ما و دنیای ناپایدارمان!
رئوف آذری*
شیخ اجل در بوستان، باب دوم در احسان، آورده است:
"..چه خوش گفت فردوسی پاک زاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد
میازار موری که دانهکش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
سیاه اندرون باشد و سنگدل
که خواهد که موری شود تنگدل
مزن بر سر ناتوان دست زور
که روزی به پایش در افتی چو مور
درون فروماندگان شاد کن
ز روز فروماندگی یاد کن.."
این قطعه تلنگری است برای همه ما و به ویژه ماهایی که مال، مقام، منال(فرزند و خانواده)،علم،شهوت و ... چنان مان در چنگال دنیاداری فرو برده که گاه و بسیار فراموش می کنیم دیروز و فرداروز #فروماندگی مان را و چنان در حالِ خود، غرق می شویم که متوجه نیستیم چه #موران_دانه_کشی را زیرپای شهوت مال و مقام، له می کنیم!
بسیاری #اندرون_سیاه شده ایم و نمی فهمیم که #تنگدلی_موران، شاید از #خودخواهی ها، بُرج اندیشی و آسمان نگری های امروز ما باشد!
#شادی را در انحصار خود درآورده ایم و نمی دانیم که #فروماندگان_امروز نیز #حق_شادی دارند و لاجرم می بایست تسهیم شان می کردیم که نکردیم!
غافلیم که روزی می رسد که "شاه ماهی ها" هم به تور می افتند:
"آن که می زد روز و شب پیوسته لاف اختیار
این زمان ترس از که دارد؟ این زمان مجبور کیست؟
بعد طوفان جز کفی در کیسه ی امواج نیست
شاه ماهی های این دریا ببین در تور کیست!"
زلزله، #سیل، حوادث و رخدادها به ویژه از نوع طبیعی اش، تلنگری اند برای همه ما تا فهم کنیم #ناپایداری_دنیا را و به گاه هضم کنیم که ما نیز چون بسیاری برای #حال_خوب امروزمان، همه آن دیروز و فردای مان را قربانی نکنیم!
آنچه را نپاید
دلبستگی نشاید
@ sopskf
------
*فعال صلح و مهربانی، کنشگر سواد رسانه ای
**نقل کلیپ از کانال اخبار فوری
https://www.instagram.com/p/BvykSDYFRNP/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=tl2b4jlfsf8n
رئوف آذری*
شیخ اجل در بوستان، باب دوم در احسان، آورده است:
"..چه خوش گفت فردوسی پاک زاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد
میازار موری که دانهکش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
سیاه اندرون باشد و سنگدل
که خواهد که موری شود تنگدل
مزن بر سر ناتوان دست زور
که روزی به پایش در افتی چو مور
درون فروماندگان شاد کن
ز روز فروماندگی یاد کن.."
این قطعه تلنگری است برای همه ما و به ویژه ماهایی که مال، مقام، منال(فرزند و خانواده)،علم،شهوت و ... چنان مان در چنگال دنیاداری فرو برده که گاه و بسیار فراموش می کنیم دیروز و فرداروز #فروماندگی مان را و چنان در حالِ خود، غرق می شویم که متوجه نیستیم چه #موران_دانه_کشی را زیرپای شهوت مال و مقام، له می کنیم!
بسیاری #اندرون_سیاه شده ایم و نمی فهمیم که #تنگدلی_موران، شاید از #خودخواهی ها، بُرج اندیشی و آسمان نگری های امروز ما باشد!
#شادی را در انحصار خود درآورده ایم و نمی دانیم که #فروماندگان_امروز نیز #حق_شادی دارند و لاجرم می بایست تسهیم شان می کردیم که نکردیم!
غافلیم که روزی می رسد که "شاه ماهی ها" هم به تور می افتند:
"آن که می زد روز و شب پیوسته لاف اختیار
این زمان ترس از که دارد؟ این زمان مجبور کیست؟
بعد طوفان جز کفی در کیسه ی امواج نیست
شاه ماهی های این دریا ببین در تور کیست!"
زلزله، #سیل، حوادث و رخدادها به ویژه از نوع طبیعی اش، تلنگری اند برای همه ما تا فهم کنیم #ناپایداری_دنیا را و به گاه هضم کنیم که ما نیز چون بسیاری برای #حال_خوب امروزمان، همه آن دیروز و فردای مان را قربانی نکنیم!
آنچه را نپاید
دلبستگی نشاید
@ sopskf
------
*فعال صلح و مهربانی، کنشگر سواد رسانه ای
**نقل کلیپ از کانال اخبار فوری
https://www.instagram.com/p/BvykSDYFRNP/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=tl2b4jlfsf8n
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
ما و دنیای ناپایدارمان! رئوف آذری* شیخ اجل در بوستان، باب دوم در احسان، آورده است: "..چه خوش گفت فردوسی پاک زاد که رحمت بر آن تربت پاک باد میازار موری که دانهکش است که جان دارد و جان شیرین خوش است سیاه اندرون باشد و سنگدل که خواهد که موری شود تنگدل مزن بر…