حقیقت روشنفکری و ضرورت هم فهمی وهم کنشی روشنفکران ایرانی
#رئوف_آذری*
https://t.iss.one/Sopskf/5077
«ما آرزو داریم، هر وقت با دیگری، گفت وگو می کنیم، حرف های مان، روح او را نیازارد و اثری رنج آور، باقی نگذارد. نه تنها این، بلکە، آرزومندیم کە با حرف های مان، راهی را طی کنیم که روح های مان، در اثر آن، شفاف و درخشان شود. دوست داریم تا به یکدیگر، نزدیک شویم و در این نزدیکی، به تفاهم دست یابیم و به حقیقت راه جوییم و از سوء تفاهم و تشنج، دور شویم»
(مقدمه کتاب کوچک گفت و گو،مرسده صادقی)
گفت وگوی شنبه شب مورخ چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰، دو روشنفکر پیشگام ایرانی، بزرگواران؛ سروش و ملکیان، در نوع خود، کم نظیر و در این سطح، ستودنی بود که لازم می نماید برگزار کنندگان را ستود.
اما وااسفا، روح حاکم بر فضای فکری-فرهنگی ایران زمین، در طول قرون و اعصار گذشته، متأثر از سیاست و قدرت و هژمونی سیاست تک صدایی، در روان شهروند ایرانی رخنه داشته که متأسفانه، در بالاترین سطوح گفت و گویی نیز قابل ردیابی است...
تک گویی های به ظاهر گفت و گوی امشب، از واقعیت حقیقتی جانکاهی در فرهنگ گفتمانی ایرانیان پرده برداری کرد و غور در فحوای اظهارنظرات آن دو بزرگوار، علی رغم تعارفاتی که در دقایق پایانی گفت و گو با آغازگری ملکیان در تلطیف فضا نشان دادند، فرکانس هایی از دردی تاریخی هویدا کرد که خبر از رسوبات ذهنی تاریخی دارد..
رسوب ذهنیت خود حق پندار مطلق انگار پیشگام، در ذات ایرانی بروکراتیزاسیون شده، نیازمند واکاوی و تحلیل و شناخت به گاه است که اگر امروزه، توسط این دو عزیز پیشگام مورد امعان نظر، توجه، تلنگر، تعدیل و رسوب زدایی قرار نگیرد، این میراث به ظاهر نامیرا در جامعه ایرانی، همچنان آسیب زا به پیش خواهد تاخت و روز به روز وماه وسال و قرن به قرن، استمرار خواهد یافت...
جایی که ملکیان با شواهد و استناد به مقالات و یادداشت های خود، در تحلیل گفتمانی سروش، اشاره می کند و سروش، با اظهار کلامی، ندیدن و نخواندن مقالات و یادداشت یکی از معدود روشنفکران پیرامونی و سرزمینی، تفوق جایگاه خود بر منزلت معرفتی ملکیان را به رخ می کشد، اصل درد است و این درد جانکاه خود را در هاله ی معرفتی خویش گرفتار کردن و در قفس انداختن خود در چهارچوب فکری خود، اگر، همچنان تداوم داشته باشد، جزیره ای ماندن معرفت منتج از پژوهش و پیمایش منازل فلسفیدن روشنفکران، رسوبات ذهنی_تاریخی روشنفکران ایرانی را تحکیم خواهد بخشید و به ویژه، رازپوشی های غزالی و مولانا شبیه، در ساحت روشنفکری و زیر پوست شهر، بر ابهام و دیرفهمی آن بخش ممکن حقیقت خواهد فزود، آگاهی صرف هگل مآب و هگل باور، صنعت رازگشایی از دست های نامرئی آدم اسمیتی را نخواهد گشود، اصلاح جامعه فرو ریخته و فروپاشیده، میسور نخواهد شد و هنجار حاکمِ منجر به فروپاشیدگی تاریخی، همچنان بر افزودنِ مرارتِ سرزمینی و تقلیل معرفت حقیقت نزدیک، اصرار خواهد ورزید!
همچنان که پوپر، فهم متکثر بر حقیقت را می پذیرد ولی بر وجود حقیقت اشاره دارد، نیاز است با ابزار عقلِ البته ناقص بشری، توافقی حاصل آورد و این محصول نایل شدن به بخش ممکن حقیقت، را با هم فهمی و هم کنشی روشنفکران ممتاز سرزمینی، دنبال کرد...
امروزه، سروش و ملکیان و چند معدود هم وزن شان در معرفت دانی، رسالتی بس سنگین برعهده دارند تا ضمن خروج از جزیره ی خودکاوی و خودکنشی صرف، بر خردگرایی جمعی و تیمی متمرکز شوند و با کنش همدلانه و حقیقت کاوی هموندانه شان، مسیرگشایی کرده و یخ های ارتباط، تعامل و تکاپوی هموندانه را در این سرا، با گرمای هم پذیری و هم کنشی، آب کنند که امروزه، به ویژه در حاکمیت رسانه های بازنماگر بازیگرِ هوشیار، حقیقت ها، بیش از روزگاران گذشته، زیر پوست شهر، ناپیدایند و امواج بنیان کن سونامی وش شان، معرفت حقیقت و حقیقت معرفت را نشانه خواهد رفت و آنگاه است که؛
گفت و گوهای روشنفکری و حقیقت، جز کف روی اقیانوس سونامی های خردستیزِ خردگریز فرسایشی، نتیجه ای ملموس برای خردپذیر کردن جامعه نخواهد داشت..
رسالت امروزه ومسئولیت اجتماعیِ این دو روشنفکر روز جامعه ایرانی، در حوزه فرهنگ سنگین تر از سیاسیون است و می طلبد که فارغ از رسوبات ذهنی وتاریخی منیت های ایرانی، طرحی نو در اندازند و بنیان خردستیری معرفت گریز خودمطلق پنداری را براندازند و چشم اندازهای امید بخشی، به ایران و ایرانی هبه کنند...
همچو آهن، زآهنی بی رنگ شو
در ریاضت،آیینه بی ژنگ شو
خویش را صافی کن از اوصاف خود
تا ببینی،ذات پاک صاف خود
بینی اندر دل، علوم انبیا
بی کتاب و بی معید و اوستا
(مثنوی معنوی، دفتر اول)
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#گفت_و_گو
#دکتر_سروش
#دکتر_ملکیان
#هم_فهمی
#هم_کنشی_همدلانه
@sopskf
___
https://www.instagram.com/p/COEe6xerZhX/?igshid=14gsy0vkjk7ri
#رئوف_آذری*
https://t.iss.one/Sopskf/5077
«ما آرزو داریم، هر وقت با دیگری، گفت وگو می کنیم، حرف های مان، روح او را نیازارد و اثری رنج آور، باقی نگذارد. نه تنها این، بلکە، آرزومندیم کە با حرف های مان، راهی را طی کنیم که روح های مان، در اثر آن، شفاف و درخشان شود. دوست داریم تا به یکدیگر، نزدیک شویم و در این نزدیکی، به تفاهم دست یابیم و به حقیقت راه جوییم و از سوء تفاهم و تشنج، دور شویم»
(مقدمه کتاب کوچک گفت و گو،مرسده صادقی)
گفت وگوی شنبه شب مورخ چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰، دو روشنفکر پیشگام ایرانی، بزرگواران؛ سروش و ملکیان، در نوع خود، کم نظیر و در این سطح، ستودنی بود که لازم می نماید برگزار کنندگان را ستود.
اما وااسفا، روح حاکم بر فضای فکری-فرهنگی ایران زمین، در طول قرون و اعصار گذشته، متأثر از سیاست و قدرت و هژمونی سیاست تک صدایی، در روان شهروند ایرانی رخنه داشته که متأسفانه، در بالاترین سطوح گفت و گویی نیز قابل ردیابی است...
تک گویی های به ظاهر گفت و گوی امشب، از واقعیت حقیقتی جانکاهی در فرهنگ گفتمانی ایرانیان پرده برداری کرد و غور در فحوای اظهارنظرات آن دو بزرگوار، علی رغم تعارفاتی که در دقایق پایانی گفت و گو با آغازگری ملکیان در تلطیف فضا نشان دادند، فرکانس هایی از دردی تاریخی هویدا کرد که خبر از رسوبات ذهنی تاریخی دارد..
رسوب ذهنیت خود حق پندار مطلق انگار پیشگام، در ذات ایرانی بروکراتیزاسیون شده، نیازمند واکاوی و تحلیل و شناخت به گاه است که اگر امروزه، توسط این دو عزیز پیشگام مورد امعان نظر، توجه، تلنگر، تعدیل و رسوب زدایی قرار نگیرد، این میراث به ظاهر نامیرا در جامعه ایرانی، همچنان آسیب زا به پیش خواهد تاخت و روز به روز وماه وسال و قرن به قرن، استمرار خواهد یافت...
جایی که ملکیان با شواهد و استناد به مقالات و یادداشت های خود، در تحلیل گفتمانی سروش، اشاره می کند و سروش، با اظهار کلامی، ندیدن و نخواندن مقالات و یادداشت یکی از معدود روشنفکران پیرامونی و سرزمینی، تفوق جایگاه خود بر منزلت معرفتی ملکیان را به رخ می کشد، اصل درد است و این درد جانکاه خود را در هاله ی معرفتی خویش گرفتار کردن و در قفس انداختن خود در چهارچوب فکری خود، اگر، همچنان تداوم داشته باشد، جزیره ای ماندن معرفت منتج از پژوهش و پیمایش منازل فلسفیدن روشنفکران، رسوبات ذهنی_تاریخی روشنفکران ایرانی را تحکیم خواهد بخشید و به ویژه، رازپوشی های غزالی و مولانا شبیه، در ساحت روشنفکری و زیر پوست شهر، بر ابهام و دیرفهمی آن بخش ممکن حقیقت خواهد فزود، آگاهی صرف هگل مآب و هگل باور، صنعت رازگشایی از دست های نامرئی آدم اسمیتی را نخواهد گشود، اصلاح جامعه فرو ریخته و فروپاشیده، میسور نخواهد شد و هنجار حاکمِ منجر به فروپاشیدگی تاریخی، همچنان بر افزودنِ مرارتِ سرزمینی و تقلیل معرفت حقیقت نزدیک، اصرار خواهد ورزید!
همچنان که پوپر، فهم متکثر بر حقیقت را می پذیرد ولی بر وجود حقیقت اشاره دارد، نیاز است با ابزار عقلِ البته ناقص بشری، توافقی حاصل آورد و این محصول نایل شدن به بخش ممکن حقیقت، را با هم فهمی و هم کنشی روشنفکران ممتاز سرزمینی، دنبال کرد...
امروزه، سروش و ملکیان و چند معدود هم وزن شان در معرفت دانی، رسالتی بس سنگین برعهده دارند تا ضمن خروج از جزیره ی خودکاوی و خودکنشی صرف، بر خردگرایی جمعی و تیمی متمرکز شوند و با کنش همدلانه و حقیقت کاوی هموندانه شان، مسیرگشایی کرده و یخ های ارتباط، تعامل و تکاپوی هموندانه را در این سرا، با گرمای هم پذیری و هم کنشی، آب کنند که امروزه، به ویژه در حاکمیت رسانه های بازنماگر بازیگرِ هوشیار، حقیقت ها، بیش از روزگاران گذشته، زیر پوست شهر، ناپیدایند و امواج بنیان کن سونامی وش شان، معرفت حقیقت و حقیقت معرفت را نشانه خواهد رفت و آنگاه است که؛
گفت و گوهای روشنفکری و حقیقت، جز کف روی اقیانوس سونامی های خردستیزِ خردگریز فرسایشی، نتیجه ای ملموس برای خردپذیر کردن جامعه نخواهد داشت..
رسالت امروزه ومسئولیت اجتماعیِ این دو روشنفکر روز جامعه ایرانی، در حوزه فرهنگ سنگین تر از سیاسیون است و می طلبد که فارغ از رسوبات ذهنی وتاریخی منیت های ایرانی، طرحی نو در اندازند و بنیان خردستیری معرفت گریز خودمطلق پنداری را براندازند و چشم اندازهای امید بخشی، به ایران و ایرانی هبه کنند...
