يگان حفاظت مردمي جنگل هاي سردشت (بلوطبانان مهربان)
چرايي، چگونگي و رؤياي متعاقب آن

همايش سيل سراسري ايران،ابعاد،پيامدها و اقدامات مردادماه ٩٨ دانشگاه شريف و سخنراني دو كنشگر محيط زيست كشور(محمد درويش و رئوف آذري) در آن همايش و همزماني آتش سوزي جنگل هاي بلوط شهرستان سردشت، بهانه اي شد براي رايزني اين دو حول بحران زيست محيطي و نجات جنگل هاي بلوط!


سرانجام اين رايزني كه متعاقب تلاش كنشگران دوستدار طبيعت سردشت و آسيب جسمي و سوختن چند دستگاه موتورسيكلت فعالان اطفاء حريق در آتش سوزي هاي اخير دنبال شد، منجربه شكل گيري ايده "يگان مردمي حفاظت از جنگل هاي سردشت" شد كه مخلص اهداف آن بر اين مبنا، توافق گرديد:

١• ساماندهي نيروهاي داوطلب مردمي در كنار نيروهاي يگان حفاظتي و همدل و همراه كردن نيروهاي كنشگر با تأكيد بر پيشگيري، حفاظت و احياء

٢• تمركز بر آموزش نيروهاي كنشگر بومي و تجهيز آنان همزمان با اهتمام به سلامت جان و مال شان

٣• ارايه الگوهاي جايگزين متناسب و همساز با محيط زيست در حمل و نقل كنشگران و نيروهاي حفاظتي(دوچرخه به جاي موتورسيكلت)

٤• تكثير ايده در مناطق ديگر با مطالبه گري و همكاري سازمان هاي متولي

براي شروع نياز به فراخواني در سطح شهرستان بود كه با اطلاع رساني فورس ماژور به گروه هاي كنشگر شهرستان سردشت، تعداد سي نفر داوطلب (ضريب سه مالباخته-موتورسيكلت سوخته- در ده) مشخص و كار با فراخوان مجازي مهندس درويش روي پيج اينستاگرامي استارت خورد كه شكر خدا، منجر به حمايت مالي حدود ده هزار نفري(همان ضريب موردتوافق مالباختگان) شد و همان نيز نشان داد كه باور عميق به توانايي هاي مردمي، مي تواند بسترساز جريان هاي پيش برنده بسياري گردد!

همزمان با فراخوان، مجموع نظرات و پيشنهادهاي واصله هموندان نيز سبب شد تا رايزني هايي نيز براي مطالبه گري از دولت و سازمان هاي ذيربط صورت گيرد و در كناز آن نيز ماحصل تجارب ميداني و دانشگاهي نيز مورد مداقه قرار گيرد تا با تركيب اين چند، تداوم مسير منطقي تر و مثمرتر گردد كه اهتمام بر آن منجر به تماس ها و نشست هاي ويژه با برخي كنشگران و فعالان، شوراهاي شهر و شهرداري ها، نمايندگان مردمي، مسئولان و متوليان و نيز پژوهشگران گرديد كه يك از چندش:
• حضور در دانشگاه شريف و پژوهشكده آن دانشگاه جهت عقد قرارداد خريد و توافق بر شرايط خريد و متناسب سازي دوچرخه ها
• تماس با رييس كميسيون محيط زيست مجلس شوراي اسلامي و حضور متعاقب نماينده اعزامي در دفتر ايشان
• حضور در سازمان جنگل هاو نشست با معاون و مديران كل حوزه حفاظت و امور اراضي
• وديدار چهره به چهره با كنشگران و درخواست راهنمايي، رهنمود و همكاري هاي ويژه
•
كه ماحصل اقدامات تا اين تاريخ،عبارتست از:

١• جمع آوري مبلغ دويست و چهل ميليون تومان *از مشاركت حدود ده هزارنفري به فراخوان مجازي پيج درويش نامه

٢• همكاري و تعهد مالي دستگاه ها و خيرين شهرهاي اصفهان و كرج(هر كدام سه ميليون تومان)، كاشان(يك دوچرخه)،بنياد بسكي
(سه دوچرخه)،شوراي شهر تهران-دكتر آرش ميلاني-(يك دو چرخه)و رييس كميسيون محيط زيست مجلس-دكترتابش(سه دوچرخه)،پژوهشكده دانشگاه صنعتي شريف (يك دوچرخه)

٣• تعهد پژوهشكده صنعتي شريف براي متناسب سازي دوچرخه هاي توليدي برقي با شرايط جوي و موقعيت جغرافيايي منطقه سردشت

٤• تعهد معاونت حفاظت سازمان جنگل ها و مديران كل ستادي زيرحوزه به تأمين تجهيزات اطفاء حريق و حمايت اداري از پروژه "يگان حفاظتي مردمي سردشت، پاوه و ساير نقاط زاگرس و هيركاني و ...

٥• تعهد مديران به جلب حمايت نيروهاي متخصص، با تجربه و ماهر جهت آموزش يگان هاي مردمي به صورت رايگان و در محل

٦• تعهد ايده پردازان يگان حفاظت مردمي به تلاش براي تكثير اين ايده در كل مناطق جنگلي ايران

و اين آغاز راهي طولاني اما اميدزاست كه اميدواريم با همت، همدلي ،مشاركت، رصد و كنترل مردم، كنشگران سبزانديش و سبزكردار دانشگاهي، رسانه اي و زيست محيطي، مسئولان و متوليان، نمايندگان قانوني مردم در شوراهاي شهر و روستا،دهياران و شهرداري ها و نمايندگان مردم در مجلس شورا، روحانيون و منبرداران، معلمان و بازاريان و متمولان، و بيش از همه دست اندركاران رسانه هاي با مخاطب ملي و منطقه اي و نيز برخوردار از بودجه هاي ملي در تداوم اين پروژه و غنابخشي و تبليغ و نهادينه سازي آن در راستاي حفاظت از جنگل ها-تأمين كنندگان سخاوتمند سرانه اكسيژن شهروندان- كم مان، بيش شود و بيش هم افزامان، سبزي سرنوشت جمعي مان را رقم زند...

كاش پيدا بشود روزنه اي سمت دعا
راهي از توبه ما تا به گلستان خدا

كاش كابوس زمستاني شيطان برود
كاش مخلوق خدا بازهم آدم بشود


محمد درويش

@darvishnameh

رئوف آذري

@sopskf
شهريور٩٨
*مبلغ مندرج در بند يك،با احتساب تعهدات بند دو،محاسبه شده است.

https://instagram.com/p/B2l167EFu7h/

✌حکایت پیروزی مردم در تحقق رویای سردشت؛ شبکه پنج سیما!✌

1️⃣ امروز - ۳۰شهریور ۹۸ - در برنامه #یه_روز_تازه به روایت موفقیت کم‌نظیر مردم در تحقق #رویای_سردشت پرداختم؛ اینکه چگونه توانستیم بدون اتکا به بخش دولتی و با مشارکت نزدیک به ۱۰هزارنفر از هموطنانِ جان، ۲۴۰میلیون تومان برای خرید ۳۰ دوچرخه‌ ویژه کوهستان فراهم کنیم؛ دوچرخه‌هایی که با نیروی الکتریسته کار می‌کنند و توسط پژوهشگران جوانِ پژوهشکده انرژی دانشگاه صنعتی شریف طراحی شده‌اند. همچنین، حمایت سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور در تجهیزِ این یگانِ مردمی به ادوات مقابله با آتش از جمله دمنده، آتش‌کوب، کوله‌پشتی‌های مجهز به موتور دستی پاششی و تن‌پوش‌های اطفای حریق شایان تقدیر است؛ باشد که این الگوی تعامل مردمی/دولتی در دیگر نقاط زاگرس هم تکثیر شود.

2️⃣ اشاره به شهادت #شریف_باجور و ۳همرزمش و نیز سوختگی برخی دیگر از هموطنان داوطلب در مهار آتش، اشاره به رویداد مهم فردا - ۳۱شهریور - #روز_جهانی_بدون_خودرو و اشاره به خاطره‌ام از نخستین روز مهر ۱۳۵۱ از دیگر موارد قابل طرح در بخش #طبیعت_یار امروز بود که به صورت زنده از شبکه پنجم سیما پخش شد.

🇮🇷: @darvishnameh

🌐 رهنامه: ویژه‌نامه صلح، شماره ۱

✅ راهکارهاي مصالحه سیاسی و ایجاد صلح مثبت در مناسبات ایران و عربستان سعودي

⭕️ انجمن علمی مطالعات صلح ایران. کمیتۀ روابط بین‌الملل صلح

💠 دبیر علمی: دکتر امیرهوشنگ میرکوشش
@ipsan

پرنسس سرزمين درون خود باشيم!
رئوف آذري*
پرنسس ویکتوریا فرزند ارشد پادشاه سوئد به همراه دختر خردسال خود در روز ۲۱ سپتامبر-مصادف با روزجهاني صلح و پاكيزگي-دريكي از پارك هاي جنگلي اقدام به پاكسازي طبيعت از آشغال نمود!

اقداماتي نمادين از اين دست، نشان از آسيب هايي دارند كه نيازمند اقدام و عمل جمعي اند و چه بسا، ورود بزرگان و پيش قراولان يك جغرافيا و ملت، موجبات جلب توجه و تلنگر ملي مي شود و تلاش ها در باب رفع اين آسيب ها، وجه عمومي مي يابد!

سال ها كنشگري ام در حوزه محيط زيست و صلح و مهرباني و نيز رصد و مطالعه تلاش رسانه ها و كنش و واكنش رسانه اي ها، بر اين نكته واقفم ساخته است كه لوكوموتيورانان قطار سياست و فرهنگ يك جامعه،همواره سيبل توجه رسانه ها و كنشگران دنياي رسانه و الگوي رفتاري توده ها بوده اند و همان فهم نيز جسارتم بخشيده تا در امروزي كه مصادف شده است با روز پاكيزگي و صلح جهاني، با صراحت، پيش قراولان سياست و فرهنگ اين مملكت را فراخوانم به جاي توجه به بيرون و پاكسازي طبيعت، همت كنند و شهامت به خرج دهند با همراهي نسل جديدشان، جغرافياي درون شان را مورد واكاوي قرار داده و تلاش كنند هرگونه آسيب دامنگير آن جغرافيا را پاكسازي كرده و از سرزمين وجود خود دور كنند كه بي شك، آن، سراغاز پاكيزگي برون و نقطه استارت صلح در جهان بيروني خواهد بود... خوشا آنان كه به موقع فحواي پيام دريابند و پيش و بيش از هموندان خود در دستگاه قدرت و فرهنگ، دريچه اي من باب اقدام و عمل در مملكت وجود خود بگشايند و پرنسس پاكيزه گر سرزمين درون خود باشند..
🌹❤️🌹
#روز_جهاني_صلح
#پرنسيس_ويكتوريا
#سوئد
#پاكيزگي_طبيعت
#روز_جهاني_صلح
#پاكسازي_درون

@sopskf
-----------------
*فعال صلح و مهرباني،كنشگر سواد رسانه اي

**نقل كليپ تصويري از كانال پویش خانه تکانی فرهنگي


https://instagram.com/p/B2ro5POlSGT/

بوي عشق با مهر مي آيد

فراسوی هزاران نیک و بد زندگی و تلخی ها و خوشی های آن، بود و نبود زندگی، دردها و رنج ها و یاس هایی که متاسفانه نقل محافل کوچک و بزرگ وعاقل و عالم و عامی شده، عشق به زندگی و چراغ امید دردل های همه ی ما کم و بیش روشن و ساری و جاری است.

اگر بگوییم موتور متحرکه این زندگی چند لایه را لبخند ها و مهر بانی های عشق کودکان به جهان پیرامونی و نیز مهر و محبت مادرانه و معلمانه آن را به چرخش در می آوردگزافه نیست و ای بسا همه ی این دوستی و عشق ورزیدن ها بادانش وآگاهی، به جای خود زیباتر می نشینند.

به قول مولانا بلخی:
"این محبت هم نتیجه ی دانش است
کی گزافه بر چنین تختی نشست"

در هرکجای این سرزمین فراخ هستی که هست،برما معلمان واجب است، خود را به دانش و آگاهی، ادب ،صبر و دیگر فضیلت های اخلاقی آراسته گردانیم و علیه سیاهی لذت گرایی ، تن پروری، خشونت ورزی درجهان و بی مهری در حق طبیعت و انسان ازطرف حاکمان و مستبدان روزگار،که در جای جای این عرصه بیکران هستی کم و بیش به چشم می خورد،قیام کنیم و استوار مانیم.

درحالی که در دهکده جهانی و دنیای مدرن به سر می بریم، هنوز بیش از چند صد میلیون کودک از آموزش و رفتن به مدرسه محرومند و در روز گاری که ثروت ،شهوت و شهرت گرایی در بسیاری ازجوامع رایج ،وفرهنگ مصرف گرایی با قدرت تمام رسانه ها در خدمت جهان سرمایه داری است ،هر روز صد ها کودک به خاک و خون کشیده می شوند و آرزو ها، و رویاها ،شعر و هنر و ذوقشان درخاک،دفن می شود، اما هنوز نگاه پراز امید شوق و اشک شادی کودکان و مادران ،بر در مدارس،در آغاز مهر ساری و جاری است.
کودکان،فارغ از سیاست بازان و سیاست بازاران و سیاست سازان و ...اگر نصیبشان گردد می خواهند با همکلاسی هایشان از روز های خوب و خوش شیرین زندگی و از رنگ شاد لباس و کیف و جا مدادی و .. وشوخی های سر کوچه و قصه ها و داستان های شبانه اشان بگویند و بخندند.
کودکان از اختلاس هزارها میلیارد پدرشان بی خبرند، از فقر و بی پولی پدر،چندان آگاه نیستندو از خلافکار و دزد و چاقو کش و باند و باند بازی خبر ندارند، باور کنیم که همه ی کودکان پدران و مادرانشان را بزرگ و پاک و معصوم و قهرمان زندگی خویش می دانند و بعد از این عزیزان است که شخصیت سومی وارد دنیای ذهن کودک می شود به نام" معلم" که گاه چنان عاشق و شیدایش می شود بر پدر و مادرش نیز برتری می دهد.

آری عزیزان، جهان کنونی ما،امروز بیشتراز دیروز و فردا بیشتر از امروز نیاز به محبت و انسان دوستی و صلح و آشتی دارد، بر همگی ما لازم است که،در مدارس، انسانی را تربیت و آموزش دهیم که فراتر از قوم و قبیله و مذاهب و ادیان بیندیشد و وزبانش قبل از همه ی زبان های دنیا، زبان عشق و عاطفه باشد.

کودکان و جوانانی را تربیت کنیم که، عاشق انسان و طبیعت باشند زیرا انسان اگر عاشق چیزی یا کسی باشد قطعا آزارش نمی دهد و برای شکوفایی و زیباییش تلاش می کند.
🌹🌹🌹
#محمد_رضا_مولاني
دبيرشاغل در آموزش و پرورش سردشت

@sopskf

در روزنامه جم، شماره ٥٤٨٣مورخ ٣٠شهريورماه ٩٨ صفحه ١٦ به قلم مهربانو فاطمه مرادزاده، گزارشي مبسوط از تحقق رؤياي سردشت را ملاحظه بفرماييد.
*براي دسترسي به لينك، فيلترشكن بايد خاموش باشد😜

https://jamejamdaily.ir/?nid=5483&pid=16&type=0#pagedetails



البته شايان ذكر است كه نقش آفريني فعالان مدني و كنشگران همواره در صحنه سردشت در متن مصاحبه اشاره شده بود كه متأسفانه در نگارش چاپي متن پياده شده همه كنشكران در قالب بنياد توسعه صلح و مهرباني معرفي شده اند كه شايد اجحافي باشد بر نيروهاي تلاشگري همچون "به رووپاريزاني زاگروس" ،"گه نجاني هه تاو"،"شاخه وانان" وساير فعالان كه به ويژه در اطفاء حريق مردادماه سردشت، بيش و پيش از دوستان وابسته به بنياد همت به خرج داده بودند..

اما شكر خدا به لطف آن تلاش در يگان سي نفره، نام و ياد بسيار نقش آفرينان محفوظ است...

@sopskf

آن روي سكه مدارس زنگ زده *و زندان نما!

نوشته اي از رئوف آذري عطف به يادداشت هاي ديروز و امروز حول آغاز مهر و ناكارآمدي سيستم تعليم و تربيت..

🌹❤️🌹
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#مهرباني_هاي_كوچك
#مسئوليت_اجتماعي
#بازگشايي_مدارس
#سيستم_تعليم_و_تربيت
#ناكارآمدي
#كارآمدي
#دو_روي_سكه
#رسالت_رسانه
@sopskf


https://telegra.ph/%D8%A2%D9%86-%D8%B1%D9%88%D9%8A-%D8%B3%D9%83%D9%87-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D8%B2%D9%86%DA%AF-%D8%B2%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%85%D8%A7-09-23-2

🔺روایت جام جم از تحقق رویای سردشت!🔺

🇮🇷: @darvishnameh

✍ چگونه این موفقیت رقم خورد و نزدیک به ۱۰هزارنفر برای تحقق رویای سردشت هم‌قسم شدند؟ آیا این ۱۰هزارنفر مشکل مالی نداشتند یا عشق‌شان به زاگرس، به ایران و به هموطنان عزیزشان در سردشت به تنگناهای معیشتی می‌چربید؟ چگونه باید قدر چنین مردمی را دانست و حرمت نهاد؟ آیا نظیر الگوی سردشت را می‌توان در دیگر سکونت‌گاه‌های حاشیه جنگل در زاگرس، هیرکانی و ارسباران آفرید؟

#رویای_سردشت
#روزنامه_جام_جم
#بنیاد_توسعه_صلح‌_و‌_مهربانی
#آتش‌نشانان_پارکاب

https://jamejamdaily.ir/newspaper/item/39770

پيام نوجوانان صلح آموز سردشت به حكمرانان

...
آيا وقت آن نرسيده، اين سرمايه هاي نامرئي مملكت را كه سر از "مدارس زنگ زده" و"زندان"هاي سيستم ساخته درآورده اند، به وقت فهم كنيم و از نظرات صائب و روح صلح طلب شان براي كاميابي ملت ها و همزيستي مسالمت آميز، در مديريت و دولت داري و حكمراني مان بهره گيريم؟!
تاريخ به شدت بي رحم است و تصميمات استراتژيك و مهم امروزمان را به نسل هاي بعد خواهد رساند..
امروز را دريابيم🌹❤️🌹
----

https://instagram.com/p/B2yUcpblrAu/

کالای عمومی جنگ، سرمایه ملی دفاع

محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

✅ جنگ بخشی از تاریخ ملت‌هاست و همه ملت‌ها برای حفاظت و صیانت از جنگ و تاریخ‌اش، تلاش می‌کنند. کشورهای متجاوز هم حتی تلاش می‌کنند که جنگ‌های خود را تقدیس کنند و آن‌را به سرمایه اجتماعی و نمادین خود تبدیل کنند.

✅ سؤال مهم برای ما ایرانیان که هشت سال را بر اثر تجاوز عراق، در جنگ سپری کردیم، این است که چگونه از جنگ و دفاع هشت ساله، صیانت و حفاظت کنیم.

✅ معتقدم برای حفاظت و صیانت از سرمایه جنگ هشت ساله در تاریخ ملت ایران، می‌توانیم از مفهوم عمدتاً اقتصادی «کالای عمومی» استفاده کنیم. «کالای عمومی» چیست؟ امنیت مصداق کاملی از کالای عمومی است.

✅ کالای عمومی، تخصیص‌ناپذیر است و همگان می‌توانند از آن استفاده کنند بدون آن‌که سهم دیگران کاسته شود. اگر امنیت تأمین شود، نمی‌توان آن‌را به کسانی خاصی تخصیص داد و بقیه را از آن محروم کرد.

✅ شهر که امن باشد، همه امنیت دارند. ممکن است کسانی مالیات داده باشند و دیگرانی نداده باشند، اما وقتی امنیت با همین پول مالیات تأمین شد، آن‌ها که مالیات نداده‌اند هم امنیت دارند.

✅ کالای عمومی رقابت‌پذیر هم نیست. شما می‌توانید برای کسب گوشت یا خودرو بیشتر و بهتر رقابت کنید، اما تلاش برای رقابت در کسب کالای عمومی هوای پاک در تهران یا امنیت، خیلی معنادار نیست. امنیت و هوای پاک یا برای همه هست یا برای هیچ کس نیست. مبحث کالای عمومی شرح بسیار بیشتری دارد، اما همین مقدار برای بحث ما کافی است.

✅ کالاهای عمومی وقتی در بهترین شرایط تولید و ارائه می‌شوند که همگان در تولید آن مشارکت کنند. همه باید در استفاده از لوازم نقلیه عمومی و در نتیجه تولید هوای پاک، سهیم شوند.

✅ آب، امنیت، هوای پاک و محیط‌زیست باید با مشارکت همگان حفظ شوند. اما اگر گروهی تلاش کنند کالای عمومی را از آن خود کرده و دیگران را از آن محروم کنند، منجر به بی‌تفاوتی و عدم مشارکت می‌شود.

✅ اگر آب و محیط‌زیست پاک مختص گروه خاصی شود، بقیه مردم نسبت به صیانت از منابع آب بی‌تفاوت می‌شوند. اگر امنیت مال گروه خاصی باشد، بقیه هم مالیات نمی‌دهند و بی‌تفاوتی نسبت به امنیت، سبب تخریب امنیت برای همه می‌شود.

✅ حفاظت از میراث مثبت جنگ برای ملت، باید بر اساس مدل کالای عمومی صورت گیرد. اقشار و گروه‌های مختلف مردم در تأمین منابع مالی، انسانی، نمادین و حتی عاطفی جنگ سهم داشته‌اند. جنگ به همین ترتیب باید متعلق به همه باشد.

✅ اگر گروهی تلاش کنند «کالای عمومی جنگ» را از دیگران دریغ کرده و آن‌را میراث فکری، اجتماعی و سیاسی خود کنند؛ در نهایت به بی‌تفاوتی بقیه منجر خواهد شد.

✅ اگر آب مال همه باشد و با مشارکت همه صیانت شد، همه خود را مسئول می‌دانند اما اگر این گونه نبود، در بهترین حالت بی‌تفاوت می‌شوند و بدتر این‌که خود نیز در تخریب و آلوده کردن آن می‌کوشند. عین همین اتفاق برای جنگ هم رخ می‌دهد. جنگ باید کالای عمومی و سرمایه همه ملت ایران باشد.

✅ اگر جنگ و سال‌های دفاع، مال همه شد – حتی صرف‌نظر از این‌که در تولید سرمایه ملی، عاطفی، معنوی و اجتماعی حاصل از جنگ سهیم بوده‌اند یا نبوده‌اند - آن وقت، حس مشارکت ملی در حفظ سرمایه جنگ هم شکل می‌گیرد.

✅ بی‌تفاوتی نسبت به میراث ملی دفاع زمانی شکل می‌گیرد که برخی می‌کوشند «کالای عمومی جنگ» را اختصاصی کنند.
امنیت به مثابه کالای عمومی یا برای همه است یا به تدریج برای هیچ کس نخواهد بود. سرمایه ملی دفاع و جنگ هم برای همه است یا به تدریج زوال می‌یابد و برای هیچ کس نخواهد بود.

