آگاهی بهشتیان و دوزخیان از احوال یکدیگر !!!
🤔#پرسش :
❓بهشتیان و جهنمبان همدیگر را می بینند و با همدیگر صحبت می کنند درسته؟ «ما سَلَکَکُمْ فی سَقَرَ...... این از ورای حجاب است یا نه؟
یکی از علما گفته بود از پشت دیوار شيشه ای این ملاقات و گفتگو ها انجام میشه . سندش را میخواستم ! ❗️❗️
💠پاسخ :💠
❕از روایاتی استفاده می شود که خداوند شرایطی را فراهم می کند که بهشتیان و دوزخیان , مستقیما و بدون واسطه یکدیگر را می بینند و با هم گفتگو می کنند .
▫️امام صادق عليه السلام فرمود :
" خداوند، هيچ مخلوقى نيافريد، مگر آن كه براى او منزلى در بهشت و منزلى در دوزخ قرار داد. پس چون اهل بهشت در بهشت و اهل دوزخ در دوزخ جاى گيرند، منادىاى بانگ مىزند كه: «اى اهل بهشت! بنگريد». بهشتيان به دوزخ مىنگرند و منزلهايشان در دوزخ برايشان بالا آورده مىشود. سپس به ايشان گفته مىشود: «اينها منزلهاى شما بود كه اگر پروردگارتان را نافرمانى مىكرديد، به آنها وارد مىشديد». پس اگر بنا بود كسى از خوشحالى بميرد، بهشتيان در آن روز از خوشحالىِ اين كه عذاب از ايشان برطرف شده است، مىمُردند.
آن گاه [به دوزخيان] ندا مىشود كه: «اى گروههاى دوزخى! سرهايتان را بلند كنيد و به منزلهاى خود در بهشت بنگريد». دوزخيان، سرهاى خود را بلند مىكنند و منزلهاى خود در بهشت و نعمتهاى آن را مىبينند. پس به ايشان گفته مىشود: «اينها منزلهاى شما بود كه اگر پروردگارتان را فرمان مىبرديد، به آنها وارد مىشديد». پس اگر بنا بود كسى از اندوه بميرد، دوزخيان در آن روز از اندوه مىمُردند.
آن گاه بهشتيان، منزلهاى [بهشتىِ] دوزخيان را و دوزخيان، منزلهاى [دوزخىِ] بهشتيان را به ارث مىبرند. اين، همان سخن خداى متعال است كه:
«ايشاناند وارثان؛ همانان كه فردوس را به ارث مىبرند و در آن، جاويداناند». " " ما خَلَقَ اللَّهُ خَلقاً إِلَّا جَعَلَ لَهُ فِي الجَنَّةِ مَنزِلًا وَفِي النّارِ مَنزِلًا، فَإِذا سَكَنَ أَهلُ الجَنَّةِ الجَنَّةَ وَأَهلُ النّارِ النّارَ نادَى مُنادٍ: يا أَهلَ الجَنَّةِ أَشرِفُوا، فَيُشرِفُونَ عَلَى النّارِ، وَتُرفَعُ لَهُم مَنازِلُهُم فِي النّارِ، ثُمَّ يُقالُ لَهُم: هذِهِ مَنازِلُكُمُ الَّتِي لَو عَصَيتُم رَبَّكُم دَخَلتُمُوها. فَلَو أَنَّ أَحَداً ماتَ فَرَحاً لَماتَ أَهلُ الجَنَّةِ ذلِكَ اليَومَ فَرَحاً بِما صُرِفَ عَنهُم مِنَ العَذابِ. ثُمَّ يُنادَونَ: يا مَعاشِرَ أَهلِ النّارِ ... "
📚ثواب الأعمال: ص 307 ح 1، تفسير القمّي: ج 2 ص 89 ، بحار الأنوار: ج 8 ص 287 ح 19
👌در نقل دیگری , پیامبر گرامی فرمود :
" هيچ كس نيست كه وارد بهشت شود، مگر آن كه جايگاهش در آتش- كه اگر بدى مىكرد، به آن جا مىرفت- به او نشان داده مىشود تا سپاسگزارىاش افزون شود، و هيچ كس نيست كه وارد آتش شود، مگر آن كه جايگاهش در بهشت- كه اگر كار نيك مىكرد، به آن جا مىرفت- به او نمايانده مىشود تا مايه [افزايش] دريغ و افسوس او گردد. " " لا يَدخُلُ أحَدٌ الجَنَّةَ إلّاارِيَ مَقعَدَهُ مِنَ النّارِ لَو أساءَ؛ لِيَزدادَ شُكراً. ولا يَدخُلُ النّارَ أحَدٌ إلّاأُرِيَ مَقعَدَهُ مِنَ الجَنَّةِ لَو أحسَنَ؛ لِيَكونَ عَلَيهِ حَسرَة "
📚مجمع البيان: ج 10 ص 450، جامع الأخبار: ص 515 ح 1451
▫️ادامه 👇
🤔#پرسش :
❓بهشتیان و جهنمبان همدیگر را می بینند و با همدیگر صحبت می کنند درسته؟ «ما سَلَکَکُمْ فی سَقَرَ...... این از ورای حجاب است یا نه؟
یکی از علما گفته بود از پشت دیوار شيشه ای این ملاقات و گفتگو ها انجام میشه . سندش را میخواستم ! ❗️❗️
💠پاسخ :💠
❕از روایاتی استفاده می شود که خداوند شرایطی را فراهم می کند که بهشتیان و دوزخیان , مستقیما و بدون واسطه یکدیگر را می بینند و با هم گفتگو می کنند .
▫️امام صادق عليه السلام فرمود :
" خداوند، هيچ مخلوقى نيافريد، مگر آن كه براى او منزلى در بهشت و منزلى در دوزخ قرار داد. پس چون اهل بهشت در بهشت و اهل دوزخ در دوزخ جاى گيرند، منادىاى بانگ مىزند كه: «اى اهل بهشت! بنگريد». بهشتيان به دوزخ مىنگرند و منزلهايشان در دوزخ برايشان بالا آورده مىشود. سپس به ايشان گفته مىشود: «اينها منزلهاى شما بود كه اگر پروردگارتان را نافرمانى مىكرديد، به آنها وارد مىشديد». پس اگر بنا بود كسى از خوشحالى بميرد، بهشتيان در آن روز از خوشحالىِ اين كه عذاب از ايشان برطرف شده است، مىمُردند.
آن گاه [به دوزخيان] ندا مىشود كه: «اى گروههاى دوزخى! سرهايتان را بلند كنيد و به منزلهاى خود در بهشت بنگريد». دوزخيان، سرهاى خود را بلند مىكنند و منزلهاى خود در بهشت و نعمتهاى آن را مىبينند. پس به ايشان گفته مىشود: «اينها منزلهاى شما بود كه اگر پروردگارتان را فرمان مىبرديد، به آنها وارد مىشديد». پس اگر بنا بود كسى از اندوه بميرد، دوزخيان در آن روز از اندوه مىمُردند.
آن گاه بهشتيان، منزلهاى [بهشتىِ] دوزخيان را و دوزخيان، منزلهاى [دوزخىِ] بهشتيان را به ارث مىبرند. اين، همان سخن خداى متعال است كه:
«ايشاناند وارثان؛ همانان كه فردوس را به ارث مىبرند و در آن، جاويداناند». " " ما خَلَقَ اللَّهُ خَلقاً إِلَّا جَعَلَ لَهُ فِي الجَنَّةِ مَنزِلًا وَفِي النّارِ مَنزِلًا، فَإِذا سَكَنَ أَهلُ الجَنَّةِ الجَنَّةَ وَأَهلُ النّارِ النّارَ نادَى مُنادٍ: يا أَهلَ الجَنَّةِ أَشرِفُوا، فَيُشرِفُونَ عَلَى النّارِ، وَتُرفَعُ لَهُم مَنازِلُهُم فِي النّارِ، ثُمَّ يُقالُ لَهُم: هذِهِ مَنازِلُكُمُ الَّتِي لَو عَصَيتُم رَبَّكُم دَخَلتُمُوها. فَلَو أَنَّ أَحَداً ماتَ فَرَحاً لَماتَ أَهلُ الجَنَّةِ ذلِكَ اليَومَ فَرَحاً بِما صُرِفَ عَنهُم مِنَ العَذابِ. ثُمَّ يُنادَونَ: يا مَعاشِرَ أَهلِ النّارِ ... "
📚ثواب الأعمال: ص 307 ح 1، تفسير القمّي: ج 2 ص 89 ، بحار الأنوار: ج 8 ص 287 ح 19
👌در نقل دیگری , پیامبر گرامی فرمود :
" هيچ كس نيست كه وارد بهشت شود، مگر آن كه جايگاهش در آتش- كه اگر بدى مىكرد، به آن جا مىرفت- به او نشان داده مىشود تا سپاسگزارىاش افزون شود، و هيچ كس نيست كه وارد آتش شود، مگر آن كه جايگاهش در بهشت- كه اگر كار نيك مىكرد، به آن جا مىرفت- به او نمايانده مىشود تا مايه [افزايش] دريغ و افسوس او گردد. " " لا يَدخُلُ أحَدٌ الجَنَّةَ إلّاارِيَ مَقعَدَهُ مِنَ النّارِ لَو أساءَ؛ لِيَزدادَ شُكراً. ولا يَدخُلُ النّارَ أحَدٌ إلّاأُرِيَ مَقعَدَهُ مِنَ الجَنَّةِ لَو أحسَنَ؛ لِيَكونَ عَلَيهِ حَسرَة "
📚مجمع البيان: ج 10 ص 450، جامع الأخبار: ص 515 ح 1451
▫️ادامه 👇
تناقض در قرآن در بیان جریان قوم لوط و پیشنهاد ازدواج آنان با دختران لوط علیه السلام !!!
🤔#پرسش :
❓در مورد ماجرای حضرت لوط در دو جای قرآن متفاوت آمده در سوره حجر بعد از نقل این داستان میگوید"هولا بناتی انکنتم فاعلین" ولی در سوره هود میگوید "هولا بناتی هن اطهر لکم " آیا این نقل ها دو نقل متفاوتند ? آیا اینجا تناقص نیست؟!
💠پاسخ💠
❕لوط نبی علیه السلام از پیامبران بزرگ الهی بود که خداوند در قرآن در توصیف او فرمود :
" و لوط را (به يادآور) كه به او حكم و علم داديم، و از شهرى كه اعمال زشت و كثيف انجام مىدادند رهايى بخشيديم، چرا كه آنها مردم بد و فاسقى بودند - و او را در رحمت خود داخل كرديم، او از صالحان بود. " وَ لُوطاً آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فاسِقِينَ _ وَ أَدْخَلْناهُ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ " ( سوره انبیاء آیه 74 _ 75 )
❕علامه مجلسی نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود :
" لوط در ميان قوم خود سى سال ماند كه ايشان را بسوى خدا مىخواند و حذر مىفرمود ايشان را از عذاب الهى، و ايشان قومى بودند كه خود را از غائط پاكيزه نمىكردند و غسل جنابت نمىكردند.
و لوط پسر خاله حضرت ابراهيم بود و ساره زن ابراهيم عليه السّلام خواهر لوط بود، و حضرت لوط و ابراهيم عليهما السّلام دو پيغمبر مرسل بودند كه مردم را از عذاب خدا مىترسانيدند، و لوط مردى بود سخى و صاحب كرم و هر مهمانى كه بر او وارد مىشد ضيافت مىكرد و حذر مىفرمود مهمانان را از شرّ قوم خود، پس چون قوم لوط اين را از او ديدند گفتند: آيا تو را نهى نكرديم از عالميان؟ مهمانى نكن مهمانى را كه بر تو نازل شود، و اگر بكنى فضيحت مىرسانيم به مهمانان تو، و تو را خوار و ذليل مىكنيم نزد ايشان.
پس لوط عليه السّلام هرگاه او را مهمانى مىرسيد پنهان مىكرد امر او را از بيم آنكه مبادا قوم او فضيحت نمايند به او، زيرا كه لوط در ميان ايشان قبيله و عشيرهاى نبود و پيوسته لوط و ابراهيم عليهما السّلام متوقع نزول عذاب بر آن قوم بودند، و ابراهيم و لوط عليهما السّلام را منزلت شريفى نزد حق تعالى بود ... "
📚حیاه القلوب ج 1 ص 423
❕قوم لوط که گرفتار فاحشه لواط و همجنس بازی با مردان شده بودند , تصمیم داشتند به مهمانان لوط علیه السلام هم تعرض کنند , لوط ( ع ) برای آنکه از این واقعه شوم جلوگیری کند به افرادی از قوم خود پیشنهاد ازدواج با دخترانش را داد و در تعبیر و بیانی خطاب به آنان فرمود :
"دختران من حاضرند اگر مىخواهيد كار صحيحى انجام دهيد (با آنها ازدواج كنيد و از گناه و آلودگى بپرهيزيد). " قال هؤُلاءِ بَناتِي إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ " ( حجر 71 )
❕و جهت تاکید بیشتر بر این پیشنهاد , این موضوع را با بیانی رساتر ایراد کرد و فرمود :
" اى قوم من! اينها دختران منند، براى شما پاكيزهترند (با آنها ازدواج كنيد و از اعمال شنيع صرف نظر نمائيد) از خدا بترسيد و مرا در مورد ميهمانهايم رسوا مسازيد، آيا در ميان شما يك مرد رشيد وجود ندارد؟! " " قالَ يا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ " ( هود 78 )
❕روشن است که میان این دو جمله تناقضی نیست بلکه هر دو جمله , بیان و تعبیری در یک موضوع یعنی پیشنهاد ازدواج است و لوط علیه السلام از هر دو تعبیر و بیان استفاده کرد و با بیانهای گوناگون بر موضوع پیشنهاد ازدواج تاکید کرد تا قومش را از عمل شنیع لواط منصرف و به سوی ازدواج حلال سوق دهد , چنانچه که در تفسیر نمونه می خوانیم :
"كار به جايى مىرسد كه پيامبر بزرگى همچون لوط حاضر مىشود دختران خود را به ازدواج آنها در آورد تا از طريق حلال و مشروع اشباع شوند و از گناه و آلودگى و ننگ رهايى يابند اما باز هم آنها دست رد بر سينه او مىگذارند! ضمنا اين پيامبر بزرگ، اين درس آموزنده را به ما مىدهد كه براى مبارزه با مفاسد تنها روى نفى تكيه نكنيد، بلكه روى اثبات هم بايد تكيه كرد، يعنى بايد غرائز بشر را از طريق صحيح اشباع نمود تا به فساد نگرايد، گرچه قوم لوط افراد فاسد استثنايى بودند كه اين برنامه در آنها مؤثر نيفتاد، ولى معمولا اين روش يكى از مؤثرترين روشهاست. هنگامى كه بخواهيم با سرگرميهاى غير سالم مبارزه كنيم بايد در درجه اول بكوشيم و سرگرمى سالم براى مردم فراهم سازيم، همين گونه در برنامههاى ديگر. "
📚تفسير نمونه، ج11، ص: 117
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
🤔#پرسش :
❓در مورد ماجرای حضرت لوط در دو جای قرآن متفاوت آمده در سوره حجر بعد از نقل این داستان میگوید"هولا بناتی انکنتم فاعلین" ولی در سوره هود میگوید "هولا بناتی هن اطهر لکم " آیا این نقل ها دو نقل متفاوتند ? آیا اینجا تناقص نیست؟!
💠پاسخ💠
❕لوط نبی علیه السلام از پیامبران بزرگ الهی بود که خداوند در قرآن در توصیف او فرمود :
" و لوط را (به يادآور) كه به او حكم و علم داديم، و از شهرى كه اعمال زشت و كثيف انجام مىدادند رهايى بخشيديم، چرا كه آنها مردم بد و فاسقى بودند - و او را در رحمت خود داخل كرديم، او از صالحان بود. " وَ لُوطاً آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فاسِقِينَ _ وَ أَدْخَلْناهُ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ " ( سوره انبیاء آیه 74 _ 75 )
❕علامه مجلسی نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود :
" لوط در ميان قوم خود سى سال ماند كه ايشان را بسوى خدا مىخواند و حذر مىفرمود ايشان را از عذاب الهى، و ايشان قومى بودند كه خود را از غائط پاكيزه نمىكردند و غسل جنابت نمىكردند.
و لوط پسر خاله حضرت ابراهيم بود و ساره زن ابراهيم عليه السّلام خواهر لوط بود، و حضرت لوط و ابراهيم عليهما السّلام دو پيغمبر مرسل بودند كه مردم را از عذاب خدا مىترسانيدند، و لوط مردى بود سخى و صاحب كرم و هر مهمانى كه بر او وارد مىشد ضيافت مىكرد و حذر مىفرمود مهمانان را از شرّ قوم خود، پس چون قوم لوط اين را از او ديدند گفتند: آيا تو را نهى نكرديم از عالميان؟ مهمانى نكن مهمانى را كه بر تو نازل شود، و اگر بكنى فضيحت مىرسانيم به مهمانان تو، و تو را خوار و ذليل مىكنيم نزد ايشان.
پس لوط عليه السّلام هرگاه او را مهمانى مىرسيد پنهان مىكرد امر او را از بيم آنكه مبادا قوم او فضيحت نمايند به او، زيرا كه لوط در ميان ايشان قبيله و عشيرهاى نبود و پيوسته لوط و ابراهيم عليهما السّلام متوقع نزول عذاب بر آن قوم بودند، و ابراهيم و لوط عليهما السّلام را منزلت شريفى نزد حق تعالى بود ... "
📚حیاه القلوب ج 1 ص 423
❕قوم لوط که گرفتار فاحشه لواط و همجنس بازی با مردان شده بودند , تصمیم داشتند به مهمانان لوط علیه السلام هم تعرض کنند , لوط ( ع ) برای آنکه از این واقعه شوم جلوگیری کند به افرادی از قوم خود پیشنهاد ازدواج با دخترانش را داد و در تعبیر و بیانی خطاب به آنان فرمود :
"دختران من حاضرند اگر مىخواهيد كار صحيحى انجام دهيد (با آنها ازدواج كنيد و از گناه و آلودگى بپرهيزيد). " قال هؤُلاءِ بَناتِي إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ " ( حجر 71 )
❕و جهت تاکید بیشتر بر این پیشنهاد , این موضوع را با بیانی رساتر ایراد کرد و فرمود :
" اى قوم من! اينها دختران منند، براى شما پاكيزهترند (با آنها ازدواج كنيد و از اعمال شنيع صرف نظر نمائيد) از خدا بترسيد و مرا در مورد ميهمانهايم رسوا مسازيد، آيا در ميان شما يك مرد رشيد وجود ندارد؟! " " قالَ يا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ " ( هود 78 )
❕روشن است که میان این دو جمله تناقضی نیست بلکه هر دو جمله , بیان و تعبیری در یک موضوع یعنی پیشنهاد ازدواج است و لوط علیه السلام از هر دو تعبیر و بیان استفاده کرد و با بیانهای گوناگون بر موضوع پیشنهاد ازدواج تاکید کرد تا قومش را از عمل شنیع لواط منصرف و به سوی ازدواج حلال سوق دهد , چنانچه که در تفسیر نمونه می خوانیم :
"كار به جايى مىرسد كه پيامبر بزرگى همچون لوط حاضر مىشود دختران خود را به ازدواج آنها در آورد تا از طريق حلال و مشروع اشباع شوند و از گناه و آلودگى و ننگ رهايى يابند اما باز هم آنها دست رد بر سينه او مىگذارند! ضمنا اين پيامبر بزرگ، اين درس آموزنده را به ما مىدهد كه براى مبارزه با مفاسد تنها روى نفى تكيه نكنيد، بلكه روى اثبات هم بايد تكيه كرد، يعنى بايد غرائز بشر را از طريق صحيح اشباع نمود تا به فساد نگرايد، گرچه قوم لوط افراد فاسد استثنايى بودند كه اين برنامه در آنها مؤثر نيفتاد، ولى معمولا اين روش يكى از مؤثرترين روشهاست. هنگامى كه بخواهيم با سرگرميهاى غير سالم مبارزه كنيم بايد در درجه اول بكوشيم و سرگرمى سالم براى مردم فراهم سازيم، همين گونه در برنامههاى ديگر. "
📚تفسير نمونه، ج11، ص: 117
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
توضیحی در مورد وابسته بودن قبولی اعمال به نماز !!!
🤔#پرسش :
❓اگر اولین چیزی که طبق روایات محاسبه میشود نماز است " و ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها " من که الان نمازهایم قضا می شود و خیلی وقت است که خواستم قضا کنم ولی نتوانستم درستش کنم بی خیال بقیه دین بشوم و گناه کنم ؟ چون فایده ندارد ? اصلا بالفرض که الان نمازهایم درست بشود چند سال نماز قضایی که عمدا و سهوا قضا کردم رو چکار کنم که سخت است به جا آوردنش و باز هم "ان ردت رد ما سواها " میشود ?!!!!
💠پاسخ : 💠
❕" در حديث معروفى مىخوانيم كه امير مؤمنان على عليه السلام در وصاياى خود بعد از آنكه فرق مباركش با شمشير ابن ملجم جنايتكار شكافته شد فرمود: "خدا را، خدا را درباره نماز، چرا كه ستون دين شماست "
📚بحار الانوار، ج 42، ص 256.
▫️مىدانيم هنگامى كه عمود خيمه در هم بشكند يا سقوط كند، هرقدر طنابها و ميخهاى اطراف محكم باشد اثرى ندارد، همچنين وقتى ارتباط بندگان با خدا از طريق نماز از بين برود اعمال ديگر را از دست خواهد داد.
▫️در حديثى امام صادق عليه السلام فرمود " نخستين چيزى كه در قيامت بنده به آن حسابرسى مىشود نماز است، اگر پذيرفته شد، ساير اعمالش قبول مىشود، و اگر رد شود ساير اعمالش نيز رد خواهد شد "
📚 من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 208.
❗️ شايد به اين دليل كه نماز رمز ارتباط خلق و خالق است و اگر بهطور صحيح بهجا آورده شود، قصد قربت و اخلاص كه شرط قبولى ساير اعمال است در او زنده مىشود وگرنه بقيّه اعمالش آلوده و از درجه اعتبار ساقط مىشود. "
📚انوار هدایت , مکارم شیرازی , ص 398
👌بنابراین ملاک قبولی سایر اعمال نیز نماز است و اگر نماز قبول نشود , سایر اعمال هم قبول نمی شود اما این سخن به معنای بی فایده بودن انجام سایر اعمال نیست .
👈کمترین فایده ای که انجام دادن سایر اعمال (مانند روزه و حج و زکات و خمس و ... ) برای انسان دارد آن است که با انجام آنها عذاب انجام ندادنشان از انسان بر داشته می شود و دیگر انسان به خاطر ترک آن اعمال مجازات نمی شود .👉
❕بنابراین میان قبولی اعمال و دریافت پاداش تفاوت است , قبولی اعمال آن مرحله عالی و بالاتر است که سبب ورود به بهشت و بهره مندی از انواع نعمتهای عالی آن می شود اما مرحله پاداش آن است که مثلا اگر نماز انسان قبول نشود که به تبع آن سایر اعمال هم قبول نمی شود اما باز انسان بی بهره از انجام نماز و سایر اعمال نیست و طبیعتا پاداشی متناسب دریافت می کند که کمترین آن پاداش رفع عذاب است در حالیکه اگر از اساس نماز و روزه و زکات و سایر اعمال ترک می شد به خاطر این ترک واجبات , انسان گرفتار عذاب می شد .
❕بی شک کسی که واجباتش را انجام می دهد , عملش مصداق کار خوب و احسان و خودش هم مصداق محسن است و به مقتضای آیات قرآن بی اجر و پاداش نخواهد بود : " " فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِين " " خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند " _ " فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ " " هر كس به اندازه سنگينى ذرهاى كار نيك كند آن را مىبيند و هر كس بمقدار ذرهاى كار بد كند آن را خواهد ديد" ( یوسف 90 _ زلزله 7 _ 8 )
👌لذا در روایات ما آمده است که درست است که مثلا خداوند اعمال نیک افراد کفار را به خاطر بی ایمانی و عنادشان با حق و حقیقت نمی پذیرد و قبول نمی کند اما آنها را بی بهره و بی پاداش نیز نمی گذارد زیرا میان قبولی اعمال و دادن پاداش تفاوت است .
❕خداوند پاداش این کافران معاند اما نیکوکار را به صورت آسانی مرگ و جان دادن یا در امان بودن از آتش جهنم می دهد یعنی اگر چه به خاطر کفر و عناد جهنم می روند اما به خاطر نیکوکاری که داشتند , آتش جهنم آنان را نمی سوزاند و مثلا خداوند برایشان خانه ای در جهنم بنا می کند تا از آتش جهنم ایمن باشند و رزق و روزی آنان را نیز از مکانی غیر از جهنم تامین می کند : "مَا كَانَ مِنْ سُهُولَةٍ هُنَاكَ عَلَى الْكَافِرِ فَلِيُوَفَّى أَجْرَ حَسَنَاتِهِ فِي الدُّنْيَا " _ "فَلَمَّا أَنْ مَاتَ الْكَافِرُ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِي النَّارِ مِنْ طِينٍ وَ كَانَ يَقِيهِ حَرَّهَا وَ يَأْتِيهِ الرِّزْقُ مِنْ غَيْرِهَا "
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص: 275 _ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: 169
❕لذا در تفسیر نمونه می خوانیم :
" مساله" قبولى اعمال" مطلبى است، و پاداش مناسب داشتن مطلب ديگر، به همين جهت مشهور در ميان دانشمندان اسلام اين است كه مثلا نماز بدون حضور قلب و يا با ارتكاب بعضى از گناهان مانند غيبت، مقبول درگاه خدا نيست، با اينكه مىدانيم چنين نمازى شرعا صحيح است، و اطاعت فرمان خدا است و انجام وظيفه محسوب مىشود و مسلم است كه اطاعت فرمان خدا بدون پاداش نخواهد بود. بنابراين قبول عمل همان مرتبه عالى عمل است "
📚تفسير نمونه، ج10، ص: 317
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
🤔#پرسش :
❓اگر اولین چیزی که طبق روایات محاسبه میشود نماز است " و ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها " من که الان نمازهایم قضا می شود و خیلی وقت است که خواستم قضا کنم ولی نتوانستم درستش کنم بی خیال بقیه دین بشوم و گناه کنم ؟ چون فایده ندارد ? اصلا بالفرض که الان نمازهایم درست بشود چند سال نماز قضایی که عمدا و سهوا قضا کردم رو چکار کنم که سخت است به جا آوردنش و باز هم "ان ردت رد ما سواها " میشود ?!!!!
💠پاسخ : 💠
❕" در حديث معروفى مىخوانيم كه امير مؤمنان على عليه السلام در وصاياى خود بعد از آنكه فرق مباركش با شمشير ابن ملجم جنايتكار شكافته شد فرمود: "خدا را، خدا را درباره نماز، چرا كه ستون دين شماست "
📚بحار الانوار، ج 42، ص 256.
▫️مىدانيم هنگامى كه عمود خيمه در هم بشكند يا سقوط كند، هرقدر طنابها و ميخهاى اطراف محكم باشد اثرى ندارد، همچنين وقتى ارتباط بندگان با خدا از طريق نماز از بين برود اعمال ديگر را از دست خواهد داد.
▫️در حديثى امام صادق عليه السلام فرمود " نخستين چيزى كه در قيامت بنده به آن حسابرسى مىشود نماز است، اگر پذيرفته شد، ساير اعمالش قبول مىشود، و اگر رد شود ساير اعمالش نيز رد خواهد شد "
📚 من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 208.
❗️ شايد به اين دليل كه نماز رمز ارتباط خلق و خالق است و اگر بهطور صحيح بهجا آورده شود، قصد قربت و اخلاص كه شرط قبولى ساير اعمال است در او زنده مىشود وگرنه بقيّه اعمالش آلوده و از درجه اعتبار ساقط مىشود. "
📚انوار هدایت , مکارم شیرازی , ص 398
👌بنابراین ملاک قبولی سایر اعمال نیز نماز است و اگر نماز قبول نشود , سایر اعمال هم قبول نمی شود اما این سخن به معنای بی فایده بودن انجام سایر اعمال نیست .
👈کمترین فایده ای که انجام دادن سایر اعمال (مانند روزه و حج و زکات و خمس و ... ) برای انسان دارد آن است که با انجام آنها عذاب انجام ندادنشان از انسان بر داشته می شود و دیگر انسان به خاطر ترک آن اعمال مجازات نمی شود .👉
❕بنابراین میان قبولی اعمال و دریافت پاداش تفاوت است , قبولی اعمال آن مرحله عالی و بالاتر است که سبب ورود به بهشت و بهره مندی از انواع نعمتهای عالی آن می شود اما مرحله پاداش آن است که مثلا اگر نماز انسان قبول نشود که به تبع آن سایر اعمال هم قبول نمی شود اما باز انسان بی بهره از انجام نماز و سایر اعمال نیست و طبیعتا پاداشی متناسب دریافت می کند که کمترین آن پاداش رفع عذاب است در حالیکه اگر از اساس نماز و روزه و زکات و سایر اعمال ترک می شد به خاطر این ترک واجبات , انسان گرفتار عذاب می شد .
❕بی شک کسی که واجباتش را انجام می دهد , عملش مصداق کار خوب و احسان و خودش هم مصداق محسن است و به مقتضای آیات قرآن بی اجر و پاداش نخواهد بود : " " فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِين " " خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند " _ " فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ " " هر كس به اندازه سنگينى ذرهاى كار نيك كند آن را مىبيند و هر كس بمقدار ذرهاى كار بد كند آن را خواهد ديد" ( یوسف 90 _ زلزله 7 _ 8 )
👌لذا در روایات ما آمده است که درست است که مثلا خداوند اعمال نیک افراد کفار را به خاطر بی ایمانی و عنادشان با حق و حقیقت نمی پذیرد و قبول نمی کند اما آنها را بی بهره و بی پاداش نیز نمی گذارد زیرا میان قبولی اعمال و دادن پاداش تفاوت است .
❕خداوند پاداش این کافران معاند اما نیکوکار را به صورت آسانی مرگ و جان دادن یا در امان بودن از آتش جهنم می دهد یعنی اگر چه به خاطر کفر و عناد جهنم می روند اما به خاطر نیکوکاری که داشتند , آتش جهنم آنان را نمی سوزاند و مثلا خداوند برایشان خانه ای در جهنم بنا می کند تا از آتش جهنم ایمن باشند و رزق و روزی آنان را نیز از مکانی غیر از جهنم تامین می کند : "مَا كَانَ مِنْ سُهُولَةٍ هُنَاكَ عَلَى الْكَافِرِ فَلِيُوَفَّى أَجْرَ حَسَنَاتِهِ فِي الدُّنْيَا " _ "فَلَمَّا أَنْ مَاتَ الْكَافِرُ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِي النَّارِ مِنْ طِينٍ وَ كَانَ يَقِيهِ حَرَّهَا وَ يَأْتِيهِ الرِّزْقُ مِنْ غَيْرِهَا "
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص: 275 _ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: 169
❕لذا در تفسیر نمونه می خوانیم :
" مساله" قبولى اعمال" مطلبى است، و پاداش مناسب داشتن مطلب ديگر، به همين جهت مشهور در ميان دانشمندان اسلام اين است كه مثلا نماز بدون حضور قلب و يا با ارتكاب بعضى از گناهان مانند غيبت، مقبول درگاه خدا نيست، با اينكه مىدانيم چنين نمازى شرعا صحيح است، و اطاعت فرمان خدا است و انجام وظيفه محسوب مىشود و مسلم است كه اطاعت فرمان خدا بدون پاداش نخواهد بود. بنابراين قبول عمل همان مرتبه عالى عمل است "
📚تفسير نمونه، ج10، ص: 317
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
توضیحاتی در مورد مکان برزخ !!!
🤔#پرسش :
❓شنیده ام که بعد از مرگ وارد عالمی به نام برزخ می شوم ? سوالم آن است که عالم برزخ کجاست و در چه مکانی است ?❕❕
💠پاسخ : 💠
👌برخی از محققین می نویسند :
"ما معتقديم: در ميان اين جهان و سراى آخرت، جهان سوّمى به نام «برزخ» است كه ارواح همه انسانها پس از مرگ تا روز قيامت در آن قرار مىگيرند. «وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخ الى يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛ و پشت سر آنها (پس از مرگ) برزخى است تا روز قيامت». ( سوره مومنون آیه 100 )
❕البته از جزئيات آن جهان نيز آگاهى زيادى نداريم و نمىتوانيم داشته باشيم، اين قدر مىدانيم كه ارواح نيكان و صالحانى كه در درجات بالا قرار دارند (مانند ارواح شهدا) در آن جهان، متنعّم به نعمتهاى فراوانى هستند: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا فى سَبيلِ اللَّهِ امْواتاً بَلْ احْياء عِنْدَ ربِّهِمْ يُرْزَقُونَ؛ هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند مردگانند، بلكه آنها زندهاند و در پيشگاه پروردگارشان متنعّمند». ( سوره آل عمران آیه 169 )
❕و نيز ارواح ظالمان و طاغوتها و حاميان آنها در آن جهان معذّبند، همان گونه كه قرآن درباره فرعون و آلفرعون مىگويد: «النّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوّاً وَ عَشِيّاً وَ يَوْمَ تَقُومُ السّاعَةُ ادْخِلُوا آلفِرْعَوْنَ اشَدَّ الْعَذابِ؛ عذاب آنها (در برزخ) آتش (دوزخ) است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مىشوند، و روزى كه قيامت برپا شود (مىفرمايد) آل فرعون را داخل سختترين عذابها كنيد!». ( سوره مومن آیه 46 ) ...
❕در روايات اسلامى نيز از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله آمده است كه فرمود: «الْقَبْرُ رَوْضَة مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ اوْ حُفْرَةِ مِنْ حُفَرِ النّيران؛ قبر يا باغى است از باغهاى بهشت، يا حفرهاى از حفرههاى دوزخ» ( صحيح ترمذى، جلد 4، كتاب صفة القيامة، باب 26، حديث 2460، در منابع شيعه اين حديث گاه از اميرمؤمنان على عليه السلام و گاه از امام على بن الحسين عليه السلام نقل شده است (بحارالانوار، جلد 6، صفحه 214 و 218) )
📚به نقل از کتاب اعتقاد ما، ص: 70
❕برخی ازمفسرین در مورد آیه مورد اشاره پیرامون عذاب آل فرعون می نویسند :
" ( آیه ) مىگويد آنها صبح و شام بر آتش عرضه مىشوند اما در قيامت آنها را وارد اشد عذاب مىكند، اين به خوبى دلالت دارد كه عذاب اول عذاب برزخى است كه بعد از اين دنيا و قبل از قيام قيامت است و كيفيت آن عرضه و نزديكى به آتش دوزخ است، عرضهاى كه هم روح و جان را به لرزه در مىآورد و هم جسم را تحت تاثير قرار مىدهد. "
📚تفسير نمونه، ج20، ص: 115
❕از آیات و روایات استفاده می شود که مکان برزخ جایی در همین دنیا است و اینکه در برزخ صبح و شب است چنانچه که در آیه مورد اشاره خواندیم که آل فرعون هر صبح و شام در برزخ عذاب می شوند .
❕صبح و شام داشتن از ویژگی های دنیا است و در پایان دنیا , طومار خورشید و ماه و ستارگان پیچیده می شود و دیگر خبری از صبح و شام نیست .
❕خداوند می فرماید : " در آن هنگام كه خورشيد درهم پيچيده شود _ و در آن هنگام كه ستارگان بىفروغ شوند. " ( سوره تکویر آیه 1 و 2 )
👌و در مورد بهشتیان می فرماید :
" نه خورشید را در آنجا مىبينند، نه سرما را. " " لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً " ( سوره انسان آیه 13 )
❕در روایات نیز تصریح شده است که عذاب صبح و شام آل فرعون در دنیا است یعنی برزخ در جایی در همین عالم دنیاست اما ما با چشم سر و حواس ظاهری قابلیت درک این عالم را نداریم .
👌در نقلی آمده است که مردى به امام صادق عليه السلام عرضه داشت در باره اين سخن خداوند عز و جل: «هر صبح و شام بر آتش عرضه مىشوند» چه مىگوييد؟ فرمود: مردم درباره آن چه مىگويند؟
مرد گفت: مىگويند: اين در مورد آتشِ جاويدان است، و فرعونيان تا آن زمان، عذابى نمىشوند. امام عليه السلام فرمود:«پس، آنها از نيكبختاناند؟!» ( که فقط صبح و شام عذاب می شوند ) گفته شد: قربانت كردم! پس منظور چيست؟ فرمود:
«اين [عرضه شدن صبح و شام فرعونيان بر آتش]، در دنياست؛ امّا درباره آتش جاويدان، مىفرمايد: «و روزى كه رستاخيز برپا شود [، فرياد مىرسد كه:] فرعونيان را در سختترين عذاب در آوريد» " فقَال: إِنَّما هذا فِي الدُّنيا، وأمّا فِي نارِ الخُلدِ فَهُوَ قَولُهُ: «وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ "
📚تفسیر قمی ج 2 ص 258
❕می بینیم که در این حدیث شریف امام علیه السلام با صراحت مکان برزخ را جایی در همین دنیا می شمرد .
👇ادامه
🤔#پرسش :
❓شنیده ام که بعد از مرگ وارد عالمی به نام برزخ می شوم ? سوالم آن است که عالم برزخ کجاست و در چه مکانی است ?❕❕
💠پاسخ : 💠
👌برخی از محققین می نویسند :
"ما معتقديم: در ميان اين جهان و سراى آخرت، جهان سوّمى به نام «برزخ» است كه ارواح همه انسانها پس از مرگ تا روز قيامت در آن قرار مىگيرند. «وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخ الى يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛ و پشت سر آنها (پس از مرگ) برزخى است تا روز قيامت». ( سوره مومنون آیه 100 )
❕البته از جزئيات آن جهان نيز آگاهى زيادى نداريم و نمىتوانيم داشته باشيم، اين قدر مىدانيم كه ارواح نيكان و صالحانى كه در درجات بالا قرار دارند (مانند ارواح شهدا) در آن جهان، متنعّم به نعمتهاى فراوانى هستند: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا فى سَبيلِ اللَّهِ امْواتاً بَلْ احْياء عِنْدَ ربِّهِمْ يُرْزَقُونَ؛ هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند مردگانند، بلكه آنها زندهاند و در پيشگاه پروردگارشان متنعّمند». ( سوره آل عمران آیه 169 )
❕و نيز ارواح ظالمان و طاغوتها و حاميان آنها در آن جهان معذّبند، همان گونه كه قرآن درباره فرعون و آلفرعون مىگويد: «النّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوّاً وَ عَشِيّاً وَ يَوْمَ تَقُومُ السّاعَةُ ادْخِلُوا آلفِرْعَوْنَ اشَدَّ الْعَذابِ؛ عذاب آنها (در برزخ) آتش (دوزخ) است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مىشوند، و روزى كه قيامت برپا شود (مىفرمايد) آل فرعون را داخل سختترين عذابها كنيد!». ( سوره مومن آیه 46 ) ...
❕در روايات اسلامى نيز از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله آمده است كه فرمود: «الْقَبْرُ رَوْضَة مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ اوْ حُفْرَةِ مِنْ حُفَرِ النّيران؛ قبر يا باغى است از باغهاى بهشت، يا حفرهاى از حفرههاى دوزخ» ( صحيح ترمذى، جلد 4، كتاب صفة القيامة، باب 26، حديث 2460، در منابع شيعه اين حديث گاه از اميرمؤمنان على عليه السلام و گاه از امام على بن الحسين عليه السلام نقل شده است (بحارالانوار، جلد 6، صفحه 214 و 218) )
📚به نقل از کتاب اعتقاد ما، ص: 70
❕برخی ازمفسرین در مورد آیه مورد اشاره پیرامون عذاب آل فرعون می نویسند :
" ( آیه ) مىگويد آنها صبح و شام بر آتش عرضه مىشوند اما در قيامت آنها را وارد اشد عذاب مىكند، اين به خوبى دلالت دارد كه عذاب اول عذاب برزخى است كه بعد از اين دنيا و قبل از قيام قيامت است و كيفيت آن عرضه و نزديكى به آتش دوزخ است، عرضهاى كه هم روح و جان را به لرزه در مىآورد و هم جسم را تحت تاثير قرار مىدهد. "
📚تفسير نمونه، ج20، ص: 115
❕از آیات و روایات استفاده می شود که مکان برزخ جایی در همین دنیا است و اینکه در برزخ صبح و شب است چنانچه که در آیه مورد اشاره خواندیم که آل فرعون هر صبح و شام در برزخ عذاب می شوند .
❕صبح و شام داشتن از ویژگی های دنیا است و در پایان دنیا , طومار خورشید و ماه و ستارگان پیچیده می شود و دیگر خبری از صبح و شام نیست .
❕خداوند می فرماید : " در آن هنگام كه خورشيد درهم پيچيده شود _ و در آن هنگام كه ستارگان بىفروغ شوند. " ( سوره تکویر آیه 1 و 2 )
👌و در مورد بهشتیان می فرماید :
" نه خورشید را در آنجا مىبينند، نه سرما را. " " لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً " ( سوره انسان آیه 13 )
❕در روایات نیز تصریح شده است که عذاب صبح و شام آل فرعون در دنیا است یعنی برزخ در جایی در همین عالم دنیاست اما ما با چشم سر و حواس ظاهری قابلیت درک این عالم را نداریم .
👌در نقلی آمده است که مردى به امام صادق عليه السلام عرضه داشت در باره اين سخن خداوند عز و جل: «هر صبح و شام بر آتش عرضه مىشوند» چه مىگوييد؟ فرمود: مردم درباره آن چه مىگويند؟
مرد گفت: مىگويند: اين در مورد آتشِ جاويدان است، و فرعونيان تا آن زمان، عذابى نمىشوند. امام عليه السلام فرمود:«پس، آنها از نيكبختاناند؟!» ( که فقط صبح و شام عذاب می شوند ) گفته شد: قربانت كردم! پس منظور چيست؟ فرمود:
«اين [عرضه شدن صبح و شام فرعونيان بر آتش]، در دنياست؛ امّا درباره آتش جاويدان، مىفرمايد: «و روزى كه رستاخيز برپا شود [، فرياد مىرسد كه:] فرعونيان را در سختترين عذاب در آوريد» " فقَال: إِنَّما هذا فِي الدُّنيا، وأمّا فِي نارِ الخُلدِ فَهُوَ قَولُهُ: «وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ "
📚تفسیر قمی ج 2 ص 258
❕می بینیم که در این حدیث شریف امام علیه السلام با صراحت مکان برزخ را جایی در همین دنیا می شمرد .
👇ادامه
آیا شیعیان و لو فاسد باشند از سایر مسلمانان مقام بالاتری دارند ?
🤔#پرسش :
نزد امامان شیعه، آن شیعهای که اهل هزاران فسق و فجور و گناه و معصیت باشد، از سنی بهتر است !!!
" عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنِّي أُخَالِطُ اَلنَّاسَ فَيَكْثُرُ عَجَبِي مِنْ أَقْوَامٍ لاَ يَتَوَلَّوْنَكُمْ وَ يَتَوَلَّوْنَ فُلاَناً وَ فُلاَناً لَهُمْ أَمَانَةٌ وَ صِدْقٌ وَ وَفَاءٌ وَ أَقْوَامٌ يَتَوَلَّوْنَكُمْ لَيْسَ لَهُمْ تِلْكَ اَلْأَمَانَةُ وَ لاَ اَلْوَفَاءُ وَ اَلصِّدْقُ قَالَ فَاسْتَوَى أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ جَالِساً فَأَقْبَلَ عَلَيَّ كَالْغَضْبَانِ ثُمَّ قَالَ لاَ دِينَ لِمَنْ دَانَ اَللَّهَ بِوَلاَيَةِ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اَللَّهِ وَ لاَ عَتْبَ عَلَى مَنْ دَانَ بِوَلاَيَةِ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اَللَّهِ قُلْتُ لاَ دِينَ لِأُولَئِكَ وَ لاَ عَتْبَ عَلَى هَؤُلاَءِ قَالَ نَعَمْ لاَ دِينَ لِأُولَئِكَ وَ لاَ عَتْبَ عَلَى هَؤُلاَءِ. "
" عبد اللّٰه بن ابى يعفور گويد: به امام صادق گفتم: من كه با مردم ارتباط دارم بسيار تعجب ميكنم از مردمى كه از شما پيروى نميكنند و بدنبال فلانی و فلانی مي روند ولى امين و راستگو و با وفايند، و مردمى هستند كه بدنبال شمايند، ولى امانت و وفاء و راستگوئى آنها را ندارند. امام صادق راست نشست و مانند خشمناكى بمن متوجه شد، سپس فرمود: هر كه خدا را با پيروى از امام ستمگرى كه از جانب خدا نيست ديندارى كند، دين ندارد و سرزنش نيست بر كسى كه با پيروى از امام عادل از جانب خدا ديندارى كند، گفتم: آنها دين ندارند و بر اينها سرزنشى نيست؟!! فرمود: آرى آنها دين ندارند و بر اينها سرزنشى نيست. " !!! ( الکافي , جلد ۱ , صفحه ۳۷۵ )
💠#پاسخ : 💠
👌امامان علیهم السلام , فردی را به عنوان شیعه معرفی کرده اند که در افعال و اعمال از آن بزرگواران پیروی کند و افعالش در مسیر الهی باشد نه مسیر شیطانی , چنانچه که امام صادق علیه السلام فرمود :
" از شیعیان ما نیست کسی که تنها به زبان ادعای شیعه بودن دارد و در اعمال و آثار ما , از ما پیروی نمی کند و مطابق اعمال ما عمل نمی کند , شیعه ما کسی است که با قلب و زبان شیعه باشد و از آثار ما پیروی کند و مطابق اعمال ما عمل کند , این افراد هستند که شیعه می باشند " " قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ قَالَ بِلِسَانِهِ وَ خَالَفَنَا فِي أَعْمَالِنَا وَ آثَارِنَا وَ لَمْ يَعْمَلْ بِأَعْمَالِنَا وَ لَكِنْ شِيعَتُنَا مَنْ وَافَقَنَا بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ اتَّبَعَ آثَارَنَا وَ عَمِلَ بِأَعْمَالِنَا أُولَئِكَ شِيعَتُنَا "
📚السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي (و المستطرفات)، ج3، ص: 639
👌و فرمود :
" گروهى مىپندارند كه من، امام آنها هستم. به خدا سوگند كه من، امام آنها نيستم.خداوند، لعنتشان كند! هر چه من پردهپوشى مىكنم، آنان، پردهدرى مىكنند. من مىگويم: «چنين و چنان» و آنان مىگويند: مقصودش، فلان و بهمان است. من، امام كسى هستم كه مرا فرمان ببرَد. " " سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ قَوْمٌ يَزْعُمُونَ أَنِّي إِمَامُهُمْ وَ اللَّهِ مَا أَنَا لَهُمْ بِإِمَامٍ لَعَنَهُمُ اللَّهُ كُلَّمَا سَتَرْتُ سِتْراً هَتَكُوهُ أَقُولُ كَذَا وَ كَذَا فَيَقُولُونَ إِنَّمَا يَعْنِي كَذَا وَ كَذَا إِنَّمَا أَنَا إِمَامُ مَنْ أَطَاعَنِي. "
📚الغيبة للنعماني، ص: 37
❗️فردی که به زبان ادعای تشیع دارد اما در عمل به فرامین الهی توجه نکرده و عمر را در فساد و نافرمانی الهی می گذراند , آخر امر نیز گناهان , قلب او را سیاه کرده و بی ایمان و کافر از دنیا می رود .
❕خداوند می فرماید ؛
«كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُون » « چنين نيست كه آنها خيال مى كنند، بلكه اعمالشان چون زنگارى بر دلهايشان نشسته ( و قلبشان را سیاه و بی ایمان کرده است ) » ( مطففین ، آیه 14 )
👌و می فرماید ؛
« ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُن » « سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به سخريه گرفتند. » ( روم 10 )
▫️ادامه 👇
🤔#پرسش :
نزد امامان شیعه، آن شیعهای که اهل هزاران فسق و فجور و گناه و معصیت باشد، از سنی بهتر است !!!
" عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنِّي أُخَالِطُ اَلنَّاسَ فَيَكْثُرُ عَجَبِي مِنْ أَقْوَامٍ لاَ يَتَوَلَّوْنَكُمْ وَ يَتَوَلَّوْنَ فُلاَناً وَ فُلاَناً لَهُمْ أَمَانَةٌ وَ صِدْقٌ وَ وَفَاءٌ وَ أَقْوَامٌ يَتَوَلَّوْنَكُمْ لَيْسَ لَهُمْ تِلْكَ اَلْأَمَانَةُ وَ لاَ اَلْوَفَاءُ وَ اَلصِّدْقُ قَالَ فَاسْتَوَى أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ جَالِساً فَأَقْبَلَ عَلَيَّ كَالْغَضْبَانِ ثُمَّ قَالَ لاَ دِينَ لِمَنْ دَانَ اَللَّهَ بِوَلاَيَةِ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اَللَّهِ وَ لاَ عَتْبَ عَلَى مَنْ دَانَ بِوَلاَيَةِ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اَللَّهِ قُلْتُ لاَ دِينَ لِأُولَئِكَ وَ لاَ عَتْبَ عَلَى هَؤُلاَءِ قَالَ نَعَمْ لاَ دِينَ لِأُولَئِكَ وَ لاَ عَتْبَ عَلَى هَؤُلاَءِ. "
" عبد اللّٰه بن ابى يعفور گويد: به امام صادق گفتم: من كه با مردم ارتباط دارم بسيار تعجب ميكنم از مردمى كه از شما پيروى نميكنند و بدنبال فلانی و فلانی مي روند ولى امين و راستگو و با وفايند، و مردمى هستند كه بدنبال شمايند، ولى امانت و وفاء و راستگوئى آنها را ندارند. امام صادق راست نشست و مانند خشمناكى بمن متوجه شد، سپس فرمود: هر كه خدا را با پيروى از امام ستمگرى كه از جانب خدا نيست ديندارى كند، دين ندارد و سرزنش نيست بر كسى كه با پيروى از امام عادل از جانب خدا ديندارى كند، گفتم: آنها دين ندارند و بر اينها سرزنشى نيست؟!! فرمود: آرى آنها دين ندارند و بر اينها سرزنشى نيست. " !!! ( الکافي , جلد ۱ , صفحه ۳۷۵ )
💠#پاسخ : 💠
👌امامان علیهم السلام , فردی را به عنوان شیعه معرفی کرده اند که در افعال و اعمال از آن بزرگواران پیروی کند و افعالش در مسیر الهی باشد نه مسیر شیطانی , چنانچه که امام صادق علیه السلام فرمود :
" از شیعیان ما نیست کسی که تنها به زبان ادعای شیعه بودن دارد و در اعمال و آثار ما , از ما پیروی نمی کند و مطابق اعمال ما عمل نمی کند , شیعه ما کسی است که با قلب و زبان شیعه باشد و از آثار ما پیروی کند و مطابق اعمال ما عمل کند , این افراد هستند که شیعه می باشند " " قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ قَالَ بِلِسَانِهِ وَ خَالَفَنَا فِي أَعْمَالِنَا وَ آثَارِنَا وَ لَمْ يَعْمَلْ بِأَعْمَالِنَا وَ لَكِنْ شِيعَتُنَا مَنْ وَافَقَنَا بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ اتَّبَعَ آثَارَنَا وَ عَمِلَ بِأَعْمَالِنَا أُولَئِكَ شِيعَتُنَا "
📚السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي (و المستطرفات)، ج3، ص: 639
👌و فرمود :
" گروهى مىپندارند كه من، امام آنها هستم. به خدا سوگند كه من، امام آنها نيستم.خداوند، لعنتشان كند! هر چه من پردهپوشى مىكنم، آنان، پردهدرى مىكنند. من مىگويم: «چنين و چنان» و آنان مىگويند: مقصودش، فلان و بهمان است. من، امام كسى هستم كه مرا فرمان ببرَد. " " سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ قَوْمٌ يَزْعُمُونَ أَنِّي إِمَامُهُمْ وَ اللَّهِ مَا أَنَا لَهُمْ بِإِمَامٍ لَعَنَهُمُ اللَّهُ كُلَّمَا سَتَرْتُ سِتْراً هَتَكُوهُ أَقُولُ كَذَا وَ كَذَا فَيَقُولُونَ إِنَّمَا يَعْنِي كَذَا وَ كَذَا إِنَّمَا أَنَا إِمَامُ مَنْ أَطَاعَنِي. "
📚الغيبة للنعماني، ص: 37
❗️فردی که به زبان ادعای تشیع دارد اما در عمل به فرامین الهی توجه نکرده و عمر را در فساد و نافرمانی الهی می گذراند , آخر امر نیز گناهان , قلب او را سیاه کرده و بی ایمان و کافر از دنیا می رود .
❕خداوند می فرماید ؛
«كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُون » « چنين نيست كه آنها خيال مى كنند، بلكه اعمالشان چون زنگارى بر دلهايشان نشسته ( و قلبشان را سیاه و بی ایمان کرده است ) » ( مطففین ، آیه 14 )
👌و می فرماید ؛
« ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُن » « سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به سخريه گرفتند. » ( روم 10 )
▫️ادامه 👇
پاسخ به شبهه وهابی در مورد عملکرد برخی از اصحاب امامان علیهم السلام !!!
🤔#پرسش :
❓ اصحاب امانت دار و خاص ائمه که از اهل کوفه بودند، با عورتِ باز در حمام راه میروند !!!
بله، اصلاً تعجب نکنید، اصحاب خاص امام حتی این قدر احکام دین را بلد نیستند که باید عورت خود را از دیگران بپوشانند !!!
"عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ جَمِيعاً عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ أَبِي وَ جَدِّي وَ عَمِّي حَمَّاماً بِالْمَدِينَةِ فَإِذَا رَجُلٌ فِي بَيْتِ اَلْمَسْلَخِ فَقَالَ لَنَا مِمَّنِ اَلْقَوْمُ فَقُلْنَا مِنْ أَهْلِ اَلْعِرَاقِ فَقَالَ وَ أَيُّ اَلْعِرَاقِ قُلْنَا كُوفِيُّونَ فَقَالَ مَرْحَباً بِكُمْ يَا أَهْلَ اَلْكُوفَةِ أَنْتُمُ اَلشِّعَارُ دُونَ اَلدِّثَارِ ثُمَّ قَالَ مَا يَمْنَعُكُمْ مِنَ اَلْأُزُرِ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ عَوْرَةُ اَلْمُؤْمِنِ عَلَى اَلْمُؤْمِنِ حَرَامٌ .... "
ترجمه: حنان بن سدیر از پدرش گوید: من و پدرم و جدم به حمام مدینه رفتیم، مردی در رخت کن حمام بود. فرمود: شما از کجایید؟ گفتم: از عراق، فرمود: از کجای عراق؟ گفتیم: از کوفه، فرمود: مرحبا به شما ای مردم کوفه! شما جامه زیرین (ما) هستید (یعنی اصحاب راز و نزدیک مایید)، بعد فرمود: چرا لنگ نمی بندید؟ پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دیدن عورت مسلمان، بر مسلمان حرام است ... " (الکافي , ج ۶ , ص۴۹۷ ) ❗️❗️❗️
💠#پاسخ : 💠
▫️1 _ روایت مورد تمسک وهابی از نظر سندی قابل استناد نیست . در سند روایت حنان بن سدیر وجود دارد که واقفی مسلک و از مخالفان و دشمنان امام رضا علیه السلام بوده است : " حنان بن سدير الصيرفي، واقفي. " و علامه حلی روایت او را مردود می شمارد و قبول نمی کند : " حنان بالنون قبل الألف و بعده بن سدير الصيرفي ... و عندي في روايته توقف. "
📚رجال الطوسي ص: 334 _ رجال العلامة الحلي، ص: 218
❕روایت مذکور را حنان به نقل از پدرش یعنی سدیر بن حکیم روایت می کند در حالی که راوی جریان یعنی سدیر بن حکیم اهل تخلیط بوده است : " ( سدیر بن حکیم ... ) قال السيد علي بن أحمد العقيقي: سدير بن الصيرفي و كان اسمه سلمة، كان مخلطا. "
📚رجال العلامة الحلي، ص: 85
❕بر اساس آنچه برخی از علمای گذشته و معاصر معتقدند , فردی که اهل تخلیط است از عقل درستی برخوردار نبوده و از مسیر حق منحرف شده است یا اساسا درست و غلط را با هم در می آمیزد و نقل می کند لذا روایتش مورد قبول نیست : " هذا ما ذكره الشهيد، ثمّ إنّه - قدّس سرّه - عقد بحثا فيمن اختلط و خلط، ففسّره بمن عرضه الحمق و ضعف العقل تارة، و من عرض له الفسق بعد الاستقامة تارة أخرى، كالواقفة بعد استقامتهم في زمن الكاظم - عليه السّلام - و الفطحيّة كذلك في زمن الصادق - عليه السّلام ... المراد من لا يبالي عمّن يروي و عمّن يأخذ، فيجمع بين الغثّ و السمين "
📚اصول الحدیث و احکامه , سبحانی , ص 170
▫️2 _ شیعه معتقد است که اصحاب پیامبر اسلام و امامان علیهم السلام می توانند انسانهای صالح یا غیر صالح , باشند و چنین نیست که افراد به صرف مصاحبت و همراهی با پیامبر و امام , تبدیل به انسانهای درستکار و صالح شوند حتی اگر به پیامبر یا امام خیلی هم نزدیک باشند بر خلاف اهلسنت که معتقدند افراد به صرف مصاحبت و نزدیکی با پیامبر تبدیل می شوند به انسانهای درستکار و پرهیزکار , چنانچه که قرطبی عالم مطرح اهلسنت , در این رابطه می گوید :
" تمام صحابه عادلند و از اولیاء الهی و برگزیدگان او و برگزیدگان خداوند از میان خلقش بعد از انبیاء و رسولانند و این است مذهب اهلسنت و اجماع ائمه این امت " " فالصحابة كلهم عدول، أولياء الله تعالى و أصفياؤه، و خيرته من خلقه بعد أنبيائه و رسله. هذا مذهب أهل السنة، و الذي عليه الجماعة من أئمة هذه الامة. "
📚الجامع لاحکام القرآن ج ١٦ ص ٢٩٩
▫️ادامه 👇
🤔#پرسش :
❓ اصحاب امانت دار و خاص ائمه که از اهل کوفه بودند، با عورتِ باز در حمام راه میروند !!!
بله، اصلاً تعجب نکنید، اصحاب خاص امام حتی این قدر احکام دین را بلد نیستند که باید عورت خود را از دیگران بپوشانند !!!
"عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ جَمِيعاً عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ أَبِي وَ جَدِّي وَ عَمِّي حَمَّاماً بِالْمَدِينَةِ فَإِذَا رَجُلٌ فِي بَيْتِ اَلْمَسْلَخِ فَقَالَ لَنَا مِمَّنِ اَلْقَوْمُ فَقُلْنَا مِنْ أَهْلِ اَلْعِرَاقِ فَقَالَ وَ أَيُّ اَلْعِرَاقِ قُلْنَا كُوفِيُّونَ فَقَالَ مَرْحَباً بِكُمْ يَا أَهْلَ اَلْكُوفَةِ أَنْتُمُ اَلشِّعَارُ دُونَ اَلدِّثَارِ ثُمَّ قَالَ مَا يَمْنَعُكُمْ مِنَ اَلْأُزُرِ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ عَوْرَةُ اَلْمُؤْمِنِ عَلَى اَلْمُؤْمِنِ حَرَامٌ .... "
ترجمه: حنان بن سدیر از پدرش گوید: من و پدرم و جدم به حمام مدینه رفتیم، مردی در رخت کن حمام بود. فرمود: شما از کجایید؟ گفتم: از عراق، فرمود: از کجای عراق؟ گفتیم: از کوفه، فرمود: مرحبا به شما ای مردم کوفه! شما جامه زیرین (ما) هستید (یعنی اصحاب راز و نزدیک مایید)، بعد فرمود: چرا لنگ نمی بندید؟ پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دیدن عورت مسلمان، بر مسلمان حرام است ... " (الکافي , ج ۶ , ص۴۹۷ ) ❗️❗️❗️
💠#پاسخ : 💠
▫️1 _ روایت مورد تمسک وهابی از نظر سندی قابل استناد نیست . در سند روایت حنان بن سدیر وجود دارد که واقفی مسلک و از مخالفان و دشمنان امام رضا علیه السلام بوده است : " حنان بن سدير الصيرفي، واقفي. " و علامه حلی روایت او را مردود می شمارد و قبول نمی کند : " حنان بالنون قبل الألف و بعده بن سدير الصيرفي ... و عندي في روايته توقف. "
📚رجال الطوسي ص: 334 _ رجال العلامة الحلي، ص: 218
❕روایت مذکور را حنان به نقل از پدرش یعنی سدیر بن حکیم روایت می کند در حالی که راوی جریان یعنی سدیر بن حکیم اهل تخلیط بوده است : " ( سدیر بن حکیم ... ) قال السيد علي بن أحمد العقيقي: سدير بن الصيرفي و كان اسمه سلمة، كان مخلطا. "
📚رجال العلامة الحلي، ص: 85
❕بر اساس آنچه برخی از علمای گذشته و معاصر معتقدند , فردی که اهل تخلیط است از عقل درستی برخوردار نبوده و از مسیر حق منحرف شده است یا اساسا درست و غلط را با هم در می آمیزد و نقل می کند لذا روایتش مورد قبول نیست : " هذا ما ذكره الشهيد، ثمّ إنّه - قدّس سرّه - عقد بحثا فيمن اختلط و خلط، ففسّره بمن عرضه الحمق و ضعف العقل تارة، و من عرض له الفسق بعد الاستقامة تارة أخرى، كالواقفة بعد استقامتهم في زمن الكاظم - عليه السّلام - و الفطحيّة كذلك في زمن الصادق - عليه السّلام ... المراد من لا يبالي عمّن يروي و عمّن يأخذ، فيجمع بين الغثّ و السمين "
📚اصول الحدیث و احکامه , سبحانی , ص 170
▫️2 _ شیعه معتقد است که اصحاب پیامبر اسلام و امامان علیهم السلام می توانند انسانهای صالح یا غیر صالح , باشند و چنین نیست که افراد به صرف مصاحبت و همراهی با پیامبر و امام , تبدیل به انسانهای درستکار و صالح شوند حتی اگر به پیامبر یا امام خیلی هم نزدیک باشند بر خلاف اهلسنت که معتقدند افراد به صرف مصاحبت و نزدیکی با پیامبر تبدیل می شوند به انسانهای درستکار و پرهیزکار , چنانچه که قرطبی عالم مطرح اهلسنت , در این رابطه می گوید :
" تمام صحابه عادلند و از اولیاء الهی و برگزیدگان او و برگزیدگان خداوند از میان خلقش بعد از انبیاء و رسولانند و این است مذهب اهلسنت و اجماع ائمه این امت " " فالصحابة كلهم عدول، أولياء الله تعالى و أصفياؤه، و خيرته من خلقه بعد أنبيائه و رسله. هذا مذهب أهل السنة، و الذي عليه الجماعة من أئمة هذه الامة. "
📚الجامع لاحکام القرآن ج ١٦ ص ٢٩٩
▫️ادامه 👇
آیا تروریست های سوریه همان سفیانی هستند ?
🤔#پرسش :
❓برخی مدعی اند که تروریست هایی که سوریه را فتح کردند همان سفیانی اند و این واقعه نشان می دهد که امام زمان به زودی ظهور می کند ?
💠 #پاسخ : 💠
❕برخی از محققین در مورد سفیانی می نویسند :
"از برخى روايات شيعه چنين برمىآيد كه وى شخصى است از تبار ابو سفيان كه نام وى عثمان و پدرش عنبسه است.
📚کمال الدین ج 2 ص 651
❕ برخى ديگر از احاديث وى را از فرزندان عتبة بن ابى سفيان معرفى كردهاند.
📚کتاب الغیبه طوسی ص 443
❕ على عليه السّلام وى را فرزند معاويه مىشمارد و در نامهاى به معاويه مىفرمايد:
"اى معاويه! مردى از فرزندان تو، بدخوى و ملعون و سبك مغز و ستمكار و واژگوندل و سختگير و عصبانى است. خداوند رحمت و مهر را از قلب او برده است ... لشكرى به سوى مدينه گسيل مىدارد، ... در اينحال مردى پاك و پرهيزكار از آنها فرار مىكند، كسى كه زمين را از عدلوداد سرشار خواهد ساخت همانگونه كه از ظلم و ستم لبريز شده است .... "
📚کتاب سلیم بن قیس ص 772 _ بحار الانوار ج 33 ص 157
❕در شمارى از احاديث، سخن از ويژگىهاى جسمى او به ميان آمده و او را مردى چهارشانه، با چهرهاى وحشتزا و سرى بزرگ و آبلهروى معرفى كردهاند كه وقتى انسان او را ببيند، مىپندارد كه يك چشم دارد.
📚کمال الدین ج 2 ص 651
❕امام باقر عليه السّلام وى را چنين توصيف كرده است:السفياني أحمر، أشقر، أزرق لم يعبد اللّه قطّ ...؛ "سفيانى رنگى سرخ، بور، و كبود دارد و هرگز سر به بندگى خداوند، فرود نياورده است ...."
📚الغیبه نعمانی ص 306 _ بحار الانوار ج 52 ص 254
آنچه از مجموع اين حديثها و جز اينها به دست مىآيد اين است كه وى از تبار ابو سفيان است- فرقى نيست كه فرزند عتبه باشد يا عنسبه و يا معاويه؛ چرا كه هر سه از فرزندان ابو سفيان مىباشند- و خود ابو سفيان نيز مظهر شرارت و دشمنى بر ضد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بوده و فرزندان او نيز هميشه با خاندان رسالت سر ستيز داشتهاند.
❕از مجموع روايات چنين به دست مىآيد كه حركت و قيام اصلى سفيانى در منطقه شامات است و بيشتر تحركات وى، در همان نواحى صورت مىگيرد و مناطق تحت تصرف او در همين حوزه جغرافيايى خواهد بود.
در چند حديث از امامان معصوم عليهم السّلام بر اين نكته تأكيد شده كه سفيانى بر مناطق پنجگانه: شام، حمص، فلسطين، اردن و قنّسرين ( حوالی حلب ) مسلط مىشود.
📚الغیبه نعمانی ص 300 _ کمال الدین ج 2 ص 651
❕برخى از احاديث، گوياى اين هستند كه مردمان شام، جز تعداد اندكى، از وى تبعيت مىكنند.
📚الغیبه نعمانی ص 305
❕ و لشكر وى آهنگ مدينه دارد و به سوى آنجا حركت مىكند كه در منطقهاى نزديك مدينه به نام «بيداء» در زمين فرو مىروند.
📚همان منبع
❕درباره مدت زمان حاكميت او هرچند مضمون روايتها، مقدارى باهم متفاوتند، همه گوياى يك مطلبند كه دوره حكومت او به يك سال نمىرسد؛ براى نمونه برخى حديثها مدت زمان حكومت او را نه ماه ذكر كرده و شمار ديگرى از احاديث، اين مدت را به اندازه زمان حمل بچه دانستهاند و در برخى روايات هشت ماه هم ذكر شده است. اين احاديث با اندك اختلافى كه باهم دارند، در كوتاه بودن عمر حكومت سفيانى اتفاقنظر دارند. "
📚بررسي تطبيقى مهدويت در روايات شيعه و اهل سنت، ص: 157
❗️نشانه های گفته شده برای سفیانی به راحتی قابل تطبیق بر تروریستهای سوریه نیستند خصوصا آنکه در روایات متعددی خروج سفیانی در ماه رجب دانسته شده است در حالی که خروج تروریستهای سوریه در ماه رجب نبود .
👌امام صادق عليه السلام فرمود:
" كار سفيانى، از امور حتمى است و خروج او در ماه رجب است و ابتدا تا انتهاى خروج و شورش او، پانزده ماه است: شش ماه مىجنگد و چون مناطق پنجگانه [ يعنى دمشق، حمص، فلسطين، اردن و قنسرين] را به تصرّف در آورد، نُه ماه فرمانروايى مىكند و يك روز هم بيشتر نمىشود " السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً سِتَّةُ أَشْهُرٍ يُقَاتِلُ فِيهَا فَإِذَا مَلَكَ الْكُوَرَ الْخَمْسَ مَلَكَ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ وَ لَمْ يَزِدْ عَلَيْهَا يَوْماً. "
📚الغیبه نعمانی ص 300 _ کمال الدین ج 2 ص 650
▫️ادامه 👇
🤔#پرسش :
❓برخی مدعی اند که تروریست هایی که سوریه را فتح کردند همان سفیانی اند و این واقعه نشان می دهد که امام زمان به زودی ظهور می کند ?
💠 #پاسخ : 💠
❕برخی از محققین در مورد سفیانی می نویسند :
"از برخى روايات شيعه چنين برمىآيد كه وى شخصى است از تبار ابو سفيان كه نام وى عثمان و پدرش عنبسه است.
📚کمال الدین ج 2 ص 651
❕ برخى ديگر از احاديث وى را از فرزندان عتبة بن ابى سفيان معرفى كردهاند.
📚کتاب الغیبه طوسی ص 443
❕ على عليه السّلام وى را فرزند معاويه مىشمارد و در نامهاى به معاويه مىفرمايد:
"اى معاويه! مردى از فرزندان تو، بدخوى و ملعون و سبك مغز و ستمكار و واژگوندل و سختگير و عصبانى است. خداوند رحمت و مهر را از قلب او برده است ... لشكرى به سوى مدينه گسيل مىدارد، ... در اينحال مردى پاك و پرهيزكار از آنها فرار مىكند، كسى كه زمين را از عدلوداد سرشار خواهد ساخت همانگونه كه از ظلم و ستم لبريز شده است .... "
📚کتاب سلیم بن قیس ص 772 _ بحار الانوار ج 33 ص 157
❕در شمارى از احاديث، سخن از ويژگىهاى جسمى او به ميان آمده و او را مردى چهارشانه، با چهرهاى وحشتزا و سرى بزرگ و آبلهروى معرفى كردهاند كه وقتى انسان او را ببيند، مىپندارد كه يك چشم دارد.
📚کمال الدین ج 2 ص 651
❕امام باقر عليه السّلام وى را چنين توصيف كرده است:السفياني أحمر، أشقر، أزرق لم يعبد اللّه قطّ ...؛ "سفيانى رنگى سرخ، بور، و كبود دارد و هرگز سر به بندگى خداوند، فرود نياورده است ...."
📚الغیبه نعمانی ص 306 _ بحار الانوار ج 52 ص 254
آنچه از مجموع اين حديثها و جز اينها به دست مىآيد اين است كه وى از تبار ابو سفيان است- فرقى نيست كه فرزند عتبه باشد يا عنسبه و يا معاويه؛ چرا كه هر سه از فرزندان ابو سفيان مىباشند- و خود ابو سفيان نيز مظهر شرارت و دشمنى بر ضد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بوده و فرزندان او نيز هميشه با خاندان رسالت سر ستيز داشتهاند.
❕از مجموع روايات چنين به دست مىآيد كه حركت و قيام اصلى سفيانى در منطقه شامات است و بيشتر تحركات وى، در همان نواحى صورت مىگيرد و مناطق تحت تصرف او در همين حوزه جغرافيايى خواهد بود.
در چند حديث از امامان معصوم عليهم السّلام بر اين نكته تأكيد شده كه سفيانى بر مناطق پنجگانه: شام، حمص، فلسطين، اردن و قنّسرين ( حوالی حلب ) مسلط مىشود.
📚الغیبه نعمانی ص 300 _ کمال الدین ج 2 ص 651
❕برخى از احاديث، گوياى اين هستند كه مردمان شام، جز تعداد اندكى، از وى تبعيت مىكنند.
📚الغیبه نعمانی ص 305
❕ و لشكر وى آهنگ مدينه دارد و به سوى آنجا حركت مىكند كه در منطقهاى نزديك مدينه به نام «بيداء» در زمين فرو مىروند.
📚همان منبع
❕درباره مدت زمان حاكميت او هرچند مضمون روايتها، مقدارى باهم متفاوتند، همه گوياى يك مطلبند كه دوره حكومت او به يك سال نمىرسد؛ براى نمونه برخى حديثها مدت زمان حكومت او را نه ماه ذكر كرده و شمار ديگرى از احاديث، اين مدت را به اندازه زمان حمل بچه دانستهاند و در برخى روايات هشت ماه هم ذكر شده است. اين احاديث با اندك اختلافى كه باهم دارند، در كوتاه بودن عمر حكومت سفيانى اتفاقنظر دارند. "
📚بررسي تطبيقى مهدويت در روايات شيعه و اهل سنت، ص: 157
❗️نشانه های گفته شده برای سفیانی به راحتی قابل تطبیق بر تروریستهای سوریه نیستند خصوصا آنکه در روایات متعددی خروج سفیانی در ماه رجب دانسته شده است در حالی که خروج تروریستهای سوریه در ماه رجب نبود .
👌امام صادق عليه السلام فرمود:
" كار سفيانى، از امور حتمى است و خروج او در ماه رجب است و ابتدا تا انتهاى خروج و شورش او، پانزده ماه است: شش ماه مىجنگد و چون مناطق پنجگانه [ يعنى دمشق، حمص، فلسطين، اردن و قنسرين] را به تصرّف در آورد، نُه ماه فرمانروايى مىكند و يك روز هم بيشتر نمىشود " السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً سِتَّةُ أَشْهُرٍ يُقَاتِلُ فِيهَا فَإِذَا مَلَكَ الْكُوَرَ الْخَمْسَ مَلَكَ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ وَ لَمْ يَزِدْ عَلَيْهَا يَوْماً. "
📚الغیبه نعمانی ص 300 _ کمال الدین ج 2 ص 650
▫️ادامه 👇
آیا یوسف نبی علیه السلام ( معاذ الله ) قصد عمل فحشاء با زلیخا را داشت ?
🤔#پرسش :
❓داستان جنسی یوسف علیه السلام و زلیخا در تفسیر عیاشی !!!!
در داستان خلوت یوسف(علیه السلام) با زلیخا، در تفسیر عیاشی حدیثی اینچنین به ما رسیده است که یوسف مشغول کندن لباسهایش بود تا وارد زنا شود ولی تمثال پدرش یعقوب را مشاهده کرد که انگشت به دهان گزیده و میگوید: یوسف [این چه کاری است؟!]. آن گاه یوسف با دیدن این صحنه فرار کرد!!!( تفسیر عیاشی ج 2 ص 173 ) ❗️❗️❗️
💠#پاسخ : 💠
❕برخی از محققین می نویسند :
" در مورد يوسف نيز به بعضى از آيات برخورد مىكنيم كه شايد موجب اين توهم گردد كه با مقام عصمت يوسف سازگار نيست. از جمله در آيه 24 سوره يوسف مىخوانيم: «آن زن (همسر عزيز مصر) قصد او را كرد، و او- نيز اگر برهان پروردگارش را نمىديد- قصد وى را مىنمود، اينچنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم، چرا كه او از بندگان مخلص ما بود» "وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَّمَ بِهَا لَوْلَا انْ رَأى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ انَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ. "
❗️در ابتدا چنين تصور مىشود كه آيه يوسف را در قصد گناه با زليخا شريك مىكند و اين با مقام عصمت نمىسازد، زيرا معصوم حتى قصد گناه هم نمىكند.
👌در حالى كه كمى تأمل در متن آيه براى رفع اين اشتباه كافى است، زيرا قرآن مىگويد: «اگر برهان پروردگارش را نمىديد قصد گناه مىكرد»، و مفهوم اين سخن دقيقاً اين است كه او قصد گناه نكرد زيرا برهان پروردگارش را مشاهده كرد.
❕منظور از اين برهان چيست؟ (با توجه به اينكه برهان به معناى هرگونه دليل محكم و قوى است كه موجب روشن شدن حقيقت شود از ماده «بره» به معناى سفيد شدن). مفسّران در اينجا احتمالات متعددى دادهاند، ولى از همه بهتر اين است كه گفته شود منظور از برهان پروردگار همان آگاهى او به اسما و صفات خدا، و علم و قدرت و سميع و بصير بودن او بوده است.
▫️يا به تعبير ديگر منظور امدادهاى الهى و تأييدهاى ربانى است كه در لحظات خطرناك و سرنوشت ساز به يارى بندگان مؤمن با تقوا مىشتابد، و آنها را در برابر عوامل شيطانى و وساوس نفسانى نيرو مىبخشد و تقويت مىكند.
▫️شاهد اين سخن جملههاى آخر آيه است كه مىفرمايد: «اينچنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم، چرا كه او از بندگان مخلص ما بود».
❕از اين سخن معلوم مىشود كه بندگان خالص و مخلص در اين لحظات حساس مشمول الطاف خاصّه و عنايات الهى مىشوند، و اين در واقع پاداشى است براى ايمان خالص و اعمال پاكشان.
▫️در اينجا بعضى از بىخبران خرافاتى را بنام روايات نقل كردهاند كه چيزى جز اسرائيليات نيست، و يوسف را طبق اين خرافات تا لبه پرتگاه اقدام به آن عمل زشت پيش بردهاند كه جبرئيل با زدن بر سينه او او را از اين كار بازداشت! و يا مشاهده شبح پدرش يعقوب در حالى كه دست خود را مىگزيد مانع از اين كار شد!
👈اينها سخنانى است واهى كه هيچ ربطى با قرآن ندارد و خرافاتى است كه لايق پاسخ گويى نيست، و طبق ذيل آيه كه او را از بندگان مخلص مىشمرد بر طبق آيات قرآن كه شيطان راهى به بندگان مخلص ندارد، بهترين دليل بر بطلان اين گونه احتمالات زشت است.👉
📚پیام قرآن ج 7 ص 116
▫️ادامه 👇
🤔#پرسش :
❓داستان جنسی یوسف علیه السلام و زلیخا در تفسیر عیاشی !!!!
در داستان خلوت یوسف(علیه السلام) با زلیخا، در تفسیر عیاشی حدیثی اینچنین به ما رسیده است که یوسف مشغول کندن لباسهایش بود تا وارد زنا شود ولی تمثال پدرش یعقوب را مشاهده کرد که انگشت به دهان گزیده و میگوید: یوسف [این چه کاری است؟!]. آن گاه یوسف با دیدن این صحنه فرار کرد!!!( تفسیر عیاشی ج 2 ص 173 ) ❗️❗️❗️
💠#پاسخ : 💠
❕برخی از محققین می نویسند :
" در مورد يوسف نيز به بعضى از آيات برخورد مىكنيم كه شايد موجب اين توهم گردد كه با مقام عصمت يوسف سازگار نيست. از جمله در آيه 24 سوره يوسف مىخوانيم: «آن زن (همسر عزيز مصر) قصد او را كرد، و او- نيز اگر برهان پروردگارش را نمىديد- قصد وى را مىنمود، اينچنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم، چرا كه او از بندگان مخلص ما بود» "وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَّمَ بِهَا لَوْلَا انْ رَأى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ انَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ. "
❗️در ابتدا چنين تصور مىشود كه آيه يوسف را در قصد گناه با زليخا شريك مىكند و اين با مقام عصمت نمىسازد، زيرا معصوم حتى قصد گناه هم نمىكند.
👌در حالى كه كمى تأمل در متن آيه براى رفع اين اشتباه كافى است، زيرا قرآن مىگويد: «اگر برهان پروردگارش را نمىديد قصد گناه مىكرد»، و مفهوم اين سخن دقيقاً اين است كه او قصد گناه نكرد زيرا برهان پروردگارش را مشاهده كرد.
❕منظور از اين برهان چيست؟ (با توجه به اينكه برهان به معناى هرگونه دليل محكم و قوى است كه موجب روشن شدن حقيقت شود از ماده «بره» به معناى سفيد شدن). مفسّران در اينجا احتمالات متعددى دادهاند، ولى از همه بهتر اين است كه گفته شود منظور از برهان پروردگار همان آگاهى او به اسما و صفات خدا، و علم و قدرت و سميع و بصير بودن او بوده است.
▫️يا به تعبير ديگر منظور امدادهاى الهى و تأييدهاى ربانى است كه در لحظات خطرناك و سرنوشت ساز به يارى بندگان مؤمن با تقوا مىشتابد، و آنها را در برابر عوامل شيطانى و وساوس نفسانى نيرو مىبخشد و تقويت مىكند.
▫️شاهد اين سخن جملههاى آخر آيه است كه مىفرمايد: «اينچنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم، چرا كه او از بندگان مخلص ما بود».
❕از اين سخن معلوم مىشود كه بندگان خالص و مخلص در اين لحظات حساس مشمول الطاف خاصّه و عنايات الهى مىشوند، و اين در واقع پاداشى است براى ايمان خالص و اعمال پاكشان.
▫️در اينجا بعضى از بىخبران خرافاتى را بنام روايات نقل كردهاند كه چيزى جز اسرائيليات نيست، و يوسف را طبق اين خرافات تا لبه پرتگاه اقدام به آن عمل زشت پيش بردهاند كه جبرئيل با زدن بر سينه او او را از اين كار بازداشت! و يا مشاهده شبح پدرش يعقوب در حالى كه دست خود را مىگزيد مانع از اين كار شد!
👈اينها سخنانى است واهى كه هيچ ربطى با قرآن ندارد و خرافاتى است كه لايق پاسخ گويى نيست، و طبق ذيل آيه كه او را از بندگان مخلص مىشمرد بر طبق آيات قرآن كه شيطان راهى به بندگان مخلص ندارد، بهترين دليل بر بطلان اين گونه احتمالات زشت است.👉
📚پیام قرآن ج 7 ص 116
▫️ادامه 👇
توسل و درخواست مستقیم از امامان علیهم السلام !!!
🤔#پرسش :
❓حاجت خواستن از خود پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) شِرک نیست مگر اینکه معتقد باشیم آنها «خدا» هستند ولی در احادیثی که با سند صحیح در اختیار داریم توصیه نشده که حاجت را از خود معصومان (ع) بخواهیم. بنابراین شیوه بعضی از ما که حاجت را از معصوم (ع) می خواهیم، ناشی از توصیه معصومان (ع) نیست بلکه سلیقه شخصی خودمان است!!!!
💠#پاسخ : 💠
👌 این که امامان گرامی ما دارای قدرت خارق العاده در عالم هستند و می توانند چه در حال حیات و چه بعد از ممات ظاهری , در عالم تکوین تصرفاتی بکنند ، شکی در آن نیست .
❕قرآن از آصف بن برخیا ع وزیر حضرت سلیمان نبی ع یاد می کند که تنها دارای بخشی از علم الکتاب و اسم اعظم الهی بود ، اما چنان قدرتی داشت که توانست تخت ملکه سباء را از فاصله دور، در یک چشم برهم زدن نزد سلیمان نبی ع حاضر کند ؛ « قال الذی عنده علم من الکتاب انا اتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک ، فلما راه مستقرا عنده قال هذا من فضل ربی » ( نمل 40 )
👌امام باقر علیه السلام ، فرمود ؛
« اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است در نزد آصف يك حرف از آنها بود به همان يك حرف زبان گشود فاصله بين او و تخت بلقيس فرو رفت بعد با دست خود تخت بلقيس را گرفت ، بعد زمين به حال اول برگشت به سرعت يك چشم به هم زدن ، ولى در نزد ما هفتاد و دو حرف است و يك حرف اختصاص به خدا دارد كه در نزد خود او است و جزء اسرار غيبى است و لا حول و لا قوة الا باللَّه العلى العظيم » " عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ عَلَى ثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ آصَفَ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ فَتَكَلَّمَ بِهِ فَخُسِفَ بِالْأَرْضِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَرِيرِ بِلْقِيسَ ثُمَّ تَنَاوَلَ السَّرِيرَ بِيَدِهِ ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ كَمَا كَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَيْنٍ وَ عِنْدَنَا نَحْنُ مِنْ الِاسْمِ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ اسْتَأْثَرَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَهُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ. "
📚بحار الانوار : ج 27 ص 25
👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« نسبت کسی که تنها اندکی از علم الکتاب را دارا بود ( یعنی آصف بن برخیا ) ، با کسی که تمام علم الکتاب را دارا است ( یعنی ائمه ع ) همانند آن مقدار آبی است که یک پشه با بالهای خود از دریا بر می دارد » « ... ما یاخذ بعوضه من ماء البحر »
📚بحار الانوار ج 35 ص 429
❕راوی از امام سجاد علیه السلام سوال کرد ؛
«آیا ائمه عليهم السّلام مرده زنده ميكنند و آيا كور و پيس را شفا ميدهند و بر روى آب راه ميروند؟
🔹امام علیه السلام فرمود :
« بله هر چه خدا به هر پيغمبرى داده به حضرت محمّد نيز داده ولى به پيامبر اكرم چيزهائى داده كه به آنها نداده است . راوی سوال کرد هر چه به پيامبر اكرم داده به امير المؤمنين عليه السّلام نيز داده فرمود آرى بعد امام حسن و امام حسين عليهما السّلام سپس به هر امامى پس از ديگرى، تا روز قيامت » « قُلْتُ الْأَئِمَّةُ يُحْيُونَ الْمَوْتَى وَ يُبْرِءُونَ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ يَمْشُونَ عَلَى الْمَاءِ قَالَ مَا أَعْطَى اللَّهُ نَبِيّاً شَيْئاً قَطُّ إِلَّا وَ قَدْ أَعْطَاهُ مُحَمَّداً ص وَ أَعْطَاهُ مَا لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُمْ قُلْتُ وَ كُلُّ مَا كَانَ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَدْ أَعْطَاهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ نَعَمْ ثُمَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ ع ثُمَّ مِنْ بَعْدُ كُلَّ إِمَامٍ إِمَاماً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَعَ الزِّيَادَةِ الَّتِي تَحْدُثُ فِي كُلِّ سَنَةٍ وَ فِي كُلِّ شَهْرٍ ثُمَّ قَالَ إِي وَ اللَّهِ فِي كُلِّ سَاعَةٍ »
📚بصائر الدرجات : ج 1 ص 269
❗️در کتاب اثباه الهداه بالنصوص و المعجزات که در پنج جلد توسط شیخ حر عاملی تالیف شده است موارد زیادی از قدرت غیبی و کارهای خارق العاده امامان علیهم السلام گزارش شده است .
👌حال که امامان علیهم السلام دارای چنین قدرتی هستند و می توانند در جهان طبیعت تصرف کنند چه مشکلی دارد که ما مستقیما سراغ آنها برویم و از آنها بخواهیم که خودشان مشکل ما را به اذن خداوند حل کنند ?
❗️روشن است که بر اساس آیات قرآن , کمک خواهی و استعانت از غیر خدا تا زمانی که انسان معتقد باشد که غیر خدا به اذن خداوند به انسان می تواند امداد و یاری برساند اشکالی ندارد , چنانچه که در ذیل توضیح داده ایم :
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/16070
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/4219
▫️ادامه 👇
🤔#پرسش :
❓حاجت خواستن از خود پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) شِرک نیست مگر اینکه معتقد باشیم آنها «خدا» هستند ولی در احادیثی که با سند صحیح در اختیار داریم توصیه نشده که حاجت را از خود معصومان (ع) بخواهیم. بنابراین شیوه بعضی از ما که حاجت را از معصوم (ع) می خواهیم، ناشی از توصیه معصومان (ع) نیست بلکه سلیقه شخصی خودمان است!!!!
💠#پاسخ : 💠
👌 این که امامان گرامی ما دارای قدرت خارق العاده در عالم هستند و می توانند چه در حال حیات و چه بعد از ممات ظاهری , در عالم تکوین تصرفاتی بکنند ، شکی در آن نیست .
❕قرآن از آصف بن برخیا ع وزیر حضرت سلیمان نبی ع یاد می کند که تنها دارای بخشی از علم الکتاب و اسم اعظم الهی بود ، اما چنان قدرتی داشت که توانست تخت ملکه سباء را از فاصله دور، در یک چشم برهم زدن نزد سلیمان نبی ع حاضر کند ؛ « قال الذی عنده علم من الکتاب انا اتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک ، فلما راه مستقرا عنده قال هذا من فضل ربی » ( نمل 40 )
👌امام باقر علیه السلام ، فرمود ؛
« اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است در نزد آصف يك حرف از آنها بود به همان يك حرف زبان گشود فاصله بين او و تخت بلقيس فرو رفت بعد با دست خود تخت بلقيس را گرفت ، بعد زمين به حال اول برگشت به سرعت يك چشم به هم زدن ، ولى در نزد ما هفتاد و دو حرف است و يك حرف اختصاص به خدا دارد كه در نزد خود او است و جزء اسرار غيبى است و لا حول و لا قوة الا باللَّه العلى العظيم » " عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ عَلَى ثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ آصَفَ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ فَتَكَلَّمَ بِهِ فَخُسِفَ بِالْأَرْضِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَرِيرِ بِلْقِيسَ ثُمَّ تَنَاوَلَ السَّرِيرَ بِيَدِهِ ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ كَمَا كَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَيْنٍ وَ عِنْدَنَا نَحْنُ مِنْ الِاسْمِ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ اسْتَأْثَرَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَهُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ. "
📚بحار الانوار : ج 27 ص 25
👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« نسبت کسی که تنها اندکی از علم الکتاب را دارا بود ( یعنی آصف بن برخیا ) ، با کسی که تمام علم الکتاب را دارا است ( یعنی ائمه ع ) همانند آن مقدار آبی است که یک پشه با بالهای خود از دریا بر می دارد » « ... ما یاخذ بعوضه من ماء البحر »
📚بحار الانوار ج 35 ص 429
❕راوی از امام سجاد علیه السلام سوال کرد ؛
«آیا ائمه عليهم السّلام مرده زنده ميكنند و آيا كور و پيس را شفا ميدهند و بر روى آب راه ميروند؟
🔹امام علیه السلام فرمود :
« بله هر چه خدا به هر پيغمبرى داده به حضرت محمّد نيز داده ولى به پيامبر اكرم چيزهائى داده كه به آنها نداده است . راوی سوال کرد هر چه به پيامبر اكرم داده به امير المؤمنين عليه السّلام نيز داده فرمود آرى بعد امام حسن و امام حسين عليهما السّلام سپس به هر امامى پس از ديگرى، تا روز قيامت » « قُلْتُ الْأَئِمَّةُ يُحْيُونَ الْمَوْتَى وَ يُبْرِءُونَ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ يَمْشُونَ عَلَى الْمَاءِ قَالَ مَا أَعْطَى اللَّهُ نَبِيّاً شَيْئاً قَطُّ إِلَّا وَ قَدْ أَعْطَاهُ مُحَمَّداً ص وَ أَعْطَاهُ مَا لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُمْ قُلْتُ وَ كُلُّ مَا كَانَ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَدْ أَعْطَاهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ نَعَمْ ثُمَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ ع ثُمَّ مِنْ بَعْدُ كُلَّ إِمَامٍ إِمَاماً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَعَ الزِّيَادَةِ الَّتِي تَحْدُثُ فِي كُلِّ سَنَةٍ وَ فِي كُلِّ شَهْرٍ ثُمَّ قَالَ إِي وَ اللَّهِ فِي كُلِّ سَاعَةٍ »
📚بصائر الدرجات : ج 1 ص 269
❗️در کتاب اثباه الهداه بالنصوص و المعجزات که در پنج جلد توسط شیخ حر عاملی تالیف شده است موارد زیادی از قدرت غیبی و کارهای خارق العاده امامان علیهم السلام گزارش شده است .
👌حال که امامان علیهم السلام دارای چنین قدرتی هستند و می توانند در جهان طبیعت تصرف کنند چه مشکلی دارد که ما مستقیما سراغ آنها برویم و از آنها بخواهیم که خودشان مشکل ما را به اذن خداوند حل کنند ?
❗️روشن است که بر اساس آیات قرآن , کمک خواهی و استعانت از غیر خدا تا زمانی که انسان معتقد باشد که غیر خدا به اذن خداوند به انسان می تواند امداد و یاری برساند اشکالی ندارد , چنانچه که در ذیل توضیح داده ایم :
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/16070
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/4219
▫️ادامه 👇
آیا جن زدگی واقعیت دارد ?
🤔#پرسش :
❓آیا جن زدگی و نفوذ جن به انسان واقعیت دارد و مورد تایید آیات و روایات است ?
💠#پاسخ : 💠
❕بر اساس روایات , جنیان شرور و شیاطین جنی , می توانند به انسان آسیب برسانند و مثلا به شکل حیواناتی چون مار یا سگ یا عقرب یا حشرات در آمده و به سراغ انسان بیایند : "رُوِيَ أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ: خَلَقَ اللَّهُ الْجِنَّ خَمْسَةَ أَصْنَافٍ صِنْفٌ كَالرِّيحِ فِي الْهَوَاءِ وَ صِنْفٌ حَيَّاتٌ وَ صِنْفٌ عَقَارِبُ وَ صِنْفٌ حَشَرَاتُ الْأَرْضِ وَ صِنْفٌ كَبَنِي آدَمَ عَلَيْهِمُ الْحِسَابُ وَ الْعِقَابُ. " _ " الْجِنُّ عَلَى ثَلَاثَةِ أَجْزَاءٍ فَجُزْءٌ مَعَ الْمَلَائِكَةِ وَ جُزْءٌ يَطِيرُونَ فِي الْهَوَاءِ وَ جُزْءٌ كِلَابٌ وَ حَيَّات "
📚بحار الأنوار ج60، ص: 267 _ الخصال، ج1، ص: 154
❕در روایاتی نیز از نبرد و جنگیدن امام علی علیه السلام با جنیان شرور سخن به میان آمده است که قصد ضربه زدن به مومنین را داشتند : " عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَحِمَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ قَالَ: لَمَّا خَرَجَ النَّبِيُّ ص إِلَى بَنِي الْمُصْطَلِقِ جَنَّبَ عَنِ الطَّرِيقِ فَأَدْرَكَهُ اللَّيْلُ فَنَزَلَ بِقُرْبِ وَادٍ وَعِرٍ فَلَمَّا كَانَ فِي آخِرِ اللَّيْلِ هَبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ ع يُخْبِرُهُ أَنَّ طَائِفَةً مِنْ كُفَّارالْجِنِّ قَدِ اسْتَبْطَنُوا الْوَادِيَ يُرِيدُونَ كَيْدَهُ وَ إِيقَاعَ الشَّرِّ بِأَصْحَابِهِ عِنْدَ سُلُوكِهِمْ إِيَّاهُ فَدَعَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالَ لَهُ اذْهَبْ إِلَى هَذَا الْوَادِي فَسَيَعْرِضُ لَكَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ الْجِن " _ " طلع امير المؤمنين (ع) منه و سيفه يقطر دما و معه غطرفة "
📚الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج1، ص: 339 _ عيون المعجزات، ص: 45
❕در نمایه های ذیل در مورد خلقت جنیان و آزار و اذیت آنها توضیحات بیشتری داده ایم :
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/11670
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/14669
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/13644
❓حال سوال اینجاست که آیا جنیان می توانند به بدن انسان هم نفوذ کنند و روح و روان انسان را تحت تاثیر قرار دهند ?
👌پاسخ آن است که بر اساس روایات , این نوع اذیت جن نیز امکان دارد یعنی جنیان شرور هم می توانند مثلا به شکل حیواناتی در بیایند و به بدن انسان آسیب بزنند و هم وارد بدن انسان شده و روح و روان او را تحت تاثیر قرار دهد , در روایتی از نفوذ جن به بدن دختری سخن به میان آمده که با کرامت امام سجاد علیه السلام , جن از بدن فرد مذکور خارج شد : " ثُمَّ قَالَ يَا خَبِيثُ يَقُولُ لَكَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ اخْرُجْ مِنْ هَذِهِ الْجَارِيَةِ وَ لَا تَعْرِضْ لَهَا إِلَّا بِسَبِيلِ خَيْرٍ فَإِنَّكَ إِنْ عُدْتَ أَحْرَقْتُكَ بِنَارِ اللَّهِ الْمُوقَدَةِ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ فَخَرَجَ مِنْهَا "
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام ج4، ص: 145
❕امیر مومنان علیه السلام نیز در مورد نفوذ شیطان و جنیان شرور به بدن انسان و تحت تاثیر قرار دادن افکار و روحیاتش خطاب به فردی فرمود :
"«آيا تعادل فكرى خود را از دست دادهاى يا جن زدهاى يا بر اثر شدت بيمارى هذيان مىگويى؟»؛ (أمختبط أنت أم ذوجنّة، أم تهجر؟).
📚نهج البلاغه خطبه 224
❕" اشاره به اينكه هيچ انسان عاقلى باور نمىكند كه بتواند كسى مانند على عليه السّلام را با هديهاى كه در باطن بوى رشوه مىدهد بفريبد و اگر كسى در اين ميدان وارد شود دليل بر اين است كه يا ديوانه بوده و يا بر اثر بيمارى، عقل خود را موقتا از دست داده است. "
📚پیام امام امیر المومنین ج 8 ص 418
▫️ادامه 👇👇👇
🤔#پرسش :
❓آیا جن زدگی و نفوذ جن به انسان واقعیت دارد و مورد تایید آیات و روایات است ?
💠#پاسخ : 💠
❕بر اساس روایات , جنیان شرور و شیاطین جنی , می توانند به انسان آسیب برسانند و مثلا به شکل حیواناتی چون مار یا سگ یا عقرب یا حشرات در آمده و به سراغ انسان بیایند : "رُوِيَ أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ: خَلَقَ اللَّهُ الْجِنَّ خَمْسَةَ أَصْنَافٍ صِنْفٌ كَالرِّيحِ فِي الْهَوَاءِ وَ صِنْفٌ حَيَّاتٌ وَ صِنْفٌ عَقَارِبُ وَ صِنْفٌ حَشَرَاتُ الْأَرْضِ وَ صِنْفٌ كَبَنِي آدَمَ عَلَيْهِمُ الْحِسَابُ وَ الْعِقَابُ. " _ " الْجِنُّ عَلَى ثَلَاثَةِ أَجْزَاءٍ فَجُزْءٌ مَعَ الْمَلَائِكَةِ وَ جُزْءٌ يَطِيرُونَ فِي الْهَوَاءِ وَ جُزْءٌ كِلَابٌ وَ حَيَّات "
📚بحار الأنوار ج60، ص: 267 _ الخصال، ج1، ص: 154
❕در روایاتی نیز از نبرد و جنگیدن امام علی علیه السلام با جنیان شرور سخن به میان آمده است که قصد ضربه زدن به مومنین را داشتند : " عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَحِمَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ قَالَ: لَمَّا خَرَجَ النَّبِيُّ ص إِلَى بَنِي الْمُصْطَلِقِ جَنَّبَ عَنِ الطَّرِيقِ فَأَدْرَكَهُ اللَّيْلُ فَنَزَلَ بِقُرْبِ وَادٍ وَعِرٍ فَلَمَّا كَانَ فِي آخِرِ اللَّيْلِ هَبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ ع يُخْبِرُهُ أَنَّ طَائِفَةً مِنْ كُفَّارالْجِنِّ قَدِ اسْتَبْطَنُوا الْوَادِيَ يُرِيدُونَ كَيْدَهُ وَ إِيقَاعَ الشَّرِّ بِأَصْحَابِهِ عِنْدَ سُلُوكِهِمْ إِيَّاهُ فَدَعَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالَ لَهُ اذْهَبْ إِلَى هَذَا الْوَادِي فَسَيَعْرِضُ لَكَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ الْجِن " _ " طلع امير المؤمنين (ع) منه و سيفه يقطر دما و معه غطرفة "
📚الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج1، ص: 339 _ عيون المعجزات، ص: 45
❕در نمایه های ذیل در مورد خلقت جنیان و آزار و اذیت آنها توضیحات بیشتری داده ایم :
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/11670
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/14669
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/13644
❓حال سوال اینجاست که آیا جنیان می توانند به بدن انسان هم نفوذ کنند و روح و روان انسان را تحت تاثیر قرار دهند ?
👌پاسخ آن است که بر اساس روایات , این نوع اذیت جن نیز امکان دارد یعنی جنیان شرور هم می توانند مثلا به شکل حیواناتی در بیایند و به بدن انسان آسیب بزنند و هم وارد بدن انسان شده و روح و روان او را تحت تاثیر قرار دهد , در روایتی از نفوذ جن به بدن دختری سخن به میان آمده که با کرامت امام سجاد علیه السلام , جن از بدن فرد مذکور خارج شد : " ثُمَّ قَالَ يَا خَبِيثُ يَقُولُ لَكَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ اخْرُجْ مِنْ هَذِهِ الْجَارِيَةِ وَ لَا تَعْرِضْ لَهَا إِلَّا بِسَبِيلِ خَيْرٍ فَإِنَّكَ إِنْ عُدْتَ أَحْرَقْتُكَ بِنَارِ اللَّهِ الْمُوقَدَةِ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ فَخَرَجَ مِنْهَا "
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام ج4، ص: 145
❕امیر مومنان علیه السلام نیز در مورد نفوذ شیطان و جنیان شرور به بدن انسان و تحت تاثیر قرار دادن افکار و روحیاتش خطاب به فردی فرمود :
"«آيا تعادل فكرى خود را از دست دادهاى يا جن زدهاى يا بر اثر شدت بيمارى هذيان مىگويى؟»؛ (أمختبط أنت أم ذوجنّة، أم تهجر؟).
📚نهج البلاغه خطبه 224
❕" اشاره به اينكه هيچ انسان عاقلى باور نمىكند كه بتواند كسى مانند على عليه السّلام را با هديهاى كه در باطن بوى رشوه مىدهد بفريبد و اگر كسى در اين ميدان وارد شود دليل بر اين است كه يا ديوانه بوده و يا بر اثر بيمارى، عقل خود را موقتا از دست داده است. "
📚پیام امام امیر المومنین ج 8 ص 418
▫️ادامه 👇👇👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
Photo
علت ممنوعیت ازدواج مجدد برای امیر مومنان در زمان حیات فاطمه سلام الله علیهما !!!
🤔#پرسش :
❓علت عدم ازدواج حضرت علی در زمان حیات حضرت فاطمه کشف شد !!!! بینیازی حضرت علی از ازدواج با زن دیگری بخاطر طُهر ابدی حضرت فاطمه و این که فاطمه حیض نمی شد و مانعی از رابطه زناشویی نبود تا نیاز به همسر دیگری باشد !!!
امام صادق می گوید: " خداوند متعال ازدواج با دیگر زنان را برای علی علیه السلام حرام کرد مادامی که فاطمه علیها السلام در قید حیات بود. زیرا که فاطمه زنی بود که همواره طاهر بود و حیض نمیدید. " (الأمالي ص۴۴ )
محمد باقر مجلسی به نقل از محمد تقی مجلسی نیز میگوید: قوله عليه السلام: لأنها طاهرة قال الوالد العلامة طاب مضجعه: أي لم يكن من قِبَلِها مانع من الوطء، فلم يكن عليه السلام يحتاج إلى زوجة أخرى.
" والدم محمد تقی مجلسی گفته است چون از جانب فاطمه علیها السلام مانعی نبود برای اینکه مورد وطئ قرار بگیرد. لذا از همین خاطر امام علی علیه السلام احتیاجی به همسر دیگری نداشت. " (ملاذ الأخيار ۱۲/۴۸۶ )
💠#پاسخ :💠
👌فاطمه صدیقه سلام الله علیها دارای مقامی بس والا و برتر بودند تا جایی که خداوند آیات متعددی در فضل و مقام ایشان نازل می کند , چنانچه که برخی می نویسند :
" فاطمه عليها السلام دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله، همسر امام على عليه السلام و محبوبترين مردم نزد رسول خدا و پاره تن آن حضرت است. كسى است كه طبق فرمايش رسول خدا رضايت خدا در رضايت فاطمه و غضب خدا در غضب فاطمه است. مفسّران، آيات بسيارى را درباره مقام آن حضرت دانستهاند، از جمله پس از نزول آيه «و آت ذالقربى حقّه ...» (اسراء (17) 26) رسول خدا ، فاطمه عليها السلام را فراخواند و فدك را به وى بخشيد. همچنين مقصود از «نسائنا» در آيه 61 سوره آلعمران را فاطمه عليها السلام دانستهاند كه پيامبر براى مباهله با نصاراى نجران وى را همراه خود آورد. نيز فاطمه عليها السلام از جمله اهلبيت پيامبر عليهم السلام است كه اراده الهى بر پاكى و عصمت او از هر نوع آلودگى تعلّق گرفته است. بنا بر نظر مفسّران و محدّثان، آيه 24 ابراهيم و 19 الرّحمن و آيات 5 تا 22 سوره انسان درباره اهلبيت عليهم السلام، از جمله فاطمه عليها السلام نازل شده كه حكايت از مقام بلند ايشان دارد : ( اسدالغابه، ج 7، ص 216 و 219؛ الاصابه، ج 8، ص 262-/ 266 .مجمعالبيان، ج 5-/ 6، ص 634؛ الدرالمنثور، ج 5، ص 273 . مجمعالبيان، ج 1-/ 2، ص 762-/ 763؛ روحالمعانى، ج 3، جزء 3، ص 301 . جامعالبيان، ج 12، جزء 22، ص 9؛ تفسير التحرير والتنوير، ج 11، جزء 22، ص 15. مجمعالبيان، ج 5-/ 6، ص 480؛ تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 536، ح 58 و 60 . الدرالمنثور، ج 7، ص 697؛ تفسيرنورالثقلين، ج 5، ص 191-/ 192، ح 17 و 21 مجمعالبيان، ج 9-/ 10، ص 611؛ الكشاف، ج 4، ص 670؛ تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 469-/ 477، ح 18-/ 24 )
📚فرهنگ قرآن، ج21، ص: 501
❕" بسيارى از مفسّران اهل سنّت مانند زمخشرى و سيوطى در ذيل آيه شريفه:«كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقاً قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب» " ( آل عمران آیه 37 ) " هر زمان زكريا وارد محراب او مىشد غذاى مخصوصى در آنجا مىديد. از او پرسيد: اى مريم! اين را از كجا آوردهاى؟ گفت: اين از سوى خداست، خداوند به هر كس بخواهد بىحساب روزى مىدهد».
❕از جابربن عبدالله نقل كردهاند كه: رسول خدا چند روز بود غذايى نخورده بود، و كار بر او مشكل شد، به منزل همسرانش سر زد هيچ كدام غذايى نداشتند، سرانجام به سراغ دخترش فاطمه آمد و فرمود: دخترم! غذايى دارى من تناول كنم زيرا گرسنهام؟ عرض كرد: نه بخدا سوگند! هنگامى كه رسول خدا از نزد او خارج شد، زنى از همسايگان دو قرص نان و مقدارى گوشت براى فاطمه هديه آورد، و او آن را گرفت و در ظرفى گذاشت و روى آن را پوشاند و گفت: بخدا سوگند رسول الله را بر خود و فرزندانم مقدم مىدارم! و اين در حالى بود كه همه گرسنه بودند. حسن و حسين را به سراغ پيامبر فرستاد و از او دعوت كرد به خانه بيايد. عرض كرد: فدايت شوم، چيزى خداوند براى ما فرستاده، و من آن را براى شما ذخيره كردهام.پيامبر فرمود: بياور. و او ظرف غذا را نزد حضرت آورد. هنگامى كه پيغمبر سر ظرف را برداشت مملو از نان و گوشت بود، هنگامى كه فاطمه آن را ديد در تعجب فرو رفت، و فهميد اين نعمت و بركتى است از سوى خدا، شكر آن را بجا آورد و بر پيامبر درود فرستاد.پيغمبر فرمود: دخترم! اين را از كجا آوردهاى؟ عرض كرد:« هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب " " اين از سوى خداست، خداوند به هر كس بخواهد، بىحساب روزى مىدهد!».
▫️ادامه 👇
🤔#پرسش :
❓علت عدم ازدواج حضرت علی در زمان حیات حضرت فاطمه کشف شد !!!! بینیازی حضرت علی از ازدواج با زن دیگری بخاطر طُهر ابدی حضرت فاطمه و این که فاطمه حیض نمی شد و مانعی از رابطه زناشویی نبود تا نیاز به همسر دیگری باشد !!!
امام صادق می گوید: " خداوند متعال ازدواج با دیگر زنان را برای علی علیه السلام حرام کرد مادامی که فاطمه علیها السلام در قید حیات بود. زیرا که فاطمه زنی بود که همواره طاهر بود و حیض نمیدید. " (الأمالي ص۴۴ )
محمد باقر مجلسی به نقل از محمد تقی مجلسی نیز میگوید: قوله عليه السلام: لأنها طاهرة قال الوالد العلامة طاب مضجعه: أي لم يكن من قِبَلِها مانع من الوطء، فلم يكن عليه السلام يحتاج إلى زوجة أخرى.
" والدم محمد تقی مجلسی گفته است چون از جانب فاطمه علیها السلام مانعی نبود برای اینکه مورد وطئ قرار بگیرد. لذا از همین خاطر امام علی علیه السلام احتیاجی به همسر دیگری نداشت. " (ملاذ الأخيار ۱۲/۴۸۶ )
💠#پاسخ :💠
👌فاطمه صدیقه سلام الله علیها دارای مقامی بس والا و برتر بودند تا جایی که خداوند آیات متعددی در فضل و مقام ایشان نازل می کند , چنانچه که برخی می نویسند :
" فاطمه عليها السلام دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله، همسر امام على عليه السلام و محبوبترين مردم نزد رسول خدا و پاره تن آن حضرت است. كسى است كه طبق فرمايش رسول خدا رضايت خدا در رضايت فاطمه و غضب خدا در غضب فاطمه است. مفسّران، آيات بسيارى را درباره مقام آن حضرت دانستهاند، از جمله پس از نزول آيه «و آت ذالقربى حقّه ...» (اسراء (17) 26) رسول خدا ، فاطمه عليها السلام را فراخواند و فدك را به وى بخشيد. همچنين مقصود از «نسائنا» در آيه 61 سوره آلعمران را فاطمه عليها السلام دانستهاند كه پيامبر براى مباهله با نصاراى نجران وى را همراه خود آورد. نيز فاطمه عليها السلام از جمله اهلبيت پيامبر عليهم السلام است كه اراده الهى بر پاكى و عصمت او از هر نوع آلودگى تعلّق گرفته است. بنا بر نظر مفسّران و محدّثان، آيه 24 ابراهيم و 19 الرّحمن و آيات 5 تا 22 سوره انسان درباره اهلبيت عليهم السلام، از جمله فاطمه عليها السلام نازل شده كه حكايت از مقام بلند ايشان دارد : ( اسدالغابه، ج 7، ص 216 و 219؛ الاصابه، ج 8، ص 262-/ 266 .مجمعالبيان، ج 5-/ 6، ص 634؛ الدرالمنثور، ج 5، ص 273 . مجمعالبيان، ج 1-/ 2، ص 762-/ 763؛ روحالمعانى، ج 3، جزء 3، ص 301 . جامعالبيان، ج 12، جزء 22، ص 9؛ تفسير التحرير والتنوير، ج 11، جزء 22، ص 15. مجمعالبيان، ج 5-/ 6، ص 480؛ تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 536، ح 58 و 60 . الدرالمنثور، ج 7، ص 697؛ تفسيرنورالثقلين، ج 5، ص 191-/ 192، ح 17 و 21 مجمعالبيان، ج 9-/ 10، ص 611؛ الكشاف، ج 4، ص 670؛ تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 469-/ 477، ح 18-/ 24 )
📚فرهنگ قرآن، ج21، ص: 501
❕" بسيارى از مفسّران اهل سنّت مانند زمخشرى و سيوطى در ذيل آيه شريفه:«كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقاً قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب» " ( آل عمران آیه 37 ) " هر زمان زكريا وارد محراب او مىشد غذاى مخصوصى در آنجا مىديد. از او پرسيد: اى مريم! اين را از كجا آوردهاى؟ گفت: اين از سوى خداست، خداوند به هر كس بخواهد بىحساب روزى مىدهد».
❕از جابربن عبدالله نقل كردهاند كه: رسول خدا چند روز بود غذايى نخورده بود، و كار بر او مشكل شد، به منزل همسرانش سر زد هيچ كدام غذايى نداشتند، سرانجام به سراغ دخترش فاطمه آمد و فرمود: دخترم! غذايى دارى من تناول كنم زيرا گرسنهام؟ عرض كرد: نه بخدا سوگند! هنگامى كه رسول خدا از نزد او خارج شد، زنى از همسايگان دو قرص نان و مقدارى گوشت براى فاطمه هديه آورد، و او آن را گرفت و در ظرفى گذاشت و روى آن را پوشاند و گفت: بخدا سوگند رسول الله را بر خود و فرزندانم مقدم مىدارم! و اين در حالى بود كه همه گرسنه بودند. حسن و حسين را به سراغ پيامبر فرستاد و از او دعوت كرد به خانه بيايد. عرض كرد: فدايت شوم، چيزى خداوند براى ما فرستاده، و من آن را براى شما ذخيره كردهام.پيامبر فرمود: بياور. و او ظرف غذا را نزد حضرت آورد. هنگامى كه پيغمبر سر ظرف را برداشت مملو از نان و گوشت بود، هنگامى كه فاطمه آن را ديد در تعجب فرو رفت، و فهميد اين نعمت و بركتى است از سوى خدا، شكر آن را بجا آورد و بر پيامبر درود فرستاد.پيغمبر فرمود: دخترم! اين را از كجا آوردهاى؟ عرض كرد:« هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب " " اين از سوى خداست، خداوند به هر كس بخواهد، بىحساب روزى مىدهد!».
▫️ادامه 👇
آیا برخی از شهدای کربلا غیر شیعه بودند ?
🤔#پرسش :
❓برخی می گویند که تمام شهدای کربلا شیعه نبودند و افرادی غیر شیعه و عثمانی هم بودند که در کربلا شهید شدند !!!!
💠#پاسخ💠
👌بر اساس آیات قرآن و روایات شیعه و اهلسنت , ولایت و امامت امامان علیهم السلام است که سبب تکمیل دین می شود و اگر کسی معتقد به امامت امامان علیهم السلام نباشد و بمیرد به مرگ جاهلی مرده است و خداوند از او هیچ عبادت و عمل خیری را هم قبول نمی کند , در ذیل بیشتر بخوانید :
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/5618
❕در روایتی آمده است که راوی می گوید :
" به امام صادق عليه السلام گفتم: مرا از اركان اسلام كه هيچ كس معاف از ندانستن آنها نيست، آگاه كن؛ اركانى كه هر كس در شناخت ذرّهاى از آنها كوتاهى كند، دينش تباه مىشود و خداوند، عمل او را نمىپذيرد، و هر كس آنها را بشناسد و به آنها عمل كند، دينش سامان مىگيرد و عملش پذيرفته مىشود و جهل نسبت به چيزهاى ديگر، او را به تنگنا نمىاندازد. فرمود: «گواهى به يگانگى خداوند، ايمان به رسالت الهى محمّد و گردن نهادن به آنچه از نزد خدا آورده است و حقّ لازم در اموال (زكات)،👈 و ولايتى كه خداى عز و جل به آن فرمان داده است، [يعنى] ولايت خاندان محمّد صلى الله عليه و آله».👉
❗️به ايشان گفتم: آيا در باره ولايت [در كتاب و سنّت] چيزى هست و در آنها غير از آن چيز هم فضيلتى براى كسى هست كه به آن اخذ كند؟ فرمود: «آرى، خداى عز و جل فرموده است: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از خدا اطاعت كنيد و از پيامبر و اولى الأمرتان (اختياردارانتان) نيز اطاعت كنيد»، و پیامبر خدا فرمود:" هر كس بميرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است". پيامبر خدا و [پس از او] على عليه السلام صاحب ولايت بودند. ديگران گفتند: معاويه ولايت داشت. پس از پيامبر و على، حسن عليه السلام بود و پس از او، حسين عليه السلام. ديگران گفتند: يزيد بن معاويه و حسين بن على عليه السلام، و حال آن كه اين دو با هم برابر نيستند». «سپس امام على بن الحسين (زين العابدين) و پس از او امام باقر، ابو جعفر محمّد بن على بود...امر، بدين گونه است و زمين بدون امام نمىشود. هر كس بميرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است و بيشترين زمان نيازت به معرفتى كه اكنون دارى، هنگام احتضارت و رسيدن جان به گلويت است كه چون دستت از دنيا بريده شد، مىگويى: به امر نيكويى بودم [و عقيده درستى داشتم]» " " ... وَ الْأَرْضُ لَا تَكُونُ إِلَّا بِإِمَامٍ وَ مَنْ مَاتَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً وَ أَحْوَجُ مَا تَكُونُ إِلَى مَا أَنْتَ عَلَيْهِ إِذْ بَلَغَتْ نَفْسُك "
📚الکافی ج 2 ص 19
❗️شهدای کربلایی که در رکاب امام حسین علیه السلام شهید شدند , همه آنها با هدایت امام حسین ع شیعه بودند لذا امام حسین ع آنان را بهترین و برترین یاران معرفی می کرد , روشن است تعبیر " برترین یاران " نشان می دهد که آنان در اوج کمالات اعتقادی و عملی بودند و به امامت و ولایت امام حسین ع اعتقاد داشتند : " لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَيْراً مِنْ أَصْحَابِي " _ " للَّهُمَّ إِنِّي لَا أَعْرِفُ أَهْلَ بَيْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَزْكَى وَ لَا أَطْهَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ لَا أَصْحَاباً هُمْ خَيْرٌ مِنْ أَصْحَابِي "
📚الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج2، ص: 91 _ الأمالي صدوق ، ص: 156
❕لذا در «زيارت رجبيّه» در توصیف شهدای کربلا آمده است: " سلام بر شما، اى خدايىشدگان! شما برگزيدگان خداييد كه خداوند، شما را براى ابا عبد اللّه عليه السلام، انتخاب كرده است.همچنين در «زيارت ناحيه مقدّسه»، آمده است: "سلام بر شما، اى بهترينِ ياران! "
📚بحار الانوار ج 98 ص 341 _ 273
▫️ادامه 👇
🤔#پرسش :
❓برخی می گویند که تمام شهدای کربلا شیعه نبودند و افرادی غیر شیعه و عثمانی هم بودند که در کربلا شهید شدند !!!!
💠#پاسخ💠
👌بر اساس آیات قرآن و روایات شیعه و اهلسنت , ولایت و امامت امامان علیهم السلام است که سبب تکمیل دین می شود و اگر کسی معتقد به امامت امامان علیهم السلام نباشد و بمیرد به مرگ جاهلی مرده است و خداوند از او هیچ عبادت و عمل خیری را هم قبول نمی کند , در ذیل بیشتر بخوانید :
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/5618
❕در روایتی آمده است که راوی می گوید :
" به امام صادق عليه السلام گفتم: مرا از اركان اسلام كه هيچ كس معاف از ندانستن آنها نيست، آگاه كن؛ اركانى كه هر كس در شناخت ذرّهاى از آنها كوتاهى كند، دينش تباه مىشود و خداوند، عمل او را نمىپذيرد، و هر كس آنها را بشناسد و به آنها عمل كند، دينش سامان مىگيرد و عملش پذيرفته مىشود و جهل نسبت به چيزهاى ديگر، او را به تنگنا نمىاندازد. فرمود: «گواهى به يگانگى خداوند، ايمان به رسالت الهى محمّد و گردن نهادن به آنچه از نزد خدا آورده است و حقّ لازم در اموال (زكات)،👈 و ولايتى كه خداى عز و جل به آن فرمان داده است، [يعنى] ولايت خاندان محمّد صلى الله عليه و آله».👉
❗️به ايشان گفتم: آيا در باره ولايت [در كتاب و سنّت] چيزى هست و در آنها غير از آن چيز هم فضيلتى براى كسى هست كه به آن اخذ كند؟ فرمود: «آرى، خداى عز و جل فرموده است: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از خدا اطاعت كنيد و از پيامبر و اولى الأمرتان (اختياردارانتان) نيز اطاعت كنيد»، و پیامبر خدا فرمود:" هر كس بميرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است". پيامبر خدا و [پس از او] على عليه السلام صاحب ولايت بودند. ديگران گفتند: معاويه ولايت داشت. پس از پيامبر و على، حسن عليه السلام بود و پس از او، حسين عليه السلام. ديگران گفتند: يزيد بن معاويه و حسين بن على عليه السلام، و حال آن كه اين دو با هم برابر نيستند». «سپس امام على بن الحسين (زين العابدين) و پس از او امام باقر، ابو جعفر محمّد بن على بود...امر، بدين گونه است و زمين بدون امام نمىشود. هر كس بميرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است و بيشترين زمان نيازت به معرفتى كه اكنون دارى، هنگام احتضارت و رسيدن جان به گلويت است كه چون دستت از دنيا بريده شد، مىگويى: به امر نيكويى بودم [و عقيده درستى داشتم]» " " ... وَ الْأَرْضُ لَا تَكُونُ إِلَّا بِإِمَامٍ وَ مَنْ مَاتَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً وَ أَحْوَجُ مَا تَكُونُ إِلَى مَا أَنْتَ عَلَيْهِ إِذْ بَلَغَتْ نَفْسُك "
📚الکافی ج 2 ص 19
❗️شهدای کربلایی که در رکاب امام حسین علیه السلام شهید شدند , همه آنها با هدایت امام حسین ع شیعه بودند لذا امام حسین ع آنان را بهترین و برترین یاران معرفی می کرد , روشن است تعبیر " برترین یاران " نشان می دهد که آنان در اوج کمالات اعتقادی و عملی بودند و به امامت و ولایت امام حسین ع اعتقاد داشتند : " لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَيْراً مِنْ أَصْحَابِي " _ " للَّهُمَّ إِنِّي لَا أَعْرِفُ أَهْلَ بَيْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَزْكَى وَ لَا أَطْهَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ لَا أَصْحَاباً هُمْ خَيْرٌ مِنْ أَصْحَابِي "
📚الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج2، ص: 91 _ الأمالي صدوق ، ص: 156
❕لذا در «زيارت رجبيّه» در توصیف شهدای کربلا آمده است: " سلام بر شما، اى خدايىشدگان! شما برگزيدگان خداييد كه خداوند، شما را براى ابا عبد اللّه عليه السلام، انتخاب كرده است.همچنين در «زيارت ناحيه مقدّسه»، آمده است: "سلام بر شما، اى بهترينِ ياران! "
📚بحار الانوار ج 98 ص 341 _ 273
▫️ادامه 👇
توضیحاتی در مورد شیعیان زیدی یمن !!!
🤔#پرسش :
❓به جهت شبههای که این روزها در اوج مبارزه مردم یمن با رژیم صهیونیستی دارد در برخی صفحات و کانالها [بویژه با گرایشهای نزدیک به جریان شیعه لندنی] مطرح میشود و برخی افراد را در نسبت با مجاهدت این عزیزان دچار شک و تردید میکند، مزاحم تان شدم. این کانالها و صفحات با اشاره به روایاتی درباره زیدیه خصوصاً روایتی که در کتاب تهذیب آمده در حمایت و پشتیبانی از نیروهای یمنی تشکیک میکنند و حمایت نظام اسلامی بعنوان جامعه و حکومتی شیعی از جریان زیدیه یمن را محل اشکال قرار میدهند. !? خواهشمندم درباره این روایت و شيعيان یمن و مسئله همراهی ما با آنها بعنوان جزئی از محور مقاومت توضیحاتی چنانکه ممکن است ارائه بفرمایید. ?❗️❗️
💠#پاسخ : 💠
❕در مورد مذهب زیدیه گفتنی است که آنها معتقدند :
" نخستين امام بعد از رسول خدا و شايستۀ خلافت، امير مؤمنان عليه السلام سيد اوصياست، سپس با آيه (إِنَّمٰا وَلِيُّكُمُ اللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاٰةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكٰاةَ وَ هُمْ رٰاكِعُونَ) و رواياتى بر امامت او استدلال مىكنند. آنان می گویند امامت پس از على بن ابى طالب عليه السلام از آن حسن و سپس از آن حسين عليهما السلام است. و دليل ما بر امامت اين دو، گفتار رسول گرامى است كه فرمود: «الحسن و الحسين امامان قاما أو قعدا و أبوهما خيرٌ منهما». سپس دربارۀ امامت بعد از حسنين سخن مىگويند كه امامت بايد از اين دو نسل، ادامه پيدا كند و بر غير اين دو نسل، امامت حرام است. هر كس از اين دو نسل ادعاى پيشوايى كند و خصال امامت را دارا باشد، شايستۀ امامت است و مراد آنها از صفات امامت، علم برجسته، فضيلت آشكار، شجاعت بىنظير، بخشندگى و مديريت و پرهيزكارى سپس براى لزوم هر يك از اين صفات، استدلال مىكنند. بنابراين حضرت زينالعابدين عليه السلام امام واجد برخى از شرايط نيست، بلكه فرزندش زيد بن على و كسانى كه خروج كردهاند به مقام امامت رسيدهاند. "
📚فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی ج 7 ص 249
❕اهلبیت علیهم السلام ما را مامور کرده اند که با سایر فرق اسلامی از جمله زیدیه , حسن رفتار و معاشرت را داشته باشیم .
▫️در نقلی امام صادق عليه السلام فرمود :
"با مردم ( مسلمان غیر امامیه ) طبق اخلاق خودِ آنها رفتار كنيد، و در مساجد آنان، نماز بخوانيد، و بيمارانشان را عيادت كنيد، و در تشييع جنازههاى آنان شركت كنيد، و اگر مىتوانيد، عهدهدار امامت و اذانگويى شويد، كه اگر اين گونه انجام دهيد، خواهند گفت: «اينها پيروان جعفرند. خداوند، جعفر را رحمت كند! چه قدر يارانش را نيكو تربيت كرده است! " "خالِقُوا النّاسَ بِأَخلاقِهِم، صَلّوا في مَساجِدِهِم، وعودوا مَرضاهُم، وَاشهَدوا جَنائِزَهُم، وإنِ استَطَعتُم أن تَكونُوا الأَئِمَّةَ وَالمُؤَذِّنينَ فَافعَلوا؛ فَإِنَّكُم إذا فَعَلتُم ذلِكَ قالوا: هؤُلاءِ الجَعفَرِيَّةُ؛ رَحِمَ اللَّهُ جَعفَراً ما كانَ أحسَنَ ما يُؤَدِّبُ أصحابَهُ! "
📚كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 383 ح 1128 ، دعائم الإسلام: ج 1 ص 66
❕در نقل دیگری نیز معاویه بن وهب از امام علیه السلام در مورد کیفیت معاشرت با مسلمانان غیر امامیه که اعتقادات شیعیان دوازده امامی را ندارند سوال می کند که حضرت همان توصیه های ذکر شده در روایت قبلی را متذکر می شوند : " عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ كَيْفَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمِنَا وَ بَيْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ مِمَّنْ لَيْسُوا عَلَى أَمْرِنَا قَالَ تَنْظُرُونَ إِلَى أَئِمَّتِكُمُ الَّذِينَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ مَا يَصْنَعُونَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَيَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ يَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ يُقِيمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ وَ يُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَيْهِمْ. "
📚الكافي ج 2، ص: 636
❕حال در مورد اشکال مطرح شده در پرسش گفتنی است که در روایتی آمده است که امام علیه السلام زیدیه را ناصبی معرفی کرده و اجازه دادن صدقه و یا آب دادن به آنان را در صورت امکان نمی دهند : " عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّدَقَةِ عَلَى النُّصَّابِ وَ عَلَى الزَّيْدِيَّةِ قَالَ لَا تَصَدَّقْ عَلَيْهِمْ بِشَيْءٍ وَ لَا تَسْقِهِمْ مِنَ الْمَاءِ إِنِ اسْتَطَعْتَ وَ قَالَ الزَّيْدِيَّةُ هُمُ النُّصَّابُ. "
📚تهذيب الأحكام ج4، ص: 53
❕علامه مجلسی بیان و نقل می کند که روایت فوق سندا ضعیف و مجهول است و جدای از ضعف سندی , منظور روایت تمام زیدی ها نیستند , بلکه گروهی خاص از زیدیه یعنی بتریه مقصود روایتند : " الحديث الثاني عشر: مجهول. قوله عليه السلام: الزيدية هم النصاب قيل: المراد البترية من الزيدية "
📚ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، ج6، ص: 143
▫️ادامه 👇
🤔#پرسش :
❓به جهت شبههای که این روزها در اوج مبارزه مردم یمن با رژیم صهیونیستی دارد در برخی صفحات و کانالها [بویژه با گرایشهای نزدیک به جریان شیعه لندنی] مطرح میشود و برخی افراد را در نسبت با مجاهدت این عزیزان دچار شک و تردید میکند، مزاحم تان شدم. این کانالها و صفحات با اشاره به روایاتی درباره زیدیه خصوصاً روایتی که در کتاب تهذیب آمده در حمایت و پشتیبانی از نیروهای یمنی تشکیک میکنند و حمایت نظام اسلامی بعنوان جامعه و حکومتی شیعی از جریان زیدیه یمن را محل اشکال قرار میدهند. !? خواهشمندم درباره این روایت و شيعيان یمن و مسئله همراهی ما با آنها بعنوان جزئی از محور مقاومت توضیحاتی چنانکه ممکن است ارائه بفرمایید. ?❗️❗️
💠#پاسخ : 💠
❕در مورد مذهب زیدیه گفتنی است که آنها معتقدند :
" نخستين امام بعد از رسول خدا و شايستۀ خلافت، امير مؤمنان عليه السلام سيد اوصياست، سپس با آيه (إِنَّمٰا وَلِيُّكُمُ اللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاٰةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكٰاةَ وَ هُمْ رٰاكِعُونَ) و رواياتى بر امامت او استدلال مىكنند. آنان می گویند امامت پس از على بن ابى طالب عليه السلام از آن حسن و سپس از آن حسين عليهما السلام است. و دليل ما بر امامت اين دو، گفتار رسول گرامى است كه فرمود: «الحسن و الحسين امامان قاما أو قعدا و أبوهما خيرٌ منهما». سپس دربارۀ امامت بعد از حسنين سخن مىگويند كه امامت بايد از اين دو نسل، ادامه پيدا كند و بر غير اين دو نسل، امامت حرام است. هر كس از اين دو نسل ادعاى پيشوايى كند و خصال امامت را دارا باشد، شايستۀ امامت است و مراد آنها از صفات امامت، علم برجسته، فضيلت آشكار، شجاعت بىنظير، بخشندگى و مديريت و پرهيزكارى سپس براى لزوم هر يك از اين صفات، استدلال مىكنند. بنابراين حضرت زينالعابدين عليه السلام امام واجد برخى از شرايط نيست، بلكه فرزندش زيد بن على و كسانى كه خروج كردهاند به مقام امامت رسيدهاند. "
📚فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی ج 7 ص 249
❕اهلبیت علیهم السلام ما را مامور کرده اند که با سایر فرق اسلامی از جمله زیدیه , حسن رفتار و معاشرت را داشته باشیم .
▫️در نقلی امام صادق عليه السلام فرمود :
"با مردم ( مسلمان غیر امامیه ) طبق اخلاق خودِ آنها رفتار كنيد، و در مساجد آنان، نماز بخوانيد، و بيمارانشان را عيادت كنيد، و در تشييع جنازههاى آنان شركت كنيد، و اگر مىتوانيد، عهدهدار امامت و اذانگويى شويد، كه اگر اين گونه انجام دهيد، خواهند گفت: «اينها پيروان جعفرند. خداوند، جعفر را رحمت كند! چه قدر يارانش را نيكو تربيت كرده است! " "خالِقُوا النّاسَ بِأَخلاقِهِم، صَلّوا في مَساجِدِهِم، وعودوا مَرضاهُم، وَاشهَدوا جَنائِزَهُم، وإنِ استَطَعتُم أن تَكونُوا الأَئِمَّةَ وَالمُؤَذِّنينَ فَافعَلوا؛ فَإِنَّكُم إذا فَعَلتُم ذلِكَ قالوا: هؤُلاءِ الجَعفَرِيَّةُ؛ رَحِمَ اللَّهُ جَعفَراً ما كانَ أحسَنَ ما يُؤَدِّبُ أصحابَهُ! "
📚كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 383 ح 1128 ، دعائم الإسلام: ج 1 ص 66
❕در نقل دیگری نیز معاویه بن وهب از امام علیه السلام در مورد کیفیت معاشرت با مسلمانان غیر امامیه که اعتقادات شیعیان دوازده امامی را ندارند سوال می کند که حضرت همان توصیه های ذکر شده در روایت قبلی را متذکر می شوند : " عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ كَيْفَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمِنَا وَ بَيْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ مِمَّنْ لَيْسُوا عَلَى أَمْرِنَا قَالَ تَنْظُرُونَ إِلَى أَئِمَّتِكُمُ الَّذِينَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ مَا يَصْنَعُونَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَيَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ يَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ يُقِيمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ وَ يُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَيْهِمْ. "
📚الكافي ج 2، ص: 636
❕حال در مورد اشکال مطرح شده در پرسش گفتنی است که در روایتی آمده است که امام علیه السلام زیدیه را ناصبی معرفی کرده و اجازه دادن صدقه و یا آب دادن به آنان را در صورت امکان نمی دهند : " عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّدَقَةِ عَلَى النُّصَّابِ وَ عَلَى الزَّيْدِيَّةِ قَالَ لَا تَصَدَّقْ عَلَيْهِمْ بِشَيْءٍ وَ لَا تَسْقِهِمْ مِنَ الْمَاءِ إِنِ اسْتَطَعْتَ وَ قَالَ الزَّيْدِيَّةُ هُمُ النُّصَّابُ. "
📚تهذيب الأحكام ج4، ص: 53
❕علامه مجلسی بیان و نقل می کند که روایت فوق سندا ضعیف و مجهول است و جدای از ضعف سندی , منظور روایت تمام زیدی ها نیستند , بلکه گروهی خاص از زیدیه یعنی بتریه مقصود روایتند : " الحديث الثاني عشر: مجهول. قوله عليه السلام: الزيدية هم النصاب قيل: المراد البترية من الزيدية "
📚ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، ج6، ص: 143
▫️ادامه 👇
آیا استناد به حروف ابجد و خبر دادن از برخی وقایع مورد تایید اسلام است ?
🤔#پرسش :
❓آیا در مورد تغییر اسم بر اساس حروف ابجد روایتی مبنی بر تأکید بر انجام این عمل یا نهی از آن وجود دارد؟ ❕❕❕
💠# پاسخ : 💠
❕استدلال به حروف ابجد و خبر دادن از برخی حوادث آینده و ایجاد نگرانی برای افراد , از دو جهت مهم مورد تایید نمی باشد :
▫️1 _ این کار نوعی کهانت و پیش گویی بی اساس و بی دلیل از آینده است که در روایات مورد نهی قرار گرفته است .
👌در تعریف کهانت می خوانیم :
"الكاهن من يتعاطى الخبر عن الكائنات فى مستقبل الزمان " " يعنى كاهن كسى است كه از وقايع و حوادث آينده خبر دهد." "
📚فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامى، ص: 151
❕امام صادق علیه السلام فرمود :
" كسى كه كهانت و پيشگويى كند و يا نزد پيشگو برود، از آيين اسلام برائت و بيزارى جسته است " " عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ تَكَهَّنَ أَوْ تُكُهِّنَ لَهُ فَقَدْ بَرِئَ مِنْ دِينِ مُحَمَّد "
📚الخصال، ج1، ص: 19
▫️2 _ عملکرد مذکور و استناد به حروف ابجد و انجام اقداماتی مانند تغییر دادن اسامی افراد و ... , مصداق فال بد زدن به اسمی خاص یا به اموری دیگر هم است که مورد تایید اسلام نمی باشد .
❕امیر مومنان علیه السلام فرمود :
" اما طيره (فال بد) حق نيست " " وَ الطِّيرَةُ لَيْسَتْ بِحَقٍّ "
📚نهج البلاغه حکمت 400
👌برخی از محققین در شرح عبارت فوق می نویسند :
" «طِيرَة» به كسر طاء در اصل به معناى فال بد زدن است و چون اعراب بهوسيله پرندگان فال بد مىزدند اين واژه كه از ماده طير است به معناى فال بد بهكار رفته، در برابر «تفأل» كه به معناى فال نيك است. در قرآن مجيد نيز بهطور مكرر واژه «طيره» در همين معنا بهكار رفته كه مشركان خرافىمسلك در برابر پيامبران الهى به اين حربه متوسل مىشدند تا روحيه آنها را تضعيف كنند و يا مردم را از اطراف آنها پراكنده سازند. درمورد موسى عليه السلام و يارانش مىفرمايد: «يَطَّيَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَّعَهُ» " هرگاه ناراحتى به فرعونيان مىرسيد آن را به شوم بودن موسى و همراهانش نسبت مىدادند. " ( اعراف 131 ) در مورد قوم ثمود نيز مىفرمايد:«قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِكَ وَبِمَنْ مَّعَكَ»؛ " گفتند: ما به تو و كسانى كه با تو هستند فال بد مىزنيم و شما را شوم مىدانيم» " ( نمل 47 ) و پيامبر آنها صالح عليه السلام در جواب آنها گفت: « «قَالَ طَائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ»؛ فال (نيك و) بد شما نزد خداست (و همه مقدّرات بهقدرت او تعيين مىگردد)؛ بلكه شما گروهى هستيد فريبخورده». ( نمل 47 )
❕و در جاى ديگر مىفرمايد: « «قَالُوا طَائِرُكُمْ مَّعَكُمْ»؛ (رسولان) گفتند: «شومى شما از خودتان است». ( یس 19 ) ...
❓اما اينكه چرا از فال بد نهى شده است؟
👌براى اينكه اولا يك مسأله خرافى است و هيچگونه رابطهاى در ميان پرواز پرندگان، يا بهويژه كلاغ و حوادث شوم وجود ندارد و ثانيا باعث تضعيف روحيهها و سستى ارادهها مىگردد.
❕به همين دليل در روايات اسلامى نكوهش شديدى درباره فال بد زدن و تطير ديده مىشود تا آنجا كه در حديثى از پيامبر اكرم مىخوانيم: « "الطيرة شرك " فال بد زدن نوعى شرك است» ( مسند احمد ج 1 ص 389 ) زيرا مفهومش اين است كه غير از خدا را در سرنوشت خودمان مؤثر و شريك بدانيم و اين نوعى شرك است.... شخص موحد هرگز بهسراغ خرافات نمىرود و غير خدا را در سرنوشت خود مؤثر نمىداند. در واقع فال نيك كه سبب خوشبينى به آينده و اميدوارى و نشاط مىگردد ضررى ندارد اما فال بد كه نگرانى و آشفتگى و گاه يأس و حتى بدبينى به ساحت قدس خداوند ايجاد مىكند كار زشت و ناپسندى است. "
📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج15، ص: 268
❕لذا می بینیم که آیت الله صافی گلپایگانی پول کسانی را که با استناد به حروف ابجد پیش گویی از بیماری و ... می کنند و از این راه درآمد دارند را حرام می شمارند و فتوا می دهند که باید چنین کاری ترک شود : " ما حكم الأُجرة على الذي شغله يحسب بحساب الأبجد ويقول: فلان أُصيب بالمرض الفلاني من كتاب مجمع الدعوات؟ ج: أخذ الأُجرة على هذا العمل أكل للمال بالباطل، لا يجوز التصرف فيما يقبضه وليترك هذا العمل. واللَّه العالم. "
📚هداية المسائل، ص: 331
▫️ادامه 👇
🤔#پرسش :
❓آیا در مورد تغییر اسم بر اساس حروف ابجد روایتی مبنی بر تأکید بر انجام این عمل یا نهی از آن وجود دارد؟ ❕❕❕
💠# پاسخ : 💠
❕استدلال به حروف ابجد و خبر دادن از برخی حوادث آینده و ایجاد نگرانی برای افراد , از دو جهت مهم مورد تایید نمی باشد :
▫️1 _ این کار نوعی کهانت و پیش گویی بی اساس و بی دلیل از آینده است که در روایات مورد نهی قرار گرفته است .
👌در تعریف کهانت می خوانیم :
"الكاهن من يتعاطى الخبر عن الكائنات فى مستقبل الزمان " " يعنى كاهن كسى است كه از وقايع و حوادث آينده خبر دهد." "
📚فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامى، ص: 151
❕امام صادق علیه السلام فرمود :
" كسى كه كهانت و پيشگويى كند و يا نزد پيشگو برود، از آيين اسلام برائت و بيزارى جسته است " " عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ تَكَهَّنَ أَوْ تُكُهِّنَ لَهُ فَقَدْ بَرِئَ مِنْ دِينِ مُحَمَّد "
📚الخصال، ج1، ص: 19
▫️2 _ عملکرد مذکور و استناد به حروف ابجد و انجام اقداماتی مانند تغییر دادن اسامی افراد و ... , مصداق فال بد زدن به اسمی خاص یا به اموری دیگر هم است که مورد تایید اسلام نمی باشد .
❕امیر مومنان علیه السلام فرمود :
" اما طيره (فال بد) حق نيست " " وَ الطِّيرَةُ لَيْسَتْ بِحَقٍّ "
📚نهج البلاغه حکمت 400
👌برخی از محققین در شرح عبارت فوق می نویسند :
" «طِيرَة» به كسر طاء در اصل به معناى فال بد زدن است و چون اعراب بهوسيله پرندگان فال بد مىزدند اين واژه كه از ماده طير است به معناى فال بد بهكار رفته، در برابر «تفأل» كه به معناى فال نيك است. در قرآن مجيد نيز بهطور مكرر واژه «طيره» در همين معنا بهكار رفته كه مشركان خرافىمسلك در برابر پيامبران الهى به اين حربه متوسل مىشدند تا روحيه آنها را تضعيف كنند و يا مردم را از اطراف آنها پراكنده سازند. درمورد موسى عليه السلام و يارانش مىفرمايد: «يَطَّيَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَّعَهُ» " هرگاه ناراحتى به فرعونيان مىرسيد آن را به شوم بودن موسى و همراهانش نسبت مىدادند. " ( اعراف 131 ) در مورد قوم ثمود نيز مىفرمايد:«قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِكَ وَبِمَنْ مَّعَكَ»؛ " گفتند: ما به تو و كسانى كه با تو هستند فال بد مىزنيم و شما را شوم مىدانيم» " ( نمل 47 ) و پيامبر آنها صالح عليه السلام در جواب آنها گفت: « «قَالَ طَائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ»؛ فال (نيك و) بد شما نزد خداست (و همه مقدّرات بهقدرت او تعيين مىگردد)؛ بلكه شما گروهى هستيد فريبخورده». ( نمل 47 )
❕و در جاى ديگر مىفرمايد: « «قَالُوا طَائِرُكُمْ مَّعَكُمْ»؛ (رسولان) گفتند: «شومى شما از خودتان است». ( یس 19 ) ...
❓اما اينكه چرا از فال بد نهى شده است؟
👌براى اينكه اولا يك مسأله خرافى است و هيچگونه رابطهاى در ميان پرواز پرندگان، يا بهويژه كلاغ و حوادث شوم وجود ندارد و ثانيا باعث تضعيف روحيهها و سستى ارادهها مىگردد.
❕به همين دليل در روايات اسلامى نكوهش شديدى درباره فال بد زدن و تطير ديده مىشود تا آنجا كه در حديثى از پيامبر اكرم مىخوانيم: « "الطيرة شرك " فال بد زدن نوعى شرك است» ( مسند احمد ج 1 ص 389 ) زيرا مفهومش اين است كه غير از خدا را در سرنوشت خودمان مؤثر و شريك بدانيم و اين نوعى شرك است.... شخص موحد هرگز بهسراغ خرافات نمىرود و غير خدا را در سرنوشت خود مؤثر نمىداند. در واقع فال نيك كه سبب خوشبينى به آينده و اميدوارى و نشاط مىگردد ضررى ندارد اما فال بد كه نگرانى و آشفتگى و گاه يأس و حتى بدبينى به ساحت قدس خداوند ايجاد مىكند كار زشت و ناپسندى است. "
📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج15، ص: 268
❕لذا می بینیم که آیت الله صافی گلپایگانی پول کسانی را که با استناد به حروف ابجد پیش گویی از بیماری و ... می کنند و از این راه درآمد دارند را حرام می شمارند و فتوا می دهند که باید چنین کاری ترک شود : " ما حكم الأُجرة على الذي شغله يحسب بحساب الأبجد ويقول: فلان أُصيب بالمرض الفلاني من كتاب مجمع الدعوات؟ ج: أخذ الأُجرة على هذا العمل أكل للمال بالباطل، لا يجوز التصرف فيما يقبضه وليترك هذا العمل. واللَّه العالم. "
📚هداية المسائل، ص: 331
▫️ادامه 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
Photo
مهریه نجومی همسر امام حسن علیه السلام!!!
🤔#پرسش :
❓شیعه همواره از ساده زیستی امامان خود می گوید در حال که شیخ طوسی نقل می کند مهریه همسر امام حسن صد هزار درهم به همراه صد جاریه و کنیز بوده است ? ❕❕❕
💠#پاسخ:💠
👌در روایات متعدد شیعه آمده است که سنت خداوند و پیامبر گرامی اسلام آن است که مهریه زنان زیاد نباشد و زنانی که مهریه کمتری دارند پر برکت هستند و مهریه همسران پیامبر و فاطمه صدیقه سلام الله علیهما نیز مهریه ای کم و متناسب یعنی " مهر السنه " بوده است :
📚وسائل الشیعه ج 21 ص 244 باب 4 و ص 249 باب 5 _ مستدرک الوسائل ج 15 ص 62 باب 4
👌امام حسن علیه السلام مطیع ترین مردمان نسبت به سنت های خداوند بوده یعنی هیچگاه کاری را که خداوند از آن کراهت داشت را انجام نمی داد , چنان که در روایت آمده است :
"امام حسن ع عابدترین مردمان و زاهدترین و برترین مردم در زمانش بوده است " " أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع كَانَ أَعْبَدَ النَّاسِ فِي زَمَانِهِ وَ أَزْهَدَهُمْ وَ أَفْضَلَهُم "
📚الأمالي(للصدوق)، ص: 178
❗️و در نقل دیگر آمده است که امام حسن علیه السلام در رفتار و عمل کاملا شبیه پیامبران بالخصوص پیامبر گرامی اسلام بوده است :
" قَالَ وَاصِلُ بْنُ عَطَاءٍ كَانَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع عَلَيْهِ سِيمَاءُ الْأَنْبِيَاء "
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص: 9
❕لذا در نقلهایی آمده است که امام حسن علیه السلام با اقتدا و پیروی از سنت پیامبر اسلام , ازدواج می کرده است : " عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ ع تَزَوَّجَ جَعْدَةَ بِنْتَ الْأَشْعَثِ بْنِ قَيْسٍ عَلَى سُنَّةِ النَّبِيِّ "
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص: 17
❕بنابراین نمی توان قبول کرد که امام حسن ع برای همسرشان مهریه نجومی و بالایی قرار داده و از سنت خداوند و پیامبر گرامی اسلام در این موضوع پیروی نکرده باشند .
▫️آنچه که در پرسش ذکر شده از مهریه بالای همسر امام حسن علیه السلام به نقل از شیخ طوسی بیان شد , سند ندارد و قابل استناد نیست چرا که شیخ طوسی تعبیر مذکور را با لفظ " روی " نقل کرده و سندی برای آن ارائه نمی دهد : " و روى ... و تزوج الحسن بن على عليهما السلام امرأة فأصدقها مائة جارية مع كل جارية ألف درهم "
📚المبسوط في فقه الإمامية، ج4، ص: 272
❗️ظاهرا شیخ طوسی مطلب مذکور را از کتابهای اهلسنت نقل کرده است , چرا که علمای اهلسنت روایت مذکور را به نقل از " ابن سیرین " در کتابهای خود نقل کرده اند و برخی از علمای شیعه نیز نقل آنان را در کتابهای خود منعکس کرده اند :
📚مجمع الزوائد ج 4 ص 284 _ المعجم الکبیر ج 3 ص 78 _ تاریخ الاسلام ذهبی ج 4 ص 37 _ کشف الغمه ج 1 ص 560 و ...
❕در حالی که ابن سیرین از دشمنان امام حسن علیه السلام بوده است و نمی توان به نقل او بر ضد امام حسن ع استناد کرد .
▫️ابن قتیبه عالم بزرگ اهلسنت نقل می کند که بین ابن سیرین و امام حسن علیه السلام دشمنی بود لذا ابن سیرین در مراسم تشییع جنازه امام حسن ع حاضر نشد : " و لم یشهد ابن سیرین جنازته لشیء کان بینهما "
📚المعارف ابن قتیبه ص 441
❕بنابراین در جریان مذکور به این نقلهای جعلی اهلسنت هم نمی توان استناد کرد , چنانچه که آیت الله مکارم شیرازی با تذکر به ضعف سندی روایت مورد بحث , می گوید :
" قال (شيخ طوسى در مبسوط كه باز سند ندارد) و تزوّج الحسن عليه السّلام امرأة فأصدقها مائة جاريه مع كلّ جارية ألف درهم (يعنى صد هزار درهم و صد جاريه). در مورد روايت , ديگر تصوّر ما اين است كه اين مسائلى كه به امام حسن عليه السّلام نسبت مىدهند، مجعولات زمان معاويه است كه براى خراب كردن چهره امام حسن عليه السّلام چنين نسبتهايى به آن حضرت مىدهند "
📚 كتاب النكاح، ج6، ص: 18
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
🤔#پرسش :
❓شیعه همواره از ساده زیستی امامان خود می گوید در حال که شیخ طوسی نقل می کند مهریه همسر امام حسن صد هزار درهم به همراه صد جاریه و کنیز بوده است ? ❕❕❕
💠#پاسخ:💠
👌در روایات متعدد شیعه آمده است که سنت خداوند و پیامبر گرامی اسلام آن است که مهریه زنان زیاد نباشد و زنانی که مهریه کمتری دارند پر برکت هستند و مهریه همسران پیامبر و فاطمه صدیقه سلام الله علیهما نیز مهریه ای کم و متناسب یعنی " مهر السنه " بوده است :
📚وسائل الشیعه ج 21 ص 244 باب 4 و ص 249 باب 5 _ مستدرک الوسائل ج 15 ص 62 باب 4
👌امام حسن علیه السلام مطیع ترین مردمان نسبت به سنت های خداوند بوده یعنی هیچگاه کاری را که خداوند از آن کراهت داشت را انجام نمی داد , چنان که در روایت آمده است :
"امام حسن ع عابدترین مردمان و زاهدترین و برترین مردم در زمانش بوده است " " أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع كَانَ أَعْبَدَ النَّاسِ فِي زَمَانِهِ وَ أَزْهَدَهُمْ وَ أَفْضَلَهُم "
📚الأمالي(للصدوق)، ص: 178
❗️و در نقل دیگر آمده است که امام حسن علیه السلام در رفتار و عمل کاملا شبیه پیامبران بالخصوص پیامبر گرامی اسلام بوده است :
" قَالَ وَاصِلُ بْنُ عَطَاءٍ كَانَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع عَلَيْهِ سِيمَاءُ الْأَنْبِيَاء "
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص: 9
❕لذا در نقلهایی آمده است که امام حسن علیه السلام با اقتدا و پیروی از سنت پیامبر اسلام , ازدواج می کرده است : " عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ ع تَزَوَّجَ جَعْدَةَ بِنْتَ الْأَشْعَثِ بْنِ قَيْسٍ عَلَى سُنَّةِ النَّبِيِّ "
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص: 17
❕بنابراین نمی توان قبول کرد که امام حسن ع برای همسرشان مهریه نجومی و بالایی قرار داده و از سنت خداوند و پیامبر گرامی اسلام در این موضوع پیروی نکرده باشند .
▫️آنچه که در پرسش ذکر شده از مهریه بالای همسر امام حسن علیه السلام به نقل از شیخ طوسی بیان شد , سند ندارد و قابل استناد نیست چرا که شیخ طوسی تعبیر مذکور را با لفظ " روی " نقل کرده و سندی برای آن ارائه نمی دهد : " و روى ... و تزوج الحسن بن على عليهما السلام امرأة فأصدقها مائة جارية مع كل جارية ألف درهم "
📚المبسوط في فقه الإمامية، ج4، ص: 272
❗️ظاهرا شیخ طوسی مطلب مذکور را از کتابهای اهلسنت نقل کرده است , چرا که علمای اهلسنت روایت مذکور را به نقل از " ابن سیرین " در کتابهای خود نقل کرده اند و برخی از علمای شیعه نیز نقل آنان را در کتابهای خود منعکس کرده اند :
📚مجمع الزوائد ج 4 ص 284 _ المعجم الکبیر ج 3 ص 78 _ تاریخ الاسلام ذهبی ج 4 ص 37 _ کشف الغمه ج 1 ص 560 و ...
❕در حالی که ابن سیرین از دشمنان امام حسن علیه السلام بوده است و نمی توان به نقل او بر ضد امام حسن ع استناد کرد .
▫️ابن قتیبه عالم بزرگ اهلسنت نقل می کند که بین ابن سیرین و امام حسن علیه السلام دشمنی بود لذا ابن سیرین در مراسم تشییع جنازه امام حسن ع حاضر نشد : " و لم یشهد ابن سیرین جنازته لشیء کان بینهما "
📚المعارف ابن قتیبه ص 441
❕بنابراین در جریان مذکور به این نقلهای جعلی اهلسنت هم نمی توان استناد کرد , چنانچه که آیت الله مکارم شیرازی با تذکر به ضعف سندی روایت مورد بحث , می گوید :
" قال (شيخ طوسى در مبسوط كه باز سند ندارد) و تزوّج الحسن عليه السّلام امرأة فأصدقها مائة جاريه مع كلّ جارية ألف درهم (يعنى صد هزار درهم و صد جاريه). در مورد روايت , ديگر تصوّر ما اين است كه اين مسائلى كه به امام حسن عليه السّلام نسبت مىدهند، مجعولات زمان معاويه است كه براى خراب كردن چهره امام حسن عليه السّلام چنين نسبتهايى به آن حضرت مىدهند "
📚 كتاب النكاح، ج6، ص: 18
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
آیا بیان قرآن در مورد نبود شکاف در آسمان با یافته های علمی در تضاد است ?
🤔#پرسش :
❓یک سوال برای من پیش آمده که در قرآن سوره قاف می خوانیم که خداوند فرمود در آسمان شکافی وجود ندارد: "أَ فَلَمْ يَنظُرُواْ إِليَ السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَ زَيَّنَّاهَا وَ مَا لهََا مِن فُرُوج " پس چرا ناسا میگوید در آسمان سیاه چاله است ? آیا می توان گفت در آسمان شکاف وجود دارد ؟
💠#پاسخ:💠
❕خداوند می فرماید :
" آيا آنها به آسمانى كه بالاى سرشان است نگاه نكردند كه چگونه ما آن را بنا كردهايم؟ و چگونه به وسيله ستارگان زينت بخشيدهايم؟ و هيچ شكاف و ناموزونى در آن نيست! " " أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوج " ( سوره ق آیه 6 )
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
" منظور از نگاه كردن در اينجا نگاهى توأم با انديشه و تفكر است كه انسان را به قدرت عظيم خالق اين آسمان پهناور و شگفتيهايش آشنا سازد كه هم عظمت خيره كنندهاى دارد، و هم زيبائيهاى فراوان و هم استحكام و نظم و حساب.
▫️جمله "وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ " (هيچ شكافى در آن نيست) يا به معنى عدم وجود نقص و عيب و ناموزونى است، چنان كه بعضى از مفسران گفتهاند، و يا به معنى عدم وجود شكاف در خصوص آسمانى است كه اطراف زمين را احاطه كرده، و جو زمين ناميده مىشود، و به گفته قرآن" سقف محفوظى" است (انبياء- 32) كه راه را بر سنگهاى آسمانى كه به طور مداوم با سرعت سر سام آورى به سوى زمين مىآيد مىبندد، و قبل از وصول به سطح زمين آنها را آتش مىزند و خاكستر مىكند، و همچنين از اشعههاى كيهانى زيانبخش ممانعت به عمل مىآورد....
▫️در اينجا احتمال سومى نيز وجود دارد و آن اينكه جمله بالا اشاره به نظريه وجود" اتر" (اثير) باشد، مطابق اين نظريه تمام عالم هستى و فواصل ستارگان پر است از مادهاى بى رنگ و بى وزن به نام" اتر" كه حامل امواج نور است و آن را از نقطهاى به نقطه ديگر منتقل مىكند، طبق اين نظريه هيچ شكاف و فرجهاى در تمام عالم آفرينش نيست، و سيارات و ثوابت در" اتر" غوطهورند.
البته اين سه تفسير با هم منافاتى ندارند، هر چند تفسير سوم كه متكى به فرضيه اتر مىباشد قابل اعتماد نيست، چون موضوع اتر از نظر دانشمندان هنوز به طور قطع ثابت نشده است. "
📚تفسیر نمونه ج 22 ص 234
❗️چنانچه که بیان شد دو احتمال مقبول در مورد آیه مذکور است و هر دو با هم می تواند صحیح هم باشند ;
🔲1. یکی اینکه در آسمان شکاف و خللی و ناموزنی نیست تا آسمان را از نظم خود خارج کند , چنانچه که مرحوم معرفت می گوید :
" در آيه تصريح مىشود كه «هيچ گونه اختلاف و نقصانى در آفرينشخداوند نمىبينى» "ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُت " ( سوره ملک آیه 3 ) يعنى همه هستى از نظر صُنع و استوارى، همسان است. در این آیه معناى همبستگى و پيوستگى كامل اشراب و از آن انسجام و هماهنگى در آفرينش اراده شده است؛ به دليل جمله 👈«ومالها من فروج» كه فروج به معناى شكاف و گسيختگى است. نيز معناى فروج در «مالها من فروج»، گسلهايى است كه سبب جدايى اجزاى يك شىء مىشود و با نظم آن در تضاد است. 👉 اين مطلب بغرنجى نيست كه نيازمند تأمّل و درنگ باشد، بلكه هر انسانى در هر سطحى از علم و آگاهى، اگر در نظم آسمانها و زمين دقت كند، آن را در مىيابد. "
📚نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، ص: 411
▫️لذا مرحوم طبرسی می گوید :
" «وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ» يعنى: آسمان داراى شكافها و جدايى نيست. از كسايى نقل شده است يعنى: در آن تفاوت و اختلاف نيست، و اينكه گفته است (فوقهم بنيناها) بنا بر اين است كه آسمان را مىبينند ولى در باره آن تفكّر نمیكنند. "
📚ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 23 ص: 241
🔲2. دیگری اینکه کلمه " سماء " و " آسمان " به مطلق هر چیزی که بالای سر انسان است , اطلاق می شود : " السماء فی اللغه یقال لکل ما ارتفع و علا "
📚الصحاح ج 6 ص 238 _ لسان العرب ج 14 ص 398
❗️بنابراین آسمان به جو زمين هم گفته می شود . جو زمین همان قشر هواى متراكمى است كه دور تا دور كره زمين را پوشانده، و طبق نظريه دانشمندان ضخامت آن، چند صد كيلومتر است. در این جو , شکاف و خللی نیست و به این وسیله جو زمین , سبب حفظ زمین و اهالی آن از آسیبهای متنوعی می شود که در ذیل در این رابطه بحث مفصلی داشته ایم :
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/15529
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
🤔#پرسش :
❓یک سوال برای من پیش آمده که در قرآن سوره قاف می خوانیم که خداوند فرمود در آسمان شکافی وجود ندارد: "أَ فَلَمْ يَنظُرُواْ إِليَ السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَ زَيَّنَّاهَا وَ مَا لهََا مِن فُرُوج " پس چرا ناسا میگوید در آسمان سیاه چاله است ? آیا می توان گفت در آسمان شکاف وجود دارد ؟
💠#پاسخ:💠
❕خداوند می فرماید :
" آيا آنها به آسمانى كه بالاى سرشان است نگاه نكردند كه چگونه ما آن را بنا كردهايم؟ و چگونه به وسيله ستارگان زينت بخشيدهايم؟ و هيچ شكاف و ناموزونى در آن نيست! " " أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوج " ( سوره ق آیه 6 )
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
" منظور از نگاه كردن در اينجا نگاهى توأم با انديشه و تفكر است كه انسان را به قدرت عظيم خالق اين آسمان پهناور و شگفتيهايش آشنا سازد كه هم عظمت خيره كنندهاى دارد، و هم زيبائيهاى فراوان و هم استحكام و نظم و حساب.
▫️جمله "وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ " (هيچ شكافى در آن نيست) يا به معنى عدم وجود نقص و عيب و ناموزونى است، چنان كه بعضى از مفسران گفتهاند، و يا به معنى عدم وجود شكاف در خصوص آسمانى است كه اطراف زمين را احاطه كرده، و جو زمين ناميده مىشود، و به گفته قرآن" سقف محفوظى" است (انبياء- 32) كه راه را بر سنگهاى آسمانى كه به طور مداوم با سرعت سر سام آورى به سوى زمين مىآيد مىبندد، و قبل از وصول به سطح زمين آنها را آتش مىزند و خاكستر مىكند، و همچنين از اشعههاى كيهانى زيانبخش ممانعت به عمل مىآورد....
▫️در اينجا احتمال سومى نيز وجود دارد و آن اينكه جمله بالا اشاره به نظريه وجود" اتر" (اثير) باشد، مطابق اين نظريه تمام عالم هستى و فواصل ستارگان پر است از مادهاى بى رنگ و بى وزن به نام" اتر" كه حامل امواج نور است و آن را از نقطهاى به نقطه ديگر منتقل مىكند، طبق اين نظريه هيچ شكاف و فرجهاى در تمام عالم آفرينش نيست، و سيارات و ثوابت در" اتر" غوطهورند.
البته اين سه تفسير با هم منافاتى ندارند، هر چند تفسير سوم كه متكى به فرضيه اتر مىباشد قابل اعتماد نيست، چون موضوع اتر از نظر دانشمندان هنوز به طور قطع ثابت نشده است. "
📚تفسیر نمونه ج 22 ص 234
❗️چنانچه که بیان شد دو احتمال مقبول در مورد آیه مذکور است و هر دو با هم می تواند صحیح هم باشند ;
🔲1. یکی اینکه در آسمان شکاف و خللی و ناموزنی نیست تا آسمان را از نظم خود خارج کند , چنانچه که مرحوم معرفت می گوید :
" در آيه تصريح مىشود كه «هيچ گونه اختلاف و نقصانى در آفرينشخداوند نمىبينى» "ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُت " ( سوره ملک آیه 3 ) يعنى همه هستى از نظر صُنع و استوارى، همسان است. در این آیه معناى همبستگى و پيوستگى كامل اشراب و از آن انسجام و هماهنگى در آفرينش اراده شده است؛ به دليل جمله 👈«ومالها من فروج» كه فروج به معناى شكاف و گسيختگى است. نيز معناى فروج در «مالها من فروج»، گسلهايى است كه سبب جدايى اجزاى يك شىء مىشود و با نظم آن در تضاد است. 👉 اين مطلب بغرنجى نيست كه نيازمند تأمّل و درنگ باشد، بلكه هر انسانى در هر سطحى از علم و آگاهى، اگر در نظم آسمانها و زمين دقت كند، آن را در مىيابد. "
📚نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، ص: 411
▫️لذا مرحوم طبرسی می گوید :
" «وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ» يعنى: آسمان داراى شكافها و جدايى نيست. از كسايى نقل شده است يعنى: در آن تفاوت و اختلاف نيست، و اينكه گفته است (فوقهم بنيناها) بنا بر اين است كه آسمان را مىبينند ولى در باره آن تفكّر نمیكنند. "
📚ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 23 ص: 241
🔲2. دیگری اینکه کلمه " سماء " و " آسمان " به مطلق هر چیزی که بالای سر انسان است , اطلاق می شود : " السماء فی اللغه یقال لکل ما ارتفع و علا "
📚الصحاح ج 6 ص 238 _ لسان العرب ج 14 ص 398
❗️بنابراین آسمان به جو زمين هم گفته می شود . جو زمین همان قشر هواى متراكمى است كه دور تا دور كره زمين را پوشانده، و طبق نظريه دانشمندان ضخامت آن، چند صد كيلومتر است. در این جو , شکاف و خللی نیست و به این وسیله جو زمین , سبب حفظ زمین و اهالی آن از آسیبهای متنوعی می شود که در ذیل در این رابطه بحث مفصلی داشته ایم :
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/15529
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
آیا آیه " لا تسألوا عن أشیاء ... " با گسترش دانش فقه یا پرسش از تکالیف فردی منافات دارد ?
🤔#پرسش :
❓در مناظره ای که دکتر سروش با آقای علیدوست داشت , آقای سروش اشکال کرد که مراجع باید آیه منع سوال کردن را که در قرآن آمده بر سر در دفاتر خود نصب کنند و اینقدر به مردم نگویند که بیایید سوال کنید یا موضوعات فقه را گسترش دهند ? آیا آیه مذکور بر این مطالب دلالت دارد ?
💠#پاسخ:💠
❕خداوند می فرماید :
" اى كسانى كه ايمان آوردهايد از مسائلى سؤال نكنيد كه اگر براى شما آشكار گردد شما را ناراحت مىكند، و اگر به هنگام نزول قرآن از آنها سؤال كنيد براى شما آشكار مىشود، خداوند آنها را بخشيده (و از آن صرف نظر كرده) است و خداوند آمرزنده و حليم است _ جمعى از پيشينيان از آنها سؤال كردند و سپس به مخالفت با آن برخاستند، (ممكن است شما هم چنان سرنوشتى پيدا كنيد). " "يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْها وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ _ قَدْ سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِها كافِرِين " ( سوره مائده آیات 101 _ 102 )
❕در تفسیر نمونه در مورد آیه مذکور می خوانیم :
" در شان نزول آيات فوق در منابع حديث و تفسير اقوال مختلفى ديده مىشود، ولى آنچه با آيات فوق و تعبيرات آن سازگارتر است شان نزولى است كه در تفسير مجمع البيان از على بن ابى طالب ع نقل شده است كه" روزى پيامبر ص خطبهاى خواند و دستور خدا را درباره حج بيان كرد شخصى بنام عكاشه- و بروايتى سراقه- گفت آيا اين دستور براى هر سال است، و همه سال بايد حج بجا بياوريم؟ پيامبر ص به سؤال او پاسخ نگفت، ولى او لجاجت كرد، و دو بار، و يا سه بار، سؤال خود را تكرار نمود، پيامبر ص فرمود: واى بر تو چرا اينهمه اصرار مىكنى اگر در جواب تو بگويم بلى، حج در همه سال بر همه شما واجب مىشود و اگر در همه سال واجب باشد توانايى انجام آن را نخواهيد داشت و اگر با آن مخالفت كنيد گناهكار خواهيد بود، بنا بر اين ما دام كه چيزى به شما نگفتهام روى آن اصرار نورزيد زيرا (يكى از) امورى كه باعث هلاكت (بعضى از) اقوام گذشته شد اين بود كه لجاجت و پر حرفى مىكردند و از پيامبرشان زياد سؤال مىنمودند، بنا بر اين هنگامى كه به شما دستورى مىدهم به اندازه توانايى خود آن را انجام دهيد (اذا امرتكم من شىء فاتوا منه ما استطعتم) و هنگامى كه شما را از چيزى نهى مىكنم خوددارى كنيد" آيات فوق نازل شد و آنها را از اين كار باز داشت "
📚«مجمع البيان»، ج 3، ص 428؛ «درّ المنثور»، ج 2، ص 335؛ «المنار»، در ذيل آيه مورد بحث با تفاوتهائى اين شأن نزول را نقل كردهاند؛ «بحار الانوار»، ج 22، ص 31 (با اندكى تفاوت)؛ «جامع البيان»، ج 7، ص 11؛ «تفسير ابن كثير»، ج 2، ص 109.
❕اشتباه نشود منظور از اين شان نزول اين نيست كه راه سؤال و پرسش و فراگيرى مطالب را بروى مردم ببندد زيرا قرآن در آيات خود صريحا دستور مىدهد كه مردم آنچه را نمىدانند از اهل اطلاع بپرسند" فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ" ( سوره نحل آیه 43 ) بلكه منظور سؤالهاى نابجا و بهانهگيريها و لجاجتهايى است كه غالبا سبب مشوب شدن اذهان مردم، و موجب مزاحمت گوينده، و پراكندگى رشته سخن و برنامه او مىگردد....
❕ولى از آنجا كه سؤالات پى در پى از ناحيه افراد و پاسخ نگفتن به آنها ممكن است موجب شك و ترديد براى ديگران گردد و مفاسد بيشترى به بار آورد اضافه مىكند" اگر در اينگونه موارد زياد اصرار كنيد بوسيله آيات قرآن بر شما افشاء مىشود" و به زحمت خواهيد افتاد (وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ). و اينكه افشا كردن اينها را به زمان نزول قرآن اختصاص مىدهد به خاطر آن است كه سؤالات مربوط به مسائلى بوده كه مىبايست از طريق وحى روشن گردد."
📚تفسیر نمونه ج 5 ص 96 به بعد
❕" مىدانيم هنگامى كه براى پيدا كردن قاتل به بنى اسرائيل دستور داده شد گاوى را ذبح كنند اگر مطابق اطلاق امر هرگونه گاوى را انتخاب مىكردند كافى بود؛ ولى آنها پشت سر هم اصرار كردند و رنگ و سن و شرايط ديگر آن گاو را پرسيدند در نتيجه آنقدر تكليف محدود و پر مشقت شد كه براى پيدا كردن آن سخت به زحمت افتادند و هزينه زيادى پرداختند و اين درس عبرتى شد براى همگان در طول تاريخ. "
📚پيام امام امير المومنين عليه السلام ج 12 ص 627
▫️ادامه 👇
🤔#پرسش :
❓در مناظره ای که دکتر سروش با آقای علیدوست داشت , آقای سروش اشکال کرد که مراجع باید آیه منع سوال کردن را که در قرآن آمده بر سر در دفاتر خود نصب کنند و اینقدر به مردم نگویند که بیایید سوال کنید یا موضوعات فقه را گسترش دهند ? آیا آیه مذکور بر این مطالب دلالت دارد ?
💠#پاسخ:💠
❕خداوند می فرماید :
" اى كسانى كه ايمان آوردهايد از مسائلى سؤال نكنيد كه اگر براى شما آشكار گردد شما را ناراحت مىكند، و اگر به هنگام نزول قرآن از آنها سؤال كنيد براى شما آشكار مىشود، خداوند آنها را بخشيده (و از آن صرف نظر كرده) است و خداوند آمرزنده و حليم است _ جمعى از پيشينيان از آنها سؤال كردند و سپس به مخالفت با آن برخاستند، (ممكن است شما هم چنان سرنوشتى پيدا كنيد). " "يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْها وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ _ قَدْ سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِها كافِرِين " ( سوره مائده آیات 101 _ 102 )
❕در تفسیر نمونه در مورد آیه مذکور می خوانیم :
" در شان نزول آيات فوق در منابع حديث و تفسير اقوال مختلفى ديده مىشود، ولى آنچه با آيات فوق و تعبيرات آن سازگارتر است شان نزولى است كه در تفسير مجمع البيان از على بن ابى طالب ع نقل شده است كه" روزى پيامبر ص خطبهاى خواند و دستور خدا را درباره حج بيان كرد شخصى بنام عكاشه- و بروايتى سراقه- گفت آيا اين دستور براى هر سال است، و همه سال بايد حج بجا بياوريم؟ پيامبر ص به سؤال او پاسخ نگفت، ولى او لجاجت كرد، و دو بار، و يا سه بار، سؤال خود را تكرار نمود، پيامبر ص فرمود: واى بر تو چرا اينهمه اصرار مىكنى اگر در جواب تو بگويم بلى، حج در همه سال بر همه شما واجب مىشود و اگر در همه سال واجب باشد توانايى انجام آن را نخواهيد داشت و اگر با آن مخالفت كنيد گناهكار خواهيد بود، بنا بر اين ما دام كه چيزى به شما نگفتهام روى آن اصرار نورزيد زيرا (يكى از) امورى كه باعث هلاكت (بعضى از) اقوام گذشته شد اين بود كه لجاجت و پر حرفى مىكردند و از پيامبرشان زياد سؤال مىنمودند، بنا بر اين هنگامى كه به شما دستورى مىدهم به اندازه توانايى خود آن را انجام دهيد (اذا امرتكم من شىء فاتوا منه ما استطعتم) و هنگامى كه شما را از چيزى نهى مىكنم خوددارى كنيد" آيات فوق نازل شد و آنها را از اين كار باز داشت "
📚«مجمع البيان»، ج 3، ص 428؛ «درّ المنثور»، ج 2، ص 335؛ «المنار»، در ذيل آيه مورد بحث با تفاوتهائى اين شأن نزول را نقل كردهاند؛ «بحار الانوار»، ج 22، ص 31 (با اندكى تفاوت)؛ «جامع البيان»، ج 7، ص 11؛ «تفسير ابن كثير»، ج 2، ص 109.
❕اشتباه نشود منظور از اين شان نزول اين نيست كه راه سؤال و پرسش و فراگيرى مطالب را بروى مردم ببندد زيرا قرآن در آيات خود صريحا دستور مىدهد كه مردم آنچه را نمىدانند از اهل اطلاع بپرسند" فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ" ( سوره نحل آیه 43 ) بلكه منظور سؤالهاى نابجا و بهانهگيريها و لجاجتهايى است كه غالبا سبب مشوب شدن اذهان مردم، و موجب مزاحمت گوينده، و پراكندگى رشته سخن و برنامه او مىگردد....
❕ولى از آنجا كه سؤالات پى در پى از ناحيه افراد و پاسخ نگفتن به آنها ممكن است موجب شك و ترديد براى ديگران گردد و مفاسد بيشترى به بار آورد اضافه مىكند" اگر در اينگونه موارد زياد اصرار كنيد بوسيله آيات قرآن بر شما افشاء مىشود" و به زحمت خواهيد افتاد (وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ). و اينكه افشا كردن اينها را به زمان نزول قرآن اختصاص مىدهد به خاطر آن است كه سؤالات مربوط به مسائلى بوده كه مىبايست از طريق وحى روشن گردد."
📚تفسیر نمونه ج 5 ص 96 به بعد
❕" مىدانيم هنگامى كه براى پيدا كردن قاتل به بنى اسرائيل دستور داده شد گاوى را ذبح كنند اگر مطابق اطلاق امر هرگونه گاوى را انتخاب مىكردند كافى بود؛ ولى آنها پشت سر هم اصرار كردند و رنگ و سن و شرايط ديگر آن گاو را پرسيدند در نتيجه آنقدر تكليف محدود و پر مشقت شد كه براى پيدا كردن آن سخت به زحمت افتادند و هزينه زيادى پرداختند و اين درس عبرتى شد براى همگان در طول تاريخ. "
📚پيام امام امير المومنين عليه السلام ج 12 ص 627
▫️ادامه 👇
آیا در بهشت تنازع و درگیری است ?
🤔#پرسش :
❓خداوند در آیاتی می گوید که در بهشت نزاع و کشمکشی نیست و امنیت حاکم است اما آیه 23 سوره طور خبر از جنگ و نزاع بهشتیان با هم می دهد ?!!!!
💠#پاسخ:💠
❕" يكى از نعمتهاى روحانى بهشت اين است كه آنجا از هر نظر امن و امان است، نه بيمى از جنگ مىرود، نه احتمالى از نزاع، نه كينهاى وجود دارد، و نه حسادتى، همهجا عشق و وفاست، همه جا محبت و برادرى است.
در دو آيه از قرآن مجيد تعبير بسيار زيبا و پرمعنايى درباره بهشت به عنوان دار السّلام (خانه امن و امان) ديده مىشود، در آيه 137 سوره انعام مىخوانيم: "لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَ لِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ " "براى بهشتيان خانه امن و امان است نزد پروردگارشان، و او ولى و يار و ياور آنهاست به خاطر اعمال (نيكى) كه انجام مىدادند".
و در آيه 25 يونس مىخوانيم: "وَاللَّه يَدْعُوا الى دارِ السِّلامِ" "خداوند دعوت به سراى صلح و سلامت مىكند"....
❗️ «سلام» كه به معناى سلامت از هرگونه آفت و ناراحتى و بلا است از اوصاف «دار» (بهشت) مىباشد، در آنجا نه از كشمكشهاى غارتگران دنياى مادى خبرى است و نه از مزاحمتهاى احمقانه ثروتاندوزان از خدا بىخبر اثرى، نه جنگ و خونريزى در آنجا راه دارد و نه استعمار و استثمار، آرى آنجا خانه صلح و صفا و امن و امان است...
❕آيه 47 سوره حجر اين مطلب را تكميل كرده، مىفرمايد: "وَ نزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلّ اخْواناً عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلينَ لايَمَسُّهُمْ فيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنها بِمُخْرَجينَ " "هرگونه حسد و كينه و عداوت و خيانت را از سينه بهشتيان بر مىكنيم، در حالى است كه همه برادرند و برتختها رو به روى يكديگر قرار گرفتهاند نه خستگى و تعب به آنها مىرسد و نه هرگز از بهشت اخراج مىشوند». "
▫️با توجه به اينكه «غِلّ» معناى وسيع و گستردهاى دارد كه بسيارى از صفات زشت درونى را كه بر هم زننده آرامش روح و جسم، و خانواده و جامعه است را در بر مىگيرد از اين آيه به خوبى استفاده مىشود كه بهشتيان، سينههايى بىكينه دارند، و دلهايى خالى از هرگونه عداوت و دشمنى و كبر و حسد خدا همه اين صفات زشت را از دل آنها ريشه كن ساخته، و به همين دليل روح اخوت و برادرى بر تمام آنها سايه افكنده است، و چه دلپذير و روح افزاست محيطى كه اين صفات در آن وجود نداشته، و همه جا مهر و محبت و صلح و صفا باشد. "
📚پيام قرآن، ج6، ص: 216
❕حال آنچه مورد اشکال قرار گرفته است آیه ای از سوره طور است که می فرماید :
" آنها در بهشت جامهاى پر از شراب طهور را كه نه بيهودهگويى در آن است و نه گناه از يكديگر مىگيرند. " " يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيم " ( سوره طور آیه 23 )
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
" شرابى است گوارا و لذت بخش، نشاط آفرين و روح پرور، خالى از هر گونه تخدير و فساد عقل، و به دنبال آن بيهودهگويى و گناه هرگز نيست، بلكه سراسر هوشيارى و لذت جسمى و روحانى است.
" يتنازعون" از ماده" تنازع" به معنى گرفتن از يكديگر است، و گاه به معنى" تجاذب و مخاصمه" مىآيد، لذا بعضى از مفسران گفتهاند: اين جمله اشاره به آن است كه بهشتيان به عنوان شوخى و مزاح و افزايش سرور و انبساط جامهاى" شراب طهور" را از دست يكديگر مىكشند و مىنوشند.
👈ولى به طورى كه بعضى از ارباب لغت گفتهاند: تنازع هر گاه در موردى مانند" كاس" (جام) به كار مىرود به معنى گرفتن از يكديگر است، نه كشمكش و تجاذب.👉 " مُنازَعةُ الكأْس: مُعاطاتُها "
📚تفسير نمونه، ج22، ص: 435 _ لسان العرب، ج8، ص: 351
❕لذا در تفسیر المیزان می خوانیم :
" تنازع در كأس" به معناى به يكديگر تعارف نمودن و اجتماع كردن بر تناول ( و خوردن ) آن است "
📚ترجمه الميزان، ج19، ص: 20
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
🤔#پرسش :
❓خداوند در آیاتی می گوید که در بهشت نزاع و کشمکشی نیست و امنیت حاکم است اما آیه 23 سوره طور خبر از جنگ و نزاع بهشتیان با هم می دهد ?!!!!
💠#پاسخ:💠
❕" يكى از نعمتهاى روحانى بهشت اين است كه آنجا از هر نظر امن و امان است، نه بيمى از جنگ مىرود، نه احتمالى از نزاع، نه كينهاى وجود دارد، و نه حسادتى، همهجا عشق و وفاست، همه جا محبت و برادرى است.
در دو آيه از قرآن مجيد تعبير بسيار زيبا و پرمعنايى درباره بهشت به عنوان دار السّلام (خانه امن و امان) ديده مىشود، در آيه 137 سوره انعام مىخوانيم: "لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَ لِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ " "براى بهشتيان خانه امن و امان است نزد پروردگارشان، و او ولى و يار و ياور آنهاست به خاطر اعمال (نيكى) كه انجام مىدادند".
و در آيه 25 يونس مىخوانيم: "وَاللَّه يَدْعُوا الى دارِ السِّلامِ" "خداوند دعوت به سراى صلح و سلامت مىكند"....
❗️ «سلام» كه به معناى سلامت از هرگونه آفت و ناراحتى و بلا است از اوصاف «دار» (بهشت) مىباشد، در آنجا نه از كشمكشهاى غارتگران دنياى مادى خبرى است و نه از مزاحمتهاى احمقانه ثروتاندوزان از خدا بىخبر اثرى، نه جنگ و خونريزى در آنجا راه دارد و نه استعمار و استثمار، آرى آنجا خانه صلح و صفا و امن و امان است...
❕آيه 47 سوره حجر اين مطلب را تكميل كرده، مىفرمايد: "وَ نزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلّ اخْواناً عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلينَ لايَمَسُّهُمْ فيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنها بِمُخْرَجينَ " "هرگونه حسد و كينه و عداوت و خيانت را از سينه بهشتيان بر مىكنيم، در حالى است كه همه برادرند و برتختها رو به روى يكديگر قرار گرفتهاند نه خستگى و تعب به آنها مىرسد و نه هرگز از بهشت اخراج مىشوند». "
▫️با توجه به اينكه «غِلّ» معناى وسيع و گستردهاى دارد كه بسيارى از صفات زشت درونى را كه بر هم زننده آرامش روح و جسم، و خانواده و جامعه است را در بر مىگيرد از اين آيه به خوبى استفاده مىشود كه بهشتيان، سينههايى بىكينه دارند، و دلهايى خالى از هرگونه عداوت و دشمنى و كبر و حسد خدا همه اين صفات زشت را از دل آنها ريشه كن ساخته، و به همين دليل روح اخوت و برادرى بر تمام آنها سايه افكنده است، و چه دلپذير و روح افزاست محيطى كه اين صفات در آن وجود نداشته، و همه جا مهر و محبت و صلح و صفا باشد. "
📚پيام قرآن، ج6، ص: 216
❕حال آنچه مورد اشکال قرار گرفته است آیه ای از سوره طور است که می فرماید :
" آنها در بهشت جامهاى پر از شراب طهور را كه نه بيهودهگويى در آن است و نه گناه از يكديگر مىگيرند. " " يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيم " ( سوره طور آیه 23 )
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
" شرابى است گوارا و لذت بخش، نشاط آفرين و روح پرور، خالى از هر گونه تخدير و فساد عقل، و به دنبال آن بيهودهگويى و گناه هرگز نيست، بلكه سراسر هوشيارى و لذت جسمى و روحانى است.
" يتنازعون" از ماده" تنازع" به معنى گرفتن از يكديگر است، و گاه به معنى" تجاذب و مخاصمه" مىآيد، لذا بعضى از مفسران گفتهاند: اين جمله اشاره به آن است كه بهشتيان به عنوان شوخى و مزاح و افزايش سرور و انبساط جامهاى" شراب طهور" را از دست يكديگر مىكشند و مىنوشند.
👈ولى به طورى كه بعضى از ارباب لغت گفتهاند: تنازع هر گاه در موردى مانند" كاس" (جام) به كار مىرود به معنى گرفتن از يكديگر است، نه كشمكش و تجاذب.👉 " مُنازَعةُ الكأْس: مُعاطاتُها "
📚تفسير نمونه، ج22، ص: 435 _ لسان العرب، ج8، ص: 351
❕لذا در تفسیر المیزان می خوانیم :
" تنازع در كأس" به معناى به يكديگر تعارف نمودن و اجتماع كردن بر تناول ( و خوردن ) آن است "
📚ترجمه الميزان، ج19، ص: 20
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
مقصود از هجوم شیطان از چهار طرف ?!
🤔#پرسش :
❓در آیه ای از سوره اعراف آمده که شیطان می گوید از راست و چپ و جلو و عقب به سراغ انسان میروم ! این تعبیرات عوامانه آیا الهی بودن قرآن را منتفی نمی کند ?
💠#پاسخ : 💠
❕خداوند از زبان شیطان در هنگام رانده شدن از درگاه الهی نقل می کند که خطاب به خداوند فرمود :
" سپس از پيشرو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغ آنها ( انسانها ) مىروم و اكثر آنها را شكرگزار نخواهى يافت. " " ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِين " ( سوره اعراف آیه 17 )
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
" ممكن است تعبير فوق ، كنايه از اين باشد كه شيطان، انسان را "محاصره" مىكند و سعى دارد به هر وسيلهاى كه ممكن است براى وسوسه و گمراهى او بكوشد، و اين تعبير در كلمات روزمره نيز ديده مىشود، كه مىگوئيم فلان كس از چهار طرف گرفتار قرض يا بيمارى يا دشمن شده است. و اينكه سمت بالا و پائين ذكر نشده به خاطر آن است كه انسان معمولا در چهار سمت، حركت و فعاليت دارد.
▫️اما در روايتى كه از امام باقر علیه السلام نقل شده، تفسير ( باطنی ) و عميق ترى براى اين چهار جهت ديده مىشود، آنجا كه مىفرمايد:
" منظور از آمدن شيطان به سراغ انسان از"پيش" رو اين است كه آخرت و جهانى را كه در پيش دارد در نظر او سبك و ساده جلوه مىدهد، و منظور از " پشت سر" اين است كه آنها را به گرد آورى اموال و تجمع ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به خاطر فرزندان و وارثان دعوت مىكند، و منظور از"طرف راست" اين است كه امور معنوى را به وسيله شبهات و ايجاد شك و ترديد، ضايع مىسازد، و منظور از"طرف چپ" اين است كه لذات مادى و شهوات را در نظر آنها جلوه مىدهد "
" عن الباقر (عليه السلام)، في معنى الآية: «مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ أهون عليهم أمر الآخرة وَ مِنْ خَلْفِهِمْ آمرهم بجمع الأموال و منعها عن الحقوق لتبقى لورثتهم وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ أفسد عليهم أمر دينهم، بتزيين الضلالة، و تحسين الشبهة وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ بتحبيب اللذات إليهم، و تغليب الشهوات على قلوبهم " (تفسير مجمع البيان جلد 4 صفحه 403 )
📚به نقل از تفسیر نمونه ج 6 ص 109
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
🤔#پرسش :
❓در آیه ای از سوره اعراف آمده که شیطان می گوید از راست و چپ و جلو و عقب به سراغ انسان میروم ! این تعبیرات عوامانه آیا الهی بودن قرآن را منتفی نمی کند ?
💠#پاسخ : 💠
❕خداوند از زبان شیطان در هنگام رانده شدن از درگاه الهی نقل می کند که خطاب به خداوند فرمود :
" سپس از پيشرو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغ آنها ( انسانها ) مىروم و اكثر آنها را شكرگزار نخواهى يافت. " " ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِين " ( سوره اعراف آیه 17 )
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
" ممكن است تعبير فوق ، كنايه از اين باشد كه شيطان، انسان را "محاصره" مىكند و سعى دارد به هر وسيلهاى كه ممكن است براى وسوسه و گمراهى او بكوشد، و اين تعبير در كلمات روزمره نيز ديده مىشود، كه مىگوئيم فلان كس از چهار طرف گرفتار قرض يا بيمارى يا دشمن شده است. و اينكه سمت بالا و پائين ذكر نشده به خاطر آن است كه انسان معمولا در چهار سمت، حركت و فعاليت دارد.
▫️اما در روايتى كه از امام باقر علیه السلام نقل شده، تفسير ( باطنی ) و عميق ترى براى اين چهار جهت ديده مىشود، آنجا كه مىفرمايد:
" منظور از آمدن شيطان به سراغ انسان از"پيش" رو اين است كه آخرت و جهانى را كه در پيش دارد در نظر او سبك و ساده جلوه مىدهد، و منظور از " پشت سر" اين است كه آنها را به گرد آورى اموال و تجمع ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به خاطر فرزندان و وارثان دعوت مىكند، و منظور از"طرف راست" اين است كه امور معنوى را به وسيله شبهات و ايجاد شك و ترديد، ضايع مىسازد، و منظور از"طرف چپ" اين است كه لذات مادى و شهوات را در نظر آنها جلوه مىدهد "
" عن الباقر (عليه السلام)، في معنى الآية: «مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ أهون عليهم أمر الآخرة وَ مِنْ خَلْفِهِمْ آمرهم بجمع الأموال و منعها عن الحقوق لتبقى لورثتهم وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ أفسد عليهم أمر دينهم، بتزيين الضلالة، و تحسين الشبهة وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ بتحبيب اللذات إليهم، و تغليب الشهوات على قلوبهم " (تفسير مجمع البيان جلد 4 صفحه 403 )
📚به نقل از تفسیر نمونه ج 6 ص 109
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
مستندات رد شدن از زیر قرآن برای رفتن به مسافرت یا انجام کارهای مهم !!!
🤔#پرسش :
❓برخی می گویند مذهب شیعه دچار عوام زدگی شده و تن به اموری داده که دلیل و مستندی ندارد مانند همین از زیر قرآن رد شدن در هنگام مسافرت یا رفتن برای کار مهم ! در این رابطه لطفا توضیح دهید !?
💠#پاسخ:💠
❗️رد شدن از زیر قرآن از دو جهت می تواند مورد توجه و مد نظر باشد :
▫️1_ قرآن کتابی بس بزرگ و دارای احترام و عظمت است , چنانچه که در خود قرآن می خوانیم :
" (اين سخن سحر و دروغ نيست) بلكه قرآن با عظمت است. " " بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ " ( سوره بروج 21 )
👌و می خوانیم :
" ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ " " اين كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد، و مايه هدايت پرهيزكاران است. " ( سوره بقره آیه 2 )
❕در تفسیر نمونه در مورد آیه فوق و تعبیر " ذلک " می خوانیم :
" مىدانيم كلمه" ذلك" در لغت عرب اسم اشاره بعيد است، بنا براين ذلِكَ الْكِتابُ مفهومش" آن كتاب" است، در حالى كه در اينجا بايد از اشاره به نزديك استفاده مىشد، و" هذا الكتاب" مىگفت چرا كه قرآن در دسترسى مردم قرار گرفته بود.
اين به خاطر آن است كه گاهى از اسم اشاره بعيد براى بيان عظمت چيز يا شخصى استفاده مىشود، يعنى آن قدر مقام آن بالا است كه گويى در نقطه دور دستى در اوج آسمانها، قرار گرفته است، در تعبيرات فارسى نيز نظير آن را داريم فى المثل در حضور افراد بزرگ مىگوئيم:" اگر آن سرور اجازه دهند چنين كار را مىكنيم". در حالى كه بايد اين سرور گفته شود، اين تنها براى بيان عظمت و بلندى مقام است. در بعضى ديگر از آيات قرآن تعبير به" تلك" شده كه آنهم اشاره بعيد است مانند تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ" (لقمان آيه 2). "
📚تفسير نمونه، ج1، ص 66
❗️لذا امام صادق علیه السلام فرمود :
" برای خداوند سه حریم است که که هیچ چیز با آنها در حرمت و احترام برابری نمی کند: کتاب خداوند که نور و حکمت اوست و خانه اش که آن را قبله مردم قرار داده است که از کسی قبله ای جز آن نمی پذیرد و عترت و اهلبیت پیامبرتان " " عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حُرُمَاتٍ ثَلَاثاً لَيْسَ مِثْلَهُنَّ شَيْءٌ كِتَابُهُ وَ هُوَ حِكْمَتُهُ وَ نُورُهُ وَ بَيْتُهُ الَّذِي جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلنَّاسِ لَا يَقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ تَوَجُّهاً إِلَى غَيْرِهِ وَ عِتْرَةُ نَبِيِّكُمْ "
📚وسائل الشيعة، ج4، ص 300
❗️عملکرد شیعیان که مثلا در هنگام مسافرت یا هنگام رفتن برای انجام کارهای مهم از زیر قرآن رد می شوند نوعی پناه بردن به قرآن و احترام و تکریم این کتاب شریف و آسمانی و بلند مرتبه است .
▫️2 _ از سوی دیگر بالخصوص در روایاتی دستور به توسل به قرآن و بالای سر قرار دادن آن داده شده است . عملکرد شیعیان در بالای سر گرفتن قرآن و از زیر آن رد شدن مصداق عمل کردن به روایات مورد اشاره و توسل به قرآن است . این روایات را علامه بزرگ شیعه یعنی علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار روایت می کند :
📚بحار الانوار ج 89 ص 112 " باب کیفیة التوسل بالقرآن "
❕" مردی نزد امام صادق علیه السّلام آمد و عرض کرد: ای آقای من! از تو یاری میطلبم در قرضی که به عهده من آمده و از ادای آن عاجزم و سلطانی که به من ظلم و تعدّی کرده، از تو میخواهم که دعایی به من تعلیم فرمایی تا به سبب آن غنیمتی بیابم و دینم را بپردازم، و با آن شرّ ستم آن سلطان را دفع کنم. امام علیه السلام فرمود: " همین که شب فرا رسد دو رکعت نماز بخوان، در رکعت اول حمد و آیة الکرسی، و در رکعت دوم حمد و آیات آخر سوره حشر را از آیه «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ» تا آخر سوره بخوان، 👈سپس قرآن را بردار و بر بالای سرت بگیر و بگو: به حق این قرآن و به حق پیامبری که او را فرستادی ..."👉 ثُمَّ خُذِ الْمُصْحَفَ فَدَعْهُ عَلَى رَأْسِكَ وَ قُلْ بِهَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِه ..."
📚امالی شیخ طوسی ص 292 _وسائل الشیعه ج 8 ص 125
❕در نقل دیگری از امامان علیهم السلام روایت شده که :
"هرگاه کاری تو را اندوهگین ساخت، دو رکعت نماز بگذار که در رکعت اول سوره حمد و آیه الکرسی، و در رکعت دوم سوره حمد و سوره انّا أنرلناه را بخوان، 👈بعد قرآن را بردار و بر بالای سرت بگیر و بگو: پروردگارا به حق آنچه به سوی مخلوقاتت فرستادی و به حق هر آیه ای در قرآن که از آنِ توست ..."👉
"رُوِيَ عَنِ الْأَئِمَّةِ ع إِذَا حَزَنَكَ أَمْرٌ فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ ... ثُمَّ خُذِ الْمُصْحَفَ وَ ارْفَعْهُ فَوْقَ رَأْسِكَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مَا أَرْسَلْتَهُ إِلَى خَلْقِكَ وَ بِحَقِّ كُلِّ آيَةٍ هِيَ لَكَ فِي الْقُرْآن ..."
📚الدعوات راوندی ص 57 _ مستدرک الوسائل ج 6 ص 316
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
🤔#پرسش :
❓برخی می گویند مذهب شیعه دچار عوام زدگی شده و تن به اموری داده که دلیل و مستندی ندارد مانند همین از زیر قرآن رد شدن در هنگام مسافرت یا رفتن برای کار مهم ! در این رابطه لطفا توضیح دهید !?
💠#پاسخ:💠
❗️رد شدن از زیر قرآن از دو جهت می تواند مورد توجه و مد نظر باشد :
▫️1_ قرآن کتابی بس بزرگ و دارای احترام و عظمت است , چنانچه که در خود قرآن می خوانیم :
" (اين سخن سحر و دروغ نيست) بلكه قرآن با عظمت است. " " بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ " ( سوره بروج 21 )
👌و می خوانیم :
" ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ " " اين كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد، و مايه هدايت پرهيزكاران است. " ( سوره بقره آیه 2 )
❕در تفسیر نمونه در مورد آیه فوق و تعبیر " ذلک " می خوانیم :
" مىدانيم كلمه" ذلك" در لغت عرب اسم اشاره بعيد است، بنا براين ذلِكَ الْكِتابُ مفهومش" آن كتاب" است، در حالى كه در اينجا بايد از اشاره به نزديك استفاده مىشد، و" هذا الكتاب" مىگفت چرا كه قرآن در دسترسى مردم قرار گرفته بود.
اين به خاطر آن است كه گاهى از اسم اشاره بعيد براى بيان عظمت چيز يا شخصى استفاده مىشود، يعنى آن قدر مقام آن بالا است كه گويى در نقطه دور دستى در اوج آسمانها، قرار گرفته است، در تعبيرات فارسى نيز نظير آن را داريم فى المثل در حضور افراد بزرگ مىگوئيم:" اگر آن سرور اجازه دهند چنين كار را مىكنيم". در حالى كه بايد اين سرور گفته شود، اين تنها براى بيان عظمت و بلندى مقام است. در بعضى ديگر از آيات قرآن تعبير به" تلك" شده كه آنهم اشاره بعيد است مانند تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ" (لقمان آيه 2). "
📚تفسير نمونه، ج1، ص 66
❗️لذا امام صادق علیه السلام فرمود :
" برای خداوند سه حریم است که که هیچ چیز با آنها در حرمت و احترام برابری نمی کند: کتاب خداوند که نور و حکمت اوست و خانه اش که آن را قبله مردم قرار داده است که از کسی قبله ای جز آن نمی پذیرد و عترت و اهلبیت پیامبرتان " " عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حُرُمَاتٍ ثَلَاثاً لَيْسَ مِثْلَهُنَّ شَيْءٌ كِتَابُهُ وَ هُوَ حِكْمَتُهُ وَ نُورُهُ وَ بَيْتُهُ الَّذِي جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلنَّاسِ لَا يَقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ تَوَجُّهاً إِلَى غَيْرِهِ وَ عِتْرَةُ نَبِيِّكُمْ "
📚وسائل الشيعة، ج4، ص 300
❗️عملکرد شیعیان که مثلا در هنگام مسافرت یا هنگام رفتن برای انجام کارهای مهم از زیر قرآن رد می شوند نوعی پناه بردن به قرآن و احترام و تکریم این کتاب شریف و آسمانی و بلند مرتبه است .
▫️2 _ از سوی دیگر بالخصوص در روایاتی دستور به توسل به قرآن و بالای سر قرار دادن آن داده شده است . عملکرد شیعیان در بالای سر گرفتن قرآن و از زیر آن رد شدن مصداق عمل کردن به روایات مورد اشاره و توسل به قرآن است . این روایات را علامه بزرگ شیعه یعنی علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار روایت می کند :
📚بحار الانوار ج 89 ص 112 " باب کیفیة التوسل بالقرآن "
❕" مردی نزد امام صادق علیه السّلام آمد و عرض کرد: ای آقای من! از تو یاری میطلبم در قرضی که به عهده من آمده و از ادای آن عاجزم و سلطانی که به من ظلم و تعدّی کرده، از تو میخواهم که دعایی به من تعلیم فرمایی تا به سبب آن غنیمتی بیابم و دینم را بپردازم، و با آن شرّ ستم آن سلطان را دفع کنم. امام علیه السلام فرمود: " همین که شب فرا رسد دو رکعت نماز بخوان، در رکعت اول حمد و آیة الکرسی، و در رکعت دوم حمد و آیات آخر سوره حشر را از آیه «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ» تا آخر سوره بخوان، 👈سپس قرآن را بردار و بر بالای سرت بگیر و بگو: به حق این قرآن و به حق پیامبری که او را فرستادی ..."👉 ثُمَّ خُذِ الْمُصْحَفَ فَدَعْهُ عَلَى رَأْسِكَ وَ قُلْ بِهَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِه ..."
📚امالی شیخ طوسی ص 292 _وسائل الشیعه ج 8 ص 125
❕در نقل دیگری از امامان علیهم السلام روایت شده که :
"هرگاه کاری تو را اندوهگین ساخت، دو رکعت نماز بگذار که در رکعت اول سوره حمد و آیه الکرسی، و در رکعت دوم سوره حمد و سوره انّا أنرلناه را بخوان، 👈بعد قرآن را بردار و بر بالای سرت بگیر و بگو: پروردگارا به حق آنچه به سوی مخلوقاتت فرستادی و به حق هر آیه ای در قرآن که از آنِ توست ..."👉
"رُوِيَ عَنِ الْأَئِمَّةِ ع إِذَا حَزَنَكَ أَمْرٌ فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ ... ثُمَّ خُذِ الْمُصْحَفَ وَ ارْفَعْهُ فَوْقَ رَأْسِكَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مَا أَرْسَلْتَهُ إِلَى خَلْقِكَ وَ بِحَقِّ كُلِّ آيَةٍ هِيَ لَكَ فِي الْقُرْآن ..."
📚الدعوات راوندی ص 57 _ مستدرک الوسائل ج 6 ص 316
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht