#موضوع_اعتقادی_تاریخی
#جاریه_علی_کنیز_فاطمه_عصمت
🤔#پرسش
❔در روایتی آمده است «کسی به حضرت علی #کنیزی هدیه داد. روزی حضرت زهرا وارد منزل شد و مشاهده کرد که علی سر بر پای کنیز گذاشته و خوابیده است. حضرت زهرا به نشانه اعتراض پیش پیامبر اکرم رفتند که #جبرئیل نازل شد و گفت: حضرت فاطمه حق ندارد که اعتراض کند و باید برگردد»❕آیا چنین رفتاری از حضرت زهرا که دارای #عصمت بوده اند صحیح است ❕❕
💠#پاسخ💠
👌روایتی است که شیخ صدوق در #علل الشرایع خود نقل می کند از ابوذر غفاری که می گوید؛
« همراه جعفر بن ابیطالب به حبشه مهاجرت کردیم، در آنجا کنیزى به ارزش چهارهزار دهم به #جعفر هدیه داده شد که بعد از بازگشت به مدینه، او آن کنیز را به برادرش على هدیه داد تا در خدمت آنحضرت باشد. على کنیز را در خانه #فاطمه گذاشت. روزى فاطمه وارد منزل شد و دید سر على در دامن آن #کنیز است، پرسید: «یا ابا الحسن با او تماس برقرار کردهاى؟» على فرمود: «به خدا سوگند نه، اى دختر پیامبر ...؛ منظور تو از این سؤال چیست؟» فاطمه گفت: «اجازه میدهى به منزل پدرم رسول خدا بروم؟» على فرمود: «میتوانی بروی». فاطمه چادر به سر نمود، روبند و #نقاب انداخت و به سمت منزل پیامبر اکرم رفت.
🔷قبل از اینکه فاطمه به منزل پدرش برسد جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد خداوند به تو #سلام میرساند و میفرماید: «فاطمه نزدت خواهد آمد و از على شکایت خواهد کرد، از او درباره على چیزى قبول مکن»، در این هنگام فاطمه داخل شد، پیامبر به او فرمود: «آمدهاى از على #شکایت کنى؟» فاطمه : به خداى کعبه قسم که برای چنین کاری آمدهام. پیامبر : «به سوى علی بازگرد و به او بگو: هر طور که تو بخواهی مطیعت خواهم بود». فاطمه بازگشت و به آنحضرت سه بار گفت: یا ابا الحسن #رضایت و خشنودى تو را میخواهم. على فرمود: «شکایتم را نزد دوستم رسول خدا بردى، آبرویم پیش ایشان رفت اى فاطمه خدا را شاهد میگیرم که کنیز را در راه #خدا آزاد کرده و چهارصد درهمى که از غنیمت نصیب من شده را به فقرای مدینه صدقه دهم». سپس لباس و کفش پوشیده به طرف پیامبر حرکت کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمّد خدا به تو سلام میرساند و میفرماید: «به علی بگو: در مقابل آزادی این کنیز و تحصیل رضایت فاطمه، بهشت را و در مقابل چهار صد درهم #صدقهات دوزخ را در اختیارت گذاردم. پس هر کس را که خواهى به برکت رحمتم داخل بهشت نما و با عفو و بخششم از دوزخ بیرون آور»، در اینجا بود که على فرمود: «من به اذن خدا مردم را بین بهشت و #دوزخ تقسیم میکنم»
📚#علل الشرایع ج1 ص163
❕این روایت از حیث سند #ضعیف و مردود است و قابل اعتنا نیست .
🔷یکی از راویان حدیث #حسن بن عرفه است که مجهول است .
📚#مستدرکات_رجال ج2 ص430
👌و احتمال است که حسن بن عرفه #العبدی باشد که سنی بوده و روایتش مردود است .
📚#همان مدرک ج2 ص430
❕راوی دیگر آن #وکیع و راوی دیگر #ابو_صالح و راوی دیگر #محمد_بن_اسرائیل هستند که هر سه #مجهول و ضعیف هستند .
📚#مستدرکات رجال الحدیث ج6 ص455
❕مرحوم #طبری نیز این روایت را با سندی ضعیف در کتاب بشاره المصطفی خودش نقل کرده است .
📚#بشاره المصطفی ص101
👌راوی روایت #یحیی_بن_عبدالحمید است که توثیقی ندارد .
📚#رجال نجاشی ص446
🔷راوی دیگر #شریک_بن_لیث المرادی است که #مجهول و ضعیف است .
📚#مستدرکات رجال الحدیث ج4 ص211
🔷راوی دیگر #حمزه بن اسماعیل است که او نیز مجهول و ضعیف است .
📚#همان مدرک ج3 ص270
🔷و راوی دیگر #احمد بن خلیل است که او نیز مجهول و ضعیف است .
👌مرحوم ابن شهر آشوب نیز این روایت را بدون ذکر سند از کتاب #الروح و الریحان نقل می کند که چون روایت بدون سند است مردود و قابل قبول نیست.
📚#مناقب ال ابی طالب ج3 ص342
🔶سایر منابع نیز #عموما این روایت را از این سه کتاب نقل کرده اند که روشن شد سند این روایت در این سه کتاب #ضعیف است و این روایت مردود و غیر قابل توجه است .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#جاریه_علی_کنیز_فاطمه_عصمت
🤔#پرسش
❔در روایتی آمده است «کسی به حضرت علی #کنیزی هدیه داد. روزی حضرت زهرا وارد منزل شد و مشاهده کرد که علی سر بر پای کنیز گذاشته و خوابیده است. حضرت زهرا به نشانه اعتراض پیش پیامبر اکرم رفتند که #جبرئیل نازل شد و گفت: حضرت فاطمه حق ندارد که اعتراض کند و باید برگردد»❕آیا چنین رفتاری از حضرت زهرا که دارای #عصمت بوده اند صحیح است ❕❕
💠#پاسخ💠
👌روایتی است که شیخ صدوق در #علل الشرایع خود نقل می کند از ابوذر غفاری که می گوید؛
« همراه جعفر بن ابیطالب به حبشه مهاجرت کردیم، در آنجا کنیزى به ارزش چهارهزار دهم به #جعفر هدیه داده شد که بعد از بازگشت به مدینه، او آن کنیز را به برادرش على هدیه داد تا در خدمت آنحضرت باشد. على کنیز را در خانه #فاطمه گذاشت. روزى فاطمه وارد منزل شد و دید سر على در دامن آن #کنیز است، پرسید: «یا ابا الحسن با او تماس برقرار کردهاى؟» على فرمود: «به خدا سوگند نه، اى دختر پیامبر ...؛ منظور تو از این سؤال چیست؟» فاطمه گفت: «اجازه میدهى به منزل پدرم رسول خدا بروم؟» على فرمود: «میتوانی بروی». فاطمه چادر به سر نمود، روبند و #نقاب انداخت و به سمت منزل پیامبر اکرم رفت.
🔷قبل از اینکه فاطمه به منزل پدرش برسد جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد خداوند به تو #سلام میرساند و میفرماید: «فاطمه نزدت خواهد آمد و از على شکایت خواهد کرد، از او درباره على چیزى قبول مکن»، در این هنگام فاطمه داخل شد، پیامبر به او فرمود: «آمدهاى از على #شکایت کنى؟» فاطمه : به خداى کعبه قسم که برای چنین کاری آمدهام. پیامبر : «به سوى علی بازگرد و به او بگو: هر طور که تو بخواهی مطیعت خواهم بود». فاطمه بازگشت و به آنحضرت سه بار گفت: یا ابا الحسن #رضایت و خشنودى تو را میخواهم. على فرمود: «شکایتم را نزد دوستم رسول خدا بردى، آبرویم پیش ایشان رفت اى فاطمه خدا را شاهد میگیرم که کنیز را در راه #خدا آزاد کرده و چهارصد درهمى که از غنیمت نصیب من شده را به فقرای مدینه صدقه دهم». سپس لباس و کفش پوشیده به طرف پیامبر حرکت کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمّد خدا به تو سلام میرساند و میفرماید: «به علی بگو: در مقابل آزادی این کنیز و تحصیل رضایت فاطمه، بهشت را و در مقابل چهار صد درهم #صدقهات دوزخ را در اختیارت گذاردم. پس هر کس را که خواهى به برکت رحمتم داخل بهشت نما و با عفو و بخششم از دوزخ بیرون آور»، در اینجا بود که على فرمود: «من به اذن خدا مردم را بین بهشت و #دوزخ تقسیم میکنم»
📚#علل الشرایع ج1 ص163
❕این روایت از حیث سند #ضعیف و مردود است و قابل اعتنا نیست .
🔷یکی از راویان حدیث #حسن بن عرفه است که مجهول است .
📚#مستدرکات_رجال ج2 ص430
👌و احتمال است که حسن بن عرفه #العبدی باشد که سنی بوده و روایتش مردود است .
📚#همان مدرک ج2 ص430
❕راوی دیگر آن #وکیع و راوی دیگر #ابو_صالح و راوی دیگر #محمد_بن_اسرائیل هستند که هر سه #مجهول و ضعیف هستند .
📚#مستدرکات رجال الحدیث ج6 ص455
❕مرحوم #طبری نیز این روایت را با سندی ضعیف در کتاب بشاره المصطفی خودش نقل کرده است .
📚#بشاره المصطفی ص101
👌راوی روایت #یحیی_بن_عبدالحمید است که توثیقی ندارد .
📚#رجال نجاشی ص446
🔷راوی دیگر #شریک_بن_لیث المرادی است که #مجهول و ضعیف است .
📚#مستدرکات رجال الحدیث ج4 ص211
🔷راوی دیگر #حمزه بن اسماعیل است که او نیز مجهول و ضعیف است .
📚#همان مدرک ج3 ص270
🔷و راوی دیگر #احمد بن خلیل است که او نیز مجهول و ضعیف است .
👌مرحوم ابن شهر آشوب نیز این روایت را بدون ذکر سند از کتاب #الروح و الریحان نقل می کند که چون روایت بدون سند است مردود و قابل قبول نیست.
📚#مناقب ال ابی طالب ج3 ص342
🔶سایر منابع نیز #عموما این روایت را از این سه کتاب نقل کرده اند که روشن شد سند این روایت در این سه کتاب #ضعیف است و این روایت مردود و غیر قابل توجه است .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#نفی_علم_غیب_از_امامان
🤔#پرسش
❔شبهه ای را یکی از کانال های ضد دین مطرح کرده است اگر امامان از غیب #آگاهی داشتند پس چرا در موارد متعددی آگاهی خود را از غیب انکار میکردند مانند این حدیث ؛ «چهار نفر از اصحاب امام صادق در مجلس آن حضرت بودند که آن حضرت با حال خشم نزد آنها آمده و فرمود:
تعجب است از آنان که خیال میکنند ما غیب میدانیم با این که جز خدا هیچ کس غیب نمی داند من میخواستم کنیز خود را تنبیه کنم فرار کرد و ندانستم که در کدام اطاق از #اطاقهای خانه است». ( الکافی ۱ ص۲۵۷)
💠#پاسخ💠
👌این قبیل روایات در صدد رد اعتقاد کسانی است که آگاهی امامان از غیب را «ذاتی» و بدون #تعلیم الهی میدانند وحضرت با این بیان میخواهند به مردم بفهمانند که اگر خدا آنها را از غیب آگاه نکند، از پیش خود آگاه نیستند چنان که در #روایت دیگر چنین آمده است:
❕«انّ عالمنا لا یعلم الغیب ولو وکل اللّه عالمنا إلی نفسه کان کبعضکم ولکن یحدث إلیه ساعة بعد ساعة... ».
👌«عالم ما اهل بیت دارای علم غیب (ذاتی) نیست و باید خدا به او #تعلیم کند و اگر خدا او را به خود واگذارد و چیزی به او تعلیم نکند او هم مانند یکی از مردم عادی خواهد بود ولی خداوند همیشه به او علم میآموزد».
📚 بصائر الدرجات، ص ۹۴، چاپ سنگی.
👌و نیز در روایت دیگر از امام #زمان علیه السلام این طور نقل شده است ؛
«من بیزارم از کسانی که بگویند ما اهل بیت علم غیب داریم و یا در ملک و قدرت، با خدا #شریک هستیم ما شریک علم و قدرت خدا نیستیم».
📚 احتجاج طبرسی، ص ۲۶۵، چاپ سنگی نجف.
👌واضح است که این روایت در صدد رد اعتقاد آنان است که میخواهند امام را مانند خدا ذاتاً آگاه از #غیب بدانند و گرنه کسی که امام را به تعلیم الهی از غیب آگاه بداند او را شریک علم خدا قرار نداده است.
❕گواه روشن این مطلب ذیل همان روایتی است که در سؤال ذکر شده است.
👌زیرا راوی آن روایت میگوید ؛ پس از تمام شدن مجلس، که حضرت صادق (علیه السلام) داخل خانه خود شدند با دو نفر دیگر خدمت امام رسیدیم و گفتیم: فدایت شویم ما گفتار شما را راجع به این که دنبال کنیزتان میگشتید و نمی دانستید در کدام اطاق خانه است، شنیدیم ولی ما میدانیم که شما از علم گسترده ای برخوردار هستید و در عین حال شما را با جمله «عالم به غیب» توصیف نمی کنیم.
❕حضرت در پاسخ آنها، راجع به این که « #علم_الکتاب» نزد امامان است شرحی دادند و در حقیقت گفتار آنان را تصدیق کردند.
👌از این بیان روشن میشود که امام صادق (علیه السلام) از این که جمله «عالم به غیب» درباره آنها گفته شود #ناراحت بودند چون همانطور که در گذشته گفته ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/6050
👌 در آن زمانها علم #غیب به معنای علم غیب ذاتی و بدون تعلیم استعمال میشده است و از همین جهت اصحاب امام صادق (علیه السلام) به آن حضرت میگویند ما شما را به علم غیب نسبت نمی دهیم.
📚منشور جاوید ، سبحانی ،ج 10 ص 138
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔#پرسش
❔شبهه ای را یکی از کانال های ضد دین مطرح کرده است اگر امامان از غیب #آگاهی داشتند پس چرا در موارد متعددی آگاهی خود را از غیب انکار میکردند مانند این حدیث ؛ «چهار نفر از اصحاب امام صادق در مجلس آن حضرت بودند که آن حضرت با حال خشم نزد آنها آمده و فرمود:
تعجب است از آنان که خیال میکنند ما غیب میدانیم با این که جز خدا هیچ کس غیب نمی داند من میخواستم کنیز خود را تنبیه کنم فرار کرد و ندانستم که در کدام اطاق از #اطاقهای خانه است». ( الکافی ۱ ص۲۵۷)
💠#پاسخ💠
👌این قبیل روایات در صدد رد اعتقاد کسانی است که آگاهی امامان از غیب را «ذاتی» و بدون #تعلیم الهی میدانند وحضرت با این بیان میخواهند به مردم بفهمانند که اگر خدا آنها را از غیب آگاه نکند، از پیش خود آگاه نیستند چنان که در #روایت دیگر چنین آمده است:
❕«انّ عالمنا لا یعلم الغیب ولو وکل اللّه عالمنا إلی نفسه کان کبعضکم ولکن یحدث إلیه ساعة بعد ساعة... ».
👌«عالم ما اهل بیت دارای علم غیب (ذاتی) نیست و باید خدا به او #تعلیم کند و اگر خدا او را به خود واگذارد و چیزی به او تعلیم نکند او هم مانند یکی از مردم عادی خواهد بود ولی خداوند همیشه به او علم میآموزد».
📚 بصائر الدرجات، ص ۹۴، چاپ سنگی.
👌و نیز در روایت دیگر از امام #زمان علیه السلام این طور نقل شده است ؛
«من بیزارم از کسانی که بگویند ما اهل بیت علم غیب داریم و یا در ملک و قدرت، با خدا #شریک هستیم ما شریک علم و قدرت خدا نیستیم».
📚 احتجاج طبرسی، ص ۲۶۵، چاپ سنگی نجف.
👌واضح است که این روایت در صدد رد اعتقاد آنان است که میخواهند امام را مانند خدا ذاتاً آگاه از #غیب بدانند و گرنه کسی که امام را به تعلیم الهی از غیب آگاه بداند او را شریک علم خدا قرار نداده است.
❕گواه روشن این مطلب ذیل همان روایتی است که در سؤال ذکر شده است.
👌زیرا راوی آن روایت میگوید ؛ پس از تمام شدن مجلس، که حضرت صادق (علیه السلام) داخل خانه خود شدند با دو نفر دیگر خدمت امام رسیدیم و گفتیم: فدایت شویم ما گفتار شما را راجع به این که دنبال کنیزتان میگشتید و نمی دانستید در کدام اطاق خانه است، شنیدیم ولی ما میدانیم که شما از علم گسترده ای برخوردار هستید و در عین حال شما را با جمله «عالم به غیب» توصیف نمی کنیم.
❕حضرت در پاسخ آنها، راجع به این که « #علم_الکتاب» نزد امامان است شرحی دادند و در حقیقت گفتار آنان را تصدیق کردند.
👌از این بیان روشن میشود که امام صادق (علیه السلام) از این که جمله «عالم به غیب» درباره آنها گفته شود #ناراحت بودند چون همانطور که در گذشته گفته ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/6050
👌 در آن زمانها علم #غیب به معنای علم غیب ذاتی و بدون تعلیم استعمال میشده است و از همین جهت اصحاب امام صادق (علیه السلام) به آن حضرت میگویند ما شما را به علم غیب نسبت نمی دهیم.
📚منشور جاوید ، سبحانی ،ج 10 ص 138
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA