This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وطن قرار بود برای ما مادر باشه...
هی دست بکشه رو موهامون,ما هم عشق کنیم.
ولی نیست...
وطن خونه ایه که من ازش فراریم...
چون سایه سیاهی توشه که
اگه دستش به موهام برسه ,میپیچه دور گردنم
اونقدر محکم که میمیرم
تو ۱۸ سالگی
۲۵ سالگی
۳۰
یا ۲۲ سالگی ....
#میهن
@Roshanfkrane
هی دست بکشه رو موهامون,ما هم عشق کنیم.
ولی نیست...
وطن خونه ایه که من ازش فراریم...
چون سایه سیاهی توشه که
اگه دستش به موهام برسه ,میپیچه دور گردنم
اونقدر محکم که میمیرم
تو ۱۸ سالگی
۲۵ سالگی
۳۰
یا ۲۲ سالگی ....
#میهن
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#حافظ و #هویت_ملی ایرانی
سخنان دکتر #اصغر_دادبه
روشنفکران
توضیحات در مورد نام ایران و فرهنگ و ادبیات ایران و توجه به #میهن_دوستی در شاهنامه و دیوان حافظ و...
#دانستنی #اندیشه #فرهنگ #تاریخ #ادبیات
@Roshanfkrane
سخنان دکتر #اصغر_دادبه
روشنفکران
توضیحات در مورد نام ایران و فرهنگ و ادبیات ایران و توجه به #میهن_دوستی در شاهنامه و دیوان حافظ و...
#دانستنی #اندیشه #فرهنگ #تاریخ #ادبیات
@Roshanfkrane
💢 هر فرد و جریانی که ایران و ایرانیگری در اولویت و هویتش نباشد، بیگانه است و #در_فرآیند_زمان_دور_ریخته_خواهدشد!
🖌#امیدفراغت روزنامهنگار
❗️دنیای امروز دنیای ملیت و وطنگراییست. بنابراین هر فرد و جریانی اگر ایسمها را به جای هویت اصالتدارشان، بُلد کند، در فرآیند زمان، جایی جز زبالهدان #تاریخ نخواهد داشت.
❗️ متاسفانه ایسمگرایان و ایسمبازان بدون توجه به هویت اصلیشان یعنی #میهن و متعلقات آن، بیمارگونه و بیگاریگونه، پشت ایسمها میدَوند و کسی هم که مدام در حال دویدن باشد، نمیتواند اندیشه کند که کیست و چیست؟!
❗️برای مثال اگر شهروندی که در #چین یا #روسیه زندگی کند، به جای بیان هویت و ملیتشان، بگویند مائوگرا یا استالینگرا هستند، آیا به عنوان یک چینی و روسی، به حساب میآیند؟
🔸 از این مقدمه قابل تامل عبور کرده و به موضوع ایران و ایرانگرایی بپردازیم.
❗️نخست باید گفت هر فرد و جریانی که #ایران و ایرانگرایی در سر فصل ادبیات ذهنیاش نباشد، قاعدتا در تعریف جامعه امروز ایران، غریبه و بیگانه به حساب خواهد آمد!
❗️ چرا که ایران اسم است و هر آنچه که به عنوان پسوندِ ایران میآید، صفت نامیده میشود و صفت نیز در فرآیند زمان دچار تغییر و تبدیل و حتی تبخیر می شود.
❗️ برای مثال از زمانی که کشور ایران تاسیس شد انواع و اقسام مکتبها و صفتها و به تعبیری ایسمها و مکاتب گوناگون آمدند و رفتند. اما تنها واقعیت و حقیقتی که دستنخورده باقی مانده است ایران و ایرانیگریست!
❗️ بنابراین این هویت و اصالت تاریخی به عنوان خطترازیست که خودیها را از غیر خودی و بیگانه و غریبه را از ایران و ایرانیگری، غربال خواهد کرد.
❗️ برای مثال مگر #مغولان، ایرانی بودند که توانستند ۱۳۰ سال بر این مُلک و ملت، حکمرانی کنند؟
❗️ هر مملکت و ملتی میتواند در فرآیند زمان مورد #تجاوز و اسارت قرار بگیرد اما هیچ جنبنده بیگانهای نمیتواند، هویت و اصالت راستینشان را از بین ببرد. پس آنکه ایران و ایرانیت در اولویت و سرفصل ادبیات ذهنیاش نیست، با وجود اینکه در این مُلک زیست داشته باشد، اما ایرانی به حساب نمیآید، بلکه به عنوان غریبه و بیگانهایست که مدت زمانی را در این سرزمین، مستاجری میکند تا زمانش به پایان برسد!
❗️نکته پایانی اینکه هیچگاه ایرانیان، مغولان را ایرانی و صاحبخانه به حساب نیاوردند! شاید مغولان در فرآیند زمان توانسته باشند برخی از ادبیاتهایشان را تحمیل کنند اما مگر آنان و دیگر بیگانگان، توانستند زبان ایرانیان را تغییر دهند؟
❗️ پس کسی که در مُلک ایران زندگی میکند اگر به آداب، رسوم و فرهنگ ایران و ایرانیت توجه نکند، نمیتواند ادعای ایرانیبودن و حتی ضمیر مالکیت به خود بدهد و مثلا ادعا کند ایران برای فلان و بهمان قشر و گروه و مکتب است!
#فرهنگ #اجتماعی
@Roshanfkrane
🖌#امیدفراغت روزنامهنگار
❗️دنیای امروز دنیای ملیت و وطنگراییست. بنابراین هر فرد و جریانی اگر ایسمها را به جای هویت اصالتدارشان، بُلد کند، در فرآیند زمان، جایی جز زبالهدان #تاریخ نخواهد داشت.
❗️ متاسفانه ایسمگرایان و ایسمبازان بدون توجه به هویت اصلیشان یعنی #میهن و متعلقات آن، بیمارگونه و بیگاریگونه، پشت ایسمها میدَوند و کسی هم که مدام در حال دویدن باشد، نمیتواند اندیشه کند که کیست و چیست؟!
❗️برای مثال اگر شهروندی که در #چین یا #روسیه زندگی کند، به جای بیان هویت و ملیتشان، بگویند مائوگرا یا استالینگرا هستند، آیا به عنوان یک چینی و روسی، به حساب میآیند؟
🔸 از این مقدمه قابل تامل عبور کرده و به موضوع ایران و ایرانگرایی بپردازیم.
❗️نخست باید گفت هر فرد و جریانی که #ایران و ایرانگرایی در سر فصل ادبیات ذهنیاش نباشد، قاعدتا در تعریف جامعه امروز ایران، غریبه و بیگانه به حساب خواهد آمد!
❗️ چرا که ایران اسم است و هر آنچه که به عنوان پسوندِ ایران میآید، صفت نامیده میشود و صفت نیز در فرآیند زمان دچار تغییر و تبدیل و حتی تبخیر می شود.
❗️ برای مثال از زمانی که کشور ایران تاسیس شد انواع و اقسام مکتبها و صفتها و به تعبیری ایسمها و مکاتب گوناگون آمدند و رفتند. اما تنها واقعیت و حقیقتی که دستنخورده باقی مانده است ایران و ایرانیگریست!
❗️ بنابراین این هویت و اصالت تاریخی به عنوان خطترازیست که خودیها را از غیر خودی و بیگانه و غریبه را از ایران و ایرانیگری، غربال خواهد کرد.
❗️ برای مثال مگر #مغولان، ایرانی بودند که توانستند ۱۳۰ سال بر این مُلک و ملت، حکمرانی کنند؟
❗️ هر مملکت و ملتی میتواند در فرآیند زمان مورد #تجاوز و اسارت قرار بگیرد اما هیچ جنبنده بیگانهای نمیتواند، هویت و اصالت راستینشان را از بین ببرد. پس آنکه ایران و ایرانیت در اولویت و سرفصل ادبیات ذهنیاش نیست، با وجود اینکه در این مُلک زیست داشته باشد، اما ایرانی به حساب نمیآید، بلکه به عنوان غریبه و بیگانهایست که مدت زمانی را در این سرزمین، مستاجری میکند تا زمانش به پایان برسد!
❗️نکته پایانی اینکه هیچگاه ایرانیان، مغولان را ایرانی و صاحبخانه به حساب نیاوردند! شاید مغولان در فرآیند زمان توانسته باشند برخی از ادبیاتهایشان را تحمیل کنند اما مگر آنان و دیگر بیگانگان، توانستند زبان ایرانیان را تغییر دهند؟
❗️ پس کسی که در مُلک ایران زندگی میکند اگر به آداب، رسوم و فرهنگ ایران و ایرانیت توجه نکند، نمیتواند ادعای ایرانیبودن و حتی ضمیر مالکیت به خود بدهد و مثلا ادعا کند ایران برای فلان و بهمان قشر و گروه و مکتب است!
#فرهنگ #اجتماعی
@Roshanfkrane
Telegram
روشنفکران
#سردار_آزادی ، بابک خرمدین ،
کانال روشنفکران 🍃🍃🍃
قهرمان ایرانی ، که تا پای جان برای آزادی ایران ایستاد و جنگید. با گذشت ۱۴۰۰ سال ، قلعه خرمدینان معروف به قلعه بابک ،
و تجمعات در قلعه بابک و یا بردن نام او را منع کرده اند.
سردار ایرانی #بابک_خرمدین
#تاریخ…
کانال روشنفکران 🍃🍃🍃
قهرمان ایرانی ، که تا پای جان برای آزادی ایران ایستاد و جنگید. با گذشت ۱۴۰۰ سال ، قلعه خرمدینان معروف به قلعه بابک ،
و تجمعات در قلعه بابک و یا بردن نام او را منع کرده اند.
سردار ایرانی #بابک_خرمدین
#تاریخ…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸شاعر: مصطفی سرخوش
🔸چو ناکس به ده #کدخدایی کند
🔸#کشاورز باید #گدایی کند
🌺 در این خاک زر خیز #ایران زمین
🌺نبودند جز مردمی پاک دین
🔸همه دینشان مردی و داد بود
🔸وزان کشور آباد و #آزاد بود
🌺چو #مهر و وفا بود خود کیششان
🌺گنه بود آزار کس پیششان
🔸همه بنده ناب #یزدانپاک
🔸همه دل پر از مهر این آب و خاک
🌺پدر در پدر آریایینژاد
🌺ز پشت #فریدون نیکو نهاد
🔸بزرگی به مردی و #فرهنگ بود
🔸گدایی در این بوم و بر ننگ بود
🌺کجا رفت آن #دانش و هوش ما؟
🌺که شد مهر #میهن فراموش ما؟
#امیدفراغت روزنامهنگار
#مصطفی_سرخوش
@Roshanfkrane
🔸چو ناکس به ده #کدخدایی کند
🔸#کشاورز باید #گدایی کند
🌺 در این خاک زر خیز #ایران زمین
🌺نبودند جز مردمی پاک دین
🔸همه دینشان مردی و داد بود
🔸وزان کشور آباد و #آزاد بود
🌺چو #مهر و وفا بود خود کیششان
🌺گنه بود آزار کس پیششان
🔸همه بنده ناب #یزدانپاک
🔸همه دل پر از مهر این آب و خاک
🌺پدر در پدر آریایینژاد
🌺ز پشت #فریدون نیکو نهاد
🔸بزرگی به مردی و #فرهنگ بود
🔸گدایی در این بوم و بر ننگ بود
🌺کجا رفت آن #دانش و هوش ما؟
🌺که شد مهر #میهن فراموش ما؟
#امیدفراغت روزنامهنگار
#مصطفی_سرخوش
@Roshanfkrane
💢 گناه مومنانه
🖌#امیدفراغت روزنامهنگار
🔸یکی از عجیبترین و البته مهمترین داستانهای کوتاه جهان، داستانیست به نام "Boule de suif" نوشتهی #گیدوموپاسان فرانسوی که در فارسی به *تُپُلی* ترجمه شده است.
🔸تپلی روایت اولویت #غریزهیبقا و پیشی گرفتن آن از تمام اخلاقیات ساختهی بشر در مواقعیست که منافع و امنیتِ آدمیزاد به خطر میافتد.
🔸داستان در خلال یکی از جنگهای پروس"#آلمان" و فرانسه در قرن نوزدهم اتفاق میافتد. ده تن از اهالی یکی از شهرهای مرزی فرانسه برای فرار از نیروهای #اشغالگر پروس تصمیم میگیرند، سوار یک کالسکه شوند.
🔸یک #فاحشه که نام اصلی او Elisabeth Rousset است، یک #کُنت، یک زوج مغازهدار از طبقهی متوسط، یک #کارخانهدار ثروتمند و همسرش، یک روشنفکرِ #جمهوریخواه، دو زنِ راهبه و چند #بورژوای دیگر که سبب میشوند کالسکه، یک جهان کوچک از جامعهی #فرانسه را تشکیل بدهد.
🔸الیزابت که برخلاف باقی مهمانها شخصیتی رُک و غیر نمایشی دارد، نه به نظرات سیاسی باقی حاضران در کالسکه گوش میدهد و نه #محافظهکار و #محاسبهگر است. برخلاف بقیه که پس از پیمودن چند ساعت از راه، گرسنگی را سرکوب میکنند و آذوقههایشان را رو نمیکنند، تپلی"الیزابت" سبد غدایش را باز کرده و به بقیه هم تعارف میکند.
🔸مهمانها که در بدو ورود و به دلیل دانستن شغل تپلی با اکراه و انزجار به او نگاه و از همسفر بودن با او احساس حقارت میکردند، دست رد به غذاهای خوشمزهی تپلی نمیزنند.
🔸در این میان کالسکه به دلیل هوای بد و مه گرفتگی، وارد نواحی تحت اشغال آلمانها شده و اعضای کالسکه، برای شبمانی به یک مسافرخانه مراجعه میکنند، که به یکباره متوجه حضور #نظامیانپروس در آنجا میشوند.
🔸افسر آلمانی تمام اعضای #کالسکه را در مسافرخانه بازداشت میکند و پس از دو روز که فرانسویها جویای دلیل میشوند، افسر آلمانی به آنها میگوید: شرط آزادیشان این است که تُپُلی بپذیرد که یک شب پیش او بخوابد!
🔸از اینجا کشمکش اصلی داستان شروع میشود و اوج میگیرد؛ تپلی حاضر نیست دشمن #میهنش را کامروا سازد!
هموطنان کالسکهنشین او نیز، ابتدا از شنیدن این درخواست بیشرمانه خشمگین شده و از تپلی حمایت میکنند. ولی رفتهرفته و با گذر زمان از غرور و مقاومت او برای نخوابیدن با افسر آلمانی به ستوه میآیند! حالا تمام افرادی که تا دو روز پیش از اخلاق دم میزدند، برای نجات جانشان دست به دامان تپلی شده تا با مرد آلمانی بخوابد!
🔸تمام افرادی که تا ساعتی پیش #روسپیگری را پیشهای زشت و ننگین برمیشمردند، از #روشنفکر و #ثروتمند گرفته تا #راهبه و #تاجر و #فرهیخته، همگی دست به یکی میکنند تا تپلی را راضی به قحبگی کنند!
🔸موپاسان در این داستان به طرز شگفت انگیزی "وابسته بودن #اخلاق به شرایط را نشان میدهد".
🔸تمام کسانی که تا چند ساعت پیش #فاحشگی را پیشهای زشت و قبیح میدانستند و لاف #مقاومت و ایستادگی در برابر #دشمن میزدند با هر روشی که بلد بودند، از توجیهات مذهبی تا شیوههای رایزنیِ تجاری استفاده میکنند تا دختر بینوا، از غرور شخصی و حس میهنپرستی خودش دست بردارد و راضی شود با افسر آلمانی بخوابد!
🔸صحنههای پایانیِ داستان یک #تراژدی محض است. تپلی برخلاف غرور و خواست قلبی، برای خیر جمعی با #افسر آلمانی خوابیده، کالسکه در حال حرکت است و افرادی که در روز روشن برای تپلی دیوثی کردهاند حالا آذوقههایشان را درآورده و میخورند.
🔸تپلی گرسنه و غمگین در گوشهی کالسکه نشسته و به جماعتی نگاه میکند که دوباره بر سر #میهن #غرور #آزادی #خدا و #پاکدامنی با هم حرف میزنند!
🔸هیچ کس به الیزابت نگاه نمیکند ولی گیدوموپاسان او را در تاریخ ادبیات جهان جاودانه میکند. دختری مهربان و پاک که بین #فاحشههای واقعی نشسته است!
#داستان #اندیشه #تربیتی #اجتماعی
@Roshanfkrane
🖌#امیدفراغت روزنامهنگار
🔸یکی از عجیبترین و البته مهمترین داستانهای کوتاه جهان، داستانیست به نام "Boule de suif" نوشتهی #گیدوموپاسان فرانسوی که در فارسی به *تُپُلی* ترجمه شده است.
🔸تپلی روایت اولویت #غریزهیبقا و پیشی گرفتن آن از تمام اخلاقیات ساختهی بشر در مواقعیست که منافع و امنیتِ آدمیزاد به خطر میافتد.
🔸داستان در خلال یکی از جنگهای پروس"#آلمان" و فرانسه در قرن نوزدهم اتفاق میافتد. ده تن از اهالی یکی از شهرهای مرزی فرانسه برای فرار از نیروهای #اشغالگر پروس تصمیم میگیرند، سوار یک کالسکه شوند.
🔸یک #فاحشه که نام اصلی او Elisabeth Rousset است، یک #کُنت، یک زوج مغازهدار از طبقهی متوسط، یک #کارخانهدار ثروتمند و همسرش، یک روشنفکرِ #جمهوریخواه، دو زنِ راهبه و چند #بورژوای دیگر که سبب میشوند کالسکه، یک جهان کوچک از جامعهی #فرانسه را تشکیل بدهد.
🔸الیزابت که برخلاف باقی مهمانها شخصیتی رُک و غیر نمایشی دارد، نه به نظرات سیاسی باقی حاضران در کالسکه گوش میدهد و نه #محافظهکار و #محاسبهگر است. برخلاف بقیه که پس از پیمودن چند ساعت از راه، گرسنگی را سرکوب میکنند و آذوقههایشان را رو نمیکنند، تپلی"الیزابت" سبد غدایش را باز کرده و به بقیه هم تعارف میکند.
🔸مهمانها که در بدو ورود و به دلیل دانستن شغل تپلی با اکراه و انزجار به او نگاه و از همسفر بودن با او احساس حقارت میکردند، دست رد به غذاهای خوشمزهی تپلی نمیزنند.
🔸در این میان کالسکه به دلیل هوای بد و مه گرفتگی، وارد نواحی تحت اشغال آلمانها شده و اعضای کالسکه، برای شبمانی به یک مسافرخانه مراجعه میکنند، که به یکباره متوجه حضور #نظامیانپروس در آنجا میشوند.
🔸افسر آلمانی تمام اعضای #کالسکه را در مسافرخانه بازداشت میکند و پس از دو روز که فرانسویها جویای دلیل میشوند، افسر آلمانی به آنها میگوید: شرط آزادیشان این است که تُپُلی بپذیرد که یک شب پیش او بخوابد!
🔸از اینجا کشمکش اصلی داستان شروع میشود و اوج میگیرد؛ تپلی حاضر نیست دشمن #میهنش را کامروا سازد!
هموطنان کالسکهنشین او نیز، ابتدا از شنیدن این درخواست بیشرمانه خشمگین شده و از تپلی حمایت میکنند. ولی رفتهرفته و با گذر زمان از غرور و مقاومت او برای نخوابیدن با افسر آلمانی به ستوه میآیند! حالا تمام افرادی که تا دو روز پیش از اخلاق دم میزدند، برای نجات جانشان دست به دامان تپلی شده تا با مرد آلمانی بخوابد!
🔸تمام افرادی که تا ساعتی پیش #روسپیگری را پیشهای زشت و ننگین برمیشمردند، از #روشنفکر و #ثروتمند گرفته تا #راهبه و #تاجر و #فرهیخته، همگی دست به یکی میکنند تا تپلی را راضی به قحبگی کنند!
🔸موپاسان در این داستان به طرز شگفت انگیزی "وابسته بودن #اخلاق به شرایط را نشان میدهد".
🔸تمام کسانی که تا چند ساعت پیش #فاحشگی را پیشهای زشت و قبیح میدانستند و لاف #مقاومت و ایستادگی در برابر #دشمن میزدند با هر روشی که بلد بودند، از توجیهات مذهبی تا شیوههای رایزنیِ تجاری استفاده میکنند تا دختر بینوا، از غرور شخصی و حس میهنپرستی خودش دست بردارد و راضی شود با افسر آلمانی بخوابد!
🔸صحنههای پایانیِ داستان یک #تراژدی محض است. تپلی برخلاف غرور و خواست قلبی، برای خیر جمعی با #افسر آلمانی خوابیده، کالسکه در حال حرکت است و افرادی که در روز روشن برای تپلی دیوثی کردهاند حالا آذوقههایشان را درآورده و میخورند.
🔸تپلی گرسنه و غمگین در گوشهی کالسکه نشسته و به جماعتی نگاه میکند که دوباره بر سر #میهن #غرور #آزادی #خدا و #پاکدامنی با هم حرف میزنند!
🔸هیچ کس به الیزابت نگاه نمیکند ولی گیدوموپاسان او را در تاریخ ادبیات جهان جاودانه میکند. دختری مهربان و پاک که بین #فاحشههای واقعی نشسته است!
#داستان #اندیشه #تربیتی #اجتماعی
@Roshanfkrane