روشنفکران
81.9K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
Forwarded from ربات حذف ✂️
Utopia_1983_Part1.avi
943.9 MB
#دانلود_فیلم اتوپیا 1983
با دوبله فارسی
( Utopia )

نویسنده و کارگردان : #سهراب_شهید_ثالث

قسمت اول
Forwarded from ربات حذف ✂️
Utopia_1983_Part2.avi
958 MB
#دانلود_فیلم اتوپیا 1983
با دوبله فارسی
( Utopia )

نویسنده و کارگردان : #سهراب_شهید_ثالث

قسمت دوم
Forwarded from ربات حذف ✂️
Portrait.of.a.Lady.on.Fire.2019.480p.BluRay.mkv
500.8 MB
🎬 Portrait of a Lady on Fire
📀 480p BluRay

🎬 #دانلود_فیلم پرتره بانویی در آتش
👤 کارگردان #سلین_سیاما
Forwarded from اتچ بات
#دانلود_فیلم
#The_Wild_Pear_Tree_2018
#Nuri_Bilge_Ceylan
🏆6 انجمن سینماگران ترکیه
امتیاز مجله ابزورد 8

درخت گلابی وحشی داستان جوان بلند پروازی به اسم‌ سینان است که پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه به روستای کوچکی که در آن زندگی می‌کرده، باز می‌گردد و در همان لحظه‌ی ورودش متوجه می‌شود که پدرش، ادریس همچنان دست از قمار کردن بر نداشته و به طلا فروش روستا، بدهی دارد. سینان با آرزوهای بزرگی به روستا بازگشته و در اولین قدم می‌خواهد کتاب خاطرات شخصی‌اش را چاپ کند و پس از پیدا کردن شغل، آنجا را به مقصد شهری بزرگ‌تر با آینده‌ای روشن‌تر، ترک کند.
جیلان ۵۹ ساله تا پیش از این جوایز بسیاری در کن دریافت کرده است. «خواب زمستانی» فیلم قبلی او در ۲۰۱۴ جایزه نخل طلایی جشنواره را گرفت و از سوی فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم نیز به عنوان برنده جایزه فیپرشی فیلم برتر بخش‌ مسابقه اصلی معرفی شد.

«روزی روزگاری در آناتولی» دیگر ساخته جیلان در ۲۰۱۱ در کن به طور مشترک با «پسری با دوچرخه» برادران داردن جایزه بزرگ را دریافت کرد. بیلگه جیلان سال ۲۰۰۸ هم با «سه میمون» برنده جایزه بهترین کارگردان جشنواره کن شد و سال ۲۰۰۶ با «اقلیم‌ها» جایزه فیپرشی را گرفت. «دوردست» ساخته او نیز در ۲۰۰۲ برنده جایزه بزرگ کن شد. «قصبه» و «ابرهای ماه مه» از دیگر ساخته‌های این فیلمساز متولد استانبول است.
#سینما
@Roshanfkrane
Forwarded from ربات حذف ✂️
Charlie Chaplin (1918) - [Shoulder Arms].avi
418.1 MB
🎬 #دانلود_فیلم دوش فنگ
(Shoulder Arms)
■ ساخت 1918
👤 کارگردان #چارلی_چاپلین
Forwarded from ربات حذف ✂️
Full.Metal.Jacket.1987.BluRay.720p.Ganool.[RickyC].mkv
899.3 MB
🎬 #دانلود_فیلم غلاف تمام فلزی 1987

(Full Metal Jacket)

👤 کارگردان #استنلی_کوبریک
#دانلود_فیلم
#Stranger_Than_Paradise_1984
#Jim_Jarmusch
🏆بهترین فیلم کن ، لوکارنو و ساندنس
امتیاز مجله ابزورد 8
هشدار : متن حاوی اسپویل (لو دادن داستان) است

