#انحراف_ابن_عربی_از_مکتب_اهل_بیت_علیهم_السلام
🤔#پرسش
❔شما که ادعا دارید ابن عربی سنی #متعصب بوده است و از مخالفان مکتب اهل بیت تلقی می شده است لطفا ادله خود را ذکر کنید ❕
💠#پاسخ💠
👌دلائل شیعه نبودن ابن عربی ؛
1⃣ نص و دلیل #قطعی بر شیعه نبودن ابن عربی ؛
👌ابن عربی به صراحت میگوید که پیامبر وفات نمود و هیچ کس را به عنوان #جانشین بعد از خود انتخاب نکرد:
«و لهذا مات رسول الله [صلی الله علیه و آله و سلم] و ما نصّ بخلافة عنه إلی أحدٍ ولاعیّته... ؛ «و به این جهت رسول خدا [صلی الله علیه و آله و سلم] رحلت کرد و به خلافت احدی تصریح نکرد و برای خود خلیفه تعیین نفرمود.»
📚فصوص الحکم، فصّ داوودیّه، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص ۴۰۹.
👌ابن #عربی در ادامه مینویسد:
«لعلمه أنّ فی امّته من یأخذ الخلافة عن ربّه فیکون خلیفة عن الله مع
الموافقة فی الحکم المشروع؛»
«چون میدانست که بین بندگان خدا کسی است که خلافت را از پروردگارش میگیرد [یعنی ابوبکر] و به این خصوصیت که [آنچه به او وحی میشود و از خدای میگیرد ) موافق حکمی است که [به وسیله پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم] تشریع شده است.»
📚همان
2⃣#وی ابوبکر را خلیفه بلافصل رسول خدا میداند ؛
👌ابن عربی در فتوحات مکیه در شش مورد حدیث جعلی «لَو کُنتُ مُتَّخِذاً خَلیلاً لاتَّخَذتُ أبَابَکرٍ خَلیلاً» را شاهد بر عظمت ابوبکر؛ بلکه همتایی یا تالی تلو پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بودن او میداند؛ بلکه از این حدیث ضرورت خلافت بلافصل ابوبکر را استفاده کرده است.
❕در #فتوحات مکیه میگوید:
«در خبر آمده است که «اگر من خلیلی بر میگزیدم ابوبکر را به عنوان خلیل بر میگزیدم، و لکن صاحب شما خلیل الله است»؛ پس بنگر در ذیل این عبارت چه معنای لطیفی نهفته است. و برخی [در قالب شعر] گفته اند:
«در من همچون روانم (تخلّل) و نفوذ کرده ای و به همین جهت «خلیل» خلیل نامیده شده است. از اینجاست که خلیل نیست مگر اسمائی برای خلیلش و غیر از او نیست. و در اسماء دلیلهایی بر خلیل نیست؛ بلکه آن اسماء عین خلیل اند، آن اسماء در متخلق کامل نفوذ کرده پس او خلیل است »
📚الفتوحات المکیّة، ج ۴، ص ۴۰۴.
3⃣و در #استدلال دیگری می گوید ؛
«... میم وجود عالم است که پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» به سوی آنان مبعوث گردیده، و نقطه ای که به دنبال میم است ابوبکر، و نقطه ای که به دنبال میم دوم است محمد «صلی الله علیه [و آله] و سلم» است. ابوبکر در جایگاه صدقش قرار دارد، و محمد «صلی الله علیه [و آله] و سلم» در جایگاه حق است؛ و چون درست نیست دو صادق با هم جمع شوند، ابوبکر با وجود پیامبر به پا نمی خیزد و در جایگاه صدقش باقی میماند و چون پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» ازجایگاه مفقود شد (رحلت نمود) و ابوبکر حضور داشت به آن مقام به پا میخیزد، و این مقامی است که ابوبکر به آن میرسد، این تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم مخصوص ابوبکر است و گفته پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم»: «لَو کُنتُ مُتَّخِذاً خَلیلاً لاتَّخَذَت ابابَکرٍ خلیلاً... » این معنا را تأیید میکند. »
📚الفتوحات المکّیه، ج ۱، باب معرفة الأسرار، ص ۱۱۰.
👌لازمه این سخن این است که اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نمی بود ابوبکر #حتماً پیامبر میبود، و چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رحلت نمود ابوبکر به حق به جای وی قرار گرفت؛ چه این که مقامش این اقتضا را داشت. از این کلام ابن عربی به وضوح معلوم میشود که وی ابوبکر را نیز چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم معصوم میداند!!