همچو آهن، زآهنی بی رنگ شو
در ریاضت،آیینه بی ژنگ شو
خویش را صافی کن از اوصاف خود
تا ببینی،ذات پاک صاف خود
بینی اندر دل، علوم انبیا
بی کتاب و بی معید و اوستا
(مثنوی معنوی، دفتر اول)
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#گفت_و_گو
#دکتر_سروش
#دکتر_ملکیان
#هم_فهمی
#هم_کنشی_همدلانه
@sopskf
___
https://www.instagram.com/p/COEe6xerZhX/?igshid=14gsy0vkjk7ri
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
https://instagram.com/stories/mostafamalekian_official/2558882938607784560?utm_source=ig_story_item_share&igshid=162t6y8za9ii6
Forwarded from چالشِ گفتوگو (Raouf Azari)
حقیقت روشنفکری و ضرورت هم فهمی وهم کنشی روشنفکران ایرانی
#رئوف_آذری*
https://t.iss.one/Sopskf/5077
«ما آرزو داریم، هر وقت با دیگری، گفت وگو می کنیم، حرف های مان، روح او را نیازارد و اثری رنج آور، باقی نگذارد. نه تنها این، بلکە، آرزومندیم کە با حرف های مان، راهی را طی کنیم که روح های مان، در اثر آن، شفاف و درخشان شود. دوست داریم تا به یکدیگر، نزدیک شویم و در این نزدیکی، به تفاهم دست یابیم و به حقیقت راه جوییم و از سوء تفاهم و تشنج، دور شویم»
گفت وگوی شنبه شب مورخ چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰، دو روشنفکر پیشگام ایرانی، بزرگواران؛ سروش و ملکیان، در نوع خود، کم نظیر و در این سطح، ستودنی بود که لازم می نماید برگزار کنندگان را ستود.
همچو آهن، زآهنی بی رنگ شو
در ریاضت،آیینه بی ژنگ شو
خویش را صافی کن از اوصاف خود
تا ببینی،ذات پاک صاف خود
بینی اندر دل، علوم انبیا
بی کتاب و بی معید و اوستا
(مثنوی معنوی، دفتر اول)
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#گفت_و_گو
#دکتر_سروش
#دکتر_ملکیان
#هم_فهمی
#هم_کنشی_همدلانه
#روزنامە_روزان
@sopskf
___
https://www.instagram.com/p/COEe6xerZhX/?igshid=14gsy0vkjk7ri
#رئوف_آذری*
https://t.iss.one/Sopskf/5077
«ما آرزو داریم، هر وقت با دیگری، گفت وگو می کنیم، حرف های مان، روح او را نیازارد و اثری رنج آور، باقی نگذارد. نه تنها این، بلکە، آرزومندیم کە با حرف های مان، راهی را طی کنیم که روح های مان، در اثر آن، شفاف و درخشان شود. دوست داریم تا به یکدیگر، نزدیک شویم و در این نزدیکی، به تفاهم دست یابیم و به حقیقت راه جوییم و از سوء تفاهم و تشنج، دور شویم»
گفت وگوی شنبه شب مورخ چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰، دو روشنفکر پیشگام ایرانی، بزرگواران؛ سروش و ملکیان، در نوع خود، کم نظیر و در این سطح، ستودنی بود که لازم می نماید برگزار کنندگان را ستود.
همچو آهن، زآهنی بی رنگ شو
در ریاضت،آیینه بی ژنگ شو
خویش را صافی کن از اوصاف خود
تا ببینی،ذات پاک صاف خود
بینی اندر دل، علوم انبیا
بی کتاب و بی معید و اوستا
(مثنوی معنوی، دفتر اول)
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#گفت_و_گو
#دکتر_سروش
#دکتر_ملکیان
#هم_فهمی
#هم_کنشی_همدلانه
#روزنامە_روزان
@sopskf
___
https://www.instagram.com/p/COEe6xerZhX/?igshid=14gsy0vkjk7ri