يم بر فاكتورهاي،وظايف شهروندان در قبال آب،خاك،هوا و جنگل تأكيد نموده و بر حقوق نسل آينده نيز تلنگري بزنيم...
بحران هاي زيست محيطي واكاوي شد و تجربيات فعالان حوزه ي زيست محيط مبادله شد و گاه اسوه هاي اين حوزه معرفي شدند و بر راه هاي حفاظت از زيست محيط و كاهش بحران ها تورقي زديم و ١٠ درس زيست محيطي از سفر تعدادي از اعضاي گروه به طبيعت كوسالان در قالب گروه قنديل
به اشتراك گذاشته شد.
كار بر روي اين محور،زمينه ي آشنايي مان با فعالان زيست محيطي كشور را فراهم و افتخار ميزباني آنان در مهرشهر نيز نصيب شد.
"چالش بلوط" بيشتر معرفي شد و بسترهاي بيشتري براي آشنايي شهروندان مهرشهر با ارزش واقعي زيست محيط و وظايف مرتبط ايجاد شد و از سفرهاي اكوتوريستي نيز براي همدل كردن شهروندان با زيست محيط ياد شد!
(٨) در محور كاري ،"منزل شهر تجربه ها و يادگيري ها" در صدد بر آمديم تا تجربيات خود را از دوران تلمذي در مهد كودك ها،مدارس،دانشگاه ها ، مساجد،گروه هاي خانوادگي و فاميلي،دوستي،كاري و... مروري كنيم و به تناسب ذكر هر تجربه،نكته هاي درس آموز آن تجربه را نيز به اشتراك بگذاريم.
ودر این فاصله تجربه های خوبی طرح شد و درس های الهام بخشی از آن تجربه ها استخراج و به اشتراک گذاشته شد.
نمونه ای از کار در این محور؛
-------------------------------------
#تجربه هاي "منزل شهر تجربه ها و يادگيري ها"ي شبكه ي تلگرامي "الفباي شهروندي"
-
رئوف آذري،مديرگروه شبكه ي اجتماعي "الفباي شهروندي" ،"هه ڤالاني ئاشتي"و فعال چالش جهاني بلوط
-----------------١-٢-٣-٤-٥
تجربه ي ٦؛
سال سوم راهنمايي درس مي خواندم.يك بار از طرف مدرسه ما را جهت حضور در يك گردهمايي به يكي از سالن هاي ورزشي شهر بُردند!
نمي دانم مناسبت چه بود،ولي هر چه بود در قسمتي از برنامه ها،جمعي رزمي كار در حضور جمعيت كثيري،حركت هاي نمايشي را به رُخِ حضار كشيدند و تشويق ها شدند!
همين كافي بود تا ذهنم جرقه اي بزند و شيداي ورزش هاي رزمي شوم. پرس و جو كنان دنبال مربي و كلاس گشتم واز شرايط پذيرش و زمان كلاس ها سئوال كردم و پاسخ شنيدم !
يكي از شرط هاي پذيرش خريد لباس فرم كاراته بود.خود پول لازم نداشتم و ناچار بايد با خانواده در ميان مي گذاشتم.از قبل نظر ابوي گرانقدر اما سخت گيرم را مي دانستم.گزينه ي مناسب را والده ي بسيار عزيز و مهربانم تشخيص دادم. با ايشان در ميان گذاشتم و وي براي اينكه از مانع نظر مخالف ابوي عبورم دهد ناچار شد،مقداري از طلاهايش را آب كند!
لباس ها را خريدم و مدتي در مسير رفت و برگشت به سالن بودم و غيبت هاي گاه و بيگاه كه قبلاً سابقه اي نداشت،ابوي را نگران كرده بود...پرس و جو كُنان،علت را يافته بود و آن وقت بود كه دعاي معمول"خدا روز بد نيارد" مفهوم پيدا كرد!
بدون اينكه چيزي به من بگويد يا از والده دلخور شود موضوع را يواشكي با پسر خاله ام كه در همان مدرسه اي كه درس مي خواندم،جزو دبيران جديدالاستخدام بود،طرح كرده بود و از وي خواسته بود در مدرسه تحت فشارم قرار دهند تا از رفتن به كاراته منصرف شوم و با نظم و موقع شناسي، ورود و خروج هايم به روال قبلي برگردد!
از بد حادثه آن پسرخاله ي عزيزم كه دبير ادبيات كلاسي مان نيز بود،به سفارش ابوي و به قول خودش به قصد دلسوزي،معاون مدرسه را مجاب كرده بود تا حسابي سر و گوشمان را آب دهد!!!
پسر دايي ام نيز كه آن سال ها،جهت ادامه تحصيل در منزل ما و هم مدرسه اي و هم مرام ما و در زمره ي متهمان و سفارش شدگان به ناظم بود،فراخوانده شد و من نيز...
تا همه ي بچه ها به كلاس رفتند گوشه ي سالن منتظرمان گذاشتند و بعد معاون شلنگ در دست،جلوي مان سبز شدند!
بدون هيچ پرس و جويي و در هواي سرد زمستاني،ده ها شلنگ بر دستان "كاراته كاها" فرود آمد و رنگ ها بر چهره ها عوض شد و درون ها را با آتش غضب شعله ور كرد!
بدتر آنكه با همان چند مدت كاراته رفتن مان،عهد بسته بوديم به خود جسارت دهيم اشكي نريزيم و ناله اي سر ندهيم!
گويا آن بي انصاف نيز به آن پسر خاله ي نازنين مان تعهد داده بود تا اشك مان جاري نشود،دست بردار نشود!
ما اشك نريختيم و وي نيز تعهدش را نشكست!
ما از درون با آتش غرورمان مي سوختيم و وي نيز با عِرق به تعهدش...
بالاخره هر دو بازنده از ميدان خارج شديم،ما با دستاني خون آلود و بغضي به درون خفته و وي نيز با بازواني خسته و عهدي شكسته!!!
درد را،بغض را،نفرت را نصيب برديم ولي دست از كاراته نشستيم تا همه را مجاب كرديم كه مزاحمت مان فايده اي ندارد!!!
دو سالي را در كلاس ها حضور يافتيم و تمرين ها را پشت سر گذاشتيم و با سخت گيري هاي و تمرين هاي جانفرساي مربي،بيش از شلنگ هاي پي در پي معاون مدرسه مان،درد،تورم و شكستگي تجربه كرديم!
اما هنوز كه هنوز است كسي ما را رزمي كار نمي شناسد،هيچ !!! بلكه قيافه ي ورزشكاري مان نيز رخت بر بسته است و ما مانده ايم با خاطره اي تلخ از "كاراته كا" بودن مان....
خلاصه،!! اي
بحران هاي زيست محيطي واكاوي شد و تجربيات فعالان حوزه ي زيست محيط مبادله شد و گاه اسوه هاي اين حوزه معرفي شدند و بر راه هاي حفاظت از زيست محيط و كاهش بحران ها تورقي زديم و ١٠ درس زيست محيطي از سفر تعدادي از اعضاي گروه به طبيعت كوسالان در قالب گروه قنديل
به اشتراك گذاشته شد.
كار بر روي اين محور،زمينه ي آشنايي مان با فعالان زيست محيطي كشور را فراهم و افتخار ميزباني آنان در مهرشهر نيز نصيب شد.
"چالش بلوط" بيشتر معرفي شد و بسترهاي بيشتري براي آشنايي شهروندان مهرشهر با ارزش واقعي زيست محيط و وظايف مرتبط ايجاد شد و از سفرهاي اكوتوريستي نيز براي همدل كردن شهروندان با زيست محيط ياد شد!
(٨) در محور كاري ،"منزل شهر تجربه ها و يادگيري ها" در صدد بر آمديم تا تجربيات خود را از دوران تلمذي در مهد كودك ها،مدارس،دانشگاه ها ، مساجد،گروه هاي خانوادگي و فاميلي،دوستي،كاري و... مروري كنيم و به تناسب ذكر هر تجربه،نكته هاي درس آموز آن تجربه را نيز به اشتراك بگذاريم.
ودر این فاصله تجربه های خوبی طرح شد و درس های الهام بخشی از آن تجربه ها استخراج و به اشتراک گذاشته شد.
نمونه ای از کار در این محور؛
-------------------------------------
#تجربه هاي "منزل شهر تجربه ها و يادگيري ها"ي شبكه ي تلگرامي "الفباي شهروندي"
-
رئوف آذري،مديرگروه شبكه ي اجتماعي "الفباي شهروندي" ،"هه ڤالاني ئاشتي"و فعال چالش جهاني بلوط
-----------------١-٢-٣-٤-٥
تجربه ي ٦؛
سال سوم راهنمايي درس مي خواندم.يك بار از طرف مدرسه ما را جهت حضور در يك گردهمايي به يكي از سالن هاي ورزشي شهر بُردند!
نمي دانم مناسبت چه بود،ولي هر چه بود در قسمتي از برنامه ها،جمعي رزمي كار در حضور جمعيت كثيري،حركت هاي نمايشي را به رُخِ حضار كشيدند و تشويق ها شدند!
همين كافي بود تا ذهنم جرقه اي بزند و شيداي ورزش هاي رزمي شوم. پرس و جو كنان دنبال مربي و كلاس گشتم واز شرايط پذيرش و زمان كلاس ها سئوال كردم و پاسخ شنيدم !
يكي از شرط هاي پذيرش خريد لباس فرم كاراته بود.خود پول لازم نداشتم و ناچار بايد با خانواده در ميان مي گذاشتم.از قبل نظر ابوي گرانقدر اما سخت گيرم را مي دانستم.گزينه ي مناسب را والده ي بسيار عزيز و مهربانم تشخيص دادم. با ايشان در ميان گذاشتم و وي براي اينكه از مانع نظر مخالف ابوي عبورم دهد ناچار شد،مقداري از طلاهايش را آب كند!
لباس ها را خريدم و مدتي در مسير رفت و برگشت به سالن بودم و غيبت هاي گاه و بيگاه كه قبلاً سابقه اي نداشت،ابوي را نگران كرده بود...پرس و جو كُنان،علت را يافته بود و آن وقت بود كه دعاي معمول"خدا روز بد نيارد" مفهوم پيدا كرد!
بدون اينكه چيزي به من بگويد يا از والده دلخور شود موضوع را يواشكي با پسر خاله ام كه در همان مدرسه اي كه درس مي خواندم،جزو دبيران جديدالاستخدام بود،طرح كرده بود و از وي خواسته بود در مدرسه تحت فشارم قرار دهند تا از رفتن به كاراته منصرف شوم و با نظم و موقع شناسي، ورود و خروج هايم به روال قبلي برگردد!
از بد حادثه آن پسرخاله ي عزيزم كه دبير ادبيات كلاسي مان نيز بود،به سفارش ابوي و به قول خودش به قصد دلسوزي،معاون مدرسه را مجاب كرده بود تا حسابي سر و گوشمان را آب دهد!!!
پسر دايي ام نيز كه آن سال ها،جهت ادامه تحصيل در منزل ما و هم مدرسه اي و هم مرام ما و در زمره ي متهمان و سفارش شدگان به ناظم بود،فراخوانده شد و من نيز...
تا همه ي بچه ها به كلاس رفتند گوشه ي سالن منتظرمان گذاشتند و بعد معاون شلنگ در دست،جلوي مان سبز شدند!
بدون هيچ پرس و جويي و در هواي سرد زمستاني،ده ها شلنگ بر دستان "كاراته كاها" فرود آمد و رنگ ها بر چهره ها عوض شد و درون ها را با آتش غضب شعله ور كرد!
بدتر آنكه با همان چند مدت كاراته رفتن مان،عهد بسته بوديم به خود جسارت دهيم اشكي نريزيم و ناله اي سر ندهيم!
گويا آن بي انصاف نيز به آن پسر خاله ي نازنين مان تعهد داده بود تا اشك مان جاري نشود،دست بردار نشود!
ما اشك نريختيم و وي نيز تعهدش را نشكست!
ما از درون با آتش غرورمان مي سوختيم و وي نيز با عِرق به تعهدش...
بالاخره هر دو بازنده از ميدان خارج شديم،ما با دستاني خون آلود و بغضي به درون خفته و وي نيز با بازواني خسته و عهدي شكسته!!!
درد را،بغض را،نفرت را نصيب برديم ولي دست از كاراته نشستيم تا همه را مجاب كرديم كه مزاحمت مان فايده اي ندارد!!!
دو سالي را در كلاس ها حضور يافتيم و تمرين ها را پشت سر گذاشتيم و با سخت گيري هاي و تمرين هاي جانفرساي مربي،بيش از شلنگ هاي پي در پي معاون مدرسه مان،درد،تورم و شكستگي تجربه كرديم!
اما هنوز كه هنوز است كسي ما را رزمي كار نمي شناسد،هيچ !!! بلكه قيافه ي ورزشكاري مان نيز رخت بر بسته است و ما مانده ايم با خاطره اي تلخ از "كاراته كا" بودن مان....
خلاصه،!! اي
مهربانان سلام و درودتان باد
در آستانه سال ۹۶ مشکلی سخت افزاری و متعاقب آن سفری خیری و مهرورزانه، مانع آن شد که چون همیشه آنلاین از خرمن مهرتان خوشه چینی کنم ولی سپاس یزدان را و بزرگ مهربانان را که فرصتی مهیا شد تا بستر خلق ده ها گزارش مهربانی را نصیب برم که به تناسب وقت و امکان دسترسی با شما مهربانان به اشتراک خواهم گذاشت...
اما اجازه دهید در راستای بهره مندی از تجارب ارزنده مهربانان، برای اولین بار در کمپین و به لطف تجارب ارزنده مان در گروه #الفبای_شهروندی، با محوری مشخص اولین روزهای سال ۹۶ را مزین به #تجربه_نگاری های دوستان عزیزمان گردانیم...
🥀محور پیشنهادی برای فروردین ماه ۹۶ 🥀👇
✍تجربه نگاری از #مهربانی_های_خود_با_خود
مهربانی کنید مهربانی های خودتان با خودتان را درطول همه سال های زندگی تان، مرور کرده و مهم ترین،اولویت دارترین و مؤثرترین مهربانی خودتان را باخود،گلچین و در کمپین به اشتراک بگذارید.
به همین سادگی اگرهریک از اعضای کمپین عنایت فرمایند و حداقل یک گزارش ارسال فرمایند در پایان فروردین بیش از ۴۰۰ گزارش مهربانی با خود خواهیم داشت که در صورت تحقق هدف #هرعضوکمپیـن_یک_گزارش، می توان مجموع آن را در قالبی مکتوب ومدون چاپ و منتشر کرد.
منتظر و چشم به راه گزارشات مهرورزانه شمامهربانان باخودتان خواهیم ماند تا أن مهربانی هارا چراغی فراه راه نسل امروز وفردا گردانیم.
#رئوف_آذری
ایده پرداز و مدیر #کمپین_مهربانی_های_کوچک —اولین روزهای فروردین ۹۶
ارسال گزارشات به گروه تلگرامی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
انعکاس گزیده گزارشات در کانال تلگرامی
@Kindness_Challenge
در آستانه سال ۹۶ مشکلی سخت افزاری و متعاقب آن سفری خیری و مهرورزانه، مانع آن شد که چون همیشه آنلاین از خرمن مهرتان خوشه چینی کنم ولی سپاس یزدان را و بزرگ مهربانان را که فرصتی مهیا شد تا بستر خلق ده ها گزارش مهربانی را نصیب برم که به تناسب وقت و امکان دسترسی با شما مهربانان به اشتراک خواهم گذاشت...
اما اجازه دهید در راستای بهره مندی از تجارب ارزنده مهربانان، برای اولین بار در کمپین و به لطف تجارب ارزنده مان در گروه #الفبای_شهروندی، با محوری مشخص اولین روزهای سال ۹۶ را مزین به #تجربه_نگاری های دوستان عزیزمان گردانیم...
🥀محور پیشنهادی برای فروردین ماه ۹۶ 🥀👇
✍تجربه نگاری از #مهربانی_های_خود_با_خود
مهربانی کنید مهربانی های خودتان با خودتان را درطول همه سال های زندگی تان، مرور کرده و مهم ترین،اولویت دارترین و مؤثرترین مهربانی خودتان را باخود،گلچین و در کمپین به اشتراک بگذارید.
به همین سادگی اگرهریک از اعضای کمپین عنایت فرمایند و حداقل یک گزارش ارسال فرمایند در پایان فروردین بیش از ۴۰۰ گزارش مهربانی با خود خواهیم داشت که در صورت تحقق هدف #هرعضوکمپیـن_یک_گزارش، می توان مجموع آن را در قالبی مکتوب ومدون چاپ و منتشر کرد.
منتظر و چشم به راه گزارشات مهرورزانه شمامهربانان باخودتان خواهیم ماند تا أن مهربانی هارا چراغی فراه راه نسل امروز وفردا گردانیم.
#رئوف_آذری
ایده پرداز و مدیر #کمپین_مهربانی_های_کوچک —اولین روزهای فروردین ۹۶
ارسال گزارشات به گروه تلگرامی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
انعکاس گزیده گزارشات در کانال تلگرامی
@Kindness_Challenge
Forwarded from اتچ بات
🗝کمپین مهربانی های کوچک🔓🔒
🌷نمونه ۲۳۰🔏
🖊رئوف آذری
@Raoufazari
--------- نگارش ۵ #خردادماه ۹۶
🌷ایران_مهربانی🌷
سال ۹۴ نامه ای نگاشتم خطاب به دکتر روحانی عزیز!
شبکه های اجتماعی یار شدند و دست به دست شد و سایت ها نیز حمایت کردند ولی باز دلم آب نخورد و احتمال دادم به درد بیماری بروکراسی گرفتار شود و به سمع و نظر رییس جمهور دولت #تدبیر_و_امید نرسد!
فرصتی پیش آمد و دستی تقدیم شخص ایشان گردید!
هرچند با روی گشاده گرفت اما از سرنوشت آن نامه جز چند تلفن دفتر ایشان، خبری دیگر نیافتم ولی امروز که برنامه #ماه_عسل را با حضور #مهربان_نرگس_کلباسی مشاهده کردم به تشخیص درست آن زمان خود درود فرستادم!
آن زمان خطاب به #روحانی_عزیز نگاشتم که باتوجه به حضور مهربان بزرگی چون #دکتر_ظریف در تیم کاری تان و در رأس وزارت خارجه و بنا به وجود #معادن_مهربانی در دل مردمان ایران زمین، فرصت ایجاد یک #وزارت_داخله_مهربانی و نیز #صادرات_مهربانی به جای #نفت هست و نیاز است برنامه ریخت و دنبال کرد!
#نرگس، اما اثبات کرد که #نرگس_های این سرزمین، خود به تنهایی کان مهربانی اند و هر ناشدنی ای را ممکن می سازند🌷
مدتی قبل تر به لطف تلمذ مجازی ام محضر دکتر #محسن_رنانی عزیز، آن معدن فهم توسعه، با نرگس، آن #باکره_مادر #پانصد_کودک_خیابانی هندوستان آشنا شدم و امروز بیشتر...
هرچند نرگس در آن برنامه یادی نکرد از استاد، اما می دانم بسیار مدیونش بوده و خواهد بود🌷
فرصت را مجدد شمردم تا هم اعترافی داشته باشم و هم تأکیدی...
سالهاست آنچه نرگس همه را در ایران، انگلیس، کانادا، هندوستان و باز ایران از درد چشیده و از مهربانی نصیب برده، به تنهایی فقط در جغرافیای #اولین شهر #قربانی_جنگ_افزارهای شیمیایی به شیوه های گوناگون تجربه کرده ام اما اعتراف می کنم بین من و نرگس علی رغم شباهت های بسیار در تجربه درد و دارایی مهربانی، در یک مورد تفاوت وجود داشت و آن #تجربه_تنهایی بود و تنها دل به اقیانوس عشق زدن!
او در تمام این سال ها تنها بود و من اما، همشهریان و یارانی داشتم که هر لحظه شان، جان بودند در کالبد تنهایی ام و امید بودند در جغرافیای یأس زای شهری ام!
پس درودش باید فرستاد و همتش را الگو باید ساخت بهر فعالیت خیری، مدنی و اصلاحی...
اما تأکیدم اینکه؛
قدر باید دانست معادن مهربانی این سرزمین را و به ویژه در فصل نوین پیوند تدبیر، عشق و امید، باید از بروکراسی وابسته به #نفت رهید و به #مهرسالاری دلبسته به عشق ورود کرد و پیام آور رحمت، عشق و مهربانی باید شد که اگر غیر این استراتژی گزینیم، خیانتی است تاریخی به داشته های بسیار سرزمینی...
#مهربان باشیم، #همنوا باشیم، #مبارک باشیم.
