روشنفکران
81.8K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
▪️صندلی

نامم صندلیست
کسی نداند من می دانم
این همه خنجر خیانت
این همه جویهای جاری خون
دزدی مال و مکنت
این همه سیاهی نفرت
برای نشستن بر من است

ولی نمی گویند
هیچ کدامشان نمی گوید
برای تکیه زدن بر من است

می گویند بخاطر چشمان زیبا و
بال‌های بلند آزادیست

می گویند به خاطر شیر نوزادن و
به خاطر آب و به خاطر نان و
آشیانه ی گنجشک و
دفاع بر هجوم درندگان است

ولی نمی گویند
هیچ کدامشان نمی گوید
به خاطر تکیه زدن بر من است.


#شیرکو_بیکس
برگردان : #محمد_مهدی_پور

#شعر
@Roshanfkrane
بعد از کشتار حلبچه
دردنامه‌ای بلندبالا برای خدا نوشتم
قبل از مردم
آن را برای درختی خواندم
درخت گریست
از گوشه‌ای
پرنده‌ای پستچی
گفت نامه‌ات را چه کس برایت می‌برد
اگر گمانت به من است
پرِ من توان رسیدن به عرش خدا را ندارد …
در انتهای شب
فرشته سیاه‌پوشِ شعرم
گفت هیچ نگران نباش
من نامه را تا آن بالا برایت می‌برم
تا عرش خدا
ولی بدان، هیچ عهدی نیست
که خدا
نامه را خود بگیرد
تو می‌دانی
خدای بزرگ را کس نمی‌بیند…
گفتم: قبول! تو پرواز کن!
پرنده الهام پرواز کرد
و رنج‌نامه‌ام را با خود برد
روز بعد که برگشت
منشی درجه چهارمِ دفتر خدا
"عبید نامی"
پایین همان نامه
به عربی نوشته بود:
《ابله!
عربی بنویس،
اینجا کسی کُردی نمی‌داند
و این نامه به دست خدا نمی‌رسد!》

#شیرکو_بیکس
@Roshanfkrane
تن فروشی
در خیابان اصلی شهر
دامن‌اش را بالا کشید و فریاد زد
من فقط تن خودم را می فروشم
تنها خودم و بس!
اما در همین خیابان میبینمشان
کسانی هستند که تن کوه و
تن دشت و، تن باغچه
تن خورشید و باران را
فروخته و بدون شرمساری
برروی کرسی شرافت این سرزمین
نشسته اند!

#شیرکو_بی‌کس
@Roshanfkrane
تهران بر درختان حجاب اجباری پوشاند
بر تن آبها عبا پوشاند
بر تن جاده ها جبه پوشاند
بر سر باغچه عمامه پوشاند

آواز را مجبور کرد که ریش بگذارد
بر تنِ شعر، لباس عاشورا پوشاند
موسیقی بیوه شد
و زندگی را تبدیل به عزا کرد
تهران به روی کسی نمی‌خندد،
غیر از مرگ

تهران از هیچ چیز خوشش نمی‌آید،
غیر از مرگ
زنانش، پسرانش و دخترانش
نام همه ی آنها مرگ است
چیزی که در آنجا از مادر متولد نمی‌شود
زندگی‌ست.

#شیرکو_بیکس

-@Roshanfkrane
در این مشرق‌زمین
هرگاە کوشیدم
تا در برابر آینە
هر دو واژەی "آزادی" و "زن" را
در کنار یکدیگر بر روی دو صندلی بنشانم
بیهودە بود،
هربار نیز
واژەی "تودە" با سبیلی از بناگوش در رفتە می‌آمد و
بە همراە سجادەای بە زیر بغل
بە جای واژەی "زن" می‌نشست...

#شیرکو_بیکس

@Roshanfkrane
مگر چه می‌خواهم از وطن؟؟
جز لقمه‌ای نان و خیالی آسوده.
چه می‌‌خواهم؟؟
جز تکه‌ای آ‌فتاب و بارانی که آهسته ببارد.
جز پنجره‌ای که رو به عشق و آزادی گشوده شود؟!
مگر چه خواستم از وطن که از من دریغش کرد؟؟
#ارسالی
#شیرکو_بیکس

#اجتماعی
@Roshanfkrane
تهران بر درختان حجاب اجباری پوشاند
بر تن آبها عبا پوشاند
بر تن جاده ها جبه پوشاند
بر سر باغچه عمامه پوشاند
به زور
آواز را مجبور کرد که ریش بگذارد
بر تنِ شعر لباس عاشورا پوشاند
موسیقی بیوه شد
و زندگی را تبدیل به عزا کرد۴

تهران
به روی کسی نمی خندد
غیر از مرگ

تهران از هیچ چیز خوشش نمی آید
غیر از مرگ  زنانش، پسرانش، و دخترانش

نام همه ی آنها مرگ است
و چیزی که از مادر متولد نمی شود
زندگی ست

#شیرکو_بی‌کس

@Roshanfkrane
باران که آمد
گلی در خانه‌ام رویید
آفتاب که تابید
آیینه‌ای تمام قد به خانه‌ام داد
درخت توی ایوان
شانه‌ای به موهایم بخشید
عزیزکم تو که آمدی
گل و آینه و شانه را بردی و
شعری به من سپردی!

#شیرکو_بیکس

#شعر
@Roshanfkrane
آزادی؟
کدامین آزادی؟
آزادی، اسبی ست خسته و لنگان
که هر روز گلوله بارَش می زنند

سرزمین؟
کدامین سرزمین؟
آن سرزمینی که هر روز به غارتش می برند؟
آن دشتی که برهوتش کرده اند
یا آن شاخه ای
که تخته ی تابوت شد؟

کدامین است؟
آن سنگ و آن خاک و آن چشمه و ریگی
که بند و زندان زاییده است؟

نمی دانم میهن کدام است!
آزادی کدام است،
نمی دانم!

آن جویباری که در روز روشن
سرچشمه اش را غارت کردید؟
آن معشوقه ای که در خواب
چشم هایش را دزدیدید؟
آن ابری که پیش از باریدن
بارانش را به تاراج بردید؟
یا آن ماهی
که شبِ چهارده اش را ربودید؟

آزادی، اسبی ست خسته و لنگان
که هر روز گلوله بارَش می زنند

#شیرکو_بیکس
#مناسبت
@Roshanfkrane
آنگه که تاریخ‌نویسی می‌نویسد:
صد نفر در جنگی کشته شدند. و به آسانی از آن‌ می‌گذرد،
تو درنگ کن و بنگر؛
صد نفر، صد روح
صد رودخانه
صد خیابان
صد پنجره
صد زن
و صد برگریزان.
صدها خواب
و صدها کودک.
هزاران بوسه
هزاران باغ.
و آن فقط چشمِ شاعر است که در صد جانِ کشته شده؛
صد شمشال
و صد ترانه
و هزار لبخندِ گل
و هزار انعکاسِ شکسته ی خورشید
و هزار قطره ی اشکِ خدا را
می‌بیند.

#شیرکو بی‌کس

#شعر
@Roshanfkrane
اگر دقیقه ای نباشی
ساعت ها از کار می افتند
خانه ها برهوت می شوند
کوچه ها اشک می ریزند
پرندگان، سیَه پوش می شوند
و شعرها هم نیست می شوند

#شیرکو_بیکس

‌‌‎‌‎ ‎   ‌
@Roshanfkrane
.

پیش از برافراشتن پرچم
من آزادی رنگ های آن را می خواهم
پیش از سرود
من استقلال واژه هایش را می جویم
پیش از رادیو
من رهایی همه ی صداها را طالبم
پیش از تلویزیون
من خواهان خودمختاری جغرافیای همه‌ی چشم هایم


#شیرکو_بیکس
#اندیشه
@Roshanfkrane