⭕ #کالای_عمومی_جنگ

⭕ #سرمایه_ملی_دفاع

⭕ #هفته_دفاع_مقدس

(اگر می‌پسندید، به اشتراک بگذارید.)

⭕️ دغدغه ایران در اینستاگرام:👇👇
https://www.instagram.com/p/B2yESh4Bqnn/?igshid=16vwiv79sn03t

سهم ما در سرقت رؤياهاي كودكان امروز و فردا!
رئوف آذري*

گرتا تونبرگ، همان نوجوان ۱۶ ساله سوئدي است كه پرچم مبارزه علیه تغییرات آب و هوایی در دست گرفته و اخيرا" در نشست فوق‌العاده سازمان ملل،سخنراني پيوست را ارائه داد
!
او اين روزها به جاي حضور در نيويورك، مي
بايست در سوئد و در مدرسه اش مي بود و در حالي كه بغض دوري از مدرسه اش در حال تركيدن است، همه آنان را كه سهمي در #ربودن_رؤياي_كودكانه اش داشته اند، #بي_حيا مي خواند!
گرتا،هرچند سران كشورها و اصحاب قدرت را خطاب قرار داد اما واقعيت از اين فراتر است و هر يك از ما در اين بي حيايي سهمي نصيب مي بريم، نمي بريم؟! هر روز جلوي چشمان ما، ميليون ها تن زباله در اين طبيعت رها مي شود!
ميليون ها كارخانه و اتوموبيل، دودكش ها و اگزوزهاي شان را سوي آسمان و زمين گشوده اند!
ميليون ها ليتر آب شيرين در شهرها و روستاهاي ما هدر مي رود!
ميليون ها حيوان و پرنده شكار مي شود!
ميليون ها درخت-اين كارخانه هاي اكسيژن ساز- قتل و عام مي شوند!
ميليون ها بوق و صداي نابهنجار و وحشت زا، در فضاي زيست مان دميده مي شود!
چندها و ده ها سد و مانع سر راه روندگي آب و هوا ايجاد مي شود و ده ها ميليون ليتر آب تغيير مسير داده مي شود و هزاران چاه عميق و نيمه عميق زده مي شود و ده ها درياچه و رودخانه خشك مي شود!
ميليون ها تن مواد سمي و شيميايي به خورد گياهان و درختان و حيوانات داده مي شود و از تراريخته تا سم ريخت بر سفره هاي مردم مي رود!
ميليون ها تن سلاح و بمب و انم بر سر اين فضا باران مي شود!
ميليون ها نفس بد و پر از كينه و نفرت و حسد و دشمني در اين كهكشان بيرون داده مي شود!
و ده ها و ميليون ها، رؤياي كودكانه توسط اهالي قدرت و ثروت، به سرقت مي رود!
و.. آن گاه، همه ما، اگر شريك اين جنايات نباشيم خوش خيال در برج امنيت خودتعريف مان نشسته ايم و تماشا مي كنيم و حتي كك مان نمي گزد!
همين اواخر ميليون ها هكتار جنگل از آمازون تا ارسباران و پاوه و مريوان و سردشت طعمه حريق بي تفاوتي ما و مسئولان شد و كم تر كسي #محمد_درويش و ده هزارهموند حمايت گرش شد تا #بلوطبانان_مهربانش را جاني دگر بخشد؟!
باور كنيد هنوز راه بسياري داريم تا از هفت ميليارد شهروند اين زيست كره، چند ده ميليون پيدا شوند و رؤياي گرتا تونبرگ و كودكان شيميايي زده #سردشت،زاگرس،هيركاني، ارسباران،آمازون و جهانشهر را به صاحبان اصلي و در هنگامه نياز برگردانند!
پس تا آن روز، بسياري از ما در اين سرقت و #بي_حيايي سهيم هستيم مگر كه مهرباني هاي كوچك مان را سيل گردانيم.. @sopskf
----
*فعال صلح و مهرباني، كنشگر سواد رسانه اي

https://instagram.com/p/B2ylH-slxKH/

دل نوشته ای از اولین روز مهر ماه 1398 بر گرفته از صفحه اینستاگرام معلمی دلسوز بنام آقای سرکوت نادر پور ( اهل روستای نروی شهرستان پاوه ) در رابطه با محرومیت هایی که همچنان در روستاهای اورامانات شاهد آن هستیم ...

امسال مدرسه ای را که انتخاب نمودم روستایی است با ۲پایە و پنج دانش آموز در پایەهای اول و سوم و در۲۰ کیلومتری مرکزشهر.
مدرسه درابتدای روستا قراردارد.
وقتی وارد روستا شدم بچه هامنتظر ورود من بودندهنوز از ماشین پیاده نشده بودم به آنان ابراز محبت کردم.
بعد از پیاده شدن از ماشین ابتدا با احترام و محبت به دانش آموزان دست دادم و آنها را بوسیدم. وقتی درب حیاط را باز نمودم با منظره ای عجیب مواجه شدم یک کانکس و ساختمان قدیمی و تخریبی با حیاطی بزرگ و چند درخت سیب کە حیاط پوشیده از گیاهان و خارهای بلند و خشکیدە بود و عبورکردن در آن محال. کانکس و سرویس بهداشتی مملو از کاە و گرد و خاک و شیشەهای شکستە.
اینجا مخروبەای بیش نبود و بە تنها چیزی که شباهت نداشت مدرسه بود.بعد از سی سال خدمت این اولین بار بود با چنین وضعیتی روبرو می شدم نه کسی از اولیا بە همراه بچه ها آمده بود تا شاهد وضعیت باشد و ما را دلداری و همراهی نماید و نه فردی از اداره سری زد تا به ما خسته نباشیدی داشته باشد. و پس از باز کردن درب کانکس بچه ها خودشان را معرفی نمودند و من هم خودم را معرفی کردم. و با یک جعبه شکلات از آنان پذیرایی کردم و به هر کدام هم یک دفترهدیه دادم . سپس شروع به نظافت کردیم از دانش آموزان کاری ساخته نبود چرا که تنی نحیف و بدنی کوچک داشتند آخر طفلکی ها سن و سالی نداشتند و من هم توقعی از آنان نداشتم.
وقتی به چشمان معصوم این عزیزان می نگریستم همه چیز را فراموش کردم.
اینکه من معلم هستم نه خدمتگزار و نظافت چی و یا لباسهای اتو شده ای کە برای اولین روز کار پوشیده ام , سی سال خدمت و تدریس و پنجاه سال سن و انواع بی مهری ها و نامهربانی ها در ماە مهر و مهرورزی هیچ کدام از این چیزها موجب دلسردی ام نشد.
با عشق و علاقه ی زایدالوصفی دست بە کار و شروع به نظافت کردم. انگار اولین روزها و سالهای خدمتم است به یاد ایامی افتادم که جوان و بی تجربە و تنها با پای پیاده عازم روستاهای محروم ناحیه ۲ کرمانشاە می شدم اما با اشتیاق و پر انرژی شروع به زیباسازی مدرسه و تدریس می نمودم.
بدون اغراق می گویم انرژی این روزها از آغازین سالهای خدمتم بیشتر نباشد کمتر نیست! و از لذت کارم و تدریس ام ذره کاسته نشد.
بعد از دو ساعت کار و نظافت مدرسه را برای دانش آموزان عزیز آماده نمودم.
امیدوارم امسال را به خیر و خوشی و عزت و سلامتی به پایان برسانیم.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
۱مهرماە ۹۸
نقل از "کۆمەکاڵ" با واسطه
-------
•اين معلمان را بايد قدر نهادو برصدر نشاند.
سپاس كاك سه ركه وت مهربان، عضو شايسته كمپين مهرباني هاي كوچك
🌹❤️🌹
@sopskf

با درود به دوستداران صلح ودوستی
🔎🖋🔎🖋🗡🌹🗡🌹🗡🌹🗡🌹

جنگ یا صلح
نظر بدهیم.

ای کاش می‌توانستیم بفهمیم
در جنگ ایران و عراق
بردو ملت چه گذشت.؟

یادم است
در هر محفل و مجلسی
شعار جنگ جنگ تا پیروزی می‌دادیم
ومیخواستیم از راه کربلا به قدس برسیم.

۸ سال جنگیدیم.
پرورش را گرامی داشتیم.!!
مردم عراق را دشمن خود دانستیم
کینه شأن را به دل گرفتیم.
از آنان کشتیم واسیر گرفتیم
خانه هایشان را برسرشان خراب کردیم
کودکانشان را کشتیم ویتیم کردیم.

هردو کشور هم کشته های
خود را گرامی داشتند
شهید نامیدند؟

با همه بلایی که
بر سر آنان آوردیم.
در روزهایی از سال
آنان به ما تعظیم میکنند
پاهای ما را میشویند
کفشهای ما را واکس میزنند
با بهترین غذا از ما پذیرایی میکنند
جای خواب خود را به ما می‌دهند.
نه اینکه از ما می‌ترسند
بلکه به صلح احترام میگذارند.

چگونه دلمان آمد
هزاران هزار
از این مردم مهربان قربانی بگیریم.!؟
شاید پشیمان باشیم
چون غرامت نخواستیم
تازه بخشی از خرابی‌هایشان
را هم آباد کردیم.
این روحیه صلح طلبی است

اما چه سود
هزاران هزار
زندگی از دوطرف به فنا رفت
چه ثروتی که اگر بود
شاید هوا آلوده نبود.
ابها آلوده نبود.
دریاچه ارومیه خشک نبود
کودک کار نبود.
مدرسه ها خالی از معرفت نبود
معلم بجای مدرسه در زندان نبود
کارگر گرسنه نان ،در حبس نبود.
ازدواجها آلوده به طلاق نبود.
اینهمه معتاد به ناامیدی نبود.
برای هرکس چند پرونده نبود.
مرد ثروتمند در صف نبود.
هیچ زنی کنار خیابان نبود.
اینهمه دروغ و نفرت نبود.
عزت این ملت زیر سوال نبود.
و....

مهربانی ماندگار
صلح دائمی پایدار

از گرتا تونبرگ تا پيوند سبز جوان كردستاني!
رئوف آذري*

اين روزها كه نام نوجوان سوئدي #گرتا_تونبرگ نقل محافل رسانه اي است در اين سوي دوربين هاي رسانه هاي هاب، جواني كردستاني در شهر فرهنگي #سليمانيه، شاهكاري با پيوند آسماني اش خلق كرده است كه شايسته تكريم و اقبال رسانه اي ها بود ولي متأسفانه همچون فاجعه انفال، ژينوسايد حلبچه، سردشت ،زرده و...كم تر رسانه بين المللي، بدان پرداخت!

#سه_ردار_قه_ره_داغي، از كنشگران محيط زيستي اقليم كردستان است كه با نامزدش به توافق مي رسند در راستاي هشدار به حكمرانان، هوشيارسازي عمومي و ارايه ي الگويي سبز، مراسم عروسي شان را ويژه برگزار كنند!
چهارچرخه اي پدالي، كجاوه عروس و داماد مي شود و از #باغ_گشتي (پارك عمومي) پس از غرس دو نهال ارغوان، مراسم استارت مي خورد و داخل شهرسليمانيه با همراهي جمعي از جوانان دوچرخه سوار، رژه ركابزنان، سوري به يادماندني رقم مي زند!

