از تلمذ صلح در مکتب مادر
تا تدریس میراث جنگ و صلح در محضر ملل
https://t.iss.one/Sopskf/7296
✍️رئوف آذری*
اوایل بهمن ماه، فراخوانی در سایت و شبکه های اجتماعی موزه صلح تهران با عنوان"آموزش صلح به تسهیلگران کودک و نوجوان"، قرار گرفت.
به محض مشاهده، به جمعی از علاقه مندان پیشنهاد کردم و خود نیز به جهت تجربه مشترک، رغبت وافر نشان دادم.
گرچه ظرفیت به جهت بدیع بودن موضوع و حضور اساتید بین الملل، در همان هفته های اول، تکمیل شده بود اما افسوس که از بسیار علاقه مندانی که به این حوزه می شناختم، جز چندی نیافتم!
جلسه معارفه که سپری شد، با پیشنهاد مجریان برای حضور در جمع مدرسان بین الملل، مواجه شدم و علی رغم میل بیشتر به تلمذ مستقیم، از نیک حادثه، در لیست اساتید جای گرفته و با دو ارایه "میراث جنگ و صلح سردشت" و" کودکان مفقودی حلبچه و مسئولیت گمشده و مغفول ما"، افتخار هموندی در نقشی دگر نصیب بردم..
قبل تر، در یادداشتی مبنی بر دانش آموزی و دانشجویی از دانش آموزان و دانشجویان، اعتراف کرده بودم و اینبار نیز در پس تجربه آموختن روش و فنون و اخلاق تدریس از یادگیرندگان کلاسم، صلح را به فحوای واقعی از سایر اساتید؛
آنه کروک، رانا شینا، فیلیپ دِهیهِر، ووتر سیناو، ثریا عزیز پناه، لیلا کفاش زاده، مهناز آرین فرد، محمدرضاتقی پور و ویژه دکتر خاطری و جمع داوطلبان موزه صلح تهران و خاصه مونا بادامچی زاده، مدیر دوره و از مدیران اتحادیه جهانی موزه ها که هیچ ردی در مکتوبات از ایشان مشاهده نمی شد و جمع تسهیلگران مشارکت کننده برای اخذ مهارت های آموزش صلح به کودکان و نوجوانان آموختم که سپاس جمع سی و اند نفری از سراسر ایران و موزه های تهران، هند، بلژیک و آلمان واجب می نماید.
حقا که ارایه های هفته چهارم تسهیلگران، نشان داد که حق بر صلح زیستمندان ایران و جهان امروز، با وجود چنین جمع های داوطلب ترویج صلح، اینی نیست که تجربه کرده ایم..
صلح را مجدد باید از کودکی آموخت تا بلکه؛
"خاک جغرافیای زیست مشترک مان، درخشان رویاند و مرزها با مهربانی شاعران جوان فردا، در کاربست واژگان صلح، گشوده تر آغوش بگشایند" **
افشین علاء گفتنی:
"گرچه دنیای ما غصه دار است
در دلش، گرچه جز درد و غم نیست
....
...
باز می شود باغ را چو نارنج، در دل سرد پاییز خنداند..
باز می شود، زندگی کرد درجهانی که نامش زمین است"
تو مگو همه بجنگند و زصلح من چه آید
تو یکی نه ای، هزاری، چراغ خود برافروز
---
*کنشگر صلح و محیط زیست
** [این دو جمله، الهام از داستان همرسانی شده الناز مفتاحی در ارایه آخر]
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#ترویج_مهربانی
#گسترش_صلح
#موزه_صلح
#آموزش_تسهیلگران
@sopskf
تا تدریس میراث جنگ و صلح در محضر ملل
https://t.iss.one/Sopskf/7296
✍️رئوف آذری*
اوایل بهمن ماه، فراخوانی در سایت و شبکه های اجتماعی موزه صلح تهران با عنوان"آموزش صلح به تسهیلگران کودک و نوجوان"، قرار گرفت.
به محض مشاهده، به جمعی از علاقه مندان پیشنهاد کردم و خود نیز به جهت تجربه مشترک، رغبت وافر نشان دادم.
گرچه ظرفیت به جهت بدیع بودن موضوع و حضور اساتید بین الملل، در همان هفته های اول، تکمیل شده بود اما افسوس که از بسیار علاقه مندانی که به این حوزه می شناختم، جز چندی نیافتم!
جلسه معارفه که سپری شد، با پیشنهاد مجریان برای حضور در جمع مدرسان بین الملل، مواجه شدم و علی رغم میل بیشتر به تلمذ مستقیم، از نیک حادثه، در لیست اساتید جای گرفته و با دو ارایه "میراث جنگ و صلح سردشت" و" کودکان مفقودی حلبچه و مسئولیت گمشده و مغفول ما"، افتخار هموندی در نقشی دگر نصیب بردم..
قبل تر، در یادداشتی مبنی بر دانش آموزی و دانشجویی از دانش آموزان و دانشجویان، اعتراف کرده بودم و اینبار نیز در پس تجربه آموختن روش و فنون و اخلاق تدریس از یادگیرندگان کلاسم، صلح را به فحوای واقعی از سایر اساتید؛
آنه کروک، رانا شینا، فیلیپ دِهیهِر، ووتر سیناو، ثریا عزیز پناه، لیلا کفاش زاده، مهناز آرین فرد، محمدرضاتقی پور و ویژه دکتر خاطری و جمع داوطلبان موزه صلح تهران و خاصه مونا بادامچی زاده، مدیر دوره و از مدیران اتحادیه جهانی موزه ها که هیچ ردی در مکتوبات از ایشان مشاهده نمی شد و جمع تسهیلگران مشارکت کننده برای اخذ مهارت های آموزش صلح به کودکان و نوجوانان آموختم که سپاس جمع سی و اند نفری از سراسر ایران و موزه های تهران، هند، بلژیک و آلمان واجب می نماید.
حقا که ارایه های هفته چهارم تسهیلگران، نشان داد که حق بر صلح زیستمندان ایران و جهان امروز، با وجود چنین جمع های داوطلب ترویج صلح، اینی نیست که تجربه کرده ایم..
صلح را مجدد باید از کودکی آموخت تا بلکه؛
"خاک جغرافیای زیست مشترک مان، درخشان رویاند و مرزها با مهربانی شاعران جوان فردا، در کاربست واژگان صلح، گشوده تر آغوش بگشایند" **
افشین علاء گفتنی:
"گرچه دنیای ما غصه دار است
در دلش، گرچه جز درد و غم نیست
....
...
باز می شود باغ را چو نارنج، در دل سرد پاییز خنداند..
باز می شود، زندگی کرد درجهانی که نامش زمین است"
تو مگو همه بجنگند و زصلح من چه آید
تو یکی نه ای، هزاری، چراغ خود برافروز
---
*کنشگر صلح و محیط زیست
** [این دو جمله، الهام از داستان همرسانی شده الناز مفتاحی در ارایه آخر]
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#ترویج_مهربانی
#گسترش_صلح
#موزه_صلح
#آموزش_تسهیلگران
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک