مرض #وبا
سنه 1322 هجری قمری 1283 شمسی
/این سال که صدارت با #عین_الدوله است و ایرانِ بیچاره دچار گرانی غله چندین ساله می باشد، هنوز این بلا و بلاهای تعدیاتِ حکام رفع نشده، وبا در ایران ظاهر شد.
شیوع این مرض اول در عتبات و عربستان بود. در کرمانشاه #قرنطینه گذاشته شد.
مامورین و اطبا مواظب بودند که کسی مبتلا به این مرض، عبور نکند.
یک نفر از علمای معروف از نجف با جمعیت طلاب زیادی به عزم مشهد حرکت کرده، وارد کرمانشاه شد.
اطبا و ماموران خواستند ایشان را در قرنطینه نگه داشته، اطمینان از نبودن مریض پیدا کنند.
ایشان گفتند که :"قدوم حضرت آقا برکت و رحمت است، هر جا وارد شود، بلا رفع می شود، نباید قرنطینه شوند.
ماموران گفتند:"حضرت آقا و غیر ایشان از امثال ایشان، در نجف و کربلا بودند پس چطور بلا وارد شد؟"
همراهان آقا به این دلیل واضح با چماق جواب داده، طبیب (و) ماموران را کتکِ سخت زدند.
در ایران هم به خلاف حکم خدا بر اعمال و جنایات (اینها) مواخذه و مجازات نیست، به زور وارد کرمانشاه شدند.
وبا هم که همراه خود آورده بودند در کرمانشاه طلوع کرد و همان روز جمعی مبتلا شدند و بیست و سه نفر همان روز اول مردند.
همراهان حضرت آقا متفرقا به بروجرد و اصفهان و همدان و سایر جاها رفتند و مردم که آن چماق را دیده بودند، دیگر جلوگیری نکردند.
وبا هم همراه ایشان به هر جا وارد شدند، در آنجا ظاهر شد.خواستند برای طهران جلوگیری کرده، قرنطینه بگذارند، نشد؛
وبا در طهران هم طلوع کرد.
با این کثافت و بی پرستاری و نبود مریضخانه، وبا بنای کشتار گذاشت، مردم دچار وحشت شدند.
بزرگان و مقتدران به شمیران و سایر دهات و ییلاقات رفتند.
کشتارِ این بلاها غالبا در فقر و بیچارگان میشود، تمام بلیات و صدمات همیشه به ضعفا متوجه است/
🔰منبع: خاطرات #حاج_سیاح به کوشش حمید سیاح
#تاریخ
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
سنه 1322 هجری قمری 1283 شمسی
/این سال که صدارت با #عین_الدوله است و ایرانِ بیچاره دچار گرانی غله چندین ساله می باشد، هنوز این بلا و بلاهای تعدیاتِ حکام رفع نشده، وبا در ایران ظاهر شد.
شیوع این مرض اول در عتبات و عربستان بود. در کرمانشاه #قرنطینه گذاشته شد.
مامورین و اطبا مواظب بودند که کسی مبتلا به این مرض، عبور نکند.
یک نفر از علمای معروف از نجف با جمعیت طلاب زیادی به عزم مشهد حرکت کرده، وارد کرمانشاه شد.
اطبا و ماموران خواستند ایشان را در قرنطینه نگه داشته، اطمینان از نبودن مریض پیدا کنند.
ایشان گفتند که :"قدوم حضرت آقا برکت و رحمت است، هر جا وارد شود، بلا رفع می شود، نباید قرنطینه شوند.
ماموران گفتند:"حضرت آقا و غیر ایشان از امثال ایشان، در نجف و کربلا بودند پس چطور بلا وارد شد؟"
همراهان آقا به این دلیل واضح با چماق جواب داده، طبیب (و) ماموران را کتکِ سخت زدند.
در ایران هم به خلاف حکم خدا بر اعمال و جنایات (اینها) مواخذه و مجازات نیست، به زور وارد کرمانشاه شدند.
وبا هم که همراه خود آورده بودند در کرمانشاه طلوع کرد و همان روز جمعی مبتلا شدند و بیست و سه نفر همان روز اول مردند.
همراهان حضرت آقا متفرقا به بروجرد و اصفهان و همدان و سایر جاها رفتند و مردم که آن چماق را دیده بودند، دیگر جلوگیری نکردند.
وبا هم همراه ایشان به هر جا وارد شدند، در آنجا ظاهر شد.خواستند برای طهران جلوگیری کرده، قرنطینه بگذارند، نشد؛
وبا در طهران هم طلوع کرد.
با این کثافت و بی پرستاری و نبود مریضخانه، وبا بنای کشتار گذاشت، مردم دچار وحشت شدند.
بزرگان و مقتدران به شمیران و سایر دهات و ییلاقات رفتند.
کشتارِ این بلاها غالبا در فقر و بیچارگان میشود، تمام بلیات و صدمات همیشه به ضعفا متوجه است/
🔰منبع: خاطرات #حاج_سیاح به کوشش حمید سیاح
#تاریخ
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
✔️مردم بیچاره در کوچه می دویدند و می گفتند:"این ناخوشی پدرسوخته کجاست؟!"🔻
در شیراز به محض شنیدن خبر وبا، حاکم حسینعلی میرزا فرمانفرما و وزیر و اطرافیانش فرار کردند و بدون اینکه دستورالعملی جهت حفاظت شهر و مردم بدهند اهالی را بحال خود رها نمودند و براستی این بی شرمانهترین و ناجوانمردانهترین اقدامی بود که به همه عمر شاهدش بودم... وقتی مردم به خود میآمدند آشکارا به حکومت ناسزا میگفتند.
با آمدن وبا، شاهزاده فرار کرد، وزرا و اعیان هم به دنبالش، و مردم را سرگردان بر جای گذاردند: گاه دیده میشد چند نفری از مردم بیچاره به خیال اینکه با عنصری دیوانه و متجاوز روبرو شدهاند، در کوچهها میدویدند و فریاد برمیآوردند: «این ناخوشی پدرسوخته کجاست؟ جرأت دارد باید جلو نا حسابش را برسم، تا بکشمش ». مردم مستاصل گاهی هم چاره را در این می دیدند که از سحر تا شامگاه، با دسته توپچیان از شهر خارج شوند و به دامنه کوه بروند و با غرش توب و صدای شیپور، همراه فریاد هزاران نفر به خانه خود برگردند. این حالت بر آن دهشت نفرتبار می افزود.
قبل از ناخوشی وبا، همه رعایای مملکت امیدوار بودند که حافظ مردم، دولت است. زیرا احتياج کل مردم به دربخانه (دارالحکومه) است پس اهل دربخانه باید کسانی باشند که از عهده مهمات این مملکت بر آیند و تدبیر و روشن بینی داشته باشند. ليكن در این مصیبت خلاف آن رفتار به ظهور رسید و اهل دربخانه پراکنده و متفرق شدند ، و امورات لازمه را به تعویق انداختند و قانون و قواعدی که بجهت پا پداری و استحکام » دولت و ملت در نظر داشتند معوق ماند و از اینروست که امروز در پایتخت شکایت است.
✔️سفرنامه فریزر
جیمز بیلی فریزر سیاح و نقاش اسکاتلندی
انتشارات توس
سال نشر : 1364
#تاریخ #وبا #کرونا
@Roshanfkrane
در شیراز به محض شنیدن خبر وبا، حاکم حسینعلی میرزا فرمانفرما و وزیر و اطرافیانش فرار کردند و بدون اینکه دستورالعملی جهت حفاظت شهر و مردم بدهند اهالی را بحال خود رها نمودند و براستی این بی شرمانهترین و ناجوانمردانهترین اقدامی بود که به همه عمر شاهدش بودم... وقتی مردم به خود میآمدند آشکارا به حکومت ناسزا میگفتند.
با آمدن وبا، شاهزاده فرار کرد، وزرا و اعیان هم به دنبالش، و مردم را سرگردان بر جای گذاردند: گاه دیده میشد چند نفری از مردم بیچاره به خیال اینکه با عنصری دیوانه و متجاوز روبرو شدهاند، در کوچهها میدویدند و فریاد برمیآوردند: «این ناخوشی پدرسوخته کجاست؟ جرأت دارد باید جلو نا حسابش را برسم، تا بکشمش ». مردم مستاصل گاهی هم چاره را در این می دیدند که از سحر تا شامگاه، با دسته توپچیان از شهر خارج شوند و به دامنه کوه بروند و با غرش توب و صدای شیپور، همراه فریاد هزاران نفر به خانه خود برگردند. این حالت بر آن دهشت نفرتبار می افزود.
قبل از ناخوشی وبا، همه رعایای مملکت امیدوار بودند که حافظ مردم، دولت است. زیرا احتياج کل مردم به دربخانه (دارالحکومه) است پس اهل دربخانه باید کسانی باشند که از عهده مهمات این مملکت بر آیند و تدبیر و روشن بینی داشته باشند. ليكن در این مصیبت خلاف آن رفتار به ظهور رسید و اهل دربخانه پراکنده و متفرق شدند ، و امورات لازمه را به تعویق انداختند و قانون و قواعدی که بجهت پا پداری و استحکام » دولت و ملت در نظر داشتند معوق ماند و از اینروست که امروز در پایتخت شکایت است.
✔️سفرنامه فریزر
جیمز بیلی فریزر سیاح و نقاش اسکاتلندی
انتشارات توس
سال نشر : 1364
#تاریخ #وبا #کرونا
@Roshanfkrane
✔️به دکتر فوریه گفتند هرکس برای معالجه وبا آمد بگو من طبیب شاهم!🔻
در وبای ۱۳۱۰خراسان میدانستم چون به طهران رسد خیالات کلیتا مشوب می شود، دیگر شاه و گدا از هول جان ملتفت اعمال من نخواهند بود و گرفتار خود میباشند و بس پس چاره سرایت وبا را نکردم تا اینکه بیش از صدهزار از نفوس محترم از آن مرض هایل تلف شدند در حالیکه اگر هزار تومان خرج قرانتین(قرنطینه) کرده بودم، آن جمله در عداد زندگان و از رعایای با منفعت دولت بودند. اگر نماندند، من چندی آسوده بماندم.
در این مصیبت برخی به شاه گفتند به شهر نروید وبا هست. رفتن و خارج شدن صورت خوشی ندارد. مردم خواهند گفت، پادشاه تمام رعیت را در بلا گذاشته رفت که جان خود را در برد. اما شاه به طهران آمد و به شهرستان رفت. به دکتر فوریه دکتر دربار هم سپردند هر وبا گرفته ای که نزد او به استعلاج آید، دورش کن و بگو: من طبيب شاهم و خود را آلوده به معالجه وبائی نمی کنم.
او همچنین کرد و هر کس این حرف را شنید نفرین شدید به ولینعمت كل نمود.
خلسه (خوابنامه).محمدحسنخان اعتمادالسلطنه. مصحح. محمود کتیرایی
ناشر. کتابخانه طهوری. نوبت چاپ. اول ، 1348.
#تاریخ #وبا
@Roshanfkrane
در وبای ۱۳۱۰خراسان میدانستم چون به طهران رسد خیالات کلیتا مشوب می شود، دیگر شاه و گدا از هول جان ملتفت اعمال من نخواهند بود و گرفتار خود میباشند و بس پس چاره سرایت وبا را نکردم تا اینکه بیش از صدهزار از نفوس محترم از آن مرض هایل تلف شدند در حالیکه اگر هزار تومان خرج قرانتین(قرنطینه) کرده بودم، آن جمله در عداد زندگان و از رعایای با منفعت دولت بودند. اگر نماندند، من چندی آسوده بماندم.
در این مصیبت برخی به شاه گفتند به شهر نروید وبا هست. رفتن و خارج شدن صورت خوشی ندارد. مردم خواهند گفت، پادشاه تمام رعیت را در بلا گذاشته رفت که جان خود را در برد. اما شاه به طهران آمد و به شهرستان رفت. به دکتر فوریه دکتر دربار هم سپردند هر وبا گرفته ای که نزد او به استعلاج آید، دورش کن و بگو: من طبيب شاهم و خود را آلوده به معالجه وبائی نمی کنم.
او همچنین کرد و هر کس این حرف را شنید نفرین شدید به ولینعمت كل نمود.
خلسه (خوابنامه).محمدحسنخان اعتمادالسلطنه. مصحح. محمود کتیرایی
ناشر. کتابخانه طهوری. نوبت چاپ. اول ، 1348.
#تاریخ #وبا
@Roshanfkrane
محرم ۱۳۱۰ (۱۲۷۱ شمسی) فرا میرسد. مردم به عادتِ دیرین، به عزاداری میپردازند. اجتماعات و مراودات فزونی میگیرد. اسبابِ انتشارِ مرض ِ #وبا از هر طرف مهیا میشود.
از روز دوم #محرم ، وبا طغیان میکند. هنوز به دهم نرسیده، روزی صدها از مردم هلاک میگردند. وبا روز به روز بر طغیان خود میافزاید. اضطرابِ مردم به حدِ کمال میرسد. هر کس بیشتر میترسد، زودتر میمیرد.
شماره مردگان در تهران به روزی ۱۵۰۰ نفر میرسد. اموات را در تابوت و تابوت را بر پشتِ الاغ به قبرستان میبرند و هیچگونه تشریفات برایِ هیچ مُردهای از هر خانوادهای باشد، به جا نمیآورند.
به این سادگی و آسانی باز یک روز و دو روز، جنازههایِ عزیزان در برابرِ پدران و مادران و ارحام و اقارب بر زمین است و وسایلِ کفن و دفنِ آنها فراهم نمیشود.
📚حیاتِ یحیی(جلد۱، ص ۱۱۶ )
✍️ #یحیی_دولتآبادی
و با بیدرایتیِ مسئولین تاریخ تکرار میشود...
مردم خودتان باید به فکرِ خودتان باشید!
#کرونا #تاریخ #هشدار
@Roshanfkrane
از روز دوم #محرم ، وبا طغیان میکند. هنوز به دهم نرسیده، روزی صدها از مردم هلاک میگردند. وبا روز به روز بر طغیان خود میافزاید. اضطرابِ مردم به حدِ کمال میرسد. هر کس بیشتر میترسد، زودتر میمیرد.
شماره مردگان در تهران به روزی ۱۵۰۰ نفر میرسد. اموات را در تابوت و تابوت را بر پشتِ الاغ به قبرستان میبرند و هیچگونه تشریفات برایِ هیچ مُردهای از هر خانوادهای باشد، به جا نمیآورند.
به این سادگی و آسانی باز یک روز و دو روز، جنازههایِ عزیزان در برابرِ پدران و مادران و ارحام و اقارب بر زمین است و وسایلِ کفن و دفنِ آنها فراهم نمیشود.
📚حیاتِ یحیی(جلد۱، ص ۱۱۶ )
✍️ #یحیی_دولتآبادی
و با بیدرایتیِ مسئولین تاریخ تکرار میشود...
مردم خودتان باید به فکرِ خودتان باشید!
#کرونا #تاریخ #هشدار
@Roshanfkrane