#نیمه_شعبان_مهدویت
#ارث_بردن_جعفر_کذاب_از_امام_عسکری
🤔#پرسش
❔يكي از اشكالاتي كه وهابي ها مدام تكرار مي كنند و آن را دليل بر عدم تولد امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف مي گيرند، #قضيه تقسيم ميراث امام عسكري عليه السلام بين برادرش جعفر كذاب و مادر امام عسكري عليه السلام است و مي گويند كه اگر امام عسكري فرزندي داشت، چرا به او ارث نرسيد و ارث بين مادر و برادر امام عسكري عليه السلام تقسيم شد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌این که برای امام عسکری علیه السلام ،قبل از شهادتشان به سال 255 قمری فرزندی به نام مهدی متولد شد ، و #حضرت ایشان را به عنوان جانشین و امام پس از خود معرفی کردند ، مساله ای ثابت و قطعی است و قابل انکار نمی باشد ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/8930
❔اما این که اگر امام زمان علیه السلام به دنیا آمده بودند پس چرا عموی ایشان به نام جعفر #کذاب وارث امام عسکری علیه السلام شد پاسخ روشنی دارد .
❗️به خاطر توطئه ای که بر قتل امام زمان علیه السلام صورت گرفت ، تولد آن حضرت به صورت پنهانی محقق شد و تا زمان غیبت #صغری جز برای خواص و شیعیان واقعی ظاهر نمی شدند .
👌امام سجاد علیه السلام فرمود ؛
« ولادت قائم ما، چنان بر مردم پنهان مى ماند كه مى گويند هنوز متولّد نشده است، و اين براى آن است كه بدون #داشتن بيعتى بر گردنش، قيام كند »
📚کمال الدین یک جلدی ص 322
👌 امام على عليه السلام فرمود: «قائم ما هنگامى كه قيام مى كند، بيعت كسى را به گردن ندارد و براى همين است كه #ولادتش پنهان و خودش غايب مى شود».
📚اعلام الوری ج 2 ص 229
👌از سوی دیگر جعفر کذاب برادر امام عسکری و عموی امام زمان علیه السلام در صدد بود از این ولادت پنهانی و اختفاء حضرت سوء استفاده کند و با وانمود نمودن به این که امام عسکری #وارثی ندارد ، خودش اموال امام عسکری علیه السلام را به ارث برد و جانشین امام عسکری شود .
❕امام سجاد علیه السلام به نقل از پیامبر گرامی فرمود ؛
« چون فرزندم جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابي طالب (عليهم السلام) متولد شود او را صادق بناميد؛ زيرا پنجمين فرزندش به نام جعفر از روي تجری بر خدای عز و جل و دروغ بستن بر او ادعای امامت مي كند و او نزد خدا جعفر كذاب و مفتري بر خدا است و مدعي مقامي است كه شايستگي آن را ندارد، مخالف پدر خويش و #حسود بر برادر خود است، او مي خواهد راز خدا را در زمان غيبت ولي خدا فاش كند.
👌سپس علي بن الحسين به سختي گريست و فرمود گويا جعفر كذاب را مي بينم كه سر كش زمان خود را وادار مي كند بر تفتيش امر ولي خدا و غايب در حفظ الهي و موكل بر حرم پدر خود، از راه جهالت به ولادت او و حرص بر #قتل او در صورت ظفر بر او براي طمع در ارث برادرش كه بنا حق آن را اخذ كند.»
📚بحار الانوار ج 50 ص 228
❕جعفر کذاب هنگام دفن #بدن مبارک امام عسکری علیه السلام متوجه وجود فرزندی برای ایشان شد چنان که نقل شده است ؛
👌«امام حسن عسكرى عليه السّلام را كفن كرده بر روى نعش گذاشتند پس جعفر پيش ايستاد بر برادر اطهر خود نماز كند. چون خواست تكبير گويد طفلى گندمگون پيچيده موى گشاده #دندانى مانند پاره ماه بيرون آمد و رداى جعفر را كشيد و گفت اى عمو پس بايست كه من سزاوارترم به نماز بر پدر خود از تو، پس جعفر عقب ايستاد و رنگش متغيّر شد.آن طفل پيش ايستاد و بر پدر بزرگوار خود نماز كرد، و آن جناب را در پهلوى امام علىّ نقى عليه السّلام دفن كرد»
📚کمال الدین دو جلدی ج 2 ص 475
👌پس از شهادت امام عسکری علیه السلام نیز ، زمانی که #جعفر کذاب قصد بالا کشیدن دارایی ایشان را داشت امام زمان علیه السلام خود را به جعفر کذاب نشان داد و فرمود ؛
« ای جعفر چرا می خواهی به حقوق من تعرض کنی ، جعفر تعجب کرد ، امام زمان از نزد او غائب شد ، جعفر به دنبال او در میان #مردم می گشت اما او را نیافت »
📚بحار الانوار ج 52 ص 42
❕نهایتا جعفر با همکاری دستگاه خلافت ، خودش را وارث امام عسکری علیه السلام #معرفی کرد و به دروغ مدعی شد که امام عسکری علیه السلام فرزندی ندارد و اموال امام عسکری را بالا کشید ، حتی می خواست خودش را جانشین امام عسکری معرفی کند که با برخورد دستگاه خلافت و دیگران مواجه شد و نتوانست به این #هدفش برسد .
📚الکافی ج 1 ص 530
👌بنابراین ارث بردن جعفر کذاب از امام عسکری علیه السلام به هیچ عنوان نمی تواند دلیلی بر #عدم وجود امام زمان علیه السلام باشد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#ایتا
https://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
#در_سروش
https://sapp.ir/poorseman
#ارث_بردن_جعفر_کذاب_از_امام_عسکری
🤔#پرسش
❔يكي از اشكالاتي كه وهابي ها مدام تكرار مي كنند و آن را دليل بر عدم تولد امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف مي گيرند، #قضيه تقسيم ميراث امام عسكري عليه السلام بين برادرش جعفر كذاب و مادر امام عسكري عليه السلام است و مي گويند كه اگر امام عسكري فرزندي داشت، چرا به او ارث نرسيد و ارث بين مادر و برادر امام عسكري عليه السلام تقسيم شد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌این که برای امام عسکری علیه السلام ،قبل از شهادتشان به سال 255 قمری فرزندی به نام مهدی متولد شد ، و #حضرت ایشان را به عنوان جانشین و امام پس از خود معرفی کردند ، مساله ای ثابت و قطعی است و قابل انکار نمی باشد ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/8930
❔اما این که اگر امام زمان علیه السلام به دنیا آمده بودند پس چرا عموی ایشان به نام جعفر #کذاب وارث امام عسکری علیه السلام شد پاسخ روشنی دارد .
❗️به خاطر توطئه ای که بر قتل امام زمان علیه السلام صورت گرفت ، تولد آن حضرت به صورت پنهانی محقق شد و تا زمان غیبت #صغری جز برای خواص و شیعیان واقعی ظاهر نمی شدند .
👌امام سجاد علیه السلام فرمود ؛
« ولادت قائم ما، چنان بر مردم پنهان مى ماند كه مى گويند هنوز متولّد نشده است، و اين براى آن است كه بدون #داشتن بيعتى بر گردنش، قيام كند »
📚کمال الدین یک جلدی ص 322
👌 امام على عليه السلام فرمود: «قائم ما هنگامى كه قيام مى كند، بيعت كسى را به گردن ندارد و براى همين است كه #ولادتش پنهان و خودش غايب مى شود».
📚اعلام الوری ج 2 ص 229
👌از سوی دیگر جعفر کذاب برادر امام عسکری و عموی امام زمان علیه السلام در صدد بود از این ولادت پنهانی و اختفاء حضرت سوء استفاده کند و با وانمود نمودن به این که امام عسکری #وارثی ندارد ، خودش اموال امام عسکری علیه السلام را به ارث برد و جانشین امام عسکری شود .
❕امام سجاد علیه السلام به نقل از پیامبر گرامی فرمود ؛
« چون فرزندم جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابي طالب (عليهم السلام) متولد شود او را صادق بناميد؛ زيرا پنجمين فرزندش به نام جعفر از روي تجری بر خدای عز و جل و دروغ بستن بر او ادعای امامت مي كند و او نزد خدا جعفر كذاب و مفتري بر خدا است و مدعي مقامي است كه شايستگي آن را ندارد، مخالف پدر خويش و #حسود بر برادر خود است، او مي خواهد راز خدا را در زمان غيبت ولي خدا فاش كند.
👌سپس علي بن الحسين به سختي گريست و فرمود گويا جعفر كذاب را مي بينم كه سر كش زمان خود را وادار مي كند بر تفتيش امر ولي خدا و غايب در حفظ الهي و موكل بر حرم پدر خود، از راه جهالت به ولادت او و حرص بر #قتل او در صورت ظفر بر او براي طمع در ارث برادرش كه بنا حق آن را اخذ كند.»
