🌿نیایش، هنر درکوفتن است
نیایش، هنر درکوفتن است. در نیایش ما میآموزیم که از صدا زدن کوتاه نیاییم. سهراب میگفت: «زمین باران را صدا میزند، من ترا». انگار، زمین خشک و بیآبی هستیم که پیوسته باران را صدا میکند. صدای خود را همچون کمندی عاشقانه به هر سو میافکند. «دل به امید صدایی که مگر در تو رسد / نالهها کرد در این کوه که فرهاد نکرد.»
مارتین لینگز (با نام اسلامی ابوبکر سراجالدین) در کتاب «عرفان اسلامی چیست؟» مینویسد:
«بیشتر خوانندگان غربیِ این کتاب، در اوایل زندگی خود، این سخن را شنیدهاید که «ملکوت آسمان در درون شماست» و نیز این کلمات را شنیدهاید که: «بجویید خواهید یافت؛ در بکوبید به روی شما گشوده خواهد شد.» اما چند تن از آنان در مورد شیوهی جستجو و یا هنرِ در کوفتن آموزش دیدهاند؟ وقتی عبارت «هنر در کوفتن» را مینوشتم به ذهنم خطور کرد که در این سیاق خاص، این کلمات، پاسخی است به این سؤالی که عنوان این کتاب است.»(عرفان اسلامی چیست؟، ترجمه فروزان راسخی، دفتر پژوهش و نشر سهروردی)
مولانا نیز همین تعبیر را دارد و معتقد است جانِ عبادات دینی، کوفتن بر در حق است. میگوید تو در نماز و نیایش، حلقهی هستی خود را بر درِ حق میزنی: «گفت پیغمبر رکوعست و سجود / بر در حق کوفتن حلقهی وجود؛ حلقهی آن در هر آنکو میزند / بهر او دولت سری بیرون کند»(مثنوی، دفتر پنجم)
دعا به تعبیرکافکا تلاشی است برای فرارفتن از قلمرو امکانات عادی. دستی است که در جستجوی بهرهای از فیض به سوی تاریکی دراز میشود. شبیه تعبیری که احمد شاملو داشت: «یک شاخه در سیاهیِ جنگل، به سوی نور، فریاد میکشد.»:
«دعا و هنر، دو کار پرشور ارادیاند. میخواهیم از قلمرو امکانات عادی ارادی فراتر رویم و وسعتش بدهیم. هنر، مانند دعا، دستی است که، در جستجوی بهرهای از فیض، به سوی تاریکی دراز میشود تا به دستی بخشنده تبدیل گردد. دعا، یعنی اینکه خود را در میان رنگینکمان زادن و مردن بیندازی و یکسره در آن حل شوی تا نور بیپایانش را در گهوارهی خرد و شکنندهی وجودت جای دهی... میخواهیم از حدود امکاناتی که در هر لحظهی زندگی در اختیار ماست، فراتر رویم. میخواهیم از محدودیتهای «من» کوچک خود بگذریم. هنر و دعا، دستهایی هستند که به سوی تاریکی دراز شدهاند. گدائی میکنیم تا ببخشیم.»(گفتگو با کافکا، گوستاو یانوش، ترجمهی فرامرز بهزاد، انتشارات خوارزمی)
در دعا کردن ما امیدوارانه جان خود را به سوی کانون هستی میگشاییم تا بهرهای از فیض حاصل کنیم. مثال شاخههای عریان درختان در پاییز و زمستان که با سماجتی عجیب در حال نیایشاند. دعا به تعبیر سعدی برآوردن دستی از آستین دل است. دستی همانند شاخههای برهنه که دیگر تابِ بیبرگ نشستن ندارند:
«بیا تا برآریم دستی ز دل / که نتوان برآورد فردا ز گل؛ به فصل خزان درنبینی درخت / که بی برگ ماند ز سرمای سخت؛ برآرد تهی دستهای نیاز / ز رحمت نگردد تهیدست باز؛ مپندار از آن در که هرگز نبست / که نومید گردد برآورده دست؛ همه طاعت آرند و مسکین نیاز / بیا تا به درگاه مسکین نواز؛ چو شاخ برهنه برآریم دست / که بی برگ از این بیش نتوان نشست»(بوستان باب دهم)
✍️صدیق قطبی
@sedigh_63
-------------
بازنشر:
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#شب_های_قدر
#فرصت_نیایش
#درکوفتن_عاشقانه
@sopskf
نیایش، هنر درکوفتن است. در نیایش ما میآموزیم که از صدا زدن کوتاه نیاییم. سهراب میگفت: «زمین باران را صدا میزند، من ترا». انگار، زمین خشک و بیآبی هستیم که پیوسته باران را صدا میکند. صدای خود را همچون کمندی عاشقانه به هر سو میافکند. «دل به امید صدایی که مگر در تو رسد / نالهها کرد در این کوه که فرهاد نکرد.»
مارتین لینگز (با نام اسلامی ابوبکر سراجالدین) در کتاب «عرفان اسلامی چیست؟» مینویسد:
«بیشتر خوانندگان غربیِ این کتاب، در اوایل زندگی خود، این سخن را شنیدهاید که «ملکوت آسمان در درون شماست» و نیز این کلمات را شنیدهاید که: «بجویید خواهید یافت؛ در بکوبید به روی شما گشوده خواهد شد.» اما چند تن از آنان در مورد شیوهی جستجو و یا هنرِ در کوفتن آموزش دیدهاند؟ وقتی عبارت «هنر در کوفتن» را مینوشتم به ذهنم خطور کرد که در این سیاق خاص، این کلمات، پاسخی است به این سؤالی که عنوان این کتاب است.»(عرفان اسلامی چیست؟، ترجمه فروزان راسخی، دفتر پژوهش و نشر سهروردی)
مولانا نیز همین تعبیر را دارد و معتقد است جانِ عبادات دینی، کوفتن بر در حق است. میگوید تو در نماز و نیایش، حلقهی هستی خود را بر درِ حق میزنی: «گفت پیغمبر رکوعست و سجود / بر در حق کوفتن حلقهی وجود؛ حلقهی آن در هر آنکو میزند / بهر او دولت سری بیرون کند»(مثنوی، دفتر پنجم)
دعا به تعبیرکافکا تلاشی است برای فرارفتن از قلمرو امکانات عادی. دستی است که در جستجوی بهرهای از فیض به سوی تاریکی دراز میشود. شبیه تعبیری که احمد شاملو داشت: «یک شاخه در سیاهیِ جنگل، به سوی نور، فریاد میکشد.»:
«دعا و هنر، دو کار پرشور ارادیاند. میخواهیم از قلمرو امکانات عادی ارادی فراتر رویم و وسعتش بدهیم. هنر، مانند دعا، دستی است که، در جستجوی بهرهای از فیض، به سوی تاریکی دراز میشود تا به دستی بخشنده تبدیل گردد. دعا، یعنی اینکه خود را در میان رنگینکمان زادن و مردن بیندازی و یکسره در آن حل شوی تا نور بیپایانش را در گهوارهی خرد و شکنندهی وجودت جای دهی... میخواهیم از حدود امکاناتی که در هر لحظهی زندگی در اختیار ماست، فراتر رویم. میخواهیم از محدودیتهای «من» کوچک خود بگذریم. هنر و دعا، دستهایی هستند که به سوی تاریکی دراز شدهاند. گدائی میکنیم تا ببخشیم.»(گفتگو با کافکا، گوستاو یانوش، ترجمهی فرامرز بهزاد، انتشارات خوارزمی)
در دعا کردن ما امیدوارانه جان خود را به سوی کانون هستی میگشاییم تا بهرهای از فیض حاصل کنیم. مثال شاخههای عریان درختان در پاییز و زمستان که با سماجتی عجیب در حال نیایشاند. دعا به تعبیر سعدی برآوردن دستی از آستین دل است. دستی همانند شاخههای برهنه که دیگر تابِ بیبرگ نشستن ندارند:
«بیا تا برآریم دستی ز دل / که نتوان برآورد فردا ز گل؛ به فصل خزان درنبینی درخت / که بی برگ ماند ز سرمای سخت؛ برآرد تهی دستهای نیاز / ز رحمت نگردد تهیدست باز؛ مپندار از آن در که هرگز نبست / که نومید گردد برآورده دست؛ همه طاعت آرند و مسکین نیاز / بیا تا به درگاه مسکین نواز؛ چو شاخ برهنه برآریم دست / که بی برگ از این بیش نتوان نشست»(بوستان باب دهم)
✍️صدیق قطبی
@sedigh_63
-------------
بازنشر:
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#شب_های_قدر
#فرصت_نیایش
#درکوفتن_عاشقانه
@sopskf
من وصية له (علیه السلام) للحسن و الحسين (علیهما السلام) لما ضربَه ابنُ ملجم لعنه الله:
أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ،
وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا،
وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا،
وَ قُولَا بِالْحَقِّ،
وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ،
وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً
وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً.
أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ،
وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ،
وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ،
فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا (صلی الله علیه وآله) يَقُولُ:
صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ.
----
وصيتى از آن حضرت (ع) به حسن و حسين عليهما السلام هنگامى كه ابن ملجم (لعنه الله) او را ضربت زد:
شما را به ترس از خدا وصيت مى كنم
و وصيت مى كنم كه در طلب دنيا مباشيد،
هر چند، دنيا شما را طلب كند،
بر هر چه دنيايى است و آن را به دست نمى آوريد يا از دست مى دهيد، اندوه مخوريد.
سخن حق بگوييد
و براى پاداش آخرت كار كنيد. ظالم را دشمن و مظلوم را ياور باشيد.
شما دو تن و همه فرزندان و خاندانم را و هر كس را كه اين نوشته به او مى رسد، به ترس از خدا و انتظام كارها و آشتى با يكديگر سفارش مى كنم.
كه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شنيدم كه مى گفت:
آشتى با يكديگر برتر است از يك سال نماز و روزه.
بخشی از نامه ۴٧ نهجالبلاغه
---
پ.ن:
#صلح، در اندیشه، گفتار و کردار بزرگان دین، ارزش والایی دارد.
پس به هوش باشیم که هر اندیشه، برنامه، استراتژی و سیاستی که خلاف این رویه باشد، فرسنگ ها با متن و فحوای دین و منش و کُنش بزرگان دین و علی الخصوص شهید قَدَرِ قدر-حضرت علی(ع)، فاصله دارد...
🌹❤🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رمضان
#شب_های_قدر
#قدر_صلح
#وصیت_شهید_قدر
@sopskf
أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ،
وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا،
وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا،
وَ قُولَا بِالْحَقِّ،
وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ،
وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً
وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً.
أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ،
وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ،
وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ،
فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا (صلی الله علیه وآله) يَقُولُ:
صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ.
----
وصيتى از آن حضرت (ع) به حسن و حسين عليهما السلام هنگامى كه ابن ملجم (لعنه الله) او را ضربت زد:
شما را به ترس از خدا وصيت مى كنم
و وصيت مى كنم كه در طلب دنيا مباشيد،
هر چند، دنيا شما را طلب كند،
بر هر چه دنيايى است و آن را به دست نمى آوريد يا از دست مى دهيد، اندوه مخوريد.
سخن حق بگوييد
و براى پاداش آخرت كار كنيد. ظالم را دشمن و مظلوم را ياور باشيد.
شما دو تن و همه فرزندان و خاندانم را و هر كس را كه اين نوشته به او مى رسد، به ترس از خدا و انتظام كارها و آشتى با يكديگر سفارش مى كنم.
كه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شنيدم كه مى گفت:
آشتى با يكديگر برتر است از يك سال نماز و روزه.
بخشی از نامه ۴٧ نهجالبلاغه
---
پ.ن:
#صلح، در اندیشه، گفتار و کردار بزرگان دین، ارزش والایی دارد.
پس به هوش باشیم که هر اندیشه، برنامه، استراتژی و سیاستی که خلاف این رویه باشد، فرسنگ ها با متن و فحوای دین و منش و کُنش بزرگان دین و علی الخصوص شهید قَدَرِ قدر-حضرت علی(ع)، فاصله دارد...
🌹❤🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رمضان
#شب_های_قدر
#قدر_صلح
#وصیت_شهید_قدر
@sopskf