مروری بر سابقه برگزاری دستجات #عزاداری در ایران
در ایران اولین باری که عزاداری برای امام سوم مرسوم شد در سالگشت حادثه عاشورا در زمان حکومت خاندان #آل_بویه بود. آل بویه از خاندان اصیل ایرانی و شیعی مذهب ساکن منطقه دیلمان ایران بودند که جد آنها ابوشجاعِ بویه پسر فناخسرو دیلمی بوده و نسب آنها به بهرام گور ساسانی میرسید. تا پیش از آن عصر, #شیعه قدرت سیاسی نداشت و با به قدرت رسیدن آل بویه، شیعیان توانستند عزاداری علنی داشته باشد. در واقع معزالدوله دیلمی که پایهگذار آل بویۀ عراق، خوزستان و کرمان بود دستور داد در روز عاشورا همه بازارها تعطیل شود و مردم در بیرون از منازل عزاداری کنند.
تاریخ نگاران معتقدند اولین دستههای عزاداری که به طور رسمی در خیابانها با #مرثیه خوانی و مقتل خوانی عزاداری کردند در این دوره اتفاق افتاده است. این نوع عزاداری تا پایان حکومت آلبویه مرسوم بود ولی با برآمدن سلجوقیان این رسم ضعیف شد.
پس از آن عزاداری در سالروز حادثه عاشورا از حالت رسمی و عمومی به خانه ها محدود شد، تا اینکه حکومت قدر قدرت #صفویان ظهور کرد.
در منطقه شرق آناتولی و آذربایجان و قسمتهایی از قفقاز محل زندگی ترکهایی بود معروف به #قزلباش.
زمانی که #شاه_اسماعیل به کمک قزلباشها در ایران به حکومت میرسد و دولت صفویه را تاسیس کرد
با زور و شکنجه های بسیار
و گردن زدن همه نمازگزاران در مسجد جامع تبریز ....
برای اولین بار در تبریز مذهب شیعه را مذهب رسمی دولتش اعلام میکند
وبا تشویق #حسین_واعظ_کفشگری
برای نوشتن کتاب روضه الشهدا
و نشر این کتاب
عزاداری امام حسین از همان تاریخ و دوباره به عنوان یک رسم رونق خاصی می گیرد. همین قزلباشها که نیروی نظامی دولت صفویه را تشکل میدادند همراه با اسب و شمشیر و کتل و سنج و طبل بوده و با همین تجهیزات عزاداری میکردند. (این است که هنوز در دستجات عزاداری از این ادوات استفاده میشود.) قزلباش در این مراسم نظم نظامی را رعایت کرده و زمانی که عزاداری میکردند در دو صف مقابل هم و با مارش تپل و سنج مرثیه میخواند و بر سینه میزدند. ( نمونههای این عزاداری در اطراف آذربایجان هنوز مرسوم است که به آن شاخ سین(شاه حسین)میگویند، شاخ سین گونه ای از عزاداری است که نظم خاصی داشته، افراد در کنار هم قرار گرفته و همراه با بدست گرفتن شمشیر یا چوب، با آهنگی که با نواخته شدن طبلها همراه است اشعار حماسی و آهنگین در «بحر رجز» را میخوانند.)
بعدها با قدرت گرفتن صفویه، رسوم دیگری به عزاداری اضافه میشود مانند زنجیر زنی(البته برخی منشا زنجیر زنی را از هند و پاکستان میدانند) مرثیه خوانی؛ مقتل خوانی، روضه خوانی.
پس از صفویان در دوره های زندیه و قاجار نیز برپایی مراسم دهه محرم و عاشورا همچنان پر رونق باقی می ماند. به عنوان نمونه در دوره زندیه چون شخص کریم خان مقید به آداب و مراسم مذهبی بود و به تقلید از شاهان صفوی در ماه محرم دسته جات عزاداری را برپا میکرد در دوره قاجار نیز که علمای بزرگ نفوذ فراوان داشتند و قاجاریه به تقلید از شاهان گذشته این مراسم گسترده شد، خصوصاً در عهد ناصری که مدت عزاداری از یکی دو روز تاسوعا و عاشورا، به ده روز نخست افزایش یافت و به خصوص در تهران و شهرستانهای بزرگ این آیین را همراه با اطعام و پذیرایی از عزاداران همراه شد که به تدریج به همه شهرها تعمیم یافت.
دوران قاجار اما سرآغاز برآمدن سبک و شیوه های نوینی در مراسم عزاداری محرم و عاشورا بود. چرا که از این تاریخ نوع جدیدی از عزاداری به نام "شبیه خوانی " به مراسم اضافه میشود. بر این اساس در عزاداری به بر پایی مراسمی جهت بازسازی حادثه #عاشورا میپرداختند و عدهای مانند تئاترهای امروزی نقش افراد را بازی میکردند. البته این نوع عزاداری شعرهای خاص خود را داشت و این گونه عزاداری در دوره قاجاریه و فتحعلی شاه بیش از هر زمان دیگری رواج پیدا میکند.
(در سال 1248 شمسی به دستور ناصرالدین شاه قاجار تکیه دولت با گنجایش 20 هزار تماشاگر جهت اجرای،شبیه خوانی ساخته شد.)
بسیاری بر این باورند که دوره قاجار بیشترین تنوع در گونه های عزاداری را مرسوم کرد، چرا که علاوه بر شبیه خوانی و تعزیه، بر پایی سقا خانه؛ تیغ زنی، قمه زنی، سخنوری، مراسم دفن شهدای کربلا، مراسم تشت گذاری و.... نیز در این دوره مرسوم شد.
#تاریخ
#مذهبی
@Roshanfkrane
در ایران اولین باری که عزاداری برای امام سوم مرسوم شد در سالگشت حادثه عاشورا در زمان حکومت خاندان #آل_بویه بود. آل بویه از خاندان اصیل ایرانی و شیعی مذهب ساکن منطقه دیلمان ایران بودند که جد آنها ابوشجاعِ بویه پسر فناخسرو دیلمی بوده و نسب آنها به بهرام گور ساسانی میرسید. تا پیش از آن عصر, #شیعه قدرت سیاسی نداشت و با به قدرت رسیدن آل بویه، شیعیان توانستند عزاداری علنی داشته باشد. در واقع معزالدوله دیلمی که پایهگذار آل بویۀ عراق، خوزستان و کرمان بود دستور داد در روز عاشورا همه بازارها تعطیل شود و مردم در بیرون از منازل عزاداری کنند.
تاریخ نگاران معتقدند اولین دستههای عزاداری که به طور رسمی در خیابانها با #مرثیه خوانی و مقتل خوانی عزاداری کردند در این دوره اتفاق افتاده است. این نوع عزاداری تا پایان حکومت آلبویه مرسوم بود ولی با برآمدن سلجوقیان این رسم ضعیف شد.
پس از آن عزاداری در سالروز حادثه عاشورا از حالت رسمی و عمومی به خانه ها محدود شد، تا اینکه حکومت قدر قدرت #صفویان ظهور کرد.
در منطقه شرق آناتولی و آذربایجان و قسمتهایی از قفقاز محل زندگی ترکهایی بود معروف به #قزلباش.
زمانی که #شاه_اسماعیل به کمک قزلباشها در ایران به حکومت میرسد و دولت صفویه را تاسیس کرد
با زور و شکنجه های بسیار
و گردن زدن همه نمازگزاران در مسجد جامع تبریز ....
برای اولین بار در تبریز مذهب شیعه را مذهب رسمی دولتش اعلام میکند
وبا تشویق #حسین_واعظ_کفشگری
برای نوشتن کتاب روضه الشهدا
و نشر این کتاب
عزاداری امام حسین از همان تاریخ و دوباره به عنوان یک رسم رونق خاصی می گیرد. همین قزلباشها که نیروی نظامی دولت صفویه را تشکل میدادند همراه با اسب و شمشیر و کتل و سنج و طبل بوده و با همین تجهیزات عزاداری میکردند. (این است که هنوز در دستجات عزاداری از این ادوات استفاده میشود.) قزلباش در این مراسم نظم نظامی را رعایت کرده و زمانی که عزاداری میکردند در دو صف مقابل هم و با مارش تپل و سنج مرثیه میخواند و بر سینه میزدند. ( نمونههای این عزاداری در اطراف آذربایجان هنوز مرسوم است که به آن شاخ سین(شاه حسین)میگویند، شاخ سین گونه ای از عزاداری است که نظم خاصی داشته، افراد در کنار هم قرار گرفته و همراه با بدست گرفتن شمشیر یا چوب، با آهنگی که با نواخته شدن طبلها همراه است اشعار حماسی و آهنگین در «بحر رجز» را میخوانند.)
بعدها با قدرت گرفتن صفویه، رسوم دیگری به عزاداری اضافه میشود مانند زنجیر زنی(البته برخی منشا زنجیر زنی را از هند و پاکستان میدانند) مرثیه خوانی؛ مقتل خوانی، روضه خوانی.
پس از صفویان در دوره های زندیه و قاجار نیز برپایی مراسم دهه محرم و عاشورا همچنان پر رونق باقی می ماند. به عنوان نمونه در دوره زندیه چون شخص کریم خان مقید به آداب و مراسم مذهبی بود و به تقلید از شاهان صفوی در ماه محرم دسته جات عزاداری را برپا میکرد در دوره قاجار نیز که علمای بزرگ نفوذ فراوان داشتند و قاجاریه به تقلید از شاهان گذشته این مراسم گسترده شد، خصوصاً در عهد ناصری که مدت عزاداری از یکی دو روز تاسوعا و عاشورا، به ده روز نخست افزایش یافت و به خصوص در تهران و شهرستانهای بزرگ این آیین را همراه با اطعام و پذیرایی از عزاداران همراه شد که به تدریج به همه شهرها تعمیم یافت.
دوران قاجار اما سرآغاز برآمدن سبک و شیوه های نوینی در مراسم عزاداری محرم و عاشورا بود. چرا که از این تاریخ نوع جدیدی از عزاداری به نام "شبیه خوانی " به مراسم اضافه میشود. بر این اساس در عزاداری به بر پایی مراسمی جهت بازسازی حادثه #عاشورا میپرداختند و عدهای مانند تئاترهای امروزی نقش افراد را بازی میکردند. البته این نوع عزاداری شعرهای خاص خود را داشت و این گونه عزاداری در دوره قاجاریه و فتحعلی شاه بیش از هر زمان دیگری رواج پیدا میکند.
(در سال 1248 شمسی به دستور ناصرالدین شاه قاجار تکیه دولت با گنجایش 20 هزار تماشاگر جهت اجرای،شبیه خوانی ساخته شد.)
بسیاری بر این باورند که دوره قاجار بیشترین تنوع در گونه های عزاداری را مرسوم کرد، چرا که علاوه بر شبیه خوانی و تعزیه، بر پایی سقا خانه؛ تیغ زنی، قمه زنی، سخنوری، مراسم دفن شهدای کربلا، مراسم تشت گذاری و.... نیز در این دوره مرسوم شد.
#تاریخ
#مذهبی
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
این که #قزلباشان #شاه_اسماعیل اجساد متلاشی شدة بزرگان ایران را با شور و شوق فراوان میدریده و خام خام میخوردهاند، دهها مورد در نوشتههای مداحان شاه اسماعیل ذکر شده است، دریدن و خوردن گوشت انسانهای زنده نیز در این گزارشها آمده است، در میان قزلباشان یک دسته تاتار وجود داشتند که رسما صفت آدمخوار به خودشان گرفته بودند، و به زبان ترکی به آنها چِگین میگفتند، اینها که کارشان دریدن و خوردن انسانهای زنده و مرده بود، معلوم نیست آیا سابقه انسانخواری در قبایلشان موجود بوده است یا نه! اینها افرادی بودند که از اوائل کار قزلباشان در تبریز و اردبیل به فرمان شاه اسماعیل فرزندان برخی از بزرگان را در برابر پدر و مادرهایشان میدریدند و میخوردند؛ سپس لاشههای بسیاری از مردان ایران به آنها سپرده شد، تا خورده شوند که به شماری از آنها بالاتر اشاره رفت، اینها در اثر خوردن گوشت انسان به نوعی بیماری هاری دچار شده معتاد به خوردن گوشت انسان شده بودند، بسیار اتفاق میافتاد که یکی از بزرگان ایران توسط دستهجات تبرائی دستگیر شده به نزد شاه اسماعیل یا حاکم قزلباش محلی برده میشد، و شاه یا حاکم از او میخواست که توبه کند و تبرا نماید، طبیعی بود که اغلب بزرگان ایران حاضر نبودند که «ولایت مطلقه» شاه اسماعیل را بپذیرند و دست از دین خودشان برداشته به دین قزلباشان درآیند، چنین افرادی را به دسته آدمخواران «چگینی» میسپردند تا او را زنده زنده بدرند و بخورند. آدمخواران شاه اسماعیل چنین شخص درماندهئی را آهسته آهسته میخوردند، ترتیب خوردن انسانهای زنده چنان بود که ابتدا گوشش را با دندانشان می دریدند و میجویدند؛ سپس بینیش را با دندانشان میکندند و میجویدند؛ در مرحله بعدی گوشت بازوان و سپس رانهای او را با دندانهایشان برمیکندند و میخوردند.
@Roshanfkrane
این شکنجه تا وقتی که او به کشتن میرفت ادامه مییافت، این رفتاری بود که آمخوارانِ شاه اسماعیل بر طبق «حکم ولائی» با بسیاری از بزرگان ایران کردند، و کشور را از مردان علم و ادب و هنر تهی ساختند.
منبع:
#تاریخ #شاه_اسماعیل_صفوی
(ارمغان آوران تشیع)
ص: 215 و 216 .
#مذهبی #عجیب #صفویه #صفویان
@Roshanfkrane
این که #قزلباشان #شاه_اسماعیل اجساد متلاشی شدة بزرگان ایران را با شور و شوق فراوان میدریده و خام خام میخوردهاند، دهها مورد در نوشتههای مداحان شاه اسماعیل ذکر شده است، دریدن و خوردن گوشت انسانهای زنده نیز در این گزارشها آمده است، در میان قزلباشان یک دسته تاتار وجود داشتند که رسما صفت آدمخوار به خودشان گرفته بودند، و به زبان ترکی به آنها چِگین میگفتند، اینها که کارشان دریدن و خوردن انسانهای زنده و مرده بود، معلوم نیست آیا سابقه انسانخواری در قبایلشان موجود بوده است یا نه! اینها افرادی بودند که از اوائل کار قزلباشان در تبریز و اردبیل به فرمان شاه اسماعیل فرزندان برخی از بزرگان را در برابر پدر و مادرهایشان میدریدند و میخوردند؛ سپس لاشههای بسیاری از مردان ایران به آنها سپرده شد، تا خورده شوند که به شماری از آنها بالاتر اشاره رفت، اینها در اثر خوردن گوشت انسان به نوعی بیماری هاری دچار شده معتاد به خوردن گوشت انسان شده بودند، بسیار اتفاق میافتاد که یکی از بزرگان ایران توسط دستهجات تبرائی دستگیر شده به نزد شاه اسماعیل یا حاکم قزلباش محلی برده میشد، و شاه یا حاکم از او میخواست که توبه کند و تبرا نماید، طبیعی بود که اغلب بزرگان ایران حاضر نبودند که «ولایت مطلقه» شاه اسماعیل را بپذیرند و دست از دین خودشان برداشته به دین قزلباشان درآیند، چنین افرادی را به دسته آدمخواران «چگینی» میسپردند تا او را زنده زنده بدرند و بخورند. آدمخواران شاه اسماعیل چنین شخص درماندهئی را آهسته آهسته میخوردند، ترتیب خوردن انسانهای زنده چنان بود که ابتدا گوشش را با دندانشان می دریدند و میجویدند؛ سپس بینیش را با دندانشان میکندند و میجویدند؛ در مرحله بعدی گوشت بازوان و سپس رانهای او را با دندانهایشان برمیکندند و میخوردند.
@Roshanfkrane
این شکنجه تا وقتی که او به کشتن میرفت ادامه مییافت، این رفتاری بود که آمخوارانِ شاه اسماعیل بر طبق «حکم ولائی» با بسیاری از بزرگان ایران کردند، و کشور را از مردان علم و ادب و هنر تهی ساختند.
منبع:
#تاریخ #شاه_اسماعیل_صفوی
(ارمغان آوران تشیع)
ص: 215 و 216 .
#مذهبی #عجیب #صفویه #صفویان
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
نکاتی پیرامون جنگ چالدران و به قدرت رسیدن صفویه
تعصب شاه اسماعیل صفوی که بنیانگذار مذهب شیعه به صورت رسمی در ایران زمین بود به حدی بود که به محض رسیدن به قدرت شروع به کشتار دسته جمعی اهل سنت ایران کرد برای نمونه به دختران ومادران اهل سنت در صورت عدم تغیر مذهب تجاوز میشد ویا قبر بزرگان اهل سنت نبش قبر میشد و استخوان هایشان سوزانده میشد برای مثال میتوان به نبش قبر وسوزاندن استخوان های جامی شاعر بزرگ عصر نهم اشاره کرد ، تحرکات و ارسال جاسوسان وترورهای پیاپی وترویج شیعه در آناتولی(ترکیه امروزی) باعث واکنشی شدید از سمت امپراطوری سنی مذهب عثمانی شد که نتیجه ایی جز جنگ چالدران نداشت شاه اسماعیل که از تحولات عصر خود آگاه نبود و هنوز به لزوم استفاده از ابزار آلات آتشین جنگی پی نبرده بود سپاهی ۳۰۰۰۰۰را در دشت چالدران به ورطه نابودی کشاند ، ایالت کردستان که از زمان باستان به عنوان یک ایالت مرزی. درخدمت ایران. بود چون اهل سنت بودن وبه سبب ستم صفویه همگی به سمت عثمانی متمایل شدن وامروز که امروزه بخش عظیمی از کردستانی در قلمرو ایران نیست این درحالی است که کردها همواره خود را ایرانی واز نوادگان مادها میدانند (مینورسکی)
نتیجه جنگ چالدران اشغال آذربایجان وکردستان بود.
منبع:
کتاب #شاه_اسماعیل صفوی از امیر حسین خنجی
#تاریخ #صفویان #صفویه #مذهبی
@Roshanfkrane
نکاتی پیرامون جنگ چالدران و به قدرت رسیدن صفویه
تعصب شاه اسماعیل صفوی که بنیانگذار مذهب شیعه به صورت رسمی در ایران زمین بود به حدی بود که به محض رسیدن به قدرت شروع به کشتار دسته جمعی اهل سنت ایران کرد برای نمونه به دختران ومادران اهل سنت در صورت عدم تغیر مذهب تجاوز میشد ویا قبر بزرگان اهل سنت نبش قبر میشد و استخوان هایشان سوزانده میشد برای مثال میتوان به نبش قبر وسوزاندن استخوان های جامی شاعر بزرگ عصر نهم اشاره کرد ، تحرکات و ارسال جاسوسان وترورهای پیاپی وترویج شیعه در آناتولی(ترکیه امروزی) باعث واکنشی شدید از سمت امپراطوری سنی مذهب عثمانی شد که نتیجه ایی جز جنگ چالدران نداشت شاه اسماعیل که از تحولات عصر خود آگاه نبود و هنوز به لزوم استفاده از ابزار آلات آتشین جنگی پی نبرده بود سپاهی ۳۰۰۰۰۰را در دشت چالدران به ورطه نابودی کشاند ، ایالت کردستان که از زمان باستان به عنوان یک ایالت مرزی. درخدمت ایران. بود چون اهل سنت بودن وبه سبب ستم صفویه همگی به سمت عثمانی متمایل شدن وامروز که امروزه بخش عظیمی از کردستانی در قلمرو ایران نیست این درحالی است که کردها همواره خود را ایرانی واز نوادگان مادها میدانند (مینورسکی)
نتیجه جنگ چالدران اشغال آذربایجان وکردستان بود.
منبع:
کتاب #شاه_اسماعیل صفوی از امیر حسین خنجی
#تاریخ #صفویان #صفویه #مذهبی
@Roshanfkrane