#یک_فنجان_تفکر ☕️
در سوئد خوابیدن در فضای آزاد
(حتی برای یک شب) ممنوع است
و مسئولی که برای فرد آسیب دیده سقف تهیه نکرده باشد مجرم محسوب میشود.
سوئد چاه نفت ندارد...
جالب
@Roshanfkrane
در سوئد خوابیدن در فضای آزاد
(حتی برای یک شب) ممنوع است
و مسئولی که برای فرد آسیب دیده سقف تهیه نکرده باشد مجرم محسوب میشود.
سوئد چاه نفت ندارد...
جالب
@Roshanfkrane
#یک_فنجان_تفکر ☕️
قانون پایستگی مشکلات میگه که :
تو ایران هیچ مشکلی رفع نمیشه
فقط هر مشکل با مشکل بعدی فراموش میشه
اجتماعی
@Roshanfkrane
قانون پایستگی مشکلات میگه که :
تو ایران هیچ مشکلی رفع نمیشه
فقط هر مشکل با مشکل بعدی فراموش میشه
اجتماعی
@Roshanfkrane
#یک_فنجان_تفکر ☕️
متنی که جزو 10 متن برتر از نگاه مجله معتبر فوربس است، این متن سه مرتبه در این لیست در مقام اول قرار گرفته است.
یک پسر و دختر کوچک مشغول بازی با یکدیگر بودند، پسر کوچولو یه سری تیله و دختر چنتایی شیرینی داشت، پسر گفت: من همه تیله هامو بهت میدم و تو هم همه شیرینی هاتو به من بده، دختر قبول کرد...
پسر بزرگترین و زیباترین تیله رو یواشکی برداشت و بقیه را به دختر داد، اما دختر کوچولو همانطور که قول داده بود تمام شیرینی ها رو به پسرک داد.
اون شب دختر کوچولو خوابید و تمام شب خواب بازی با تیله های رنگارنگ رو دید... اما پسر کوچولو تمام شب نتونست بخوابه به این فکر میکرد که حتما دخترک هم یه خورده از شیرینی هاشو قایم کرده و همه رو بهش نداده...
عذاب مال کسی است که صادق نیست... و آرامش از آن کسانی است که صادقند...
لذت دنیا مال کسی نیست که با افراد صادق زندگی میکند، از آن کسانی است که با وجدان صادق زندگی میکنند...
#تفکر
@Roshanfkrane
متنی که جزو 10 متن برتر از نگاه مجله معتبر فوربس است، این متن سه مرتبه در این لیست در مقام اول قرار گرفته است.
یک پسر و دختر کوچک مشغول بازی با یکدیگر بودند، پسر کوچولو یه سری تیله و دختر چنتایی شیرینی داشت، پسر گفت: من همه تیله هامو بهت میدم و تو هم همه شیرینی هاتو به من بده، دختر قبول کرد...
پسر بزرگترین و زیباترین تیله رو یواشکی برداشت و بقیه را به دختر داد، اما دختر کوچولو همانطور که قول داده بود تمام شیرینی ها رو به پسرک داد.
اون شب دختر کوچولو خوابید و تمام شب خواب بازی با تیله های رنگارنگ رو دید... اما پسر کوچولو تمام شب نتونست بخوابه به این فکر میکرد که حتما دخترک هم یه خورده از شیرینی هاشو قایم کرده و همه رو بهش نداده...
عذاب مال کسی است که صادق نیست... و آرامش از آن کسانی است که صادقند...
لذت دنیا مال کسی نیست که با افراد صادق زندگی میکند، از آن کسانی است که با وجدان صادق زندگی میکنند...
#تفکر
@Roshanfkrane
#یک_فنجان_تفکر ☕️
توصیه های یک پزشک با وجدان
چهارده اشتباه رایج در بین مریضها،پزشکها و دارو سازها
_ برای 90% سرماخوردگی ها هیچ چرک خشک کنی لازم نیست.
یک بسته قرص سرماخوردگی و یک شربت دیفن هیدرامین کامپاند
و یک عدد استامینوفن به همراه استراحت مطلق و نوشیدن مایعات
و مصرف ویتامین ث کفایت می کند.
_آمپول دگزامتازون و بتامتازون در سرماخوردگی جنبه ی درمانی ندارند
و بیشتر به عنوان کورتون برای سر حال شدن ظاهری بیمار و رضایت از کار
پزشک مصرف می شوند
تنها در مواقعی که مشکل حساسیت است از آن استفاده کنید.
_برعکس تصور خیلی ها اکثر آمپول ها از بعضی از قرص ها و کپسول ها
ضعیف تر هستند. یعنی خوردن روزی یک عدد «سفکسیم 400» بسیار
قوی تر از 4 تا آمپول پنی سیلین 1 میلیون و 200 است!
در هر صورت چرک خشک کن هایی مثل پنی سیلین و آموکسی سیلین
به علت مقاومت ایجاد شده چندان مناسب نیستند و چرک خشک کن هایی
مثل سفتریاکسون و سفکسیم به علت قوی بودن بیش از حد بهتر است
خط اول درمان نباشند. چرک خشک کن هایی مثل «آزیترومایسین»
پیشنهاد من هستند.در کل تا میتوانید از هیچ چرک خشک کن استفاده
نکنید حتی برای سرماخوردگی شدید و این مطلب را جدی بگیرید.
_برای تقویت عمومی بدن زدن آمپول ب کمپلکس، ب 12، نوروبیون و...
تقریبا جز در موارد خیلی نادری مثل «بری بری» فایده ی چندانی ندارد.
مصرف کپسولی مثل «مولتی ویتامین مینرال» یا مشابه های خارجی اش
بسیار مفیدتر خواهد بود. مطمئن باشید اکثر ماده ی موثر آمپول
چند ساعت بعد در ادرار شما یافت خواهد شد.
_دکتری که به شما برای سرماخوردگی تان 4 تا آمپول سفتریاکسون
می نویسد یا اشتباها تشخیص سوزاک و سیفلیس داده است
یا خودش نیازمند دکتر روان پزشک است یا با داروخانه ی روبرو قرارداد دارد
_تزریق سرم به جز وقتی که فشار مریض پایین افتاده یا می خواهیم
چند آمپول را از طریق سرم وارد بدنش کنیم یا... جنبه ی درمانی ندارد.
شما با خوردن ORS یا مواد شور و شیرین هم می توانید همان کار را
با هزینه و وقت کمتر انجام دهید. می دانید مصرف سرم در ایران
چند برابر آمار جهانی است
_اگر در اطراف شما کسی آبله مرغان گرفته و شما قبلا مبتلا شده اید
اینقدر راحت دور و بر او قدم نزنید. اگر کمی مقاومت بدنتان کاهش
پیدا کرده باشد بیماری وحشتناک تری به نام «زونا»
منتظر شماست. خیلی مراقب تر باشید.
_اکثر شامپوهای موجود در بازار اصلا آنقدر بر روی کف سر نمی مانند
تا بخواهند اثرات پروتئینه و ویتامینه و... خود را بگذارند.
اگر شامپویی به سر شما ساخته است حتی اگر ارزانترین شامپوست
آن را حفظ کنید و قدرش را بدانید و از این شاخه به آن شاخه نپرید.
_تصور اینکه هر دارویی با شکل کپسول باید بعد از غذا مصرف شود
رسما خنده دار است. بعضی از داروها با مصرف بعد از غذا جذبشان
به شدت کاهش یافته و موفق به اثرگذاری نمی شوند. و بعضی از
کپسول ها (مثل امپرازول) خودشان جنبه ی درمانی برای دستگاه
گوارش داشته و باید حتما قبل از غذا مصرف شوند.
_داروی «کلونازپام» به هیچ وجه یک داروی خواب آور نبوده
و به عنوان ضد تشنج و سه بار در روز استفاده می شود.
اگر دکتری برای شما شبی یک عدد کلونازپام برای خواب نوشت
همانجا بزنید بیرون و دیگر هم به آن پزشک مراجعه نکنید.
برای بی خوابی مخصوصا در دوستانی که کمی استرسی هستند
(اگر روش های طبیعی و توصیه های رفتاری جواب نداد)
«کلردیازپوکساید» را توصیه می کنم.
_ یادتان باشد شباهت اسامی داروهاهیچ ربطی به کاربردشان ندارد.
مثلا داروهای مفنامیک اسید (مسکن و ضدالتهاب)
ترانگزامیک اسید (ضد خونریزی مفرط قاعدگی)
و فولیک اسید (موثر در کم خونی) فقط اسامی مشابه دارند.
اکثر اسهال های معمولی با خوردن مایعات و موادی نظیر نوشابه
و آبمیوه و مخصوصا ORS کنترل می شوند.
مصرف داروهایی مثل دیفنوکسیلات مخصوصا در اطفال اصلا
توصیه نمی شود. همچنین در بسیاری از موارد نیاز به مصرف
چرک خشک کن هم نیست.
#پزشکی
@Roshanfkrane
توصیه های یک پزشک با وجدان
چهارده اشتباه رایج در بین مریضها،پزشکها و دارو سازها
_ برای 90% سرماخوردگی ها هیچ چرک خشک کنی لازم نیست.
یک بسته قرص سرماخوردگی و یک شربت دیفن هیدرامین کامپاند
و یک عدد استامینوفن به همراه استراحت مطلق و نوشیدن مایعات
و مصرف ویتامین ث کفایت می کند.
_آمپول دگزامتازون و بتامتازون در سرماخوردگی جنبه ی درمانی ندارند
و بیشتر به عنوان کورتون برای سر حال شدن ظاهری بیمار و رضایت از کار
پزشک مصرف می شوند
تنها در مواقعی که مشکل حساسیت است از آن استفاده کنید.
_برعکس تصور خیلی ها اکثر آمپول ها از بعضی از قرص ها و کپسول ها
ضعیف تر هستند. یعنی خوردن روزی یک عدد «سفکسیم 400» بسیار
قوی تر از 4 تا آمپول پنی سیلین 1 میلیون و 200 است!
در هر صورت چرک خشک کن هایی مثل پنی سیلین و آموکسی سیلین
به علت مقاومت ایجاد شده چندان مناسب نیستند و چرک خشک کن هایی
مثل سفتریاکسون و سفکسیم به علت قوی بودن بیش از حد بهتر است
خط اول درمان نباشند. چرک خشک کن هایی مثل «آزیترومایسین»
پیشنهاد من هستند.در کل تا میتوانید از هیچ چرک خشک کن استفاده
نکنید حتی برای سرماخوردگی شدید و این مطلب را جدی بگیرید.
_برای تقویت عمومی بدن زدن آمپول ب کمپلکس، ب 12، نوروبیون و...
تقریبا جز در موارد خیلی نادری مثل «بری بری» فایده ی چندانی ندارد.
مصرف کپسولی مثل «مولتی ویتامین مینرال» یا مشابه های خارجی اش
بسیار مفیدتر خواهد بود. مطمئن باشید اکثر ماده ی موثر آمپول
چند ساعت بعد در ادرار شما یافت خواهد شد.
_دکتری که به شما برای سرماخوردگی تان 4 تا آمپول سفتریاکسون
می نویسد یا اشتباها تشخیص سوزاک و سیفلیس داده است
یا خودش نیازمند دکتر روان پزشک است یا با داروخانه ی روبرو قرارداد دارد
_تزریق سرم به جز وقتی که فشار مریض پایین افتاده یا می خواهیم
چند آمپول را از طریق سرم وارد بدنش کنیم یا... جنبه ی درمانی ندارد.
شما با خوردن ORS یا مواد شور و شیرین هم می توانید همان کار را
با هزینه و وقت کمتر انجام دهید. می دانید مصرف سرم در ایران
چند برابر آمار جهانی است
_اگر در اطراف شما کسی آبله مرغان گرفته و شما قبلا مبتلا شده اید
اینقدر راحت دور و بر او قدم نزنید. اگر کمی مقاومت بدنتان کاهش
پیدا کرده باشد بیماری وحشتناک تری به نام «زونا»
منتظر شماست. خیلی مراقب تر باشید.
_اکثر شامپوهای موجود در بازار اصلا آنقدر بر روی کف سر نمی مانند
تا بخواهند اثرات پروتئینه و ویتامینه و... خود را بگذارند.
اگر شامپویی به سر شما ساخته است حتی اگر ارزانترین شامپوست
آن را حفظ کنید و قدرش را بدانید و از این شاخه به آن شاخه نپرید.
_تصور اینکه هر دارویی با شکل کپسول باید بعد از غذا مصرف شود
رسما خنده دار است. بعضی از داروها با مصرف بعد از غذا جذبشان
به شدت کاهش یافته و موفق به اثرگذاری نمی شوند. و بعضی از
کپسول ها (مثل امپرازول) خودشان جنبه ی درمانی برای دستگاه
گوارش داشته و باید حتما قبل از غذا مصرف شوند.
_داروی «کلونازپام» به هیچ وجه یک داروی خواب آور نبوده
و به عنوان ضد تشنج و سه بار در روز استفاده می شود.
اگر دکتری برای شما شبی یک عدد کلونازپام برای خواب نوشت
همانجا بزنید بیرون و دیگر هم به آن پزشک مراجعه نکنید.
برای بی خوابی مخصوصا در دوستانی که کمی استرسی هستند
(اگر روش های طبیعی و توصیه های رفتاری جواب نداد)
«کلردیازپوکساید» را توصیه می کنم.
_ یادتان باشد شباهت اسامی داروهاهیچ ربطی به کاربردشان ندارد.
مثلا داروهای مفنامیک اسید (مسکن و ضدالتهاب)
ترانگزامیک اسید (ضد خونریزی مفرط قاعدگی)
و فولیک اسید (موثر در کم خونی) فقط اسامی مشابه دارند.
اکثر اسهال های معمولی با خوردن مایعات و موادی نظیر نوشابه
و آبمیوه و مخصوصا ORS کنترل می شوند.
مصرف داروهایی مثل دیفنوکسیلات مخصوصا در اطفال اصلا
توصیه نمی شود. همچنین در بسیاری از موارد نیاز به مصرف
چرک خشک کن هم نیست.
#پزشکی
@Roshanfkrane
#یک_فنجان_تفکر ☕️
اکثریت در خدمت اقلیت!!!
برای دریافت عمق #فساد و ناکارآمدی در نظام اقتصادی کشور چندان نیازی به کاراگاه بودن و کشف اختلاس ها نیست، با مقایسه چند اطلاعات ساده می توان ریشه اصلی فساد را در ایران شناخت و درک کرد.
دکتر #سریع_القلم در بخشی از یک یادداشت طولانی می گوید:
یک درصد مردم امریکا یعنی ۳میلیون و ۲۰۰هزار نفر ۴۶درصد مالیات کشور را پرداخت میکنند.
این بدان معناست که آن یک درصدِ افراد بسیار ثروتمند و متمول جامعه آمریکا، نظامی که مدعی اقتصاد بازار آزاد است، ۴۶٪ کل مالیات کشور را پرداخت می کنند، دولتی که بودجه نظامی سال گذشته آن ۵/۵ برابر کل بودجه ایران و پر در آمدترین دولت جهان است، تقریبا نیمی از مالیات این دولت را یک درصد جامعه پرداخت می کنند و ۹۹٪ باقی مردم تامین کننده نیمی دیگر از درآمدهای دولت در قالب مالیات هستند، به عبارت ساده تر در آن جا ثروتمندان به تناسب درآمدشان مالیات بیشتری به دولت پرداخت می کنند، با توجه به هزینه های دولت آمریکا می شود درک کرد که آن یک درصد مبلغ بسیار هنگفتی تحت عنوان مالیات به دولت پرداخت می کنند؛ این یعنی شفافیت در نظام اقتصاد کشور آمریکا (هرچند همواره راه های دور زدن قانون وجود دارد.)
در کنار این ما در خبرها می خوانیم ایران بزرگ ترین کشور وارد کننده پورشه در خاورمیانه است، یعنی میزان واردات این خودروی لوکس توسط ایرانیان، از شیخ نشین های جنوب خلیج فارس و ترکیه که صادراتش تقریبا سه برابر ایران است، بیشتر است. یعنی می توان حدس زد که احتمالا مردم ایران و در نتیجه دولت ایران ثروتمندترین دولت خاورمیانه باید باشد. اما ما می دانیم که دولت ایران یکی از فقیرترین ها (از نظر درآمدهای مالیاتی) در جهان است، علت العلل ورشکستگی دولت ایران در زمان تحریم ها وابستگی آن به در آمد نفتی و مشتقات آن است، وقتی صادرات نفتی تحریم شد ،دولت و حکومت جمهوری اسلامی به زانو در آمد و مجبور به نرمش قهرمانانه شد. اما چرا؟ چگونه می شود هم بزرگ ترین وارد کننده خودروهای لوکس بود و هم فقیرترین دولت را داشت؟
ما می دانیم که بخش عمده ای از فعالیت های اقتصادی کشور در ایران تحت کنترل نهادها و ارگان هایی است که هیچ پاسخگویی به هیچ نهاد رسمی و مالیاتی ندارند، آستان قدس رضوی، قرارگاه خاتم الانبیا سپاه، بنیاد فرمان امام، از جمله بزرگ ترین این اَبَر شرکت ها هستند که در صنایع عظیم سد سازی، راه سازی، صنایع عظیم فولاد، واردات کالا بدون نظارت دولت و ... فعال هستند، طبق برخی گزارش ها ۶۰٪ اقتصاد کشور در دست نهادهایی است که در سایه فعالیت می کنند و هیچ پاسخگویی مالیاتی ای ندارند.
در چنین فضای غیر شفاف که نیمی از صاحبان صنایع عظیم کشور که بیش از ۶۰٪ اقتصاد کشور را در اختیار دارند و هیچ مالیاتی پرداخت نمی کنند، فضای فساد به سادگی فراهم است، نهادهایی که هم رسانه دارند، هم اسلحه، هم پول و هم تقدس، این نهادها و ارگان ها اجازه نخواهند داد بخش خصوصی به معنی دقیق و تام کلمه شکل بگیرد و رشد کند، در نتیجه در آمدهای دولت اندک خواهد بود و دولت ناچار می شود برای جبران کسری بودجه از خدمات عمومی خود بکاهد، و هزینه ها را افزایش دهد، بنزین را گران تر بفروشد، همین طور برق و گاز و آب. به بیان ساده تر آن یک درصد از جمعیت متمول ایران که قرابتی نزدیکی با بدنه حاکمیت دارند و از خودروهای لوکس و آپارتمان های گران قیمت استفاده می کنند، هزینه های خود را تحمیل به ۹۹٪ باقی جامعه می کنند.
آن یک درصدی که در صدر مدیریت ابرشرکت های عظیم قرار دارند که به واسطه تجمع پول و قدرت و اسلحه و همچنین تقدس، هیچ فرم مالیاتی را تکمیل نمی کنند، و هیچ گزارشی به هیچ نهاد دولتی نمی دهند، فی الواقع علی رغم بهره عظیمی که از #اقتصاد غیر شفاف در نظام جمهوری اسلامی می برند، پرداخت های مالیاتی خود را به مردم تحمیل می کنند. درست عکس آن چیزی که در آمریکا، این شیطان بزرگ، وجود دارد.
#اندیشه #اجتماعی
#جالب
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
اکثریت در خدمت اقلیت!!!
برای دریافت عمق #فساد و ناکارآمدی در نظام اقتصادی کشور چندان نیازی به کاراگاه بودن و کشف اختلاس ها نیست، با مقایسه چند اطلاعات ساده می توان ریشه اصلی فساد را در ایران شناخت و درک کرد.
دکتر #سریع_القلم در بخشی از یک یادداشت طولانی می گوید:
یک درصد مردم امریکا یعنی ۳میلیون و ۲۰۰هزار نفر ۴۶درصد مالیات کشور را پرداخت میکنند.
این بدان معناست که آن یک درصدِ افراد بسیار ثروتمند و متمول جامعه آمریکا، نظامی که مدعی اقتصاد بازار آزاد است، ۴۶٪ کل مالیات کشور را پرداخت می کنند، دولتی که بودجه نظامی سال گذشته آن ۵/۵ برابر کل بودجه ایران و پر در آمدترین دولت جهان است، تقریبا نیمی از مالیات این دولت را یک درصد جامعه پرداخت می کنند و ۹۹٪ باقی مردم تامین کننده نیمی دیگر از درآمدهای دولت در قالب مالیات هستند، به عبارت ساده تر در آن جا ثروتمندان به تناسب درآمدشان مالیات بیشتری به دولت پرداخت می کنند، با توجه به هزینه های دولت آمریکا می شود درک کرد که آن یک درصد مبلغ بسیار هنگفتی تحت عنوان مالیات به دولت پرداخت می کنند؛ این یعنی شفافیت در نظام اقتصاد کشور آمریکا (هرچند همواره راه های دور زدن قانون وجود دارد.)
در کنار این ما در خبرها می خوانیم ایران بزرگ ترین کشور وارد کننده پورشه در خاورمیانه است، یعنی میزان واردات این خودروی لوکس توسط ایرانیان، از شیخ نشین های جنوب خلیج فارس و ترکیه که صادراتش تقریبا سه برابر ایران است، بیشتر است. یعنی می توان حدس زد که احتمالا مردم ایران و در نتیجه دولت ایران ثروتمندترین دولت خاورمیانه باید باشد. اما ما می دانیم که دولت ایران یکی از فقیرترین ها (از نظر درآمدهای مالیاتی) در جهان است، علت العلل ورشکستگی دولت ایران در زمان تحریم ها وابستگی آن به در آمد نفتی و مشتقات آن است، وقتی صادرات نفتی تحریم شد ،دولت و حکومت جمهوری اسلامی به زانو در آمد و مجبور به نرمش قهرمانانه شد. اما چرا؟ چگونه می شود هم بزرگ ترین وارد کننده خودروهای لوکس بود و هم فقیرترین دولت را داشت؟
ما می دانیم که بخش عمده ای از فعالیت های اقتصادی کشور در ایران تحت کنترل نهادها و ارگان هایی است که هیچ پاسخگویی به هیچ نهاد رسمی و مالیاتی ندارند، آستان قدس رضوی، قرارگاه خاتم الانبیا سپاه، بنیاد فرمان امام، از جمله بزرگ ترین این اَبَر شرکت ها هستند که در صنایع عظیم سد سازی، راه سازی، صنایع عظیم فولاد، واردات کالا بدون نظارت دولت و ... فعال هستند، طبق برخی گزارش ها ۶۰٪ اقتصاد کشور در دست نهادهایی است که در سایه فعالیت می کنند و هیچ پاسخگویی مالیاتی ای ندارند.
در چنین فضای غیر شفاف که نیمی از صاحبان صنایع عظیم کشور که بیش از ۶۰٪ اقتصاد کشور را در اختیار دارند و هیچ مالیاتی پرداخت نمی کنند، فضای فساد به سادگی فراهم است، نهادهایی که هم رسانه دارند، هم اسلحه، هم پول و هم تقدس، این نهادها و ارگان ها اجازه نخواهند داد بخش خصوصی به معنی دقیق و تام کلمه شکل بگیرد و رشد کند، در نتیجه در آمدهای دولت اندک خواهد بود و دولت ناچار می شود برای جبران کسری بودجه از خدمات عمومی خود بکاهد، و هزینه ها را افزایش دهد، بنزین را گران تر بفروشد، همین طور برق و گاز و آب. به بیان ساده تر آن یک درصد از جمعیت متمول ایران که قرابتی نزدیکی با بدنه حاکمیت دارند و از خودروهای لوکس و آپارتمان های گران قیمت استفاده می کنند، هزینه های خود را تحمیل به ۹۹٪ باقی جامعه می کنند.
آن یک درصدی که در صدر مدیریت ابرشرکت های عظیم قرار دارند که به واسطه تجمع پول و قدرت و اسلحه و همچنین تقدس، هیچ فرم مالیاتی را تکمیل نمی کنند، و هیچ گزارشی به هیچ نهاد دولتی نمی دهند، فی الواقع علی رغم بهره عظیمی که از #اقتصاد غیر شفاف در نظام جمهوری اسلامی می برند، پرداخت های مالیاتی خود را به مردم تحمیل می کنند. درست عکس آن چیزی که در آمریکا، این شیطان بزرگ، وجود دارد.
#اندیشه #اجتماعی
#جالب
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
#یک_فنجان_تفکر
تو سریالwalking dead قهرمانان داستان وقتی میخواهند یک غریبه را برای ورود به گروه گزینش کنند، دو سوال میپرسند:
تا حالا چند تا زامبی کشتی؟
تا حالا چند تا آدم کشتی؟
کسی اجازه ورود به گروه را پیدا میکند که تعداد بیشتری زامبی و تعداد کمتری آدم کشته باشد. زامبیکش قهرمان و آدمکش خطر حساب میشود.
این روزها شیوع کرونا، شبیه حمله زامبیهاست و واکنشهای آدمها دو دسته شده:
پزشکان و پرستارانی که از جان مایه گذاشتهاند و در بیمارستان ها زامبی (ویروس) میکشند، مغازهداری که ماسک و دستکش رایگان به مردم میدهد و معلمی که با تکتک شاگردانش تماس میگیرد و حالشان را میپرسد؛ و در عوض بیشرفهایی که با احتکار ماسک و گرانفروشی دارند آدم میکشند، سلبریتیهایی که محصول احمقانه خودشان را به عنوان داروی پیشگیرانه تبلیغ میکنند و مسئولانی که توی روی مردم دروغ میگویند و پنهانکاری میکنند...
بحران و موقعیتِ بحرانی، خطکشیست که تعیین میکند چقدر قهرمانیم، چقدر عوضیایم، چقدر آدمیم.
زامبیها آنقدر خطرناک نیستند که آدمکشها.
هیچکس از ویروس توقعِ فهم ندارد
ولی از همنوع چرا.
بحران فرصتیست که آدمها خودشان را به بقیه نه، به خودشان ثابت کنند.
شاید بد نباشد بعد از این بحران خودمان را گزینش کنیم؛ چند تا زامبی کشتیم؟
چند تا آدم؟!
✍ سودابه فرضی پور
@Roshanfkrane
تو سریالwalking dead قهرمانان داستان وقتی میخواهند یک غریبه را برای ورود به گروه گزینش کنند، دو سوال میپرسند:
تا حالا چند تا زامبی کشتی؟
تا حالا چند تا آدم کشتی؟
کسی اجازه ورود به گروه را پیدا میکند که تعداد بیشتری زامبی و تعداد کمتری آدم کشته باشد. زامبیکش قهرمان و آدمکش خطر حساب میشود.
این روزها شیوع کرونا، شبیه حمله زامبیهاست و واکنشهای آدمها دو دسته شده:
پزشکان و پرستارانی که از جان مایه گذاشتهاند و در بیمارستان ها زامبی (ویروس) میکشند، مغازهداری که ماسک و دستکش رایگان به مردم میدهد و معلمی که با تکتک شاگردانش تماس میگیرد و حالشان را میپرسد؛ و در عوض بیشرفهایی که با احتکار ماسک و گرانفروشی دارند آدم میکشند، سلبریتیهایی که محصول احمقانه خودشان را به عنوان داروی پیشگیرانه تبلیغ میکنند و مسئولانی که توی روی مردم دروغ میگویند و پنهانکاری میکنند...
بحران و موقعیتِ بحرانی، خطکشیست که تعیین میکند چقدر قهرمانیم، چقدر عوضیایم، چقدر آدمیم.
زامبیها آنقدر خطرناک نیستند که آدمکشها.
هیچکس از ویروس توقعِ فهم ندارد
ولی از همنوع چرا.
بحران فرصتیست که آدمها خودشان را به بقیه نه، به خودشان ثابت کنند.
شاید بد نباشد بعد از این بحران خودمان را گزینش کنیم؛ چند تا زامبی کشتیم؟
چند تا آدم؟!
✍ سودابه فرضی پور
@Roshanfkrane
#یک_فنجان_تفکر ☕️
معرفی کامل مدل ۵ عاملی شخصیت یا تست شخصیت شناسی Big Five
شما کدام هستید؟
امروزه بسیاری از روانشناسان شخصیتی، معتقدند که شخصیت افراد دارای ۵ بُعدِ پایهای میباشد که اصطلاحاً این ۵ صفت شخصیتی را Big 5 نامیدهاند.
این ۵ صفت شخصیتی، عبارتند از:
_ برونگرایی (extraversion)
_پذیرش (agreeableness)
_گشودگی (openness)
_ وجدانِ کاری یا وظیفهشناسی (conscientiousness)
_ روانرنجوری (neuroticism)
اکنون، این ۵ صفت شخصیتی اساسی را به تفصیل مورد بررسی قرار میدهیم:
۱- برونگرایی (extraversion)
در بحث شخصیت شناسی، برونگرایی با صفاتی مثل هیجان داشتن، اجتماعی بودن، زیاد صحبت کردن، با اعتماد به نفس بودن و زیاد ابراز احساسات کردن توصیف میشود. افرادی که میزان برونگرایی در آنها زیاد است، اهل معاشرت هستند و در موقعیتهای اجتماعی با گفتگو با افراد مختلف، انرژی کسب میکنند.
_ افرادی که صفت شخصیتی برونگرایی در آنها زیاد است، معمولاً اینگونه هستند:
_ از بودن در مرکز توجه، لذت میبرند
_ از اینکه یک گفتگو را آغاز کنند، خوششان میآید
_ از ملاقات با افراد جدید، لذت میبرند
_ دوستان و آشنایان بسیار زیادی دارند
_دوست جدید پیدا کردن، برایشان ساده است
_ وقتی دور و برشان پر از افراد دیگر است، انرژیشان افزایش پیدا میکند
_ قبل از اینکه حرف بزنند، فکر نمیکنند
افرادی که صفت شخصیتی برونگرایی در آنها کم است، معمولاً اینگونه هستند:
_ تنها بودن را ترجیح میدهند؛
_ وقتی که مجبورند اجتماعی رفتار کنند، خسته میشوند
_ شروع کردن یک گفتگو، برایشان دشوار است
_ قبل از اینکه شروع به صحبت کنند، در مورد آن کاملاً فکر میکنند
_ از بودن در مرکز توجه لذت نمیبرند
۲- پذیرش (agreeableness)
این بُعدِ شخصیتی، در بر دارندهی ویژگیهایی مانند اعتماد، نوعدوستی، مهربانی، محبت و سایر رفتارهای مهربانانه و مثبت در بحث شخصیت شناسی است.
افرادی که صفت شخصیتی پذیرش در آنها زیاد است، معمولاً اینگونه هستند:
_ به افراد دیگر، محبت و علاقهی زیادی دارند؛
_ به دیگران توجه میکنند
_ با دیگران همدلی میکنند و نگران حال افراد دیگر هستند
از کمک کردن به دیگران و تلاش برای خوشحال کردن افراد، لذت میبرند؛
افرادی که صفت شخصیتی پذیرش در آنها کم است، معمولاً اینگونه هستند:
_ به دیگران، علاقه و محبت کمی دارند؛
_در مورد اینکه دیگران چه احساسی دارند، توجه زیادی نمیکنند
_ نسبت به مشکلات افراد دیگر، علاقهمند نیستند
_ دیگران را کوچک و کم اهمیت به حساب میآورند
۳- گشودگی (openness)
افرادی که صفت شخصیتی گشودگی در آنها زیاد است، معمولاً اینگونه هستند:
_بسیار خلاق هستند
_ تلاشگر برای مقابله و دست و پنجه نرم کردن با چالشها هستند
_ مشتاقانه در مورد مفاهیم انتزاعی فکر میکنند
افرادی که صفت شخصیتی گشودگی در آنها کم است، معمولاً اینگونه هستند:
_ تغییر را دوست ندارند
_ از چیزهای جدید و تجربیات جدید لذت نمیبرند
_ در مقابل عقاید و ایدههای جدید، مقاومت میکنند
_ قوهی تخیل زیادی ندارند
_ از مفاهیم انتزاعی یا تئوریکی (نظری) خوششان نمیآید
۴- وجدانِ کاری یا وظیفهشناسی (conscientiousness)
افرادی که صفت شخصیتی وجدانِ کاری یا وظیفهشناسی در آنها زیاد است، معمولاً اینگونه هستند:
_ برای آماده شدن در هر چیزی، وقت صرف میکنند (سریع واکنش نشان نمیدهند)؛
_وظایف مهم را، سریعاً انجام داده و تمام میکنند؛
_ به جزئیات توجه میکنند
_ از داشتنِ یک برنامهی زمانبندی شده، لذت میبرند
افرادی که صفت شخصیتی وجدانِ کاری یا وظیفهشناسی در آنها کم است، معمولاً اینگونه هستند:
_ از ساختار و برنامهی زمانبندی شده خوششان نمیآید
_ آشفته و بی نظم کار میکنند و از چیزها مراقبت نمیکنند
_ در پس دادن چیزها و یا برگرداندن وسایل به جای قبلیشان، ضعیف عمل میکنند
_ وظایف مهم را به تعویق میاندازند
_ در تکمیل کردن و به نتیجه رساندن کارهایی که جزء وظایفشان هست، موفق عمل نمیکنند
۵- روانرنجوری (neuroticism)
افرادی که صفت شخصیتی روانرنجوری در آنها زیاد است، معمولاً اینگونه هستند:
_استرس زیادی را تجربه میکنند
_در مورد چیزهای مختلف، نگران هستند
_ به راحتی غمگین میشوند
_ تغییرات و نوسانات خُلقی زیادی دارند
_ احساس اضطراب دارند
افرادی که صفت شخصیتی روانرنجوری در آنها کم است، معمولاً اینگونه هستند:
_ ثبات عاطفی زیادی دارند
_ با استرس، به خوبی کنار میآیند
_ به ندرت احساس ناراحتی یا افسردگی میکنند؛
_ زیاد نگران نیستند
_ خیلی ریلکس هستند و آرامش دارند
ترجمه اختصاصی مجله قرمز
منبع: verywellmind.com
@Roshanfkrane
معرفی کامل مدل ۵ عاملی شخصیت یا تست شخصیت شناسی Big Five
شما کدام هستید؟
امروزه بسیاری از روانشناسان شخصیتی، معتقدند که شخصیت افراد دارای ۵ بُعدِ پایهای میباشد که اصطلاحاً این ۵ صفت شخصیتی را Big 5 نامیدهاند.
این ۵ صفت شخصیتی، عبارتند از:
_ برونگرایی (extraversion)
_پذیرش (agreeableness)
_گشودگی (openness)
_ وجدانِ کاری یا وظیفهشناسی (conscientiousness)
_ روانرنجوری (neuroticism)
اکنون، این ۵ صفت شخصیتی اساسی را به تفصیل مورد بررسی قرار میدهیم:
۱- برونگرایی (extraversion)
در بحث شخصیت شناسی، برونگرایی با صفاتی مثل هیجان داشتن، اجتماعی بودن، زیاد صحبت کردن، با اعتماد به نفس بودن و زیاد ابراز احساسات کردن توصیف میشود. افرادی که میزان برونگرایی در آنها زیاد است، اهل معاشرت هستند و در موقعیتهای اجتماعی با گفتگو با افراد مختلف، انرژی کسب میکنند.
_ افرادی که صفت شخصیتی برونگرایی در آنها زیاد است، معمولاً اینگونه هستند:
_ از بودن در مرکز توجه، لذت میبرند
_ از اینکه یک گفتگو را آغاز کنند، خوششان میآید
_ از ملاقات با افراد جدید، لذت میبرند
_ دوستان و آشنایان بسیار زیادی دارند
_دوست جدید پیدا کردن، برایشان ساده است
_ وقتی دور و برشان پر از افراد دیگر است، انرژیشان افزایش پیدا میکند
_ قبل از اینکه حرف بزنند، فکر نمیکنند
افرادی که صفت شخصیتی برونگرایی در آنها کم است، معمولاً اینگونه هستند:
_ تنها بودن را ترجیح میدهند؛
_ وقتی که مجبورند اجتماعی رفتار کنند، خسته میشوند
_ شروع کردن یک گفتگو، برایشان دشوار است
_ قبل از اینکه شروع به صحبت کنند، در مورد آن کاملاً فکر میکنند
_ از بودن در مرکز توجه لذت نمیبرند
۲- پذیرش (agreeableness)
این بُعدِ شخصیتی، در بر دارندهی ویژگیهایی مانند اعتماد، نوعدوستی، مهربانی، محبت و سایر رفتارهای مهربانانه و مثبت در بحث شخصیت شناسی است.
افرادی که صفت شخصیتی پذیرش در آنها زیاد است، معمولاً اینگونه هستند:
_ به افراد دیگر، محبت و علاقهی زیادی دارند؛
_ به دیگران توجه میکنند
_ با دیگران همدلی میکنند و نگران حال افراد دیگر هستند
از کمک کردن به دیگران و تلاش برای خوشحال کردن افراد، لذت میبرند؛
افرادی که صفت شخصیتی پذیرش در آنها کم است، معمولاً اینگونه هستند:
_ به دیگران، علاقه و محبت کمی دارند؛
_در مورد اینکه دیگران چه احساسی دارند، توجه زیادی نمیکنند
_ نسبت به مشکلات افراد دیگر، علاقهمند نیستند
_ دیگران را کوچک و کم اهمیت به حساب میآورند
۳- گشودگی (openness)
افرادی که صفت شخصیتی گشودگی در آنها زیاد است، معمولاً اینگونه هستند:
_بسیار خلاق هستند
_ تلاشگر برای مقابله و دست و پنجه نرم کردن با چالشها هستند
_ مشتاقانه در مورد مفاهیم انتزاعی فکر میکنند
افرادی که صفت شخصیتی گشودگی در آنها کم است، معمولاً اینگونه هستند:
_ تغییر را دوست ندارند
_ از چیزهای جدید و تجربیات جدید لذت نمیبرند
_ در مقابل عقاید و ایدههای جدید، مقاومت میکنند
_ قوهی تخیل زیادی ندارند
_ از مفاهیم انتزاعی یا تئوریکی (نظری) خوششان نمیآید
۴- وجدانِ کاری یا وظیفهشناسی (conscientiousness)
افرادی که صفت شخصیتی وجدانِ کاری یا وظیفهشناسی در آنها زیاد است، معمولاً اینگونه هستند:
_ برای آماده شدن در هر چیزی، وقت صرف میکنند (سریع واکنش نشان نمیدهند)؛
_وظایف مهم را، سریعاً انجام داده و تمام میکنند؛
_ به جزئیات توجه میکنند
_ از داشتنِ یک برنامهی زمانبندی شده، لذت میبرند
افرادی که صفت شخصیتی وجدانِ کاری یا وظیفهشناسی در آنها کم است، معمولاً اینگونه هستند:
_ از ساختار و برنامهی زمانبندی شده خوششان نمیآید
_ آشفته و بی نظم کار میکنند و از چیزها مراقبت نمیکنند
_ در پس دادن چیزها و یا برگرداندن وسایل به جای قبلیشان، ضعیف عمل میکنند
_ وظایف مهم را به تعویق میاندازند
_ در تکمیل کردن و به نتیجه رساندن کارهایی که جزء وظایفشان هست، موفق عمل نمیکنند
۵- روانرنجوری (neuroticism)
افرادی که صفت شخصیتی روانرنجوری در آنها زیاد است، معمولاً اینگونه هستند:
_استرس زیادی را تجربه میکنند
_در مورد چیزهای مختلف، نگران هستند
_ به راحتی غمگین میشوند
_ تغییرات و نوسانات خُلقی زیادی دارند
_ احساس اضطراب دارند
افرادی که صفت شخصیتی روانرنجوری در آنها کم است، معمولاً اینگونه هستند:
_ ثبات عاطفی زیادی دارند
_ با استرس، به خوبی کنار میآیند
_ به ندرت احساس ناراحتی یا افسردگی میکنند؛
_ زیاد نگران نیستند
_ خیلی ریلکس هستند و آرامش دارند
ترجمه اختصاصی مجله قرمز
منبع: verywellmind.com
@Roshanfkrane
#یک_فنجان_تفکر ☕️
✍️ ترامپ یا بایدن؟
✅ گرچه این سخنرانی در خرداد سال گذشته انجام شده است اما اکنون در فضای مجازی به اشتراک می گذارم، چون زمانش اکنون است. اکنون که همه در این اندیشهاند که اگر ترامپ بیاید چه میشود؟ و اگر بایدِن بیاید چه؟ فکر کردم اکنون زمان خوبی برای توجه دادن به این نکته است که تا الگوهای ما تغییر نکنند چیزی عوض نخواهد شد. بحرانهای ما حاصل سوء رفتار الگوهای ما و سوء مدیریت سیاستگران ماست، ربطی به ترامپ و بایدِن ندارد. آمدن و رفتن ترامپ و بایدِن فقط سرعت بحرانهای ما را کم و زیاد می کند.
✅ ترامپ بیاید، تولید ما با سرعت بیشتری سقوط میکند؛ بایدن بیاید، تولید ما با سرعت کمتری سقوط میکند. ترامپ بیاید، حجم نقدینگی ما با سرعت بیشتری بالا میرود؛ بایدن بیاید، حجم نقدینگی ما با سرعت کمتری بالا میرود. ترامپ بیاید، کشورهای عربی با سرعت بیشتری از ما دور می شوند و به سوی همپیمانی با اسرائيل میروند؛ بایدن بیاید، با سرعت کمتری چنین میکنند. ترامپ بیاید، کشتههای تصادفات رانندگی ما با سرعت بیشتری بالاتر میرود؛ بایدن بیاید، کشتهها همچنان بالا میرود اما با سرعتی کمتر. ترامپ بیاید، مرگهای کرونایی ما با سرعت بیشتری افزایش مییابد؛ بایدن بیاید با سرعتی کمتر. ترامپ بیاید، فحاشیهای ما در فضای مجازی خیلی زیادتر میشود؛ بایدن بیاید، کمتر زیادتر میشود. ترامپ بیاید شکاف و قهر بین روشنفکران و حاکمان خیلی عمیقتر میشود؛ بایدن بیاید، همچنان عمیقتر میشود اما با سرعت کمتر.
✅ و البته ترامپ بیاید احتمالا ما زودتر به نقطه تصمیمات سخت برای افقگشایی میرسیم؛ اما اگر بایدن بیاید، مدت دیگری فرصت مییابیم تا بیشتر همدیگر را و کشور را تخریب کنیم و بعد به آن نقطه برسیم. احتمالا در نقطه تصمیمات سخت هم، یا شروع میکنیم فرصت طلبی کنیم تا نگذاریم تصمیمات سخت گرفته شود و کشور از بحران فاصله بگیرد؛ یا این که بهجای همکاری و همدلی برای رسیدن به تصمیم درست و کم هزینه، سعی میکنیم همدیگر را مقصر معرفی کنیم و بیشتر تخریب کنیم. حتی وقتی تصمیمات سخت را هم گرفتیم دوباره همان تصمیم سخت را بهانه ای برای تخریب یکدیگر قرار خواهیم داد (تکرار تجربه برجام). پس با آمد و رفت ترامپ و بایدن چیزی عوض نمیشود چون ما عوض نمیشویم.
✅ دقت کنیم، ما در ده سال گذشته تجربههای بزرگ و پرهزینهای را پشت سر گذاشتهایم، اما در این ده سال هیچ کس عوض نشده است، یعنی هیچ کس از جای خودش تکان نخورده است، همه همان جایی هستند که ده سال پیش ایستاده بودند و حرفها همان حرفها و الگوهای رفتاری، همان الگوها. نه رهبری، به عنوان الگویی که جایگاه منحصر به فردی در ساختار سیاسی ما دارد، و نه آقایان موسوی یا خاتمی یا کروبی یا چهرههای اصولگرا، یا روشنفکران بیرون حاکمیت یا نخبگان درون حاکمیت، یا حتی منتقدان خارج از کشور، هیچ کدام در این ده سال از موضع خود جابهجا نشدهاند؛ یعنی همه همان «حقّ»ی که بودهاند هستند. و چون همه همان حقّی که بودهاند هستند، آنچه فدا شده است، حقّ ملت ایران است: حق رفاه، حق امنیت، حق آرامش، حق اشتغال، حق ازدواج، حق امید، حق آیندهای روشن و حق توسعه.
✅ به گمان من از اکنون تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در مهم ترین نقطه عطف تاریخ بعد از انقلاب ایستاده ایم. تحولات بزرگی در راه است که کوچکترین انتخاب خطا میتواند هزینههای سنگین بین نسلی تازهای بر کشور ما تحمیل کند. پس نوبت آن است که همهمان تغییر کنیم، و همهمان جابهجا بشویم تا مجالی و فضایی برای تغییر ایجاد کنیم و بستر تصمیمات بزرگ اما عقلانی را آماده کنیم. کشور سالهاست مانند چهارراهی شده است که خودروها از چهار طرف آمدهاند و در وسط آن گره خورده و متوقف شدهاند، حالا همه رانندهها سرشان را از خودروی خود بیرون کردهاند و داد میزنند آقا تو خطا آمدهای برو عقب و البته هیچکس عقب نمیرود چون هر کس که تا وسط چهارراه آمده است عده دیگری هم پشت سر او وارد چهارراه شده اند. برای خروج از این بنبست هیچ راهی نیست که همه با هم یک دنده عقب بگیریم. آنانی که در خودروی سیاست، دنده عقب ندارند شایسته سیاستورزی در عصر توسعهخواهی نیستند.
📍نویسنده: #محسن_رنانی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان، ۲ آبانماه ۱۳۹۹
@Roshanfkrane
✍️ ترامپ یا بایدن؟
✅ گرچه این سخنرانی در خرداد سال گذشته انجام شده است اما اکنون در فضای مجازی به اشتراک می گذارم، چون زمانش اکنون است. اکنون که همه در این اندیشهاند که اگر ترامپ بیاید چه میشود؟ و اگر بایدِن بیاید چه؟ فکر کردم اکنون زمان خوبی برای توجه دادن به این نکته است که تا الگوهای ما تغییر نکنند چیزی عوض نخواهد شد. بحرانهای ما حاصل سوء رفتار الگوهای ما و سوء مدیریت سیاستگران ماست، ربطی به ترامپ و بایدِن ندارد. آمدن و رفتن ترامپ و بایدِن فقط سرعت بحرانهای ما را کم و زیاد می کند.
✅ ترامپ بیاید، تولید ما با سرعت بیشتری سقوط میکند؛ بایدن بیاید، تولید ما با سرعت کمتری سقوط میکند. ترامپ بیاید، حجم نقدینگی ما با سرعت بیشتری بالا میرود؛ بایدن بیاید، حجم نقدینگی ما با سرعت کمتری بالا میرود. ترامپ بیاید، کشورهای عربی با سرعت بیشتری از ما دور می شوند و به سوی همپیمانی با اسرائيل میروند؛ بایدن بیاید، با سرعت کمتری چنین میکنند. ترامپ بیاید، کشتههای تصادفات رانندگی ما با سرعت بیشتری بالاتر میرود؛ بایدن بیاید، کشتهها همچنان بالا میرود اما با سرعتی کمتر. ترامپ بیاید، مرگهای کرونایی ما با سرعت بیشتری افزایش مییابد؛ بایدن بیاید با سرعتی کمتر. ترامپ بیاید، فحاشیهای ما در فضای مجازی خیلی زیادتر میشود؛ بایدن بیاید، کمتر زیادتر میشود. ترامپ بیاید شکاف و قهر بین روشنفکران و حاکمان خیلی عمیقتر میشود؛ بایدن بیاید، همچنان عمیقتر میشود اما با سرعت کمتر.
✅ و البته ترامپ بیاید احتمالا ما زودتر به نقطه تصمیمات سخت برای افقگشایی میرسیم؛ اما اگر بایدن بیاید، مدت دیگری فرصت مییابیم تا بیشتر همدیگر را و کشور را تخریب کنیم و بعد به آن نقطه برسیم. احتمالا در نقطه تصمیمات سخت هم، یا شروع میکنیم فرصت طلبی کنیم تا نگذاریم تصمیمات سخت گرفته شود و کشور از بحران فاصله بگیرد؛ یا این که بهجای همکاری و همدلی برای رسیدن به تصمیم درست و کم هزینه، سعی میکنیم همدیگر را مقصر معرفی کنیم و بیشتر تخریب کنیم. حتی وقتی تصمیمات سخت را هم گرفتیم دوباره همان تصمیم سخت را بهانه ای برای تخریب یکدیگر قرار خواهیم داد (تکرار تجربه برجام). پس با آمد و رفت ترامپ و بایدن چیزی عوض نمیشود چون ما عوض نمیشویم.
✅ دقت کنیم، ما در ده سال گذشته تجربههای بزرگ و پرهزینهای را پشت سر گذاشتهایم، اما در این ده سال هیچ کس عوض نشده است، یعنی هیچ کس از جای خودش تکان نخورده است، همه همان جایی هستند که ده سال پیش ایستاده بودند و حرفها همان حرفها و الگوهای رفتاری، همان الگوها. نه رهبری، به عنوان الگویی که جایگاه منحصر به فردی در ساختار سیاسی ما دارد، و نه آقایان موسوی یا خاتمی یا کروبی یا چهرههای اصولگرا، یا روشنفکران بیرون حاکمیت یا نخبگان درون حاکمیت، یا حتی منتقدان خارج از کشور، هیچ کدام در این ده سال از موضع خود جابهجا نشدهاند؛ یعنی همه همان «حقّ»ی که بودهاند هستند. و چون همه همان حقّی که بودهاند هستند، آنچه فدا شده است، حقّ ملت ایران است: حق رفاه، حق امنیت، حق آرامش، حق اشتغال، حق ازدواج، حق امید، حق آیندهای روشن و حق توسعه.
✅ به گمان من از اکنون تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در مهم ترین نقطه عطف تاریخ بعد از انقلاب ایستاده ایم. تحولات بزرگی در راه است که کوچکترین انتخاب خطا میتواند هزینههای سنگین بین نسلی تازهای بر کشور ما تحمیل کند. پس نوبت آن است که همهمان تغییر کنیم، و همهمان جابهجا بشویم تا مجالی و فضایی برای تغییر ایجاد کنیم و بستر تصمیمات بزرگ اما عقلانی را آماده کنیم. کشور سالهاست مانند چهارراهی شده است که خودروها از چهار طرف آمدهاند و در وسط آن گره خورده و متوقف شدهاند، حالا همه رانندهها سرشان را از خودروی خود بیرون کردهاند و داد میزنند آقا تو خطا آمدهای برو عقب و البته هیچکس عقب نمیرود چون هر کس که تا وسط چهارراه آمده است عده دیگری هم پشت سر او وارد چهارراه شده اند. برای خروج از این بنبست هیچ راهی نیست که همه با هم یک دنده عقب بگیریم. آنانی که در خودروی سیاست، دنده عقب ندارند شایسته سیاستورزی در عصر توسعهخواهی نیستند.
📍نویسنده: #محسن_رنانی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان، ۲ آبانماه ۱۳۹۹
@Roshanfkrane
#یک_فنجان_تفکر☕️
بچه که بودم یه بار بابام با عموم تو خونه ما بحث شون شد در حدی که همسایه ها اومدن تو کوچه و میخواستن زنگ بزنن پلیس بیاد.
عموم رفت و دو سه روز بعد زن عموم زنگ زد به مامانم و بدون اینکه کلمه ای راجع به دعوا حرف بزنه گفت عصر هستین یه سر بیاییم اونجا؟
مامانم هم گفت آره و باز بابام داغ کرد و گفت بیخود کردن و فلان ولی مامانم گفت من مهمون رو از خونه ام بیرون نمیکنم.
خلاصه اومدن و یادمه زمستون هم بود، زن عموم کیک درست کرده بود و اومدن نشستن و تا نیم ساعت فقط زن عموم و مامانم حرف میزدن از بافتنی و طرز تهیه کیک و مدرسه و
بابام و عموم هیچی نمیگفتن فقط تلویزیون نگاه میکردن.
زن عموم میل بافتنی و کاموا رو از کیفش درآورد و ما هم دیگه کم کم از اتاق دراومدیم بیرون. همچنان بین بابام و عموم سکوت برقرار بود. دیگه یک ساعت که گذشت مامانم گفت شام بمونید و زن عموم هم قبول کرد ولی عموم قبول نمیکرد
ما هم گیر دادیم که بمونید و خلاصه تو تعارف ها مامانم پاشد برنج و خیس کرد وکاهو رو درآورد بیرون و به بابام گفت برو کباب بگیر خلاصه با بابام و عموم رفتیم دنبال بچه ها که خونه بودن از اونور هم رفتیم کباب گرفتیم موقع کباب خریدن عموم هم پیاده شد و رفت با بابام حرف زدن
کباب و گرفتیم بابام هم بستنی سنتی خرید و برگشتیم خونه و شام همگی کنار هم بودیم و یادمه بعد شام صدای خنده بابام و عموم خونه رو برداشته بود.
این خاطره خیلی تو ذهن من پر رنگه.
اهمیت رواداری و گذشت و حفظ رابطه هایی که ارزشمنده، تو هر رابطه ای اختلاف و درگیری به وجود میاد
و نقش اطرافیان هم خیلی خیلی مهمه.
من از زن عموم و مادرم رواداری و حفظ رابطه رو یاد گرفتم که چقدر ساده بدون اینکه دامن بزنن به دعوای شوهرهاشون تونستن این قضیه رو جمع کنند و همون عموم چه در زمان مریضی بابام چه بعد فوتش یک لحظه ما رو تنها نذاشته و حواسش به ما بوده
شاید اگه همون دعوا می موند و کهنه می شد اگه اختلاف ها شدید تر میشد اتفاق های بدتری میافتاد. امروز هر چی اطرافم رو نگاه میکنم کافیه آدما یه اشتباه بکنن سریع حذف میشن آدم ها تنها شدن هیچ کس تحمل شنیدن حرف مخالف رو نداره همه میخوان به هم حمله کنن
ما خیلی چیزها به دست آوردیم ولی خیلی چیزها هم از دست دادیم.
کاش روی تاب آوری و پذیرش آدم ها با هر عقیده و مسلکی که هستن بیشتر کار کنیم.
#اندیشه
#تربیتی
#روانشناسی
@Roshanfkrane
بچه که بودم یه بار بابام با عموم تو خونه ما بحث شون شد در حدی که همسایه ها اومدن تو کوچه و میخواستن زنگ بزنن پلیس بیاد.
عموم رفت و دو سه روز بعد زن عموم زنگ زد به مامانم و بدون اینکه کلمه ای راجع به دعوا حرف بزنه گفت عصر هستین یه سر بیاییم اونجا؟
مامانم هم گفت آره و باز بابام داغ کرد و گفت بیخود کردن و فلان ولی مامانم گفت من مهمون رو از خونه ام بیرون نمیکنم.
خلاصه اومدن و یادمه زمستون هم بود، زن عموم کیک درست کرده بود و اومدن نشستن و تا نیم ساعت فقط زن عموم و مامانم حرف میزدن از بافتنی و طرز تهیه کیک و مدرسه و
بابام و عموم هیچی نمیگفتن فقط تلویزیون نگاه میکردن.
زن عموم میل بافتنی و کاموا رو از کیفش درآورد و ما هم دیگه کم کم از اتاق دراومدیم بیرون. همچنان بین بابام و عموم سکوت برقرار بود. دیگه یک ساعت که گذشت مامانم گفت شام بمونید و زن عموم هم قبول کرد ولی عموم قبول نمیکرد
ما هم گیر دادیم که بمونید و خلاصه تو تعارف ها مامانم پاشد برنج و خیس کرد وکاهو رو درآورد بیرون و به بابام گفت برو کباب بگیر خلاصه با بابام و عموم رفتیم دنبال بچه ها که خونه بودن از اونور هم رفتیم کباب گرفتیم موقع کباب خریدن عموم هم پیاده شد و رفت با بابام حرف زدن
کباب و گرفتیم بابام هم بستنی سنتی خرید و برگشتیم خونه و شام همگی کنار هم بودیم و یادمه بعد شام صدای خنده بابام و عموم خونه رو برداشته بود.
این خاطره خیلی تو ذهن من پر رنگه.
اهمیت رواداری و گذشت و حفظ رابطه هایی که ارزشمنده، تو هر رابطه ای اختلاف و درگیری به وجود میاد
و نقش اطرافیان هم خیلی خیلی مهمه.
من از زن عموم و مادرم رواداری و حفظ رابطه رو یاد گرفتم که چقدر ساده بدون اینکه دامن بزنن به دعوای شوهرهاشون تونستن این قضیه رو جمع کنند و همون عموم چه در زمان مریضی بابام چه بعد فوتش یک لحظه ما رو تنها نذاشته و حواسش به ما بوده
شاید اگه همون دعوا می موند و کهنه می شد اگه اختلاف ها شدید تر میشد اتفاق های بدتری میافتاد. امروز هر چی اطرافم رو نگاه میکنم کافیه آدما یه اشتباه بکنن سریع حذف میشن آدم ها تنها شدن هیچ کس تحمل شنیدن حرف مخالف رو نداره همه میخوان به هم حمله کنن
ما خیلی چیزها به دست آوردیم ولی خیلی چیزها هم از دست دادیم.
کاش روی تاب آوری و پذیرش آدم ها با هر عقیده و مسلکی که هستن بیشتر کار کنیم.
#اندیشه
#تربیتی
#روانشناسی
@Roshanfkrane
#یک_فنجان_تفکر ☕️
10 نویسنده برتر پرفروش ترین داستان های تاریخ با توجه به رکورد کتاب گینس
در شروع فصل تابستان و با نزدیکی به پایان امتحانات، احتمالا شما نیز بخواهید به سراغ مطالعه و خواندن کتابهای غیر درسی، داستانی و پرطرفدار بروید.
در این مطلب، ما فهرستی از 10 نویسنده برتر پرفروش ترین داستان های تاریخ با توجه به رکورد کتاب گینس را با شما به اشتراک میگذاریم تا در انتخاب بهترین کتابها برای خواندن، به شما کمک کند.
10. «جی کی رولینگ»
فروش 400 میلیون کپی
9. «لئو تولستوی»
فروش 413 میلیون کپی
8. «گیلبرت پترن»
با نام کامل «ویلیام جرج گیلبرت پترن» فروش 500 میلیون کپی
7. «دکتر سئوس»
فروش 500 میلیون کپی
6. «دنیل استیل»
فروش 570 میلیون کپی
5. «ایند بلایتن»
فروش 600 میلیون کپی
4. «جرج سیمنن»
فروش 700 میلیون کپی
3. «هارولد رابینز»
فروش 750 میلیون کپی
2. «باربارا کارتلند»
فروش 1 میلیارد کپی
1. «آگاتا کریستی»
فروش 4 میلیارد کپی
دینو_لیلامیرزاخان
#اندیشه #تربیتی
نام کتاب مورد نظرتان را در کانال روشنفکران سرچ کنید
اگر پیدا نکردین از روابط عمومی درخواست کنید
پیشنهاد ما
دو قرن سکوت
سرزمین جاوید
امپراطوری ایران
کوری
بیشعوری
سمفونی مردگان
صدسال تنهایی
@Roshanfkrane
10 نویسنده برتر پرفروش ترین داستان های تاریخ با توجه به رکورد کتاب گینس
در شروع فصل تابستان و با نزدیکی به پایان امتحانات، احتمالا شما نیز بخواهید به سراغ مطالعه و خواندن کتابهای غیر درسی، داستانی و پرطرفدار بروید.
در این مطلب، ما فهرستی از 10 نویسنده برتر پرفروش ترین داستان های تاریخ با توجه به رکورد کتاب گینس را با شما به اشتراک میگذاریم تا در انتخاب بهترین کتابها برای خواندن، به شما کمک کند.
10. «جی کی رولینگ»
فروش 400 میلیون کپی
9. «لئو تولستوی»
فروش 413 میلیون کپی
8. «گیلبرت پترن»
با نام کامل «ویلیام جرج گیلبرت پترن» فروش 500 میلیون کپی
7. «دکتر سئوس»
فروش 500 میلیون کپی
6. «دنیل استیل»
فروش 570 میلیون کپی
5. «ایند بلایتن»
فروش 600 میلیون کپی
4. «جرج سیمنن»
فروش 700 میلیون کپی
3. «هارولد رابینز»
فروش 750 میلیون کپی
2. «باربارا کارتلند»
فروش 1 میلیارد کپی
1. «آگاتا کریستی»
فروش 4 میلیارد کپی
دینو_لیلامیرزاخان
#اندیشه #تربیتی
نام کتاب مورد نظرتان را در کانال روشنفکران سرچ کنید
اگر پیدا نکردین از روابط عمومی درخواست کنید
پیشنهاد ما
دو قرن سکوت
سرزمین جاوید
امپراطوری ایران
کوری
بیشعوری
سمفونی مردگان
صدسال تنهایی
@Roshanfkrane
#یک_فنجان_تفکر ☕️
مهربونی های زیادی توی فرهنگ ما بود و داره کمرنگ میشه.
من چندتا از مهربونی های تصادفی که به ذهنم می رسه رو اینجا می نویسم.
میشه یکی یا چندتا از اونا رو انجام بدیم توی این هفته.
بعد از انجام دادنشون به حس خودمون نگاه کنیم. مهربونی، قبل از دیگران، حال خودمون رو خوب می کنه.
- بار یه کهنسال رو براش حمل کنیم.
- اگه نون خریدیم، به یه بچه تعارف کنیم.
- پول قهوه یا غذای یه نفر ناشناس رو توی کافی شاپ یا رستوران حساب کنیم.
- یه نامه پر از انگیزه بنویسیم و بندازیم توی خونه یا ماشین یه نفر که نمیشناسیم.
-یه تلفن بزنیم به یه فامیلی دوستی کسی که مدتیه ازش بی خبریم.
- بچه کوچیک یه زوج رو دو ساعت نگه داریم که اونا با هم برن سینما یا رستوران.
- یه شغل برای یه نفر که بیکاره پیشنهاد بدیم.
- در ورودی یا در آسانسور رو برای یه نفر باز نگه داریم.
- یه متن خنده دار یا روحیه بخش روی شیشه یه ماشین بذاریم.
- یه کم وقت با یه سالمند صرف کنیم.
- برای یه سالمند یا یه بچه چند صفحه کتاب بخونیم.
- یه پیامک قدردانی برای یه نفر بفرستیم.
- بذاریم یه نفر از جلوی ماشین ما بپیچه توی خروجی
- یه کتاب با یه نوشته انگیزه بخش، توی تاکسی یا مترو یا پارک یا مغازه جا بذاریم.
- عوارض یا پول پارکینگ ماشین پشتی رو حساب کنیم.
- یه نفر رو که در گذشته به ما بدی کرده، ببخشیم.
- به یه نفر که نمیشناسیم لبخند بزنیم.
- برای بچه ی ماشین کناری دست تکون بدیم.
- از یه رفتگر یا آبدارچی یا نظافتچی از صمیم قلب تشکر کنیم
- پول بنزین یه ماشین مدل پایین تر از خودمون رو حساب کنیم.
- خون اهدا کنیم. (آقایون محترم لطفن)
- به دوستمون، همسرمون، رفیقمون... یه نامه کوتاه بنویسیم و بگیم چه چیزی راجع بهش رو خیلی دوست داریم.
- برای پدر و مادرمون گل بخریم و بهشون بگیم چقدر دوستشون داریم.
- داریم با خانواده حرف می زنیم؟ داریم یه دوست رو می بینیم؟ کنار یه عزیزی نشستیم؟ گوشیمون رو بذاریم کنار.
- شاخه درخت های زیر برف رو بتکونیم که نشکنند.
- به یه خیریه مردم نهاد کمی کمک کنیم.
- پیش رییس شرکت، از خوبی های یکی از همکارامون حرف بزنیم.
- یه آشغال رو از روی زمین برداریم.
- یه درخت بکاریم یا یه گل قلمه بزنیم.
- یه بطری آب شیشه ای هدیه بدیم به کسی که می دونیم آب معدنی مصرف می کنه تا بطری پلاستیکی کمتری مصرف بشه.
- یه ربع وقت بذاریم و به حرف یه نفر با همه وجود گوش بدیم.
- یکی از لباس هامون رو ببخشیم.
- برای یه همکار یا یه ناشناس، یه چایی بریزیم.
- به یکی کمک کنیم یه کار جدید رو تجربه کنه.
- یهو، الکی، بی هیچ دلیلی، زنگ بزنیم به مامان! فقط حالش رو بپرسیم.
- صبحانه روز بعد همسرمون رو براش ببریم توی تختخواب.
- پول ویزیت نفر بعدی رو توی مطب دکتر حساب کنیم.
- یه دسته گل کوچیک بفرستیم به بخش پرستاری یه بیمارستان دولتی و ازشون برای اخلاق خوبشون با بیمارها تشکر کنیم.
و...
- وقتی یه صدای دلسرد کننده توی سر خودمون شنیدیم، سریع یه حرف انگیزشی به خومون بگیم.
ما هم به مهربونی تصادفی خودمون نیاز داریم. ❤️
#ارسالی از :
نیلوفر تسلیم
#مهربانی #تربیتی #انگیزشی
#اجتماعی
@Roshanfkrane
مهربونی های زیادی توی فرهنگ ما بود و داره کمرنگ میشه.
من چندتا از مهربونی های تصادفی که به ذهنم می رسه رو اینجا می نویسم.
میشه یکی یا چندتا از اونا رو انجام بدیم توی این هفته.
بعد از انجام دادنشون به حس خودمون نگاه کنیم. مهربونی، قبل از دیگران، حال خودمون رو خوب می کنه.
- بار یه کهنسال رو براش حمل کنیم.
- اگه نون خریدیم، به یه بچه تعارف کنیم.
- پول قهوه یا غذای یه نفر ناشناس رو توی کافی شاپ یا رستوران حساب کنیم.
- یه نامه پر از انگیزه بنویسیم و بندازیم توی خونه یا ماشین یه نفر که نمیشناسیم.
-یه تلفن بزنیم به یه فامیلی دوستی کسی که مدتیه ازش بی خبریم.
- بچه کوچیک یه زوج رو دو ساعت نگه داریم که اونا با هم برن سینما یا رستوران.
- یه شغل برای یه نفر که بیکاره پیشنهاد بدیم.
- در ورودی یا در آسانسور رو برای یه نفر باز نگه داریم.
- یه متن خنده دار یا روحیه بخش روی شیشه یه ماشین بذاریم.
- یه کم وقت با یه سالمند صرف کنیم.
- برای یه سالمند یا یه بچه چند صفحه کتاب بخونیم.
- یه پیامک قدردانی برای یه نفر بفرستیم.
- بذاریم یه نفر از جلوی ماشین ما بپیچه توی خروجی
- یه کتاب با یه نوشته انگیزه بخش، توی تاکسی یا مترو یا پارک یا مغازه جا بذاریم.
- عوارض یا پول پارکینگ ماشین پشتی رو حساب کنیم.
- یه نفر رو که در گذشته به ما بدی کرده، ببخشیم.
- به یه نفر که نمیشناسیم لبخند بزنیم.
- برای بچه ی ماشین کناری دست تکون بدیم.
- از یه رفتگر یا آبدارچی یا نظافتچی از صمیم قلب تشکر کنیم
- پول بنزین یه ماشین مدل پایین تر از خودمون رو حساب کنیم.
- خون اهدا کنیم. (آقایون محترم لطفن)
- به دوستمون، همسرمون، رفیقمون... یه نامه کوتاه بنویسیم و بگیم چه چیزی راجع بهش رو خیلی دوست داریم.
- برای پدر و مادرمون گل بخریم و بهشون بگیم چقدر دوستشون داریم.
- داریم با خانواده حرف می زنیم؟ داریم یه دوست رو می بینیم؟ کنار یه عزیزی نشستیم؟ گوشیمون رو بذاریم کنار.
- شاخه درخت های زیر برف رو بتکونیم که نشکنند.
- به یه خیریه مردم نهاد کمی کمک کنیم.
- پیش رییس شرکت، از خوبی های یکی از همکارامون حرف بزنیم.
- یه آشغال رو از روی زمین برداریم.
- یه درخت بکاریم یا یه گل قلمه بزنیم.
- یه بطری آب شیشه ای هدیه بدیم به کسی که می دونیم آب معدنی مصرف می کنه تا بطری پلاستیکی کمتری مصرف بشه.
- یه ربع وقت بذاریم و به حرف یه نفر با همه وجود گوش بدیم.
- یکی از لباس هامون رو ببخشیم.
- برای یه همکار یا یه ناشناس، یه چایی بریزیم.
- به یکی کمک کنیم یه کار جدید رو تجربه کنه.
- یهو، الکی، بی هیچ دلیلی، زنگ بزنیم به مامان! فقط حالش رو بپرسیم.
- صبحانه روز بعد همسرمون رو براش ببریم توی تختخواب.
- پول ویزیت نفر بعدی رو توی مطب دکتر حساب کنیم.
- یه دسته گل کوچیک بفرستیم به بخش پرستاری یه بیمارستان دولتی و ازشون برای اخلاق خوبشون با بیمارها تشکر کنیم.
و...
- وقتی یه صدای دلسرد کننده توی سر خودمون شنیدیم، سریع یه حرف انگیزشی به خومون بگیم.
ما هم به مهربونی تصادفی خودمون نیاز داریم. ❤️
#ارسالی از :
نیلوفر تسلیم
#مهربانی #تربیتی #انگیزشی
#اجتماعی
@Roshanfkrane