Forwarded from عکس نگار
🌹کمپین مهربانی های کوچک🌹
#نمونه_۱۸۳
#رئوف_آذری، #ایده_پرداز_و_مدیر_کمپین_مهربانی
@Raoufazari
۱۰ #اسفند_ماه_۹۵
🌹اُسکارمهربانی🌹
هُنر،صدای رسایی است که در طول تاریخ همواره حامل پیام هایی خاص در مقاطعی ویژه بوده است!
بُرش و اثربخشی این صدا تاجایی پیش رفته که؛
#بتهوون را به فراخنای جهانشهر بزرگی بخشیده و به درازنای تاریخ بعد از خود زنده نگه داشته است!
کسانی چون؛
#فارابی، #تسیلوفسکی، #هرمان_هیسه، #میکل_آنژ، #داوینچی، #پیکاسو ، #استراوینسکی، # کمال_الملک، #آندره_گدار، #علی_اصغر_کوردستانی، #حسن_زیرک، #عباس_کمندی و ... به لطف هُنر و پیام حاصل از نوع هنرشان است که در هنوز در خاطرات انسان ها زنده اند!
#شجریان، #شهرام_ناظری، #مظهر_خالقی ، #کامکارها، و... نیز
، به لطف صدای رسانه هنر است که درحال پیمودن مسیر بزرگی و ماندگاری هستند!
اما بخشی از این هنر، #هنر_هفتم یا همان #سینما است که امروزه #پیام_ها را در #ردای_هنر، می پیچد و مخابره می کند!
اگر که #بهمن_قبادی نبود تا #مستی_اسب_ها را به تصویر بکشد، امروز شاید #درد_مرزنشینان کم تر هویدا بود!
اگر #جدایی_نادر از #سیمین نبود، شاید #نادرهای_روزگار، بر دیدن و شنیدن خود، همت نمی کردند!
و اگر #جانو_روژبیانی، #لقمان_خالدی، #مانو_خلیل، #پوران_درخشنده، #بهمن_زرینپور، #هشام_زمان، #ابراهیم_سعیدی_مهابادی، #هنر_سلیم، #قطبالدین_صادقی، #عطاالله_حیاتی، #بهروز_غریبپور، #فریبرز_کامکاری
، #محییالدین_زنگنه، #شهرام_مکری، #سیامک_یاسمی، #یوکسل_یاووز، #ییلماز_گونی ، #جمیل_رستمی و به ویژه #بهمن_قبادی نبود شاید امروز دنیا و #کن، کوردها را نمی شناخت و اگر #اصغر_فرهادی نبود، دنیا و اُسکار، ایرانی نمی شناخت!
و به جد اگر #اصغر_فرهادی نبود، امروز روح والای ایرانی و #فرهنگ_صلح_خواهی ایرانیان در پس پرده #دلواپسان_آشتی، که عنوان مسجدی هم بر این وزن، بر نمی تافتند، ناپیدا بود!
این پیام #اصغر_فرهادی، هنگام دریافت #جایزه_اسکار اول بود👇
"سلام به مردم خوب سرزمینم. ایرانیهای زیادی در سراسر جهان در حال تماشای این لحظهاند و تصور میکنم که خوشحالند. نه فقط به خاطر یک جایزه مهم، یک فیلم یا یک فیلمساز. آنها خوشحالاند چون در روزهایی که میان سیاستمداران حرف از جنگ، تهدید، و خشونت تبادل میشود، نام کشورشان ایران از دریچه باشکوه فرهنگ به زبان میآید. فرهنگی غنی و کهن که زیر غبار سیاست پنهان مانده است"
و اینک باز #اصغر_فرهادی #بزرگ_مهربان است که واژه ها را در زرورق #عشق_به_انسانیت پیچیده و در تبلور بزرگی دو #نخبه_ایرانی، #انوشه_انصاری و فیروز_نادری چنین #همدل_سُرایی سر داده است:👇
"افتخار بزرگیست که برای دومین بار این جایزه با ارزش را دریافت میکنم. از اعضای آکادمی، گروهم در ایران، تهیهکنندهام #الکساندر_مالهگی و پخشکنندگانم #کوهن_مدیا و #آمازون تشکر میکنم. همچنین سپاسگزارم از همبستگی دیگر کاندیداهای بهترین فیلم خارجی.
متأسفم که امشب در کنار شما نیستم، من به #احترام_مردم کشورم و شش کشور دیگر که با قانون غیرانسانی #منع_ورود_مهاجران مورد بیاحترامی واقع شدند به آمریکا نیامدم.
#تقسیمبندی_جهان به ما و دشمنان ما توسط #سیاستمداران_افراطی، باعث #ترس میشود، ترسی که توجیهیست دروغین برای #خشونتها و #جنگها. جنگهایی که مانع بزرگی بودهاند برای رسیدن به #دموکراسی و رعایت #حقوق_بشر در کشورهایی که مورد تهاجم واقع شدهاند.
#سینماگران میتوانند با چرخش دوربینهایشان به #مشترکات_انسانی، کلیشههایی که از ملیتها و ادیان مختلف ساخته شده است را بشکنند و زمینه #همدردی و به دنبال آن #همبستگی_مردمان_جهان را فراهم کنند. همدردی چیزیست که ما امروز بیشتر از هر زمان به آن نیازمندیم"
#اصغر_فرهادی با #فروشنده،# در #هشتاد_و_نهمین دوره مراسم اهدای #جوایز_اسکار، #دومین_جایزه اسکار را در رقابت با رقبای بخش فیلم های غیرانگلیسی زبان کسب کرد وبدون اینکه #آمریکا برود، دو #فضانورد_ایرانی را برای دریافت جایزه معرفی کرد تا پیام هایی چند برای ایرانی ها و جهانیان، داشته باشد:
اول:
#دموکراسی برخواسته از خواست مردمان است که می تواند، ملیت ها و قومیت ها را نه در مقابل هم، بلکه در کنار هم قرار دهد!
دوم:
#با استراتژی_مهربانی، #فتح_قلل_موفقیت، اثربخش تر و آسان تر است...
سوم:
با کاربست #استراتژی_اوج_گرفتن است که می توان در وادی #مهربانی، وارد شد و #آسیب های امروزی جهان را کاهش داد و حتی #درمان کرد...
چهارم:
می توان بی #قدرت_مقام و امکان حضور در پشت #تریبون، در عرصه جهانی اثرگذاشت و از #سیاسیون پیشی گرفت!
سپاس #مهربان_بزرگ، #هنرمندان_همگرا_الگوی_جهان را...
#اسکار_مهربانی
باجمع مهربانان، ماندگار شوید👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
#نمونه_۱۸۳
#رئوف_آذری، #ایده_پرداز_و_مدیر_کمپین_مهربانی
@Raoufazari
۱۰ #اسفند_ماه_۹۵
🌹اُسکارمهربانی🌹
هُنر،صدای رسایی است که در طول تاریخ همواره حامل پیام هایی خاص در مقاطعی ویژه بوده است!
بُرش و اثربخشی این صدا تاجایی پیش رفته که؛
#بتهوون را به فراخنای جهانشهر بزرگی بخشیده و به درازنای تاریخ بعد از خود زنده نگه داشته است!
کسانی چون؛
#فارابی، #تسیلوفسکی، #هرمان_هیسه، #میکل_آنژ، #داوینچی، #پیکاسو ، #استراوینسکی، # کمال_الملک، #آندره_گدار، #علی_اصغر_کوردستانی، #حسن_زیرک، #عباس_کمندی و ... به لطف هُنر و پیام حاصل از نوع هنرشان است که در هنوز در خاطرات انسان ها زنده اند!
#شجریان، #شهرام_ناظری، #مظهر_خالقی ، #کامکارها، و... نیز
، به لطف صدای رسانه هنر است که درحال پیمودن مسیر بزرگی و ماندگاری هستند!
اما بخشی از این هنر، #هنر_هفتم یا همان #سینما است که امروزه #پیام_ها را در #ردای_هنر، می پیچد و مخابره می کند!
اگر که #بهمن_قبادی نبود تا #مستی_اسب_ها را به تصویر بکشد، امروز شاید #درد_مرزنشینان کم تر هویدا بود!
اگر #جدایی_نادر از #سیمین نبود، شاید #نادرهای_روزگار، بر دیدن و شنیدن خود، همت نمی کردند!
و اگر #جانو_روژبیانی، #لقمان_خالدی، #مانو_خلیل، #پوران_درخشنده، #بهمن_زرینپور، #هشام_زمان، #ابراهیم_سعیدی_مهابادی، #هنر_سلیم، #قطبالدین_صادقی، #عطاالله_حیاتی، #بهروز_غریبپور، #فریبرز_کامکاری
، #محییالدین_زنگنه، #شهرام_مکری، #سیامک_یاسمی، #یوکسل_یاووز، #ییلماز_گونی ، #جمیل_رستمی و به ویژه #بهمن_قبادی نبود شاید امروز دنیا و #کن، کوردها را نمی شناخت و اگر #اصغر_فرهادی نبود، دنیا و اُسکار، ایرانی نمی شناخت!
و به جد اگر #اصغر_فرهادی نبود، امروز روح والای ایرانی و #فرهنگ_صلح_خواهی ایرانیان در پس پرده #دلواپسان_آشتی، که عنوان مسجدی هم بر این وزن، بر نمی تافتند، ناپیدا بود!
این پیام #اصغر_فرهادی، هنگام دریافت #جایزه_اسکار اول بود👇
"سلام به مردم خوب سرزمینم. ایرانیهای زیادی در سراسر جهان در حال تماشای این لحظهاند و تصور میکنم که خوشحالند. نه فقط به خاطر یک جایزه مهم، یک فیلم یا یک فیلمساز. آنها خوشحالاند چون در روزهایی که میان سیاستمداران حرف از جنگ، تهدید، و خشونت تبادل میشود، نام کشورشان ایران از دریچه باشکوه فرهنگ به زبان میآید. فرهنگی غنی و کهن که زیر غبار سیاست پنهان مانده است"
و اینک باز #اصغر_فرهادی #بزرگ_مهربان است که واژه ها را در زرورق #عشق_به_انسانیت پیچیده و در تبلور بزرگی دو #نخبه_ایرانی، #انوشه_انصاری و فیروز_نادری چنین #همدل_سُرایی سر داده است:👇
"افتخار بزرگیست که برای دومین بار این جایزه با ارزش را دریافت میکنم. از اعضای آکادمی، گروهم در ایران، تهیهکنندهام #الکساندر_مالهگی و پخشکنندگانم #کوهن_مدیا و #آمازون تشکر میکنم. همچنین سپاسگزارم از همبستگی دیگر کاندیداهای بهترین فیلم خارجی.
