بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
450 subscribers
2.01K photos
685 videos
173 files
2.28K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
فراخوان مقاله دومین کنفرانس ملی رویکردهای نوین روابط عمومی ایران

دومین کنفرانس ملی رویکردهای نوین روابط عمومی ایران" با محوریت چالش های حال و فرصت های پیش رو با تاکید بر مسائل آموزشی" در تاریخ ۱ تا ۲ آبان ۱۳۹۸ توسط دپارتمان ارتباطات و اطلاعات موسسه رهپویان نوین دانش در شهر اصفهان برگزار می شود.

از تمامی پژوهشگران و دانشجویان علاقه مند دعوت می گردد جهت ارائه مقالات کامل خود حداکثر تا ۱۵ مهر با توجه به محورهای برگزاری کنفرانس اقدام نمایند.
https://www.civilica.com/images/calendar/posters/NEWPR02_poster.jpg

جهت کسب اطلاعات بیشتر به صفحه کنفرانس مراجعه فرمایید:
https://www.civilica.com/Calendar-NEWPR02.html

اطلاع از اخبار و رویدادهای علمی پژوهشی
@civilicacom
#علم_برای_سرزمینم
بايكوان پشتنگ زهاب نيز طعمه حريق شد!

اما طبق گزارش رسيده(كانال تحقيقات ميداني مناطق زلزله زده) باز، آتش نشانان بومي و محلي، خوش درخشيدند و در عملياتي جانفشانانه و هوشمندانه، آتش را مهار كردند!

وقتي كه به حجم آتش سوزي جنگل ها و مراتع، از #سردشت تا مريوان، كرمانشاه، ارسباران و آمازون، نگاه مي كنيم و رشادت و در لحظه امداد فعالان دوستدارطبيعت بومي را در حراست،حفاظت و مديريت بحران ملاحظه مي كنيم، بر استراتژي اخير مهندس محمد درويش عزيز مبني بر تجهيز نيروهاي امدادي بومي، درود مي فرستيم و بيش از پيش خود را متعهد و ملتزم به حمايت از تشكيل و تجهيز اولين يگان حفاظتي جنگل هاي بلوط سردشت، مي دانيم..

شك نكنيم توسعه صلح و مهرباني، از معبر كنشگري مسئولانه باڵــوێـــزانی ژیــــنگە(سفيران طبيعت)، ميسور و ممكن مي شود و همان مي طلبد كه استراتژي اخيرتوافق #محمد_درويش و #بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني را به گاه فهم كنيم تا اين كارخانه هاي اكسيژن ساز از سردشت تا آمازون سرپا بمانند..
#آتش_سوزي_طبيعت
#اطفاء_حريق
#يگان_مردمي

@balvezani_jinga

لينك حمايت از يگان مردمي حفاظت از جنگل هاي بلوط سردشت
https://t.iss.one/darvishnameh/8655
سه جمله از قصه کربلا

من نمی‌دانم داستان کربلا آنگونه که برای ما روایت کرده‌اند تا چه اندازه مطابق با واقع است. نه می‌دانم و نه وقت و انگیزه‌ی کافی دارم که در این زمینه پژوهشی روشمند و تاریخی انجام دهم. همچنین می‌خواهم همه‌ی حواشی امروزی را که بر اثر سیاست‌زدگی امر دینی در ما گونه‌ای مقاومت ایجاد کرده است موقتاً نادیده بگیرم. نادیده بگیرم که این حرف‌ و حدیث‌ها تا کجا دستمایه‌ی سیاست‌های ناروا یا دیوارکشی‌های مذهبی قرار گرفته است. می‌خواهم موقتاً همه‌ی سوء‌استفاده‌های فردی و جناحی و سیاسی را که می‌تواند پاک‌ترین چیزها را هم آلوده کند، نادیده بگیرم. نادیده بگیرم و تنها همچون رهگذری نابلد و غریبه‌ که از شهری می‌گذرد و داستانی را می‌شنود به این ماجرا گوش بسپارم. با این فرض، سه جمله در این داستان، یعنی داستان کربلا و شهیدان سربلند آن، در چشم این رهگذر، این رهگذر که منم، خیلی درخشان و درگیرکننده است:

یک. «هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة». محال است تن به ذلّت دهیم.
خیلی تأمل‌انگیز است. حواس‌مان باشد معنای این سخن چیست. معنای سخن این است که زندگی بدون عزت نفس، به هیچ نمی‌ارزد. مرگ از آن گونه زندگی که عاری از عزت نفس است، بهتر است. در این گفته، بیش از هر چیز اهمیت «حرمت نفس» را استشمام می‌کنم. و اینکه از ویرانگرترین نتایج استبداد، فرومیراندن عزت نفس آدم‌هاست. از آدم‌ها که آزادی‌شان را بگیریم، عزت نفس‌شان را گرفته‌ایم. آن وقت ممکن است ناگزیر ‌شوند مرگ را بر زندگی ترجیح دهند. ترجیحی که به گمان من بسیار ستودنی و قدیسانه است. قادر به چنین ترجیحی نیستم، اما نمی‌توانم از ستایش آن خودداری کنم. «هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة» مرا یاد شعر شاملو می‌اندازد:

«هرگز از مرگ نهراسیده‌ام
اگرچه دستانش از ابتذال شکننده‌تر بود.
هراسِ من ــ باری ــ همه از مردن در سرزمینی‌ست
که مزدِ گورکن
از بهای آزادیِ آدمی
افزون باشد.»

دو. «إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِينٌ وَكُنْتُمْ لاَ تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَكُونُوا أَحْرَاراً فِي دُنْيَاكُمْ هَذِهِ». اگر دین ندارید و بیمناک از آخرت نیستید، در دنیای خویش، آزاده باشید.
در این سخن، استقلال اخلاق از دین را می‌شود استشمام کرد. چنین نیست که اگر دین نباشد، هیچ ضمانتی برای اخلاقی زیستن نیست. آدم‌ها می‌توانند حریم زندگی و زندگان را پاس بدارند بی‌آنکه به هیچ دینی ملتزم باشند. خطاست که بار اخلاق را تماما بر شانه‌ی دین بگذاریم. آن وقت کسانی که راه خود را از دین جدا می‌کنند شاید گمان کنند دیگر هیچ دلیلی برای اخلاقی زیستن ندارند. نباید با همه شهروندان به لسان دینی سخن گفت. این انگاره‌ که یا دین دارید و انسان خوبی هستید، یا دین ندارید و هر کاری از شما سر خواهد زد، از اساس خطاست. اگر دین ندارید، ترازوی وجدان که دارید. برای خوب بودن، تنها نباید به دین ارجاع داد. اگر دین ندارید، آزاده باشید. و شاید آنچه دین از شما می‌خواهد همان است که گواهی وجدان آزاد از شما می‌طلبد. این کلام، خیلی بلند است. اگر دین ندارید چیزی دارید که نام آن تمنای آزادگی است. و این تمنا پشتوانه اخلاق است.

سه. مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلاً. جز زیبایی ندیدم.
پاسخی است که زینب بنت علی، خواهر شهید کربلا به عبدالله بن زیاد می‌دهد. سؤال طعنه‌آلود ابن زیاد این است: «كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ الله بِأَخِيكِ وَأَهْلِ بَيْتِكِ؟». یعنی رفتار خدا را با برادر و خاندان خود چگونه دیدی؟ پاسخ زینب، حیرت‌آور است.
چطور می‌شود آخر؟ آنهمه جفا و ستم و نامردمی را دیدن و باز اینگونه داوری کردن؟ چطور می‌شود واقعاَ؟ آیا این داوری، متضمن چشم‌پوشی از واقعیت است؟ رمز این زیبایی در چیست؟ در این نبرد نابرابر، کدام زیبایی به چشم او آمده است؟ درک من این است: درست است که درد و رنج فراوان بود، درست است که جور و جنایت عریان بود، اما سربلندی آدمی و درخشانی اخلاق هم بود. معرکه و آوردگاهی بود که در آن آدمیانی شرافت و عزت خود را پاس داشتند و حاضر نشدند آن را با زیستن مقرون با خفت و خواری معاوضه کنند. صحنه‌ی نمایشی خیره کننده بود تا بازیگران آن گواهی دهند چیزی هست که از زندگی هم ارزشمندتر است. چیزی که نام آن عزت نفس، آزاده بودن و آزاده زیستن است. چیزی که نام مقدس آن آزادی است.

آیا در معنا کردن این سه جمله، بافت تاریخی و زمینه‌ی مذهبی آنها را نادیده گرفتم و کوشیدم معنایی دلبخواهی به دست دهم؟ آیا مفروضات خود را بر متن تحمیل کردم؟ نمی‌دانم. قصه‌ها دلالت یکسانی ندارند و هر کسی حق دارد دانه‌ی خود را از پیمانه‌ی بی‌پایان قصه بردارد. اول که گفتم، رهگذری بودم که از شهری می‌ گذشت، قصه‌ای شنید، و سه جمله از آن قصه او را درگیر کرد. همین.

✍️صدیق قطبی

@sedigh_63
در #كمپين_مهرباني_هاي_كوچك، همراه مان باشيد تا مهرباني هاي كوچك جهانشهر را باهم شريك شويم و براي هم گزارش كنيم.

مسلم كه هر يك ازما روزانه، نمونه هايي چند از مهرباني هاي كوچك خود و ديگران را در زيست محيط خود تجربه مي كند..

چنانچه همت كنيم سرجمع اين مهرباني ها را كنار هم رديف كنيم، حال خود و ديگران و جغرافياي زيست مان را با معجون مهرباني، شيرين تر، دلپذيرتر و مفرح تر خواهيم كرد...

بياييد از گزارش حداقل ها، دريغ نكنيم كه همان كم ماست كه بيش جمع مان مي افزايد..

🌹❤️🌹

t.iss.one/SmallKindnessCampaing
مقاله "آموزش،فضاي مجازي و صلح "
رئوف آذري، شهلا معروفي كه در اسفند٩٧ در جزيره زيباي كيش و در اولين كنفرانس بين المللي صلح پژوهي به صورت سخنراني ارايه شد، در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام
ISC
نمايه شد..

برای مشاهده مقاله در پايگاه مذكورمی توانید به لینک ذیل مراجعه فرماييد👇🏽

https://mcl.isc.gov.ir/articlesList.aspx?p=icp97&ct=%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86%20%D9%87%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%20%D8%A8%DB%8C%D9%86%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84%DB%8C%20%D8%B5%D9%84%D8%AD%20%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%DB%8C

نقل از:
🌐 www.icpcr.com
🆔@Peace_Studies
---------
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#انجمن_سواد_رسانه_اي
#مسئوليت_اجتماعي
#فضاي_مجازي
#آموزش_صلح

@sopskf

@MLiteracy
Forwarded from محمد درویش
✌️ما پیروز شدیم و رویای سردشت تحقق می‌یابد!✌️

🇮🇷: @darvishnameh

1️⃣ ۱۷مرداد ۱۳۹۸ گفتیم که می‌خواهیم یگان مردمی حفاظت از جنگل‌های سردشت را به ظرفیت ۳۰دوچرخه برقی کوهستان با باتری تقویت‌شده شکل دهیم. هدف ما این بود که اجازه ندهیم جوانان علاقه‌مند و دلسوزی که برای خاموش‌کردن آتش به صورت داوطلبانه با موتورسیکلت به منطقه می‌روند، در معرض خطر سوختگی و انفجار موتورسیکلت‌ها قرار گیرند. در عین حال، کاربستِ دوچرخه‌ها، هم به آمادگی بدنی داوطلبین حفاظت از جنگل‌ها کمک می‌کند و هم آلودگی صوتی در زیستگاه‌های جنگلی را می‌کاهد و امنیت زیستی برای زیستمندان فراهم می‌سازد. افزون بر آن، این یگان داوطلب می‌تواند به مجرد مشاهده آتش یا هر تخلف دیگری چون قاچاق چوب یا کشف کوره‌های زغال‌گیری یا شکار غیرمجاز مراتب را سریعاً به نیروی انتظامی، پلیس ۱۱۰ و یا شماره تلفن‌های ۱۵۴۰ و ۱۵۰۴ گزارش دهند.

2️⃣ مطابق تقسیم کاری که انجام دادیم. از مبلغ ۲۴۰میلیون تومان برای خرید دوچرخه‌ها، قرار شد با رایزنی‌هایی که انجام گرفت ۸۰میلیون تومان - ۱۰ دوچرخه - توسط شهرداری‌ها، شوراهای شهر و افراد خیر در شهرهای کاشان، اصفهان، کرج، تبریز، قزوین، کازرون و اراک تامین شود. همچنین هزینه تجهیز یگان و تامین کوله‌پشتی‌های مجهز به پمپ آب دستی پاششی و تن‌پوش‌های ضدحریق را با کمک و همراهی دوست بزرگوارم، دکتر #فریبرز_غیبی، مدیرکل مرکز جنگل‌های خارج از شمال پیگیری کردم و ایشان قول دادند تا از طریق سازمان متبوع‌شان فراهم شود.

3️⃣ قرارشد باقیمانده هزینه، یعنی پول لازم برای خرید ۲۰دستگاه دوچرخه برقی کوهستان به ارزش ۱۶۰میلیون تومان از طریق فراخوان مردمی فراهم شود که خوشبختانه با مشارکت ۹۱۲۱ نفر از هموطنان عزیزم، این مبلغ امروز - ۱۴شهریور ۱۳۹۸ - یعنی در کمتر از یکماه فراهم شد که از این رقم حدود ۲۶ میلیون تومان توسط هموطنان خارج از کشور پرداخت شد.

4️⃣ از این رو، شنبه آینده با آقای #دکتر_قرآنی در پژوهشکده دانشگاه صنعتی شریف برای عقد قرارداد و خرید دوچرخه‌ها اقدام خواهم کرد.

5️⃣ گفتنی آنکه از بین مبلغی که قراربود شهرهای یادشده در بند دوم تهیه کنند، فقط کاشان به تعهد خود عمل کرده و هزینه یک‌دستگاه دوچرخه با مساعدت یک پزشک سبزاندیش و خانواده‌اش پرداخت شد. شهرهای اصفهان و کرج هم هریک فقط ۳میلیون تومان پرداخت کردند و دیگر شهرهای داوطلب - اراک، کازرون، قزوین و تبریز - اعلام کردند که توانایی پرداخت به رغم تلاشی که کردند، ندارند. خوشبختانه تاکنون توانسته‌ام در عوض ۳دستگاه دوچرخه توسط گنبدکاووس - #بنیاد_بسکی - و یک دستگاه توسط شورای شهر تهران - #آرش_میلانی - تهیه و جایگزین کنم. بنابراین در این بخش هنوز با کسری ۴۲ میلیون تومان روبرو هستیم که امیدوارم تا آماده‌شدن بقیه تجهیزات و دوچرخه‌ها، این مبلغ هم فراهم شود.

6️⃣ تجهیز این یگان شاید در بدترین شرایط حیات اقتصادی مردم ایران اتفاق افتاد؛ در دوره‌ای که خبرهای متعدد مبنی بر اختلاس، فساد و فرار، اعتماد ملی و روح همبستگی را به شدت خراش داده بود. با این وجود این مردم پاکنهاد و سبزاندیش نشان دادند که در هرشرایطی طبیعت وطن را فراموش نمی‌کنند. انتخاب هموطنان شریف و جان‌برکف کرد در سردشت در این میان، آشکارا نشان‌دهنده و ثابت‌کننده یک واقعیت ارزشمندتر و مهم‌تر است؛ اینکه فارغ از قومیت و مذهب و نژاد و ... ما همه ایرانی هستیم و برای حفاظت و اعتلای #میهن اتحاد داریم.

7️⃣ امیدوارم تحقق #رویای_سردشت منجر به تکثیر این همدلی ملی برای ایجاد یگان‌های مردمی حفاظت از سرمایه‌های طبیعی و رویشگاه‌های جنگلی کشور در جای‌جای وطن به ویژه زاگرس و هیرکانی شود. وقتی در پاقلات، دیزباد بالا، الگِن و سردشت چنین اتفاقی رخ داده، چرا در الشتر، نورآباد، پاوه، ایلام، لالی، لردگان، تنگراه، چوبر و ... رخ ندهد؟

8️⃣ اینک توپ در زمین #بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی سردشت است. #رئوف_آذری عزیز و یارانش باید با نشان دادنِ کارایی این یگان مردمی که دعای خیرِ بیش از ۹هزار ایرانی در سراسر جهان بدرقه راهتان است، انگیزه و امیدِ رویش دوباره در طبیعت وطنی که دوستش داریم، بیافرینند تا دیگر منتظر هیچ اسب‌سوار با اسب سفیدی نمانیم تا در هیبت یک قهرمان بیاید و مشکلات‌مان را حل کند؛ قهرمان خودِ ماییم و #از_خودمان_شروع_می‌کنیم.
به امیدش

#یگان_مردمی_حفاظت_جنگلهای_سردشت
#رویای_سردشت
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک pinned «✌️ما پیروز شدیم و رویای سردشت تحقق می‌یابد!✌️ 🇮🇷: @darvishnameh 1️⃣ ۱۷مرداد ۱۳۹۸ گفتیم که می‌خواهیم یگان مردمی حفاظت از جنگل‌های سردشت را به ظرفیت ۳۰دوچرخه برقی کوهستان با باتری تقویت‌شده شکل دهیم. هدف ما این بود که اجازه ندهیم جوانان علاقه‌مند و دلسوزی…»
محمد درویش
✌️ما پیروز شدیم و رویای سردشت تحقق می‌یابد!✌️ 🇮🇷: @darvishnameh 1️⃣ ۱۷مرداد ۱۳۹۸ گفتیم که می‌خواهیم یگان مردمی حفاظت از جنگل‌های سردشت را به ظرفیت ۳۰دوچرخه برقی کوهستان با باتری تقویت‌شده شکل دهیم. هدف ما این بود که اجازه ندهیم جوانان علاقه‌مند و دلسوزی…
مهندس محمد درويش عزيز
درودها نثار جنابعالي و جمع هموندان همواره حامي تان باد
🌹👏🙏
مدت هاي مديدي است ما در كنار بزرگاني چون شما، طعم شيرين پيروزي را حس كرده و چشيده ايم..
در قلب خاطرات كنشگري مظلومانه مان در چالش جهاني بلوط، ثبت كرده ايم طعم پيروزي با لطف شما را بر بستر خاكستر بلوط هاي سوخته مان ..
يادمان هست آنگاه كه به ناحق در چالش بلوط، مورد غضب بسياري قرار گرفتيم شما در بالاترين مقام مرتبط با مشاركت مردمي يك سازمان، اولين و تنهاترين مسئولي بوديد كه دنبال شماره تماس مان افتاديد و از بالا به پايين، تمجيدگري كرديد و رويه اي بس ميمون و مسئولانه در مسئوليت شناسي به ثبت رسانديد.

ما زماني طعم پيروزي با شما را چشيده ايم كه در بحبوحه ممنوع التصويري و تريبوني مان، مرا و همراهانم از شهري شهيد را به پاس كنشگري زيست محيطي در مجلسي رسمي و در قلب پايتخت بر صدر نشانديد.

زماني حس پيروزي را درك كرديم كه با امضاي مباركتان، لوح تكريم ايده پردازان چالش بلوط را معنايي شيرين بخشيديد و صدالبته آنگاه كه حتي خطبه خوان پشت تريبون مسجد آشتي روستاي زادگاهم را به پاس چند خطبه محيط زيستي اش، مكتوب تجليل كرديد و قس عليهذا عكاس طبيعت شكار شهرم را...

شايد ذكر همه الطاف و مهرتان در اين مجال نگتجد اما وقتي كه نهال بلوط و صلح و مهرباني را بر دستان مبارك نهاديد و ضمن غرس آن در قلب پايتخت، چالش جهاني بلوط را ستوديد و به هموندي و همدلي بدان دعوت كرديد، طعم پيروزي را چشيديم!

اينك نيز وقتي مي بينيم رؤياي مشترك مان، رنگ واقعيت مي گيرد و آغاز اين راه پرفراز و نشيب اما روشنگر و اميدزا از مشاركت مردمي، باز از زادگاه اينجانب و ساير همشهريان كنشگر و تلاشگرم در حوزه محيط زيست، استارت مي خورد، بيش از پيش احساس "پيروزي" دارم و داريم و صدالبته شاكر يزدان و لطف بي مثال جنابعالي و ياران سبزانديش اين دياريم..

شك نكنيد اين آغاز مبارك را پاسداريم و چون ياري وفادار و ياراني كنشگر، در تداوم اين تجربه نيك تا فتح تمام جزاير كنشگري ها، خالصانه پشتيبانيم..

به اميد جشني نكو براي سپاس از جنابعالي و جمع هموندان حامي اين آغاز مبارك و اين پروژه سبز مردمان سبزانديش گهرسرزمين ايران در سردشت


سپاس وافر:
رئوف آذري-١٥ شهريور٩٨


@sopskf
Forwarded from محمد درویش
گام‌های عملی در تحقق رویای سردشت

🇮🇷: @darvishnameh

شنبه - ۱۶شهریور۹۸ - مطابق قولی که داده بودم به پژوهشکده انرژی شریف رفتم تا مقدمات قرارداد برای ساخت و تجهیز سی دستگاه دوچرخه ویژه کوهستان برقی با باتری تقویت‌شده را آماده کنیم. همانطور که در کلیپ‌ها و تصاویر ملاحظه می‌فرمایید در این بین، سه اتفاق خوب هم افتاد: نخست آنکه از پنج دوچرخه‌ای که قرار بود شورای شهر و شهرداری‌های اراک، تبریز، کازرون و قزوین تهیه کنند و نتوانسته بودند، خوشبختانه #دکتر_تابش - رییس فراکسیون محیط‌زیست مجلس شورای اسلامی - هزینه خرید سه دستگاه را تقبل کردند. همچنین جناب دکتر قرآنی هم هزینه یکدستگاه دوچرخه را از ما نمی‌گیرند. ضمن تقدیر از این عزیزان، بنابراین اینک فقط هشت میلیون‌تومان کم داریم تا سی‌دوچرخه کامل شود. خبر خوش دیگر آنکه دکتر قرآنی قول دادند برای تهیه کلاه ایمنی و دستکش مخصوص دوچرخه‌سواری هم رایزنی‌های لازم را انجام دهند تا برخی از شرکت‌های تخصصی در حوزه دوچرخه این وسایل جانبی را به یگان مردمی حفاظت از جنگل‌های سردشت رایگان یا با تخفیف قابل‌توجه تحویل دهند.