📚بحار الانوار ج 50 ص 228
❕جعفر کذاب هنگام دفن #بدن مبارک امام عسکری علیه السلام متوجه وجود فرزندی برای ایشان شد چنان که نقل شده است ؛
👌«امام حسن عسكرى عليه السّلام را كفن كرده بر روى نعش گذاشتند پس جعفر پيش ايستاد بر برادر اطهر خود نماز كند. چون خواست تكبير گويد طفلى گندمگون پيچيده موى گشاده #دندانى مانند پاره ماه بيرون آمد و رداى جعفر را كشيد و گفت اى عمو پس بايست كه من سزاوارترم به نماز بر پدر خود از تو، پس جعفر عقب ايستاد و رنگش متغيّر شد.آن طفل پيش ايستاد و بر پدر بزرگوار خود نماز كرد، و آن جناب را در پهلوى امام علىّ نقى عليه السّلام دفن كرد»
📚کمال الدین دو جلدی ج 2 ص 475
👌پس از شهادت امام عسکری علیه السلام نیز ، زمانی که #جعفر کذاب قصد بالا کشیدن دارایی ایشان را داشت امام زمان علیه السلام خود را به جعفر کذاب نشان داد و فرمود ؛
« ای جعفر چرا می خواهی به حقوق من تعرض کنی ، جعفر تعجب کرد ، امام زمان از نزد او غائب شد ، جعفر به دنبال او در میان #مردم می گشت اما او را نیافت »
📚بحار الانوار ج 52 ص 42
❕نهایتا جعفر با همکاری دستگاه خلافت ، خودش را وارث امام عسکری علیه السلام #معرفی کرد و به دروغ مدعی شد که امام عسکری علیه السلام فرزندی ندارد و اموال امام عسکری را بالا کشید ، حتی می خواست خودش را جانشین امام عسکری معرفی کند که با برخورد دستگاه خلافت و دیگران مواجه شد و نتوانست به این #هدفش برسد .
📚الکافی ج 1 ص 530
👌بنابراین ارث بردن جعفر کذاب از امام عسکری علیه السلام به هیچ عنوان نمی تواند دلیلی بر #عدم وجود امام زمان علیه السلام باشد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#ایتا
https://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
#در_سروش
https://sapp.ir/poorseman
#عدم_قیام_امام_حسین_زمان_معاویه
🤔#پرسش
❔برخی شبهه می کنند که چرا امام حسین در زمان معاویه قیام نکرد ❗️معاویه که از یزید بدتر بود ❕میگن نعوذ بالله یزید چون به امام #حسین پول نداد امام حسین قیام کرد ❕❕❕
💠#پاسخ💠
👌 با وجود وضع اسفناکى که در زمان تسلط معاویه حکم فرما بود، بنابر ملاحظات فراوان، قیام و انقلاب مسلحانه در آن زمان نه مقدور بود و نه مفید. دو عامل زیر را مى توان مهم ترین موانع قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان حکومت #معاویه شمرد ؛
1⃣ پیمان صلح امام حسن(علیه السلام) با معاویه ؛ اگر حسین بن على(علیهما السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، معاویه مى توانست از پیمان صلحى که با امام حسن(علیه السلام) بسته و مورد تایید حسین بن على(علیهما السلام) نیز قرار داشت، به منظور متهم ساختن حسین بن على(علیهما السلام) بهره بردارى کند؛ زیرا همه مردم مى دانستند که امام حسن و امام حسین متعهد شده اند تا زمانى که معاویه زنده است سکوت کرده به حکومت او گردن نهند، حال اگر حسین(علیه السلام) بر ضد معاویه قیام مى کرد، امکان داشت #معاویه او را شخصى فرصت طلب و پیمان شکن قلمداد کند.
👌البته مى دانیم که امام حسین(علیه السلام) پیمان معاهده خود را با معاویه، پیمانى لازم الوفا نمى دانست؛ زیرا این پیمان از روى آزادى و میل و اختیار صورت نگرفته بود، بلکه پیمانى بود که تحت فشار و اجبار، و در شرائطى صورت گرفته بود که بحث و گفتگو فایده اى نداشت، بعلاوه خود #معاویه آن را نقض کرده و محترم نشمرده بود و خود را به رعایت آن ملزم نمى دانست، بنابراین چنین عهد و پیمانى، اگر هم در اصل صحیح و معتبر بود، حسین بن على(علیه السلام) مقید به آن نبود؛ زیرا خود معاویه آن را زیر پا گذاشته و در نقض آن از هیچ کوششى فرو گذار نکرده بود، اما در هر حال معاهده صلح، مى توانست دستاویز تبلیغاتى معاویه در برابر قیام احتمالى حسین(علیه السلام) قرار گیرد.
❔از طرف دیگر، باید دید در برابر قیام احتمالى او اجتماع چگونه قضاوت مى کرد؟
🔸پیداست اجتماع زمان امام حسین(علیه السلام) اجتماعى بود که حال قیام و انقلاب نداشت و شمشیر جهاد به آب عافیت شسته بود. طبعاً چنین اجتماعى عافیت طلبى خود را چنین #توجیه مى کرد که حسین(علیه السلام) با معاویه پیمان بسته است و باید به آن وفا کند.
👌بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مسلحانه مى کرد، معاویه مى توانست آن را به عنوان یک شورش غیر موجه و برخلاف مواد پیمان صلح بین طرفین معرفى کند و چون جامعه آن روزجامعه اى بود که حال قیام و انقلاب نداشت، طبعا منطق معاویه را تایید مى کرد.