عجیب تر از بهشت مانند اغلب آثار جیم جارموش فیلمی اپیزودیک در سه قسمت است، این فیلم سیاه وسفید روایتگر نسلی واخورده و از خود بیگانه است. اوا (استر بالینت) ,ویلی (جان لوری) و ادی (ریچارد ادسن) نمایندگان این نسل هستند.
این فیلم با اوا شروع میشود که از بوداپست به نیورک میرود و با زندگی پسر عمویش ویلی و دوست همراهش ادی ادامه میابد. آنها به اتفاق هم در آمریکای صنعتی و غمزده به سبک یک کمدی سیاه به ولگردی میپردازند.
نام قسمت اول فیلم «دنیای جدید» است. طنز ماجرا نیز در همین جاست. خیابانها ویرانند، مکان کهنه و داغان است و فرهنگ خودش را مسخره میکند، " کیفیتی که میتوانی به آن اطمینان کنی " نوشته ای است بر پمپ بنزینی که ویران شده است. " ایالات متحده همه جا " ( جمله ای که فقط چند شیشکی برازنده اش است) درشت بر دیوارها نوشته شده است. جارموش در مورد اینکه چرا در این فیلم روی زشتی های صنعتی تاکید شده است میگوید که مردم آمریکا تصور خاصی از نحوه زندگی در اروپای مرکزی دارند، من در این فیلم خواستم این تصویر را وارونه کنم و به آمریکا برگردانم!
شخصیت ویلی بسیار انسانی ساخته شده است. او نمی تواند احساسش را پنهان کند. هنگامی که اوا قصد ترک کردنش را دارد، بسیار آشفته و پریشان میشود، اما در عین حال به بدی با او برخورد میکند، هرچند ذاتا راضی به رفتن او نیست.
وقتی که اوا پیراهنی را که ویلی برایش خریده است در سطل زباله می اندازد. ادی شاهد این قضیه است. در سکانس پایانی بخش اول ویلی و ادی میبینیم که در اتاق نشسته اند و آبجو مینوشند. مشخص است که ادی میخواهد چیزی در مورد اوا به ویلی بگوید، تماشاگر این را حس میکند و میداند، اما او هیچ حرفی نمیزند و قسمت اول با زیبایی تمام میشود.
قسمت دوم روایت ماجراهایی است كه یكسال بعد برای شخصیتهای اتفاق میافتد. ویلی به ادی پیشنهاد می دهد كه به جای گرمی بروند...جایی كه بهشت آنها باشد.
در قسمت سوم بانام بهشت، قرار می گذارند كه به فلوریدا بروند، اما آنجا جهنمی است كه زشتی از همه جای آن می بارد. بهشت موعود این سه قهرمان جارموش ,ناكجاآبادی است خاموش و ساكت و یخزده كه در آن همه چیز متوقف شده است.
در نهایت ادی به نیویورك می رود و ایوا در شهری كه اقامت كرده بود می ماند.
كلا هر سه اپیزود فیلم نمایشگر شخصیتهایی است كه با محیط تجانسی ندارند و روابطشان سرد و عاطفی است. فیلم دارای نماهایی بلند در فضاهایی بسته است كه با فضاهایی سیاه به نمای بعد فید می شود.
در 67 نمای مختلف از فاصله گذاریهای سیاه استفاده شده که زمان آنها بین صحنه های مختلف متفاوت است و به تدریج تا انتهای داستان که نبض فیلم تندتر میشود، کوتاه تر میشوند.
کارگردان به گفته خود، خواسته است تصویر صحنه جاری، قبل از اتصال به تصویر بعدی، چند لحظه در ذهن تماشاگر ثبت شود و همچنین القای حس گذشت زمان را نیز امکان پذیر سازد.
طرح داستانی فیلم بسیار ساده و فشرده و در عین حال بی‌اهمیت است. در مقابل، فیلمساز موفق به خلق یك سبك زیبا و كمال‌گرا شده كه اثر او را تا حد یك مدی سیاه آوانگارد بالا برده است و تعیین مكان‌های تماشایی دوربین،‌ زوایای بدیع آن، كادر بندی هوشمندانه و یك تدوین مناسب، ضعف محتوایی فیلم را كاملا جبران كرده و بدین ترتیب تا حد بسیار زیادی مضامین مورد نظر فیلمساز ازخودبیگانگی و فقدان ارتباط میان شخصیت‌ها را انتقال داده است.
این فیلم با لحن كمدی بدیع و در عین حال دلمردگی و افسردگی ظاهری‌اش، تماشاگران و منتقدان را مبهوت خویش ساخت. این فیلم تصویری گزنده و مسخره و در عین حال دلمرده و دلتنگ كننده از سه شخصیت بی‌هدف و سرگردان در قالب یك فرمالیسم بی‌اعتنا به قواعد مرسوم ارایه می‌كند.

@Roshanfkrane
#دانلود_فیلم
#Wind_River_2017
#Taylor_Sheridan
🏆بهترین فیلم جشنواره های کن ، نشنال برد ریویو ، هالیوود اواردز
امتیاز مجله ابزورد 8
در رودخانه ویند، این فیلم جسورانه که اولین کار تیلور شریدان در مقام کارگردان است، با یک زمستان سخت و زیبا طرف هستیم. در این تریلر بسیار تاثیرگذار، جرمی رنر در نقش کوری بازی می کند، یک مامور واحد محافظت از ماهی ها و حیات وحش که وظیفه دارد گرگ ها و شیرهایی را پیدا کند که در منطقه اختصاصی سرخپوستی رودخانه ویند ایالت وایومینگ، حیوانات اهلی را از بین می برند. او مهارت زیادی در مسیریابی، بررسی و ردیابی گلوله ها دارد. هنگامی که جسد یک دختر ۱۸ ساله بومی در یک منطقه برفی سرد و متروکه پیدا می شود، او از مهارت های خود برای پیگیری این قتل مرموز استفاده می کند.

از آن جا که این ماجرا نقاط ابهام برانگیز زیادی دارد، مامور پلیس قبیله ای (با بازی سرد و بی نقص گراهام گرین) از اف بی آی درخواست کمک می کند. یک مامور پلیس تازه کار از لاس وگاس به نام جین (الیزابت اولسن) به منطقه اعزام می شود. جین بلافاصله متوجه می شود که اوضاع فراتر از چیزی است که در ظاهر به نظر می آید. در جامعه ای که او به آن پای گذاشته است نوعی بی اعتمادی به دولت، اتکا به نفس بیش از حد، فقری شدید و چشم اندازهایی بی رحمانه دیده می شود. شریدان هنگام تحقیقات خود مدتی را در منطقه اختصاصی سرخ پوستی سپری کرده است. او تنها به زندگی عجیب و غریب و ناامیدانه این نوع زندگی توجه نمی کند. در همان ابتدای فیلم پرچم آمریکا را می بینیم که در ورودی این منطقه به صورت برعکس برافراشته شده است. کارگردان همین ابتدای کار حرف خودش را بیان می کند: این جا خبری از این مسائل نیست. خیلی وقت است از این خبرها نیست.

شریدان را به خاطر نوشتن فیلم نامه تریلرهای فوق العاده ای همچون سیکاریو و اگر سنگ از آسمان ببارد می شناسیم. همچون آن دو فیلم که در مرز بین آمریکا و مکزیک رخ می دادند و یک ناامیدی پسا رکود اقتصادی را به تصویر می کشیدند، رودخانه ویند هم از طریق ژانر پرتعلیقی که انتخاب کرده، به بررسی مسائل اجتماعی روز می پردازد. رودخانه ویند آن طور که در ابتدای فیلم اعلام می شود بر اساس یک زندگی واقعی ساخته شده است. بعدا شریدان به بیننده اطلاع می دهد در این جوامع بومی، پرونده افراد گمشده معمولا پیگیری نمی شود. به نظر می آید فیلم او به دنبال اثبات چنین ادعایی است. رودخانه ویند در اکثر مواقع ساختار کاملا درستی دارد. به ویژه در یک سوم پایانی که تنش بالا می گیرد. یک پایان فریبنده و یک انتقام پرالتهاب، رودخانه ویند را از یک فیلم ظریف شخصیت محور به یک اثر مرزی عامه پسند و استثمارگرانه تبدیل می کند.

تا آن زمان، می توانیم حدس بزنیم که رودخانه ویند قرار است داستان خود را نه با یک پیچش داستانی پیچیده، بلکه با یک روایت ساده و بی پرده به پایان برساند. اگرچه شریدان تلاش می کند مکان و زمان فیلم را از زاویه دید کاملا ناامیدانه قهرمان داستان پیش چشم ما بگشاید، ولی فیلم باز هم نتوانسته از نگاه توریستی خود به این منطقه اجتناب کند. الیزابت اولسن در قالب شخصیت متعهدی به نام جین که گهگاهی شخصیت کلاریس استارلینگ فیلم سکوت بره ها را به یاد ما می آورد، یکی از بهترین بازی های خودش را ارائه می دهد. البته این جا خبری از تضادها و لایه های روانی شخصیت نمادین کلاریس نیست.

به طور کلی در رودخانه ویند شاهد بازی های فوق العاده ای هستیم. مثل بازی گیل بیرمنگام در نقش یک پدر عزادار. اما مهم تر از همه باید بازی جرمی رنر را مورد توجه قرار داد، او با چنان مهارتی در قالب کوری و فرآیند قهرمان شدن ناخواسته اش فرو می رود که انگار این نقش اساسا برای او نوشته شده است. علاوه بر تصویربرداری تماشایی بن ریچاردسن و موسیقی متن آرام نیک کیو و وارن الیس، این فیلم از یک جهت دیگر هم ارزش دیدن دارد و آن، تماشای بازی رنر در قالب این شخصیت است، او توانایی فوق العاده ای در اجرای این نوع نقش ها دارد. او در قالب کوری، یک حلال معمای بسیار کاربلد را نشان می دهد که به صورت تصادفی پایش به این ماجرا کشیده شده است. شخصیت او می تواند به نقش اصلی یک سریال کاراگاهی جذاب تبدیل شود. اشک های گاه و بیگاه رنر همیشه احساس درستی در شما به وجود می آورند. چه در حال گریه و زاری برای یک ناراحتی قابل درک باشد، چه سرمای سوزان مناطق حاشیه ای وایومینگ او را به گریه انداخته باشد.

آن هورندی

@Roshanfkrane
#دانلود_فیلم
#Love_in_the_Time_of_Cholera_2007
#Mike_Newell
امتیاز مجله ابزورد 6


"عشق در زمان وبا" یکی از عاشقانه های معروف جهان رمان است. فلورنتینو, جوانی لاغر اندام و نحیف از خانواده ای متوسط است. او فرزند نامشروع مردی است که صاحب یک شرکت کشتیرانی است. او در کودکی پدرش را از دست داده است و با مادرش که مغازه ای خرازی دارد زندگی می کند. در جوانی در تلگرافخانه مشغول کار می شود و ووقتی برای رساندن یک تلگراف به خانه ای وارد می شود, با دیدن دختر خانواده (فرمینا) عاشق او می شود. فرمینا که مادرش را در کودکی از دست داده است با پدرش زندگی می کند. پدرش ثروتمند است اما پیشینه شغلی مشکوکی دارد, از خانواده اشراف نیست اما خیال های خاصی برای ازدواج دخترش با خانواده ای با اصل و نسب دارد و او را به مدرسه غیر انتفاعی! می فرستد:

مدرسه ای که بیش از دویست سال بود دختران خانواده های محترم هنر کدبانوگری و در ضمن توسری خوردن را در آن می آموختند, دو مسئله ای که برای همسر بودن از واجبات محسوب می شد.

فلورنتینو اهل مطالعه و صاحب قلم است و قبل از اظهار عشق به اندازه یک کتاب نامه عاشقانه ارسال نشده, به معشوقش نوشته است. اما بالاخره به کمک دیگران ابراز عشق صورت می پذیرد و جوانه هایی از عشق دوطرفه پدید می آید; عشقی مکاتبه ای و بی آلایش. پس از اطلاع پدر از عشق دخترش, او سعی می کند با دور کردن آن دو , آتش این عشق را خاموش کندلذا به مسافرتی طولانی می رود. در طول مدت این مسافرت 2 ساله ارتباطات به صورت تلگرافی ادامه پیدا می کند اما پس از بازگشت و مواجهه دو عاشق, فرمینا ناگهان احساس می کند که عشقی نسبت به فلورنتینو ندارد لذا قضیه را کات می کند!

پس از این ماجرا, سر و کله ضلع سوم داستان یعنی دکتر خوونال اوربینو پیدا می شود. دکتر اوربینو جوانی است از خانواده‌ای اشراف زاده که برای تحصیل علم طب به اروپا رفته و با کوله باری از علم و کلاس و انگیزه به شهر خود بازگشته است:

... همان شهر سوزان و خشک با خطرهای شبانه اش, همان لذت های یک نفره پسران تازه بالغ شده. شهری که گل ها مثل فلزات در آن زنگ می زدند و نمک نیز می گندید...

فلورنتینو پس از این شکست عشقی تبدیل به سایه ای از یک مرد می شود (مردی که حریصانه عشق می خواست و در عین حال چیزی را هم از خود عرضه نمی داشت, هیچ چیز نمی داد و همه چیز می خواست); سایه ای که پایداری خود در عشق را , در وفاداری و پرهیز از هرگونه ارتباطی با زنان می بیند...

معرفی اثر با همکاری وبلاگ میله بدون پرچم

یک توصیه: فیلم را ببینید برای کسانی که کتاب را نخوانده اند بی نهایت زیباست اما کارگردان به هیچ عنوان نتوانسته است فضای مجیک رئال مارکز را به نمایش درآورد در بخشی از کتاب می خوانیم : "کسی می داند توالت فرنگی را چه کسی اختراع کرد؟ نه! : توالت را حتماً کسی اختراع کرده که اصلاً و ابداً چیزی از مردها سرش نمی شده است. "احتمالا مایک نیوول هم از رئالیسم جادوئی چیزی سرش نمی شود! لذا پیشنهاد می کنم بعد از دیدن فیلم حتما کتاب را تهیه فرمائید.

#محسن_الوان_ساز
#فیلم
@Roshanfkrane
The_White_Ribbon_2009_download_new.mkv
1.1 GB
🎬 #دانلود_فیلم #روبان_سفید 2009
(The white ribbon)

👤 کارگردان #میشائیل_هانکه
🏆 برنده جایزه نخل طلای کن
● جزو 250 فیلم برتر تاریخ سینما از نگاه مجله sight & sound

#فیلم #اندیشه

@Roshanfkrane