🔴 #عملیات_انفال1988
🔻 #ژنوساید_کردستان
۲۵ فروردین
@Social_Science
عملیات انفال که طی آن #۱۸۲_هزار_نفر بهویژه کودکان و زنان و سالخوردگان مناطق #کردنشین عراق (باشور) توسط ارتش حزب بعث عراق کشته و زنده به گور شدند.
بمباران شیمیایی شهر حلبچه هم که باعث شهید شدن بیش از ۵ هزار نفر شد، بخشی از عملیات انفال بود.
#انفال سوره ای از #قرآن به معنای غنیمت دشمن است
#صدام_حسین اسم این عملیات را انفال گذاشت...
مراحل مختلف عملیات نسل کشی کردهای عراق و زیان های آن
رژیم بعث عراق در سال ۱۹۸۸ عملیاتی را برای ضربه زدن به قیام کُردهای عراق در ۸ مرحله آغاز کرد که در آن حدود ۱۸۲ هزار نفر کشته و یا مفقود شدند.
این پروسه از ۲۳ فوریه ۱۹۸۸ آغاز شد و در ۸ مرحله و در ۶ منطقه جغرافیایی به اجراء درآمد و در ۶ سپتامبر ۱۹۸۸ بعد از نابودی بیشتر روستاهای کردستان عراق به پایان رسید.
رژیم بعث عراق برای اجرای عملیات انفال کُردها تعداد زیادی نیروهای نظامی که آخرین تکنولوژیهای نظامی را در اختیار شد به کار گرفت. حملات و عملیات انفال از سوی نیروهای نظامی وابسته به دو لشکر یک و پنج با حمایت یگان هایی از نیروهایی که در جنگ ایران و عراق شرکت نکرده بودند انجام شد و گارد ریاست جمهوری نیز در اولین مرحله این عملیات شرکت داشت. یگان هایی که در این عملیات حضور داشتند عبارت بودند از نیروهای ویژه، نیروهای کماندو و نیروهای ضربتی. در کنار نیروهای نظامی دولت عراق، نزدیک به ۳۰۰ گروه مخفی در اقلیم کردستان عراق وجود داشت که بیشتر از ۲۰۰ هزار نیروی مسلح به نام (نیروهای وفادار کرد به صدام) در این گروهها حضور داشتند.
دکتر #کندال_نزان، محقق تاریخ معاصر کردستان در نوشتهای میگوید: «در این واقعه، بنیادهای زندگی در کردستان زیر و رو شد، بعد از این هیستریای جنونآمیز، که با نسل کشی کردها اتمام یافت، ۹۰ درصد روستاهای کردستان و بیش از ۲۰ درصد شهرها و شهرکها از روی نقشه پاک شدند، مناطق روستایی به بیش از ١٥میلیون مین آلوده شدند، حدود ٥.١میلیون کرد روستاها به اردوگاههای رژیم انتقال پیدا کردند، نزدیک ۱۰ درصد کردهای کردستان عراق از بین برده شدند.» همچنین یوست هیلترمان محقق حوزه انفال میگوید: «بعد از اینکه این مردم در روستاهای خود، دستگیر شدند، به سمت مراکز رژیم در کرکوک منتقل شدند، بعد از آن نیز با ماشینهای زرهی سنگین رژیم به سمت غرب عراق از شمال تا جنوب بیابانها انتقال یافتند، بیشتر مردان و حتی زنان و کودکان تیرباران شدند و با لودر و بلدوزر در گورهای دستهجمعی دفن شدند.»
🔻شکایتی برای خدا از #شیرکو_بیکس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
له دوای خنکانی حهلهبچه
(پس از خفه کردن حلبچه)
سکالایێکی دریژم ....
(شکایتی بلند...)
نووسی بۆ خوا
(برای خدا نوشتم)
بهر له خهلکی بۆ درهختێکم خوێندهوه
(قبل از هر کس برای درختی خواندمش)
درهخت گریا
(درخت گریست)
له پهنایا باڵندهیهکی پوستهچی وتی باشه
(زیر درخت کبوتر نامه بری گفت)
کێ بۆت دهبا؟
(شکایتت را که به خدا میرساند؟)
گهر به تهمای منی بیبهم
(اگر میخواهی من ببرم)
من ناگهمه عهرشی خوا.
(من به عرش خدا نمیرسم)
بو به شهو درەنگ
(دیر وقت شد)
فریشتهی ڕەش پۆشی شێعرم
(فرشته ی سیاه پوش شعرم)
وتی: تو هیچ خهمت نهبێ
(گفت: اصلا ناراحت نباش)
من بۆت ئهبهم ، ههتا سهری
(من میبرمش، تا بالاها)
تا کهشکهلان
(تا اوج)
بهڵام بهڵێنت نادهمێ
(اما قول نمیدهم)
خۆی نامهکهم لێ وهرگرێ
(خدا خودش نامه را از دستم بگیرد)
خۆ دهزانی خۆدای گهوره کهی ئهیبێنێ
(خودت آگاهی، خدای بزرگ کی میبیند)
وتم سپاس ، تۆ ههلفڕه
(گفتم ممنونم. تو پرواز کن)
فریشته ئیلهام ههلفڕی و
(فرشته الهام پرواز کرد و )
له گهڵ خۆیا سکالای برد
(شکایت را با خود برد)
ڕوژێ دوایی که هاتهوه
(فردایش که بازگشت)
سکرتێری پلهی چواری نووسینگهی خوا
(منشی درجه 4 دفتر خدا)
عۆبەید ناوێ و ههر لهسهر ههمان سکالا
(کسی به اسم عبید! در زیر همان شکایت)
به عهرهبی بۆی نووسیبوم
(به عربی برایم نوشته بود)
گهوجه !!!!
(احمق!!!!)
بیکه به عهرهبی، کهس لێره کۆردی نازانێ و
(ترجمه اش کن به عربی، اینجا کسی کوردی نمیداند و
نایبهین بۆ خوا..
.(به دست خدا نمیرساند...)
■ #شیرکو_بیکس
■ #شکایتی_برای_خدا
■ #حلبچه1988
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#تاریخ
@Roshanfkrane
🔻 #ژنوساید_کردستان
۲۵ فروردین
@Social_Science
عملیات انفال که طی آن #۱۸۲_هزار_نفر بهویژه کودکان و زنان و سالخوردگان مناطق #کردنشین عراق (باشور) توسط ارتش حزب بعث عراق کشته و زنده به گور شدند.
بمباران شیمیایی شهر حلبچه هم که باعث شهید شدن بیش از ۵ هزار نفر شد، بخشی از عملیات انفال بود.
#انفال سوره ای از #قرآن به معنای غنیمت دشمن است
#صدام_حسین اسم این عملیات را انفال گذاشت...
مراحل مختلف عملیات نسل کشی کردهای عراق و زیان های آن
رژیم بعث عراق در سال ۱۹۸۸ عملیاتی را برای ضربه زدن به قیام کُردهای عراق در ۸ مرحله آغاز کرد که در آن حدود ۱۸۲ هزار نفر کشته و یا مفقود شدند.
این پروسه از ۲۳ فوریه ۱۹۸۸ آغاز شد و در ۸ مرحله و در ۶ منطقه جغرافیایی به اجراء درآمد و در ۶ سپتامبر ۱۹۸۸ بعد از نابودی بیشتر روستاهای کردستان عراق به پایان رسید.
رژیم بعث عراق برای اجرای عملیات انفال کُردها تعداد زیادی نیروهای نظامی که آخرین تکنولوژیهای نظامی را در اختیار شد به کار گرفت. حملات و عملیات انفال از سوی نیروهای نظامی وابسته به دو لشکر یک و پنج با حمایت یگان هایی از نیروهایی که در جنگ ایران و عراق شرکت نکرده بودند انجام شد و گارد ریاست جمهوری نیز در اولین مرحله این عملیات شرکت داشت. یگان هایی که در این عملیات حضور داشتند عبارت بودند از نیروهای ویژه، نیروهای کماندو و نیروهای ضربتی. در کنار نیروهای نظامی دولت عراق، نزدیک به ۳۰۰ گروه مخفی در اقلیم کردستان عراق وجود داشت که بیشتر از ۲۰۰ هزار نیروی مسلح به نام (نیروهای وفادار کرد به صدام) در این گروهها حضور داشتند.