2⃣ ژست دینی معاویه ؛ قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان یزید، چنان پرشور و مهیج بود که خاطره آن در دلهاى مردم جاوید مانده است و چنانکه مشاهده مى کنیم پس از قرون متمادى، هنوز هم مردم، قهرمانان کربلا را براى خود نمونه و سرمشق قرار مى دهند و در ابراز #قهرمانى و فداکارى از آنهاالهام مى گیرند، ولى به گمان قوى اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، قیام او داراى چنین شور و حماسه اى نمى شد. راز این مطلب را باید در نفوذ و شیطنت و بازیگرى معاویه، و روش خاص او در حل و فصل مشکلات جستجو کرد.
👌گر چه معاویه عملا اسلام را تحریف کرده، حکومت اشرافى اموى را جایگزین خلافت ساده و بى پیرایه اسلامى ساخته و جامعه اسلامى را به یک جامعه غیر اسلامى تبدیل کرده بود، اما او این مطلب را به خوبى درک مى کرد که چون به نام دین و خلافت اسلامى حکومت مى کند، نباید مرتکب کارهایى بشود که مردم آن را مبارزه با دین - همان دینى که به نام آن حکومت مى کند- تلقى نمایند، بلکه او لازم مى دید همیشه به اعمال خود، رنگ #دینى بدهد تا اعمال وى با مقامى که دارد، سازگار باشد، و آن دسته از کارهایى را که مشروع جلوه دادن آنها مقدور نیست در خفا انجام دهد.
🔸پاره اى از اسناد و شواهد تاریخى نشان مى دهد که معاویه فردى بی دین بوده و به هیچ چیز اعتقاد نداشته است؛ به طورى که «مغیره بن شعبه» معلوم الحال و بى بند و بار، از سخنانى که در بعضى از مجالس خصوصى معاویه، از خود وى شنیده بود، اظهار تاسف و اندوه کرده مى گفت:«معاویه #خبیث ترین افراد مردم است.»
👌ولى با وجود اینها، همین روش معاویه در تظاهر به برخى از ظواهر دینى، درک ماهیت او را براى عامه مردم مشکل ساخته بود.
🔸معاویه براى آنکه به منصب و مقام خود، رنگ مذهبى بدهد، از اوضاع و شرائط به خوبى بهره بردارى مى کرد. او از یک طرف خون خواهى عثمان را عنوان مى ساخت و از طرف دیگر پس از جریان #حکمیت و همچنین به واسطه صلح با امام حسن(علیه السلام) و بیعت مردم با وى، خود را در افکار عمومى شایسته خلافت قلمداد مى کرد.
🔸#ادامه 👇
🤔#پرسش
❔برخی شبهه می کنند که چرا امام حسین در زمان معاویه قیام نکرد ❗️معاویه که از یزید بدتر بود ❕میگن نعوذ بالله یزید چون به امام #حسین پول نداد امام حسین قیام کرد ❕❕❕
💠#پاسخ💠
👌 با وجود وضع اسفناکى که در زمان تسلط معاویه حکم فرما بود، بنابر ملاحظات فراوان، قیام و انقلاب مسلحانه در آن زمان نه مقدور بود و نه مفید. دو عامل زیر را مى توان مهم ترین موانع قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان حکومت #معاویه شمرد ؛
1⃣ پیمان صلح امام حسن(علیه السلام) با معاویه ؛ اگر حسین بن على(علیهما السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، معاویه مى توانست از پیمان صلحى که با امام حسن(علیه السلام) بسته و مورد تایید حسین بن على(علیهما السلام) نیز قرار داشت، به منظور متهم ساختن حسین بن على(علیهما السلام) بهره بردارى کند؛ زیرا همه مردم مى دانستند که امام حسن و امام حسین متعهد شده اند تا زمانى که معاویه زنده است سکوت کرده به حکومت او گردن نهند، حال اگر حسین(علیه السلام) بر ضد معاویه قیام مى کرد، امکان داشت #معاویه او را شخصى فرصت طلب و پیمان شکن قلمداد کند.
👌البته مى دانیم که امام حسین(علیه السلام) پیمان معاهده خود را با معاویه، پیمانى لازم الوفا نمى دانست؛ زیرا این پیمان از روى آزادى و میل و اختیار صورت نگرفته بود، بلکه پیمانى بود که تحت فشار و اجبار، و در شرائطى صورت گرفته بود که بحث و گفتگو فایده اى نداشت، بعلاوه خود #معاویه آن را نقض کرده و محترم نشمرده بود و خود را به رعایت آن ملزم نمى دانست، بنابراین چنین عهد و پیمانى، اگر هم در اصل صحیح و معتبر بود، حسین بن على(علیه السلام) مقید به آن نبود؛ زیرا خود معاویه آن را زیر پا گذاشته و در نقض آن از هیچ کوششى فرو گذار نکرده بود، اما در هر حال معاهده صلح، مى توانست دستاویز تبلیغاتى معاویه در برابر قیام احتمالى حسین(علیه السلام) قرار گیرد.