#یگان_مردمی_حفاظت_جنگلهای_سردشت
#رویای_سردشت
#بهانه_های_سرکردن_زمستان

https://instagram.com/p/B2H6x6Rlr09/?igshid=18l55dzw80rer
از كولبري مرگ تا كوله هاي يونيسف!
رئوف آذري*

رسانه را ركن چهارم دموكراسي خوانده اند و الحق كه اگر چون بسياري اجيري نباشند، شايستگي اين لقب دارند!

اين روزها، مرگ بسيار عادي شده است و كم تر كودكي از خون و مرده و تابوت ترس دارد!

در طول پانزده روز گذشته، دو عزيز را از دست داديم و در مراسم تشييع تا تدفين، كودكان خردسالي يافتم كه وقتي با چندسال اول كودكي خود، مقايسه كردم،سئوال انگيز بود اما پاسخش ساندويچي در ذهن آماده داشتم و آن نقش رسانه در عادي سازي مرگ بود!

امروز نيز رسانه ها، در اقدامي ارزشمند، كوله هايي به نمايش گذاشتند كه كارگزاران يونيسف در آستانه بازگشايي مدارس، نمادين و در راستاي حساس سازي و يا حداقل يادآوري مرگ هزاران كودك مدرسه رو به سياسيون تصميم گير و دخيل در وقوع جنگ ها، جلوي مقر سازمان ملل، چون سنگ هاي مزار به نمايش گذاشتند!

اين كوله ها را وقتي به مدد رسانه مشاهده كردم بر ايده متعهدانه هموندان كنشگر صلح طلب و مهرورزم در يونيسف درود فرستادم و همزمان آرزو كردم كاش دستي در كار داشتم و مي توانستم كوله هاي چندصد كولبر شهيدي كه قرار بود ناني بر سفره خانواده آورند اما تفنگ مرزبانان رخصت شان نداد و مرگ را بر ذهن كودكان شان سوار كرد، كار مي گذاشتم شايد كه نگاه رسانه اي، مسئولي و رهبري بر اجحافي كه بر كولبران و خانواده هاي كولبر رفته و همچنان مي رود، جلب مي شد!

امروز مادري ديدم كه داغ زخم يوسف كولبرش،نابينايش كرده بود اما همچنان با آرزوي فرداي نيك كودكان يوسف، نفس مي كشيد.. اميد كه مزار نمادين كوله هاي كولبران و كودكان مدرسه رو، رهبران و متوليان را سرعقل آورد و كثيري به بهاي نان و نام و مقام عده اي قليل، قرباني جنگ و درگيري و نابساماني نشود و يعقوب هاي روزگار، چشمان شان از يوسف شان محروم نگردد...
----

*فعال صلح و مهرباني،كنشگر سواد رسانه اي


#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#مهرباني_هاي_كوچك
#مسئوليت_اجتماعي
#كودكان
#كولبر_مرگ
#يونيسف
#مقر_سازمان_ملل
#بازگشايي_مدارس
----
@sopskf



https://instagram.com/p/B2NDu2gFBEm/
دعاي مادرانه #دايه_پيروزه براي بيداري وجدان ها

فرمانده مرزبان، فرزندش-يوسف-را به گلوله بسته بود،اما او مادرانه براي فرمانده دعاي سلامتي و بهشت مي كرد!
گفتم مادر،مي داني براي كي دعاي خير مي كني؟
گفت:"مي دانم!
اگر مي زدو مي رفت، يوسفم از شدت خون ريزي مي مرد!"

"حالا كه زده ولي وجدان داشته و برگشته زخم بچه ام را بسته،
بايدكه سپاسگزارش باشم.."

خوشا به روح بزرگ تان، دايه پيروزه...

مسئولان،فرماندهان،مرزبانان،شهروندان:

بايد كه مهربان تر باشيم ...


رئوف آذري
فعال صلح و مهرباني ،كنشگر سواد رسانه اي
١٨شهريور٩٨

*نسخه كامل ماجرا را دراينستا دنبال كنيد👇🏽

https://instagram.com/p/B2ONsJ8Fq9r/
دعاي مادرانه #دايه_پيروزه
براي بيداري وجدان ها

فرمانده مرزبان، فرزندش-يوسف-را به گلوله بسته بود،
اما او مادرانه براي فرمانده دعاي سلامتي و بهشت مي كرد!

گفتم مادر،مي داني براي كي دعاي خير مي كني؟

گفت:"مي دانم!
اگر مي زدو مي رفت، يوسفم از شدت خون ريزي مي مرد!"
"حالا كه زده ولي وجدان داشته و برگشته زخم بچه ام را بسته،
بايدكه سپاسگزارش باشم.."

خوشا به روح بزرگ تان، دايه پيروزه...

مسئولان،فرماندهان،مرزبانان،شهروندان:

بايد كه مهربان تر باشيم ...


رئوف آذري
فعال صلح و مهرباني،
كنشگر سواد رسانه اي

@sopskf
*براي مطالعه نسخه كامل دعاي دايه پيروزه، در داخل پنجره انتهايي پيام كليك كنيد👇🏽

https://telegra.ph/%D8%AF%D8%B9%D8%A7%D9%8A-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D9%8A%D9%87-%D9%BE%D9%8A%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87-09-10
✴️✴️✴️#بانک_زمان

بانک زمان در سوئیس

یک دانشجوی خارجی که برای ادامه تحصیل به سوئیس رفته می‌نویسد:
در زمان تحصیل نزدیک دانشگاه یک خانه اجاره کردم.
صاحبخانه یک خانم 67 ساله بود
که با شغل معلمی بازنشست شده بود.
طرح های بازنشستگی در سوئیس آنقدر قوی هستند
که بازنشستگان هیچ نگرانی برای خورد و خوراک ندارند.

به این جهت یک روز از اینکه متوجه شدم او کار
پیدا کرده متعجب شدم!
کار او مراقبت از یک پیرمرد 87 ساله بود!
از او پرسیدم آیا برای نیاز به پول این کار را می کند
پاسخش من را متحیر کرد!
من برای پول کار نمی کنم بلکه " زمان " خودم را
در " بانک زمان " سپرده می کنم
تا در زمانی که [ مثل این پیرمرد ] توان حرکت ندارم
آنرا از بانک بیرون بکشم!

این اولین بار بود که درباره مفهوم " بانک زمان "
می شنیدم! وقتی بیشتر درباره آن تحقیق کردم
متوجه شدم " بانک زمان " یک طرح بازنشستگی برای
مراقبت از سالمندان است
که توسط وزارت تامین اجتماعی فدرال سوئیس
تدوین و توسعه داده شده است

داوطلبان زمان مراقبت از سالمندان را در حساب شخصی شان در " سیستم امنیت اجتماعی " پس انداز کرده
تا وقتی خود پیر ناتوان شدند
یا نیاز به مراقبت داشته باشند از آن برداشت کنند!
طبق قرارداد یک سال بعد از انقضای خدمات متقاضی
[ سپرده گذاری زمان ] بانک زمان میزان ساعات
خدمات را محاسبه کرده
و به او یک " کارت بانک زمان " می دهد!
وقتی او هم نیاز به کمک یک نفر دیگر دارد
می تواند با استفاده از آن کارت "زمان و بهره" آنرا برداشت کند.
بعد از تایید، بانک زمان داوطلبانی را برای مراقبت
از او در بیمارستان و یا منزل تعیین می کند!

در ضمن متقاضیان سپرده گذاری " زمان " باید سالم
و تندرست دارای مهارت های ارتباطی خوب و پر از عشق
و علاقه به همنوعان باشند!

صاحبخانه ام هفته ای دو بار برای مراقبت از پیرمرد سرکار می‌رفت و هر بار هم دو ساعت وقت برای خرید
تمیز کردن اتاق آفتاب گرفتن پیرمرد و گپ زدن
با او سرمایه گذاری می کرد!

اتفاقا یک روز دانشگاه بودم که تماس گرفت و گفت
در حالی که شیشه اتاق منزل خودش را تمیز می کرده
از چهارپایه افتاده!
من فورا مرخصی گرفتم و او را به بیمارستان رساندم.
مچ پای او شکسته بود و برای مدتی نیاز داشت روی تخت بماند.
داشتم کارهای تقاضا برای مرخصی جهت مراقبت خانگی را انجام می دادم که به من گفت جای نگرانی نیست
چرا که برای برداشت از بانک زمان درخواست داده است!

ظرف کمتر از دو ساعت بانک زمان یک داوطلب فرستاد
که به مدت یک ماه هر روز با گپ زدن و پختن غذاهای لذیذ از او مراقبت می کرد.
او به محض بهبودی دوباره مشغول کار مراقبت از دیگران شد و گفت که می خواهد برای روزهای پیری زمان سپرده گذاری کند!

مسلما پیاده شدن چنین ایده ای در کشورمان که جمعیت سالمند آن نزدیک 10 درصد بوده و با شتاب به سمت 30 درصد شدن در حال حرکت است!
نه تنها هزینه‌های بیمه و مراقبت در دوران سالمندی را کاهش می‌دهد
بلکه موجب تقویت اتحاد و همبستگی میان نسل‌ها شده که در سایر طرح های پولی موجود نظیر خانه سالمندان و پرستار خانگی کمتر دیده می شود!

ایده " بانک زمان " یا " بانک مراقبت از سالمندان "
اولین بار در سال 2012 و در شهر اس‌تی‌گلن سوئیس
که جوانترین جمعیت را دارد مطرح و پیاده شد
و طبق گزارش دولتی که قصد دارد
" فرهنگ زیبای روستایی مراقبت از یکدیگر "
را به شهرهای مدرن بیاورد
بیش از نیمی از جوانان از این طرح استقبال کرده اند!
استقبال جوانان از چنین طرحی و همجواری همزبانی و همدلی با سالمندان یعنی ترکیب خامی و پختگی و کسب تجربه فراوان برای جوانان زنده ماندن اخلاق و احترام به اصل و ریشه در جامعه و همچنین روشن شدن چراغ امید در دل سالمندان
🔶🔶🔶🔶
🌼به جمع ما بپیوندید
🌼#انجمن_ام_اس_آذربايجانغربي
‏Join 🔜📎 @mswair.
کانال رسمی دکتر محمدخانی
✴️✴️✴️#بانک_زمان بانک زمان در سوئیس یک دانشجوی خارجی که برای ادامه تحصیل به سوئیس رفته می‌نویسد: در زمان تحصیل نزدیک دانشگاه یک خانه اجاره کردم. صاحبخانه یک خانم 67 ساله بود که با شغل معلمی بازنشست شده بود. طرح های بازنشستگی در سوئیس آنقدر قوی هستند …
بانك زمان و سرمايه گذاري ...

درود بر ايده پرداز و توسعه دهنده و حاميان اين پروژه👏👏


دوستان خوب و همدل مان در كمپين نيكي هاي كوچك و مهرباني هاي كوچك، سالهاست پروژه هايي شبيه اين را دنبال مي كنند...


چندسال قبل قرار ملاقاتي داشتم با دكتر صديق عزيز كه به لطف مهربانومحمدرضاپور در جايي اتفاق افتاد كه هر لحظه آن ملاقات، درس آموز شد:
•دكتر صديق عزيز ويزيت مي كرد
••مهربانومحمدرضاپو و چند دوستش مسئوليت حمل از خوابگاه تا سالن ورزشي و فيزيوتراپي برعهده داشتند
•••جمعي تحصيل كرده، مسئوليت فيزيوتراپي داشتند
••••عده اي مسئوليت تفريح و حياط گردي...بودند
•••••تعدادي مسئوليت تغذيه داشتند
••••••مجموعه اي استحمام و بهداشت... را متولي شده بودند
و...
جالب است بدانيد همه اين كارها توسط مجموعه نيكي هاي كوچك تحت امر دكتر صديق و هماهنگي خانم محمدرضاپور(عضوكمپين مهرباني هاي كوچك) به صورت كاملا داوطلبانه در مجموعه خيريه كهريزك و براي سالمندان ناشناس صورت مي گرفت...
خوشا به آنان كه حساب بانك زمان شان پر پر است...
🌹❤️🌹

صدالبته نقل كننده پست بانك زمان نيز-دكترمحي الدين محمدخاني-نيز از مبلغان و شايستگان اين نوع سرمايه گذاري زمان در ايران به ويژه شمال غرب هستند👏

رئوف آذري
ايده پرداز و مدير كمپين مهرباني هاي كوچك

@sopskf
Forwarded from پایگاه توانمندسازی سَمَن‌ها
#مهربانی شما را زیباترین فرد جهان می‌کند، بدون توجه به آنچه شما هستید و بدون توجه به موقعیتی که در آن قرار دارید.

@Range_Tadbir