💠ادامه پاسخ 👇👇👇
🤔#پرسش
❔شما که ادعا دارید ابن عربی سنی #متعصب بوده است و از مخالفان مکتب اهل بیت تلقی می شده است لطفا ادله خود را ذکر کنید ❕
💠#پاسخ💠
👌دلائل شیعه نبودن ابن عربی ؛
1⃣ نص و دلیل #قطعی بر شیعه نبودن ابن عربی ؛
👌ابن عربی به صراحت میگوید که پیامبر وفات نمود و هیچ کس را به عنوان #جانشین بعد از خود انتخاب نکرد:
«و لهذا مات رسول الله [صلی الله علیه و آله و سلم] و ما نصّ بخلافة عنه إلی أحدٍ ولاعیّته... ؛ «و به این جهت رسول خدا [صلی الله علیه و آله و سلم] رحلت کرد و به خلافت احدی تصریح نکرد و برای خود خلیفه تعیین نفرمود.»
📚فصوص الحکم، فصّ داوودیّه، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص ۴۰۹.
👌ابن #عربی در ادامه مینویسد:
«لعلمه أنّ فی امّته من یأخذ الخلافة عن ربّه فیکون خلیفة عن الله مع
الموافقة فی الحکم المشروع؛»
«چون میدانست که بین بندگان خدا کسی است که خلافت را از پروردگارش میگیرد [یعنی ابوبکر] و به این خصوصیت که [آنچه به او وحی میشود و از خدای میگیرد ) موافق حکمی است که [به وسیله پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم] تشریع شده است.»
📚همان
2⃣#وی ابوبکر را خلیفه بلافصل رسول خدا میداند ؛
👌ابن عربی در فتوحات مکیه در شش مورد حدیث جعلی «لَو کُنتُ مُتَّخِذاً خَلیلاً لاتَّخَذتُ أبَابَکرٍ خَلیلاً» را شاهد بر عظمت ابوبکر؛ بلکه همتایی یا تالی تلو پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بودن او میداند؛ بلکه از این حدیث ضرورت خلافت بلافصل ابوبکر را استفاده کرده است.
❕در #فتوحات مکیه میگوید:
«در خبر آمده است که «اگر من خلیلی بر میگزیدم ابوبکر را به عنوان خلیل بر میگزیدم، و لکن صاحب شما خلیل الله است»؛ پس بنگر در ذیل این عبارت چه معنای لطیفی نهفته است. و برخی [در قالب شعر] گفته اند:
«در من همچون روانم (تخلّل) و نفوذ کرده ای و به همین جهت «خلیل» خلیل نامیده شده است. از اینجاست که خلیل نیست مگر اسمائی برای خلیلش و غیر از او نیست. و در اسماء دلیلهایی بر خلیل نیست؛ بلکه آن اسماء عین خلیل اند، آن اسماء در متخلق کامل نفوذ کرده پس او خلیل است »
📚الفتوحات المکیّة، ج ۴، ص ۴۰۴.
3⃣و در #استدلال دیگری می گوید ؛
«... میم وجود عالم است که پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» به سوی آنان مبعوث گردیده، و نقطه ای که به دنبال میم است ابوبکر، و نقطه ای که به دنبال میم دوم است محمد «صلی الله علیه [و آله] و سلم» است. ابوبکر در جایگاه صدقش قرار دارد، و محمد «صلی الله علیه [و آله] و سلم» در جایگاه حق است؛ و چون درست نیست دو صادق با هم جمع شوند، ابوبکر با وجود پیامبر به پا نمی خیزد و در جایگاه صدقش باقی میماند و چون پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» ازجایگاه مفقود شد (رحلت نمود) و ابوبکر حضور داشت به آن مقام به پا میخیزد، و این مقامی است که ابوبکر به آن میرسد، این تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم مخصوص ابوبکر است و گفته پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم»: «لَو کُنتُ مُتَّخِذاً خَلیلاً لاتَّخَذَت ابابَکرٍ خلیلاً... » این معنا را تأیید میکند. »
📚الفتوحات المکّیه، ج ۱، باب معرفة الأسرار، ص ۱۱۰.
👌لازمه این سخن این است که اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نمی بود ابوبکر #حتماً پیامبر میبود، و چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رحلت نمود ابوبکر به حق به جای وی قرار گرفت؛ چه این که مقامش این اقتضا را داشت. از این کلام ابن عربی به وضوح معلوم میشود که وی ابوبکر را نیز چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم معصوم میداند!!
💠ادامه پاسخ 👇👇👇