❔از طرف دیگر، باید دید در برابر قیام احتمالى او اجتماع چگونه قضاوت مى کرد؟
🔸پیداست اجتماع زمان امام حسین(علیه السلام) اجتماعى بود که حال قیام و انقلاب نداشت و شمشیر جهاد به آب عافیت شسته بود. طبعاً چنین اجتماعى عافیت طلبى خود را چنین #توجیه مى کرد که حسین(علیه السلام) با معاویه پیمان بسته است و باید به آن وفا کند.
👌بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مسلحانه مى کرد، معاویه مى توانست آن را به عنوان یک شورش غیر موجه و برخلاف مواد پیمان صلح بین طرفین معرفى کند و چون جامعه آن روزجامعه اى بود که حال قیام و انقلاب نداشت، طبعا منطق معاویه را تایید مى کرد.
2⃣ ژست دینی معاویه ؛ قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان یزید، چنان پرشور و مهیج بود که خاطره آن در دلهاى مردم جاوید مانده است و چنانکه مشاهده مى کنیم پس از قرون متمادى، هنوز هم مردم، قهرمانان کربلا را براى خود نمونه و سرمشق قرار مى دهند و در ابراز #قهرمانى و فداکارى از آنهاالهام مى گیرند، ولى به گمان قوى اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، قیام او داراى چنین شور و حماسه اى نمى شد. راز این مطلب را باید در نفوذ و شیطنت و بازیگرى معاویه، و روش خاص او در حل و فصل مشکلات جستجو کرد.
👌گر چه معاویه عملا اسلام را تحریف کرده، حکومت اشرافى اموى را جایگزین خلافت ساده و بى پیرایه اسلامى ساخته و جامعه اسلامى را به یک جامعه غیر اسلامى تبدیل کرده بود، اما او این مطلب را به خوبى درک مى کرد که چون به نام دین و خلافت اسلامى حکومت مى کند، نباید مرتکب کارهایى بشود که مردم آن را مبارزه با دین - همان دینى که به نام آن حکومت مى کند- تلقى نمایند، بلکه او لازم مى دید همیشه به اعمال خود، رنگ #دینى بدهد تا اعمال وى با مقامى که دارد، سازگار باشد، و آن دسته از کارهایى را که مشروع جلوه دادن آنها مقدور نیست در خفا انجام دهد.
🔸پاره اى از اسناد و شواهد تاریخى نشان مى دهد که معاویه فردى بی دین بوده و به هیچ چیز اعتقاد نداشته است؛ به طورى که «مغیره بن شعبه» معلوم الحال و بى بند و بار، از سخنانى که در بعضى از مجالس خصوصى معاویه، از خود وى شنیده بود، اظهار تاسف و اندوه کرده مى گفت:«معاویه #خبیث ترین افراد مردم است.»
👌ولى با وجود اینها، همین روش معاویه در تظاهر به برخى از ظواهر دینى، درک ماهیت او را براى عامه مردم مشکل ساخته بود.
🔸معاویه براى آنکه به منصب و مقام خود، رنگ مذهبى بدهد، از اوضاع و شرائط به خوبى بهره بردارى مى کرد. او از یک طرف خون خواهى عثمان را عنوان مى ساخت و از طرف دیگر پس از جریان #حکمیت و همچنین به واسطه صلح با امام حسن(علیه السلام) و بیعت مردم با وى، خود را در افکار عمومى شایسته خلافت قلمداد مى کرد.
🔸#ادامه 👇
#مروری_بر_پاسخهای_گذشته
#عدم_دفاع_علی_از_فاطمه_علیهما_السلام
🤔#پرسش
❔چرا حضرت علی از خانواده خود در برابر هجوم دشمنان دفاع نکرد و اجازه داد همسرش آسیب ببیند و فرزندش جان دهد❔
💠#پاسخ💠
1⃣مراجعه به تاریخ و درک شرایطی که در زمان شهادت پیامبر گرامی بر منطقه و جهان حاکم بود و دقت در شرایط پیش از رحلت به روشنی فلسفه عدم دفاع حضرت امیر را روشن می کند.
❗️سه خطر مهم به صورت یک مثلث شوم دین و موجودیت اسلام را تهدید می کرد؛
🔶1- ضلع اول این مثلث شوم خطر امپراتوری روم بود.
🔶2- ضلع دوم در امپراتوری ایران
🔶3- ضلع سوم در گروه منافقان داخلی
👌نسبت به خطر اول و اهمیت بسیار آن کافی است که بدانیم پیامبر گرامی همواره تا آخرین لحظات حیات خویش به آن می اندیشید.از این رو در آستانه وفاتش سپاه عظیمی به فرماندهی اسامه بن زید تجهیز کرد و برای رویارویی با رومیان اعزام کرد و هر که را که از آن تخلف کند لعن کرد.