اين جشن عروسي با توزيع گلدان هاي كارگذاشته شده روي كجاوه پدالي عروس و داماد تداوم مي يابد و سپس اين زوج جوان، در راستاي فرهنگ سازي احترام به حقوق حيوانات، سرپرستي بچه گربه بي سرپناهي را تقبل كرده و در نهايت با زدن ماسك بر صورت و حضور در ميان جنگل هاي سوخته بلوط اطراف شهر، بر اهميت جنگل در تأمين اكسيژن و عواقب تخريب منابع طبيعي و سرمايه هاي نمادين تأكيد مي كنند! انجام پروژه مشترك نشاء بذربلوط صلح و مهرباني نوروز نودوپنج در سليمانيه، و قرابت و هموندي در حفاظت از سرمايه هاي نمادين، بستر دوستي مان را با #سردار، استارت زده بود و همان بر آنم داشت تا تبريك خالصانه خود را طي تماسي تلفني تقديم شان دارم كه در پاسخ اقدام نمادين شان را چنين بزرگوارانه تعبير كردند:
"تحقق رؤياي زندگي مشترك، براي هرجواني شيرين است اما شيريني شروع زندگي مشترك ما، با اين ايده و همراهي جوانان پرشور سليمانيه اي چندبرابر شد ..."
او ادامه داد:
"جشن واقعي ما دوستداران محيط زيست، زماني است كه "آبي گِل نشود"،"حيواني، پرنده اي و خزنده اي، آزار نبيند"،"جنگلي قتل و عام نشود" و"هوايي آلوده" و "اقليمي، تخريب "نگردد!
او ادامه داد:
"پيوند سبز ما تنها تلنگري بود بر اذهان سراني كه به تغييرات اقليمي ريشخند مي زنند و به شهرونداني كه سكوت اختيار كرده و شريك جرم حكمرانان اند"
جالب است بدانيد اين #عروسي_الهام_بخش، در نهم سپتامبر سال جاري و حدود يكماه قبل از سخنراني گرتا اتفاق افتادوتأسف زاتركه نگارنده مدعي نيز در گزارش مكتوب اين جشن مبارك، به بلاي تأخير گرفتار شد😓


باشد كه زاويه دوربين رسانه ها و قلم نگارنده و فعالان نوعي،فراگير بچرخد و تراوش كند تا مهرباني هاي بزرگان، كوچك نماند...
🌹❤️🌹
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#مهرباني_هاي_كوچك
#مسئوليت_اجتماعي
#كنشگري_محيط_زيستي
#عروسي_سبز
#سردار_قره_داغي
#گرتا_تونبرگ
#رسالت_رسانه_اي
#فراگيري_زاويه_دوربين

@sopskf
----
*فعال صلح و مهرباني، كنشگر سواد رسانه اي


https://instagram.com/p/B24Y5MulTlc/

سپاس نامه

"مرگ" را همچون "زندگي" گريزي از تجربه اش نيست. خوشا آنان كه " بودن" شان در پس "مرگ" نيز، محسوس است.


اين روزها، باز "دست اجل"،بزرگي دگر از خاندان مان، "حاج محمدآذري" را نشانه رفت و اندوهي بزرگ بر سفره زندگي مان افزود.

مرحوم در عمرمباركش، از "داشته"هاي بسيارش سخاوتمندانه سهم مان داد و با نداشته هايش نيز مكتبي دگر پيش روي مان گشود تا در پس "مرگ "ش، نيز "بودن"ش را احساس كنيم.

اما در تاب آوري غم از دست دادن اين بزرگوار، چند عامل، ياري مان داد كه دو از بسيارش مشهود بود:

١• هرچند عزيز كوچ كرده مان به حكم انسان بودنش، مبرا از خطا و كاستي نبود اما آنچه بود، "بود" و "بود"خالي از ريا و عزتمندانه اش ما را "نمود"ي بخشيد كه بابتش شاكر يزدانيم چه اينكه يك از بسيارش، خصلت نكوي "تاب آوري مصايب " و "ظرفيت نگهداشت شاكرانه مواهب"بود.

٢• شكوه و عظمت همدلي و حلقه مهر خويشاوندان، همسايگان، دوستان و احباب، شهروندان كردستاني، ايراني و جهانشهري درسي بي مثال مان بخشيد كه با لطف بسيارشان، نعمت "تاب آوري پديده مرگ عزيزان" را ارزاني مان داشتند.

نشود زبان در كام چرخاند، قلم را به تراوش واداشت، دست ادب بر سينه نهاد، سرتعظيم بر خاك ساييد و بتوان بابت الطاف يزدان، يادگارهاي ارزشمند عزيزكوچ كرده و "حماسه همدلي" همدلان همراه و شهرواندان همدل، سپاسي در خور ارايه داد اما همين "سپاس نگاشت" را محملي دانستيم تا شكر و تجليل يك ازهزار مهر پروردگار و لطف همراهي عزيزان همدل و مهربان را به جاي آوريم.

"از دست و زبان كه برآيد كزعهده شكرش بدرآيد"
در نهايت،
"محبت و صفایتان را ارج می‌نهیم، نیکوترین دعاهای خود را نثارتان می‌کنیم و آرزومندیم زنجیر عشق و محبت یاران، هرگز از هم نگسلد".



خانواده مرحوم حاج محمدآذري و ساير خويشاوندان و بستگان
٨شهريور ٩٨

@sopskf

◾️نفرین به جنگ

✍️ احسان محمدی

📸 «وقتی تو خط خطیای ذهنتی و یکی از اون بیرون صدات میکنه»! این نوشته را در یک کانال تلگرامی زیر این عکس دیدم. بعید است نویسنده فهمیده باشد که این عکس روایت چه تراژدی هولناکی از جنگ است.

◾️ من در جنگ گلوله نخوردم، زخمی نشدم اما مگر فقط باید پوست آدم شکافته شود که اسمت را بگذارند زخمی؟ بعضی‌ها فکر می‌کنند جنگ، کیوکیو بنگ‌بنگِ فیلم‌هاست. بازی خون‌آلود بزرگترهایی که به هم شلیک می‌کنند. می‌کُشند، کُشته می‌شوند، قهرمان می‌شوند و ... اما هیچکس به زخم عمیق این دشنه زنگ‌زده بر روح بچه‌ها دقت نمی‌کند. نمی‌فهمد چه به سرشان می‌آید. نمی فهمد این زخم‌ها خوب نمی‌شود....

◾️ این دختر اسمش تراسکا بود. در جنگ‌جهانی دوم و بعد از بمباران خانه‌شان ویران شد و خودش هم زخمی. ترسکای چهارساله و خواهر ۱۴ ساله‌اش جادویگا، به مدت سه هفته در تلاش بود با پای پیاده به جای امنی برسد. زخمی، ترسیده و گرسنه...

ادامه را اینجا بخوانید
https://www.instagram.com/p/B2_MsPKHgEO/
🖋 @ehsanmohammadi95

تنديسي براي صلح با طبيعت

هفته جاري، تيمي فني از دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد مهاباد در مسابقات ملي #بتن، شركت كردند و با شايستگي تمام موفق به كسب چندمقام اولي و برتر اين دوره از مسابقات شدند.. در اين اثنا نيز،در بخش #هنر_و_بتن، #تنديس_صلح_و_مهرباني طراحي شده توسط يكي از جوانان ديار صلح-سردشت- شايستگي كسب مقام برتر يافت كه در نوع خود، كم نظير بود.

#اهتمام_به_طبيعت، در ساخت و ساز و به ويژه سازه هاي بتني، از خصايل نكوي مهندسان عمران و سازه است كه به زعم مهندس #سوران_محمودپور، كم تر مورداقبال و امعان نظر قرار مي گيرد و همان نامهرباني هاي گزنده اي با طبيعت مي آفريند!

وي در بخشي از اهداف طراحي خود ابراز داشته است:"اگر انجمن بتن ايران و سازمان نظام مهندسي، كه متوليان سازه اي در سطح ملي هستند،تلنگري ذهني بخورند، شايد كه بيش از پيش در متناسب سازي سازه ها با طبيعت و زيست محيط، همت گمارند"!


#سوران، خاطرنشان مي كند، مهندسي صرفا" پرداخت نكوي سازه نيست بلكه بخش اعظم آن، رعايت اصول محيط زيستي و در واقع لحاظ كردن حساسيت هاي محيطي است و همان نيز،موجد شكل گيري "ايده تنديس صلح" شد كه خوشبختانه مورد اقبال داوران و مشاركت كنندگان قرار گرفت"!



بنياد توسعه صلح و مهرباني ضمن تكريم اين ايده ها وصاحبان شان، اميدوار است تلنگرهاي اينچنيني، بستري بيافرينند تا همه آنان كه در طول سال هاي گذشته و آتي، در فعاليت هاي عمراني شان، به #طبيعت و پايداري ژينايي محيط زيست توجه مي كنند، با #تنديس_صلح_و_مهرباني، مورد تكريم قرار گيرند.
باشد كه راهي گشوده شود تا ژينايي نيشتمان، پايدار بماند و از اين فقر مفرط پاسداري و پايداري، رها شود..

تبريك به جوانان ديار صلح و سپاس اهتمام وافرشان به صلح با طبيعت


رئوف آذري
فعال صلح و مهرباني، كنشگر سواد رسانه اي
مهرماه ٩٨

@sopskf
-----
https://instagram.com/p/B3ZYvYQlIvg/

چشمه صلح يا كان جنگ!

دوستداران محيط زيست و كنشگران سبزانديش، نيك مي دانند سرزميني كه دامنش به كين جنگ آلوده شود، #نشانه_هاي_زندگي، يكي پس از ديگري،از آن سامان، #كوچ_مي كنند!

امروز عصر چهارشنبه هفدهم مهرماه، به ناگاه كليپي زنده از مناطق هدف هجوم ارتش تركيه در شمال سوريه از شبكه اي ماهواره اي جلو چشمانم رژه رفت و وقتي درتصوير غور كردم، سراسيمگي در پرواز پرندگان بر بالاي ابر ناشي از انفجار بمب هواپيماها را به وضوح مشاهده كردم!

پرندگاني كه #فرار را بر #قرار، در آن جغرافيا ترجيح مي دادند اما از طرفي غرش هواپيماهاي جنگي و صداي انفجار و از طرف ديگر غبار و دود منبعث از شعله آتش جنگي ويرانگر، قدرت تشخيص مسير فرارشان را زايل كرده بود.
يكي سمت راست و ديگري سمت چپ و دسته اي صعود بيشتر و گروهي فرود تا تماس با تيرهاي برق را مسير پروازشان قرار داده بودند و اين همه نشان #ناامني و رخت بربستن آثار حيات در آن منطقه بود!

منطقه اي كه تا امروز نيز، آثار شوم #حكمراني_بعث و دولت موسوم به #داعش، بر سيمايش هويداست، اينك مجدد، آماج عملياتي موسوم به طنز #چشمه_صلح است و از زاويه دوربين رسانه ها، هويداست كه از آن چشمه، جز #جنگ، ناامني و خون نمي جوشد و چه بسا كه تا سال ها نيز از سيماي رحماني پرندگان هم محروم گردد!

كاش سازماني بين الملل با اقتدارقانوني تام، ظهور مي كرد و هر عمليات #تقدس_زدايي از #واژگان_مبارك را به محكمه عدل خود مي كشاند تا واژگان مقدسي چون #چشمه و #صلح، چنين خالي از مفهوم و عكس خود، به بيگاري گرفته نمي شدند!

و كاش توليتي نيز براي #آسمان بشري يافت مي شد تا نيلگوني و قرارگاهي و امنيتش را به لحظه، پاس مي داشت و حداقل پرندگان، چنين سراسيمه، نيلي آسمان، امنيت و سكونش را گم نمي كردند!

و كاش ما آدم ها، كمي بيشتر از امروز، #انسان مي شديم و چنين زمين و آسمان و زمان را به كان كين خود نمي آلوديم...

كاش!!!



رئوف آذري
فعال صلح و مهرباني، كنشگر سواد رسانه اي
😭😭😭


#شمال_سوريه
#حمله_تركيه
#چشمه_صلح
#حال_پرندگان
#كان_جنگ

@sopskf

https://instagram.com/p/B3Z3EM8liMV/