از رمانِ #آواز_کشتگان
استاد #رضا #براهنی
چهار نفر دیوانه، چهل سال است که در دانشکده و در فرهنگ مملکت با هر چیزی که تازه باشد، خلاق باشد، مخالفت میکنند.
#مطالعه
@Roshanfkrane
استاد #رضا #براهنی
چهار نفر دیوانه، چهل سال است که در دانشکده و در فرهنگ مملکت با هر چیزی که تازه باشد، خلاق باشد، مخالفت میکنند.
#مطالعه
@Roshanfkrane
روشنفکران گمراه!
خیلی بیمقدمه خدمتتان عرض میکنم که "بدا به حال آن مملکتی که روشنفکرانش به بیراهه رفته باشند."
امروز داشتم کتابخانهام را مرتب میکردم و چشمم خورد به کتابهایی که #براهنی و #ساعدی و #شاملو و #پرهام و... در دههٔ پنجاه نوشته یا ترجمه کرده بودند.
بیاغراق همهٔ کتابها یک مضمون واحد را دنبال میکرد و آن #امپریالیسمستیزی و #استعمارستیزی است.دریغ از یک کتاب تألیفی یا ترجمهای دربارهٔ #دموکراسی. این واقعیتی است که در دههٔ پنجاه خورشیدی، مفهوم دموکراسی هیچ نقشی و هیچ جایگاهی در ذهنیت روشنفکران ایرانی نداشت. اصلاً در مواردی دموکراسی یک ارزش منفی شمرده میشد و به نظرم یک دلیل عمدهاش این بود که حامیان نظام شاهنشاهی در جهان عمدتاً کشورهای دموکراتیک غربی بودند و البته دلیل دیگرش هم تأثیرپذیری تقریباً همهٔ روشنفکران ما، و حتی اندیشمندان مذهبی ما، از کمونیسم و مارکسیسم بود.
به هر حال انقلاب اسلامی که رخ داد دقیقاً همان چیزی را به روشنفکران داد که آنها تقریباً یک دهه دربارهٔ ارزشمندی آن نوشته و گفته بودند. نظامی روی کار آمد که امپریالیسمستیز و آمریکاستیز بود. جالب است که در یکی دو سال اول، باز همین روشنفکران همچنان بر باورهای قدیمی خود تأکید میکردند و حتی حکومت جمهوری اسلامی
را متهم میکردند که به اندازهٔ کافی امپریالیسمستیز نیست.
یادمان نرفته که اولین بار یک سازمان چپگرا، که مورد تأیید تقریباً عموم روشنفکران ما بود، سفارت آمریکا را اشغال کرد و یادمان نرفته که پس از اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام، شاملو و ساعدی و پرهام و دیگر بزرگان الیت روشنفکری کشور نامهٔ تأییدآمیزی بر این حرکت نوشتند و منتشر کردند. یادمان نرفته که چپیها روی دیوارها مینوشتند سپاه پاسداران را به سلاح سنگین مجهز کنید و یا مینوشتند همهٔ ساواکیها اعدام باید گردند.
خلاصه میخواهم بگویم دیگ تندروی و آمریکاستیزی را همین روشنفکران عزیز هم میزدند و جمهوری اسلامی نیز برای اینکه اینها را از حیث شعاری خلع سلاح کند مدام مرتکب اعمال آمریکا ستیزانهٔ افراطیتر میشد و آنقدر در این کار پیش رفت که روی حضرات روشنفکر کم شد.
خلاصه چپیهای ما کاری کردند که لیبرال تبدیل به یک فحش ناموسی شد و حرف زدن از مزایای دموکراسی عملی مستوجب شماتت و احیاناً زندان. و نتیجه میگیرم که گناه همه گرفتاری های امروز ما را نباید صرفاً سر «آخوندها» انداخت. گناه روشنفکران دههٔ پنجاهی بیشتر نباشد کمتر نیست. الان هم روشنفکران ما اگر میخواهند جامعهٔ بهتری داشته باشند باید جملگی بر روی ارزشهای دموکراسیخواهانه اجماع کنند وگرنه...
✍ #بیژن_اشتری
@Roshanfkrane
خیلی بیمقدمه خدمتتان عرض میکنم که "بدا به حال آن مملکتی که روشنفکرانش به بیراهه رفته باشند."
امروز داشتم کتابخانهام را مرتب میکردم و چشمم خورد به کتابهایی که #براهنی و #ساعدی و #شاملو و #پرهام و... در دههٔ پنجاه نوشته یا ترجمه کرده بودند.
بیاغراق همهٔ کتابها یک مضمون واحد را دنبال میکرد و آن #امپریالیسمستیزی و #استعمارستیزی است.دریغ از یک کتاب تألیفی یا ترجمهای دربارهٔ #دموکراسی. این واقعیتی است که در دههٔ پنجاه خورشیدی، مفهوم دموکراسی هیچ نقشی و هیچ جایگاهی در ذهنیت روشنفکران ایرانی نداشت. اصلاً در مواردی دموکراسی یک ارزش منفی شمرده میشد و به نظرم یک دلیل عمدهاش این بود که حامیان نظام شاهنشاهی در جهان عمدتاً کشورهای دموکراتیک غربی بودند و البته دلیل دیگرش هم تأثیرپذیری تقریباً همهٔ روشنفکران ما، و حتی اندیشمندان مذهبی ما، از کمونیسم و مارکسیسم بود.
به هر حال انقلاب اسلامی که رخ داد دقیقاً همان چیزی را به روشنفکران داد که آنها تقریباً یک دهه دربارهٔ ارزشمندی آن نوشته و گفته بودند. نظامی روی کار آمد که امپریالیسمستیز و آمریکاستیز بود. جالب است که در یکی دو سال اول، باز همین روشنفکران همچنان بر باورهای قدیمی خود تأکید میکردند و حتی حکومت جمهوری اسلامی
را متهم میکردند که به اندازهٔ کافی امپریالیسمستیز نیست.
یادمان نرفته که اولین بار یک سازمان چپگرا، که مورد تأیید تقریباً عموم روشنفکران ما بود، سفارت آمریکا را اشغال کرد و یادمان نرفته که پس از اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام، شاملو و ساعدی و پرهام و دیگر بزرگان الیت روشنفکری کشور نامهٔ تأییدآمیزی بر این حرکت نوشتند و منتشر کردند. یادمان نرفته که چپیها روی دیوارها مینوشتند سپاه پاسداران را به سلاح سنگین مجهز کنید و یا مینوشتند همهٔ ساواکیها اعدام باید گردند.
خلاصه میخواهم بگویم دیگ تندروی و آمریکاستیزی را همین روشنفکران عزیز هم میزدند و جمهوری اسلامی نیز برای اینکه اینها را از حیث شعاری خلع سلاح کند مدام مرتکب اعمال آمریکا ستیزانهٔ افراطیتر میشد و آنقدر در این کار پیش رفت که روی حضرات روشنفکر کم شد.
خلاصه چپیهای ما کاری کردند که لیبرال تبدیل به یک فحش ناموسی شد و حرف زدن از مزایای دموکراسی عملی مستوجب شماتت و احیاناً زندان. و نتیجه میگیرم که گناه همه گرفتاری های امروز ما را نباید صرفاً سر «آخوندها» انداخت. گناه روشنفکران دههٔ پنجاهی بیشتر نباشد کمتر نیست. الان هم روشنفکران ما اگر میخواهند جامعهٔ بهتری داشته باشند باید جملگی بر روی ارزشهای دموکراسیخواهانه اجماع کنند وگرنه...
✍ #بیژن_اشتری
@Roshanfkrane
استاد رضا #براهنی
از دفتر #مصیبتی_زیر_آفتاب
در مدار شب
پرنده بدرقه شد
چه روز شوم فجیعی!
تمام جاده ی ظلمت نصیب #من گردید
به خانه باز نگشتم که خانه ویران بود
دو تا شقیقه، در آنجا
دو تا شقیقه، دو تا جلاد روح من بودند
دو تا شقیقه، چو طرارها و تردستان
دو جبهه، جبهه ی خونین، فراز پیشانی
گشاده بودند
دو جبهه، جبهه ی جلادهای تاریکی
دو تا شقیقه، دو فولاد سرخ تاریخی –
به خانه باز نگشتم که خانه ویران بود
و چشم را به تماشای گریه ها بردم...
#شعر
@Roshanfkrane
از دفتر #مصیبتی_زیر_آفتاب
در مدار شب
پرنده بدرقه شد
چه روز شوم فجیعی!
تمام جاده ی ظلمت نصیب #من گردید
به خانه باز نگشتم که خانه ویران بود
دو تا شقیقه، در آنجا
دو تا شقیقه، دو تا جلاد روح من بودند
دو تا شقیقه، چو طرارها و تردستان
دو جبهه، جبهه ی خونین، فراز پیشانی
گشاده بودند
دو جبهه، جبهه ی جلادهای تاریکی
دو تا شقیقه، دو فولاد سرخ تاریخی –
به خانه باز نگشتم که خانه ویران بود
و چشم را به تماشای گریه ها بردم...
#شعر
@Roshanfkrane
روشنفکران
Photo
ادامه پست قبلی 👆
@vahidbahman1
#وحید_بهمن :
این روزها که بحث ساواک بسیار داغ است نگاهی میاندازیم به عقدهگشاییها و دروغپردازیهای خیالی و جنسی
#رضا_براهنی بعنوان یکی از تاریکفکران ۵۷ی که از پیشگامان خیالپردازی و توهمات شکنجههای جنسی ساواک بود.
گویا #براهنی سال ۵۱ حدود ۳ ماه بازداشت بوده، اما طی ۵۰ سال، دهها داستان و روایت جعلی جنسی از شکنجههای آن ۳ ماه بازداشت روایت کرده
بمانند سر و ته آویزان شدن از چوبه دار و تلاش ماموران برای تجاوز به زندانیان در حالت سر و ته و یا تجاوز به کودکان و یا دستگاه مخصوص برای فشار بر جمجمه و ...
براهنی پس از آزادی در سال ۵۱ به آمریکا رفت و در آنجا شروع به مصاحبه و نوشتن مقالات در رسانههای مختلف در مورد ۳ ماه بازداشت کرد.
برای نمونه مقاله:
Torture in Iran: ‘It is a Hell Made by One Man for Another Man’
که در ۲۱ آوریل ۱۹۷۶ در نیوروک تایمز چاپ شد.
…
براهنی حتی پا را فراتر گذاشت و در فوریه ۱۹۷۷ میلادی مقالهای را در مجله پورنوگرافی Penthouse پنتهاوس آمریکا با عنوان the Shah's Torture Chambers چاپ کرد و دوباره همان توهمات جنسی شکنجه را در آنجا بازگو کرد.
البته نام این مجله به اشتباه در خاطرات علم پلیبوی ثبت شده.
تصاویر ترهات و یاوهگوییهای جنسی براهنی در مجله پنتهاوس پیوست متن است.
از موارد دیگر میتوان به روایت جعلی لیسیدن انشای تُرکی وی در ۶ سالگیاش اشاره کرد.
وی در مصاحبه با صدای آمریکا این روایت را تغییر و از لیسیدن روزنامه دیواری در سن ۱۱ سالگی و بعد از جریان فرقه پیشهوری گفت و یا در روایتی دیگر از لیسیدن تخته سیاه به دلیل تُرکی نویسی گفت.
مشخصا رضا براهنی نمونهای بود از تتریکفکران ۵۷ی که حاضر بودند بخاطر دیده شدن و دشمنی با دولت شاهنشاهی ایران و خاندان پهلوی و برای رسیدن به هدف خود، دست به هر نوع جعل و دروغی بزنند
البته نسل جوان امروز ایران مو را از ماست بیرون میکشد و صدر تا ذیل این تاریکفکران ۵۷ی را بخاطر ایرانسوزی و به آتش کشیدن جان و جوانی و آرزوها و سرنوشت چندین نسل از ملت ایران، مسئول میداند.
@vahidbahman1
اسناد و ویدیو را در
اینجا 👉 ببینید
#انتقادات #سیاسی #اجتماعی
#تاریخ_معاصر
@Roshanfkrane
@vahidbahman1
#وحید_بهمن :
این روزها که بحث ساواک بسیار داغ است نگاهی میاندازیم به عقدهگشاییها و دروغپردازیهای خیالی و جنسی
#رضا_براهنی بعنوان یکی از تاریکفکران ۵۷ی که از پیشگامان خیالپردازی و توهمات شکنجههای جنسی ساواک بود.
گویا #براهنی سال ۵۱ حدود ۳ ماه بازداشت بوده، اما طی ۵۰ سال، دهها داستان و روایت جعلی جنسی از شکنجههای آن ۳ ماه بازداشت روایت کرده
بمانند سر و ته آویزان شدن از چوبه دار و تلاش ماموران برای تجاوز به زندانیان در حالت سر و ته و یا تجاوز به کودکان و یا دستگاه مخصوص برای فشار بر جمجمه و ...
براهنی پس از آزادی در سال ۵۱ به آمریکا رفت و در آنجا شروع به مصاحبه و نوشتن مقالات در رسانههای مختلف در مورد ۳ ماه بازداشت کرد.
برای نمونه مقاله:
Torture in Iran: ‘It is a Hell Made by One Man for Another Man’
که در ۲۱ آوریل ۱۹۷۶ در نیوروک تایمز چاپ شد.
…
براهنی حتی پا را فراتر گذاشت و در فوریه ۱۹۷۷ میلادی مقالهای را در مجله پورنوگرافی Penthouse پنتهاوس آمریکا با عنوان the Shah's Torture Chambers چاپ کرد و دوباره همان توهمات جنسی شکنجه را در آنجا بازگو کرد.
البته نام این مجله به اشتباه در خاطرات علم پلیبوی ثبت شده.
تصاویر ترهات و یاوهگوییهای جنسی براهنی در مجله پنتهاوس پیوست متن است.
از موارد دیگر میتوان به روایت جعلی لیسیدن انشای تُرکی وی در ۶ سالگیاش اشاره کرد.
وی در مصاحبه با صدای آمریکا این روایت را تغییر و از لیسیدن روزنامه دیواری در سن ۱۱ سالگی و بعد از جریان فرقه پیشهوری گفت و یا در روایتی دیگر از لیسیدن تخته سیاه به دلیل تُرکی نویسی گفت.
مشخصا رضا براهنی نمونهای بود از تتریکفکران ۵۷ی که حاضر بودند بخاطر دیده شدن و دشمنی با دولت شاهنشاهی ایران و خاندان پهلوی و برای رسیدن به هدف خود، دست به هر نوع جعل و دروغی بزنند
البته نسل جوان امروز ایران مو را از ماست بیرون میکشد و صدر تا ذیل این تاریکفکران ۵۷ی را بخاطر ایرانسوزی و به آتش کشیدن جان و جوانی و آرزوها و سرنوشت چندین نسل از ملت ایران، مسئول میداند.
@vahidbahman1
اسناد و ویدیو را در
اینجا 👉 ببینید
#انتقادات #سیاسی #اجتماعی
#تاریخ_معاصر
@Roshanfkrane