بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
467 subscribers
1.77K photos
630 videos
136 files
2.12K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
جهنم زندگي و ضرورت سخت جاني
✍️رئوف آذري

فارغ از پاندمي كرونا، طبق مخابره رسانه ها، اختاپوس مرگ، هر روز، بهانه هاي بسياري سر راه تصميم و اراده ما مي گذارند تا دل تهي كنيم و چون داستان آن كوهنورد، در شب تيره و سرد، جرأت رها كردن طناب به خود ندهيم و يك متري مانده به صبح ظفر، عطاي زندگي را به لقاي مرگ نبخشيم!

اما آن هنگام كه به مدرسه طبيعت وارد مي شويم، رها از هژموني مرگِ برساختِ رسانه، ده ها درس نكته براي عزم جزم كردن و چسبيدن دوباره به زندگي، الهام خواهيم گرفت...

اگر امروز پيامبران از نوع انساني ختم به #محمد(ص) در چهارده و اندي قرن قبل شده اند، در طبيعت پيراموني، بسيار اند پيام آوراني كه به زبان به زباني ما را مي خوانند تا لختي دِگر نيز تاب آوريم..

اين روزها كه كروناي ويروسي در هيأت هاي گونه گون(ويروس سلامت جسمي،اقتصادي،سياسي،مديريتي و...)، حمله ور شده است چه نكوست كه دست به دامان پيامبران طبيعت نهيم و درس هاي معنوي مان را براي اتصال به بهشت دنيوي از رسانه هاي آن برگيريم تا كام دل، چون روزگاران خوب،نصيب بريم..

#بلوط ها و جان سختي شان، يكي از بسيار اين آموزگارانِ پيام آور و الهام بخشند كه اميدآفرين اند و زندگي افزا...

در تصاوير و كليپ پيوست، غَور كنيد تا از خرمن اميدِبه زندگيِ بلوط، جان سختي و تاب آوري بيشتر نصيب بريد...

🌹❤️🌹
#سردشت
#كولبري
#كوچ
#كانال_مانش
#غرق_خانواده_ي_ايران_نژادي
#بلوط_ها
#پيامبران_اميد

@sopskf
---
https://www.instagram.com/p/CG-2gRXresA/?igshid=1cc0v1vfog0se
پاندمی كوچ و رقص موج مرگ
(به بهانه ي مرگ خانواده سردشتي در كانال مانش فرانسه)
#رئوف_آذري

كوچ، تغيير موقعيت از سر اجبار، تعريف شده است. به عنوان مثال، عشاير به اين دليل ييلاق، قشلاق مي كنند، چون دام هاي شان در مبدأ، امكان ارتزاق ندارند كه البته اين نوع كوچ كردن نه مكروه عرفي، بلكه براي تداوم پروسه توليد، و معيشت واجب مي نمايد.

اما كوچ، زماني مكروه و ناپسند مي نماياند كه از سر اجبار و بقاي زندگي انساني باشد و اين كراهت و ناپسندي، بيش از اينكه متوجه كوچ كننده، باشد، در سبدمسئوليت عاملان كوچ ريخته مي شود و بدا به سرنوشت آنان كه مسبب كوچ اجباري گروهي از انسان ها كه در جغرافيايي خاص، عنوان شهروند را يدك مي كشند، باشند!

گاهي واژه مهاجرت، همسنگ كوچ بكار برده مي شود كه البته آن هم چند وجه دارد كه "اختيار" و"اجبار"، در تفكيك آن، نقش دارد.

و البته كه در اين محور، واژه "فرار"، نيز مي تواند در ترادُفِ كوچ اجباري و هجرت ناچاري قرار گيرد و همان معني را به ذهن متبادر گرداند!

حال فارغ از رقص اين سه واژه(كوچ و هجرت و فرار،هر سه از سر اجبار و ناچاري و ترس) و سوگ متعاقب شان، آنچه در خور تأمل است تبديل اين پديده به اپيدمي و تأسف زاتر نيز به پاندمي است..

اپيدمي و پاندمي به تناسب همه گيري و وسعت براي درد و تهديد سلامت جسم، كاربرد دارند اما اين واژگان، آنگاه كه در پيشوند يك پديده اجتماعي قرار گيرند، بر عُمق درد از جهات گونه گون، اشاره دارند.

مثال اينكه، كرونا وقتي پاندمي خوانده مي شود، وسعت همه گيري و واگيري ويروس را نشان مي دهد اما وقتي اين واژه در عاريت پديده مهاجرت ناچاري، قرار گيرد، جداي از وسعت دامنه پوشش، بر ابعاد و وجوه و ساحت اثر نيز اشاره دارد كه همان، پديده اجتماعي را در خور تأمل، تعمق و آسيب شناسي جدي قرار مي دهد..

متأسفانه، در كل جغرافياي ايران و ويژه در شمال غرب و ويژه تر نيز در سردشت- اولين شهر غيرنظامي قرباني جنگ افزارهاي شيميايي در جهان با هشت هزار و بيست و چهار جانباز شيميايي- مهاجرت به پاندمي تبديل شده و دردزاتر نيز اينست كه علي رغم اجبارِ برساخت ساختار سياسي، بروكراسي و مديريتي، نوعي تمايل قرباني و چشم و هم چشمي شهروندان گرفتار در اين پاندمي، در راستاي گرفتار شدن در دام آن ديده مي شود!

در اين روايت كه در گزارش تلويزيوني رووداو **نيز مشهود است، قرباني، علي رغم اشراف بر قرباني شدن، و ناله از اوضاعي كه در مسير و ويژه تر نيز در قايق، گرفتار آن شده است، بر تداوم مسير كوچ، بي ميل نشان نمي دهد!

و اگر احتمال قرار نگرفتن مصاحبه شونده را در گروه قربانيان اجباري پاندمي كوچ بدهيم( كه براي نگارنده كه همشهري مصاحبه شونده است، نسبتاً در بعد اقتصادي مشهود است)، انتخاب يك امر اختياري در حوضه جغرافيايي اجبار، كمي و بيشتر از كمي تا بسيار، گيج كننده و صد البته نگران كننده است!

براي نگارنده سطور، قابل تأمل است كه از چه سبب، شهروندي در جغرافياي ويژه اي، از حق اختيار خود، براي انتخاب يك امر اجبار، استفاده مي كند و از اين انتخاب به زعم نگانده پوچ هم، پشيمان يا دل نگران و مردد نيست؟!!!

بررسي علمي اين آسيب اجتماعي وارده به جغرافياي سردشت، خارج از توان اين يادداشت كوتاه است كه اميد است از طرف پژوهشگران حوزه جامعه شناسي و روان شناسي مورد اهتمام قرار گيرد اما آنچه در اين مجال قابل ذكر است، طرح اين چند سئوال است:

١- نسبت بين تصميمات بي پشتوانه خرد جمعي متوليان سياسي و مديريت متعصبانه و كم خرد اين جغرافيا و كم نقشي يا سكوت نخبگان و شايستگان جغرافيايي، چي به چيست؟ سهم هر كدام چقدر است؟

٢- سهم شهروندان و خود قربانيان اين آسيب چند است؟

٣- سهم رسانه ها، به ويژه رسانه هاي ملي،منطقه اي يا زردنگار و شهروندخبرنگارانِ شبكه هاي اجتماعي چقدر است؟

٤- سهم نمايندگان مردمي در شهر و روستاها(نماينده مجلس شورا، شوراها،شهرداران و دهياران) چند است؟

٥- سهم تصميم سازان، به ويژه پژوهشگران در پژوهشگاه هاي اجتماعي و دانشگاهي و ويژه تر در پژوهشكده مجلس شورا و دفتر استراتژيك رييس جمهوري و ساير نهادهاي حاكميتي، در عدم هشدار به موقع اين پاندمي اجتماعي و موج رقص مرگ ناشي از كوچ اجباري، مهاجرت ناچاري و فرار اختياري، چقدر است؟

🔺كامنت ها، براي مشاركت و پاسخ و ارايه راهكار، ذيل همين پست، باز است👇
----
*فعال صلح و مهرباني
**نقل گزارش از پيج اينستاگرامي شبكه تلويزيوني رووداو(زبان كوردي) حول تشريح لحظه غرق خانواده سردشتي در كانال مانش فرانسه توسط يك شاهد عيني و مسافر قايق غرق شده
🌹❤️🌹
#پاندمي_كوچ
#رقص_موج_مرگ
#كانال_مانش_فرانسه
#سردشت
#مسئوليت_ها
#رسالت_ها--
@sopskf
https://www.instagram.com/tv/CHBNDEQjQcG/?igshid=ebxqtbt0ht2