🌷🌷🌷
#ایران_مهربانی
#مهربان_نرگس
#ایران_انگلیس_کانادا_هند_ایران
#ماه_عسل
#دکتر_ظریف
#دکتر_رنانی
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)👇
@kindness_challenge
🌷نمونه ۲۳۰🔏
🖊رئوف آذری
@Raoufazari
--------- نگارش ۵ #خردادماه ۹۶
🌷ایران_مهربانی🌷
سال ۹۴ نامه ای نگاشتم خطاب به دکتر روحانی عزیز!
شبکه های اجتماعی یار شدند و دست به دست شد و سایت ها نیز حمایت کردند ولی باز دلم آب نخورد و احتمال دادم به درد بیماری بروکراسی گرفتار شود و به سمع و نظر رییس جمهور دولت #تدبیر_و_امید نرسد!
فرصتی پیش آمد و دستی تقدیم شخص ایشان گردید!
هرچند با روی گشاده گرفت اما از سرنوشت آن نامه جز چند تلفن دفتر ایشان، خبری دیگر نیافتم ولی امروز که برنامه #ماه_عسل را با حضور #مهربان_نرگس_کلباسی مشاهده کردم به تشخیص درست آن زمان خود درود فرستادم!
آن زمان خطاب به #روحانی_عزیز نگاشتم که باتوجه به حضور مهربان بزرگی چون #دکتر_ظریف در تیم کاری تان و در رأس وزارت خارجه و بنا به وجود #معادن_مهربانی در دل مردمان ایران زمین، فرصت ایجاد یک #وزارت_داخله_مهربانی و نیز #صادرات_مهربانی به جای #نفت هست و نیاز است برنامه ریخت و دنبال کرد!
#نرگس، اما اثبات کرد که #نرگس_های این سرزمین، خود به تنهایی کان مهربانی اند و هر ناشدنی ای را ممکن می سازند🌷
مدتی قبل تر به لطف تلمذ مجازی ام محضر دکتر #محسن_رنانی عزیز، آن معدن فهم توسعه، با نرگس، آن #باکره_مادر #پانصد_کودک_خیابانی هندوستان آشنا شدم و امروز بیشتر...
هرچند نرگس در آن برنامه یادی نکرد از استاد، اما می دانم بسیار مدیونش بوده و خواهد بود🌷
فرصت را مجدد شمردم تا هم اعترافی داشته باشم و هم تأکیدی...
سالهاست آنچه نرگس همه را در ایران، انگلیس، کانادا، هندوستان و باز ایران از درد چشیده و از مهربانی نصیب برده، به تنهایی فقط در جغرافیای #اولین شهر #قربانی_جنگ_افزارهای شیمیایی به شیوه های گوناگون تجربه کرده ام اما اعتراف می کنم بین من و نرگس علی رغم شباهت های بسیار در تجربه درد و دارایی مهربانی، در یک مورد تفاوت وجود داشت و آن #تجربه_تنهایی بود و تنها دل به اقیانوس عشق زدن!
او در تمام این سال ها تنها بود و من اما، همشهریان و یارانی داشتم که هر لحظه شان، جان بودند در کالبد تنهایی ام و امید بودند در جغرافیای یأس زای شهری ام!
پس درودش باید فرستاد و همتش را الگو باید ساخت بهر فعالیت خیری، مدنی و اصلاحی...
اما تأکیدم اینکه؛
قدر باید دانست معادن مهربانی این سرزمین را و به ویژه در فصل نوین پیوند تدبیر، عشق و امید، باید از بروکراسی وابسته به #نفت رهید و به #مهرسالاری دلبسته به عشق ورود کرد و پیام آور رحمت، عشق و مهربانی باید شد که اگر غیر این استراتژی گزینیم، خیانتی است تاریخی به داشته های بسیار سرزمینی...
#مهربان باشیم، #همنوا باشیم، #مبارک باشیم.
🌷🌷🌷
#ایران_مهربانی
#مهربان_نرگس
#ایران_انگلیس_کانادا_هند_ایران
#ماه_عسل
#دکتر_ظریف
#دکتر_رنانی
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)👇
@kindness_challenge
Telegram
attach 📎
#ماندگاری محصول خدمات روشنابخش!
رئوف آذری*
یازدهم فوریه، مصادف بود با سالروز تولد توماس آلوا ادیسون مخترعی که شکست های پی در پی اش را #تجربه، خواند و محصولات فکری حاصل از تجاربش را چون عطیه ای گرانسنگ برای جامعه بشری و نسل های بعد از خود، ماندگار ساخت!
همزمان با آن نیز در تقویم شمسی، سالروز پیروزی انقلاب مردمی را داشتیم که در سال ۱۳۵۷ به خیابان ها ریختند و با شعار "استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی"، به زعم خودشان "دیو" را فراری دادند و "فرشته" را بر تخت نشاندند!
"دیو" در ادبیات این مرز و بوم، مظهر "تاریکی" و "فرشته" مظهر نور و روشنایی است و شاید بر همین مبنا هم بود که انقلابیون، آن را " انقلاب نور" خواندند و در جشن های پیروزی هرچهل سال، پلاکارد و تراکت های منقش به عبارت"انقلاب ما، انفجار نور،بود" عَلَم کردند!
نکته بارز در ادبیات عامه نیز بیانگر اینست که هرجا، "تاریکی" است با نوعی "ابهام و ترس" دست به گریبانیم و هر جا"نور"هست، با وضوح، شفافیت،آگاهی و امیدِ بسیار...
مدل پنجره جوهری در مدیریت نیز دقیقا" مبین این مفهوم است که در آن چهار منطقه گشوده(جنبه های معلوم بر خود و دیگران)،کور(شناخته شده برای دیگران و مبهم برای خود)،پنهان(شناخته شده برای خود و ناشناخته برای دیگران) و ناشناخته(مبهم برای خود و دیگران)، خانه های این پنجره را تشکیل می دهند!
"مطابق مدل پنجره جو-هری هر قدر ناحیه عمومی افراد گسترده تر شود توان برقراری ارتباطی آنها بیشتر، انعطاف پذیری در سبک رهبری آنها گسترده تر و حالات من آنها وسیع تر میشود زیرا در این ناحیه طرفین شناخت دارند و امکان بروز تضاد ضعیف است. پس افراد برای افزایش توان ارتباطی خود باید ناحیه عمومی را گسترش دهند."
برای گسترش ناحیه عمومی(با کارویژه شناخت حداکثری و تضادحداقلی) نیز دو راهکار پیشنهاد می شود:
•افشا یا خودگشودگی(پیش روی ناحیه عمومی در خصوصی)
••بازخورد(پیش روی ناحیه عمومی در کور)
کاربرد هر راهکار نیز منجر به افزایش شفافیت،وضوح و بالارفتن آگاهی عمومی می شود و ارتباط و تعامل سیستم را افزایش می دهد.
اکنون در سالروز تولد ادیسون، مخترع روشنایی و نیز "انقلاب نور" مردم ایران، فرصت شگرفی است تا به واکاوی "مسئولیت های اجتماعی" انقلابیون دیروزی و مسئولان امروزی در کنار کنشگران مردمی، پرداخته شود تا میزان وسعت ناحیه عمومی این سیستم سنجش شود و بر مبنای آن از #تجارب حاصل از ناکامی ها و کامیابی ها، رهنمودهای روشنگرانه برای فردا پیشنهاد گردد که مسلم، توفیق ماندگاری و امید و صلح پایدار در روشنابخشی یک سیستم است...
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#روشنابخشی_سیستمی
#توماس_ادیسون
#تجارب_حاصل_از_شکست
#انقلاب_نور
#مدیریت_و_رهبری
#پنجره_جوهری
#وسعت_ناحیه_عمومی
#روشنگری_و_افشاء
#بازخورد
#ماندگاری
@sopskf
--------------
*کنشگر صلح و مهربانی
https://www.instagram.com/p/Btxk0nplec3/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1kqgjuaa3uv04
رئوف آذری*
یازدهم فوریه، مصادف بود با سالروز تولد توماس آلوا ادیسون مخترعی که شکست های پی در پی اش را #تجربه، خواند و محصولات فکری حاصل از تجاربش را چون عطیه ای گرانسنگ برای جامعه بشری و نسل های بعد از خود، ماندگار ساخت!
همزمان با آن نیز در تقویم شمسی، سالروز پیروزی انقلاب مردمی را داشتیم که در سال ۱۳۵۷ به خیابان ها ریختند و با شعار "استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی"، به زعم خودشان "دیو" را فراری دادند و "فرشته" را بر تخت نشاندند!
"دیو" در ادبیات این مرز و بوم، مظهر "تاریکی" و "فرشته" مظهر نور و روشنایی است و شاید بر همین مبنا هم بود که انقلابیون، آن را " انقلاب نور" خواندند و در جشن های پیروزی هرچهل سال، پلاکارد و تراکت های منقش به عبارت"انقلاب ما، انفجار نور،بود" عَلَم کردند!
نکته بارز در ادبیات عامه نیز بیانگر اینست که هرجا، "تاریکی" است با نوعی "ابهام و ترس" دست به گریبانیم و هر جا"نور"هست، با وضوح، شفافیت،آگاهی و امیدِ بسیار...
مدل پنجره جوهری در مدیریت نیز دقیقا" مبین این مفهوم است که در آن چهار منطقه گشوده(جنبه های معلوم بر خود و دیگران)،کور(شناخته شده برای دیگران و مبهم برای خود)،پنهان(شناخته شده برای خود و ناشناخته برای دیگران) و ناشناخته(مبهم برای خود و دیگران)، خانه های این پنجره را تشکیل می دهند!
"مطابق مدل پنجره جو-هری هر قدر ناحیه عمومی افراد گسترده تر شود توان برقراری ارتباطی آنها بیشتر، انعطاف پذیری در سبک رهبری آنها گسترده تر و حالات من آنها وسیع تر میشود زیرا در این ناحیه طرفین شناخت دارند و امکان بروز تضاد ضعیف است. پس افراد برای افزایش توان ارتباطی خود باید ناحیه عمومی را گسترش دهند."
برای گسترش ناحیه عمومی(با کارویژه شناخت حداکثری و تضادحداقلی) نیز دو راهکار پیشنهاد می شود:
•افشا یا خودگشودگی(پیش روی ناحیه عمومی در خصوصی)
••بازخورد(پیش روی ناحیه عمومی در کور)
کاربرد هر راهکار نیز منجر به افزایش شفافیت،وضوح و بالارفتن آگاهی عمومی می شود و ارتباط و تعامل سیستم را افزایش می دهد.
اکنون در سالروز تولد ادیسون، مخترع روشنایی و نیز "انقلاب نور" مردم ایران، فرصت شگرفی است تا به واکاوی "مسئولیت های اجتماعی" انقلابیون دیروزی و مسئولان امروزی در کنار کنشگران مردمی، پرداخته شود تا میزان وسعت ناحیه عمومی این سیستم سنجش شود و بر مبنای آن از #تجارب حاصل از ناکامی ها و کامیابی ها، رهنمودهای روشنگرانه برای فردا پیشنهاد گردد که مسلم، توفیق ماندگاری و امید و صلح پایدار در روشنابخشی یک سیستم است...
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#روشنابخشی_سیستمی
#توماس_ادیسون
#تجارب_حاصل_از_شکست
#انقلاب_نور
#مدیریت_و_رهبری
#پنجره_جوهری
#وسعت_ناحیه_عمومی
#روشنگری_و_افشاء
#بازخورد
#ماندگاری
@sopskf
--------------
*کنشگر صلح و مهربانی
https://www.instagram.com/p/Btxk0nplec3/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1kqgjuaa3uv04
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
ماندگاری محصول خدمات روشنابخش! رئوف آذری* یازدهم فوریه، مصادف بود با سالروز تولد توماس آلوا ادیسون مخترعی که شکست های پی در پی اش را #تجربه، خواند و محصولات فکری حاصل از تجاربش را چون عطیه ای گرانسنگ برای جامعه بشری و نسل های بعد از خود، ماندگار ساخت! همزمان…
Forwarded from انجمن سواد رسانه ای ایران
#تجربه_نگاری
سخنی با اصحاب رسانه و شهروندخبرنگاران مناطق سیل زده
دوستان عزیزم
اصحاب رسانه، خبرنگاران، عکاسان،فیلم برداران، وب نگاران، ادمین گروه ها و کانال های شبکه های اجتماعی، شهروندخبرنگاران و فعالان فضای مجازی:
سلام و درود و خداقوت
به عنوان فعال اجتماعی و کنشگر سوادرسانه ای، با الهام از تجارب امدادگری و رسانه ای در بحران های گذشته از جمله زلزله کرمانشاه، نکاتی کلیدی در راستای کمک به مدیریت بحران را محضرتان عارض شوم:
1⃣ درست است که رسالت رسانه، راست نمایی و واقعیت نمایی است اما در شرایط بحرانی، نشاید و نباید که هر واقعیتی را عمومی کرد، چه اینکه ذکر پاره ای واقعیت ها، امید و تکاپوی کنشگران و آسیب دیدگان را زائل خواهد کرد!
بر بخشی تمرکز کنید که در شرایط فعلی، منتج به خدمتی به آسیب دیدگان و کاهش آلام ناشی از بحران می شود و نه اینکه رسانه را به بخشی از بحران، تبدیل کرده و بر آسیب ها بیفزاییم!
2⃣ آن چه آسیب زلزله زدگان کرمانشاه را سه و چندبرابر کرد، نبود اعتماد فی مابین مردم و دولت، دولت با دولت(بین دستگاهی) و مردم با مردم(بین کنشگران مدنی،امداگران و مردم و زلزله زدگان باهم) بود که متأسفانه عواقب آن هنوز هم پایدار است که بخش اعظم آن را رسانه و اصحاب رسانه خارجی و داخلی، عمدی یا سهوی موجب گردیدند!
انتظار می رود شما از آن تجربه درس گیرید و بیش از متهم کردن یا سوهان بر روان مدیران و کنشگران کشیدن، موجد امیدزایی و هم افزایی به ویژه دولت و ملت و امدادگران دولتی و مدنی شوید.
3⃣ در بحران ها، "تمرکز مدیریتی" یک اصل مهم است که اگر این اصل اساسی را به فضای رسانه ای نیز اطلاق نماییم انتظار می رود که بستری برای هم افزایی رسانه ای شکل گیرد تا مدیریت اطلاع رسانی، انسجام بیشتری داشته باشد!
بسیاری از هدر رفت منابع در جریان امداد زلزله کرمانشاه را شهروندخبرنگاران و گروه ها و کانال های تلگرامی با بزرگ نمایی و گاه نادیده انگاری بحران دامنگیر مناطق و روستاها موجد شدند که صدالبته در پاره ای از موارد هم نقش بی بدیلی ایفا کردند اما اگر انسجام و سواد جمعی بر رسانه ها و اطلاع رسانی ها، حکمفرما شود، "هدررفت منابع" کم تر و "امداد" بیشتر می شود!
4⃣تراکم،تجمع مردمی و ترافیک وسایط نقلیه و موتوری در معابر و جاده ها در بسیاری موارد سبب ساز تأخیر در ارایه خدمات فوری امدادی و حیاتی و نیز افزایش آسیب های متعاقب حوادث پسابحران می گردد!
انتظار می رود با استفاده از تریبون رسانه ای خود، همواره مردم آسیب دیده را به طمأنینه، آرامش، اعتماد به امدادگران و پرهیز از تراکم در مناطق بحرانی و رعایت قوانین دعوت کرده و جمع امدادگران را با اطلاع رسانی های کم حجم، دقیق و کاربردی به خدمات در لحظه و به اندازه و مؤثر در محل موردنیاز رهنمود گردید و از آن سوی، فضایی آرام اما همراه با نظارت و کنترل برای ادای مسئولیت مسئولان، خلق نمایید.
5⃣ فرهنگ ملی و غرور جغرافیایی و سیاسی کشور در طول سال های گذشته با انحصار رسانه ای و در سال های اخیر با شکست انحصار رسانه و ظهور شبکه های اجتماعی و شهروندخبرنگاران ، به اندازه کافی ضربه خورده و شکسته شده است، خواهشمندم به جای کندوکاو ارزش های خبری "برخورد" و "تضاد"، بیشتر بر ارزش های "دربرگیری"، "استثناها و شگفتی ها"ی کار امدادگران و مردم و مسئولان در مهرورزی و انسانیت(البته به زعم اینجانب این موارد جزو بدیهیات است اما آنچنان رسانه ها، کم توجهی می کنند که به ناچار تمرکز برآن ها توصیه می شود) و نیز "مجاورت معنوی" پروژه امداد، پرداخته شود که نیاز امروز کشور و نیز اسباب امید دوران پسابحران و نیز ضرورت مستندسازی خدمات امدادی است...
در این یادداشت به این ۵ نکته بسنده می کنم و امیدوارم که سینرژی جمعی آگاهانه، هوشیارانه و مبتنی بر حداقل های "سواد رسانه ای" اصحاب رسانه، از حجم و فراوانی آسیب های ناشی از سیل و بحران آن منطقه بکاهد و بر امید، مهر و خدمت خالصانه بیفزاید و "تجربه ای تاریخی" از کنشگری اصحاب رسانه و مدیریت بحران خلق نماید...
رئوف آذری_کنشگر سواد رسانه ای
@MLiteracy
سخنی با اصحاب رسانه و شهروندخبرنگاران مناطق سیل زده
دوستان عزیزم
اصحاب رسانه، خبرنگاران، عکاسان،فیلم برداران، وب نگاران، ادمین گروه ها و کانال های شبکه های اجتماعی، شهروندخبرنگاران و فعالان فضای مجازی:
سلام و درود و خداقوت
به عنوان فعال اجتماعی و کنشگر سوادرسانه ای، با الهام از تجارب امدادگری و رسانه ای در بحران های گذشته از جمله زلزله کرمانشاه، نکاتی کلیدی در راستای کمک به مدیریت بحران را محضرتان عارض شوم:
1⃣ درست است که رسالت رسانه، راست نمایی و واقعیت نمایی است اما در شرایط بحرانی، نشاید و نباید که هر واقعیتی را عمومی کرد، چه اینکه ذکر پاره ای واقعیت ها، امید و تکاپوی کنشگران و آسیب دیدگان را زائل خواهد کرد!
بر بخشی تمرکز کنید که در شرایط فعلی، منتج به خدمتی به آسیب دیدگان و کاهش آلام ناشی از بحران می شود و نه اینکه رسانه را به بخشی از بحران، تبدیل کرده و بر آسیب ها بیفزاییم!
2⃣ آن چه آسیب زلزله زدگان کرمانشاه را سه و چندبرابر کرد، نبود اعتماد فی مابین مردم و دولت، دولت با دولت(بین دستگاهی) و مردم با مردم(بین کنشگران مدنی،امداگران و مردم و زلزله زدگان باهم) بود که متأسفانه عواقب آن هنوز هم پایدار است که بخش اعظم آن را رسانه و اصحاب رسانه خارجی و داخلی، عمدی یا سهوی موجب گردیدند!
انتظار می رود شما از آن تجربه درس گیرید و بیش از متهم کردن یا سوهان بر روان مدیران و کنشگران کشیدن، موجد امیدزایی و هم افزایی به ویژه دولت و ملت و امدادگران دولتی و مدنی شوید.
3⃣ در بحران ها، "تمرکز مدیریتی" یک اصل مهم است که اگر این اصل اساسی را به فضای رسانه ای نیز اطلاق نماییم انتظار می رود که بستری برای هم افزایی رسانه ای شکل گیرد تا مدیریت اطلاع رسانی، انسجام بیشتری داشته باشد!
بسیاری از هدر رفت منابع در جریان امداد زلزله کرمانشاه را شهروندخبرنگاران و گروه ها و کانال های تلگرامی با بزرگ نمایی و گاه نادیده انگاری بحران دامنگیر مناطق و روستاها موجد شدند که صدالبته در پاره ای از موارد هم نقش بی بدیلی ایفا کردند اما اگر انسجام و سواد جمعی بر رسانه ها و اطلاع رسانی ها، حکمفرما شود، "هدررفت منابع" کم تر و "امداد" بیشتر می شود!
4⃣تراکم،تجمع مردمی و ترافیک وسایط نقلیه و موتوری در معابر و جاده ها در بسیاری موارد سبب ساز تأخیر در ارایه خدمات فوری امدادی و حیاتی و نیز افزایش آسیب های متعاقب حوادث پسابحران می گردد!
انتظار می رود با استفاده از تریبون رسانه ای خود، همواره مردم آسیب دیده را به طمأنینه، آرامش، اعتماد به امدادگران و پرهیز از تراکم در مناطق بحرانی و رعایت قوانین دعوت کرده و جمع امدادگران را با اطلاع رسانی های کم حجم، دقیق و کاربردی به خدمات در لحظه و به اندازه و مؤثر در محل موردنیاز رهنمود گردید و از آن سوی، فضایی آرام اما همراه با نظارت و کنترل برای ادای مسئولیت مسئولان، خلق نمایید.
5⃣ فرهنگ ملی و غرور جغرافیایی و سیاسی کشور در طول سال های گذشته با انحصار رسانه ای و در سال های اخیر با شکست انحصار رسانه و ظهور شبکه های اجتماعی و شهروندخبرنگاران ، به اندازه کافی ضربه خورده و شکسته شده است، خواهشمندم به جای کندوکاو ارزش های خبری "برخورد" و "تضاد"، بیشتر بر ارزش های "دربرگیری"، "استثناها و شگفتی ها"ی کار امدادگران و مردم و مسئولان در مهرورزی و انسانیت(البته به زعم اینجانب این موارد جزو بدیهیات است اما آنچنان رسانه ها، کم توجهی می کنند که به ناچار تمرکز برآن ها توصیه می شود) و نیز "مجاورت معنوی" پروژه امداد، پرداخته شود که نیاز امروز کشور و نیز اسباب امید دوران پسابحران و نیز ضرورت مستندسازی خدمات امدادی است...
در این یادداشت به این ۵ نکته بسنده می کنم و امیدوارم که سینرژی جمعی آگاهانه، هوشیارانه و مبتنی بر حداقل های "سواد رسانه ای" اصحاب رسانه، از حجم و فراوانی آسیب های ناشی از سیل و بحران آن منطقه بکاهد و بر امید، مهر و خدمت خالصانه بیفزاید و "تجربه ای تاریخی" از کنشگری اصحاب رسانه و مدیریت بحران خلق نماید...
رئوف آذری_کنشگر سواد رسانه ای
@MLiteracy
Forwarded from رسانه برای صلح
فرصت بازتوانی در بحران ها
رئوف آذری*
از لرستان خبررسید که #مددجویان لرستانی با سرپرستی مهندس مظفر افشار در دل شب مشغول ایجاد سپردفاعی در برابر هجوم امواج سیلاب به خانه سالمندان خرم آباد بودند!👏 تجاربی از این دست، تلنگری است بر ذهن مسئولان و حتی روان شناسان، مشاوران، روان درمانگران و مددکاران نیز که می توان و می شود از طریق ارایه یک الگوی کاری، فرصتی برای #تجربه_لذت دیگری غیر آنچه تاحال، تجربه شده است برای زندانی هایی که سطح جرم ارتکابی شان آنان را ذیل عنوان #مددجو، طبقه بندی می کند، فراهم کنند چه بسا تجربه این حس خوشایند که می تواند حس مفید و مؤثر و اثربخشی خود را منتقل کند، بستری برای "اصلاح رفتار" و فرصتی برای "بازتوانی" چندبعدی زندانیان میسور گرداند و جمع کثیری که آمارشان در زندان های کشور کم نیست، به جای ماندن در چهاردیواری تحلیل بر زندان، خارج از سیم های خاردار، در بطن جامعه، شکل دیگری از کنشگری خود را به ذهن بسپارند و همان در بلندمدت، مشتریان ثابت چهاردیواری های رنگ و رفته زندان ها را کاهش و بخش اعظمی از بودجه کشور را به جای نگهداشت مجرمان، صرف بازتوانی مددجویان و نیز بازگشت سلامت آنان گرداند و #صلح به معنای واقعی را در جامعه، به تمامی لایه ها، تسری دهد! تجربه مهندس افشار با جمع مددجویان، شنیدنی و قابل تکثیر است اگر که هوشیارانه عمل کنیم🌷
-------
*فعال صلح و کنشگر سواد رسانه ای
❤🌷❤
#رسانه_برای_صلح
#مسئولیت_اجتماعی
#سیل_لرستان
#کنش_مددجویان
#تجربه_ارزشمند
@MediaForPeace
@sopskf
https://www.instagram.com/p/BvtfntIF8Qs/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1two6wa4yiyy6
رئوف آذری*
از لرستان خبررسید که #مددجویان لرستانی با سرپرستی مهندس مظفر افشار در دل شب مشغول ایجاد سپردفاعی در برابر هجوم امواج سیلاب به خانه سالمندان خرم آباد بودند!👏 تجاربی از این دست، تلنگری است بر ذهن مسئولان و حتی روان شناسان، مشاوران، روان درمانگران و مددکاران نیز که می توان و می شود از طریق ارایه یک الگوی کاری، فرصتی برای #تجربه_لذت دیگری غیر آنچه تاحال، تجربه شده است برای زندانی هایی که سطح جرم ارتکابی شان آنان را ذیل عنوان #مددجو، طبقه بندی می کند، فراهم کنند چه بسا تجربه این حس خوشایند که می تواند حس مفید و مؤثر و اثربخشی خود را منتقل کند، بستری برای "اصلاح رفتار" و فرصتی برای "بازتوانی" چندبعدی زندانیان میسور گرداند و جمع کثیری که آمارشان در زندان های کشور کم نیست، به جای ماندن در چهاردیواری تحلیل بر زندان، خارج از سیم های خاردار، در بطن جامعه، شکل دیگری از کنشگری خود را به ذهن بسپارند و همان در بلندمدت، مشتریان ثابت چهاردیواری های رنگ و رفته زندان ها را کاهش و بخش اعظمی از بودجه کشور را به جای نگهداشت مجرمان، صرف بازتوانی مددجویان و نیز بازگشت سلامت آنان گرداند و #صلح به معنای واقعی را در جامعه، به تمامی لایه ها، تسری دهد! تجربه مهندس افشار با جمع مددجویان، شنیدنی و قابل تکثیر است اگر که هوشیارانه عمل کنیم🌷
-------
*فعال صلح و کنشگر سواد رسانه ای
❤🌷❤
#رسانه_برای_صلح
#مسئولیت_اجتماعی
#سیل_لرستان
#کنش_مددجویان
#تجربه_ارزشمند
@MediaForPeace
@sopskf
https://www.instagram.com/p/BvtfntIF8Qs/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1two6wa4yiyy6
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
فرصت بازتوانی در بحران ها رئوف آذری* از لرستان خبررسید که #مددجویان لرستانی با سرپرستی مهندس مظفر افشار در دل شب مشغول ایجاد سپردفاعی در برابر هجوم امواج سیلاب به خانه سالمندان خرم آباد بودند!👏 تجاربی از این دست، تلنگری است بر ذهن مسئولان و حتی روان شناسان،…
بهترین ها و بدترین ها برای زندگی!
انسان به قدمت تاریخ خود، همواره در پی زندگی بهتر، امنیت و رفاه بیشتر بوده و این چرخه آرزوها، همچنان تداوم خواهد داشت اما افسوس و هزار افسوس که در حوزه جغرافیایی آفریقا و آسیا و به ویژه در خاورمیانه، این آرزوها فقط در سطح #رؤيا، درجا زده اند و کم تر مجالی برای تحقق یافته اند که صدالبته اگر در پی اشراف علمی بر دلایل و ریشه های عقیم ماندن این آرزوها باشیم، بی تأمل می توان بر #از_تاریخ_نیاموختن جهان سومی ها و در اصل #تجربه_کردن_تجربه، وقوف پیدا کرد!
به نحوی که اگر برجغرافیای سرزمینی خود در ایران تمرکز کنیم و از دل تاریخ، ادبیات و هنر این مرز و بوم، نوع و چندگونگی بحران ها و آسیب ها را مورد واکاوی قرار دهیم متوجه می شویم آنچه در تاریخ بیهقی در مورد بحران ها و در مثنوی معنوی درباب آسیب های اجتماعی و ... مورد مداقه قرار گرفته و آرزوی مرتفع شدن و اصلاح آن شده است، همچنان در این عصر نیز در حد رؤيا خودنمایی می کنند و مردم مجدد با همان شکل و شمایل اما با شدت بیشتر تجربه می کنند و مسلم است که هیچ درسی از تاریخ و ادبیات کهن در این سرزمین به نسل فعلی منتقل نشده است و همان نیز شرایط را در چندقرن قبل راکد نگه داشته است!
اما بالعکس در آمریکا و اروپا، شاهد پیشرفت، تحول و تغییراتی به تناسب گذشت زمان و تحول در فناوری در کیفیت زندگی بوده ایم و این سطح از کیفیت زندگی، مستقیم ارتباط پیدا می کند به سطوح کیفی درس آموزی غربیان از تاریخ و تجارب نسل قبلی خود!
موقعیت جغرافیایی شهرهای با کیفیت در سال ۲۰۱۹(تصویر پیوست) به خوبی بیانگر این تفاوت در "تجربه آموزی" است که امیدواریم من بعد، هم در سطوح اداری و رسمی و هم در لایه های غیررسمی و چندوجهی اجتماع ایرانی نیز مورد توجه و اهتمام قرار گیرد که همین یک اهتمام به درس آموزی تاریخ می تواند چون مهربانی های بزرگ ملت و دولت با خود باشد و از طرفی #صلح_آفرین نیز باشد..
رئوف آذری
فعال صلح و مهربانی، کنشگر سوادرسانه ای
🌷❤🌷
@sopskf
https://www.instagram.com/p/BwCDNZkDiaj/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1jdxunot0srdm
انسان به قدمت تاریخ خود، همواره در پی زندگی بهتر، امنیت و رفاه بیشتر بوده و این چرخه آرزوها، همچنان تداوم خواهد داشت اما افسوس و هزار افسوس که در حوزه جغرافیایی آفریقا و آسیا و به ویژه در خاورمیانه، این آرزوها فقط در سطح #رؤيا، درجا زده اند و کم تر مجالی برای تحقق یافته اند که صدالبته اگر در پی اشراف علمی بر دلایل و ریشه های عقیم ماندن این آرزوها باشیم، بی تأمل می توان بر #از_تاریخ_نیاموختن جهان سومی ها و در اصل #تجربه_کردن_تجربه، وقوف پیدا کرد!
به نحوی که اگر برجغرافیای سرزمینی خود در ایران تمرکز کنیم و از دل تاریخ، ادبیات و هنر این مرز و بوم، نوع و چندگونگی بحران ها و آسیب ها را مورد واکاوی قرار دهیم متوجه می شویم آنچه در تاریخ بیهقی در مورد بحران ها و در مثنوی معنوی درباب آسیب های اجتماعی و ... مورد مداقه قرار گرفته و آرزوی مرتفع شدن و اصلاح آن شده است، همچنان در این عصر نیز در حد رؤيا خودنمایی می کنند و مردم مجدد با همان شکل و شمایل اما با شدت بیشتر تجربه می کنند و مسلم است که هیچ درسی از تاریخ و ادبیات کهن در این سرزمین به نسل فعلی منتقل نشده است و همان نیز شرایط را در چندقرن قبل راکد نگه داشته است!
اما بالعکس در آمریکا و اروپا، شاهد پیشرفت، تحول و تغییراتی به تناسب گذشت زمان و تحول در فناوری در کیفیت زندگی بوده ایم و این سطح از کیفیت زندگی، مستقیم ارتباط پیدا می کند به سطوح کیفی درس آموزی غربیان از تاریخ و تجارب نسل قبلی خود!
موقعیت جغرافیایی شهرهای با کیفیت در سال ۲۰۱۹(تصویر پیوست) به خوبی بیانگر این تفاوت در "تجربه آموزی" است که امیدواریم من بعد، هم در سطوح اداری و رسمی و هم در لایه های غیررسمی و چندوجهی اجتماع ایرانی نیز مورد توجه و اهتمام قرار گیرد که همین یک اهتمام به درس آموزی تاریخ می تواند چون مهربانی های بزرگ ملت و دولت با خود باشد و از طرفی #صلح_آفرین نیز باشد..
رئوف آذری
فعال صلح و مهربانی، کنشگر سوادرسانه ای
🌷❤🌷
@sopskf
https://www.instagram.com/p/BwCDNZkDiaj/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1jdxunot0srdm
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
بهترین ها و بدترین ها برای زندگی! انسان به قدمت تاریخ خود، همواره در پی زندگی بهتر، امنیت و رفاه بیشتر بوده و این چرخه آرزوها، همچنان تداوم خواهد داشت اما افسوس و هزار افسوس که در حوزه جغرافیایی آفریقا و آسیا و به ویژه در خاورمیانه، این آرزوها فقط در سطح…
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Photo
✍️ توصیههای محمد ایرانمنش، کنشگر و پژوهشگر مدیریت اجتماع محور ریسک سوانح
مهمترین وظایفی که سمنهای خارج از محل، در شرایط بحرانی بر عهده دارند، بشرح زیر است:
- همکاری و هماهنگی با یکدیگر و نیازسنجی کالاها و خدمات مورد احتیاج آسیب دیدگان با مشارکت نیروها و تشکل های محلی و با هماهنگی سازمان های ذیربط بمنظور مصرف بهینه منابع؛
- شناسایی نیروها و تشکل های محلی و تسهیلگری در تشکل دادن آن ها برای اداره و اجرای کمک رسانی ها؛
- همکاری و هماهنگی با سازمان های دولتی مدیریت سوانح بمنظور انجام بهتر اقدامات و پرهیز از موازی کاری ها؛
چنانچه سمنها، بیشتر هم و غم خود را در سه مورد بالا بگذارند، ضمن آنکه از حضور فیزیکی خود برای کمک رسانیهای ارزاق و سایر کالاها و همچنین از میزان ترددها میکاهند، از اینها مهم تر، موجب توانافزایی نیروها و تشکلهای محلی برای مدیریت بهتر منابع میشوند و از بروز روحیه تکدیگری نیز جلو می گیرند؛
- بطور کلی مهم ترین نکته در مورد فعالیت سمن ها، ضرورت پیروی اشان از مدیریت اجتماع محور ریسک سوانح (Community based disaster risk management)است.
- حضور سمنها برای انجام اموری غیر از کمکهای مرسوم مانند رسیدگیهای روانی و اجتماعی باید بطور تخصصی و با هماهنگی سازمانهای ذیربط باشد.
در سوانح گذشته بکرات دیده شده که برخی روانشناسان و دانشجویان روانشناسی بدون تخصص روانشناسی در شرایط بحران، موجب بروز مسایلی شدهاند.
👌👌چند نکته ایمنی فیزیکی در مورد اسکان اضطراری و موقت :
- از آنجاکه احتمالا در روزهای آینده با بارشهای فراوان و تندی روبرو خواهیم بود، چادرها باید در سطحی بلندتر از سطح زمین نصب شوند.
( در زلزله کرمانشاه و در سیل گلستان و پلدختر، برخی چادرها که همسطح زمین نصب شده بودند، در اثر بارش ها دچار آب گرفتگی شدند!)
- چادرهای کنونی از زلزله کاخک(۱۳۴۷) تاکنون تقریبا تغییر محسوسی نکرده و اساسا در برابر سرما و نه گرما، مقاوم نیستند.
در سوانح گذشته بخصوص در کرمانشاه شاهد آتش سوزیهای فراوان در اثر استفاده از وسایل گرمایشی در سرما بودهایم.
البته یکی از دلایل دیگر، سیمکشیهای غیراستاندارد از تیرهای چراغ برق به چادرها بوده است.
👌 توصیه میشود در سبد کمکها، کابلهای برقی مناسب نیز گنجانده و همچنین وسایل گرمایشی استاندارد ارسال شود.
- توصیههای دقیقتر ایمنی باید توسط سمنها و تشکلهای محلی ترویج شوند.
👌👌 نکتهای مهم در ایمنی اجتماعی- روانی دوره اسکان اضطراری :
- چادر، سازه مناسبی برای دوره طولانی اسکان نیست و موجب شکستن حریم خصوصی داخل خانواده و حریم اخلاقی بین همسایگان میشود.
از آنجاکه بازسازی خانهها، معمولا ماهها و سالها طول میکشد، باید به فکر سازههای موقت با مصالح و امکانات بومی بود.
( کانکس سازه مناسبی برای اسکان موقت نیست، چون هم پرهزینه و پر دردسر است و هم موجب صدمه زدن به محیط زیست و معماری بومی میشود.)
✍✍ سخنی با سازمانهای مرتبط با مدیریت ریسک سوانح:
- سازمانهای مرتبط با مدیریت ریسک سوانح کشور، باید بدانند که بدون مشارکت نیروهای مردمی و تشکلهای مردم نهاد، مدیریت مطلوب، امکانپذیر نیست و در پی شائبهسازیها و اقدامات قضایی غیرمستند علیه آنان نباشند.
👌 اساسا نیکوکاران مختار هستند که کمکهای خودرا به هرکس که میخواهند بدهند و هیچ ماده قانونی آنان را از این کار منع نمیکند.
- هلال احمر، هرچه زودتر نسبت به صدور دفترچههای ارزاق در بین آسیبدیدگان اقدام نماید تا نه بر جمعیت روستاهای آسیب دیده اضافه شود و نه موازی کاریها روی دهد.
(زمانیکه گروهی کمکرسان به روستای «مله رولان» سرپل زهاب برای ارسال کانکس مراجعه کردند، روستاییان به جای آمار ۲۹ خانوار، آمار ۳۴ را دادند و زمانی که آقای «علی دایی» برای ساخت و ساز رفتند آمار ۶۷ خانوار را دادند!)
متاسفانه در کلیه سوانح گذشته زلزله و سیل، توزیع دفترچهها با تاخیر انجام شده و یکی از دلایل مهم افزایش جمعیت در مناطق سانحه دیده و همچنین موازی کاریها همین تاخیر بود؛
در مقابل، سمنها نیز ملزم هستند رعایت امانت را کاملا بجا آورند و در جذب و مصرف منابع مالی، کمال شفافسازی نمایند و از بروز ابهامات و شایعات که موجب آسیب زدن به اعتماد نیکوکاران و مردم میشود، پرهیز نمایند.
با سپاس :
محمد ایران منش،
کنشگر و پژوهشگر مدیریت اجتماع محور ریسک سوانح
----
#بازنشر
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#زلزله_ورنکش
#تجربه_ها
#توصیه_ها
#دکتر_ایران_منش
@sopskf
مهمترین وظایفی که سمنهای خارج از محل، در شرایط بحرانی بر عهده دارند، بشرح زیر است:
- همکاری و هماهنگی با یکدیگر و نیازسنجی کالاها و خدمات مورد احتیاج آسیب دیدگان با مشارکت نیروها و تشکل های محلی و با هماهنگی سازمان های ذیربط بمنظور مصرف بهینه منابع؛
- شناسایی نیروها و تشکل های محلی و تسهیلگری در تشکل دادن آن ها برای اداره و اجرای کمک رسانی ها؛
- همکاری و هماهنگی با سازمان های دولتی مدیریت سوانح بمنظور انجام بهتر اقدامات و پرهیز از موازی کاری ها؛
چنانچه سمنها، بیشتر هم و غم خود را در سه مورد بالا بگذارند، ضمن آنکه از حضور فیزیکی خود برای کمک رسانیهای ارزاق و سایر کالاها و همچنین از میزان ترددها میکاهند، از اینها مهم تر، موجب توانافزایی نیروها و تشکلهای محلی برای مدیریت بهتر منابع میشوند و از بروز روحیه تکدیگری نیز جلو می گیرند؛
- بطور کلی مهم ترین نکته در مورد فعالیت سمن ها، ضرورت پیروی اشان از مدیریت اجتماع محور ریسک سوانح (Community based disaster risk management)است.
- حضور سمنها برای انجام اموری غیر از کمکهای مرسوم مانند رسیدگیهای روانی و اجتماعی باید بطور تخصصی و با هماهنگی سازمانهای ذیربط باشد.
در سوانح گذشته بکرات دیده شده که برخی روانشناسان و دانشجویان روانشناسی بدون تخصص روانشناسی در شرایط بحران، موجب بروز مسایلی شدهاند.
👌👌چند نکته ایمنی فیزیکی در مورد اسکان اضطراری و موقت :
- از آنجاکه احتمالا در روزهای آینده با بارشهای فراوان و تندی روبرو خواهیم بود، چادرها باید در سطحی بلندتر از سطح زمین نصب شوند.
( در زلزله کرمانشاه و در سیل گلستان و پلدختر، برخی چادرها که همسطح زمین نصب شده بودند، در اثر بارش ها دچار آب گرفتگی شدند!)
- چادرهای کنونی از زلزله کاخک(۱۳۴۷) تاکنون تقریبا تغییر محسوسی نکرده و اساسا در برابر سرما و نه گرما، مقاوم نیستند.
در سوانح گذشته بخصوص در کرمانشاه شاهد آتش سوزیهای فراوان در اثر استفاده از وسایل گرمایشی در سرما بودهایم.
البته یکی از دلایل دیگر، سیمکشیهای غیراستاندارد از تیرهای چراغ برق به چادرها بوده است.
👌 توصیه میشود در سبد کمکها، کابلهای برقی مناسب نیز گنجانده و همچنین وسایل گرمایشی استاندارد ارسال شود.
- توصیههای دقیقتر ایمنی باید توسط سمنها و تشکلهای محلی ترویج شوند.
👌👌 نکتهای مهم در ایمنی اجتماعی- روانی دوره اسکان اضطراری :
- چادر، سازه مناسبی برای دوره طولانی اسکان نیست و موجب شکستن حریم خصوصی داخل خانواده و حریم اخلاقی بین همسایگان میشود.
از آنجاکه بازسازی خانهها، معمولا ماهها و سالها طول میکشد، باید به فکر سازههای موقت با مصالح و امکانات بومی بود.
( کانکس سازه مناسبی برای اسکان موقت نیست، چون هم پرهزینه و پر دردسر است و هم موجب صدمه زدن به محیط زیست و معماری بومی میشود.)
✍✍ سخنی با سازمانهای مرتبط با مدیریت ریسک سوانح:
- سازمانهای مرتبط با مدیریت ریسک سوانح کشور، باید بدانند که بدون مشارکت نیروهای مردمی و تشکلهای مردم نهاد، مدیریت مطلوب، امکانپذیر نیست و در پی شائبهسازیها و اقدامات قضایی غیرمستند علیه آنان نباشند.
👌 اساسا نیکوکاران مختار هستند که کمکهای خودرا به هرکس که میخواهند بدهند و هیچ ماده قانونی آنان را از این کار منع نمیکند.
- هلال احمر، هرچه زودتر نسبت به صدور دفترچههای ارزاق در بین آسیبدیدگان اقدام نماید تا نه بر جمعیت روستاهای آسیب دیده اضافه شود و نه موازی کاریها روی دهد.
(زمانیکه گروهی کمکرسان به روستای «مله رولان» سرپل زهاب برای ارسال کانکس مراجعه کردند، روستاییان به جای آمار ۲۹ خانوار، آمار ۳۴ را دادند و زمانی که آقای «علی دایی» برای ساخت و ساز رفتند آمار ۶۷ خانوار را دادند!)
متاسفانه در کلیه سوانح گذشته زلزله و سیل، توزیع دفترچهها با تاخیر انجام شده و یکی از دلایل مهم افزایش جمعیت در مناطق سانحه دیده و همچنین موازی کاریها همین تاخیر بود؛
در مقابل، سمنها نیز ملزم هستند رعایت امانت را کاملا بجا آورند و در جذب و مصرف منابع مالی، کمال شفافسازی نمایند و از بروز ابهامات و شایعات که موجب آسیب زدن به اعتماد نیکوکاران و مردم میشود، پرهیز نمایند.
با سپاس :
محمد ایران منش،
کنشگر و پژوهشگر مدیریت اجتماع محور ریسک سوانح
----
#بازنشر
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#زلزله_ورنکش
#تجربه_ها
#توصیه_ها
#دکتر_ایران_منش
@sopskf
Forwarded from اتچ بات
🌏 هزار اما و اگر مهاجرت
هم مزه غربت را چشیده ام و هم طعم قربت را. ریه هایم هم از هوای آزادی پر است و هم از غبار استبداد.
هم کفش های دست دوز قرون وسطی را می پوشم و هم چراغ عصر روشنگری را می افروزم.
خانه ای روی قله های البرز دارم و کلبه ای در پایین ترین خاک جهان.
در آنجایی که منم هر روز هم برف می آید و هم آفتاب تموز می تابد. هم مدام باران می بارد و هم سال به دوازده ماه خشکسالی است. در دلم هم آسیاب های بادی می چرخند و هم قنات حفر می کنند.
از جنگل تا کوه از کویر تا دریا از آهار تا آمستردام را هر روز با پای پیاده می روم.
هم در شامگاه ۱۷ مرداد به دنیا آمده ام و هم در نیمروز هشت آگوست.
هر روز از این تقویم به آن تقویم از هر روز این قرن به آن قرن ورق می خورم.
در دو جغرافیا زیست نمی کنم، در دو تاریخ زندگی می کنم. در آینده ای زندگی می کنم که قرار است روزی برای دیگران از راه برسد اما به چشم بر هم زدنی به گذشته می روم. گذشته ای نه لابه لای اسناد کتابخانه ها و اشیا موزه ها، گذشته ای که اکنون است.
گذشته سرزمین های دیگر حال سرزمین ماست!
اما
سفر یا حضر؟
رفتن یا نرفتن؟
ترک یا تعلق؟
غربت یا قربت؟
هجرت یا عزیمت؟
تاب آوری یا گریختن؟
رویا یا واقعیت؟
این سوال ها را از من بپرسید اما قول نمی دهم که جواب هایم همان باشد که انتظارش را دارید.
✍️#عرفان_نظرآهاری
🌏@erfannazarahari
«کارگاه انتقال تجربه» امکانی است برای گفتگو با کسانی که در دو راهی رفتن و نرفتن ایستاده اند.
📍زمان: ۲۴ آبان ساعت ۲۰
📍هزینه شرکت در کارگاه: ۵۰ هزار تومان
باشگاه فرهیختگان آموزگارا و پشتیبانی فنی
(تماس از طریق واتساپ)
09108523100 باشگاه فرهیختگان
09369790098 بخش فنی
@amozegara.ir
#آموزش_آنلاین #مهاجرت
#ادبیات #سبک_زندگی #نگاهی_متفاوت
#تجربه_کارآمد
#فلسفه_زیستی
هم مزه غربت را چشیده ام و هم طعم قربت را. ریه هایم هم از هوای آزادی پر است و هم از غبار استبداد.
هم کفش های دست دوز قرون وسطی را می پوشم و هم چراغ عصر روشنگری را می افروزم.
خانه ای روی قله های البرز دارم و کلبه ای در پایین ترین خاک جهان.
در آنجایی که منم هر روز هم برف می آید و هم آفتاب تموز می تابد. هم مدام باران می بارد و هم سال به دوازده ماه خشکسالی است. در دلم هم آسیاب های بادی می چرخند و هم قنات حفر می کنند.
از جنگل تا کوه از کویر تا دریا از آهار تا آمستردام را هر روز با پای پیاده می روم.
هم در شامگاه ۱۷ مرداد به دنیا آمده ام و هم در نیمروز هشت آگوست.
هر روز از این تقویم به آن تقویم از هر روز این قرن به آن قرن ورق می خورم.
در دو جغرافیا زیست نمی کنم، در دو تاریخ زندگی می کنم. در آینده ای زندگی می کنم که قرار است روزی برای دیگران از راه برسد اما به چشم بر هم زدنی به گذشته می روم. گذشته ای نه لابه لای اسناد کتابخانه ها و اشیا موزه ها، گذشته ای که اکنون است.
گذشته سرزمین های دیگر حال سرزمین ماست!
اما
سفر یا حضر؟
رفتن یا نرفتن؟
ترک یا تعلق؟
غربت یا قربت؟
هجرت یا عزیمت؟
تاب آوری یا گریختن؟
رویا یا واقعیت؟
این سوال ها را از من بپرسید اما قول نمی دهم که جواب هایم همان باشد که انتظارش را دارید.
✍️#عرفان_نظرآهاری
🌏@erfannazarahari
«کارگاه انتقال تجربه» امکانی است برای گفتگو با کسانی که در دو راهی رفتن و نرفتن ایستاده اند.
📍زمان: ۲۴ آبان ساعت ۲۰
📍هزینه شرکت در کارگاه: ۵۰ هزار تومان
باشگاه فرهیختگان آموزگارا و پشتیبانی فنی
(تماس از طریق واتساپ)
09108523100 باشگاه فرهیختگان
09369790098 بخش فنی
@amozegara.ir
#آموزش_آنلاین #مهاجرت
#ادبیات #سبک_زندگی #نگاهی_متفاوت
#تجربه_کارآمد
#فلسفه_زیستی
Telegram
attach 📎
در آستانه یادواره دیگری از سالگشت هفتم تیرماه۱۳۶۶-بمباران شیمیایی شهر سردشت-قرار داریم...
*اگر خاطره ای از آن دوران یا تجربه قابل ذکری از مراسمات سالگرد و یا پیشنهادی برای گرامیداشت ها و سالگردها دارید، ازاشتراک آن در کامنت ها-ذیل همین پُست-دریغ نورزید.🙏
🌹❤🌹
#بنیاد_توسعە_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#نامهربانیهای_بزرگ
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#سالیادها
#مراسمات_سالگرد
#خاطرات
#تلخ_شیرین
#تجربه
#پیشنهاد
@sopskf
*اگر خاطره ای از آن دوران یا تجربه قابل ذکری از مراسمات سالگرد و یا پیشنهادی برای گرامیداشت ها و سالگردها دارید، ازاشتراک آن در کامنت ها-ذیل همین پُست-دریغ نورزید.🙏
🌹❤🌹
#بنیاد_توسعە_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#نامهربانیهای_بزرگ
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#سالیادها
#مراسمات_سالگرد
#خاطرات
#تلخ_شیرین
#تجربه
#پیشنهاد
@sopskf
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فایل #تصویری سومین روایت از سلسله نشست های تجربه های مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان
روایتگر؛
دکتر علی صاحبی،
دانش آموخته فوق دکترای روان شناسی بالینی از سیدنی استرالیا، نماینده رسمی مؤسسه بین المللی ویلیام گلسر
تسهیلگر این نشست:
رئوف آذری،
کنشگر صلح و محیط زیست
جمعه شب، ۲۱ مهرماه ۱۴۰۲
ساعت ۲۱
💚🤝❤
#انجمن_ترویج_فرهنگ_مسئولیت_اجتماعی
#گروه_مسئولیت_اجتماعی_دانشگاهیان
#روایتگری_تجارب
#تجربه_های_مسئولیت_اجتماعی
#دکتر_علی_صاحبی
#مؤسسه_بین_المللی_ویلیام_گلسر
#رئوف_آذری
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
@sopskf
روایتگر؛
دکتر علی صاحبی،
دانش آموخته فوق دکترای روان شناسی بالینی از سیدنی استرالیا، نماینده رسمی مؤسسه بین المللی ویلیام گلسر
تسهیلگر این نشست:
رئوف آذری،
کنشگر صلح و محیط زیست
جمعه شب، ۲۱ مهرماه ۱۴۰۲
ساعت ۲۱
💚🤝❤
#انجمن_ترویج_فرهنگ_مسئولیت_اجتماعی
#گروه_مسئولیت_اجتماعی_دانشگاهیان
#روایتگری_تجارب
#تجربه_های_مسئولیت_اجتماعی
#دکتر_علی_صاحبی
#مؤسسه_بین_المللی_ویلیام_گلسر
#رئوف_آذری
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
@sopskf
سومین روایت از سلسله نشست های تجربه های مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان
روایتگر؛
دکتر علی صاحبی،
دانش آموخته فوق دکترای روان شناسی بالینی از سیدنی استرالیا، نماینده رسمی مؤسسه بین المللی ویلیام گلسر
تسهیلگر این نشست:
رئوف آذری،
کنشگر صلح و محیط زیست
جمعه شب، ۲۱ مهرماه ۱۴۰۲
ساعت ۲۱
فایل صوتی،تصویری؛
https://t.iss.one/Sopskf/6197
فایل صوتی؛
https://t.iss.one/Sopskf/6200
گزارش مکتوب؛
https://t.iss.one/Sopskf/6201
----
*شایان ذکر است این نشست ها، با راهبری گروه مسئولیت اجتماعی دانشگاهیانِ انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی،
از مهرماه سال جاری شروع شده اند و امید است تا رسیدن به نقطه اوجِ تبادل تجارب درس آموز، ادامه داشته باشند...
+گزارش روایت اول و دوم، به ترتیب در لینک های ذیل، در دسترس اند👇
۱-روایت دکتر نعمت الله فاضلی، هفتم مهرماه
https://t.iss.one/DrNematallahFazeli/3719
٢_روایت دکتر محمود نجاتی حسینی، چهاردهم مهرماه
https://t.iss.one/smnejatihosseini/7196
💚🤝❤
#انجمن_ترویج_فرهنگ_مسئولیت_اجتماعی
#گروه_مسئولیت_اجتماعی_دانشگاهیان
#روایتگری_تجارب
#تجربه_های_مسئولیت_اجتماعی
#دکتر_علی_صاحبی
#مؤسسه_بین_المللی_ویلیام_گلسر
#رئوف_آذری
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
@CASRAA
@thebetterchoice
@sopskf
روایتگر؛
دکتر علی صاحبی،
دانش آموخته فوق دکترای روان شناسی بالینی از سیدنی استرالیا، نماینده رسمی مؤسسه بین المللی ویلیام گلسر
تسهیلگر این نشست:
رئوف آذری،
کنشگر صلح و محیط زیست
جمعه شب، ۲۱ مهرماه ۱۴۰۲
ساعت ۲۱
فایل صوتی،تصویری؛
https://t.iss.one/Sopskf/6197
فایل صوتی؛
https://t.iss.one/Sopskf/6200
گزارش مکتوب؛
https://t.iss.one/Sopskf/6201
----
*شایان ذکر است این نشست ها، با راهبری گروه مسئولیت اجتماعی دانشگاهیانِ انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی،
از مهرماه سال جاری شروع شده اند و امید است تا رسیدن به نقطه اوجِ تبادل تجارب درس آموز، ادامه داشته باشند...
+گزارش روایت اول و دوم، به ترتیب در لینک های ذیل، در دسترس اند👇
۱-روایت دکتر نعمت الله فاضلی، هفتم مهرماه
https://t.iss.one/DrNematallahFazeli/3719
٢_روایت دکتر محمود نجاتی حسینی، چهاردهم مهرماه
https://t.iss.one/smnejatihosseini/7196
💚🤝❤
#انجمن_ترویج_فرهنگ_مسئولیت_اجتماعی
#گروه_مسئولیت_اجتماعی_دانشگاهیان
#روایتگری_تجارب
#تجربه_های_مسئولیت_اجتماعی
#دکتر_علی_صاحبی
#مؤسسه_بین_المللی_ویلیام_گلسر
#رئوف_آذری
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
@CASRAA
@thebetterchoice
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
فایل تصویری سومین روایت از سلسله نشست های تجربه های مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان
روایتگر؛
دکتر علی صاحبی،
دانش آموخته فوق دکترای روان شناسی بالینی از سیدنی استرالیا، نماینده رسمی مؤسسه بین المللی ویلیام گلسر
تسهیلگر این نشست:
رئوف آذری،
کنشگر صلح و محیط…
روایتگر؛
دکتر علی صاحبی،
دانش آموخته فوق دکترای روان شناسی بالینی از سیدنی استرالیا، نماینده رسمی مؤسسه بین المللی ویلیام گلسر
تسهیلگر این نشست:
رئوف آذری،
کنشگر صلح و محیط…
161016_0851
My Recording
فایل #صوتی سومین روایت از سلسله نشست های تجربه های مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان
روایتگر؛
دکتر علی صاحبی،
دانش آموخته فوق دکترای روان شناسی بالینی از سیدنی استرالیا، نماینده رسمی مؤسسه بین المللی ویلیام گلسر
تسهیلگر این نشست:
رئوف آذری،
کنشگر صلح و محیط زیست
جمعه شب، ۲۱ مهرماه ۱۴۰۲
ساعت ۲۱
💚🤝❤
#انجمن_ترویج_فرهنگ_مسئولیت_اجتماعی
#گروه_مسئولیت_اجتماعی_دانشگاهیان
#روایتگری_تجارب
#تجربه_های_مسئولیت_اجتماعی
#دکتر_علی_صاحبی
#مؤسسه_بین_المللی_ویلیام_گلسر
#رئوف_آذری
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
@sopskf
روایتگر؛
دکتر علی صاحبی،
دانش آموخته فوق دکترای روان شناسی بالینی از سیدنی استرالیا، نماینده رسمی مؤسسه بین المللی ویلیام گلسر
تسهیلگر این نشست:
رئوف آذری،
کنشگر صلح و محیط زیست
جمعه شب، ۲۱ مهرماه ۱۴۰۲
ساعت ۲۱
💚🤝❤
#انجمن_ترویج_فرهنگ_مسئولیت_اجتماعی
#گروه_مسئولیت_اجتماعی_دانشگاهیان
#روایتگری_تجارب
#تجربه_های_مسئولیت_اجتماعی
#دکتر_علی_صاحبی
#مؤسسه_بین_المللی_ویلیام_گلسر
#رئوف_آذری
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
@sopskf
Forwarded from بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک (Raouf Azari)
سومین روایت از سلسله نشست های تجربه های مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان
روایتگر؛
دکتر علی صاحبی،
دانش آموخته فوق دکترای روان شناسی بالینی از سیدنی استرالیا، نماینده رسمی مؤسسه بین المللی ویلیام گلسر
تسهیلگر این نشست:
رئوف آذری،
کنشگر صلح و محیط زیست
جمعه شب، ۲۱ مهرماه ۱۴۰۲
ساعت ۲۱
فایل صوتی،تصویری؛
https://t.iss.one/Sopskf/6197
فایل صوتی؛
https://t.iss.one/Sopskf/6200
گزارش مکتوب؛
https://t.iss.one/Sopskf/6201
----
*شایان ذکر است این نشست ها، با راهبری گروه مسئولیت اجتماعی دانشگاهیانِ انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی،
از مهرماه سال جاری شروع شده اند و امید است تا رسیدن به نقطه اوجِ تبادل تجارب درس آموز، ادامه داشته باشند...
+گزارش روایت اول و دوم، به ترتیب در لینک های ذیل، در دسترس اند👇
۱-روایت دکتر نعمت الله فاضلی، هفتم مهرماه
https://t.iss.one/DrNematallahFazeli/3719
٢_روایت دکتر محمود نجاتی حسینی، چهاردهم مهرماه
https://t.iss.one/smnejatihosseini/7196
💚🤝❤
#انجمن_ترویج_فرهنگ_مسئولیت_اجتماعی
#گروه_مسئولیت_اجتماعی_دانشگاهیان
#روایتگری_تجارب
#تجربه_های_مسئولیت_اجتماعی
#دکتر_علی_صاحبی
#مؤسسه_بین_المللی_ویلیام_گلسر
#رئوف_آذری
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
@CASRAA
@thebetterchoice
@sopskf
روایتگر؛
دکتر علی صاحبی،
دانش آموخته فوق دکترای روان شناسی بالینی از سیدنی استرالیا، نماینده رسمی مؤسسه بین المللی ویلیام گلسر
تسهیلگر این نشست:
رئوف آذری،
کنشگر صلح و محیط زیست
جمعه شب، ۲۱ مهرماه ۱۴۰۲
ساعت ۲۱
فایل صوتی،تصویری؛
https://t.iss.one/Sopskf/6197
فایل صوتی؛
https://t.iss.one/Sopskf/6200
گزارش مکتوب؛
https://t.iss.one/Sopskf/6201
----
*شایان ذکر است این نشست ها، با راهبری گروه مسئولیت اجتماعی دانشگاهیانِ انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی،
از مهرماه سال جاری شروع شده اند و امید است تا رسیدن به نقطه اوجِ تبادل تجارب درس آموز، ادامه داشته باشند...
+گزارش روایت اول و دوم، به ترتیب در لینک های ذیل، در دسترس اند👇
۱-روایت دکتر نعمت الله فاضلی، هفتم مهرماه
https://t.iss.one/DrNematallahFazeli/3719
٢_روایت دکتر محمود نجاتی حسینی، چهاردهم مهرماه
https://t.iss.one/smnejatihosseini/7196
💚🤝❤
#انجمن_ترویج_فرهنگ_مسئولیت_اجتماعی
#گروه_مسئولیت_اجتماعی_دانشگاهیان
#روایتگری_تجارب
#تجربه_های_مسئولیت_اجتماعی
#دکتر_علی_صاحبی
#مؤسسه_بین_المللی_ویلیام_گلسر
#رئوف_آذری
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
@CASRAA
@thebetterchoice
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
فایل تصویری سومین روایت از سلسله نشست های تجربه های مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان
روایتگر؛
دکتر علی صاحبی،
دانش آموخته فوق دکترای روان شناسی بالینی از سیدنی استرالیا، نماینده رسمی مؤسسه بین المللی ویلیام گلسر
تسهیلگر این نشست:
رئوف آذری،
کنشگر صلح و محیط…
روایتگر؛
دکتر علی صاحبی،
دانش آموخته فوق دکترای روان شناسی بالینی از سیدنی استرالیا، نماینده رسمی مؤسسه بین المللی ویلیام گلسر
تسهیلگر این نشست:
رئوف آذری،
کنشگر صلح و محیط…