متأسفم که امشب در کنار شما نیستم، من به #احترام_مردم کشورم و شش کشور دیگر که با قانون غیرانسانی #منع_ورود_مهاجران مورد بیاحترامی واقع شدند به آمریکا نیامدم.
#تقسیمبندی_جهان به ما و دشمنان ما توسط #سیاستمداران_افراطی، باعث #ترس میشود، ترسی که توجیهیست دروغین برای #خشونتها و #جنگها. جنگهایی که مانع بزرگی بودهاند برای رسیدن به #دموکراسی و رعایت #حقوق_بشر در کشورهایی که مورد تهاجم واقع شدهاند.
#سینماگران میتوانند با چرخش دوربینهایشان به #مشترکات_انسانی، کلیشههایی که از ملیتها و ادیان مختلف ساخته شده است را بشکنند و زمینه #همدردی و به دنبال آن #همبستگی_مردمان_جهان را فراهم کنند. همدردی چیزیست که ما امروز بیشتر از هر زمان به آن نیازمندیم"
#اصغر_فرهادی با #فروشنده،# در #هشتاد_و_نهمین دوره مراسم اهدای #جوایز_اسکار، #دومین_جایزه اسکار را در رقابت با رقبای بخش فیلم های غیرانگلیسی زبان کسب کرد وبدون اینکه #آمریکا برود، دو #فضانورد_ایرانی را برای دریافت جایزه معرفی کرد تا پیام هایی چند برای ایرانی ها و جهانیان، داشته باشد:
اول:
#دموکراسی برخواسته از خواست مردمان است که می تواند، ملیت ها و قومیت ها را نه در مقابل هم، بلکه در کنار هم قرار دهد!
دوم:
#با استراتژی_مهربانی، #فتح_قلل_موفقیت، اثربخش تر و آسان تر است...
سوم:
با کاربست #استراتژی_اوج_گرفتن است که می توان در وادی #مهربانی، وارد شد و #آسیب های امروزی جهان را کاهش داد و حتی #درمان کرد...
چهارم:
می توان بی #قدرت_مقام و امکان حضور در پشت #تریبون، در عرصه جهانی اثرگذاشت و از #سیاسیون پیشی گرفت!
سپاس #مهربان_بزرگ، #هنرمندان_همگرا_الگوی_جهان را...
#اسکار_مهربانی
باجمع مهربانان، ماندگار شوید👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
Forwarded from عکس نگار
ما را چه شده است که #سپاس نیز بر نمی تابیم!
عزیزی تعریف می کرد که:
"با همسرم مشکل داشتم و از این وضعیت خسته و دلزده شده بودم!
ناچار پیش مشاور رفتم و مشکل را در میان گذاشتم.
بعد از کلی گوش سپردن، بلاخره مشاور به حرف آمد و چند راهکار ارایه داد!
خواستم از اولی شروع کنم. شاخه گلی خریدم و آیفون منزل را به صدا درآوردم!
خدا روز بد نیاورد که آورد و خانم با دیدن شاخه گل تزئینی از طریق دوربین آیفون، زد زیر گریه و داد و فریاد راه انداخت!😭
سریع رفتم داخل و هاج و واج پرسیدم چی شده؟!
گفت: نامرد اینقدر پر رو شده اید که دسته گل نامزدی همسر دوم را هم به منزل من می آورید؟!"
بنده خدا ادامه داد:
"دیگر چیزی نمانده بود، دق کنم!
ناچار در اتاقم را محکم بستم و تا ساعاتی بیرون نیامدم.
پس از کلنجار رفتن بسیار با خود، بلاخره بیرون آمدم و سر صحبت باز کردم و گفتم خانم باور کنید این شاخه گل را برای شما گرفته ام و کس دیگری در بین نیست!
این بار که کمی سبک شده بود، چنین گفت:
حالا بگو چی شده که اینقدر لوس شده ای؟!
شما آنقدر پیر شده ای که این لوس بازی ها به شما نیامده است!
دیگر قوز بالاقوز شده بود و ناچار به ترک خانه شدم و شب را نزد دوستی خوابیدم!
فردا سراغ مشاورم رفتم و هرچه عقده داشتم، سر ایشان خالی کردم"😂
آن عزیز ادامه داد:
"الان که به رفتار خود با مشاور فکر می کنم چنان احساس خجالت می کنم که نمی دانم چه کار کنم!
آمده ام راهکاری پیش پایم نهید تا از این مصیبت ناخواسته خارج شوم"
هاج و واج مانده بودم چه راهکاری به آن عزیز پیشنهاد دهم که خیالم پر زد و به دنیای خود لینک خوردم!
...
زمانی که مسئولیت دانشگاه را داشتم، آن قدر از عدم انجام وظایف ذاتی برخی مسئولان ادارات شهرستان، رنجیده خاطر بودم که اگر عزیز مسئولی به وظایف ذاتی اداری اش عمل می کرد، با لوحی،هدیه ای یا ذکر خیری در لابه لای سخنانم در شورای اداری یا سخنرانی های موردی تمجیدش می کردم!
این وضعیت چنان بر بعضی ها عجیب آمده بود و شاید سنگین، که لقب " مامه تشکر"-عمو تشکر- را داده بودند!
علی رغم لطف آن عده، وقتی به دستاوردهای اجتماعی آن روحیه نظر می انداختم، برای درمان بسیاری از دردهای امروز جامعه به ویژه #درد_منیت، مفید یافتم.
به همین جهت در تداوم آن رویه، و در بحبوحه خبرپراکنی های ناخوشایند رسانه ها از رفتار داعش و داعش مسلکان تاریخ و نیز در برهه گشودگی سخاوتمندانه میلیون ها زبان نقد،گله و گاز در جهانشهر، چند سال قبل ایده #کمپین_مهربانی_های_کوچک به ذهنم خطور کرد وسال۹۳ اجرایی اش کردم.
امروزه به لطف حدود ۵۰۰ نفر #گزارشگر_مهربانی، و در جهت مخالف رسانه ها و حتی محافل خصوصی و عمومی شهروندان که همواره زبان گله شان و چشمان عیب جویی شان مترصد شکار لحظه هاست، هر گوشه این کشور #مهربانی درخور توجهی از #شهروندی مشاهده شود، گزارش می شود و سعی می کنم با پیام یا تماس یا لوحی سپاس گویم مهربانان را...
اما باز گاه به گاه، مستقیم و غیر مستقیم می شنوم که از سر لطف یا حسادت، برخی آشناها، خرده می گیرند که؛
" این لوس بازی ها چیست، فلانی در می آورد؟!
اصلا" خودش را کی فرض کرده، از دیگران تجلیل می کند؟!
همه اش برای پرکردن خلأ شخصیتی است!
می خواهد با تجلیل از شخصیت ها، بگوید من هم کسی هستم!
اصلا" دارد از کمپین و اعضای کمپین سوء استفاده می کند و..."
در این افکار غوطه ور بودم که صدای درب اتاق مشاوره محکم به صدا درآمد!
تازه فهمیدم که آن عزیز مراجع بوده که این بار راهکارنگرفته، ترک جلسه مشاوره کرده است!😂
و اینجا بود که خود ماندم و این رفتار #سپاس_ستیز برخی ها و #اصرار_موجه یا #ابرام_ناموجه من!!!!
دوست عزیز مهربان #فعال_مدنی، #کنشگر_زیست_محیطی، #فرهیخته_دانشگاهی و #شهروند_مسئولیت_پذیر و #مسئول_مسئولیت_شناس، نظر شما چیست؟!
لطفا" نظر و پیشنهاد خود را با
ID:
@Raoufazari
ارسال فرمایید.
---------
در ضمن در راستای باور به شفافیت و مهارت شهامت #خود_بودن در صحن علنی گروه #کمپین_مهربانی_های_کوچک، با آدرس ذیل، نظرات با مشخصات کامل(نام و نام خانوادگی،شهر و مسئولیت فعلی)، پذیرفته خواهد شد و صدالبته اهتمام به پاسخ موجب امتنان خواهد بود.
لینک گروه کمپین👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
عزیزی تعریف می کرد که:
"با همسرم مشکل داشتم و از این وضعیت خسته و دلزده شده بودم!
ناچار پیش مشاور رفتم و مشکل را در میان گذاشتم.
بعد از کلی گوش سپردن، بلاخره مشاور به حرف آمد و چند راهکار ارایه داد!
خواستم از اولی شروع کنم. شاخه گلی خریدم و آیفون منزل را به صدا درآوردم!
خدا روز بد نیاورد که آورد و خانم با دیدن شاخه گل تزئینی از طریق دوربین آیفون، زد زیر گریه و داد و فریاد راه انداخت!😭
سریع رفتم داخل و هاج و واج پرسیدم چی شده؟!
گفت: نامرد اینقدر پر رو شده اید که دسته گل نامزدی همسر دوم را هم به منزل من می آورید؟!"
بنده خدا ادامه داد:
"دیگر چیزی نمانده بود، دق کنم!
ناچار در اتاقم را محکم بستم و تا ساعاتی بیرون نیامدم.
پس از کلنجار رفتن بسیار با خود، بلاخره بیرون آمدم و سر صحبت باز کردم و گفتم خانم باور کنید این شاخه گل را برای شما گرفته ام و کس دیگری در بین نیست!
این بار که کمی سبک شده بود، چنین گفت:
حالا بگو چی شده که اینقدر لوس شده ای؟!
شما آنقدر پیر شده ای که این لوس بازی ها به شما نیامده است!
دیگر قوز بالاقوز شده بود و ناچار به ترک خانه شدم و شب را نزد دوستی خوابیدم!
فردا سراغ مشاورم رفتم و هرچه عقده داشتم، سر ایشان خالی کردم"😂
آن عزیز ادامه داد:
"الان که به رفتار خود با مشاور فکر می کنم چنان احساس خجالت می کنم که نمی دانم چه کار کنم!
آمده ام راهکاری پیش پایم نهید تا از این مصیبت ناخواسته خارج شوم"
هاج و واج مانده بودم چه راهکاری به آن عزیز پیشنهاد دهم که خیالم پر زد و به دنیای خود لینک خوردم!
...
زمانی که مسئولیت دانشگاه را داشتم، آن قدر از عدم انجام وظایف ذاتی برخی مسئولان ادارات شهرستان، رنجیده خاطر بودم که اگر عزیز مسئولی به وظایف ذاتی اداری اش عمل می کرد، با لوحی،هدیه ای یا ذکر خیری در لابه لای سخنانم در شورای اداری یا سخنرانی های موردی تمجیدش می کردم!
این وضعیت چنان بر بعضی ها عجیب آمده بود و شاید سنگین، که لقب " مامه تشکر"-عمو تشکر- را داده بودند!
علی رغم لطف آن عده، وقتی به دستاوردهای اجتماعی آن روحیه نظر می انداختم، برای درمان بسیاری از دردهای امروز جامعه به ویژه #درد_منیت، مفید یافتم.
به همین جهت در تداوم آن رویه، و در بحبوحه خبرپراکنی های ناخوشایند رسانه ها از رفتار داعش و داعش مسلکان تاریخ و نیز در برهه گشودگی سخاوتمندانه میلیون ها زبان نقد،گله و گاز در جهانشهر، چند سال قبل ایده #کمپین_مهربانی_های_کوچک به ذهنم خطور کرد وسال۹۳ اجرایی اش کردم.
امروزه به لطف حدود ۵۰۰ نفر #گزارشگر_مهربانی، و در جهت مخالف رسانه ها و حتی محافل خصوصی و عمومی شهروندان که همواره زبان گله شان و چشمان عیب جویی شان مترصد شکار لحظه هاست، هر گوشه این کشور #مهربانی درخور توجهی از #شهروندی مشاهده شود، گزارش می شود و سعی می کنم با پیام یا تماس یا لوحی سپاس گویم مهربانان را...
اما باز گاه به گاه، مستقیم و غیر مستقیم می شنوم که از سر لطف یا حسادت، برخی آشناها، خرده می گیرند که؛
" این لوس بازی ها چیست، فلانی در می آورد؟!
اصلا" خودش را کی فرض کرده، از دیگران تجلیل می کند؟!
همه اش برای پرکردن خلأ شخصیتی است!
می خواهد با تجلیل از شخصیت ها، بگوید من هم کسی هستم!
اصلا" دارد از کمپین و اعضای کمپین سوء استفاده می کند و..."
در این افکار غوطه ور بودم که صدای درب اتاق مشاوره محکم به صدا درآمد!
تازه فهمیدم که آن عزیز مراجع بوده که این بار راهکارنگرفته، ترک جلسه مشاوره کرده است!😂
و اینجا بود که خود ماندم و این رفتار #سپاس_ستیز برخی ها و #اصرار_موجه یا #ابرام_ناموجه من!!!!
دوست عزیز مهربان #فعال_مدنی، #کنشگر_زیست_محیطی، #فرهیخته_دانشگاهی و #شهروند_مسئولیت_پذیر و #مسئول_مسئولیت_شناس، نظر شما چیست؟!
لطفا" نظر و پیشنهاد خود را با
ID:
@Raoufazari
ارسال فرمایید.
---------
در ضمن در راستای باور به شفافیت و مهارت شهامت #خود_بودن در صحن علنی گروه #کمپین_مهربانی_های_کوچک، با آدرس ذیل، نظرات با مشخصات کامل(نام و نام خانوادگی،شهر و مسئولیت فعلی)، پذیرفته خواهد شد و صدالبته اهتمام به پاسخ موجب امتنان خواهد بود.
لینک گروه کمپین👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
Forwarded from اتچ بات
#کپسول_مهربانی(۱)🌷
#اگزوپری، خالق #شاهزاده_کوچولو، با یک لبخند از #اعدام، نجات پیدا کرد!
امروز جهان ما بیش از هر دارویی، نیازمند #قرص_لبخند است!
باید که به گذر روزگار #لبخند زد...
#لبخند، به شعاع نفوذ خود، انرژی می بخشد و تحول می آفریند.
در جهانشهری که بسیاری از مردمان آن از #درد_افسردگی، رنج می برند، این #بزرگ_مهربانان هستند که با #لبخند_مهربانی شان، همواره شور و نشاط خاصی به پیرامون خود می بخشند.
حتی یک لبخند کوچک و کوتاه خود را دست کم نگیریم که شاید همان یک کم و کوچک ما، بسیار درد و رنج و غم دیگران را زایل کند و با اعطای #کپسول_مهربانی، #شعله_امید در دل کسان بسیار زنده شد ...
#باهم_باشیم
#مهربان_باشیم
#مفید_باشیم...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#قرص_خنده
#کپسول_مهربانی
#شعله_امید
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)
@kindness_challenge
#اگزوپری، خالق #شاهزاده_کوچولو، با یک لبخند از #اعدام، نجات پیدا کرد!
امروز جهان ما بیش از هر دارویی، نیازمند #قرص_لبخند است!
باید که به گذر روزگار #لبخند زد...
#لبخند، به شعاع نفوذ خود، انرژی می بخشد و تحول می آفریند.
در جهانشهری که بسیاری از مردمان آن از #درد_افسردگی، رنج می برند، این #بزرگ_مهربانان هستند که با #لبخند_مهربانی شان، همواره شور و نشاط خاصی به پیرامون خود می بخشند.
حتی یک لبخند کوچک و کوتاه خود را دست کم نگیریم که شاید همان یک کم و کوچک ما، بسیار درد و رنج و غم دیگران را زایل کند و با اعطای #کپسول_مهربانی، #شعله_امید در دل کسان بسیار زنده شد ...
#باهم_باشیم
#مهربان_باشیم
#مفید_باشیم...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#قرص_خنده
#کپسول_مهربانی
#شعله_امید
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)
@kindness_challenge
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#کپسول_مهربانی(۱)🌷
#اگزوپری، خالق #شاهزاده_کوچولو، با یک لبخند از #اعدام، نجات پیدا کرد!
امروز جهان ما بیش از هر دارویی، نیازمند #قرص_لبخند است!
باید که به گذر روزگار #لبخند زد...
#لبخند، به شعاع نفوذ خود، انرژی می بخشد و تحول می آفریند.
در جهانشهری که بسیاری از مردمان آن از #درد_افسردگی، رنج می برند، این #بزرگ_مهربانان هستند که با #لبخند_مهربانی شان، همواره شور و نشاط خاصی به پیرامون خود می بخشند.
حتی یک لبخند کوچک و کوتاه خود را دست کم نگیریم که شاید همان یک کم و کوچک ما، بسیار درد و رنج و غم دیگران را زایل کند و با اعطای #کپسول_مهربانی، #شعله_امید در دل کسان بسیار زنده شد ...
#باهم_باشیم
#مهربان_باشیم
#مفید_باشیم...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#قرص_خنده
#کپسول_مهربانی
#شعله_امید
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)
@kindness_challenge
#اگزوپری، خالق #شاهزاده_کوچولو، با یک لبخند از #اعدام، نجات پیدا کرد!
امروز جهان ما بیش از هر دارویی، نیازمند #قرص_لبخند است!
باید که به گذر روزگار #لبخند زد...
#لبخند، به شعاع نفوذ خود، انرژی می بخشد و تحول می آفریند.
در جهانشهری که بسیاری از مردمان آن از #درد_افسردگی، رنج می برند، این #بزرگ_مهربانان هستند که با #لبخند_مهربانی شان، همواره شور و نشاط خاصی به پیرامون خود می بخشند.
حتی یک لبخند کوچک و کوتاه خود را دست کم نگیریم که شاید همان یک کم و کوچک ما، بسیار درد و رنج و غم دیگران را زایل کند و با اعطای #کپسول_مهربانی، #شعله_امید در دل کسان بسیار زنده شد ...
#باهم_باشیم
#مهربان_باشیم
#مفید_باشیم...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#قرص_خنده
#کپسول_مهربانی
#شعله_امید
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)
@kindness_challenge
Telegram
attach 📎
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Photo
نسخه پیچی های کمپین مهربانی های کوچک با قرص های مهربانی (۳)
نگاشته: رئوف آذری
تاریخ: #بیست_و_پنجم_مهرماه_۹۶
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷قرص تأمل🌷
گاهی وقت ها، شرایط و فضای محیطی و ذهنی چنان در هم گره می خورند و وهم آلود می شوند که چشم ها را یارای دیدن نیست که نیست!
روزگار، آزمون هایی پیش روی انسان می گذارد که تحملش بسیار سخت و طاقت فرساست!
در این شرایط، بزرگ ترین مهربانی با خود و دیگران اینست که؛
کمی و حداقل کمی درنگ کنی، به خود بر گردی، درخود فرو روی و عمیقا" بیندیشی و تأمل کنی ...
تأمل کردن، مدارا کردن با خود است و همزمان اندیشیدن به آنچه باید باشیم...
قطعا" در شرایط #درد_بحران، #قرص_تأمل، یکی از برترین داروهایی است که می تواند تسکین بخشد و شفای عاجل که نه، ولی مطمئن عنایت کند...
پیشنهاد اینست که در کیف ذهنی خود، همواره #قرص_تأمل، همراه داشته باشیم تا در شرایط اضطرار، به گاه، به اندازه و اثربخش از آن بهره گیریم...
امروز، بیش از هر زمان دیگری، نیاز انسان به #قرص_تأمل، احساس می شود تا شاید کمی و حداقل کمی از فضای وهم آلود و #نا_مهربان محیطی کاسته شود...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#قرص_تأمل🌷
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)
@kindness_challenge
اینستا👇
https://instagram.com/_u/raoufazari53
فعال #صلح و #مهربانی
نگاشته: رئوف آذری
تاریخ: #بیست_و_پنجم_مهرماه_۹۶
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷قرص تأمل🌷
گاهی وقت ها، شرایط و فضای محیطی و ذهنی چنان در هم گره می خورند و وهم آلود می شوند که چشم ها را یارای دیدن نیست که نیست!
روزگار، آزمون هایی پیش روی انسان می گذارد که تحملش بسیار سخت و طاقت فرساست!
در این شرایط، بزرگ ترین مهربانی با خود و دیگران اینست که؛
کمی و حداقل کمی درنگ کنی، به خود بر گردی، درخود فرو روی و عمیقا" بیندیشی و تأمل کنی ...
تأمل کردن، مدارا کردن با خود است و همزمان اندیشیدن به آنچه باید باشیم...
قطعا" در شرایط #درد_بحران، #قرص_تأمل، یکی از برترین داروهایی است که می تواند تسکین بخشد و شفای عاجل که نه، ولی مطمئن عنایت کند...
پیشنهاد اینست که در کیف ذهنی خود، همواره #قرص_تأمل، همراه داشته باشیم تا در شرایط اضطرار، به گاه، به اندازه و اثربخش از آن بهره گیریم...
امروز، بیش از هر زمان دیگری، نیاز انسان به #قرص_تأمل، احساس می شود تا شاید کمی و حداقل کمی از فضای وهم آلود و #نا_مهربان محیطی کاسته شود...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#قرص_تأمل🌷
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)
@kindness_challenge
اینستا👇
https://instagram.com/_u/raoufazari53
فعال #صلح و #مهربانی
بوسه دل با سیلی اُسامه
رئوف آذری*
یک شنبه ای پیام اینستاگرامی #مهربانو_مینا واصل می شود!
دل می جوشد و سنسور احساس، اراده را خبر می کند و مغز، تصمیمی می گیرد و #اولین_پرواز، حامل #قهرمان داستان مهربانی ما می شود... روز چهارشنبه #مهربان_دکتر عزیز ما در روستاهای #ذکری و #گل_نی است و دستان مهربانش، #معجون_عشق، بر صورت بچه های مدرسه می مالد... #اسامه، یکی از کودکان معصوم روستا بود که صورتش بد جوری پوست اندازی کرده بود به نحوی که در گونه سمت چپش، زخمی ایجاد شده بود...
مالیدن کرم با دستان پرمهر دکتر همان و عودکردن درد زخم همان و جمع شدن تمام درد در دستان اسامه همان...
اسامه از شدت درد، دستش را سیلی می کند و بالا می آورد تا بر صورت دکتر بکوبد!
مهربان دکتر ما، صورت پیش می آورد تا چون تلُمبه ای، #درد_متراکم_اسامه را تخلیه کند اما دست سیلی شده اسامه در هوا قفل می شود و لبانش غنچه می گردد و گریان در آغوش دکتر می خلد... #عشق را اگر بخواهیم معنا کنیم فاصله ای می شود ما بین #پیام_مهربانو_مینا_کامران و #سیلی_اسامه و #صورت_دکتر_ناصر_عمادی عزیز❤🌷 یا به تعبیری می توان گفت، معنای #عشق چیزی نیست جز:
#بوسه_دل
با
#سیلی_اسامه
از مسیر
#صورت
تا
#دل...
------
#عشق_بورزیم،❤🌷
#دوست_بداریم❤🌷
---------------------------------------
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#هشت_بهشت
#بهشت_مهربانی
#مینا_کامران
#پیام_اینستاگرامی
#دکتر_ناصر_عمادی
#کرم_تیمارزدا
#معجون_عشق
#زخم_صورت
#سیلی_مهربانی
#آغوش_عشق
@sopskf
🔘باتشکر از مهربانو خانم دکتر ناظریان
-----------
*فعال صلح و مهربانی
دبیر کارگروه سواد رسانه و مسئولیت اجتماعی انجمن سواد رسانه ای ایران
🌷❤🌷
https://www.instagram.com/p/Bqepq_BFnBx/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=2ykh517j1iqf
رئوف آذری*
یک شنبه ای پیام اینستاگرامی #مهربانو_مینا واصل می شود!
دل می جوشد و سنسور احساس، اراده را خبر می کند و مغز، تصمیمی می گیرد و #اولین_پرواز، حامل #قهرمان داستان مهربانی ما می شود... روز چهارشنبه #مهربان_دکتر عزیز ما در روستاهای #ذکری و #گل_نی است و دستان مهربانش، #معجون_عشق، بر صورت بچه های مدرسه می مالد... #اسامه، یکی از کودکان معصوم روستا بود که صورتش بد جوری پوست اندازی کرده بود به نحوی که در گونه سمت چپش، زخمی ایجاد شده بود...
مالیدن کرم با دستان پرمهر دکتر همان و عودکردن درد زخم همان و جمع شدن تمام درد در دستان اسامه همان...
اسامه از شدت درد، دستش را سیلی می کند و بالا می آورد تا بر صورت دکتر بکوبد!
مهربان دکتر ما، صورت پیش می آورد تا چون تلُمبه ای، #درد_متراکم_اسامه را تخلیه کند اما دست سیلی شده اسامه در هوا قفل می شود و لبانش غنچه می گردد و گریان در آغوش دکتر می خلد... #عشق را اگر بخواهیم معنا کنیم فاصله ای می شود ما بین #پیام_مهربانو_مینا_کامران و #سیلی_اسامه و #صورت_دکتر_ناصر_عمادی عزیز❤🌷 یا به تعبیری می توان گفت، معنای #عشق چیزی نیست جز:
#بوسه_دل
با
#سیلی_اسامه
از مسیر
#صورت
تا
#دل...
------
#عشق_بورزیم،❤🌷
#دوست_بداریم❤🌷
---------------------------------------
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#هشت_بهشت
#بهشت_مهربانی
#مینا_کامران
#پیام_اینستاگرامی
#دکتر_ناصر_عمادی
#کرم_تیمارزدا
#معجون_عشق
#زخم_صورت
#سیلی_مهربانی
#آغوش_عشق
@sopskf
🔘باتشکر از مهربانو خانم دکتر ناظریان
-----------
*فعال صلح و مهربانی
دبیر کارگروه سواد رسانه و مسئولیت اجتماعی انجمن سواد رسانه ای ایران
🌷❤🌷
https://www.instagram.com/p/Bqepq_BFnBx/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=2ykh517j1iqf
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
بوسه دل با سیلی اُسامه رئوف آذری* یک شنبه ای پیام اینستاگرامی #مهربانو_مینا واصل می شود! دل می جوشد و سنسور احساس، اراده را خبر می کند و مغز، تصمیمی می گیرد و #اولین_پرواز، حامل #قهرمان داستان مهربانی ما می شود... روز چهارشنبه #مهربان_دکتر عزیز ما در روستاهای…
قشون جنگ و یاران صلح!
*رئوف آذری
@Raoufazari
------
زمانی که هیتلر در سال ۱۹۳۵ و در جایگاه ویژه سخنرانی اش در نورنبرگ آلمان، می ایستاد، هزاران و ده ها هزار نفر، چون درختان #مانچینیل، پشت سرهم زنجیر می شدند و ساعات ها، سراپا می ایستادند تا #عقده_گشایی های جناب قاتل را با گوش جان برگیرند و آویزه عمل خود گردانند و ساعات بعد، با فریاد #های_هیتلری شان، #سیب_مرگ را بر ارابه های کاسبی روزگارشان به فروش بگذارند و چه ناقوس های بسیاری که مرگ را حتی جوانمرگ به صدا درآوردند و تعفن بداندیشی و بدعملی و بدسرانجامی شان، دنیا را نامبارک در برگرفت و چندها میلیون نفر، را در چاه بدکرداری شان،گرفتار کردند و چه قشون تابع و جان برکف و کف در اقیانوس زندگی نشان دادند... امروز اما اگر از همان تریبون، بالا رویم و #زنگ_ئاشتی را بنوازیم و #درد_جنگ را بالا آوریم، گمان می برید چند نفر #زیتون در دست و #بلوط بر سر، تسبیح شوند و عشق، امید ر ا دعا کنند و #صلح بر بال کبوتران نسل فردا، ثمر دهند؟! #صلح_بورزیم
#دوست_بداریم... نظرتان، اهمیت بسیار دارد🌷❤ 🌷❤🌷 #بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#تبلیغ_هیتلری
#قشون_جنگ
#ندای_صلح
#یاران_ عشق
@sopskf
------------
*فعال صلح و مهربانی، دبیرکارگروه سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی انجمن سواد رسانه ای ایران
**نقل تصویر از پیج تلگرامی دکتر احسان محمدی عزیز🌷
-----
https://www.instagram.com/p/BqxBIQglDs8/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=5zq5s0pp8asq
*رئوف آذری
@Raoufazari
------
زمانی که هیتلر در سال ۱۹۳۵ و در جایگاه ویژه سخنرانی اش در نورنبرگ آلمان، می ایستاد، هزاران و ده ها هزار نفر، چون درختان #مانچینیل، پشت سرهم زنجیر می شدند و ساعات ها، سراپا می ایستادند تا #عقده_گشایی های جناب قاتل را با گوش جان برگیرند و آویزه عمل خود گردانند و ساعات بعد، با فریاد #های_هیتلری شان، #سیب_مرگ را بر ارابه های کاسبی روزگارشان به فروش بگذارند و چه ناقوس های بسیاری که مرگ را حتی جوانمرگ به صدا درآوردند و تعفن بداندیشی و بدعملی و بدسرانجامی شان، دنیا را نامبارک در برگرفت و چندها میلیون نفر، را در چاه بدکرداری شان،گرفتار کردند و چه قشون تابع و جان برکف و کف در اقیانوس زندگی نشان دادند... امروز اما اگر از همان تریبون، بالا رویم و #زنگ_ئاشتی را بنوازیم و #درد_جنگ را بالا آوریم، گمان می برید چند نفر #زیتون در دست و #بلوط بر سر، تسبیح شوند و عشق، امید ر ا دعا کنند و #صلح بر بال کبوتران نسل فردا، ثمر دهند؟! #صلح_بورزیم
#دوست_بداریم... نظرتان، اهمیت بسیار دارد🌷❤ 🌷❤🌷 #بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#تبلیغ_هیتلری
#قشون_جنگ
#ندای_صلح
#یاران_ عشق
@sopskf
------------
*فعال صلح و مهربانی، دبیرکارگروه سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی انجمن سواد رسانه ای ایران
**نقل تصویر از پیج تلگرامی دکتر احسان محمدی عزیز🌷
-----
https://www.instagram.com/p/BqxBIQglDs8/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=5zq5s0pp8asq
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
قشون جنگ و یاران صلح! *رئوف آذری @Raoufazari ------ زمانی که هیتلر در سال ۱۹۳۵ و در جایگاه ویژه سخنرانی اش در نورنبرگ آلمان، می ایستاد، هزاران و ده ها هزار نفر، چون درختان #مانچینیل، پشت سرهم زنجیر می شدند و ساعات ها، سراپا می ایستادند تا #عقده_گشایی های…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جغرافیای واژگانی #مادر را اگر بشکافیم #مهربانی، #امنیت، #درمان، #رهگشایی از آن حاصل می آید!
جالب است بدانیم که محصول مهربانی، امنیت،درمان و رهگشایی مادر تمام شمار از #کان_درد است و #محرومیت!
چه معجزه خارق العاده ای است تبدیل #درد به #درمان و این جز با صنعت تبدیل شاهکارخلقت، میسور و ممکن نیست و شاید همان پتانسیل تبدیل درد به درمان وی است که منزلتش را چنان اوج بخشیده است که ورودیه #بهشت را از #دروازه_پای_مادران، ممکن ساخته است...
شاهکاران خلقت، کان مهربانی،امنیت،درمان و رهگشایی، مبارک یادروزتان تهنیت باد
❤🌷❤
رئوف آذری
فعال صلح و مهربانی- ۷ اسفندماه ۹۷
@sopskf
-----------
*نقل کلیپ از کانال پیج جواد قارایی عزیز(مستندایرانگرد)
جالب است بدانیم که محصول مهربانی، امنیت،درمان و رهگشایی مادر تمام شمار از #کان_درد است و #محرومیت!
چه معجزه خارق العاده ای است تبدیل #درد به #درمان و این جز با صنعت تبدیل شاهکارخلقت، میسور و ممکن نیست و شاید همان پتانسیل تبدیل درد به درمان وی است که منزلتش را چنان اوج بخشیده است که ورودیه #بهشت را از #دروازه_پای_مادران، ممکن ساخته است...
شاهکاران خلقت، کان مهربانی،امنیت،درمان و رهگشایی، مبارک یادروزتان تهنیت باد
❤🌷❤
رئوف آذری
فعال صلح و مهربانی- ۷ اسفندماه ۹۷
@sopskf
-----------
*نقل کلیپ از کانال پیج جواد قارایی عزیز(مستندایرانگرد)
سی و یکسال فراقِ ماحصل از جنگ
رئوف آذری*
#خلیل، ۳۱ سال قبل، در بحبوحه آوارگی پس از بمباران شیمیایی #حلبچه، از خانواده جدا و با هواپیما به شیراز منتقل می شود و سپس پدری فهمیده و مادری مهربان از راه می رسند و او را به فرزندی می پذیرند و بعدها در اصفهان، #محمد، نام می گیرد و در دامان مهر همان خانواده، جانی دوباره می گیرد و رشد می کند و در عنفوان جوانی، با دخترخاله ناتنی اش، ازدواج و این بار خود، در فراق خانواده اصلی اش، تشکیل خانواده می دهد!
سی و یکسال زمان کافیست تا یوسف فراق یعقوب و یعقوب فراق یوسف تحمل کند و بیش از این منطقی نیست و همان سبب می شود، پدراصفهانی، به سفارش روان شناسان، حقیقت ماجرا را واگوید و ساخت ذهنی #محمد را در هم ریزد و این آغاز سونامی ذهنی محمد می شود و چنانش پس می راند تا دوباره به حلبچه وصلش می کند و آزمایش DNA ثابت کند که مأوای اصلی اش را بازیابد...
#محمد، پس از ۳۱ سال می فهمد که #خلیل است اما ستوده نزد خداوند که در دامان مهرخانواده ای اصفهانی، جان پیرایی کرد و با انرژی وصف ناشدنی، مرزها را می گشاید و صدافسوس اما اولین ورودش باید زیارت قبر پدر باشد و سپس افتادن بر پای مادری که ۳۱سال در کمال ناامیدی از امید به زنده بودن خلیل واننهاد و همچنان چشم به راهش ماند!
#خلیل، اینک بر خلاف عرف، دو #مادر دارد و هر دو مادر نیز از شوق بهم رسیدن خوشحال!
خلیل اما می گوید:
"این تراژدی ترین معنای نهفته در تصاویری است که #جنگ، برای شان خلق کرده و اظهار امیدواری می کند که #صلح، مجالی برای رویارویی باقی نگذارد و دیگر کودکی و مادری درد کشنده فراق را تجربه نکند"!
#خلیل های روزگار بسیارند که #درد_فراق، زندگی شان را از معنا تهی کرده است...
بیایید همه همدل و رسا، در راستای ادای مسئولیت اجتماعی مان، ندای خلیل های روزگار را به گوش جنگ افروزان برسانیم تا شاید عبرتی گرفتند و دیگر جنگی دامان جان و انسانیت را نخراشد و کودکی با مادر و خانواده اش، به درد فراق گرفتار نشوند!🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#رسانه_برای_درمان
#محمد_خلیل
#کودک_حلبچه_ای
#فراق_سی_و_یکساله
#یاران_وصل
@MediaForPeace
@sopskf
-------
*فعال صلح و مهربانی
**نقل تصاویر از رسانه ماهواره ای پیام اقلیم کردستان
---------
https://www.instagram.com/p/BvEtKUrF_1K/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1mc2901rveshp
رئوف آذری*
#خلیل، ۳۱ سال قبل، در بحبوحه آوارگی پس از بمباران شیمیایی #حلبچه، از خانواده جدا و با هواپیما به شیراز منتقل می شود و سپس پدری فهمیده و مادری مهربان از راه می رسند و او را به فرزندی می پذیرند و بعدها در اصفهان، #محمد، نام می گیرد و در دامان مهر همان خانواده، جانی دوباره می گیرد و رشد می کند و در عنفوان جوانی، با دخترخاله ناتنی اش، ازدواج و این بار خود، در فراق خانواده اصلی اش، تشکیل خانواده می دهد!
سی و یکسال زمان کافیست تا یوسف فراق یعقوب و یعقوب فراق یوسف تحمل کند و بیش از این منطقی نیست و همان سبب می شود، پدراصفهانی، به سفارش روان شناسان، حقیقت ماجرا را واگوید و ساخت ذهنی #محمد را در هم ریزد و این آغاز سونامی ذهنی محمد می شود و چنانش پس می راند تا دوباره به حلبچه وصلش می کند و آزمایش DNA ثابت کند که مأوای اصلی اش را بازیابد...
#محمد، پس از ۳۱ سال می فهمد که #خلیل است اما ستوده نزد خداوند که در دامان مهرخانواده ای اصفهانی، جان پیرایی کرد و با انرژی وصف ناشدنی، مرزها را می گشاید و صدافسوس اما اولین ورودش باید زیارت قبر پدر باشد و سپس افتادن بر پای مادری که ۳۱سال در کمال ناامیدی از امید به زنده بودن خلیل واننهاد و همچنان چشم به راهش ماند!
#خلیل، اینک بر خلاف عرف، دو #مادر دارد و هر دو مادر نیز از شوق بهم رسیدن خوشحال!
خلیل اما می گوید:
"این تراژدی ترین معنای نهفته در تصاویری است که #جنگ، برای شان خلق کرده و اظهار امیدواری می کند که #صلح، مجالی برای رویارویی باقی نگذارد و دیگر کودکی و مادری درد کشنده فراق را تجربه نکند"!
#خلیل های روزگار بسیارند که #درد_فراق، زندگی شان را از معنا تهی کرده است...
بیایید همه همدل و رسا، در راستای ادای مسئولیت اجتماعی مان، ندای خلیل های روزگار را به گوش جنگ افروزان برسانیم تا شاید عبرتی گرفتند و دیگر جنگی دامان جان و انسانیت را نخراشد و کودکی با مادر و خانواده اش، به درد فراق گرفتار نشوند!🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#رسانه_برای_درمان
#محمد_خلیل
#کودک_حلبچه_ای
#فراق_سی_و_یکساله
#یاران_وصل
@MediaForPeace
@sopskf
-------
*فعال صلح و مهربانی
**نقل تصاویر از رسانه ماهواره ای پیام اقلیم کردستان
---------
https://www.instagram.com/p/BvEtKUrF_1K/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1mc2901rveshp
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
سی و یکسال فراقِ ماحصل از جنگ رئوف آذری* #خلیل، ۳۱ سال قبل، در بحبوحه آوارگی پس از بمباران شیمیایی #حلبچه، از خانواده جدا و با هواپیما به شیراز منتقل می شود و سپس پدری فهمیده و مادری مهربان از راه می رسند و او را به فرزندی می پذیرند و بعدها در اصفهان، #محمد،…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#استراتژی_دعا
برای همه ما زمان هایی قابل تداعی است که آن قدر در تنگنا قرار گرفته ایم و تنها شده ایم که سرخورده از دیگران، مونسی جز طبیعت نیافته ایم،باب گفت و گو و درد و دل با چشمه ها، رودخانه ها، جانوران، پرندگان، درختان، گیاهان، سنگ ها، خاک،هوا،کوه و ابر و آسمان و ستاره و سیاره و آنچه در کون و مکان به چشم آمده یا نیامده است، گشوده ایم و آن گاه، کمی سبک شده و ره آرامش پی گرفته ایم..
گاه پیش آمده که هیچ یک از این ها کارساز نبوده و به ناچار سراغ خود بازگشته ایم و جلوی آینه، از سر تا پا، قلب و دست و چشم نالیده ایم و گله مند شده ایم و خنجری روبه سوی خود گرفته ایم:
"زدست دیده و دل، هر دو فریاد
که هرچه دیده بیند، دل کند یاد
بسازم خنجری،نیشش زفولاد
زنم بر دیده تا دل گردد، آزاد"
و هرگاه آن نیز کارساز نشده، با مراجعه به وجدان، خود را نکوهش یا ترغیب کرده ایم و آن موجبات آرامش خاطر و پذیرش شرایط شده است.
وگاه شرایط آنچنان سخت می شود که بریده از زمین و زمان،آخرین میزبان مان "خالق"می شود!
امروز که آب نه عامل جنگ، بلکه اصل #بلا شده است، #پروردگار را بخوانیم شاید،ندای مان بشنود و از#درد سیلاب و ویرانی اش بکاهد.
@sopskf
برای همه ما زمان هایی قابل تداعی است که آن قدر در تنگنا قرار گرفته ایم و تنها شده ایم که سرخورده از دیگران، مونسی جز طبیعت نیافته ایم،باب گفت و گو و درد و دل با چشمه ها، رودخانه ها، جانوران، پرندگان، درختان، گیاهان، سنگ ها، خاک،هوا،کوه و ابر و آسمان و ستاره و سیاره و آنچه در کون و مکان به چشم آمده یا نیامده است، گشوده ایم و آن گاه، کمی سبک شده و ره آرامش پی گرفته ایم..
گاه پیش آمده که هیچ یک از این ها کارساز نبوده و به ناچار سراغ خود بازگشته ایم و جلوی آینه، از سر تا پا، قلب و دست و چشم نالیده ایم و گله مند شده ایم و خنجری روبه سوی خود گرفته ایم:
"زدست دیده و دل، هر دو فریاد
که هرچه دیده بیند، دل کند یاد
بسازم خنجری،نیشش زفولاد
زنم بر دیده تا دل گردد، آزاد"
و هرگاه آن نیز کارساز نشده، با مراجعه به وجدان، خود را نکوهش یا ترغیب کرده ایم و آن موجبات آرامش خاطر و پذیرش شرایط شده است.
وگاه شرایط آنچنان سخت می شود که بریده از زمین و زمان،آخرین میزبان مان "خالق"می شود!
امروز که آب نه عامل جنگ، بلکه اصل #بلا شده است، #پروردگار را بخوانیم شاید،ندای مان بشنود و از#درد سیلاب و ویرانی اش بکاهد.
@sopskf
هنر ايستاده مردن يا شاهكار جوانه زدن در سرزمين مرگ؟
✍🏻رئوف آذري
https://t.iss.one/Sopskf/5343
اغراق نيست اگر، ادعا كنم در بين مرگ ها، همه انواعش را تجربه كرده ام و بر حسب عادت نيز، هفته ي گذشته نيز، همچنان شاهد رژه ي تصاوير گونه گونش بودم..
از سوگ يلدايي در تب بازگشت جسم بي جان جوان رعناي شهرم "سيروان" در عمق آب هاي نوارمرزي فرانسه- انگليس، غرق قايق چندم و فريادهاي بي پاسخ وامسلماناي دگر جوان فراري وطن در دل آب هاي مرزي تركيه به يونان و چندها همسفر نامرادش، سيلاب استان هه ولير اقليم و يك جفت پوتين خواهي نوجوان دگر همزبانم تا مرگ كرونايي عزيزترين جانباز شيميايي شهرم، #كريم عزيز، در شب جمعه و انتظار طولاني و كشنده ي ترخيصش از بيمارستان مسيح دانشوري و..
شايد باور مردمان سرزمينم بر "ايستاده مردن"، عادت به مرگ را سهل و تاب آور كرده باشد كه كاملن عادي، مرگ زاب و آب همواره جاري اش را و نيز قتل و عام درختان بلوط و كولبران جان بر دست و نان آور را، ايستاده به تماشا مي نشينند و در روزمرگي مرگ، غوطه ور مي شوند!
شايد همين باور بر ايستاده مردن، جوانان ما را رهنمون شده كه ايستاده و پا برهنه، راه غربت در پيش مي گيرند تا طعم تحقير و ذلت ماندن در سرزمين تبعيض و نابرابري را نچشند ولي ايستاده در قايق و سطل در دست، در آرزوي روزهاي رنگي شان، غرق مي شوند!
اما چه خوبست گاه گاهي، سرنخ هايي از شستن چشم ها و جور دگر ديدن و عمل كردن را، در فرهنگ و ادبيات و خُلق خالقان جور دگر شدن، جست و جو كرد..
مثلن آنجا كه؛
شاعر تواناي كوردزبان،عبدالله پشيو را بر اين حس رهنمون شده كه هم نژادهايش را به درخت تشبيه كند كه گرچه، چون شبان شب هاي تار، ايستاده مي خوابند اما در خواب نيز، ايستاده، هوشيار ماندن را زندگي مي كنند!
و همان، مام قادرهاي مولانپور هم ولايتي ام را با آن همه زخم كم مثال كه دكتر رناني، روح سرگردان ملي اش، ناميد و محمد حسين مهدويان، داستانش را با زير درخت گردو، همرساني كرد، حتي در دادگاه مرگ كاو لاهه بر آن داشت، ايستاده، دردكاوي كند و استوار تا محكوميت فان آن رايت، سرپا نگه دارد...
الهام بخش امروز من و نوجوان و جوانان شهرم، در ترك عادت "ايستاده مردن" به" ايستاده جوانه زدن، در سرزمين مرگ"، گرچه مي تواند شعر شاعراني چون پشيو و بيكه س و .. و فرهنگ ناب تاب آوري ياريگرانه باشد، اما بلوط تكيده ي مسير قله ي #به_رده_كوور است كه گرچه، تيغ تبر نامهرباني، تنه اش را هدف گرفته ولي در تكيدگي تحميل شده اش، در دل پاييزِ زيست پايدار، جوانه زده و بهاري خلق كرده كه بي شك مي تواند مصداقي از همت "شدن"، در اوج نامرادي باشد..
و نيز اخبار خوشِ بهانه هاي سر كردن زمستان محمد درويش عزيز؛
@darvish.mohammad
و صدالبته؛
اخبار خوشایند دگری چون؛
-کمپین #برگ_سوز جوانان شهرم
(جمعي جوان شهر صلح، به جاي بستن بند كفش ها و فرار از نيشتمان، آستين همت بالازده و چادرِ "اضافه داري، بيار" بر پا كرده اند تا بندِدل بازشدگان را اميدي دگر بخشند)اينستاگرام👇
@rojnama
-کمپین #گوسفند در برابر گوسفند هم زبان های مان در اقلیم کردستان
(در سیلاب اخیر اقلیم کردستان، چند روستا، گله های گوسفندشان، نابود شد ولی روستاهای اطراف، عزم کردند در یاریگری شگرف شان، معادل گوسفندهای تلف شده ی دامداران را جبران کنند)
اينستاگرام👇
@rudaw
و کلیپ شکاری ویدیوییِ سعید انصاریان عزیز
از عزیمت معلمان سرزمینم در دل رودخانه خروشان به سمت کلاس درس روستاهای دشموک
اينستاگرام👇
@saeed.ansarian
و از همه جان بخش تر و اميدزاتر؛
•روشن شدن چراغ ترويج فرهنگ مسئوليت پذيري اجتماعي و جمعي و نيز ترويج علم به فحواي دقيقش در سرزمينم
و شاهكار خلق فرهنگ #ئاشتي و زيست همدلانه در جغرافياي ميهنم و دلپذيرتر ترويج صلح سازي در كيان ملي ام..
شك ندارم، جوانه زني بلوط هاي تكيده ي شهرم در دل پاييز و نيز سفيد پوش شدن پارك ئاشتي با اولين برف زمستاني، نويد روزهاي بهتري براي نسل فرداي شهرم خواهند داشت اگر كه، به گاه؛
كوچ اندروني از "عادت ايستاده مردن" به "شاهكار جوانه زدن در سرزمين مرگ" را فهم و همدلانه عملي كنيم🙏
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#درد_هاي_بزرگ
#مرگ_هاي_متنوع
#مهربانی_های_کوچک
#بهانه_هاي_سركردن_زمستان
@sopskf
✍🏻رئوف آذري
https://t.iss.one/Sopskf/5343
اغراق نيست اگر، ادعا كنم در بين مرگ ها، همه انواعش را تجربه كرده ام و بر حسب عادت نيز، هفته ي گذشته نيز، همچنان شاهد رژه ي تصاوير گونه گونش بودم..
از سوگ يلدايي در تب بازگشت جسم بي جان جوان رعناي شهرم "سيروان" در عمق آب هاي نوارمرزي فرانسه- انگليس، غرق قايق چندم و فريادهاي بي پاسخ وامسلماناي دگر جوان فراري وطن در دل آب هاي مرزي تركيه به يونان و چندها همسفر نامرادش، سيلاب استان هه ولير اقليم و يك جفت پوتين خواهي نوجوان دگر همزبانم تا مرگ كرونايي عزيزترين جانباز شيميايي شهرم، #كريم عزيز، در شب جمعه و انتظار طولاني و كشنده ي ترخيصش از بيمارستان مسيح دانشوري و..
شايد باور مردمان سرزمينم بر "ايستاده مردن"، عادت به مرگ را سهل و تاب آور كرده باشد كه كاملن عادي، مرگ زاب و آب همواره جاري اش را و نيز قتل و عام درختان بلوط و كولبران جان بر دست و نان آور را، ايستاده به تماشا مي نشينند و در روزمرگي مرگ، غوطه ور مي شوند!
شايد همين باور بر ايستاده مردن، جوانان ما را رهنمون شده كه ايستاده و پا برهنه، راه غربت در پيش مي گيرند تا طعم تحقير و ذلت ماندن در سرزمين تبعيض و نابرابري را نچشند ولي ايستاده در قايق و سطل در دست، در آرزوي روزهاي رنگي شان، غرق مي شوند!
اما چه خوبست گاه گاهي، سرنخ هايي از شستن چشم ها و جور دگر ديدن و عمل كردن را، در فرهنگ و ادبيات و خُلق خالقان جور دگر شدن، جست و جو كرد..
مثلن آنجا كه؛
شاعر تواناي كوردزبان،عبدالله پشيو را بر اين حس رهنمون شده كه هم نژادهايش را به درخت تشبيه كند كه گرچه، چون شبان شب هاي تار، ايستاده مي خوابند اما در خواب نيز، ايستاده، هوشيار ماندن را زندگي مي كنند!
و همان، مام قادرهاي مولانپور هم ولايتي ام را با آن همه زخم كم مثال كه دكتر رناني، روح سرگردان ملي اش، ناميد و محمد حسين مهدويان، داستانش را با زير درخت گردو، همرساني كرد، حتي در دادگاه مرگ كاو لاهه بر آن داشت، ايستاده، دردكاوي كند و استوار تا محكوميت فان آن رايت، سرپا نگه دارد...
الهام بخش امروز من و نوجوان و جوانان شهرم، در ترك عادت "ايستاده مردن" به" ايستاده جوانه زدن، در سرزمين مرگ"، گرچه مي تواند شعر شاعراني چون پشيو و بيكه س و .. و فرهنگ ناب تاب آوري ياريگرانه باشد، اما بلوط تكيده ي مسير قله ي #به_رده_كوور است كه گرچه، تيغ تبر نامهرباني، تنه اش را هدف گرفته ولي در تكيدگي تحميل شده اش، در دل پاييزِ زيست پايدار، جوانه زده و بهاري خلق كرده كه بي شك مي تواند مصداقي از همت "شدن"، در اوج نامرادي باشد..
و نيز اخبار خوشِ بهانه هاي سر كردن زمستان محمد درويش عزيز؛
@darvish.mohammad
و صدالبته؛
اخبار خوشایند دگری چون؛
-کمپین #برگ_سوز جوانان شهرم
(جمعي جوان شهر صلح، به جاي بستن بند كفش ها و فرار از نيشتمان، آستين همت بالازده و چادرِ "اضافه داري، بيار" بر پا كرده اند تا بندِدل بازشدگان را اميدي دگر بخشند)اينستاگرام👇
@rojnama
-کمپین #گوسفند در برابر گوسفند هم زبان های مان در اقلیم کردستان
(در سیلاب اخیر اقلیم کردستان، چند روستا، گله های گوسفندشان، نابود شد ولی روستاهای اطراف، عزم کردند در یاریگری شگرف شان، معادل گوسفندهای تلف شده ی دامداران را جبران کنند)
اينستاگرام👇
@rudaw
و کلیپ شکاری ویدیوییِ سعید انصاریان عزیز
از عزیمت معلمان سرزمینم در دل رودخانه خروشان به سمت کلاس درس روستاهای دشموک
اينستاگرام👇
@saeed.ansarian
و از همه جان بخش تر و اميدزاتر؛
•روشن شدن چراغ ترويج فرهنگ مسئوليت پذيري اجتماعي و جمعي و نيز ترويج علم به فحواي دقيقش در سرزمينم
و شاهكار خلق فرهنگ #ئاشتي و زيست همدلانه در جغرافياي ميهنم و دلپذيرتر ترويج صلح سازي در كيان ملي ام..
شك ندارم، جوانه زني بلوط هاي تكيده ي شهرم در دل پاييز و نيز سفيد پوش شدن پارك ئاشتي با اولين برف زمستاني، نويد روزهاي بهتري براي نسل فرداي شهرم خواهند داشت اگر كه، به گاه؛
كوچ اندروني از "عادت ايستاده مردن" به "شاهكار جوانه زدن در سرزمين مرگ" را فهم و همدلانه عملي كنيم🙏
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#درد_هاي_بزرگ
#مرگ_هاي_متنوع
#مهربانی_های_کوچک
#بهانه_هاي_سركردن_زمستان
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
حلبجه، شاهدی تمام عیار برای صلح!
✍🏻رئوف آذری
https://t.iss.one/Sopskf/5431
اگر خود و خانواده وشهروندان وطبیعت شهرت قربانی گاز شیمیایی باشد و جنگ را با تمام وجود، حس کرده باشی
و آنگاه،
روزگاری در پی مناسبتی تلخ،
با شهر خواهرخوانده شهرت و شهروندان مصیب دیده و ژینوساید شده اش،
در تعامل و تبادل غم و اشتراک اشک باشی
و
در کوچه پس کوچه های شهرشان،
خانه به خانه، شنوایی روایت جانکاه روزگاران حلبچه و حلبچه ای ها چه در دوران جنگ وشیمیایی و آوارگی و چه در پساجنگ بوده باشی،
آنگاه می فهمی، #جنگ، چه مصیبت جانکاهی است!
شاید امروزه، سوری ها، یمنی ها، میانماری ها، و البته اوکراینی ها، قسمی از آنچه در روزگاران کمی دورتر فلسطینی ها و ما کردستانی ها و دو ملت ایران و عراق و کویت، بوسنی و هرزگویین و چچن و البته ژاپن و ویتنام و سایر جنگ زده های تاریخ، چشیدیم و مظلومانه، تاب آوردیم، درک کنند!
امروز که خرس گنده، پوزه اش را در آن سوی آب ها، و در تله اروپایی ها، گرفتار می بیند و هر روز، مادری در جغرافیای خود و دیگری را داغدار می کند، شاید کمی بفهمد که داغ جنگ و تحریم چیست و درآمد تریلیاردی فروش اسلحه ومهمات به قیمت خون مردمان مظلوم، چه طعمی دارد؟
امروز اروپا و در رأس آنان آلمان و انگلیس و هلند و پرتغال و حتی آمریکایی ها و استرالیایی ها، در پس کرونا و جنگ اخیر روسیه و اوکراین والبته در پسا شوی یازده سپتامبری شان و نمایش داعشیزم،طالبانیسم،القاعدگی و بوکوحرامی شان، باید فهمیده باشند که پرشدن سینه از ویروس جنگ و چشمان از اشک و سرزمین از ناامنی وتهدید سلامت جان و مال و البته ناموس، چه دردی دارد؟
القصه،
امروز، برابر با شانزدهم مارس، سالگشت فاجعه تراژدیک بمباران شیمیایی حلبچه است!
همچنان که در تصویر اول می بینید، در اثر آن ژینوساید، از یک شهر و یک ملت؛
مادری بازماند و ماموستا کامیلی و دکتر هوشیاری و البته كاك لقمان هم!
مادری که تمام اعضای خانواده اش را از دست داد و شیر پستانش، در جویبارها، جاری شد تا سموم جنگ دریاها واقیانوس ها را بشوید و کم اثر کند!
ماموستا کامیل هم، ماند تا ریه هایش، این روزها در قلب اروپا(آلمان)، تاریخ خس خس سینه و سرفه های کشنده اش را بازگو کند!
و
دکتر هوشیاری که البته در پیوند هوشمندانه با برادرش حسن و دوستان برادرش هونه ر و حمید و عثمان و... دردهایش را در اتاق عمل به امید پسافاجعه، پیوند دهد!
ولقمان عبدالقادر، تا با انجمنش، آن غم بزرگ را در گوش زمان، فریاد برآورد و متولی و رسانه را بر شرمساری شان، واقف گرداند!
این روز و آن همه مصیبت، به تنهایی کافیست تا نزد جنگ سالاران، شاهدی باشد بر ضرورت صلح در روزگاران بشر!
اگر که خردلی، تعقل باقی باشد و ریزگردی عبرت، از تاریخ جنگ و منفعت سالاری ابنای بشر، حلبچه کافیست،نیست؟!
#حلبچه را باید فهمید تا صلح، خواست ملت ها باشد..
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#نامهربانی_های_بزرگ
#حلبچه
#جنگ
#درد_بزرگ
#غم_بزرگ
#فرصت_صلح
@sopskf
---
•تصاوير و استنادات بيشتر متن كپشن را، اينجا ملاحظه بفرماييد👇
https://www.instagram.com/p/CbJ669xKHih/?utm_medium=copy_link
✍🏻رئوف آذری
https://t.iss.one/Sopskf/5431
اگر خود و خانواده وشهروندان وطبیعت شهرت قربانی گاز شیمیایی باشد و جنگ را با تمام وجود، حس کرده باشی
و آنگاه،
روزگاری در پی مناسبتی تلخ،
با شهر خواهرخوانده شهرت و شهروندان مصیب دیده و ژینوساید شده اش،
در تعامل و تبادل غم و اشتراک اشک باشی
و
در کوچه پس کوچه های شهرشان،
خانه به خانه، شنوایی روایت جانکاه روزگاران حلبچه و حلبچه ای ها چه در دوران جنگ وشیمیایی و آوارگی و چه در پساجنگ بوده باشی،
آنگاه می فهمی، #جنگ، چه مصیبت جانکاهی است!
شاید امروزه، سوری ها، یمنی ها، میانماری ها، و البته اوکراینی ها، قسمی از آنچه در روزگاران کمی دورتر فلسطینی ها و ما کردستانی ها و دو ملت ایران و عراق و کویت، بوسنی و هرزگویین و چچن و البته ژاپن و ویتنام و سایر جنگ زده های تاریخ، چشیدیم و مظلومانه، تاب آوردیم، درک کنند!
امروز که خرس گنده، پوزه اش را در آن سوی آب ها، و در تله اروپایی ها، گرفتار می بیند و هر روز، مادری در جغرافیای خود و دیگری را داغدار می کند، شاید کمی بفهمد که داغ جنگ و تحریم چیست و درآمد تریلیاردی فروش اسلحه ومهمات به قیمت خون مردمان مظلوم، چه طعمی دارد؟
امروز اروپا و در رأس آنان آلمان و انگلیس و هلند و پرتغال و حتی آمریکایی ها و استرالیایی ها، در پس کرونا و جنگ اخیر روسیه و اوکراین والبته در پسا شوی یازده سپتامبری شان و نمایش داعشیزم،طالبانیسم،القاعدگی و بوکوحرامی شان، باید فهمیده باشند که پرشدن سینه از ویروس جنگ و چشمان از اشک و سرزمین از ناامنی وتهدید سلامت جان و مال و البته ناموس، چه دردی دارد؟
القصه،
امروز، برابر با شانزدهم مارس، سالگشت فاجعه تراژدیک بمباران شیمیایی حلبچه است!
همچنان که در تصویر اول می بینید، در اثر آن ژینوساید، از یک شهر و یک ملت؛
مادری بازماند و ماموستا کامیلی و دکتر هوشیاری و البته كاك لقمان هم!
مادری که تمام اعضای خانواده اش را از دست داد و شیر پستانش، در جویبارها، جاری شد تا سموم جنگ دریاها واقیانوس ها را بشوید و کم اثر کند!
ماموستا کامیل هم، ماند تا ریه هایش، این روزها در قلب اروپا(آلمان)، تاریخ خس خس سینه و سرفه های کشنده اش را بازگو کند!
و
دکتر هوشیاری که البته در پیوند هوشمندانه با برادرش حسن و دوستان برادرش هونه ر و حمید و عثمان و... دردهایش را در اتاق عمل به امید پسافاجعه، پیوند دهد!
ولقمان عبدالقادر، تا با انجمنش، آن غم بزرگ را در گوش زمان، فریاد برآورد و متولی و رسانه را بر شرمساری شان، واقف گرداند!
این روز و آن همه مصیبت، به تنهایی کافیست تا نزد جنگ سالاران، شاهدی باشد بر ضرورت صلح در روزگاران بشر!
اگر که خردلی، تعقل باقی باشد و ریزگردی عبرت، از تاریخ جنگ و منفعت سالاری ابنای بشر، حلبچه کافیست،نیست؟!
#حلبچه را باید فهمید تا صلح، خواست ملت ها باشد..
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#نامهربانی_های_بزرگ
#حلبچه
#جنگ
#درد_بزرگ
#غم_بزرگ
#فرصت_صلح
@sopskf
---
•تصاوير و استنادات بيشتر متن كپشن را، اينجا ملاحظه بفرماييد👇
https://www.instagram.com/p/CbJ669xKHih/?utm_medium=copy_link
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
برای تک درختان سرزمینم
و
مردمانی که همدلانه، سرور را جایگزین سوگ می کنند!
✍🏻#رئوف_آذری*
https://t.iss.one/Sopskf/5435
دیشب را با دندان درد و عمل جراحی کودک نازم، سوگ حلبچه و درد بی سامانی نت و به سرانجام نرسیدن گفت و گوی آسیب شناسانه مان حول آن ژینوساید، و نیز کنسل شدن اجباری نشستی ویژه، به صبح رساندم و اول صبحی نیز، هرآنچه از خوشی های روزگار در ذهن و معده داشتم با مواجهه مجدد درد بی امانِ ناهمسازی سیاست مدیران با خواست به حق شهروندان، استفراغ کردم!
کمی که آرام تر شدم، مجدد سَرَکی در نت کشیدم تا بلکه امکان همرسانی چالش جدید نوباوگان شهرم را در پیام ارزشمندشان مبنی بر تقدم حفاظت جنگل ها بر درختکاری های نمادین، بیابم وکمی، فضای ذهنی خود و دیگری را تلطیف کنم که نشد و نشد!
اما قوزِ بالا قوز پیش آمد و لابه لای ورز رفتن گروه ها، چشمم در جنایت دگری و این بار در ساحل درک چابهار گره زده شد!
تک نفردرختی که سال ها در آن ساحل، سایه سار گردشگران، آشیانه پرندگان، کسب و کار بومیان و البته چشم نوازی آفتاب صبحگاه را فراهم ساخته بود، در پس اقدامی شوم، قتل و عام شده بود!
تیغی بر تنه اش، نه خراش که جان برداشته بود و چه سنگین که قدرِ همه قتل و عام های روزگار بلوط ها، هموطنان و همنوعانم و ویژه در جنگ روز اوکراین،
بر دردم فزود!
چه اینکه، اگر موهبت آن یک ها، فهمیدنی بود، آن دگران، هزار هزار قربانی نمی شدند، می شدند؟!
تعقل، تفکر، تمدن، مدرنیت و صدالبته تکنولوژی، پیش چشمم خوار شد و بر سنت نیاکان، رِشک ها بردم و غبطه ها خوردم!
واقعیت درد جسمی و بیماری ام، یک طرف و دردِ دلِ بی مأوایم در کنشگری این روزهای زندگی هم طرف دگر که؛
چند خبر پیاپی، جانم و سرورم فزود:
اول؛ وصول محموله ی نهال اهدایی مؤسسه خیریه مهرگان کرمانشاه و لطف بی مثال مجموعه مهندس کولیوند و همکاران نابش، جهت اجرای پروژه ای ماندگار
دوم؛ اعلان حمایت استاندار کردستان از جشن های نوروز و پیشنهاد شایسته به یونسکو و پذیرش نسبی ارزش اسمی و معنایی جشن ها در غنای فرهنگی و تعاملات بین المللی
سوم: خبر غرس سی و چهار نهال توسط هیات اعزامی سردشت با حضور فرماندار و دگر مسئولان و اعضای انجمن قربانیان حلبچه وشهروندان آن سامان در دانشگاه حلبچه و در پاسداشت خون شهدا
چهارم؛ جایگزینی یک نفر درخت نخل، در همان ساحل توسط میراث فرهنگی، بخشداری و روستاوندان زرآباد چابهار
پنجم؛ شادپیمایی های نوروزی به مدد ایده مؤسسه مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا در جای جای ایران،
نشانگانی بر فهم ارزش زیستی تک درختان
و
همدلی و اراده مسئولان و شهروندان بر اصلاح نابسامانی ها
و
خروج از عادت سوگوارگی و ورود به موهبت سرور
و سروری فرهنگ غنی ملی
و
احترام و پذیرش حق بر متفاوت بودن
تا بادا، چنان مباد و چنین باد...
___
*کنشگر صلح ومحیط زیست، فعال سواد رسانه ای
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#نامهربانی_های_بزرگ
#قتل_و_عام
#تک_درخت_خرما
#درک
#ژینوساید
#حلبچه
#درد_دل
#کنشگری_مسئولانه
#محافظت
#غرس_جانشینی
#نهال_مهربانی
#مهرگان
@sopskf
---
•برای دسترسی بیشتر تصاویر، کلیپ و مستندات کپشن، کلیک کنید👇
https://www.instagram.com/p/CbN6T9erYEd/?utm_medium=copy_link
و
مردمانی که همدلانه، سرور را جایگزین سوگ می کنند!
✍🏻#رئوف_آذری*
https://t.iss.one/Sopskf/5435
دیشب را با دندان درد و عمل جراحی کودک نازم، سوگ حلبچه و درد بی سامانی نت و به سرانجام نرسیدن گفت و گوی آسیب شناسانه مان حول آن ژینوساید، و نیز کنسل شدن اجباری نشستی ویژه، به صبح رساندم و اول صبحی نیز، هرآنچه از خوشی های روزگار در ذهن و معده داشتم با مواجهه مجدد درد بی امانِ ناهمسازی سیاست مدیران با خواست به حق شهروندان، استفراغ کردم!
کمی که آرام تر شدم، مجدد سَرَکی در نت کشیدم تا بلکه امکان همرسانی چالش جدید نوباوگان شهرم را در پیام ارزشمندشان مبنی بر تقدم حفاظت جنگل ها بر درختکاری های نمادین، بیابم وکمی، فضای ذهنی خود و دیگری را تلطیف کنم که نشد و نشد!
اما قوزِ بالا قوز پیش آمد و لابه لای ورز رفتن گروه ها، چشمم در جنایت دگری و این بار در ساحل درک چابهار گره زده شد!
تک نفردرختی که سال ها در آن ساحل، سایه سار گردشگران، آشیانه پرندگان، کسب و کار بومیان و البته چشم نوازی آفتاب صبحگاه را فراهم ساخته بود، در پس اقدامی شوم، قتل و عام شده بود!
تیغی بر تنه اش، نه خراش که جان برداشته بود و چه سنگین که قدرِ همه قتل و عام های روزگار بلوط ها، هموطنان و همنوعانم و ویژه در جنگ روز اوکراین،
بر دردم فزود!
چه اینکه، اگر موهبت آن یک ها، فهمیدنی بود، آن دگران، هزار هزار قربانی نمی شدند، می شدند؟!
تعقل، تفکر، تمدن، مدرنیت و صدالبته تکنولوژی، پیش چشمم خوار شد و بر سنت نیاکان، رِشک ها بردم و غبطه ها خوردم!
واقعیت درد جسمی و بیماری ام، یک طرف و دردِ دلِ بی مأوایم در کنشگری این روزهای زندگی هم طرف دگر که؛
چند خبر پیاپی، جانم و سرورم فزود:
اول؛ وصول محموله ی نهال اهدایی مؤسسه خیریه مهرگان کرمانشاه و لطف بی مثال مجموعه مهندس کولیوند و همکاران نابش، جهت اجرای پروژه ای ماندگار
دوم؛ اعلان حمایت استاندار کردستان از جشن های نوروز و پیشنهاد شایسته به یونسکو و پذیرش نسبی ارزش اسمی و معنایی جشن ها در غنای فرهنگی و تعاملات بین المللی
سوم: خبر غرس سی و چهار نهال توسط هیات اعزامی سردشت با حضور فرماندار و دگر مسئولان و اعضای انجمن قربانیان حلبچه وشهروندان آن سامان در دانشگاه حلبچه و در پاسداشت خون شهدا
چهارم؛ جایگزینی یک نفر درخت نخل، در همان ساحل توسط میراث فرهنگی، بخشداری و روستاوندان زرآباد چابهار
پنجم؛ شادپیمایی های نوروزی به مدد ایده مؤسسه مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا در جای جای ایران،
نشانگانی بر فهم ارزش زیستی تک درختان
و
همدلی و اراده مسئولان و شهروندان بر اصلاح نابسامانی ها
و
خروج از عادت سوگوارگی و ورود به موهبت سرور
و سروری فرهنگ غنی ملی
و
احترام و پذیرش حق بر متفاوت بودن
تا بادا، چنان مباد و چنین باد...
___
*کنشگر صلح ومحیط زیست، فعال سواد رسانه ای
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#نامهربانی_های_بزرگ
#قتل_و_عام
#تک_درخت_خرما
#درک
#ژینوساید
#حلبچه
#درد_دل
#کنشگری_مسئولانه
#محافظت
#غرس_جانشینی
#نهال_مهربانی
#مهرگان
@sopskf
---
•برای دسترسی بیشتر تصاویر، کلیپ و مستندات کپشن، کلیک کنید👇
https://www.instagram.com/p/CbN6T9erYEd/?utm_medium=copy_link
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک