#نماز_ظهر_عاشورا
🤔#پرسش
❔برخی شبهه می کنند که قضیه نماز خواندن حسین در ظهر عاشورا #دروغی است که روحانیون جهت ترویج نماز خوانی جعل کرده اند و الا کدام عقل می گوید انسان در #وسط جنگ ، نبرد را رها کند و نماز بخواند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌قضیه نماز خواندن امام علیه السلام در ظهر عاشورا از مسلمات تاریخ و حدیث است و جای انکار ندارد ، البته کیفیت ادای آن با توجه به شرایط جنگی با حالت عادی #متفاوت است .
❕طبری نقل می کند ؛
« ابو ثمامه به حسین گفت دوست دارم که پرودگارم را در حالی ملاقات کنم که این نمازی را که وقتش رسیده است بخوانم . حسین سرش را بلند کرد و سپس فرمود از نماز یاد کردی خداوند تو را از نماز گزاران ذکر گو قرار دهد ، آری اکنون اول #وقت آن است ، از آنان بخواهید که از ما دست بکشند تا نماز بخوانیم ... ( آنان موافقت کردند ) حسین با یارانش نماز خوف را گزارد و آن گاه بعد از ظهر دوباره جنگید و جنگ بالا گرفت »
📚تاریخ طبری ج5 ص430
📚الکامل فی التاریخ ج2 ص564
👌سید بن #طاووس می نویسد ؛
« هنگام نماز ظهر شد ، حسین به زهیر بن قین و سعد بن عبد الله فرمان داد تا با حدود نیمی از یارانش جلوی ایشان بایستند سپس امام با آنان نماز خوف گزارد ، ( سپس دشمن نقض امان در نماز خواندن کرد ) به سوی حسین تیری پرتاب شد ، سعید بن عبد الله حنفی جلوی امام ایستاد ، و با جانش از او محافظت کرد ، بی آنکه به چپ و راست برود ، تا آن که بر اثر #تیرهایی که خورده بود به زمین افتاد ...»
📚لهوف ص165
📚مثیر الاحزان ص65
📚بحار الانوار ج45 ص22
👌شیخ #مفید نیز می نویسد ؛
« جنگ بالا گرفت ، و شدید شد ، کشتگان و زخمیان در یاران حسین زیاد شد ، تا آن که ظهر شد و حسین با یارانش نماز #خوف گزارد »
📚الارشاد ج2 ص105
👌گفتنی است که نماز #خوف مانند نماز مسافر شکسته است و در صورتی که به جماعت خوانده شود بدین صورت است که مجاهدان دو دسته می شوند ، دسته اول یک رکعت با امام می خوانند و امام پس از رکعت اول تامل می کند تا مامومان رکعت دوم را فرادا بخوانند و خود را به نبرد برسانند و آن گاه گروه دوم جای آنها را می گیرند و رکعت اول خود را با رکعت دوم امام به جا می آورند و رکعت بعدی را فرادا می خوانند ؛
📚وسائل الشیعه ج8 ص433 ابواب صلاه الخوف
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔#پرسش
❔برخی شبهه می کنند که قضیه نماز خواندن حسین در ظهر عاشورا #دروغی است که روحانیون جهت ترویج نماز خوانی جعل کرده اند و الا کدام عقل می گوید انسان در #وسط جنگ ، نبرد را رها کند و نماز بخواند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌قضیه نماز خواندن امام علیه السلام در ظهر عاشورا از مسلمات تاریخ و حدیث است و جای انکار ندارد ، البته کیفیت ادای آن با توجه به شرایط جنگی با حالت عادی #متفاوت است .
❕طبری نقل می کند ؛
« ابو ثمامه به حسین گفت دوست دارم که پرودگارم را در حالی ملاقات کنم که این نمازی را که وقتش رسیده است بخوانم . حسین سرش را بلند کرد و سپس فرمود از نماز یاد کردی خداوند تو را از نماز گزاران ذکر گو قرار دهد ، آری اکنون اول #وقت آن است ، از آنان بخواهید که از ما دست بکشند تا نماز بخوانیم ... ( آنان موافقت کردند ) حسین با یارانش نماز خوف را گزارد و آن گاه بعد از ظهر دوباره جنگید و جنگ بالا گرفت »
📚تاریخ طبری ج5 ص430
📚الکامل فی التاریخ ج2 ص564
👌سید بن #طاووس می نویسد ؛
« هنگام نماز ظهر شد ، حسین به زهیر بن قین و سعد بن عبد الله فرمان داد تا با حدود نیمی از یارانش جلوی ایشان بایستند سپس امام با آنان نماز خوف گزارد ، ( سپس دشمن نقض امان در نماز خواندن کرد ) به سوی حسین تیری پرتاب شد ، سعید بن عبد الله حنفی جلوی امام ایستاد ، و با جانش از او محافظت کرد ، بی آنکه به چپ و راست برود ، تا آن که بر اثر #تیرهایی که خورده بود به زمین افتاد ...»
📚لهوف ص165
📚مثیر الاحزان ص65
📚بحار الانوار ج45 ص22
👌شیخ #مفید نیز می نویسد ؛
« جنگ بالا گرفت ، و شدید شد ، کشتگان و زخمیان در یاران حسین زیاد شد ، تا آن که ظهر شد و حسین با یارانش نماز #خوف گزارد »
📚الارشاد ج2 ص105
👌گفتنی است که نماز #خوف مانند نماز مسافر شکسته است و در صورتی که به جماعت خوانده شود بدین صورت است که مجاهدان دو دسته می شوند ، دسته اول یک رکعت با امام می خوانند و امام پس از رکعت اول تامل می کند تا مامومان رکعت دوم را فرادا بخوانند و خود را به نبرد برسانند و آن گاه گروه دوم جای آنها را می گیرند و رکعت اول خود را با رکعت دوم امام به جا می آورند و رکعت بعدی را فرادا می خوانند ؛
📚وسائل الشیعه ج8 ص433 ابواب صلاه الخوف
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#امام_سجاد_عابد_بیمار
🤔#پرسش
❔چرا امام سجاد در کربلا نجنگید ❗️آیا او در تمام طول عمر #بیمار بوده است ❕امروزه ما ایشان را با نام عابد بیمار می شناسیم ❕❕
💠#پاسخ💠
👌امام سجاد علیه السلام در جریان حادثه کربلا گرفتار بیماری #سختی بودند که این بیماری مانع از حضور ایشان در جبهه نبرد شد .
🔶شیخ #مفید به نقل از حمید بن مسلم می نویسد ؛
« سپس به علی بن الحسین رسیدیم ، که در بستر افتاده و به شدت بیمار بود ، گروهی از پیادگان با شمر رسیدند ، آنان به شمر گفتند آیا این بیمار را نکشیم ، من گفتم سبحان الله بیماری اش کارش را می سازد ( نیازی به کشتن نیست ) همواره چنین گفتم تا آنان را از او باز گرداندنم »
📚الارشاد ج2 ص112
📚بحار الانوار ج45 ص61
👌طبری از امام #سجاد علیه السلام نقل می کند ؛
« در شبی که بامدادش پدرم به شهادت رسید نشسته بودم و عمه ام زینب از من پرستاری می کرد ( و من بیمار بودم )»
📚تاریخ طبری ج5 ص420
📚الارشاد ج2 ص93
👌در کتاب شرح الاخبار هم چنین آمده است ؛
« امام زین العابدین در آن ایام به شدت بیمار و #سنگین و از جنگ ناتوان بود »
📚شرح الاخبار ج3 ص250
👌در کتاب الامالی شجری نیز چنین آمده است ؛
« امام سجاد بیمار بود و اندکی در جنگ شرکت جست ، اما چنان ناتوان بود که به سان زخم خوردگان از معرکه بیرونش آوردند و خداوند مرگ را از او دور کرد و به همراه زنان اسیر شد »
📚الامالی شجری ج1 ص171
👌ابن سعد نیز می نویسد ؛
« امام سجاد در کربلا بر اثر #بیماری نجنگید »
📚الطبقات الکبری ج5 ص221
❕بیماری حضرت تنها در زمان حادثه کربلا به تقدیر الهی جهت مصون ماندن جان شریفش برای تصدی منصب امامت بوده است و چنان نبوده که ایشان در تمام طول عمر بیمار باشد و تعبیر #عابد_بیمار در مورد ایشان تعبیر مناسبی نمی باشد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔#پرسش
❔چرا امام سجاد در کربلا نجنگید ❗️آیا او در تمام طول عمر #بیمار بوده است ❕امروزه ما ایشان را با نام عابد بیمار می شناسیم ❕❕
💠#پاسخ💠
👌امام سجاد علیه السلام در جریان حادثه کربلا گرفتار بیماری #سختی بودند که این بیماری مانع از حضور ایشان در جبهه نبرد شد .
🔶شیخ #مفید به نقل از حمید بن مسلم می نویسد ؛
« سپس به علی بن الحسین رسیدیم ، که در بستر افتاده و به شدت بیمار بود ، گروهی از پیادگان با شمر رسیدند ، آنان به شمر گفتند آیا این بیمار را نکشیم ، من گفتم سبحان الله بیماری اش کارش را می سازد ( نیازی به کشتن نیست ) همواره چنین گفتم تا آنان را از او باز گرداندنم »
📚الارشاد ج2 ص112
📚بحار الانوار ج45 ص61
👌طبری از امام #سجاد علیه السلام نقل می کند ؛
« در شبی که بامدادش پدرم به شهادت رسید نشسته بودم و عمه ام زینب از من پرستاری می کرد ( و من بیمار بودم )»
📚تاریخ طبری ج5 ص420
📚الارشاد ج2 ص93
👌در کتاب شرح الاخبار هم چنین آمده است ؛
« امام زین العابدین در آن ایام به شدت بیمار و #سنگین و از جنگ ناتوان بود »
📚شرح الاخبار ج3 ص250
👌در کتاب الامالی شجری نیز چنین آمده است ؛
« امام سجاد بیمار بود و اندکی در جنگ شرکت جست ، اما چنان ناتوان بود که به سان زخم خوردگان از معرکه بیرونش آوردند و خداوند مرگ را از او دور کرد و به همراه زنان اسیر شد »
📚الامالی شجری ج1 ص171
👌ابن سعد نیز می نویسد ؛
« امام سجاد در کربلا بر اثر #بیماری نجنگید »
📚الطبقات الکبری ج5 ص221
❕بیماری حضرت تنها در زمان حادثه کربلا به تقدیر الهی جهت مصون ماندن جان شریفش برای تصدی منصب امامت بوده است و چنان نبوده که ایشان در تمام طول عمر بیمار باشد و تعبیر #عابد_بیمار در مورد ایشان تعبیر مناسبی نمی باشد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#بیعت_امام_سجاد_با_یزید
🤔#پرسش
❔آیا راست است که امام سجاد با یزید #بیعت کرد ❗️می گویند در کتاب کافی هم آمده است که امام سجاد بیعت کردند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌مردم مدینه پس از آگاهی از انحراف یزید و دوری او از اسلام سر به #شورش بر علیه یزید بلند کردند و از امام سجاد علیه السلام خواستند که شورش آنها را هدایت کند اما امام علیه السلام از به عهده گرفتن رهبری شورش #امتناع کرد زیرا میدانست که شورش با شکست مواجه می شود و همگان جان خود را از دست خواهند داد و از سوی دیگر با نفوذ عبد الله بن زبیر و دیگران در بین شورشیان ، این شورش یک نهضت اصیل #شیعی محسوب نمی شد و رهبران شورش نیز در برقراری اصل شورش از امام سجاد علیه السلام نظر خواهی نکرده بودند و این نشان دهنده این بود که شورش مذکور یک حرکت #خالص شیعی نیست و در صورتی پیروزی معلوم نیست که به نفع شیعیان تمام شود لذا امام علیه السلام در این شورش شرکت نکرد ؛
📚سیره پیشوایان ص270
❕یزید ، مسلم بن عقبه را برای سرکوب شورشیان به مدینه فرستاد و او توانست شورش را سرکوب و کشتاری بس عظیم در #مدینه به راه بیاندازد و شهر را تصرف کند و به زور از مردم برای یزید بیعت بگیرد .
👌#مورخان می نویسند ؛
« مسلم بن عقبه چنین از مردم مدینه بیعت می گرفت که بگوید من بنده مملوک یزید هستم و او درباره من و خون و مال و خانواده من هر چه بخواهد می کند و هرکس از این نوع بیعت امتناع می کرد و حاضر به عبودیت یزید نمی شد کشته می شد »
📚تاریخ طبری ج5 ص493
📚الکامل فی التاریخ ج4 ص118
❕شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
« نماینده یزید مردم را به بیعت با او و اقرار بر بندگی یزید فرا می خواند و هر کس امتناع می کرد کشته می شود و تمامی مردم مدینه جز امام #زین العابدین و علی بن عبد الله بن عباس بیعت کردند »
📚منتهی الامال ج2 ص1162
🔶شیخ #مفید و ابن #اثیر نقل می کنند ؛
« هنگامی که مسلم بن عقبه به مدینه رسید به دنبال امام سجاد فرستاد ، و چون امام به نزد او آمد او را بزرگ داشت و به خود نزدیک کرد و گفت امیر المومنین یزید مرا به نیکویی درباره تو سفارش کرده و گفته است که حساب تو را از دیگران جدا کنم . او امام را مجبور به #بیعت نکرد »
📚الارشاد ج2 ص152
📚الکامل فی التاریخ ج4 ص51
📚بحار الانوار ج46 ص139
👌بی شک یزید نمی خواست بار دیگر دستش به خون اهل بیت پیامبر گرامی آلوده شود و با این کار زوال حکومتش را به #ارمغان آورد و از سوی دیگر چون امام سجاد علیه السلام هیچ نقشی در شورش مردم مدینه نداشته بود ، اجبار او بر بیعت و ریختن خونش بدون دلیل بود .
⚫️اما در روایتی در کتاب #کافی آمده است که یزید به زور از امام سجاد علیه السلام بیعت گرفت .
👌او از امام باقر علیه السلام نقل می کند ؛
« یزید وارد مدینه شد و قصد حج گذاردن کرد ، دستور داد مردی از قریش را به نزد او حاضر سازند ، یزید به او گفت آیا اقرار می کنی که بنده منی و من اگر بخواهم تو را می فروشم و اگر بخواهم به اسارت خودم در می آورم ، آن مرد این اقرار را نکرد و یزید او را کشت .
❕یزید به سوی امام #سجاد فرستاد و به امام گفت همان اقرار را بکند . امام سجاد گفت اگر اقرار نکنم مرا هم مانند آن مرد می کشی ؟ یزید گفت آری .
🔶امام گفت آنچه می خواهی را اقرار می کنم و من بنده ای مکره و مجبور هستم ، اگر می خواهی دست نگه دار و اگر می خواهی مرا بفروش ، یزید پس از این اقرار از امام دست برداشت...»
📚الکافی ج8 ص235
💠با توجه به آن که تمام مورخان اتفاق دارند که #نماینده یزید عازم مدینه شد و خودش از شام خارج نشد و و نیز در نقل های #تاریخی آمده است که امام سجاد علیه السلام بیعت نکرد و نماینده یزید نیز او را مجبور به بیعت نساخت ، صحت نقل مزبور زیر سوال می رود .
👌علامه #مجلسی می نویسد ؛
« در این خبر اشکالی است زیرا معروف در تاریخ آن است که یزید از شام تا زمان مرگ خارج نشد و هیچ گاه به مدینه نیامد و این روایت با نقل هایی که می گوید امام سجاد بیعت نکرد #معارضه دارد »
📚بحار الانوار ج46 ص138
❕این قرائن نشان دهنده صحیح نبودن روایت مذکور است ، خصوصا آن که راوی روایت که ابی #ایوب نام دارد توثیقی ندارد و مجهول است و احیانا مشترک بین چندین راوی به این نام است و دقیقا شناخته شده نیست ؛
📚رجال #نجاشی ص455
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔#پرسش
❔آیا راست است که امام سجاد با یزید #بیعت کرد ❗️می گویند در کتاب کافی هم آمده است که امام سجاد بیعت کردند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌مردم مدینه پس از آگاهی از انحراف یزید و دوری او از اسلام سر به #شورش بر علیه یزید بلند کردند و از امام سجاد علیه السلام خواستند که شورش آنها را هدایت کند اما امام علیه السلام از به عهده گرفتن رهبری شورش #امتناع کرد زیرا میدانست که شورش با شکست مواجه می شود و همگان جان خود را از دست خواهند داد و از سوی دیگر با نفوذ عبد الله بن زبیر و دیگران در بین شورشیان ، این شورش یک نهضت اصیل #شیعی محسوب نمی شد و رهبران شورش نیز در برقراری اصل شورش از امام سجاد علیه السلام نظر خواهی نکرده بودند و این نشان دهنده این بود که شورش مذکور یک حرکت #خالص شیعی نیست و در صورتی پیروزی معلوم نیست که به نفع شیعیان تمام شود لذا امام علیه السلام در این شورش شرکت نکرد ؛
📚سیره پیشوایان ص270
❕یزید ، مسلم بن عقبه را برای سرکوب شورشیان به مدینه فرستاد و او توانست شورش را سرکوب و کشتاری بس عظیم در #مدینه به راه بیاندازد و شهر را تصرف کند و به زور از مردم برای یزید بیعت بگیرد .
👌#مورخان می نویسند ؛
« مسلم بن عقبه چنین از مردم مدینه بیعت می گرفت که بگوید من بنده مملوک یزید هستم و او درباره من و خون و مال و خانواده من هر چه بخواهد می کند و هرکس از این نوع بیعت امتناع می کرد و حاضر به عبودیت یزید نمی شد کشته می شد »
📚تاریخ طبری ج5 ص493
📚الکامل فی التاریخ ج4 ص118
❕شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
« نماینده یزید مردم را به بیعت با او و اقرار بر بندگی یزید فرا می خواند و هر کس امتناع می کرد کشته می شود و تمامی مردم مدینه جز امام #زین العابدین و علی بن عبد الله بن عباس بیعت کردند »
📚منتهی الامال ج2 ص1162
🔶شیخ #مفید و ابن #اثیر نقل می کنند ؛
« هنگامی که مسلم بن عقبه به مدینه رسید به دنبال امام سجاد فرستاد ، و چون امام به نزد او آمد او را بزرگ داشت و به خود نزدیک کرد و گفت امیر المومنین یزید مرا به نیکویی درباره تو سفارش کرده و گفته است که حساب تو را از دیگران جدا کنم . او امام را مجبور به #بیعت نکرد »
📚الارشاد ج2 ص152
📚الکامل فی التاریخ ج4 ص51
📚بحار الانوار ج46 ص139
👌بی شک یزید نمی خواست بار دیگر دستش به خون اهل بیت پیامبر گرامی آلوده شود و با این کار زوال حکومتش را به #ارمغان آورد و از سوی دیگر چون امام سجاد علیه السلام هیچ نقشی در شورش مردم مدینه نداشته بود ، اجبار او بر بیعت و ریختن خونش بدون دلیل بود .
⚫️اما در روایتی در کتاب #کافی آمده است که یزید به زور از امام سجاد علیه السلام بیعت گرفت .
👌او از امام باقر علیه السلام نقل می کند ؛
« یزید وارد مدینه شد و قصد حج گذاردن کرد ، دستور داد مردی از قریش را به نزد او حاضر سازند ، یزید به او گفت آیا اقرار می کنی که بنده منی و من اگر بخواهم تو را می فروشم و اگر بخواهم به اسارت خودم در می آورم ، آن مرد این اقرار را نکرد و یزید او را کشت .
❕یزید به سوی امام #سجاد فرستاد و به امام گفت همان اقرار را بکند . امام سجاد گفت اگر اقرار نکنم مرا هم مانند آن مرد می کشی ؟ یزید گفت آری .
🔶امام گفت آنچه می خواهی را اقرار می کنم و من بنده ای مکره و مجبور هستم ، اگر می خواهی دست نگه دار و اگر می خواهی مرا بفروش ، یزید پس از این اقرار از امام دست برداشت...»
📚الکافی ج8 ص235
💠با توجه به آن که تمام مورخان اتفاق دارند که #نماینده یزید عازم مدینه شد و خودش از شام خارج نشد و و نیز در نقل های #تاریخی آمده است که امام سجاد علیه السلام بیعت نکرد و نماینده یزید نیز او را مجبور به بیعت نساخت ، صحت نقل مزبور زیر سوال می رود .
👌علامه #مجلسی می نویسد ؛
« در این خبر اشکالی است زیرا معروف در تاریخ آن است که یزید از شام تا زمان مرگ خارج نشد و هیچ گاه به مدینه نیامد و این روایت با نقل هایی که می گوید امام سجاد بیعت نکرد #معارضه دارد »
📚بحار الانوار ج46 ص138
❕این قرائن نشان دهنده صحیح نبودن روایت مذکور است ، خصوصا آن که راوی روایت که ابی #ایوب نام دارد توثیقی ندارد و مجهول است و احیانا مشترک بین چندین راوی به این نام است و دقیقا شناخته شده نیست ؛
📚رجال #نجاشی ص455
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#خندیدن_خدا
🤔#پرسش
❔آیا راست است که شیعه روایت دارد که خداوند می خندد مگر خدا جسم است که #بخندد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌مساله خندیدن خداوند در برخی روایاتی مورد اشاره قرار گرفته است .
🔶شیخ کلینی در #کافی نقل می کند که علی علیه السلام فرمود ؛
« خداوند می خندد به کسی که در لشکر و سپاهی باشد و درنده ای یا سارقی به آنان حمله کند و او از سایرین حمایت و دفاع کند تا از مهلکه گذر نمایند »
📚الکافی ج5 ص54
👌شیخ #مفید نیز نقل می کند که علی علیه السلام فرمود؛
« سه دسته هستند که خداوند روز قیامت به آنها می خندد که یک دسته شامل کسی می شود که در بستر به همراه همسرش می باشد اما بلند می شود و وضو می گیرد و وارد مسجد شده و با خدایش مناجات می کند ...»
📚الاختصاص ص188
❕این دو روایت در منابع شیعه در مورد #خندیدن خدا آمده است که هر دو از حیث سندی ضعیف هستند .
💠در مورد روایت کتاب الکافی علامه مجلسی می گوید ؛
« این حدیث #ضعیف است »
📚مراه العقول ج18 ص398
👌روایت دوم نیز #مرسل و بدون سند است .
🔶با چشم پوشی از ضعف سند هم باید گفت که منظور از خندیدن خدا ، #پاداش دادن خدا است .
❕این که می گوید خداوند به کسی که از دیگران دفاع می کند می خندد یا به کسی که با او مناجات می کند می خندد ، یعنی به او #پاداش می دهد و اساسا خندیدن به معنای مصطلح در این موارد معنایی ندارد و تنهای معنای مناسب با آن #پاداش دادن است .
👌شیخ حر #عاملی می نویسد ؛
« تعبیر خندیدن خدا ، تعبیری مجازی است که معنایش آن است که خداوند به فعل بنده راضی است و او را دوست می دارد و به او پاداش می دهد »
📚وسائل الشیعه ج15 ص142
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔#پرسش
❔آیا راست است که شیعه روایت دارد که خداوند می خندد مگر خدا جسم است که #بخندد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌مساله خندیدن خداوند در برخی روایاتی مورد اشاره قرار گرفته است .
🔶شیخ کلینی در #کافی نقل می کند که علی علیه السلام فرمود ؛
« خداوند می خندد به کسی که در لشکر و سپاهی باشد و درنده ای یا سارقی به آنان حمله کند و او از سایرین حمایت و دفاع کند تا از مهلکه گذر نمایند »
📚الکافی ج5 ص54
👌شیخ #مفید نیز نقل می کند که علی علیه السلام فرمود؛
« سه دسته هستند که خداوند روز قیامت به آنها می خندد که یک دسته شامل کسی می شود که در بستر به همراه همسرش می باشد اما بلند می شود و وضو می گیرد و وارد مسجد شده و با خدایش مناجات می کند ...»
📚الاختصاص ص188
❕این دو روایت در منابع شیعه در مورد #خندیدن خدا آمده است که هر دو از حیث سندی ضعیف هستند .
💠در مورد روایت کتاب الکافی علامه مجلسی می گوید ؛
« این حدیث #ضعیف است »
📚مراه العقول ج18 ص398
👌روایت دوم نیز #مرسل و بدون سند است .
🔶با چشم پوشی از ضعف سند هم باید گفت که منظور از خندیدن خدا ، #پاداش دادن خدا است .
❕این که می گوید خداوند به کسی که از دیگران دفاع می کند می خندد یا به کسی که با او مناجات می کند می خندد ، یعنی به او #پاداش می دهد و اساسا خندیدن به معنای مصطلح در این موارد معنایی ندارد و تنهای معنای مناسب با آن #پاداش دادن است .
👌شیخ حر #عاملی می نویسد ؛
« تعبیر خندیدن خدا ، تعبیری مجازی است که معنایش آن است که خداوند به فعل بنده راضی است و او را دوست می دارد و به او پاداش می دهد »
📚وسائل الشیعه ج15 ص142
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA