی بودن مان را به اثبات رسانيم.
🔺كورديم و كوردستاني، يادآوريم #حلبچه و #انفال و #سردشت و روزهاي تنهايي مان در ميان گازهاي خردل و اعصاب و در چاله هاي انفال رژيم بعث را و امروز را دريابيم كه همنوع مان را تنها نگذاريم كه بس درد سهمناك و كشنده اي است طردشدگي از طرف خويشاوندان جهانشهري ات...
امروز را فهم كنيم و #خويشاوندي_جهانشهري مان را يادآوريم كه همان خردل همدلي ها، مرهمي بس اثربخش بر درد تنهايي هاي اين روزهاي برادران و خواهران ووهاني مان در چين است...
امروز كم نگذاريم كه دنيا دوران دوران است و چه بسا، فردا دستمال سلامت اش دست ديگري باشد و ويروس كشنده اش سهم ما...
امروز چه كنيم تا فردا، شرم حضور در برابر خواهران و برادران مان، خيس عرق پشيماني مان نكند؟!
يادمان باشد ما مردمان اين كره خاكي، #خويشاوندان_هميم..
🌹❤🌹
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#مهرباني_هاي_كوچك
#ويروس_كرونا
#فرياد_ووهاني_ها
#رسم_خويشاوندي_ما
#خويشاوندي_جهانشهري
#ما_خويشاوندان_هميم
@sopskf
هه ناسه ی هیوا، ناپسیته وه!
✍🏻 #ره_ئوف_ئازه_ری
کومه لکوژی هه له بجه له شازده ی مارسی ۱۹۸۸دا، له ئاستیک دابوو که به هه موو پیوه ریک، ده سته واژه ی ژینوساید، که م دینیت له هه مبه ر ئه م، کاره ساته میژووییه دا!
به لام، سه ره رای هه موو ئه و، خوین و هه ناسانه ی که رژان و قرتیندران، سامانی مرویی جیماو له و کومه لکوژیه، وه کوو قوقنوس له ژیر خوله میشی نه هامه تی سه ری هه لداوه ته وه و و به ئه زموون وه رگرتن له قه یرانه میژوویه کان، ووره و هیز ده به خشیته، کومه لگا...
ئه گه ر ریکخراوه نیونه ته وه ییه کان و گشت زلهیز و ده سه لاتداره کان به ده سه لاتی کوردیش، نه یتوانی، قه ره بووی، خوین و هه ناسه ی هه له بجه بکاته وه، خو تاقه چرکه لیدانی دله کان و وزه ی میشک و هیزی ده سته کانی نه وه ی نوی، هه ر به رده وامه و، تابلوی نویی ژیانه وه، ده نه خشینیته وه!
خو ئه گه ر، عومه ر خاوه ر و کورپه ی له دم پینیژی ماله که ی، هه ناسه ی ده پسیت و پشتی ژیر قورسایی کاره سات، ده چه میته وه، ماموستا #حسن_موراد، ماوه تا؛
به وزه ی میشک و هیزی ده ستی، کورپه که وه جووله بخات و بیخاته وه، سه رپی تا کوو ئه مجاره، قه ره بووی هه ناسه ی باوک بکاته وه و بیخاته سه رپشتی و بیکیشی به گشت لاپه ره کانی میژوو و بیسه لمینی که «هه ناسه ی، هیوا، ناپسیته وه» و هه ر به رده وامه بو #ژیان و #ژینی_ئازاد!
بروام وایه، هه له بجه، چی نه مابیت و هه رچی دوباره له نابه رپرسیاری به رپرسان و ته نانه ت هیرشی کوروناشی پیوه بلکیت، ته نیا هونه رمه ندان و بلیمه ته کانی بواره جوراوجوره کانی له ماموستایانی ئاييني و قوتابخانه و زانکو، چالاکی مه ده نی و کومه له ی قوربانیان، وه رزیر و فه عله ی به ئه مه گ و تاجر و هتد وه کو سامانی مرویی تاق تاقی بمینی، دووبار و چه ندجاره ش، هه لده ستیته وه و #هیوا ده به خشیته، #هه_ناسه كان و هه ناسه ده به خشیته وه، هیوا...
به رده وام بیت وزه ی بلیمه تان و هیزی هیوا به خش و هه ناسه دریژیان👏🏻
هه له بجه، به رده وامه به ماموستا کامیله کان و ماموستا حسن و حمید و هونه ر و هوشمه ند و لوقمان و گوريان و مه ريوان و عوسمان و محمد و كوردستان و گولستان و رووبار، فايق و فرهاده گه نج و لاوه به هيز و ژنه بليمه ته كانيانه وه...
-----
چكيده به فارسي:
#اميد، نفس مي كشد
واژه ژينوسايد در برابر عمق فاجعه تاريخي بمباران شيميايي اسفند ١٣٦٦ #حلبچه كم مي آورد اما سواي آن همه خون و نَفَسي كه ريخته شد و قطع شد باز سرمايه حداقلي انساني جامانده از ژينوسايد، چون ققنوسي سر از خاكستر فاجعه بر مي آورند و با درس گرفتن از تجارب تاريخي، توان و استعدادشان را به كار مي گيرند و به جامعه اميد مي بخشند..
اگر سازمان ملل و قدرت هاي بزرگ با حكومت كوردي هم، نتوانستند جبران خون و نفس هاي اكسيژن بخش ريه هاي مردم را جبران كنند، ضربان قلب و شعور ذهن و توان دستان هنرمند نسل جديد پايدار است تا كودك عمر خاور را جاني دوباره بخشد و اميد را برگرداند...
@sopskf
---
https://www.instagram.com/p/B9yZv8hlWSK/?igshid=1gifcz3yclrki
✍🏻 #ره_ئوف_ئازه_ری
کومه لکوژی هه له بجه له شازده ی مارسی ۱۹۸۸دا، له ئاستیک دابوو که به هه موو پیوه ریک، ده سته واژه ی ژینوساید، که م دینیت له هه مبه ر ئه م، کاره ساته میژووییه دا!
به لام، سه ره رای هه موو ئه و، خوین و هه ناسانه ی که رژان و قرتیندران، سامانی مرویی جیماو له و کومه لکوژیه، وه کوو قوقنوس له ژیر خوله میشی نه هامه تی سه ری هه لداوه ته وه و و به ئه زموون وه رگرتن له قه یرانه میژوویه کان، ووره و هیز ده به خشیته، کومه لگا...
ئه گه ر ریکخراوه نیونه ته وه ییه کان و گشت زلهیز و ده سه لاتداره کان به ده سه لاتی کوردیش، نه یتوانی، قه ره بووی، خوین و هه ناسه ی هه له بجه بکاته وه، خو تاقه چرکه لیدانی دله کان و وزه ی میشک و هیزی ده سته کانی نه وه ی نوی، هه ر به رده وامه و، تابلوی نویی ژیانه وه، ده نه خشینیته وه!
خو ئه گه ر، عومه ر خاوه ر و کورپه ی له دم پینیژی ماله که ی، هه ناسه ی ده پسیت و پشتی ژیر قورسایی کاره سات، ده چه میته وه، ماموستا #حسن_موراد، ماوه تا؛
به وزه ی میشک و هیزی ده ستی، کورپه که وه جووله بخات و بیخاته وه، سه رپی تا کوو ئه مجاره، قه ره بووی هه ناسه ی باوک بکاته وه و بیخاته سه رپشتی و بیکیشی به گشت لاپه ره کانی میژوو و بیسه لمینی که «هه ناسه ی، هیوا، ناپسیته وه» و هه ر به رده وامه بو #ژیان و #ژینی_ئازاد!
بروام وایه، هه له بجه، چی نه مابیت و هه رچی دوباره له نابه رپرسیاری به رپرسان و ته نانه ت هیرشی کوروناشی پیوه بلکیت، ته نیا هونه رمه ندان و بلیمه ته کانی بواره جوراوجوره کانی له ماموستایانی ئاييني و قوتابخانه و زانکو، چالاکی مه ده نی و کومه له ی قوربانیان، وه رزیر و فه عله ی به ئه مه گ و تاجر و هتد وه کو سامانی مرویی تاق تاقی بمینی، دووبار و چه ندجاره ش، هه لده ستیته وه و #هیوا ده به خشیته، #هه_ناسه كان و هه ناسه ده به خشیته وه، هیوا...
به رده وام بیت وزه ی بلیمه تان و هیزی هیوا به خش و هه ناسه دریژیان👏🏻
هه له بجه، به رده وامه به ماموستا کامیله کان و ماموستا حسن و حمید و هونه ر و هوشمه ند و لوقمان و گوريان و مه ريوان و عوسمان و محمد و كوردستان و گولستان و رووبار، فايق و فرهاده گه نج و لاوه به هيز و ژنه بليمه ته كانيانه وه...
-----
چكيده به فارسي:
#اميد، نفس مي كشد
واژه ژينوسايد در برابر عمق فاجعه تاريخي بمباران شيميايي اسفند ١٣٦٦ #حلبچه كم مي آورد اما سواي آن همه خون و نَفَسي كه ريخته شد و قطع شد باز سرمايه حداقلي انساني جامانده از ژينوسايد، چون ققنوسي سر از خاكستر فاجعه بر مي آورند و با درس گرفتن از تجارب تاريخي، توان و استعدادشان را به كار مي گيرند و به جامعه اميد مي بخشند..
اگر سازمان ملل و قدرت هاي بزرگ با حكومت كوردي هم، نتوانستند جبران خون و نفس هاي اكسيژن بخش ريه هاي مردم را جبران كنند، ضربان قلب و شعور ذهن و توان دستان هنرمند نسل جديد پايدار است تا كودك عمر خاور را جاني دوباره بخشد و اميد را برگرداند...
@sopskf
---
https://www.instagram.com/p/B9yZv8hlWSK/?igshid=1gifcz3yclrki
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
هه ناسه ی هیوا، ناپسیته وه! ✍🏻 #ره_ئوف_ئازه_ری کومه لکوژی هه له بجه له شازده ی مارسی ۱۹۸۸دا، له ئاستیک دابوو که به هه موو پیوه ریک، ده سته واژه ی ژینوساید، که م دینیت له هه مبه ر ئه م، کاره ساته میژووییه دا! به لام، سه ره رای هه موو ئه و، خوین و هه ناسانه…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#عثمان_محمد، کاراکتر اصلی این کلیپ، معلم هنرمندی از حلبچه ی شهید است...
از روزی که اتفاقی و. متعاقب یک مصاحبه ی تلویزیونی آشنا شدیم، همواره دغدغه مند وپیشگام در ادای مسئولیت اجتماعی اش، یافته ام..
هر موضوع و مناسبتی را بهانه می کند تا با هنر صدای ناب و زبان بدن شان، پیامی منتقل کند و فرهنگ همزیستی را غنا بخشد.
چندسال قبل، در کاروان جوانه ی صلح سردشت به تهران نیز، همسفرمان شد و در اوح سختی، با هنرش، به یاری کودکان شهرمان سردشت، آمد و خاطره ای ماندگار آفرید.
#من_ژینگه_پارێزم، را بە مجموعە ی بنیاد توسعە صلح ومهربانی هدیه کرده تا مهربانی اش را ببش از پیش با ما و طبیعت و محیط زیست مان، اثبات کرده باشد..
تسلط تان بر زبان کوردی، سطح بالای اثر هنر صدا و زبان بدن او را در رساندن پیام محیط زیستی شان، بیش از پیش می رساند و چه جالب که این کلیپ مصادف شد با روزجهانی صدا...
صدای شان، همچنان اثرگذار و مستدام باد🙏
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#روز_جهانی_صدا
#ژینگه_پارێزی
#طبیعت_بانی
#پاکبانی
#عثمان_محمد
#حلبچه
@sopskf
از روزی که اتفاقی و. متعاقب یک مصاحبه ی تلویزیونی آشنا شدیم، همواره دغدغه مند وپیشگام در ادای مسئولیت اجتماعی اش، یافته ام..
هر موضوع و مناسبتی را بهانه می کند تا با هنر صدای ناب و زبان بدن شان، پیامی منتقل کند و فرهنگ همزیستی را غنا بخشد.
چندسال قبل، در کاروان جوانه ی صلح سردشت به تهران نیز، همسفرمان شد و در اوح سختی، با هنرش، به یاری کودکان شهرمان سردشت، آمد و خاطره ای ماندگار آفرید.
#من_ژینگه_پارێزم، را بە مجموعە ی بنیاد توسعە صلح ومهربانی هدیه کرده تا مهربانی اش را ببش از پیش با ما و طبیعت و محیط زیست مان، اثبات کرده باشد..
تسلط تان بر زبان کوردی، سطح بالای اثر هنر صدا و زبان بدن او را در رساندن پیام محیط زیستی شان، بیش از پیش می رساند و چه جالب که این کلیپ مصادف شد با روزجهانی صدا...
صدای شان، همچنان اثرگذار و مستدام باد🙏
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#روز_جهانی_صدا
#ژینگه_پارێزی
#طبیعت_بانی
#پاکبانی
#عثمان_محمد
#حلبچه
@sopskf
حلبجه، شاهدی تمام عیار برای صلح!
✍🏻رئوف آذری
https://t.iss.one/Sopskf/5431
اگر خود و خانواده وشهروندان وطبیعت شهرت قربانی گاز شیمیایی باشد و جنگ را با تمام وجود، حس کرده باشی
و آنگاه،
روزگاری در پی مناسبتی تلخ،
با شهر خواهرخوانده شهرت و شهروندان مصیب دیده و ژینوساید شده اش،
در تعامل و تبادل غم و اشتراک اشک باشی
و
در کوچه پس کوچه های شهرشان،
خانه به خانه، شنوایی روایت جانکاه روزگاران حلبچه و حلبچه ای ها چه در دوران جنگ وشیمیایی و آوارگی و چه در پساجنگ بوده باشی،
آنگاه می فهمی، #جنگ، چه مصیبت جانکاهی است!
شاید امروزه، سوری ها، یمنی ها، میانماری ها، و البته اوکراینی ها، قسمی از آنچه در روزگاران کمی دورتر فلسطینی ها و ما کردستانی ها و دو ملت ایران و عراق و کویت، بوسنی و هرزگویین و چچن و البته ژاپن و ویتنام و سایر جنگ زده های تاریخ، چشیدیم و مظلومانه، تاب آوردیم، درک کنند!
امروز که خرس گنده، پوزه اش را در آن سوی آب ها، و در تله اروپایی ها، گرفتار می بیند و هر روز، مادری در جغرافیای خود و دیگری را داغدار می کند، شاید کمی بفهمد که داغ جنگ و تحریم چیست و درآمد تریلیاردی فروش اسلحه ومهمات به قیمت خون مردمان مظلوم، چه طعمی دارد؟
امروز اروپا و در رأس آنان آلمان و انگلیس و هلند و پرتغال و حتی آمریکایی ها و استرالیایی ها، در پس کرونا و جنگ اخیر روسیه و اوکراین والبته در پسا شوی یازده سپتامبری شان و نمایش داعشیزم،طالبانیسم،القاعدگی و بوکوحرامی شان، باید فهمیده باشند که پرشدن سینه از ویروس جنگ و چشمان از اشک و سرزمین از ناامنی وتهدید سلامت جان و مال و البته ناموس، چه دردی دارد؟
القصه،
امروز، برابر با شانزدهم مارس، سالگشت فاجعه تراژدیک بمباران شیمیایی حلبچه است!
همچنان که در تصویر اول می بینید، در اثر آن ژینوساید، از یک شهر و یک ملت؛
مادری بازماند و ماموستا کامیلی و دکتر هوشیاری و البته كاك لقمان هم!
مادری که تمام اعضای خانواده اش را از دست داد و شیر پستانش، در جویبارها، جاری شد تا سموم جنگ دریاها واقیانوس ها را بشوید و کم اثر کند!
ماموستا کامیل هم، ماند تا ریه هایش، این روزها در قلب اروپا(آلمان)، تاریخ خس خس سینه و سرفه های کشنده اش را بازگو کند!
و
دکتر هوشیاری که البته در پیوند هوشمندانه با برادرش حسن و دوستان برادرش هونه ر و حمید و عثمان و... دردهایش را در اتاق عمل به امید پسافاجعه، پیوند دهد!
ولقمان عبدالقادر، تا با انجمنش، آن غم بزرگ را در گوش زمان، فریاد برآورد و متولی و رسانه را بر شرمساری شان، واقف گرداند!
این روز و آن همه مصیبت، به تنهایی کافیست تا نزد جنگ سالاران، شاهدی باشد بر ضرورت صلح در روزگاران بشر!
اگر که خردلی، تعقل باقی باشد و ریزگردی عبرت، از تاریخ جنگ و منفعت سالاری ابنای بشر، حلبچه کافیست،نیست؟!
#حلبچه را باید فهمید تا صلح، خواست ملت ها باشد..
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#نامهربانی_های_بزرگ
#حلبچه
#جنگ
#درد_بزرگ
#غم_بزرگ
#فرصت_صلح
@sopskf
---
•تصاوير و استنادات بيشتر متن كپشن را، اينجا ملاحظه بفرماييد👇
https://www.instagram.com/p/CbJ669xKHih/?utm_medium=copy_link
✍🏻رئوف آذری
https://t.iss.one/Sopskf/5431
اگر خود و خانواده وشهروندان وطبیعت شهرت قربانی گاز شیمیایی باشد و جنگ را با تمام وجود، حس کرده باشی
و آنگاه،
روزگاری در پی مناسبتی تلخ،
با شهر خواهرخوانده شهرت و شهروندان مصیب دیده و ژینوساید شده اش،
در تعامل و تبادل غم و اشتراک اشک باشی
و
در کوچه پس کوچه های شهرشان،
خانه به خانه، شنوایی روایت جانکاه روزگاران حلبچه و حلبچه ای ها چه در دوران جنگ وشیمیایی و آوارگی و چه در پساجنگ بوده باشی،
آنگاه می فهمی، #جنگ، چه مصیبت جانکاهی است!
شاید امروزه، سوری ها، یمنی ها، میانماری ها، و البته اوکراینی ها، قسمی از آنچه در روزگاران کمی دورتر فلسطینی ها و ما کردستانی ها و دو ملت ایران و عراق و کویت، بوسنی و هرزگویین و چچن و البته ژاپن و ویتنام و سایر جنگ زده های تاریخ، چشیدیم و مظلومانه، تاب آوردیم، درک کنند!
