روح سرگردان ملی، دوباره با هنر دستان استادِ تمام عیار سندجی، #هادی_ضیاء الدینی جان می گیرد...
تداوم ساخت تندیس مام قادر مولانپور، جانباز سردشتی که اکثریت اعضای خانواده اش را در جریان بمباران شیمیایی "روستای ره شه هه رمی "، و در غربت از دست داد و بارها مسیر تهران و تبریز تا سردشت و روستایش را پیمود تا خاک شان کند ولی #روح_سرگردان این سرمایه نمادین را کسی ندید و مسئولی محل نگذاشت تا اینکه دکتر رنانی عزیز، ارجش نهاد ویادش کرد و در پی آن، هنرمند پرآوازه کورد، اراده ی ساخت تندیسش کرد...
❤🌷❤
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#گازهای_نامهربانی
#وه_ستا_قادر_مولانپور
#روح_سرگردان_ملی
#دکتر_محسن_رنانی
#مهربانی_بزرگ
#هادی_ضیاءالدینی
#تندیس_پایداری
@sopskf
https://www.instagram.com/p/BrlYyPPFbhs/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=kywkbcua7qsq
تداوم ساخت تندیس مام قادر مولانپور، جانباز سردشتی که اکثریت اعضای خانواده اش را در جریان بمباران شیمیایی "روستای ره شه هه رمی "، و در غربت از دست داد و بارها مسیر تهران و تبریز تا سردشت و روستایش را پیمود تا خاک شان کند ولی #روح_سرگردان این سرمایه نمادین را کسی ندید و مسئولی محل نگذاشت تا اینکه دکتر رنانی عزیز، ارجش نهاد ویادش کرد و در پی آن، هنرمند پرآوازه کورد، اراده ی ساخت تندیسش کرد...
❤🌷❤
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#گازهای_نامهربانی
#وه_ستا_قادر_مولانپور
#روح_سرگردان_ملی
#دکتر_محسن_رنانی
#مهربانی_بزرگ
#هادی_ضیاءالدینی
#تندیس_پایداری
@sopskf
https://www.instagram.com/p/BrlYyPPFbhs/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=kywkbcua7qsq
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
روح سرگردان ملی، دوباره با هنر دستان استادِ تمام عیار سندجی، #هادی_ضیاء الدینی جان می گیرد... تداوم ساخت تندیس مام قادر مولانپور، جانباز سردشتی که اکثریت اعضای خانواده اش را در جریان بمباران شیمیایی "روستای ره شه هه رمی "، و در غربت از دست داد و بارها مسیر…
حسین محمدیان*
و همت بلندش
https://t.iss.one/Sopskf/6158
از حسین محمدیان باید تندیسی با اسباب کارش ساخت و در استراتژیک ترین مکان شهری[سرچشمه، شیخ مولانا، فلکه انگور، کمربندی یا پارک های شهری یا هرجای با تردد بسیار نوجوانان و جوانان و حتی بزرگسالان و مهمانان شهر ] نصب کرد تا همه بدانند،
می توان ماند و مسئولیت خود را به نوعی ادا کرد...
حسین می توانست اکنون یک کولبر بالفعل، کارگر فصلی کوچ رو فصلی[برداشت سیب زمینی و چیدن مرکبات و ...در شهرهای قریب یا غریب عمقی] یا یک طعمه در معابر قاچاق مهاجرت و در اختیار قاچاقچیان انسان باشد و یا شاید دریوزه ای در شهر که هر روز،
دستی سمت کسی دراز می کرد!
او اما #حسین است و حسین وار، پای تعهدش ماند تا در این روزهای مولود حضرت ختمی مرتبت(ص)، گرچه در شمایل قربانی، اما محمدی و #محمدیان بودنش را ثابت کرده باشد.
حسین محمدیان،
شاید از سوی بسیاری از شهروندان سردشتی و حتی فراتر از جغرافیای این شهر نیز، بیشتر با یک چهره فکاهی، سلبریتی و شاخ مجازی شهرت یافته باشد، اما او به زعم این قلم،
در زمره شایستگانی است
که قدر و قیمتش مگر با گذر زمان، مشهود نشاید!
او گرچه به تبع شغل مقدس کفاشی و سیمای مبارکش، روزگاری طعمه شبکه های اجتماعی شده بود و نقمت فیلتر کردن پلتفرم ها، او را به ظاهر از آب و نان انداخت و سپس ناچار شد، سرمایه مجازی ای که چندسالی به پایش قربانی شده بود، واگذار کند اما خود را نباخت و اندرونِ لبریز از فهم عمیق و عهد وثیقش به میهن و نیشتمان را نشان داد و ایستاد و ماند و ماند....
او در این شهر ماند و به مدد ابزار کار کفاشی و گاری دستی اش[خودش سانتافه می شناسدش]، کوچه و خیابان های شهر را گَز می کند تا بلکه رهگذری بیابد که چون او، پای تعهدش به شهر صلح و مهربانی استوار مانده و شهر را ترک نکرده باشد،
و به نشان سپاس از استواری و ماندگاری اش در شهر،
پاپوش هایش را واکس زند و برق بیندازد و عشق ابدی اش را در تار و پود پاپوشش، جابگذارد!
اینک این ماییم و حسین عزیز دُردانه و شیرین سخن شهر صلح و مهربانی...
امید داریم شورای شهر و شهرداری،
همت کنند این خصلت نکویِ حسین
در پرهیز از؛
-خودباختگی و یٲس و سرخوردگی
- وابستگی و دلبستگی به چندرغاز دریوزگی از دیگری،
-تحمل ریسک معابر کولبری،
-افتادن در کمین قاچاقچیان انسان
و
تقبل خطر کوچ در معابر آبکی و خشن غربت را درکنار همت آن شایسته شهروند شهر در بابِ ایستادگی و ماندن و ساختن،
کارآفرینی و کارمند خود و شهر و ملت بودن را پاس دارند و با ساختِ تندیسی با دستان معجزه گراستاد هادی ضیاءالدینی و نصب در استراتژیک ترین نقطه شهری، آن پرهیز و این استواری، ماندگاری و کارآفرینی افتخار آفرین را به نسل فرداهای این شهر و سرزمین منتقل کرده و این نکوخصالی، بلند همتی و زیست عزتمندانه را در روح شهر، جاری کنند.
این قلم هوشیار است و هم اندیشی، بِه اندیشی و تصمیمات شورای شهر وشهرداری و سایر متولیان شهر را رصد و به موقع هشدار یا تکریم و تجلیل خواهد کرد...
امیدوارم که شهروندخبرنگاران شهر، فعالان مدنی و صلح منظر نیز هوشمندانه در این مطالبه خیرجمعی همراه باشند و تا تحقق خواست، پیگیر بوده و صدالبته خیرین فرهنگی شهر هم در این مورد و هم درباب موارد ضروری و بسیار دیگر نیز تشکل یابند و سرِنخی از این سودای فردای بهتر را در دست گیرند..
ما همه چشم در راهیم...
___
*حسین محمدیان، یک جوان کفاش روستازاده شهرنشین است که به سبب سیمای به شدت دلرُبا و شیرین بیانی اش، مورد توجه و اقبال جوانان شهر سردشت و حومه قرار گرفته و در طی سال های رونق شبکه های اجتماعی، در هیٲت یک سلبریتی و شاخ مجازی شهرت یافته بود.
✍️رئوف آذری
🌹❤🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#حسین_محمدیان
#کفاش_بلندهمت
#شهروند_باوفا
#مسئولیت_شورا_شهردار
#تندیس_پایداری
@sopskf
و همت بلندش
https://t.iss.one/Sopskf/6158
از حسین محمدیان باید تندیسی با اسباب کارش ساخت و در استراتژیک ترین مکان شهری[سرچشمه، شیخ مولانا، فلکه انگور، کمربندی یا پارک های شهری یا هرجای با تردد بسیار نوجوانان و جوانان و حتی بزرگسالان و مهمانان شهر ] نصب کرد تا همه بدانند،
می توان ماند و مسئولیت خود را به نوعی ادا کرد...
حسین می توانست اکنون یک کولبر بالفعل، کارگر فصلی کوچ رو فصلی[برداشت سیب زمینی و چیدن مرکبات و ...در شهرهای قریب یا غریب عمقی] یا یک طعمه در معابر قاچاق مهاجرت و در اختیار قاچاقچیان انسان باشد و یا شاید دریوزه ای در شهر که هر روز،
دستی سمت کسی دراز می کرد!
او اما #حسین است و حسین وار، پای تعهدش ماند تا در این روزهای مولود حضرت ختمی مرتبت(ص)، گرچه در شمایل قربانی، اما محمدی و #محمدیان بودنش را ثابت کرده باشد.
حسین محمدیان،
شاید از سوی بسیاری از شهروندان سردشتی و حتی فراتر از جغرافیای این شهر نیز، بیشتر با یک چهره فکاهی، سلبریتی و شاخ مجازی شهرت یافته باشد، اما او به زعم این قلم،
در زمره شایستگانی است
که قدر و قیمتش مگر با گذر زمان، مشهود نشاید!
او گرچه به تبع شغل مقدس کفاشی و سیمای مبارکش، روزگاری طعمه شبکه های اجتماعی شده بود و نقمت فیلتر کردن پلتفرم ها، او را به ظاهر از آب و نان انداخت و سپس ناچار شد، سرمایه مجازی ای که چندسالی به پایش قربانی شده بود، واگذار کند اما خود را نباخت و اندرونِ لبریز از فهم عمیق و عهد وثیقش به میهن و نیشتمان را نشان داد و ایستاد و ماند و ماند....
او در این شهر ماند و به مدد ابزار کار کفاشی و گاری دستی اش[خودش سانتافه می شناسدش]، کوچه و خیابان های شهر را گَز می کند تا بلکه رهگذری بیابد که چون او، پای تعهدش به شهر صلح و مهربانی استوار مانده و شهر را ترک نکرده باشد،
و به نشان سپاس از استواری و ماندگاری اش در شهر،
پاپوش هایش را واکس زند و برق بیندازد و عشق ابدی اش را در تار و پود پاپوشش، جابگذارد!
اینک این ماییم و حسین عزیز دُردانه و شیرین سخن شهر صلح و مهربانی...
امید داریم شورای شهر و شهرداری،
همت کنند این خصلت نکویِ حسین
در پرهیز از؛
-خودباختگی و یٲس و سرخوردگی
- وابستگی و دلبستگی به چندرغاز دریوزگی از دیگری،
-تحمل ریسک معابر کولبری،
-افتادن در کمین قاچاقچیان انسان
و
تقبل خطر کوچ در معابر آبکی و خشن غربت را درکنار همت آن شایسته شهروند شهر در بابِ ایستادگی و ماندن و ساختن،
کارآفرینی و کارمند خود و شهر و ملت بودن را پاس دارند و با ساختِ تندیسی با دستان معجزه گراستاد هادی ضیاءالدینی و نصب در استراتژیک ترین نقطه شهری، آن پرهیز و این استواری، ماندگاری و کارآفرینی افتخار آفرین را به نسل فرداهای این شهر و سرزمین منتقل کرده و این نکوخصالی، بلند همتی و زیست عزتمندانه را در روح شهر، جاری کنند.
این قلم هوشیار است و هم اندیشی، بِه اندیشی و تصمیمات شورای شهر وشهرداری و سایر متولیان شهر را رصد و به موقع هشدار یا تکریم و تجلیل خواهد کرد...
امیدوارم که شهروندخبرنگاران شهر، فعالان مدنی و صلح منظر نیز هوشمندانه در این مطالبه خیرجمعی همراه باشند و تا تحقق خواست، پیگیر بوده و صدالبته خیرین فرهنگی شهر هم در این مورد و هم درباب موارد ضروری و بسیار دیگر نیز تشکل یابند و سرِنخی از این سودای فردای بهتر را در دست گیرند..
ما همه چشم در راهیم...
___
*حسین محمدیان، یک جوان کفاش روستازاده شهرنشین است که به سبب سیمای به شدت دلرُبا و شیرین بیانی اش، مورد توجه و اقبال جوانان شهر سردشت و حومه قرار گرفته و در طی سال های رونق شبکه های اجتماعی، در هیٲت یک سلبریتی و شاخ مجازی شهرت یافته بود.
✍️رئوف آذری
🌹❤🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#حسین_محمدیان
#کفاش_بلندهمت
#شهروند_باوفا
#مسئولیت_شورا_شهردار
#تندیس_پایداری
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک