روشنفکران
85.5K subscribers
50K photos
42K videos
2.39K files
6.96K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
مرض #وبا

سنه 1322 هجری قمری 1283 شمسی

/این سال که صدارت با #عین_الدوله است و ایرانِ بیچاره دچار گرانی غله چندین ساله می باشد، هنوز این بلا و بلاهای تعدیاتِ حکام رفع نشده، وبا در ایران ظاهر شد.
شیوع این مرض اول در عتبات و عربستان بود. در کرمانشاه #قرنطینه گذاشته شد.
مامورین و اطبا مواظب بودند که کسی مبتلا به این مرض، عبور نکند.

یک نفر از علمای معروف از نجف با جمعیت طلاب زیادی به عزم مشهد حرکت کرده، وارد کرمانشاه شد.

اطبا و ماموران خواستند ایشان را در قرنطینه نگه داشته، اطمینان از نبودن مریض پیدا کنند.
ایشان گفتند که :"قدوم حضرت آقا برکت و رحمت است، هر جا وارد شود، بلا رفع می شود، نباید قرنطینه شوند.

ماموران گفتند:"حضرت آقا و غیر ایشان از امثال ایشان، در نجف و کربلا بودند پس چطور بلا وارد شد؟"

همراهان آقا به این دلیل واضح با چماق جواب داده، طبیب (و) ماموران را کتکِ سخت زدند.

در ایران هم به خلاف حکم خدا بر اعمال و جنایات (اینها) مواخذه و مجازات نیست، به زور وارد کرمانشاه شدند.
وبا هم که همراه خود آورده بودند در کرمانشاه طلوع کرد و همان روز جمعی مبتلا شدند و بیست و سه نفر همان روز اول مردند.

همراهان حضرت آقا متفرقا به بروجرد و اصفهان و همدان و سایر جاها رفتند و مردم که آن چماق را دیده بودند، دیگر جلوگیری نکردند.
وبا هم همراه ایشان به هر جا وارد شدند، در آنجا ظاهر شد.خواستند برای طهران جلوگیری کرده، قرنطینه بگذارند، نشد؛
وبا در طهران هم طلوع کرد.

با این کثافت و بی پرستاری و نبود مریضخانه، وبا بنای کشتار گذاشت، مردم دچار وحشت شدند.
بزرگان و مقتدران به شمیران و سایر دهات و ییلاقات رفتند.

کشتارِ این بلاها غالبا در فقر و بیچارگان میشود، تمام بلیات و صدمات همیشه به ضعفا متوجه است/

🔰منبع: خاطرات #حاج_سیاح به کوشش حمید سیاح

#تاریخ
#بریده_ای_ازکتاب

@Roshanfkrane
#بریده_ای_ازکتاب

✔️وضعیت زندانیان در بلای وبا🔻

🔸چون وبای تهران به به قزوین افتاد، به زندان آنجا هم سرایت کرد و یکی از محبوسان به آن مبتلا گشت. این اوان میرزا رضا کرمانی (ضارب ناصرالدین شاه)و من(حاج سیاح، جهانگرد که بعدها اولین ایرانی تبعه آمریکا شد) و میرزا یوسف خان مستشارالدوله (آزادیخواه از همفکران میرزا حسین خان سپهسالار و صاحب رساله مشهور به رساله یک کلمه) و میرزا ملکم خان (ملقب به ناظم‌الدوله، روشنفکر، روزنامه‌نگار، دیپلمات و سیاست‌مدار) در زندان قزوین می گذراندیم. میرزا رضا که دید زنجیر را از پای آن بیمار بر‌نمی‌دارند، خطاب به زندانیان گفت: «ای علی کرم پدرسوخته‌ی نانجیبِ بدتر از شمر، ناله این بیچاره را کامران میرزای شقی که نمی شنود، تا از تو خوشحال شود، اما خدا که می‌شنود و جزای تو را به بدترین وجه خواهد داد». بعد رو کرد به من(حاج سیاح)و گفت « بگذارید این ظلم ها را هم بکنند».

📚 خاطرات حاج سیاح
شرح عکس: #حاج_سیاح (سمت راست) کنار میرزارضا کرمانی(سمت چپ) زندان عالی قاپو قزوین
@Roshanfkrane