دکتر #کندال_نزان، محقق تاریخ معاصر کردستان در نوشتهای میگوید: «در این واقعه، بنیادهای زندگی در کردستان زیر و رو شد، بعد از این هیستریای جنونآمیز، که با نسل کشی کردها اتمام یافت، ۹۰ درصد روستاهای کردستان و بیش از ۲۰ درصد شهرها و شهرکها از روی نقشه پاک شدند، مناطق روستایی به بیش از ١٥میلیون مین آلوده شدند، حدود ٥.١میلیون کرد روستاها به اردوگاههای رژیم انتقال پیدا کردند، نزدیک ۱۰ درصد کردهای کردستان عراق از بین برده شدند.» همچنین یوست هیلترمان محقق حوزه انفال میگوید: «بعد از اینکه این مردم در روستاهای خود، دستگیر شدند، به سمت مراکز رژیم در کرکوک منتقل شدند، بعد از آن نیز با ماشینهای زرهی سنگین رژیم به سمت غرب عراق از شمال تا جنوب بیابانها انتقال یافتند، بیشتر مردان و حتی زنان و کودکان تیرباران شدند و با لودر و بلدوزر در گورهای دستهجمعی دفن شدند.»
🔻شکایتی برای خدا از #شیرکو_بیکس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
له دوای خنکانی حهلهبچه
(پس از خفه کردن حلبچه)
سکالایێکی دریژم ....
(شکایتی بلند...)
نووسی بۆ خوا
(برای خدا نوشتم)
بهر له خهلکی بۆ درهختێکم خوێندهوه
(قبل از هر کس برای درختی خواندمش)
درهخت گریا
(درخت گریست)
له پهنایا باڵندهیهکی پوستهچی وتی باشه
(زیر درخت کبوتر نامه بری گفت)
کێ بۆت دهبا؟
(شکایتت را که به خدا میرساند؟)
گهر به تهمای منی بیبهم
(اگر میخواهی من ببرم)
من ناگهمه عهرشی خوا.
(من به عرش خدا نمیرسم)
بو به شهو درەنگ
(دیر وقت شد)
فریشتهی ڕەش پۆشی شێعرم
(فرشته ی سیاه پوش شعرم)
وتی: تو هیچ خهمت نهبێ
(گفت: اصلا ناراحت نباش)
من بۆت ئهبهم ، ههتا سهری
(من میبرمش، تا بالاها)
تا کهشکهلان
(تا اوج)
بهڵام بهڵێنت نادهمێ
(اما قول نمیدهم)
خۆی نامهکهم لێ وهرگرێ
(خدا خودش نامه را از دستم بگیرد)
خۆ دهزانی خۆدای گهوره کهی ئهیبێنێ
(خودت آگاهی، خدای بزرگ کی میبیند)
وتم سپاس ، تۆ ههلفڕه
(گفتم ممنونم. تو پرواز کن)
فریشته ئیلهام ههلفڕی و
(فرشته الهام پرواز کرد و )
له گهڵ خۆیا سکالای برد
(شکایت را با خود برد)
ڕوژێ دوایی که هاتهوه
(فردایش که بازگشت)
سکرتێری پلهی چواری نووسینگهی خوا
(منشی درجه 4 دفتر خدا)
عۆبەید ناوێ و ههر لهسهر ههمان سکالا
(کسی به اسم عبید! در زیر همان شکایت)
به عهرهبی بۆی نووسیبوم
(به عربی برایم نوشته بود)
گهوجه !!!!
(احمق!!!!)
بیکه به عهرهبی، کهس لێره کۆردی نازانێ و
(ترجمه اش کن به عربی، اینجا کسی کوردی نمیداند و
نایبهین بۆ خوا..
.(به دست خدا نمیرساند...)
■ #شیرکو_بیکس
■ #شکایتی_برای_خدا
■ #حلبچه1988
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#تاریخ
@Roshanfkrane