هم نامی و هم کنشی!
نخستین کنفرانس بین المللی "صلح و حل منازعه" که روزهای دوشنبه و سه شنبه نهم و دهم اردیبهشت در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار گردید، فرصت مغتنمی بود تا بیش از پیش "الفبای صلح و مهربانی"- این دو واژه همواره جاری بر قلمم - را واکاوی کنم و در جغرافیای پرمهر آن پیش روی بیشتری داشته باشم..
حضور کنشگران از جای جای جهانشهر و به ویژه شخصیت های آکادمیکی و دانشگاهی از آمریکا،فنلاند، سوئد، پاکستان و... بر درس آموزی هایم در این وادی فزود و اما شاید بیش از همه مباحث تئوریکی طرح شده، تجربه کاوی روحانی معمم کهکیلویه و بویراحمدی جناب اسماعیل آذری توجهم را جلب کرد چه اینکه تجارب مشترک کاری بدون سوابق آشنایی قبلی در جغرافیایی از همدلی سوق مان داد که لذتش وصف ناپذیر بود!
گوشه ای از این دنیای لطیف دیدارمان را دوست عزیز و بسیار مهربانم جناب دکتر ستوده عزیز با نوازش واژگان در پیج اینستاگرامی اش همرسانی کرده است که صدالبته در مورد اینجانب دوست نوازی، ولی در مورد جناب آذری دهدشتی واقعیتی بود که شایسته ذکر و اشتراک گذاری بود.
کاش کاش همتی به خرج می دادیم و در این جغرافیا، فرهنگیان ،دانشگاهیان و روحانیون، دل در دل هم زنجیر، علوم تجربی و حوزوی را چنان نرم و لطیف و هم افزا منتقل می کردیم که نسلی "خشونت پرهیز"،"دگرپذیر" و"خداگونه" حاصل می آوردیم که "صلح" و" مهربانی" ورد زبان و قلم و منعکس در کنش و واکنش شان می بود...
بیشترین لطف کنفرانس، تلنگری جدی بر عهد دیرین بر زبان جاری نشده اما تعهدشده قلبی ما، سه نفر بود تا بار دیگر مصرتر و با اراده ای قوی تر، هم کنشی های مان را در جغرافیای گونه گون این گهرسرزمین، رنگ همدلی بزنیم و بیش از پیش، بر #هم_افزایی در انتشار بذر مهربانی و پرورش جوانه صلح، متمرکز شویم ...
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#دکتر_لقمان_ستوده
#اسماعیل_آذری
#صلح
#حل_منازعه
#کنفرانس
#همدلی
#هم_کنشی
#هم_افزایی
@sopskf
---------
https://www.instagram.com/p/Bw7iie8F_1M/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=16x1smkzld0o7
نخستین کنفرانس بین المللی "صلح و حل منازعه" که روزهای دوشنبه و سه شنبه نهم و دهم اردیبهشت در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار گردید، فرصت مغتنمی بود تا بیش از پیش "الفبای صلح و مهربانی"- این دو واژه همواره جاری بر قلمم - را واکاوی کنم و در جغرافیای پرمهر آن پیش روی بیشتری داشته باشم..
حضور کنشگران از جای جای جهانشهر و به ویژه شخصیت های آکادمیکی و دانشگاهی از آمریکا،فنلاند، سوئد، پاکستان و... بر درس آموزی هایم در این وادی فزود و اما شاید بیش از همه مباحث تئوریکی طرح شده، تجربه کاوی روحانی معمم کهکیلویه و بویراحمدی جناب اسماعیل آذری توجهم را جلب کرد چه اینکه تجارب مشترک کاری بدون سوابق آشنایی قبلی در جغرافیایی از همدلی سوق مان داد که لذتش وصف ناپذیر بود!
گوشه ای از این دنیای لطیف دیدارمان را دوست عزیز و بسیار مهربانم جناب دکتر ستوده عزیز با نوازش واژگان در پیج اینستاگرامی اش همرسانی کرده است که صدالبته در مورد اینجانب دوست نوازی، ولی در مورد جناب آذری دهدشتی واقعیتی بود که شایسته ذکر و اشتراک گذاری بود.
کاش کاش همتی به خرج می دادیم و در این جغرافیا، فرهنگیان ،دانشگاهیان و روحانیون، دل در دل هم زنجیر، علوم تجربی و حوزوی را چنان نرم و لطیف و هم افزا منتقل می کردیم که نسلی "خشونت پرهیز"،"دگرپذیر" و"خداگونه" حاصل می آوردیم که "صلح" و" مهربانی" ورد زبان و قلم و منعکس در کنش و واکنش شان می بود...
بیشترین لطف کنفرانس، تلنگری جدی بر عهد دیرین بر زبان جاری نشده اما تعهدشده قلبی ما، سه نفر بود تا بار دیگر مصرتر و با اراده ای قوی تر، هم کنشی های مان را در جغرافیای گونه گون این گهرسرزمین، رنگ همدلی بزنیم و بیش از پیش، بر #هم_افزایی در انتشار بذر مهربانی و پرورش جوانه صلح، متمرکز شویم ...
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#دکتر_لقمان_ستوده
#اسماعیل_آذری
#صلح
#حل_منازعه
#کنفرانس
#همدلی
#هم_کنشی
#هم_افزایی
@sopskf
---------
https://www.instagram.com/p/Bw7iie8F_1M/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=16x1smkzld0o7
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
هم نامی و هم کنشی! نخستین کنفرانس بین المللی "صلح و حل منازعه" که روزهای دوشنبه و سه شنبه نهم و دهم اردیبهشت در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار گردید، فرصت مغتنمی بود تا بیش از پیش "الفبای صلح و مهربانی"- این دو واژه همواره جاری بر قلمم - را واکاوی…
فستیوال #بووکه_به_فرینه، کتابی برای خواندن!
#رئوف_آذری
#سردشت اولین شهرغیرنظامی قربانی جنگ افزارهای شیمیایی جهان که از آذرماه سال ۱۳۹۵ تابلوهای «میعادگاه صلح جهانی»، بر دروازه های ورودی اش مشاهده مي شوند، عزم جزم کرده تا از یک شهر صرفاًقربانی به یک جغرافیای حامل پیامی انسانی تغییر موضع دهدو در این مسیر نیز تلاش های هرچندناکافی اما پیشران داشته است..
#نمادها و تابلوها، در ذات خود، رسانه ای اثرگذار اند كه در كنار ساير عوامل، مي توانند سرمنشأ تغيير در دانش، نگرش، رفتار فردي و در نهايت رفتار جمعي شوند..
شهرداري سردشت از ابتداي دهه هشتاد، عضويت در شهرداران براي صلح دنيا را كسب كرده و در ابتداي اين اتفاق ميمون، تلاش هايي نيز به ويژه در دولت اصلاحات صورت گرفت اما متأسفانه در دوره هاي اخير، اين فرصت به دلايل بي شمار عقيم ماند و صدالبته محصول اين عقيم سازي اراده ها، خروج اختياري يا حذف سيستماتيك بسياري از كنشگران مدني باورمند به پيام آن شبكه، از حلقه تصميم سازي ها و تصميم گيري ها شد!
كنش هايي چون فستيوال آدم برفي كه
پنج شنبه هفدهم بهمن ماه نودوهشت شمسی،به ويژه با توليت شوراي شهر و شهرداري، اجرايي شد،مي تواند بسترساز خوانشي نو به فحواي آن پيام ديروزي باشد كه چون كتابي خواندني، امكان بازنمايي خواست و اراده شهروندان رامنعكس مي كند!
شكل و نماد و پيام آدم برفي هاي ساخته شده توسط مشاركت كنندگان حامل و حاوي پيام هايي بود كه اگر به گاه فهم شوند، مي توانند آغازي بر يك كنش جمعي براي تحقق رؤياهاي عقيم مانده سردشت باشند:
١• تنديس كتاب هنرمند ربطي، حاوي پيام بازگشت به روزهاي طلايي فرهنگي سردشت و تأكيد بر جنبش كتابخواني و مطالعه به روز شهروندان بود!
٢• شمايل كولبران با شعار نه به كولبري و بله به تحصيل ئاشتي، فحواي رسالتي بود براي خروج از جغرافياي مرگ و ورود به سرزمين صلح و مهرباني
٣• تنديس آهن پاره پرايد و بادكنك منقش به كرونا ويروس، در مقابل شمايل يك سيب سرخ، نشانگاني بر خواست ترجيح بهداشت و سلامت شهروندان بود
٤• تمثالي از پنگوئن ها، گربه،نهنگ و لاك پشت ها و بنرهايي با محتواي #بلوط ها و #زاب، علي رغم هشداري جدي، بر فحواي خواست حفاظت زيست محيطي وگونه هاي جانوري، تأكيد داشت!
٥• شورفعاليت جمعي خانواده ها و هم كنشي كنشگران، نشانگاني بارز در خلق هموندي ها براي تحقق رؤياهاي جمع توافق بود كه اميد مي رود، پيام اين كتاب خواندني فستيوال به گاه فهم شود و آغازين قدمي شود براي همدلي ها و هم كنشي هاي پيش برنده در #سردشت..
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سردشت
#فستیوال_آدم_برفی
#هم_کنشی_همدلانه
#میعادگاه_صلح_جهانی
@sopskf
____
https://www.instagram.com/p/B8QfLo-F1qf/?igshid=xsdb6k3ipk0r
#رئوف_آذری
#سردشت اولین شهرغیرنظامی قربانی جنگ افزارهای شیمیایی جهان که از آذرماه سال ۱۳۹۵ تابلوهای «میعادگاه صلح جهانی»، بر دروازه های ورودی اش مشاهده مي شوند، عزم جزم کرده تا از یک شهر صرفاًقربانی به یک جغرافیای حامل پیامی انسانی تغییر موضع دهدو در این مسیر نیز تلاش های هرچندناکافی اما پیشران داشته است..
#نمادها و تابلوها، در ذات خود، رسانه ای اثرگذار اند كه در كنار ساير عوامل، مي توانند سرمنشأ تغيير در دانش، نگرش، رفتار فردي و در نهايت رفتار جمعي شوند..
شهرداري سردشت از ابتداي دهه هشتاد، عضويت در شهرداران براي صلح دنيا را كسب كرده و در ابتداي اين اتفاق ميمون، تلاش هايي نيز به ويژه در دولت اصلاحات صورت گرفت اما متأسفانه در دوره هاي اخير، اين فرصت به دلايل بي شمار عقيم ماند و صدالبته محصول اين عقيم سازي اراده ها، خروج اختياري يا حذف سيستماتيك بسياري از كنشگران مدني باورمند به پيام آن شبكه، از حلقه تصميم سازي ها و تصميم گيري ها شد!
كنش هايي چون فستيوال آدم برفي كه
پنج شنبه هفدهم بهمن ماه نودوهشت شمسی،به ويژه با توليت شوراي شهر و شهرداري، اجرايي شد،مي تواند بسترساز خوانشي نو به فحواي آن پيام ديروزي باشد كه چون كتابي خواندني، امكان بازنمايي خواست و اراده شهروندان رامنعكس مي كند!
شكل و نماد و پيام آدم برفي هاي ساخته شده توسط مشاركت كنندگان حامل و حاوي پيام هايي بود كه اگر به گاه فهم شوند، مي توانند آغازي بر يك كنش جمعي براي تحقق رؤياهاي عقيم مانده سردشت باشند:
١• تنديس كتاب هنرمند ربطي، حاوي پيام بازگشت به روزهاي طلايي فرهنگي سردشت و تأكيد بر جنبش كتابخواني و مطالعه به روز شهروندان بود!
٢• شمايل كولبران با شعار نه به كولبري و بله به تحصيل ئاشتي، فحواي رسالتي بود براي خروج از جغرافياي مرگ و ورود به سرزمين صلح و مهرباني
٣• تنديس آهن پاره پرايد و بادكنك منقش به كرونا ويروس، در مقابل شمايل يك سيب سرخ، نشانگاني بر خواست ترجيح بهداشت و سلامت شهروندان بود
٤• تمثالي از پنگوئن ها، گربه،نهنگ و لاك پشت ها و بنرهايي با محتواي #بلوط ها و #زاب، علي رغم هشداري جدي، بر فحواي خواست حفاظت زيست محيطي وگونه هاي جانوري، تأكيد داشت!
٥• شورفعاليت جمعي خانواده ها و هم كنشي كنشگران، نشانگاني بارز در خلق هموندي ها براي تحقق رؤياهاي جمع توافق بود كه اميد مي رود، پيام اين كتاب خواندني فستيوال به گاه فهم شود و آغازين قدمي شود براي همدلي ها و هم كنشي هاي پيش برنده در #سردشت..
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سردشت
#فستیوال_آدم_برفی
#هم_کنشی_همدلانه
#میعادگاه_صلح_جهانی
@sopskf
____
https://www.instagram.com/p/B8QfLo-F1qf/?igshid=xsdb6k3ipk0r
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
فستیوال #بووکه_به_فرینه، کتابی برای خواندن! #رئوف_آذری #سردشت اولین شهرغیرنظامی قربانی جنگ افزارهای شیمیایی جهان که از آذرماه سال ۱۳۹۵ تابلوهای «میعادگاه صلح جهانی»، بر دروازه های ورودی اش مشاهده مي شوند، عزم جزم کرده تا از یک شهر صرفاًقربانی به یک جغرافیای…
حقیقت روشنفکری و ضرورت هم فهمی وهم کنشی روشنفکران ایرانی
#رئوف_آذری*
https://t.iss.one/Sopskf/5077
«ما آرزو داریم، هر وقت با دیگری، گفت وگو می کنیم، حرف های مان، روح او را نیازارد و اثری رنج آور، باقی نگذارد. نه تنها این، بلکە، آرزومندیم کە با حرف های مان، راهی را طی کنیم که روح های مان، در اثر آن، شفاف و درخشان شود. دوست داریم تا به یکدیگر، نزدیک شویم و در این نزدیکی، به تفاهم دست یابیم و به حقیقت راه جوییم و از سوء تفاهم و تشنج، دور شویم»
(مقدمه کتاب کوچک گفت و گو،مرسده صادقی)
گفت وگوی شنبه شب مورخ چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰، دو روشنفکر پیشگام ایرانی، بزرگواران؛ سروش و ملکیان، در نوع خود، کم نظیر و در این سطح، ستودنی بود که لازم می نماید برگزار کنندگان را ستود.
اما وااسفا، روح حاکم بر فضای فکری-فرهنگی ایران زمین، در طول قرون و اعصار گذشته، متأثر از سیاست و قدرت و هژمونی سیاست تک صدایی، در روان شهروند ایرانی رخنه داشته که متأسفانه، در بالاترین سطوح گفت و گویی نیز قابل ردیابی است...
تک گویی های به ظاهر گفت و گوی امشب، از واقعیت حقیقتی جانکاهی در فرهنگ گفتمانی ایرانیان پرده برداری کرد و غور در فحوای اظهارنظرات آن دو بزرگوار، علی رغم تعارفاتی که در دقایق پایانی گفت و گو با آغازگری ملکیان در تلطیف فضا نشان دادند، فرکانس هایی از دردی تاریخی هویدا کرد که خبر از رسوبات ذهنی تاریخی دارد..
رسوب ذهنیت خود حق پندار مطلق انگار پیشگام، در ذات ایرانی بروکراتیزاسیون شده، نیازمند واکاوی و تحلیل و شناخت به گاه است که اگر امروزه، توسط این دو عزیز پیشگام مورد امعان نظر، توجه، تلنگر، تعدیل و رسوب زدایی قرار نگیرد، این میراث به ظاهر نامیرا در جامعه ایرانی، همچنان آسیب زا به پیش خواهد تاخت و روز به روز وماه وسال و قرن به قرن، استمرار خواهد یافت...
جایی که ملکیان با شواهد و استناد به مقالات و یادداشت های خود، در تحلیل گفتمانی سروش، اشاره می کند و سروش، با اظهار کلامی، ندیدن و نخواندن مقالات و یادداشت یکی از معدود روشنفکران پیرامونی و سرزمینی، تفوق جایگاه خود بر منزلت معرفتی ملکیان را به رخ می کشد، اصل درد است و این درد جانکاه خود را در هاله ی معرفتی خویش گرفتار کردن و در قفس انداختن خود در چهارچوب فکری خود، اگر، همچنان تداوم داشته باشد، جزیره ای ماندن معرفت منتج از پژوهش و پیمایش منازل فلسفیدن روشنفکران، رسوبات ذهنی_تاریخی روشنفکران ایرانی را تحکیم خواهد بخشید و به ویژه، رازپوشی های غزالی و مولانا شبیه، در ساحت روشنفکری و زیر پوست شهر، بر ابهام و دیرفهمی آن بخش ممکن حقیقت خواهد فزود، آگاهی صرف هگل مآب و هگل باور، صنعت رازگشایی از دست های نامرئی آدم اسمیتی را نخواهد گشود، اصلاح جامعه فرو ریخته و فروپاشیده، میسور نخواهد شد و هنجار حاکمِ منجر به فروپاشیدگی تاریخی، همچنان بر افزودنِ مرارتِ سرزمینی و تقلیل معرفت حقیقت نزدیک، اصرار خواهد ورزید!