امروز که خرس گنده، پوزه اش را در آن سوی آب ها، و در تله اروپایی ها، گرفتار می بیند و هر روز، مادری در جغرافیای خود و دیگری را داغدار می کند، شاید کمی بفهمد که داغ جنگ و تحریم چیست و درآمد تریلیاردی فروش اسلحه ومهمات به قیمت خون مردمان مظلوم، چه طعمی دارد؟
امروز اروپا و در رأس آنان آلمان و انگلیس و هلند و پرتغال و حتی آمریکایی ها و استرالیایی ها، در پس کرونا و جنگ اخیر روسیه و اوکراین والبته در پسا شوی یازده سپتامبری شان و نمایش داعشیزم،طالبانیسم،القاعدگی و بوکوحرامی شان، باید فهمیده باشند که پرشدن سینه از ویروس جنگ و چشمان از اشک و سرزمین از ناامنی وتهدید سلامت جان و مال و البته ناموس، چه دردی دارد؟
القصه،
امروز، برابر با شانزدهم مارس، سالگشت فاجعه تراژدیک بمباران شیمیایی حلبچه است!
همچنان که در تصویر اول می بینید، در اثر آن ژینوساید، از یک شهر و یک ملت؛
مادری بازماند و ماموستا کامیلی و دکتر هوشیاری و البته كاك لقمان هم!
مادری که تمام اعضای خانواده اش را از دست داد و شیر پستانش، در جویبارها، جاری شد تا سموم جنگ دریاها واقیانوس ها را بشوید و کم اثر کند!
ماموستا کامیل هم، ماند تا ریه هایش، این روزها در قلب اروپا(آلمان)، تاریخ خس خس سینه و سرفه های کشنده اش را بازگو کند!
و
دکتر هوشیاری که البته در پیوند هوشمندانه با برادرش حسن و دوستان برادرش هونه ر و حمید و عثمان و... دردهایش را در اتاق عمل به امید پسافاجعه، پیوند دهد!
ولقمان عبدالقادر، تا با انجمنش، آن غم بزرگ را در گوش زمان، فریاد برآورد و متولی و رسانه را بر شرمساری شان، واقف گرداند!
این روز و آن همه مصیبت، به تنهایی کافیست تا نزد جنگ سالاران، شاهدی باشد بر ضرورت صلح در روزگاران بشر!
اگر که خردلی، تعقل باقی باشد و ریزگردی عبرت، از تاریخ جنگ و منفعت سالاری ابنای بشر، حلبچه کافیست،نیست؟!
#حلبچه را باید فهمید تا صلح، خواست ملت ها باشد..
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#نامهربانی_های_بزرگ
#حلبچه
#جنگ
#درد_بزرگ
#غم_بزرگ
#فرصت_صلح
@sopskf
---
•تصاوير و استنادات بيشتر متن كپشن را، اينجا ملاحظه بفرماييد👇
https://www.instagram.com/p/CbJ669xKHih/?utm_medium=copy_link
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
هەڵەبجە،
خەرمانی ئاشتی و قوربانی شەڕ
تەوەری گفتگۆ و وت و وێژی؛
بونیادی ئاشتی و دڵۆڤانی
بە بەشداری، مامۆستای ئازیزی وانەکانی ئاشتی؛
بەرێز؛
دکتۆر محی الدین محەممەدخانی
و
بەڕێوەبەری؛
ڕەئووف ئازەری،
چالاکی ئاشتی و ژینگەوانی
کات: چوارشەممۆ ۲٥ی ڕەشەمێ۱٤٠٠(۱٦ی مارس)
کاژێر ۱٠ی شەو
پێگەی وت و وێژ لە ئینستاگرام:
@sopskf
----
•پست ویژه به مناسبت سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه
••💢زبان گفت وگو، کوردی خواهد بود.🙏
----
گفت وگویی ویژه با جناب؛
#دکتر_محی_الدین_محمدخانی،
دکتری روان شناسی و از سخنوران برجسته کردستان و استاد درس نکته های آشتی
با، میزبانی بنیاد توسعه صلح ومهربانی
و تسهیلگریِ
#رئوف_آذری
کنشگر صلح ومحیط زیست و ایده پرداز ومجری پروژه های گفت وگو و آشتی
چهارشنبه شب، ۲۵ اسفندماه (برابر۱۶ مارس)
ساعت ۱۰شب
در صفحه اینستاگرامی
@sopskf
---
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#حلبچه
#خرمن_صلح
#نامهربانی_بزرگ
#قربانی_جنگ
#راه_برون_رفت
#گفتگوي_صلح_ورزان
#دكتر_محمدخاني
#رئوف_آذري
لینک دسترسی به صفحه گفت وگو👇
https://www.instagram.com/p/CbKr98Pqa7_/?utm_medium=copy_link
خەرمانی ئاشتی و قوربانی شەڕ
تەوەری گفتگۆ و وت و وێژی؛
بونیادی ئاشتی و دڵۆڤانی
بە بەشداری، مامۆستای ئازیزی وانەکانی ئاشتی؛
بەرێز؛
دکتۆر محی الدین محەممەدخانی
و
بەڕێوەبەری؛
ڕەئووف ئازەری،
چالاکی ئاشتی و ژینگەوانی
کات: چوارشەممۆ ۲٥ی ڕەشەمێ۱٤٠٠(۱٦ی مارس)
کاژێر ۱٠ی شەو
پێگەی وت و وێژ لە ئینستاگرام:
@sopskf
----
•پست ویژه به مناسبت سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه
••💢زبان گفت وگو، کوردی خواهد بود.🙏
----
گفت وگویی ویژه با جناب؛
#دکتر_محی_الدین_محمدخانی،
دکتری روان شناسی و از سخنوران برجسته کردستان و استاد درس نکته های آشتی
با، میزبانی بنیاد توسعه صلح ومهربانی
و تسهیلگریِ
#رئوف_آذری
کنشگر صلح ومحیط زیست و ایده پرداز ومجری پروژه های گفت وگو و آشتی
چهارشنبه شب، ۲۵ اسفندماه (برابر۱۶ مارس)
ساعت ۱۰شب
در صفحه اینستاگرامی
@sopskf
---
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#حلبچه
#خرمن_صلح
#نامهربانی_بزرگ
#قربانی_جنگ
#راه_برون_رفت
#گفتگوي_صلح_ورزان
#دكتر_محمدخاني
#رئوف_آذري
لینک دسترسی به صفحه گفت وگو👇
https://www.instagram.com/p/CbKr98Pqa7_/?utm_medium=copy_link
برای تک درختان سرزمینم
و
مردمانی که همدلانه، سرور را جایگزین سوگ می کنند!
✍🏻#رئوف_آذری*
https://t.iss.one/Sopskf/5435
دیشب را با دندان درد و عمل جراحی کودک نازم، سوگ حلبچه و درد بی سامانی نت و به سرانجام نرسیدن گفت و گوی آسیب شناسانه مان حول آن ژینوساید، و نیز کنسل شدن اجباری نشستی ویژه، به صبح رساندم و اول صبحی نیز، هرآنچه از خوشی های روزگار در ذهن و معده داشتم با مواجهه مجدد درد بی امانِ ناهمسازی سیاست مدیران با خواست به حق شهروندان، استفراغ کردم!
کمی که آرام تر شدم، مجدد سَرَکی در نت کشیدم تا بلکه امکان همرسانی چالش جدید نوباوگان شهرم را در پیام ارزشمندشان مبنی بر تقدم حفاظت جنگل ها بر درختکاری های نمادین، بیابم وکمی، فضای ذهنی خود و دیگری را تلطیف کنم که نشد و نشد!
اما قوزِ بالا قوز پیش آمد و لابه لای ورز رفتن گروه ها، چشمم در جنایت دگری و این بار در ساحل درک چابهار گره زده شد!
تک نفردرختی که سال ها در آن ساحل، سایه سار گردشگران، آشیانه پرندگان، کسب و کار بومیان و البته چشم نوازی آفتاب صبحگاه را فراهم ساخته بود، در پس اقدامی شوم، قتل و عام شده بود!
تیغی بر تنه اش، نه خراش که جان برداشته بود و چه سنگین که قدرِ همه قتل و عام های روزگار بلوط ها، هموطنان و همنوعانم و ویژه در جنگ روز اوکراین،
بر دردم فزود!
چه اینکه، اگر موهبت آن یک ها، فهمیدنی بود، آن دگران، هزار هزار قربانی نمی شدند، می شدند؟!
تعقل، تفکر، تمدن، مدرنیت و صدالبته تکنولوژی، پیش چشمم خوار شد و بر سنت نیاکان، رِشک ها بردم و غبطه ها خوردم!
واقعیت درد جسمی و بیماری ام، یک طرف و دردِ دلِ بی مأوایم در کنشگری این روزهای زندگی هم طرف دگر که؛
چند خبر پیاپی، جانم و سرورم فزود:
اول؛ وصول محموله ی نهال اهدایی مؤسسه خیریه مهرگان کرمانشاه و لطف بی مثال مجموعه مهندس کولیوند و همکاران نابش، جهت اجرای پروژه ای ماندگار
دوم؛ اعلان حمایت استاندار کردستان از جشن های نوروز و پیشنهاد شایسته به یونسکو و پذیرش نسبی ارزش اسمی و معنایی جشن ها در غنای فرهنگی و تعاملات بین المللی
سوم: خبر غرس سی و چهار نهال توسط هیات اعزامی سردشت با حضور فرماندار و دگر مسئولان و اعضای انجمن قربانیان حلبچه وشهروندان آن سامان در دانشگاه حلبچه و در پاسداشت خون شهدا
چهارم؛ جایگزینی یک نفر درخت نخل، در همان ساحل توسط میراث فرهنگی، بخشداری و روستاوندان زرآباد چابهار
پنجم؛ شادپیمایی های نوروزی به مدد ایده مؤسسه مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا در جای جای ایران،
نشانگانی بر فهم ارزش زیستی تک درختان
و
همدلی و اراده مسئولان و شهروندان بر اصلاح نابسامانی ها
و
خروج از عادت سوگوارگی و ورود به موهبت سرور
و سروری فرهنگ غنی ملی
و
احترام و پذیرش حق بر متفاوت بودن
تا بادا، چنان مباد و چنین باد...
___
*کنشگر صلح ومحیط زیست، فعال سواد رسانه ای
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#نامهربانی_های_بزرگ
#قتل_و_عام
#تک_درخت_خرما
#درک
#ژینوساید
#حلبچه
#درد_دل
#کنشگری_مسئولانه
#محافظت
#غرس_جانشینی
#نهال_مهربانی
#مهرگان
@sopskf
---
•برای دسترسی بیشتر تصاویر، کلیپ و مستندات کپشن، کلیک کنید👇
https://www.instagram.com/p/CbN6T9erYEd/?utm_medium=copy_link
و
مردمانی که همدلانه، سرور را جایگزین سوگ می کنند!
✍🏻#رئوف_آذری*
https://t.iss.one/Sopskf/5435
دیشب را با دندان درد و عمل جراحی کودک نازم، سوگ حلبچه و درد بی سامانی نت و به سرانجام نرسیدن گفت و گوی آسیب شناسانه مان حول آن ژینوساید، و نیز کنسل شدن اجباری نشستی ویژه، به صبح رساندم و اول صبحی نیز، هرآنچه از خوشی های روزگار در ذهن و معده داشتم با مواجهه مجدد درد بی امانِ ناهمسازی سیاست مدیران با خواست به حق شهروندان، استفراغ کردم!
کمی که آرام تر شدم، مجدد سَرَکی در نت کشیدم تا بلکه امکان همرسانی چالش جدید نوباوگان شهرم را در پیام ارزشمندشان مبنی بر تقدم حفاظت جنگل ها بر درختکاری های نمادین، بیابم وکمی، فضای ذهنی خود و دیگری را تلطیف کنم که نشد و نشد!
اما قوزِ بالا قوز پیش آمد و لابه لای ورز رفتن گروه ها، چشمم در جنایت دگری و این بار در ساحل درک چابهار گره زده شد!
تک نفردرختی که سال ها در آن ساحل، سایه سار گردشگران، آشیانه پرندگان، کسب و کار بومیان و البته چشم نوازی آفتاب صبحگاه را فراهم ساخته بود، در پس اقدامی شوم، قتل و عام شده بود!
تیغی بر تنه اش، نه خراش که جان برداشته بود و چه سنگین که قدرِ همه قتل و عام های روزگار بلوط ها، هموطنان و همنوعانم و ویژه در جنگ روز اوکراین،
بر دردم فزود!
چه اینکه، اگر موهبت آن یک ها، فهمیدنی بود، آن دگران، هزار هزار قربانی نمی شدند، می شدند؟!
تعقل، تفکر، تمدن، مدرنیت و صدالبته تکنولوژی، پیش چشمم خوار شد و بر سنت نیاکان، رِشک ها بردم و غبطه ها خوردم!
واقعیت درد جسمی و بیماری ام، یک طرف و دردِ دلِ بی مأوایم در کنشگری این روزهای زندگی هم طرف دگر که؛
چند خبر پیاپی، جانم و سرورم فزود:
اول؛ وصول محموله ی نهال اهدایی مؤسسه خیریه مهرگان کرمانشاه و لطف بی مثال مجموعه مهندس کولیوند و همکاران نابش، جهت اجرای پروژه ای ماندگار
دوم؛ اعلان حمایت استاندار کردستان از جشن های نوروز و پیشنهاد شایسته به یونسکو و پذیرش نسبی ارزش اسمی و معنایی جشن ها در غنای فرهنگی و تعاملات بین المللی
سوم: خبر غرس سی و چهار نهال توسط هیات اعزامی سردشت با حضور فرماندار و دگر مسئولان و اعضای انجمن قربانیان حلبچه وشهروندان آن سامان در دانشگاه حلبچه و در پاسداشت خون شهدا
چهارم؛ جایگزینی یک نفر درخت نخل، در همان ساحل توسط میراث فرهنگی، بخشداری و روستاوندان زرآباد چابهار
پنجم؛ شادپیمایی های نوروزی به مدد ایده مؤسسه مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا در جای جای ایران،
نشانگانی بر فهم ارزش زیستی تک درختان
و
همدلی و اراده مسئولان و شهروندان بر اصلاح نابسامانی ها
و
خروج از عادت سوگوارگی و ورود به موهبت سرور
و سروری فرهنگ غنی ملی
و
احترام و پذیرش حق بر متفاوت بودن
تا بادا، چنان مباد و چنین باد...
___
*کنشگر صلح ومحیط زیست، فعال سواد رسانه ای
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#نامهربانی_های_بزرگ
#قتل_و_عام
#تک_درخت_خرما
#درک
#ژینوساید
#حلبچه
#درد_دل
#کنشگری_مسئولانه
#محافظت
#غرس_جانشینی
#نهال_مهربانی
#مهرگان
@sopskf
---
•برای دسترسی بیشتر تصاویر، کلیپ و مستندات کپشن، کلیک کنید👇
https://www.instagram.com/p/CbN6T9erYEd/?utm_medium=copy_link
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
حلبچه به وقت سردشت
و
سردشت به وقت حلبچه و هیروشیما
https://t.iss.one/Sopskf/5866
حدود یک دهه طول کشید تا خود را از ذیل تلی از خاکستر تجربه تلخ بمباران شیمیایی رها کنیم و فارغ از استراتژی به شدت سیاست زده ساختار حاکمیتی به نسبت بمباران شیمیایی سردشت و البته خواب متولیان محلی و نیز تساهل کنشگران مدنی، رها کنیم.
حقیقت امر نیز، طی این بازه زمانی بسیار تلخ بود و جوانه زدن حس مسئولیت اجتماعی در دلِ فضای آلوده به گاز خردل، و البته هژمونی نگرش به شدت امنیتی یک شهر مرزی، کاری شاق و هزینه بر و دشوار!
اما هوشمندی برخی اهل فرهنگ، هنر و ادب و گشایش سیاسی دوره خاتمی به اضافه تسهیلگری شورای شهر دوره اول و به ویژه کارآمدی کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و حقوقی، موجد تحکیم حرکات خودجوش و هم افزایی امید و سامان دهی کنش ها شد که نتیجه اش، میدان داری انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت و در ادامه تنظیم گری تعاملاتی شد که از قبل اشخاص از سر عِرق،درک و تلاش موردی شروع کرده بودند و همان نیز رشته پیوند بین سردشت و حلبچه و بعدها مثلث سردشت، حلبچه و هیروشیما و نیز ورود به دادگاه لاهه و سازمان منع کابرد سلاح های کشتارجمعی شد.
در این بین افراد و شخصیت ها و گروه های چندی اثرگذار بودند که یک از این چند، فعالان هنری، مدنی و اجتماعی دو شهر سردشت و حلبچه و ویژه دو انجمن فعال مرتبط با موضوع، در نگهداشت و البته ارتقای تعاملات، اثربخشی بیشتری داشتند.
هفتم تیرماه سال یکهزار و چهارصد و یک شمسی که هیٲتی از فعالان مدنی شهر حلبچه، قدم رنجه کرده و در مراسم سالیاد بمباران شیمیایی سردشت حضور یافتند، فرصت را مغتنم شمردیم و در حاشیه نهار در تالار مرکزی شهر(بخش خصوصی)، نشستی مشترک با مهمانان و ویژه هیٲت حلبچه شکل دادیم که طی آن نشست که با تسهیلگری رئوف آذری اداره شد،نکاتی توسط ایشان محضر عزیزان یادآوری شد که به مناسبت سالگشت ژینوساید حلبچه، چند از بسیارش، جهت استحضار هموندان، همرسانی می شود:
یک: نفس برقراری ارتباطات و تعاملات فی مابین بین قربانیان و خانواده های شان و نیز فعالان مدنی و اجتماعی دو شهر و مؤسسات مردم نهاد و ویژه دانشگاه ها و سایر ادارات فرهنگی و خدمات رسان، بسیار ارزنده است اما اگر این تعاملات، فقط محدود به روز سالیادها گردد، آورده ای جز همدردی کلامی و همدلی عملی نخواهد داشت.
پس نیاز است این تعاملات، مستمر، هدفمند و با برنامه فی مابین فعالان، مؤسسات مدنی، علمی و اداری، در طول سال، برقرار باشد.
دو: لازم است نتیجه تعاملات مستمر، خلق آثارمکتوب تاریخی و پژوهشی و نیز شکل گیری شبکه ای قوی جهت اثرگذاری بر نهادهای قانونگذاری،اجرایی و مدنی دول و حتی نهادهای بین المللی در راستای زدودن آثار کاربست سلاح های کشتارجمعی از مناطق آسیب دیده و نیز محو این سلاح ها در جهان و پیشگیری عملی از کاربست مجدد باشد چه اینکه تٲسف زاست که سردشت، حلبچه و هیروشیمایی دگر را در قرن پیش رو شاهدباشیم و نمونه هایی چون سوریه و یمن و اوکراین، نگران کننده اند و چه بسا، تکرار تاریخ راشاهد باشیم.
سه: خروج از عادت مظلوم نمایی تاریخی و مطالبه گری های روتین و کاهنده از بار مصیب، ضرورت دهه جدید از کنشگری های چندجانبه است که شایسته است به خلق پیام جدید و نگرش جدید چه در سطوح محلی و ملی و چه منطقه ای و جهانی ختم گردد.
کُنشی که از عادت مٲلوف واکنش، رهای مان کند و ورای احساس و هیجان، نظام مند، افقی روشن را نشانه رود.
این امر نیازمند کار از پایه بر مبنای تئوری های جدید علمی و نیز بر پایه نظریه های جدید اجتماعی و یادگیری جمعی است که نمونه اش به صورت پایلوت در سردشت در قالب بنیاد توسعه صلح و مهربانی، اجرایی شده است.
چهار:
نمادها و معماری فیزیکی شهرهای آسیب دیده، به شدت اثرگذار بر روح کنشگران و راهبر در هدایت خرد جمعی و کنش گروهی است که می طلبد از تابلوهای ورودی شهری و دروازه های آن آغاز و به قلب کوچه ها تا خانه ها نفوذ کند تا روح پیام مشترک را در ساختار مدنی و اجتماعی شهر، نهادینه کند.
پنج:
نقش شهرداران دو شهر و شورای آن دو به اضافه دانشگاه ها، در پیشیرد پروژه شهرداران برای صلح و سفیران صلح، نقشی کم بدیل است که امیدواریم متولیان وقت، اهتمام لازم را داشته باشند و با طرح و برنامه و پروژه مدون، ایفاگر رسالت بنیادین خود دراین حوزه باشند.
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سردشت
#حلبچه
#هیروشیما
#بمباران_شیمیایی
#سالگردها
#هموندی_ها
#ضرورت_ها
@sopskf
___
٭تصاویر بیشتر👇
https://www.instagram.com/p/Cp9T5JhsUdG/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
و
سردشت به وقت حلبچه و هیروشیما
https://t.iss.one/Sopskf/5866
حدود یک دهه طول کشید تا خود را از ذیل تلی از خاکستر تجربه تلخ بمباران شیمیایی رها کنیم و فارغ از استراتژی به شدت سیاست زده ساختار حاکمیتی به نسبت بمباران شیمیایی سردشت و البته خواب متولیان محلی و نیز تساهل کنشگران مدنی، رها کنیم.
حقیقت امر نیز، طی این بازه زمانی بسیار تلخ بود و جوانه زدن حس مسئولیت اجتماعی در دلِ فضای آلوده به گاز خردل، و البته هژمونی نگرش به شدت امنیتی یک شهر مرزی، کاری شاق و هزینه بر و دشوار!
اما هوشمندی برخی اهل فرهنگ، هنر و ادب و گشایش سیاسی دوره خاتمی به اضافه تسهیلگری شورای شهر دوره اول و به ویژه کارآمدی کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و حقوقی، موجد تحکیم حرکات خودجوش و هم افزایی امید و سامان دهی کنش ها شد که نتیجه اش، میدان داری انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت و در ادامه تنظیم گری تعاملاتی شد که از قبل اشخاص از سر عِرق،درک و تلاش موردی شروع کرده بودند و همان نیز رشته پیوند بین سردشت و حلبچه و بعدها مثلث سردشت، حلبچه و هیروشیما و نیز ورود به دادگاه لاهه و سازمان منع کابرد سلاح های کشتارجمعی شد.
در این بین افراد و شخصیت ها و گروه های چندی اثرگذار بودند که یک از این چند، فعالان هنری، مدنی و اجتماعی دو شهر سردشت و حلبچه و ویژه دو انجمن فعال مرتبط با موضوع، در نگهداشت و البته ارتقای تعاملات، اثربخشی بیشتری داشتند.
هفتم تیرماه سال یکهزار و چهارصد و یک شمسی که هیٲتی از فعالان مدنی شهر حلبچه، قدم رنجه کرده و در مراسم سالیاد بمباران شیمیایی سردشت حضور یافتند، فرصت را مغتنم شمردیم و در حاشیه نهار در تالار مرکزی شهر(بخش خصوصی)، نشستی مشترک با مهمانان و ویژه هیٲت حلبچه شکل دادیم که طی آن نشست که با تسهیلگری رئوف آذری اداره شد،نکاتی توسط ایشان محضر عزیزان یادآوری شد که به مناسبت سالگشت ژینوساید حلبچه، چند از بسیارش، جهت استحضار هموندان، همرسانی می شود:
یک: نفس برقراری ارتباطات و تعاملات فی مابین بین قربانیان و خانواده های شان و نیز فعالان مدنی و اجتماعی دو شهر و مؤسسات مردم نهاد و ویژه دانشگاه ها و سایر ادارات فرهنگی و خدمات رسان، بسیار ارزنده است اما اگر این تعاملات، فقط محدود به روز سالیادها گردد، آورده ای جز همدردی کلامی و همدلی عملی نخواهد داشت.
پس نیاز است این تعاملات، مستمر، هدفمند و با برنامه فی مابین فعالان، مؤسسات مدنی، علمی و اداری، در طول سال، برقرار باشد.
دو: لازم است نتیجه تعاملات مستمر، خلق آثارمکتوب تاریخی و پژوهشی و نیز شکل گیری شبکه ای قوی جهت اثرگذاری بر نهادهای قانونگذاری،اجرایی و مدنی دول و حتی نهادهای بین المللی در راستای زدودن آثار کاربست سلاح های کشتارجمعی از مناطق آسیب دیده و نیز محو این سلاح ها در جهان و پیشگیری عملی از کاربست مجدد باشد چه اینکه تٲسف زاست که سردشت، حلبچه و هیروشیمایی دگر را در قرن پیش رو شاهدباشیم و نمونه هایی چون سوریه و یمن و اوکراین، نگران کننده اند و چه بسا، تکرار تاریخ راشاهد باشیم.
سه: خروج از عادت مظلوم نمایی تاریخی و مطالبه گری های روتین و کاهنده از بار مصیب، ضرورت دهه جدید از کنشگری های چندجانبه است که شایسته است به خلق پیام جدید و نگرش جدید چه در سطوح محلی و ملی و چه منطقه ای و جهانی ختم گردد.
کُنشی که از عادت مٲلوف واکنش، رهای مان کند و ورای احساس و هیجان، نظام مند، افقی روشن را نشانه رود.
این امر نیازمند کار از پایه بر مبنای تئوری های جدید علمی و نیز بر پایه نظریه های جدید اجتماعی و یادگیری جمعی است که نمونه اش به صورت پایلوت در سردشت در قالب بنیاد توسعه صلح و مهربانی، اجرایی شده است.
چهار:
نمادها و معماری فیزیکی شهرهای آسیب دیده، به شدت اثرگذار بر روح کنشگران و راهبر در هدایت خرد جمعی و کنش گروهی است که می طلبد از تابلوهای ورودی شهری و دروازه های آن آغاز و به قلب کوچه ها تا خانه ها نفوذ کند تا روح پیام مشترک را در ساختار مدنی و اجتماعی شهر، نهادینه کند.
پنج:
نقش شهرداران دو شهر و شورای آن دو به اضافه دانشگاه ها، در پیشیرد پروژه شهرداران برای صلح و سفیران صلح، نقشی کم بدیل است که امیدواریم متولیان وقت، اهتمام لازم را داشته باشند و با طرح و برنامه و پروژه مدون، ایفاگر رسالت بنیادین خود دراین حوزه باشند.
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سردشت
#حلبچه
#هیروشیما
#بمباران_شیمیایی
#سالگردها
#هموندی_ها
#ضرورت_ها
@sopskf
___
٭تصاویر بیشتر👇
https://www.instagram.com/p/Cp9T5JhsUdG/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Forwarded from بلوطبانان پا به ركاب (Raouf Azari)
یادمان شهدای حلبچه در آغوش جوانه های بلوط صلح و مهربانی
✍️رئوف آذری*
https://t.iss.one/oaktree_loverbikers/1510
#محمد_محمد_سعید، فرزند شهید محمد سعید، از بازماندگان شهدای شیمیایی حلبچه است که نامش را از پدر شهیدش، به عاریت گرفته است!
سابقه آشنایی مان با محمد به سال ۱۳٨۷ و مراسم سالگرد بمباران شیمایی حلبچه، بر می گردد.
آن زمان، ایشان کارمند یادمان حلبچه بود.
سال ۱۳۹۶ نیز در مراسم غرس ۵ نهال بلوطی که تحت عنوان جوانه صلح و مهربانی از سردشت، همراه برده بودیم، بزرگوارانه، حضوری سبز داشت و در این فاصله زمانی، هرگاه خواستیم، از بلوط های مان که نماد ۵ هزار شهید حلبچه بود، سُراغی بگیریم، از ایشان، مدد می گرفتیم و بزرگوارانه، فیلم و عکس ارسال می کرد.
جالب که چندی بعد، خودش دست به کارشد و چند نهال بلوط دیگر کاشت که نمونه باقی اش را کنار خود با قامتی رعنا دارد.
بعدتر نیز پویشی راه انداخت و طی آن همچنان که خودش گزارش داد، توفیق یافته بودند حدود چهارهزار بذر بلوط و بنه و زالزالک در اطراف ساختمان یادمان بکارند که اکثریت شان، بار آمده اند و به نشان سرزندگی، نشاط و امید به جوانه زدن دوباره ، نوید بخش فردای سبزاند...
کاک محمد، این اواخر مسئولیت مدیریت یادمان را برعهده گرفته است که امسال نیز در بدو ورودمان به حلبچه با همراهی رییس امور شهدا و نماینده مردم حلبچه در مجلس نمایندگان عراق و رییس انجمن قربانیان و نیز رییس شبکه ان جی اوهای مدنی، به استقبال مان آمد.
فرصت غنیمت شمردیم و ذکر خیری از اقدام ارزشمند ایشان در بذرکاری و نهالکاری متعاقب حضور و اقدام قبلی هیٲت سردشت در محیط اطراف یادمان، کردیم و برای دوران تصدی مسئولیت جدیدش نیز تمنای توفیق و ماندگاری خیرمؤثرشان همسنگ عُمر بلوط ها کردیم...
-----
پ.ن: کاک محمد در گزارش سال قبل عنوان کردند که متٲسفانه از سرجمع ۵ نهال غرس شده قبلی ما، فقط دوتای شان باقی مانده است.
در جریان حضور اخیرمان در مراسم سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه، سه نهال به قصد ترمیم همراه بردیم که کاک محمد و مجموعه کارکنان یادمان و امور شهدا و نیز نمایندگان ان جی اوهای حاضر، در جریان غرس وجایگزینی، مجدد بزرگوارانه، همراه شدند...
----
*کنشگر صلح و محیط زیست، نایب رییس هیٲت مدیره انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی
🌳❤🚴
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#مهربانی_های_کوچک
#سردشت
#حلبچه
#سالگرد_بمباران_شیمیایی
#مسئولیت_اجتماعی
#بلوط_نوازی
#یادمان_حلبچه
@oaktree_loverbikers
✍️رئوف آذری*
https://t.iss.one/oaktree_loverbikers/1510
#محمد_محمد_سعید، فرزند شهید محمد سعید، از بازماندگان شهدای شیمیایی حلبچه است که نامش را از پدر شهیدش، به عاریت گرفته است!
سابقه آشنایی مان با محمد به سال ۱۳٨۷ و مراسم سالگرد بمباران شیمایی حلبچه، بر می گردد.
آن زمان، ایشان کارمند یادمان حلبچه بود.
سال ۱۳۹۶ نیز در مراسم غرس ۵ نهال بلوطی که تحت عنوان جوانه صلح و مهربانی از سردشت، همراه برده بودیم، بزرگوارانه، حضوری سبز داشت و در این فاصله زمانی، هرگاه خواستیم، از بلوط های مان که نماد ۵ هزار شهید حلبچه بود، سُراغی بگیریم، از ایشان، مدد می گرفتیم و بزرگوارانه، فیلم و عکس ارسال می کرد.
جالب که چندی بعد، خودش دست به کارشد و چند نهال بلوط دیگر کاشت که نمونه باقی اش را کنار خود با قامتی رعنا دارد.
بعدتر نیز پویشی راه انداخت و طی آن همچنان که خودش گزارش داد، توفیق یافته بودند حدود چهارهزار بذر بلوط و بنه و زالزالک در اطراف ساختمان یادمان بکارند که اکثریت شان، بار آمده اند و به نشان سرزندگی، نشاط و امید به جوانه زدن دوباره ، نوید بخش فردای سبزاند...
کاک محمد، این اواخر مسئولیت مدیریت یادمان را برعهده گرفته است که امسال نیز در بدو ورودمان به حلبچه با همراهی رییس امور شهدا و نماینده مردم حلبچه در مجلس نمایندگان عراق و رییس انجمن قربانیان و نیز رییس شبکه ان جی اوهای مدنی، به استقبال مان آمد.
فرصت غنیمت شمردیم و ذکر خیری از اقدام ارزشمند ایشان در بذرکاری و نهالکاری متعاقب حضور و اقدام قبلی هیٲت سردشت در محیط اطراف یادمان، کردیم و برای دوران تصدی مسئولیت جدیدش نیز تمنای توفیق و ماندگاری خیرمؤثرشان همسنگ عُمر بلوط ها کردیم...
-----
پ.ن: کاک محمد در گزارش سال قبل عنوان کردند که متٲسفانه از سرجمع ۵ نهال غرس شده قبلی ما، فقط دوتای شان باقی مانده است.
در جریان حضور اخیرمان در مراسم سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه، سه نهال به قصد ترمیم همراه بردیم که کاک محمد و مجموعه کارکنان یادمان و امور شهدا و نیز نمایندگان ان جی اوهای حاضر، در جریان غرس وجایگزینی، مجدد بزرگوارانه، همراه شدند...
----
*کنشگر صلح و محیط زیست، نایب رییس هیٲت مدیره انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی
🌳❤🚴
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#مهربانی_های_کوچک
#سردشت
#حلبچه
#سالگرد_بمباران_شیمیایی
#مسئولیت_اجتماعی
#بلوط_نوازی
#یادمان_حلبچه
@oaktree_loverbikers
Telegram
بلوطبانان پا به ركاب
یادمان شهدای حلبچه در آغوش بلوط ها...
🌳❤🚴
@oaktree_loverbikers
🌳❤🚴
@oaktree_loverbikers
Forwarded from بلوطبانان پا به ركاب (Raouf Azari)
به مناسبت سالگرد بمباران شیمیایی سردشت
(هفتم تیر ۱۳۶۶)
https://t.iss.one/oaktree_loverbikers/1610?single
پیام صلح و دوستداری محیط زیست بلوطبانان و شهروندان سردشتی به حلبچه رسید
#سامان_حسن_خانپور
و
#پرشنگ_رستگار،
زوج پا به رکاب سنندجی_سقزی، مسئولیت سنگین پیامبریِ
"نه به جنگ، سلاح کشتار جمعی، تخریب محیط زیست
و
بله به صلح، همزیستی مسالمت آمیز و محیط زیست پایدار"
شهروندان سردشتی و خاصه بلوطبانان پا به رکاب را به شهروندان و کنشگران سبز حلبچه ای برعهده گرفته و ضمن شرکت در مراسم سالگرد بمباران شیمیایی سردشت و همرکابی جمعی با بلوطبانان و تیم دوچرخه سوار پیرانشهری حاضر در مراسم، با خروج از مرز حاجی عمران، ورود به جغرافیای اقلیم کوردستان، رکابزنی دوازده روزه در فاصله بین سردشت تا حلبچه و عبور از ده شهر اقلیم کوردستان، توانستند پیام کنشگران شهر #مام_قادر_مولانپور
-روح سرگردان ملی-
و شهر صلح و مهربانی را به مردمان اقلیم کوردستان و ویژه خورمالی های مصمم به عنوان داری شهر دوچرخه سواری و نیز حلبچه ای های هم ولایتی عمرخاور_آن نماد مظلومیت_ابلاغ کنند.
گرچه این زوج جوان،
مسیر سخت و صعب و دشواری را در دل گرمای بالای ۴۰ تا ۴۵ درجه، پیمودند اما نشاط حاکم بر روح و اراده پولادین و همت کم مثال شان، آنان را پس از دوازده روز رکاب زدن به حلبچه رساند و ضمن حضور بر مزار و یادمان شهدای حلبچه و تجدید میثاق با پیکر عمرخاور،
پیام سردشت را به خواهر خوانده اش-حلبچه-ابلاغ کردند.
این زوج جوان، پسا ابلاغ پیام سردشت، مجدد مسیر حلبچه به سردشت را پیمودند تا جشن توفیق شان را با کنشگران سردشت و مدیران ان جی اوها و مسئولان محلی و خاصه بلوطبانان پا به رکاب، سهیم کنند که مورد استقبال و تکریم گرم جامعه مدنی قرار گرفتند.
( گزارش آن، متعاقب، همرسانی خواهد شد).
با سپاس ویژه از حمایت مادی و معنوی نیک بنیادان مهرگان کرمانشاه و انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی و صدالبته آن زوج با اراده، با همت و نازنین که همت شان و اراده شان، مرزهای قراردادی را درنوردید و صلح هدیه بُردند و صلح هدیه آوردند.. 🙏
🌳❤️🚴
#بلوطبانان_پابه_رکاب
#سالگرد_بمباران_شیمیایی
#زوج_دوچرخه_سوار
#سامان_حسن_خانپور
#پرشنگ_رستگار
#پیامبران_صلح_سردشت
#سفر_به_قعر_اقیانوس_رنج
#حلبچه
#نه_به_جنگ
#بله_به_صلح
#نه_به_سلاح_کشتار_جمعی
#بله_به_همزیستی_مسالمت_آمیز
#نه_به_تخریب_محیط_زیست
#بله_به_پایداری_طبیعت
@oaktree_loverbikers
(هفتم تیر ۱۳۶۶)
https://t.iss.one/oaktree_loverbikers/1610?single
پیام صلح و دوستداری محیط زیست بلوطبانان و شهروندان سردشتی به حلبچه رسید
#سامان_حسن_خانپور
و
#پرشنگ_رستگار،
زوج پا به رکاب سنندجی_سقزی، مسئولیت سنگین پیامبریِ
"نه به جنگ، سلاح کشتار جمعی، تخریب محیط زیست
و
بله به صلح، همزیستی مسالمت آمیز و محیط زیست پایدار"
شهروندان سردشتی و خاصه بلوطبانان پا به رکاب را به شهروندان و کنشگران سبز حلبچه ای برعهده گرفته و ضمن شرکت در مراسم سالگرد بمباران شیمیایی سردشت و همرکابی جمعی با بلوطبانان و تیم دوچرخه سوار پیرانشهری حاضر در مراسم، با خروج از مرز حاجی عمران، ورود به جغرافیای اقلیم کوردستان، رکابزنی دوازده روزه در فاصله بین سردشت تا حلبچه و عبور از ده شهر اقلیم کوردستان، توانستند پیام کنشگران شهر #مام_قادر_مولانپور
-روح سرگردان ملی-
و شهر صلح و مهربانی را به مردمان اقلیم کوردستان و ویژه خورمالی های مصمم به عنوان داری شهر دوچرخه سواری و نیز حلبچه ای های هم ولایتی عمرخاور_آن نماد مظلومیت_ابلاغ کنند.
گرچه این زوج جوان،
مسیر سخت و صعب و دشواری را در دل گرمای بالای ۴۰ تا ۴۵ درجه، پیمودند اما نشاط حاکم بر روح و اراده پولادین و همت کم مثال شان، آنان را پس از دوازده روز رکاب زدن به حلبچه رساند و ضمن حضور بر مزار و یادمان شهدای حلبچه و تجدید میثاق با پیکر عمرخاور،
پیام سردشت را به خواهر خوانده اش-حلبچه-ابلاغ کردند.
این زوج جوان، پسا ابلاغ پیام سردشت، مجدد مسیر حلبچه به سردشت را پیمودند تا جشن توفیق شان را با کنشگران سردشت و مدیران ان جی اوها و مسئولان محلی و خاصه بلوطبانان پا به رکاب، سهیم کنند که مورد استقبال و تکریم گرم جامعه مدنی قرار گرفتند.
( گزارش آن، متعاقب، همرسانی خواهد شد).
با سپاس ویژه از حمایت مادی و معنوی نیک بنیادان مهرگان کرمانشاه و انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی و صدالبته آن زوج با اراده، با همت و نازنین که همت شان و اراده شان، مرزهای قراردادی را درنوردید و صلح هدیه بُردند و صلح هدیه آوردند.. 🙏
🌳❤️🚴
#بلوطبانان_پابه_رکاب
#سالگرد_بمباران_شیمیایی
#زوج_دوچرخه_سوار
#سامان_حسن_خانپور
#پرشنگ_رستگار
#پیامبران_صلح_سردشت
#سفر_به_قعر_اقیانوس_رنج
#حلبچه
#نه_به_جنگ
#بله_به_صلح
#نه_به_سلاح_کشتار_جمعی
#بله_به_همزیستی_مسالمت_آمیز
#نه_به_تخریب_محیط_زیست
#بله_به_پایداری_طبیعت
@oaktree_loverbikers
حلبچه و هیروشیما در سردشت
در اوایل دهه هشتاد، با حضور نمایندگانی از هیروشیما و حلبچه، دو بلوار مهم و با چشم انداز عالی در ضلع شرقی شهر سردشت با نام های #هیروشیما و #حلبچه نامگذاری شدند تا #خواهر_خواندگی این سه شهر مصیبت دیده در تاریخ جنگ ها، به مرحله دیگری از ارتباط و تعامل شهروندان شان نزدیک شوند.
همزمان نیز حضور شهردار سردشت دراجلاس شهرداران برای صلح و عضویت در آن نهاد بین المللی، زمینه های ارتباطی بیشتری برای سردشت، آفرید که وااسفا در دوره های بعد، این فرصت ارزشمند به قدر ظرفیت، مورد توجه قرار نگرفت ولی فعالان مدنی و ویژه کنشگران صلح و محیط زیست، همواره بر این رویکرد پای فشردند و تا به امروز نیز وفادار به این تعامل مدنی اند..
امید می رود در دوره جدید،
شوراهای تٲمین، فرهنگ عمومی، شهر و شهرستان، شهرداری و سایر ادارات،شرکت ها،اصناف،رسانه ها،نهادهای مدنی و عموم فعالان، بازاریان و قاطبه شهروندان سردشتی، با درک این فرصت تاریخی، بر ابرام خود در کاربست عنوان مبارک
" #شهر_صلح_و_مهربانی"، همت گمارند.
سردشت، با صلح یاوری و مهربانی های کوچک و بزرگ شهروندانش، روزگاران بهتر از امروز را به خود خواهد دید.
@sopskf
در اوایل دهه هشتاد، با حضور نمایندگانی از هیروشیما و حلبچه، دو بلوار مهم و با چشم انداز عالی در ضلع شرقی شهر سردشت با نام های #هیروشیما و #حلبچه نامگذاری شدند تا #خواهر_خواندگی این سه شهر مصیبت دیده در تاریخ جنگ ها، به مرحله دیگری از ارتباط و تعامل شهروندان شان نزدیک شوند.
همزمان نیز حضور شهردار سردشت دراجلاس شهرداران برای صلح و عضویت در آن نهاد بین المللی، زمینه های ارتباطی بیشتری برای سردشت، آفرید که وااسفا در دوره های بعد، این فرصت ارزشمند به قدر ظرفیت، مورد توجه قرار نگرفت ولی فعالان مدنی و ویژه کنشگران صلح و محیط زیست، همواره بر این رویکرد پای فشردند و تا به امروز نیز وفادار به این تعامل مدنی اند..
امید می رود در دوره جدید،
شوراهای تٲمین، فرهنگ عمومی، شهر و شهرستان، شهرداری و سایر ادارات،شرکت ها،اصناف،رسانه ها،نهادهای مدنی و عموم فعالان، بازاریان و قاطبه شهروندان سردشتی، با درک این فرصت تاریخی، بر ابرام خود در کاربست عنوان مبارک
" #شهر_صلح_و_مهربانی"، همت گمارند.
سردشت، با صلح یاوری و مهربانی های کوچک و بزرگ شهروندانش، روزگاران بهتر از امروز را به خود خواهد دید.
@sopskf
چرا بر متولیان امور، شوراهای تٲمین، شهر و شهرستان، فرهنگ عمومی، شهردار ، عموم ادارات، رسانه ها، کنشگران و شهروندان، واجب است سردشت را #شهر_صلح_و_مهربانی بخوانند:
https://t.iss.one/Sopskf/6916?single
۱)در دور اول شورای شهر و کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و حقوقی آن شورا، مصوب شد که سردشت، به نام شهر صلح، خوانده شود.
۲)سردشت، اولین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی جهان نام گرفته که شهروندان و خاصه کنشگران صلح منظرش، خود را وقف رساندن پیام صلح و مهربانی این شهر به جهان کرده اند.
۳)دو خیابان و در واقع، بلوار سردشت، در اوایل دهه هشتاد به نام دو خوراهر خوانده مصیبت دیده اش ازجنگ ها، #هیروشیما و #حلبچه، نامگذاری شده اند. جالب که در حین پرده برداری از تابلوی این دو خیابان،نمایندگانی از دو شهر هیروشیما و حلبچه نیز حضور داشتند.
۴)انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت، علی رغم همه نقاط ضعفش در اهتمام به موضوع مٲموریت، به کسب دو کرسی مشورتی در سازمان منع سلاح های کشتار جمعی
OPCW
نایل شده، و هر ساله در اجلاس آن شرکت و حتی یکبار نیز موفق به اخذ ده ها امضاء از نمایندگان حاضر در آن اجلاس، پای عنوان شهر صلح برای سردشت شده است که مستندات آن در آرشیو انجمن موجود است.
۵)از ابتدای دهه ۹۰ با پیگیری های متناوب اما مستمر جمعی از کنشگران صلح و محیط زیست سردشت، تابلوی سه ورودی شهر با عنوان مبارک
" به میعادگاه صلح جهانی، خوش آمدید"
مزین شده بود که وااسفا، از این تابلوها، فقط یکی در ورودی غربی شهر باقیست و تابلوی ورودی شمال شرقی، در جریان تعریض و گودبرداری شانه خاکی، آسیب دید اما شهردار وقت، باز با پیگیری کنشگران صلح، تابلوهای سه گانه ای با عنوان چهار زبانه
"به شهر صلح و مهربانی خوش آمدید"،
به قصد جایگزینی، تهیه و تدارک دید که طمع کُرسی مجلس، مجالش نداد قبل از ترک صندلی، نصب شان کند و هنوز هم علی رغم پیگیری بسیار کنشگران، آن سه تابلو در انباری شهرداری، صبوری پیشه می کنند تا عزمی راسخ و دستی مهربان، اراده کند و آنان را بر پیشانی شهر، نصب گرداند.
۶)در اوایل دهه ۹۰ کمپین ملی مهربانی های کوچک، از سردشت و توسط فعالان مدنی و صلح این دیار، استارت خورد و بعدها جغرافیای وطن را در برگرفت و در چندشهر نیز هنوز نمایندگی آن فعال و پرشور به تداوم مٲموریت مشغول اند.
این کمپین و متعاقب آن، بنیاد خود بنیاد صلح و مهربانی کنشگران صلح و محیط زیست سردشت، تا این تاریخ حدود یکصد پروژه با عنوان صلح و مهربانی و مشتقات آن را اجرایی کرده اند که فقط بخشی از موفقیت های شان، به شرح ذیل اند؛
کسب دو عنوان جایزه برتر سال صلح و محیط زیست ایران در سال های ۹۷ و ۹٨ با دو گروه #باڵوێزانی_ژینکە
Balvezani_Jinga
و بلوطبانان پا به رکاب
@oaktree_loverbikers
و نیز جایزه اول بخش جوانان انرژی گلوب ایران، و لوح تکریم با امضای
#Maneka_Gandhi
دختر گاندی مشهور و رییس انرژی گلوب جهانی
و
#Wolfgang_Neumann
بنیانگذار انرژی گلوب جهانی که آن بنیاد، معادل اُسکار پایداری، گرفته بود.
و نیز
انتخاب به عنوان #رهبر_غیرمعمول
توسط خانه امکان در پروژه رهبران غیرمعمول، به پاس پروژه های صلح ساز،
و
چهره ملی توسط برنامه فرمول یک در سال ۱۳۹۹
و
نیز لوح تقدیر معاون وزیر ورزش همگانی به پاس ایده بلوطبانان پا به رکاب در همان سال...
همچنین انتخاب به عنوان چند تشکل برتر محیط زیستی کشور در رویداد جایزه ملی مهرگان علم
و
اختصاص چند صفحه از کتاب ارزشمند فرهنگ سازان صلح در ایران و جهان نوشته مژگان دستوری از انتشارات فرهنگ صلح در سال ۱۳۹۷به معرفی پروژه های بنیادتوسعه صلح و مهربانی...
۷)طبیعت بهشتی، مردمان صبور و سپاسگزار، انسانیت مدار و مهربانش، در کنار عناصر و مؤلفه های بسیار، این شایستگی را به شهر بخشیده تا شهر صلح و مهربانی خوانده شود.
و...
این موارد و موارد بسیار دیگر،
می طلبد همگی هم قسم شویم برای اعتلای این فرهنگ ارزشمند و ضرورت روز جهان و کمک کنیم حداقل فعلن در جغرافیای سردشت چون نمونه ای عینی، صلح بر تارگ شهر و زبان شهروندانش جاری شود ..
بیاییم از حداقل ها شروع کنیم و برای مدت کوتاهی، پروفایل های مان را به تصویر
https://t.iss.one/Sopskf/6923
مزین کنیم تا بلکه این عنوان مبارک، خصلت نکوی شهروندان این شهر و نام مبارک صلح، تزیین گر تابلوی ورودی اولین شهر غیرنظامی قربانی جنگ افزارهای شیمیایی جهان باشد..
@sopskf
https://t.iss.one/Sopskf/6916?single
۱)در دور اول شورای شهر و کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و حقوقی آن شورا، مصوب شد که سردشت، به نام شهر صلح، خوانده شود.
۲)سردشت، اولین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی جهان نام گرفته که شهروندان و خاصه کنشگران صلح منظرش، خود را وقف رساندن پیام صلح و مهربانی این شهر به جهان کرده اند.
۳)دو خیابان و در واقع، بلوار سردشت، در اوایل دهه هشتاد به نام دو خوراهر خوانده مصیبت دیده اش ازجنگ ها، #هیروشیما و #حلبچه، نامگذاری شده اند. جالب که در حین پرده برداری از تابلوی این دو خیابان،نمایندگانی از دو شهر هیروشیما و حلبچه نیز حضور داشتند.
۴)انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت، علی رغم همه نقاط ضعفش در اهتمام به موضوع مٲموریت، به کسب دو کرسی مشورتی در سازمان منع سلاح های کشتار جمعی
OPCW
نایل شده، و هر ساله در اجلاس آن شرکت و حتی یکبار نیز موفق به اخذ ده ها امضاء از نمایندگان حاضر در آن اجلاس، پای عنوان شهر صلح برای سردشت شده است که مستندات آن در آرشیو انجمن موجود است.
۵)از ابتدای دهه ۹۰ با پیگیری های متناوب اما مستمر جمعی از کنشگران صلح و محیط زیست سردشت، تابلوی سه ورودی شهر با عنوان مبارک
" به میعادگاه صلح جهانی، خوش آمدید"
مزین شده بود که وااسفا، از این تابلوها، فقط یکی در ورودی غربی شهر باقیست و تابلوی ورودی شمال شرقی، در جریان تعریض و گودبرداری شانه خاکی، آسیب دید اما شهردار وقت، باز با پیگیری کنشگران صلح، تابلوهای سه گانه ای با عنوان چهار زبانه
"به شهر صلح و مهربانی خوش آمدید"،
به قصد جایگزینی، تهیه و تدارک دید که طمع کُرسی مجلس، مجالش نداد قبل از ترک صندلی، نصب شان کند و هنوز هم علی رغم پیگیری بسیار کنشگران، آن سه تابلو در انباری شهرداری، صبوری پیشه می کنند تا عزمی راسخ و دستی مهربان، اراده کند و آنان را بر پیشانی شهر، نصب گرداند.
۶)در اوایل دهه ۹۰ کمپین ملی مهربانی های کوچک، از سردشت و توسط فعالان مدنی و صلح این دیار، استارت خورد و بعدها جغرافیای وطن را در برگرفت و در چندشهر نیز هنوز نمایندگی آن فعال و پرشور به تداوم مٲموریت مشغول اند.
این کمپین و متعاقب آن، بنیاد خود بنیاد صلح و مهربانی کنشگران صلح و محیط زیست سردشت، تا این تاریخ حدود یکصد پروژه با عنوان صلح و مهربانی و مشتقات آن را اجرایی کرده اند که فقط بخشی از موفقیت های شان، به شرح ذیل اند؛
کسب دو عنوان جایزه برتر سال صلح و محیط زیست ایران در سال های ۹۷ و ۹٨ با دو گروه #باڵوێزانی_ژینکە
Balvezani_Jinga
و بلوطبانان پا به رکاب
@oaktree_loverbikers
و نیز جایزه اول بخش جوانان انرژی گلوب ایران، و لوح تکریم با امضای
#Maneka_Gandhi
دختر گاندی مشهور و رییس انرژی گلوب جهانی
و
#Wolfgang_Neumann
بنیانگذار انرژی گلوب جهانی که آن بنیاد، معادل اُسکار پایداری، گرفته بود.
و نیز
انتخاب به عنوان #رهبر_غیرمعمول
توسط خانه امکان در پروژه رهبران غیرمعمول، به پاس پروژه های صلح ساز،
و
چهره ملی توسط برنامه فرمول یک در سال ۱۳۹۹
و
نیز لوح تقدیر معاون وزیر ورزش همگانی به پاس ایده بلوطبانان پا به رکاب در همان سال...
همچنین انتخاب به عنوان چند تشکل برتر محیط زیستی کشور در رویداد جایزه ملی مهرگان علم
و
اختصاص چند صفحه از کتاب ارزشمند فرهنگ سازان صلح در ایران و جهان نوشته مژگان دستوری از انتشارات فرهنگ صلح در سال ۱۳۹۷به معرفی پروژه های بنیادتوسعه صلح و مهربانی...
۷)طبیعت بهشتی، مردمان صبور و سپاسگزار، انسانیت مدار و مهربانش، در کنار عناصر و مؤلفه های بسیار، این شایستگی را به شهر بخشیده تا شهر صلح و مهربانی خوانده شود.
و...
این موارد و موارد بسیار دیگر،
می طلبد همگی هم قسم شویم برای اعتلای این فرهنگ ارزشمند و ضرورت روز جهان و کمک کنیم حداقل فعلن در جغرافیای سردشت چون نمونه ای عینی، صلح بر تارگ شهر و زبان شهروندانش جاری شود ..
بیاییم از حداقل ها شروع کنیم و برای مدت کوتاهی، پروفایل های مان را به تصویر
https://t.iss.one/Sopskf/6923
مزین کنیم تا بلکه این عنوان مبارک، خصلت نکوی شهروندان این شهر و نام مبارک صلح، تزیین گر تابلوی ورودی اولین شهر غیرنظامی قربانی جنگ افزارهای شیمیایی جهان باشد..
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک