Forwarded from اتچ بات
🗝کمپین مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 نمونه ۳۲۳ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #بهمن ۹۶
🌷بزرگ مهربانوی امدادگر🌷
نمی شناختمش!
برای اولین بار، #کاک_علی، معرفی اش کرد!
همان #علی که ۲۸ آبان ماه ۹۶ برای اول بار شناختمش!
بعد از زلزله کرمانشاه، سریع خود را به منطقه رساندم و پس از طی مسیرهای زلزله زده روانسر، جوانرود،ثلاث باباجانی، ازگله و دشت زهاب، به کوییک عزیز یا همان صیفوری رسیدیم و غروب هنگامی بر فرش حصیری خانواده بزرگ مهربان #حاج_محمد_احمدی فرود آمدیم و آنجابود که کاک علی را شناختیم و همان زمان نیز بود که متوجه شدیم همسر و تنها فرزند و دو عضو دیگر خانواده اش را از دست داده است ولی همچنان چون کوه ستبری، استوار نشان می داد و با روحیه و صدالبته امدادرسان...
با آن #علی شناختم #فاطمه را...
چنانش توصیف کرد که عزم جزم کردم، بیشتر بشناسمش...
هرچه جلوتر رفتم بیشتر در دل نفوذ کرد و هرقدر خدماتش و مجموعه اش را رصد کردم، بیشتر و بیشتر بر عظمت درونش پی بردم.
کسی بود که حجاب ذهن زدوده بود،
خود را از حصار زمان رهانیده،
مرزهای فرضی را شکسته،
و توسعه را از درون استارت زده بود!
به نیابت کمپین مهربانی های کوچک، عزم جزم کردیم تا زحمت طی مسافت غربی ترین نقطه ایران را تا مرکز و پایتخت بر خود تحمیل کنیم و او را در محل کارش زیارت کنیم.
روز و ساعت قرارمان تعیین شد و ما راه افتادیم و درست در موعد مقرر خیابان آفریقا،چهاراه جهان کودک را پشت سرگذاشتیم و به ساختمان چند طبقه ای رسیدیم که چند واحدش به نام #مهرآفرین، مزین شده بود!
به دفتر مهرآفرین که رسیدیم واحد سمت راست را اختیار کردیم و معرفی کردیم. بلافاصله به واحد روبه رویی رهنمون شدیم.
در که گشودیم از پشت پنجره تهران را زیرپای خود دیدیم.
به استقبال مان شتافت و پذیرایی درخوری داشت. از پروژه امداد گفتیم و رویه و نوع کمک ها و حجم شان نیز...
گاه در پاره ای موارد به ویژه در نوع کمک، اختلاف دیدگاهی داشتیم ولی هر چه بود او بزرگ بود و مهربان تر از آن چه ما تصور می کردیم و صدالبته در حین مهربانی، اقتداری از حجاب برون و غوغای درونش هویدا بود که اگر آن نداشت، این نداشت!
نهایت از عزم خود گفتیم و سابقه کمپین و اراده تجلیل مان و تندیس سپاسی که ویژه و به یمن تلاش های ایشان و مجموعه اش، تهیه شده بود.
تندیس تقدیم گردید و سپاس گفت و اراده مان را ستود اما هویدا بود که آنی نبود که به امروز قناعت ورزد!
هنگام خروج، کتابچه ای در دست مان نهاد که #دیروز و #امروز او را در خود داشت و با مطالعه ای گذرا، فهم می کردید که او کیست و چه کرده است و کجای این نقش آفرینی هاست...
آن:
🔘 کارشناس بهداشت محیط
🔘عضو شورای شهرتهران
🔘عضواتاق بازرگانی ایران(اولین زن تاریخ اتاق در ایران)
🔘بنیانگذار و مدیرعامل موسسه مهرآفرین
🔘مادر ۴ فرزند
🔘همسر شوهری اهل تجارت و کارآفرین
بزرگ مهربانوی امدادگر ما کسی نیست جز #فاطمه_دانشور
سپاس و هزاران سپاس شان باد که خود و مجموعه اش بیش از آنچه توقع داشتیم در "توسعه درون" و "عمران برون" مثمر ثمر عمل کرده اند:
🔘سرپرستی بیش از ۱۱ هزار کودک
🔘تقدیم ۸۰۰ دستگاه کانکس به کرمانشاه و ۲۰۰ کانکس به کوهبنان
🔘بیش از ۶ میلیارد وجه نقد
وبرگزاری چندها کارگاه و جشن و ...
که همان نیز سبب شده بود کوییکی ها باز به سفارش علی آقای داستان ما، با هنرنمایی #پورکند_عزیز، تمثال مبارک و خیری بخش شان را بر دیواره ای نقاشی کنند تا یادآوری کرده باشند تا چه اندازه تصویر مهربانی هایش بر اذهان مردمان مناطق زلزله، نقش بسته است...
هزاران سپاس و درودش باد آن بزرگ بانوی مهربان و آن مادر وارسته و مدیر شایسته...
مهربانو، #فاطمه_دانشور
و
سپاس همراهی و همدلی #امیرارسلان عزیز را...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#تندیس_سپاس
#بزرگ_سفیر_مهربانی
#فاطمه_دانشور
#خیریه_مهرآفرین
#توسعه_درون
#عمران_برون
----------گزارش مانده از قبل☝
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
🌷🖊 نمونه ۳۲۳ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #بهمن ۹۶
🌷بزرگ مهربانوی امدادگر🌷
نمی شناختمش!
برای اولین بار، #کاک_علی، معرفی اش کرد!
همان #علی که ۲۸ آبان ماه ۹۶ برای اول بار شناختمش!
بعد از زلزله کرمانشاه، سریع خود را به منطقه رساندم و پس از طی مسیرهای زلزله زده روانسر، جوانرود،ثلاث باباجانی، ازگله و دشت زهاب، به کوییک عزیز یا همان صیفوری رسیدیم و غروب هنگامی بر فرش حصیری خانواده بزرگ مهربان #حاج_محمد_احمدی فرود آمدیم و آنجابود که کاک علی را شناختیم و همان زمان نیز بود که متوجه شدیم همسر و تنها فرزند و دو عضو دیگر خانواده اش را از دست داده است ولی همچنان چون کوه ستبری، استوار نشان می داد و با روحیه و صدالبته امدادرسان...
با آن #علی شناختم #فاطمه را...
چنانش توصیف کرد که عزم جزم کردم، بیشتر بشناسمش...
هرچه جلوتر رفتم بیشتر در دل نفوذ کرد و هرقدر خدماتش و مجموعه اش را رصد کردم، بیشتر و بیشتر بر عظمت درونش پی بردم.
کسی بود که حجاب ذهن زدوده بود،
خود را از حصار زمان رهانیده،
مرزهای فرضی را شکسته،
و توسعه را از درون استارت زده بود!
به نیابت کمپین مهربانی های کوچک، عزم جزم کردیم تا زحمت طی مسافت غربی ترین نقطه ایران را تا مرکز و پایتخت بر خود تحمیل کنیم و او را در محل کارش زیارت کنیم.
روز و ساعت قرارمان تعیین شد و ما راه افتادیم و درست در موعد مقرر خیابان آفریقا،چهاراه جهان کودک را پشت سرگذاشتیم و به ساختمان چند طبقه ای رسیدیم که چند واحدش به نام #مهرآفرین، مزین شده بود!
به دفتر مهرآفرین که رسیدیم واحد سمت راست را اختیار کردیم و معرفی کردیم. بلافاصله به واحد روبه رویی رهنمون شدیم.
در که گشودیم از پشت پنجره تهران را زیرپای خود دیدیم.
به استقبال مان شتافت و پذیرایی درخوری داشت. از پروژه امداد گفتیم و رویه و نوع کمک ها و حجم شان نیز...
گاه در پاره ای موارد به ویژه در نوع کمک، اختلاف دیدگاهی داشتیم ولی هر چه بود او بزرگ بود و مهربان تر از آن چه ما تصور می کردیم و صدالبته در حین مهربانی، اقتداری از حجاب برون و غوغای درونش هویدا بود که اگر آن نداشت، این نداشت!
نهایت از عزم خود گفتیم و سابقه کمپین و اراده تجلیل مان و تندیس سپاسی که ویژه و به یمن تلاش های ایشان و مجموعه اش، تهیه شده بود.
تندیس تقدیم گردید و سپاس گفت و اراده مان را ستود اما هویدا بود که آنی نبود که به امروز قناعت ورزد!
هنگام خروج، کتابچه ای در دست مان نهاد که #دیروز و #امروز او را در خود داشت و با مطالعه ای گذرا، فهم می کردید که او کیست و چه کرده است و کجای این نقش آفرینی هاست...
آن:
🔘 کارشناس بهداشت محیط
🔘عضو شورای شهرتهران
🔘عضواتاق بازرگانی ایران(اولین زن تاریخ اتاق در ایران)
🔘بنیانگذار و مدیرعامل موسسه مهرآفرین
🔘مادر ۴ فرزند
🔘همسر شوهری اهل تجارت و کارآفرین
بزرگ مهربانوی امدادگر ما کسی نیست جز #فاطمه_دانشور
سپاس و هزاران سپاس شان باد که خود و مجموعه اش بیش از آنچه توقع داشتیم در "توسعه درون" و "عمران برون" مثمر ثمر عمل کرده اند:
🔘سرپرستی بیش از ۱۱ هزار کودک
🔘تقدیم ۸۰۰ دستگاه کانکس به کرمانشاه و ۲۰۰ کانکس به کوهبنان
🔘بیش از ۶ میلیارد وجه نقد
وبرگزاری چندها کارگاه و جشن و ...
که همان نیز سبب شده بود کوییکی ها باز به سفارش علی آقای داستان ما، با هنرنمایی #پورکند_عزیز، تمثال مبارک و خیری بخش شان را بر دیواره ای نقاشی کنند تا یادآوری کرده باشند تا چه اندازه تصویر مهربانی هایش بر اذهان مردمان مناطق زلزله، نقش بسته است...
هزاران سپاس و درودش باد آن بزرگ بانوی مهربان و آن مادر وارسته و مدیر شایسته...
مهربانو، #فاطمه_دانشور
و
سپاس همراهی و همدلی #امیرارسلان عزیز را...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#تندیس_سپاس
#بزرگ_سفیر_مهربانی
#فاطمه_دانشور
#خیریه_مهرآفرین
#توسعه_درون
#عمران_برون
----------گزارش مانده از قبل☝
بنیاد توسعه مهربانی های کوچک در شبکه های اجتماعی
تلگرام
@BTMehrbanihayekochek
اینستا
https://instagram.com/_u/btmehrbanihayekochek
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
ساداکو، دُرنای کاغذی و صلح
رئوف آذری*
احتمال دارد، بسیاری داستان زندگی #ساداکوی_ژاپنی، آن کودک بازمانده از پس حادثه بمباران اتمی هیروشیما را شنیده یا خوانده اید. او که در سال ۱۹۴۳ متولد شد و در سال ۱۹۴۵ مواد رادیواکتیو، به بیماری لوسمی مبتلایش ساخت و گلبول های سفید خونش روز به روز افزایش یافت تا در لابه لای دُرناهای کاغذی اش که قرار بود،ناجی اش باشند، جان سپرد...
(داستانش را می توانید در گوگل سرچ کنید یا مخلصش را اینجا در تلگرام حجم بخوانید👇
@haajm)
ساداکو رفت اما #درناهای_کاغذی او، تا #نیومکزیکو (محل ساخت تسلیحات هسته ای) بال زدند و کودکان آن سامان را چنان شوری بخشیدند که تا با ارایه نامه ای به شورای شهر
santa fe
خواستار تاسیس بنای یادبود ساداکو و درناهایش شوند و چنین نیز شد... داستان ساداکو را یادآوردیم تا گفته باشیم:
" اراده های انسانی، والایند و اگر شکل گیرند، تا نسل ها، پیشران خواهند بود"
اما باور هم داریم:
"که یکی چراغ روشن ز هزار مرده بهتر
که به است یک قد خوش ز هزار قامت کوژ"
چه خوبست این شعر مولانا شیخ جلال الدین را سرلوحه امور زندگی کنیم که #صلح و #زندگی_مسالمت_آمیز، تنها و تنها در پی اراده های #صلح_گستر و مهرزای تک تک شهروندان امروزی، تحقق خواهد یافت و ضروریست که از #امروز، برای فردای روشن مان، همتی کنیم... .👇
"اگر آتش است یارت تو برو در او همیسوز
به شب فراق سوزان تو چو شمع باش تا روز
تو مخالفت همیکش تو موافقت همیکن
چو لباس تو درانند تو لباس وصل میدوز
به موافقت بیابد تن و جان سماع جانی
ز رباب و دف و سرنا و ز مطربان درآموز
به میان بیست مطرب چو یکی زند مخالف
همه گم کننده ره را چو ستیزه شد قلاوز
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز
که یکی چراغ روشن ز هزار مرده بهتر
که به است یک قد خوش ز هزار قامت کوژ"
#مولانا
@sopskf
----
*فعال صلح و مهربانی
https://www.instagram.com/p/BrfGAGUFevH/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=irvdm51r03oc
رئوف آذری*
احتمال دارد، بسیاری داستان زندگی #ساداکوی_ژاپنی، آن کودک بازمانده از پس حادثه بمباران اتمی هیروشیما را شنیده یا خوانده اید. او که در سال ۱۹۴۳ متولد شد و در سال ۱۹۴۵ مواد رادیواکتیو، به بیماری لوسمی مبتلایش ساخت و گلبول های سفید خونش روز به روز افزایش یافت تا در لابه لای دُرناهای کاغذی اش که قرار بود،ناجی اش باشند، جان سپرد...
(داستانش را می توانید در گوگل سرچ کنید یا مخلصش را اینجا در تلگرام حجم بخوانید👇
@haajm)
ساداکو رفت اما #درناهای_کاغذی او، تا #نیومکزیکو (محل ساخت تسلیحات هسته ای) بال زدند و کودکان آن سامان را چنان شوری بخشیدند که تا با ارایه نامه ای به شورای شهر
santa fe
خواستار تاسیس بنای یادبود ساداکو و درناهایش شوند و چنین نیز شد... داستان ساداکو را یادآوردیم تا گفته باشیم:
" اراده های انسانی، والایند و اگر شکل گیرند، تا نسل ها، پیشران خواهند بود"
اما باور هم داریم:
"که یکی چراغ روشن ز هزار مرده بهتر
که به است یک قد خوش ز هزار قامت کوژ"
چه خوبست این شعر مولانا شیخ جلال الدین را سرلوحه امور زندگی کنیم که #صلح و #زندگی_مسالمت_آمیز، تنها و تنها در پی اراده های #صلح_گستر و مهرزای تک تک شهروندان امروزی، تحقق خواهد یافت و ضروریست که از #امروز، برای فردای روشن مان، همتی کنیم... .👇
"اگر آتش است یارت تو برو در او همیسوز
به شب فراق سوزان تو چو شمع باش تا روز
تو مخالفت همیکش تو موافقت همیکن
چو لباس تو درانند تو لباس وصل میدوز
به موافقت بیابد تن و جان سماع جانی
ز رباب و دف و سرنا و ز مطربان درآموز
به میان بیست مطرب چو یکی زند مخالف
همه گم کننده ره را چو ستیزه شد قلاوز
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز
که یکی چراغ روشن ز هزار مرده بهتر
که به است یک قد خوش ز هزار قامت کوژ"
#مولانا
@sopskf
----
*فعال صلح و مهربانی
https://www.instagram.com/p/BrfGAGUFevH/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=irvdm51r03oc
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
ساداکو، دُرنای کاغذی و صلح رئوف آذری* احتمال دارد، بسیاری داستان زندگی #ساداکوی_ژاپنی، آن کودک بازمانده از پس حادثه بمباران اتمی هیروشیما را شنیده یا خوانده اید. او که در سال ۱۹۴۳ متولد شد و در سال ۱۹۴۵ مواد رادیواکتیو، به بیماری لوسمی مبتلایش ساخت و گلبول…
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Photo
مصيبت نمايي ها در عصر جديد
✍🏻#رئوف_آذري*
#عصر_جديد را فقط اگر به يك دليل هم باشد، دوست دارم و علي رغم نقدهاي تندي كه گاه اصحاب رسانه و متخصصان ساير حوزه ها، متوجه اش مي كنند و شخصا" هم وارد كرده و منتقل نموده ام، دنبال مي كنم..
در دوره قبلي عصر جديد، دو برادر جوان كورد با اتكاء به صدا و با تركيب شيون و شور سرور، به مرحله اي راه يافتند كه ديده شوند اما در آن مرحله، با #گريه ها و تمنا و خواهش و خودمصيبت نمايي، در صدد جلب آراء داوران برآمدند ودر نهايت هم علي رغم توفيق نسبي، به مرحله دلخواه نرسيدند!
در اين فصل از عصر جديد نيز، #سجاد نامي از لرستان، با انتخاب سوژه روز #كولبري، همچون دو جوان قبلي، مصيبت نمايي كورد و كوردستاني ها را براي عبور از فيلتر داوران كه البته در اين دوره گشوده تر نشان مي دهند، اختيار كرده بود كه به لطف #سوژه، #مديريت_در_لحظه و #هوش_بازیگری اش، چهار رأی سفید داوران را به جیب زد اما باز به هنگام اعلام رأی داوران، احساساتش چون دو جوان قبلی، غلیان کرد و علی رغم مصیبت نمایی اش با سوژه کولبری، از مصیبت دگری نیز رونمایی کرد و آن:
• قربانی شدن عدالت
و
• عدم بهره مندی برابر از منابع و مواهب سرزمینی و فرصت های برابر دیده شدن بود!
چه بسیار منابع ومواهب که دستان شهروندان حاشیه ای در رسیدن به آنها کوتاه و چه استعدادها،پتانسیل ها و ظرفیت ها که در بی توجهی مسئولان، زایل گشته و در زیر خاکستر کم لطفی متولیان، مدفون می گردند!
نگارنده به شدت مخالف سوءاستفاده از ابژه ها و سوژه هاي لوث شده رسانه اي و مصيبت نمايي براي رسيدن به اهداف يا جلب توجه به شايستگي ها ست و بر اين باور است كه #كورد، #لُر، #بلوچ، #تركمن، #ترك ها و... بسياري از مواهب محيطي و فرهنگي و نيز استعداد و پتانسيل انساني دارند كه بيش از سوژه كردن مصيبت در رساندن به شايستگي شان مؤثراند اما به واقع تلاش هاي نوعي برخي شركت كنندگان عصرجديد، نشانگاني از وجود يك و چندها #توده_سرطاني_بروكراسي در سيستم مديريتي جغرافياي ملي مان دارد كه اگر از امواج رساي عصرجديد هم قابل فهم نباشند، حداقل با پاندمي #كرونا، بايد فهميده شوند و بلافاصله زير تيغ جراحان مديريتي و سياستي كشور، درمان شوند و گرنه، چرخيدن دروازه بروكراسي بر پاشنه آشيل گذشته، اين بار به جاي #گريه، نمود ديگري خواهد يافت كه #اشك_ريزان همدلي تماشاگران و اغماض داوران عصرجديد هم كارساز نخواهد بود!
#امروز را بايد فهميد و تحليل كرد و راهكار دگري در پيش گرفت...
#رسانه را اگر چون #ركن_چهارم هم نپذيريم، حداقل، نشانگانش را بايد به گاه فهم كنيم!
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#عصر_جدید
#سوژه
#کولبری
#مصیبت_نمایی
#نشانگان_بیماری_بروکراسی
#تحول_سیاستی
----
*فعال صلح و مهرباني، كنشگر سواد رسانه اي
🌹❤️🌹
@sopskf
------
✍🏻#رئوف_آذري*
#عصر_جديد را فقط اگر به يك دليل هم باشد، دوست دارم و علي رغم نقدهاي تندي كه گاه اصحاب رسانه و متخصصان ساير حوزه ها، متوجه اش مي كنند و شخصا" هم وارد كرده و منتقل نموده ام، دنبال مي كنم..
در دوره قبلي عصر جديد، دو برادر جوان كورد با اتكاء به صدا و با تركيب شيون و شور سرور، به مرحله اي راه يافتند كه ديده شوند اما در آن مرحله، با #گريه ها و تمنا و خواهش و خودمصيبت نمايي، در صدد جلب آراء داوران برآمدند ودر نهايت هم علي رغم توفيق نسبي، به مرحله دلخواه نرسيدند!
در اين فصل از عصر جديد نيز، #سجاد نامي از لرستان، با انتخاب سوژه روز #كولبري، همچون دو جوان قبلي، مصيبت نمايي كورد و كوردستاني ها را براي عبور از فيلتر داوران كه البته در اين دوره گشوده تر نشان مي دهند، اختيار كرده بود كه به لطف #سوژه، #مديريت_در_لحظه و #هوش_بازیگری اش، چهار رأی سفید داوران را به جیب زد اما باز به هنگام اعلام رأی داوران، احساساتش چون دو جوان قبلی، غلیان کرد و علی رغم مصیبت نمایی اش با سوژه کولبری، از مصیبت دگری نیز رونمایی کرد و آن:
• قربانی شدن عدالت
و
• عدم بهره مندی برابر از منابع و مواهب سرزمینی و فرصت های برابر دیده شدن بود!
چه بسیار منابع ومواهب که دستان شهروندان حاشیه ای در رسیدن به آنها کوتاه و چه استعدادها،پتانسیل ها و ظرفیت ها که در بی توجهی مسئولان، زایل گشته و در زیر خاکستر کم لطفی متولیان، مدفون می گردند!
نگارنده به شدت مخالف سوءاستفاده از ابژه ها و سوژه هاي لوث شده رسانه اي و مصيبت نمايي براي رسيدن به اهداف يا جلب توجه به شايستگي ها ست و بر اين باور است كه #كورد، #لُر، #بلوچ، #تركمن، #ترك ها و... بسياري از مواهب محيطي و فرهنگي و نيز استعداد و پتانسيل انساني دارند كه بيش از سوژه كردن مصيبت در رساندن به شايستگي شان مؤثراند اما به واقع تلاش هاي نوعي برخي شركت كنندگان عصرجديد، نشانگاني از وجود يك و چندها #توده_سرطاني_بروكراسي در سيستم مديريتي جغرافياي ملي مان دارد كه اگر از امواج رساي عصرجديد هم قابل فهم نباشند، حداقل با پاندمي #كرونا، بايد فهميده شوند و بلافاصله زير تيغ جراحان مديريتي و سياستي كشور، درمان شوند و گرنه، چرخيدن دروازه بروكراسي بر پاشنه آشيل گذشته، اين بار به جاي #گريه، نمود ديگري خواهد يافت كه #اشك_ريزان همدلي تماشاگران و اغماض داوران عصرجديد هم كارساز نخواهد بود!
#امروز را بايد فهميد و تحليل كرد و راهكار دگري در پيش گرفت...
#رسانه را اگر چون #ركن_چهارم هم نپذيريم، حداقل، نشانگانش را بايد به گاه فهم كنيم!
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#عصر_جدید
#سوژه
#کولبری
#مصیبت_نمایی
#نشانگان_بیماری_بروکراسی
#تحول_سیاستی
----
*فعال صلح و مهرباني، كنشگر سواد رسانه اي
🌹❤️🌹
@sopskf
------