پاچه خواری !
⭕️ تصویری از پاچه خواری یا خاراندن پاچه همایونی ( #مظفرالدین_شاه)
#تاریخی
#اجتماعی
#سیاسی
@Roshanfkrane
⭕️ تصویری از پاچه خواری یا خاراندن پاچه همایونی ( #مظفرالدین_شاه)
#تاریخی
#اجتماعی
#سیاسی
@Roshanfkrane
اولین شوفر در ایران #موسیووارنه فرانسوی راننده #مظفرالدین_شاه بود
با بیشتر شدن اتومبیلها شوفری شغلی شد که جایگاه اجتماعی بالایی داشت طوریکه دخترا واسه شوفرا سر و دست میشکستن
#تاریخ
@Roshanfkrane
با بیشتر شدن اتومبیلها شوفری شغلی شد که جایگاه اجتماعی بالایی داشت طوریکه دخترا واسه شوفرا سر و دست میشکستن
#تاریخ
@Roshanfkrane
📷 ببینید|
🔷تصویری از آرامگاه #حافظ در دوران #مظفرالدین_شاه
◻بنای امروزی #حافظیه سال ۱۳۱۵ توسط آندره گدار، معمار فرانسوی طراحی و با همکاری علی سامی و به دستور #رضاشاه اجرا شد
#تاریخ
@Roshanfkrane
🔷تصویری از آرامگاه #حافظ در دوران #مظفرالدین_شاه
◻بنای امروزی #حافظیه سال ۱۳۱۵ توسط آندره گدار، معمار فرانسوی طراحی و با همکاری علی سامی و به دستور #رضاشاه اجرا شد
#تاریخ
@Roshanfkrane
تصویری از یک کلاس درس در زمان #مظفرالدین_شاه_قاجار مربوط به مدرسه #دارالفنون در تهران
#امیرکبیر با تأسیس دارالفنون خدمت بزرگی به ایرانِ آن زمان کرد.
#تاریخ
#فرهنگ
@Roshanfkrane
#امیرکبیر با تأسیس دارالفنون خدمت بزرگی به ایرانِ آن زمان کرد.
#تاریخ
#فرهنگ
@Roshanfkrane
اولین مسلسل ایران را #مظفرالدین_شاه از #روسیه واردکرد که مسلسل ماکزیم یا شصتتیر نام داشت
.
عکس پایین #رضاخانِ جوان درحال آموزش کاربا این مسلسل است.
او چندی بعد به #رضاخان_شصتتیر معروف شد
#تاریخ
@Roshanfkrane
.
عکس پایین #رضاخانِ جوان درحال آموزش کاربا این مسلسل است.
او چندی بعد به #رضاخان_شصتتیر معروف شد
#تاریخ
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلم دیدنی از سفر #مظفرالدین_شاه به اروپا؛ ۱۱۴ سال پیش
شاه يكسره به دوربين نگاه ميكنه!
#تاریخ
@Roshanfkrane
شاه يكسره به دوربين نگاه ميكنه!
#تاریخ
@Roshanfkrane
#لنین گفته است: "به صرف نارضائی مردم از حکومت، سقوط دولت ها موجب نخواهد شد. تحقق این امر دو شرط لازم دارد؛
اول نارضائی مردم
دوم خودباختگی حکومت"
و این آخرین همان چیزی است که از آن می توان به «خوف حکومت» تعبیر کرد. تا وقتی حکومتها خوف نداشته باشند، نارضائی مردم کاری نخواهد کرد، صد سال مردم از #قاجار ناراضی بودند و اغلب ناراضی ها یا پوست کنده شدند و یا قهوه قجری خوردند و آب از آب تکان نخورد. تنها روزی این نارضائی نتیجه داد که #مظفرالدین_شاه خود را باخت.
او در سفر اروپا متوجه شد که آن کاری که او در ایران به نام #سلطنت می کند، سلطنت نیست، علاوه بر آن چون آدم مذهبی بود در برابر #روحانیون کوتاه آمد و خود را باخت و این خود باختگی را که بعضی ها این روزها به «بریدگی» تعبییر می کنند و میگویند فلانی بعد از آنهمه مقاوت بلاخره «برید».
وقتی در زمان مظفرالدین شاه یک طلبه ی سیدِ مشروطه خواه در مسجد کشته میشود، مظفرالدین شاه که تا آن حد به سادات معتقد بود که گمان میکرد سید صحیح النسب را هیچ وقت صاعقه نمی زند،طبق گفته دکتر اعلم الدوله؛ این اتفاق در وقوع انقلاب مشروطه چنین نتیجه داد:
«...یک روز تابستان در صاحبقرانیه بودیم. صبح زود ساعدالدوله پدر نصرالسلطنه آمد پیش شاه و آن روز تمام درباریان را به ناهار در زرگنده که عمارت ییلاقی داشت، دعوت کرده بود.
شاه من را نگاه داشت، در صاحبقرانیه ماندم، نزدیک ناهار ، شاهزاده تلگرافچی مخصوص از عمارت گلستان تهران به من تلفن کرد که در شهر واقعه ای روی داده، سربازهای فوج نصرالسلطنه که در قراولخانه گذر باغ پسته بیگ بودند، شلیک کرده ، یک نفر سید عبدالحمید نام از طلاب مدرسه حاجی ابوالحسن را که نزدیک به همان گذر است، کشته اند.
این قِسم خبرها را همه وقت از شاه مخفی میداشتند، من هیچ مکث نکرده بلاتامل این خبر را به شاه رسانیدم. حالت شاه از شنیدن این خبر که سیدی کشته شده است، در کمال شدت به هم خورد و حمله عصبی که برای او عارض می شد، بلافاصله روی داد.
این بود که فورا درباریان را احضار نمود، و چندین شب تا صبح راحت نخوابیده و چندین بار از خواب جسته و می گفت :
"در روز قیامت جواب جدش را چه بدهم ؟ و نمیدانم چه وقت ممکن است من از زیر بار این مسئولیت ها بیرون بروم ..."
من «اعلم الدوله» تجدید مطلع نموده گفتم : وقتی آسوده خواهید شد که مجلس ملی و مشروطیت بر قرار گردد...»
بنابراین میتوان تشخیص داد که در صدور فرمان مشروطه این خود باختگی تا چه حد موثر بوده است.
درباره انقلاب ۵۷ ایران هم آن روزی پیروز شد که شاه و اطرافیانش به وحشت افتادند و این وحشت را #اعتصاب کارگران نفت، آتش زد و دراین مورد شاه حتی خشم گرفت بر سعید نائب (رئیس مجلس) که چرا مساله سفر شاه و رای اعتماد به دولت را به جای اینکه در یکشنبه مطرح کند، دو روز به تاخیر انداخته، در سه شنبه مطرح کرده است.
#شاه آنچنان خود را باخته بود که به فرودگاه رفت و منتظر ماند تا #بختیار با هلیکوپتر رسید و قضیه موافقت مجلس و رای اعتماد را گفت.
حرف لنین در مورد انقلابات درست است و میشود آن را به کیفیت انفجار یک بمب شیمیایی تشبیه کرد، بدین معنی که بمب شیمیایی وقتی منفجر میشود که دو قسمت بی خطر بمب، یک فعل و انفعال شیمیائی انجام دهند. و گرنه بمب بی خطر است.
در جوامع هم باید نارضائی مردم با خود باختگی حکومت ترکیب شود تا انقلاب پدید آید وگرنه حاصلی جز #اختناق بیشتر و یا سروری #لمپن ها درپی نخواهد داشت.
✍ استاد #باستانی_پاریزی
#تاریخ
#سیاسی
@Roshanfkrane
اول نارضائی مردم
دوم خودباختگی حکومت"
و این آخرین همان چیزی است که از آن می توان به «خوف حکومت» تعبیر کرد. تا وقتی حکومتها خوف نداشته باشند، نارضائی مردم کاری نخواهد کرد، صد سال مردم از #قاجار ناراضی بودند و اغلب ناراضی ها یا پوست کنده شدند و یا قهوه قجری خوردند و آب از آب تکان نخورد. تنها روزی این نارضائی نتیجه داد که #مظفرالدین_شاه خود را باخت.
او در سفر اروپا متوجه شد که آن کاری که او در ایران به نام #سلطنت می کند، سلطنت نیست، علاوه بر آن چون آدم مذهبی بود در برابر #روحانیون کوتاه آمد و خود را باخت و این خود باختگی را که بعضی ها این روزها به «بریدگی» تعبییر می کنند و میگویند فلانی بعد از آنهمه مقاوت بلاخره «برید».
وقتی در زمان مظفرالدین شاه یک طلبه ی سیدِ مشروطه خواه در مسجد کشته میشود، مظفرالدین شاه که تا آن حد به سادات معتقد بود که گمان میکرد سید صحیح النسب را هیچ وقت صاعقه نمی زند،طبق گفته دکتر اعلم الدوله؛ این اتفاق در وقوع انقلاب مشروطه چنین نتیجه داد:
«...یک روز تابستان در صاحبقرانیه بودیم. صبح زود ساعدالدوله پدر نصرالسلطنه آمد پیش شاه و آن روز تمام درباریان را به ناهار در زرگنده که عمارت ییلاقی داشت، دعوت کرده بود.
شاه من را نگاه داشت، در صاحبقرانیه ماندم، نزدیک ناهار ، شاهزاده تلگرافچی مخصوص از عمارت گلستان تهران به من تلفن کرد که در شهر واقعه ای روی داده، سربازهای فوج نصرالسلطنه که در قراولخانه گذر باغ پسته بیگ بودند، شلیک کرده ، یک نفر سید عبدالحمید نام از طلاب مدرسه حاجی ابوالحسن را که نزدیک به همان گذر است، کشته اند.
این قِسم خبرها را همه وقت از شاه مخفی میداشتند، من هیچ مکث نکرده بلاتامل این خبر را به شاه رسانیدم. حالت شاه از شنیدن این خبر که سیدی کشته شده است، در کمال شدت به هم خورد و حمله عصبی که برای او عارض می شد، بلافاصله روی داد.
این بود که فورا درباریان را احضار نمود، و چندین شب تا صبح راحت نخوابیده و چندین بار از خواب جسته و می گفت :
"در روز قیامت جواب جدش را چه بدهم ؟ و نمیدانم چه وقت ممکن است من از زیر بار این مسئولیت ها بیرون بروم ..."
من «اعلم الدوله» تجدید مطلع نموده گفتم : وقتی آسوده خواهید شد که مجلس ملی و مشروطیت بر قرار گردد...»
بنابراین میتوان تشخیص داد که در صدور فرمان مشروطه این خود باختگی تا چه حد موثر بوده است.
درباره انقلاب ۵۷ ایران هم آن روزی پیروز شد که شاه و اطرافیانش به وحشت افتادند و این وحشت را #اعتصاب کارگران نفت، آتش زد و دراین مورد شاه حتی خشم گرفت بر سعید نائب (رئیس مجلس) که چرا مساله سفر شاه و رای اعتماد به دولت را به جای اینکه در یکشنبه مطرح کند، دو روز به تاخیر انداخته، در سه شنبه مطرح کرده است.
#شاه آنچنان خود را باخته بود که به فرودگاه رفت و منتظر ماند تا #بختیار با هلیکوپتر رسید و قضیه موافقت مجلس و رای اعتماد را گفت.
حرف لنین در مورد انقلابات درست است و میشود آن را به کیفیت انفجار یک بمب شیمیایی تشبیه کرد، بدین معنی که بمب شیمیایی وقتی منفجر میشود که دو قسمت بی خطر بمب، یک فعل و انفعال شیمیائی انجام دهند. و گرنه بمب بی خطر است.
در جوامع هم باید نارضائی مردم با خود باختگی حکومت ترکیب شود تا انقلاب پدید آید وگرنه حاصلی جز #اختناق بیشتر و یا سروری #لمپن ها درپی نخواهد داشت.
✍ استاد #باستانی_پاریزی
#تاریخ
#سیاسی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 ماجرای کشف و پخش نخستین فیلمهای ثبت شده تاریخ ایران در دوره #مظفرالدین_شاه توسط شهریار عدل و اکبر عالمی و پخش فیلمها در حضور کامران شیردل در تلویزیون
#تاریخ
@Roshanfkrane
#تاریخ
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
بیست و یکم أمرداد ۱۲۷۵ خورشیدی ،سالروز بر دار رفتن #میرزا_رضا_کرمانی
پس از کشتن#ناصرالدین_شاه قاجار
آموزه های بزرگمرد#کرمانی
۱-«این چوبه دار را به یادگار نگه دارید ؛ من آخرین نفر نیستم»
۲-مرام عیاری و جوانمردی در خون او و انسانیت وی و دفاع از حقوق ستمدیدگان به ویژه اقلیت های دینی ؛ در بخشی از اعترافات، میرزا رضای کرمانی گفته بود "من قبلاً وسیله بهتری داشتم که ناصرالدین شاه را بکشم بدون آنکه گرفتار شوم، شاه به باغ یکی از اعیان برای گردش می رود ؛ کشتن او بسیار آسان و راه فرار برای من باز بود اما او را نکشتم،
زیرا عده ای یهودی در آن روز (یکی از اعیاد کلیمیان) برای تفریح در آن باغ اقامت داشتند و اگر شاه کشته
می شد و من فرار می کردم، خون را به گردن یهودیانی که در باغ حضور داشتند
می انداختند!
@Roshanfkrane
«پادشاهی که پنجاه سال سلطنت کرده باشد و هنوز امور را بهاشتباهکاری بهعرض او برسانند و تحقیق نفرمایند و بعد از چندین سال سلطنت ثمر آن درخت، وکیلالدوله، آقای عزیزالسلطان، آقای امینالخاقان و این اراذل و اوباش و بیپدرومادرهایی که ثمر این شجره شدهاند و بلای جان عموم مسلمین گشته باشند، چنین شجره را باید قطع کرد که دیگر این نوع ثمر ندهد.»
۳-#مظفرالدین_شاه ؛ قصد اعدام قاتل پدرش را نداشت ؛ گویند: به تحریک یکی از روحانیون دربار دستور اعدام میرزا را صادر کرد
«از مرحوم شیخ محمدحسن شریعتمدار طهرانی شنیدم که میگفت من به اعلیحضرت مظفرالدین شاه گفتم چرا در کشتن میرزا رضا مسامحه دارید و کشتن او را چرا به تاخیر انداختید. مظفرالدین شاه فرمود این شخص قابل کشتن نیست. من جواب دادم اعلیحضرت از حق خود گذشتند و ما رعایا که فرزندان شاه سعید شهید هستیم تا قاتل پدر خود را به دار نبینیم، چشممان گریان خواهد بود.»
۴- روحانیون و آخوندها بزرگترین مراسم تشییع جنازه را در آن دوران برایش ترتیب دادند ؛ آن جرثومه ی فساد را #شاه_شهید ش خواندند!
۵- به روایت عکس های بجای مانده از صحنه اعدام آن بزرگمرد ؛ ملت برای تماشا رفتند و پس از اعدام وی به رقص و پایکوبی پرداختند!؟
سه روز پیکر پاکش بر دار ماند و مردم#بی_تفاوت در حال رقص و پایکوبی و پخش شیرینی و شادباش!
۶….
۷….
با ویرایش و افزایش از تاریخ ناظم الاسلام کرمانی
#تاریخ #اجتماعی #دانستنی
#ناصرالدین_شاه #قاجار
@Roshanfkrane
بیست و یکم أمرداد ۱۲۷۵ خورشیدی ،سالروز بر دار رفتن #میرزا_رضا_کرمانی
پس از کشتن#ناصرالدین_شاه قاجار
آموزه های بزرگمرد#کرمانی
۱-«این چوبه دار را به یادگار نگه دارید ؛ من آخرین نفر نیستم»
۲-مرام عیاری و جوانمردی در خون او و انسانیت وی و دفاع از حقوق ستمدیدگان به ویژه اقلیت های دینی ؛ در بخشی از اعترافات، میرزا رضای کرمانی گفته بود "من قبلاً وسیله بهتری داشتم که ناصرالدین شاه را بکشم بدون آنکه گرفتار شوم، شاه به باغ یکی از اعیان برای گردش می رود ؛ کشتن او بسیار آسان و راه فرار برای من باز بود اما او را نکشتم،
زیرا عده ای یهودی در آن روز (یکی از اعیاد کلیمیان) برای تفریح در آن باغ اقامت داشتند و اگر شاه کشته
می شد و من فرار می کردم، خون را به گردن یهودیانی که در باغ حضور داشتند
می انداختند!
@Roshanfkrane
«پادشاهی که پنجاه سال سلطنت کرده باشد و هنوز امور را بهاشتباهکاری بهعرض او برسانند و تحقیق نفرمایند و بعد از چندین سال سلطنت ثمر آن درخت، وکیلالدوله، آقای عزیزالسلطان، آقای امینالخاقان و این اراذل و اوباش و بیپدرومادرهایی که ثمر این شجره شدهاند و بلای جان عموم مسلمین گشته باشند، چنین شجره را باید قطع کرد که دیگر این نوع ثمر ندهد.»
۳-#مظفرالدین_شاه ؛ قصد اعدام قاتل پدرش را نداشت ؛ گویند: به تحریک یکی از روحانیون دربار دستور اعدام میرزا را صادر کرد
«از مرحوم شیخ محمدحسن شریعتمدار طهرانی شنیدم که میگفت من به اعلیحضرت مظفرالدین شاه گفتم چرا در کشتن میرزا رضا مسامحه دارید و کشتن او را چرا به تاخیر انداختید. مظفرالدین شاه فرمود این شخص قابل کشتن نیست. من جواب دادم اعلیحضرت از حق خود گذشتند و ما رعایا که فرزندان شاه سعید شهید هستیم تا قاتل پدر خود را به دار نبینیم، چشممان گریان خواهد بود.»
۴- روحانیون و آخوندها بزرگترین مراسم تشییع جنازه را در آن دوران برایش ترتیب دادند ؛ آن جرثومه ی فساد را #شاه_شهید ش خواندند!
۵- به روایت عکس های بجای مانده از صحنه اعدام آن بزرگمرد ؛ ملت برای تماشا رفتند و پس از اعدام وی به رقص و پایکوبی پرداختند!؟
سه روز پیکر پاکش بر دار ماند و مردم#بی_تفاوت در حال رقص و پایکوبی و پخش شیرینی و شادباش!
۶….
۷….
با ویرایش و افزایش از تاریخ ناظم الاسلام کرمانی
#تاریخ #اجتماعی #دانستنی
#ناصرالدین_شاه #قاجار
@Roshanfkrane
Telegram
attach 📎