برگ ریزان شایستگان سرزمینی
#رئوف_آذری
اگر ادعا کنم که کامل می شناختمش، به بیراهه رفته ام!
اما کافی بود این اواخر، پایه پای یادداشت هایش قدم برداری تا بفهمی که هرآنچه در خرمن زندگی، خوشه چینی کرده بود در تسبیح واژگانش، برداشت کنی..
تراوش قلمش، ولع مان فزود با جمعی از دوستان جانی، بنا گذاریم محضرشان برسیم..
یکی از دوستان که ارتباط صمیمانه ای داشت،مأمور شدند،تلفتی هماهنگ کنند.
پاسخ گرفتیم که متأسفانه حالش کمی به وخامت گراییده ولی قلباً تمایل به دیدار و گفت و گو دارند و قول داده اند که در اولین فرصت بعد از بازگشت نسبی سلامتی، دیدار صورت گیرد که آخرین یادداشت شان در تلگرام (یازدهم بهمن ماه)تصویر دوم پیوست شد😭
استاد #رضا_بابایی، دین پژوه شاخص عصر، زلال و پاک اما دغدغه مند رفت...
انا لله و انا الیه راجعون
ضمن عرض تسلیت به دین ورزان عصرمنظر، خانواده و دوستدارانش، گزیده ای از یادداشت
«ایران در آتش کینه ها-۲۵اسفند۹۶» موجود در «صدانت»را باز نقل می کنیم شاید با عبرت از درس نکته ها و تجربه ها، #صلح، در تمامی ساحت دین ورزی و زندگی مان رسوخ کند:
«همه به جان هم افتادهایم. وصله و تهمتی نیست که به یکدیگر نچسبانده باشیم؛ از غربزده و بیبصیرت و سازشکار و خشونتگرا تا فتنهگر و منافق و خائن و جاسوس و داعشی و مزدور و عامل بیگانه. اینها مشتی از لقبهایی است که در دو سه دهۀ گذشته نثار هم کردهایم. صفتهایی مانند ترسو و اشرافیتگرا و لیبرال و سکولار بماند که داستانی دیگر دارد. قرآن میگوید به همدیگر لقبهای زشت ندهید(لا تَنَابَزُوا بِالألْقَاب) و ما اسلحۀ لقبسازی و برچسبزنی را روی رگبار گذاشتهایم..
ندانستیم که باورها برای آن بود که دردی دوا کنند، نه آنکه خود دردی بیدرمان شوند و بهانهای برای منازعات بیپایان. درد انسان و درد ایران در دلها نیست که این همه درد و رنج بیهوده بر سر و روی همدیگر میریزیم.
هیچ راهی برای ما نمانده است جز اینکه زبان همدیگر را بیاموزیم و در نیت خیر یکدیگر تردید نکنیم. اصلاحات از خانه و کوچه شروع میشود و سپس به حاکمان میرسد. باور کنیم که هیچ حکومتی بدتر از مردم خود نیست و هیچ مردمی بهتر از حاکمان خود نیستند. »
افسوس که موهبت دیدار میسور نشد،گویا دیداری شگرف تر ولذت بخش تر، انتظارش می کشید😭
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_كوچك
#برگ_ريزان_شايستگي
#ياديارها
#رضا_بابايي
#بازگشتي_كم_نظير
#درس_نکته_هایی_بی_نظیر
@sopskf
-----
https://www.instagram.com/p/B-orcGLjWoV/?igshid=1jmknfaa7gme1
#رئوف_آذری
اگر ادعا کنم که کامل می شناختمش، به بیراهه رفته ام!
اما کافی بود این اواخر، پایه پای یادداشت هایش قدم برداری تا بفهمی که هرآنچه در خرمن زندگی، خوشه چینی کرده بود در تسبیح واژگانش، برداشت کنی..
تراوش قلمش، ولع مان فزود با جمعی از دوستان جانی، بنا گذاریم محضرشان برسیم..
یکی از دوستان که ارتباط صمیمانه ای داشت،مأمور شدند،تلفتی هماهنگ کنند.
پاسخ گرفتیم که متأسفانه حالش کمی به وخامت گراییده ولی قلباً تمایل به دیدار و گفت و گو دارند و قول داده اند که در اولین فرصت بعد از بازگشت نسبی سلامتی، دیدار صورت گیرد که آخرین یادداشت شان در تلگرام (یازدهم بهمن ماه)تصویر دوم پیوست شد😭
استاد #رضا_بابایی، دین پژوه شاخص عصر، زلال و پاک اما دغدغه مند رفت...
انا لله و انا الیه راجعون
ضمن عرض تسلیت به دین ورزان عصرمنظر، خانواده و دوستدارانش، گزیده ای از یادداشت
«ایران در آتش کینه ها-۲۵اسفند۹۶» موجود در «صدانت»را باز نقل می کنیم شاید با عبرت از درس نکته ها و تجربه ها، #صلح، در تمامی ساحت دین ورزی و زندگی مان رسوخ کند:
«همه به جان هم افتادهایم. وصله و تهمتی نیست که به یکدیگر نچسبانده باشیم؛ از غربزده و بیبصیرت و سازشکار و خشونتگرا تا فتنهگر و منافق و خائن و جاسوس و داعشی و مزدور و عامل بیگانه. اینها مشتی از لقبهایی است که در دو سه دهۀ گذشته نثار هم کردهایم. صفتهایی مانند ترسو و اشرافیتگرا و لیبرال و سکولار بماند که داستانی دیگر دارد. قرآن میگوید به همدیگر لقبهای زشت ندهید(لا تَنَابَزُوا بِالألْقَاب) و ما اسلحۀ لقبسازی و برچسبزنی را روی رگبار گذاشتهایم..
ندانستیم که باورها برای آن بود که دردی دوا کنند، نه آنکه خود دردی بیدرمان شوند و بهانهای برای منازعات بیپایان. درد انسان و درد ایران در دلها نیست که این همه درد و رنج بیهوده بر سر و روی همدیگر میریزیم.
هیچ راهی برای ما نمانده است جز اینکه زبان همدیگر را بیاموزیم و در نیت خیر یکدیگر تردید نکنیم. اصلاحات از خانه و کوچه شروع میشود و سپس به حاکمان میرسد. باور کنیم که هیچ حکومتی بدتر از مردم خود نیست و هیچ مردمی بهتر از حاکمان خود نیستند. »
افسوس که موهبت دیدار میسور نشد،گویا دیداری شگرف تر ولذت بخش تر، انتظارش می کشید😭
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_كوچك
#برگ_ريزان_شايستگي
#ياديارها
#رضا_بابايي
#بازگشتي_كم_نظير
#درس_نکته_هایی_بی_نظیر
@sopskf
-----
https://www.instagram.com/p/B-orcGLjWoV/?igshid=1jmknfaa7gme1
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
برگ ریزان شایستگان سرزمینی #رئوف_آذری اگر ادعا کنم که کامل می شناختمش، به بیراهه رفته ام! اما کافی بود این اواخر، پایه پای یادداشت هایش قدم برداری تا بفهمی که هرآنچه در خرمن زندگی، خوشه چینی کرده بود در تسبیح واژگانش، برداشت کنی.. تراوش قلمش، ولع مان فزود…
Forwarded from اتچ بات
رضا بابایی هم جاودانە شد
✍🏻مولود بهراميان - سردبیر ماهنامهی شهر خدا
گرچه سالهاست با نوشتهها و آثارش آشنا هستم و از دور همدیگر را میشناختیم؛ اما بخت یارم نبود و هیچگاه توفیق نصیبم نشد که از نزدیک ایشان را زیارت کنم؛ گرچە اگر چنین میشد، غم فقدانش بیش از آنچه امروز هست، بر دلم سنگینی مینمود.
رضا بابایی گرچه دانشآموختهی حوزههای علمیه بود، ولی در حصار تنگ فقهاندیشی و ظاهرگرایی نماند و از اعتباریاتی مانند مانند مذهب به سوی عقلانیت و دیانتی مبتنی بر نواندیشی رفت.
خوب یادم هست آنگاه که بهعنوان سردبیر ماهنامهی «شهر خدا»، از ایشان خواستم درباب «مقاصد شریعت» گفتوگویی داشتە باشیم، با کمال متانت و تواضع درخواستم را پذیرفت. هستند دوستانی که علیرغم درخواست مکرّر ما، از هرگونه همکاری با تنها مجلهی نواندیشی اهل سنّت پرهیز نمودهاند؛ امّا استاد بابایی بدون کمترین درنگ، درخواستم را پذیرفت و به پرسشهایم پاسخ گفت. استاد از قید مذهب رهیده بود، حقجو بود و بە مقتضای عقلانیت گفتاری بسیار روشن، بدون ابهام و ایهام و بدون ایجاز مخل و اطناب ممل قلم زد.
نظر به پاسداشت از زحمات فرهنگی این اندیشمند گرانقدر و اینکه ادای دینی به استاد بابایی کردە باشیم، تصویر ایشان بهعنوان طرح روی جلد دومین شمارهی مجلهی شهر خدا ماندگار شد.
رضا بابایی رفت اما منش و بینش انسانگرایانە و دیانت و عقلانیت او باقی خواهد ماند و خوشبختانه پیروان و رهروان مکتب فکری ایشان در ایرانزمین فراوانند و تردیدی ندارم، تا همیشە از وی به نیکی یاد خواهد شد.
درگذشت این شخصیت فرهیخته و وارستە را به همەی دوستداران ایشان و اصحاب بصیرت و طالبان زیست انسانی مسالمتآمیز تسلیت میگویم.
#رضا_بابایی
#مولودبهرامیان
#مولود_بهرامیان
@cityofgod96
@aveng53
✍🏻مولود بهراميان - سردبیر ماهنامهی شهر خدا
گرچه سالهاست با نوشتهها و آثارش آشنا هستم و از دور همدیگر را میشناختیم؛ اما بخت یارم نبود و هیچگاه توفیق نصیبم نشد که از نزدیک ایشان را زیارت کنم؛ گرچە اگر چنین میشد، غم فقدانش بیش از آنچه امروز هست، بر دلم سنگینی مینمود.
رضا بابایی گرچه دانشآموختهی حوزههای علمیه بود، ولی در حصار تنگ فقهاندیشی و ظاهرگرایی نماند و از اعتباریاتی مانند مانند مذهب به سوی عقلانیت و دیانتی مبتنی بر نواندیشی رفت.
خوب یادم هست آنگاه که بهعنوان سردبیر ماهنامهی «شهر خدا»، از ایشان خواستم درباب «مقاصد شریعت» گفتوگویی داشتە باشیم، با کمال متانت و تواضع درخواستم را پذیرفت. هستند دوستانی که علیرغم درخواست مکرّر ما، از هرگونه همکاری با تنها مجلهی نواندیشی اهل سنّت پرهیز نمودهاند؛ امّا استاد بابایی بدون کمترین درنگ، درخواستم را پذیرفت و به پرسشهایم پاسخ گفت. استاد از قید مذهب رهیده بود، حقجو بود و بە مقتضای عقلانیت گفتاری بسیار روشن، بدون ابهام و ایهام و بدون ایجاز مخل و اطناب ممل قلم زد.
نظر به پاسداشت از زحمات فرهنگی این اندیشمند گرانقدر و اینکه ادای دینی به استاد بابایی کردە باشیم، تصویر ایشان بهعنوان طرح روی جلد دومین شمارهی مجلهی شهر خدا ماندگار شد.
رضا بابایی رفت اما منش و بینش انسانگرایانە و دیانت و عقلانیت او باقی خواهد ماند و خوشبختانه پیروان و رهروان مکتب فکری ایشان در ایرانزمین فراوانند و تردیدی ندارم، تا همیشە از وی به نیکی یاد خواهد شد.
درگذشت این شخصیت فرهیخته و وارستە را به همەی دوستداران ایشان و اصحاب بصیرت و طالبان زیست انسانی مسالمتآمیز تسلیت میگویم.
#رضا_بابایی
#مولودبهرامیان
#مولود_بهرامیان
@cityofgod96
@aveng53
Telegram
attach 📎