همچنان که پوپر، فهم متکثر بر حقیقت را می پذیرد ولی بر وجود حقیقت اشاره دارد، نیاز است با ابزار عقلِ البته ناقص بشری، توافقی حاصل آورد و این محصول نایل شدن به بخش ممکن حقیقت، را با هم فهمی و هم کنشی روشنفکران ممتاز سرزمینی، دنبال کرد...
امروزه، سروش و ملکیان و چند معدود هم وزن شان در معرفت دانی، رسالتی بس سنگین برعهده دارند تا ضمن خروج از جزیره ی خودکاوی و خودکنشی صرف، بر خردگرایی جمعی و تیمی متمرکز شوند و با کنش همدلانه و حقیقت کاوی هموندانه شان، مسیرگشایی کرده و یخ های ارتباط، تعامل و تکاپوی هموندانه را در این سرا، با گرمای هم پذیری و هم کنشی، آب کنند که امروزه، به ویژه در حاکمیت رسانه های بازنماگر بازیگرِ هوشیار، حقیقت ها، بیش از روزگاران گذشته، زیر پوست شهر، ناپیدایند و امواج بنیان کن سونامی وش شان، معرفت حقیقت و حقیقت معرفت را نشانه خواهد رفت و آنگاه است که؛
گفت و گوهای روشنفکری و حقیقت، جز کف روی اقیانوس سونامی های خردستیزِ خردگریز فرسایشی، نتیجه ای ملموس برای خردپذیر کردن جامعه نخواهد داشت..
رسالت امروزه ومسئولیت اجتماعیِ این دو روشنفکر روز جامعه ایرانی، در حوزه فرهنگ سنگین تر از سیاسیون است و می طلبد که فارغ از رسوبات ذهنی وتاریخی منیت های ایرانی، طرحی نو در اندازند و بنیان خردستیری معرفت گریز خودمطلق پنداری را براندازند و چشم اندازهای امید بخشی، به ایران و ایرانی هبه کنند...
همچو آهن، زآهنی بی رنگ شو
در ریاضت،آیینه بی ژنگ شو
خویش را صافی کن از اوصاف خود
تا ببینی،ذات پاک صاف خود
بینی اندر دل، علوم انبیا
بی کتاب و بی معید و اوستا
(مثنوی معنوی، دفتر اول)
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#گفت_و_گو
#دکتر_سروش
#دکتر_ملکیان
#هم_فهمی
#هم_کنشی_همدلانه
@sopskf
___
https://www.instagram.com/p/COEe6xerZhX/?igshid=14gsy0vkjk7ri
#رئوف_آذری*
https://t.iss.one/Sopskf/5077
«ما آرزو داریم، هر وقت با دیگری، گفت وگو می کنیم، حرف های مان، روح او را نیازارد و اثری رنج آور، باقی نگذارد. نه تنها این، بلکە، آرزومندیم کە با حرف های مان، راهی را طی کنیم که روح های مان، در اثر آن، شفاف و درخشان شود. دوست داریم تا به یکدیگر، نزدیک شویم و در این نزدیکی، به تفاهم دست یابیم و به حقیقت راه جوییم و از سوء تفاهم و تشنج، دور شویم»
(مقدمه کتاب کوچک گفت و گو،مرسده صادقی)
گفت وگوی شنبه شب مورخ چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰، دو روشنفکر پیشگام ایرانی، بزرگواران؛ سروش و ملکیان، در نوع خود، کم نظیر و در این سطح، ستودنی بود که لازم می نماید برگزار کنندگان را ستود.
اما وااسفا، روح حاکم بر فضای فکری-فرهنگی ایران زمین، در طول قرون و اعصار گذشته، متأثر از سیاست و قدرت و هژمونی سیاست تک صدایی، در روان شهروند ایرانی رخنه داشته که متأسفانه، در بالاترین سطوح گفت و گویی نیز قابل ردیابی است...
تک گویی های به ظاهر گفت و گوی امشب، از واقعیت حقیقتی جانکاهی در فرهنگ گفتمانی ایرانیان پرده برداری کرد و غور در فحوای اظهارنظرات آن دو بزرگوار، علی رغم تعارفاتی که در دقایق پایانی گفت و گو با آغازگری ملکیان در تلطیف فضا نشان دادند، فرکانس هایی از دردی تاریخی هویدا کرد که خبر از رسوبات ذهنی تاریخی دارد..
رسوب ذهنیت خود حق پندار مطلق انگار پیشگام، در ذات ایرانی بروکراتیزاسیون شده، نیازمند واکاوی و تحلیل و شناخت به گاه است که اگر امروزه، توسط این دو عزیز پیشگام مورد امعان نظر، توجه، تلنگر، تعدیل و رسوب زدایی قرار نگیرد، این میراث به ظاهر نامیرا در جامعه ایرانی، همچنان آسیب زا به پیش خواهد تاخت و روز به روز وماه وسال و قرن به قرن، استمرار خواهد یافت...
جایی که ملکیان با شواهد و استناد به مقالات و یادداشت های خود، در تحلیل گفتمانی سروش، اشاره می کند و سروش، با اظهار کلامی، ندیدن و نخواندن مقالات و یادداشت یکی از معدود روشنفکران پیرامونی و سرزمینی، تفوق جایگاه خود بر منزلت معرفتی ملکیان را به رخ می کشد، اصل درد است و این درد جانکاه خود را در هاله ی معرفتی خویش گرفتار کردن و در قفس انداختن خود در چهارچوب فکری خود، اگر، همچنان تداوم داشته باشد، جزیره ای ماندن معرفت منتج از پژوهش و پیمایش منازل فلسفیدن روشنفکران، رسوبات ذهنی_تاریخی روشنفکران ایرانی را تحکیم خواهد بخشید و به ویژه، رازپوشی های غزالی و مولانا شبیه، در ساحت روشنفکری و زیر پوست شهر، بر ابهام و دیرفهمی آن بخش ممکن حقیقت خواهد فزود، آگاهی صرف هگل مآب و هگل باور، صنعت رازگشایی از دست های نامرئی آدم اسمیتی را نخواهد گشود، اصلاح جامعه فرو ریخته و فروپاشیده، میسور نخواهد شد و هنجار حاکمِ منجر به فروپاشیدگی تاریخی، همچنان بر افزودنِ مرارتِ سرزمینی و تقلیل معرفت حقیقت نزدیک، اصرار خواهد ورزید!
همچنان که پوپر، فهم متکثر بر حقیقت را می پذیرد ولی بر وجود حقیقت اشاره دارد، نیاز است با ابزار عقلِ البته ناقص بشری، توافقی حاصل آورد و این محصول نایل شدن به بخش ممکن حقیقت، را با هم فهمی و هم کنشی روشنفکران ممتاز سرزمینی، دنبال کرد...
امروزه، سروش و ملکیان و چند معدود هم وزن شان در معرفت دانی، رسالتی بس سنگین برعهده دارند تا ضمن خروج از جزیره ی خودکاوی و خودکنشی صرف، بر خردگرایی جمعی و تیمی متمرکز شوند و با کنش همدلانه و حقیقت کاوی هموندانه شان، مسیرگشایی کرده و یخ های ارتباط، تعامل و تکاپوی هموندانه را در این سرا، با گرمای هم پذیری و هم کنشی، آب کنند که امروزه، به ویژه در حاکمیت رسانه های بازنماگر بازیگرِ هوشیار، حقیقت ها، بیش از روزگاران گذشته، زیر پوست شهر، ناپیدایند و امواج بنیان کن سونامی وش شان، معرفت حقیقت و حقیقت معرفت را نشانه خواهد رفت و آنگاه است که؛
گفت و گوهای روشنفکری و حقیقت، جز کف روی اقیانوس سونامی های خردستیزِ خردگریز فرسایشی، نتیجه ای ملموس برای خردپذیر کردن جامعه نخواهد داشت..
رسالت امروزه ومسئولیت اجتماعیِ این دو روشنفکر روز جامعه ایرانی، در حوزه فرهنگ سنگین تر از سیاسیون است و می طلبد که فارغ از رسوبات ذهنی وتاریخی منیت های ایرانی، طرحی نو در اندازند و بنیان خردستیری معرفت گریز خودمطلق پنداری را براندازند و چشم اندازهای امید بخشی، به ایران و ایرانی هبه کنند...
همچو آهن، زآهنی بی رنگ شو
در ریاضت،آیینه بی ژنگ شو
خویش را صافی کن از اوصاف خود
تا ببینی،ذات پاک صاف خود
بینی اندر دل، علوم انبیا
بی کتاب و بی معید و اوستا
(مثنوی معنوی، دفتر اول)
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#گفت_و_گو
#دکتر_سروش
#دکتر_ملکیان
#هم_فهمی
#هم_کنشی_همدلانه
@sopskf
___
https://www.instagram.com/p/COEe6xerZhX/?igshid=14gsy0vkjk7ri
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
https://instagram.com/stories/mostafamalekian_official/2558882938607784560?utm_source=ig_story_item_share&igshid=162t6y8za9ii6
Forwarded from چالشِ گفتوگو (Raouf Azari)
حقیقت روشنفکری و ضرورت هم فهمی وهم کنشی روشنفکران ایرانی
#رئوف_آذری*
https://t.iss.one/Sopskf/5077
«ما آرزو داریم، هر وقت با دیگری، گفت وگو می کنیم، حرف های مان، روح او را نیازارد و اثری رنج آور، باقی نگذارد. نه تنها این، بلکە، آرزومندیم کە با حرف های مان، راهی را طی کنیم که روح های مان، در اثر آن، شفاف و درخشان شود. دوست داریم تا به یکدیگر، نزدیک شویم و در این نزدیکی، به تفاهم دست یابیم و به حقیقت راه جوییم و از سوء تفاهم و تشنج، دور شویم»
گفت وگوی شنبه شب مورخ چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰، دو روشنفکر پیشگام ایرانی، بزرگواران؛ سروش و ملکیان، در نوع خود، کم نظیر و در این سطح، ستودنی بود که لازم می نماید برگزار کنندگان را ستود.
همچو آهن، زآهنی بی رنگ شو
در ریاضت،آیینه بی ژنگ شو
خویش را صافی کن از اوصاف خود
تا ببینی،ذات پاک صاف خود
بینی اندر دل، علوم انبیا
بی کتاب و بی معید و اوستا
(مثنوی معنوی، دفتر اول)
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#گفت_و_گو
#دکتر_سروش
#دکتر_ملکیان
#هم_فهمی
#هم_کنشی_همدلانه
#روزنامە_روزان
@sopskf
___
https://www.instagram.com/p/COEe6xerZhX/?igshid=14gsy0vkjk7ri
#رئوف_آذری*
https://t.iss.one/Sopskf/5077
«ما آرزو داریم، هر وقت با دیگری، گفت وگو می کنیم، حرف های مان، روح او را نیازارد و اثری رنج آور، باقی نگذارد. نه تنها این، بلکە، آرزومندیم کە با حرف های مان، راهی را طی کنیم که روح های مان، در اثر آن، شفاف و درخشان شود. دوست داریم تا به یکدیگر، نزدیک شویم و در این نزدیکی، به تفاهم دست یابیم و به حقیقت راه جوییم و از سوء تفاهم و تشنج، دور شویم»
گفت وگوی شنبه شب مورخ چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰، دو روشنفکر پیشگام ایرانی، بزرگواران؛ سروش و ملکیان، در نوع خود، کم نظیر و در این سطح، ستودنی بود که لازم می نماید برگزار کنندگان را ستود.
همچو آهن، زآهنی بی رنگ شو
در ریاضت،آیینه بی ژنگ شو
خویش را صافی کن از اوصاف خود
تا ببینی،ذات پاک صاف خود
بینی اندر دل، علوم انبیا
بی کتاب و بی معید و اوستا
(مثنوی معنوی، دفتر اول)
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#گفت_و_گو
#دکتر_سروش
#دکتر_ملکیان
#هم_فهمی
#هم_کنشی_همدلانه
#روزنامە_روزان
@sopskf
___
https://www.instagram.com/p/COEe6xerZhX/?igshid=14gsy0vkjk7ri