📚بحار الانوار ج22 ص468
👌نسبت به خطر ضلع دوم نیز کافی است بدانیم که دشمن تند خویی بود که نامه پیامبر را پاره کرد و به حاکم یمن نوشت که رسول خدا را دستگیر کرده و خودش یا سرش را برای وی بفرستد
📚بحار الانوار ج20 ص378
👌نسبت به خطر سوم هم باید بدانیم که گروه منافقان پیوسته برای پیامبر مزاحمت ایجاد می کردند و با توطئه های گوناگون آن حضرت را می آزردند و قرآن کریم پیوسته در سوره های مختلف از آنان و خصلت ها و نفاق و آزار و تلاش های پلید آنان سخن می گوید تا آنجا که یک سوره کامل به نام « منافقون » نامیده شد که درباره منافقان و نیت ها و کارهای شوم آنان است
📚الالهیات ،سبحانی ج4 ص48
❓با وجود این مثلث خطرناک آیا صلاح بود که حضرت علی دست به شمشیر ببرد و با ایجاد هرج و مرج جامعه اسلامی را با خطر نابودی مواجه کند❔
2⃣علامه بزرگوار مجلسی روایت می کند:
❗️« امیر مومنان بعد از جنگ نهروان در مجلسی نشسته بود و مردم سخن می گفتند تا آنجا که خطاب به ایشان عرضه داشتند چرا با ابوبکر و عمر نبرد نکردی چنان که با طلحه و زبیر و معاویه نبرد کردی❓ چرا با شمشیرت آنان را نزدی و حقت را از آنان نگرفتی❔
❕حضرت علی فرمود:
«من به شش پیامبر اقتدا کردم که آنان به خاطر خوف و هراس از نبرد با دشمنانشان خود داری کردند .نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و محمد زمانی که در مکه بود و به غار پناه برد.
❗️( من نیز خوف از بین رفتن اسلام را داشتم)
📚بحار الانوار ج29 ص417
👌وفرمود:
« به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و نابودی دین نمی ترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که اتفاق افتاد»
📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص184
📚الاستیعاب ج2 ص497
👌امام صادق فرمود:
«علی با آنان نبرد نکرد زیرا نگران بود که مردم به آیین کفر و جاهلی خود بازگردند »
📚بحار الانوار ج29 ص440
3⃣با توجه به نکات فوق است که پیامبر گرامی حضرت علی را مامور به صبر و خویشتن داری کردند و حضرت علی نیز اطاعت نمودند .چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود:
❗️«تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید»
📚خصایص الائمه،رضی، ص73
📚بحار الانوار،ج22 ص484
4⃣کمبود یاران نیز در این مساله موثر بوده است .اگر حضرت علی یاران قابلی داشت که می توانست در اندک زمانی فتنه را خاموش کند و آرامش را به جامعه اسلامی باز گرداند حتما چنین می کرد اما متاسفانه یاران قابلی برای حضرت باقی نمانده بودند چنان که خود حضرت می فرماید:
«در امر خود نظر کردم دیدم نه یاوری دارم و نه مدافع و همکاری ...لذا چشمان پر از خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده و با صبر در امر بسیار تلخی شکیبایی کردم»
📚نهج البلاغه خطبه217
🗯در روایتی آمده است که از امام رضا سوال کردند که چرا علی با دشمنانش 25 سال بعد رسول الله نجنگید سپس در ایام خلافتش با دشمنانش جنگید؟
❗️امام پاسخ داد :
«او به پیامبر اقتدا کرد چرا که پیامبر نیز به مدت 13 سال در مکه و چند ماه در مدینه به دلیل کمی یاران جهاد با مشرکین را ترک کرد.با این وجود خللی به نبوتش وارد نمیشود همچنین خللی به امامت علی نیز وارد نمیشود چون علت ترک جهاد در مورد پیامبر وعلی یکی است ( وآن کمی یاران بود) »
📚بحار الانوار،ج29 ص435
❗پیامبر به حضرت علی چنین وصیت کرد:
"قریش به زودی بر علیه تو دست به دست هم میدهند وبر ظلم بر تو اجتماع میکنند اگر یارانی داشتی با آنان بجنگد واگر اعوانی نیافتی دست نگه دار"
📚همان مدرک
📚احتجاج ج1 ص280
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
https://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#عدم_دفاع_علی_از_فاطمه_علیهما_السلام
🤔#پرسش
❔چرا حضرت علی از خانواده خود در برابر هجوم دشمنان دفاع نکرد و اجازه داد همسرش آسیب ببیند و فرزندش جان دهد❔
💠#پاسخ💠
1⃣مراجعه به تاریخ و درک شرایطی که در زمان شهادت پیامبر گرامی بر منطقه و جهان حاکم بود و دقت در شرایط پیش از رحلت به روشنی فلسفه عدم دفاع حضرت امیر را روشن می کند.
❗️سه خطر مهم به صورت یک مثلث شوم دین و موجودیت اسلام را تهدید می کرد؛
🔶1- ضلع اول این مثلث شوم خطر امپراتوری روم بود.
🔶2- ضلع دوم در امپراتوری ایران
🔶3- ضلع سوم در گروه منافقان داخلی
👌نسبت به خطر اول و اهمیت بسیار آن کافی است که بدانیم پیامبر گرامی همواره تا آخرین لحظات حیات خویش به آن می اندیشید.از این رو در آستانه وفاتش سپاه عظیمی به فرماندهی اسامه بن زید تجهیز کرد و برای رویارویی با رومیان اعزام کرد و هر که را که از آن تخلف کند لعن کرد.
📚بحار الانوار ج22 ص468
👌نسبت به خطر ضلع دوم نیز کافی است بدانیم که دشمن تند خویی بود که نامه پیامبر را پاره کرد و به حاکم یمن نوشت که رسول خدا را دستگیر کرده و خودش یا سرش را برای وی بفرستد
📚بحار الانوار ج20 ص378
👌نسبت به خطر سوم هم باید بدانیم که گروه منافقان پیوسته برای پیامبر مزاحمت ایجاد می کردند و با توطئه های گوناگون آن حضرت را می آزردند و قرآن کریم پیوسته در سوره های مختلف از آنان و خصلت ها و نفاق و آزار و تلاش های پلید آنان سخن می گوید تا آنجا که یک سوره کامل به نام « منافقون » نامیده شد که درباره منافقان و نیت ها و کارهای شوم آنان است
📚الالهیات ،سبحانی ج4 ص48
❓با وجود این مثلث خطرناک آیا صلاح بود که حضرت علی دست به شمشیر ببرد و با ایجاد هرج و مرج جامعه اسلامی را با خطر نابودی مواجه کند❔
2⃣علامه بزرگوار مجلسی روایت می کند:
❗️« امیر مومنان بعد از جنگ نهروان در مجلسی نشسته بود و مردم سخن می گفتند تا آنجا که خطاب به ایشان عرضه داشتند چرا با ابوبکر و عمر نبرد نکردی چنان که با طلحه و زبیر و معاویه نبرد کردی❓ چرا با شمشیرت آنان را نزدی و حقت را از آنان نگرفتی❔
❕حضرت علی فرمود:
«من به شش پیامبر اقتدا کردم که آنان به خاطر خوف و هراس از نبرد با دشمنانشان خود داری کردند .نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و محمد زمانی که در مکه بود و به غار پناه برد.
❗️( من نیز خوف از بین رفتن اسلام را داشتم)
📚بحار الانوار ج29 ص417
👌وفرمود:
« به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و نابودی دین نمی ترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که اتفاق افتاد»
📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص184
📚الاستیعاب ج2 ص497
👌امام صادق فرمود:
«علی با آنان نبرد نکرد زیرا نگران بود که مردم به آیین کفر و جاهلی خود بازگردند »
📚بحار الانوار ج29 ص440
3⃣با توجه به نکات فوق است که پیامبر گرامی حضرت علی را مامور به صبر و خویشتن داری کردند و حضرت علی نیز اطاعت نمودند .چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود:
❗️«تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید»
📚خصایص الائمه،رضی، ص73
📚بحار الانوار،ج22 ص484
4⃣کمبود یاران نیز در این مساله موثر بوده است .اگر حضرت علی یاران قابلی داشت که می توانست در اندک زمانی فتنه را خاموش کند و آرامش را به جامعه اسلامی باز گرداند حتما چنین می کرد اما متاسفانه یاران قابلی برای حضرت باقی نمانده بودند چنان که خود حضرت می فرماید:
«در امر خود نظر کردم دیدم نه یاوری دارم و نه مدافع و همکاری ...لذا چشمان پر از خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده و با صبر در امر بسیار تلخی شکیبایی کردم»
📚نهج البلاغه خطبه217
🗯در روایتی آمده است که از امام رضا سوال کردند که چرا علی با دشمنانش 25 سال بعد رسول الله نجنگید سپس در ایام خلافتش با دشمنانش جنگید؟
❗️امام پاسخ داد :
«او به پیامبر اقتدا کرد چرا که پیامبر نیز به مدت 13 سال در مکه و چند ماه در مدینه به دلیل کمی یاران جهاد با مشرکین را ترک کرد.با این وجود خللی به نبوتش وارد نمیشود همچنین خللی به امامت علی نیز وارد نمیشود چون علت ترک جهاد در مورد پیامبر وعلی یکی است ( وآن کمی یاران بود) »
📚بحار الانوار،ج29 ص435
❗پیامبر به حضرت علی چنین وصیت کرد:
"قریش به زودی بر علیه تو دست به دست هم میدهند وبر ظلم بر تو اجتماع میکنند اگر یارانی داشتی با آنان بجنگد واگر اعوانی نیافتی دست نگه دار"
📚همان مدرک
📚احتجاج ج1 ص280
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
https://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#مروری_بر_پاسخهای_گذشته
#عدم_دفاع_علی_از_فاطمه_علیهما_السلام
🤔#پرسش
❓ببخشید می خواستم ببینم آیا می تونیم از کتب اهل سنت پاسخ نقضی بیاریم که چرا حضرت علی در شهادت زهرا از ایشان دفاع نکرد❗️❗️
💠#پاسخ💠
1⃣پیامبر در مکه شاهد ظلم ها و آزارها و شکنجه های بی نهایت نسبت به مسلمین و نوامیس آنها بود .چرا پیامبر در برابر مشرکین دست به شمشیر نبرد و از نوامیس مسلمین دفاع نکرد؟
❗️امیر مومنان به همان دلیل از خود واکنش نشان نداد که رسول خدا در هنگام کشته شدن سمیه مادر عمار توسط مشرکین و تعرض به او از خود واکنش نشان نداد.
👌ابن حجر می نویسد:
« سمیه مادر عمار کسی بود که ابوجهل او را آزار می کرد و آن قدر با نیزه بر پایین شکمش زد تا به شهادت رسید .خاندان مغیره او را به خاطر مسلمانی شکنجه دادند تا او را کشتند .رسول خدا منظره شکنجه شدن عمار و پدرش و مادرش را در مکه می دید و می فرمود ای خاندان یاسر صبور باشید که وعده گاه شما بهشت است»
📚الاصابه ج7 ص712
❓چرا پیامبر در برابر تعرض به ناموس مسلمین سکوت کرد و دست به شمشیر نبرد؟
2⃣چرا عثمان از همسرش دفاع نکرد؟
❗️هنگامی که مهاجمان به قصد کشتن عثمان وارد خانه اش شدند پس از آن که او و همسرش را مورد تعرض قرار دادند بدترین اهانت را به همسر عثمان کردند اما او از خود واکنش نشان نداد.
👌طبری و ابن کثیر و دیگران آورده اند؛
« سوادان بن حمران آمد تا عثمان را مورد حمله قرار دهد همسر عثمان به دفاع برخاست و شمشیر به انگشتان او اصابت کرد و چون همسر عثمان خواست فرار کند سوادان دستی به پشت همسر عثمان رساند و گفت :« انها لکبیره العجیزه» ( از ترجمه متن معذوریم...) »
📚تاریخ طبری ج2 ص676
📚الکامل فی التاریخ ج3 ص68
📚البدایه و النهایه ج3 ص68
❓چرا عثمان در برابر این اهانت به همسرش واکنشی نشان نداد؟
3⃣حضرت علی به این روایت که در کتب اهل سنت آمده است عمل کرد و از خود واکنشی نشان نداد.
❗️مسلم در صحیح نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود:
« پس از من پیشوایانی بر مسند قدرت خواهند نشست که از هدایت من بهره نبرده اند و به سنت من عمل نکرده و در میان آنها افرادی خواهند بود که در شکل و پوست آدمیزاد اما قلب آنها قلب شیطان است .به سخنان آنان گوش ده و از فرمانشان اطاعت کن اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار داده و اموال شما را غارت کردند وظیفه شما اطاعت و فرمانبرداری آنهاست»
📚صحیح مسلم ج3 ص1476
📚سنن بیهقی ج8 ص159
📚کنزالعمال ج5 ص309
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
https://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#عدم_دفاع_علی_از_فاطمه_علیهما_السلام
🤔#پرسش
❓ببخشید می خواستم ببینم آیا می تونیم از کتب اهل سنت پاسخ نقضی بیاریم که چرا حضرت علی در شهادت زهرا از ایشان دفاع نکرد❗️❗️
💠#پاسخ💠
1⃣پیامبر در مکه شاهد ظلم ها و آزارها و شکنجه های بی نهایت نسبت به مسلمین و نوامیس آنها بود .چرا پیامبر در برابر مشرکین دست به شمشیر نبرد و از نوامیس مسلمین دفاع نکرد؟
❗️امیر مومنان به همان دلیل از خود واکنش نشان نداد که رسول خدا در هنگام کشته شدن سمیه مادر عمار توسط مشرکین و تعرض به او از خود واکنش نشان نداد.
👌ابن حجر می نویسد:
« سمیه مادر عمار کسی بود که ابوجهل او را آزار می کرد و آن قدر با نیزه بر پایین شکمش زد تا به شهادت رسید .خاندان مغیره او را به خاطر مسلمانی شکنجه دادند تا او را کشتند .رسول خدا منظره شکنجه شدن عمار و پدرش و مادرش را در مکه می دید و می فرمود ای خاندان یاسر صبور باشید که وعده گاه شما بهشت است»
📚الاصابه ج7 ص712
❓چرا پیامبر در برابر تعرض به ناموس مسلمین سکوت کرد و دست به شمشیر نبرد؟
2⃣چرا عثمان از همسرش دفاع نکرد؟
❗️هنگامی که مهاجمان به قصد کشتن عثمان وارد خانه اش شدند پس از آن که او و همسرش را مورد تعرض قرار دادند بدترین اهانت را به همسر عثمان کردند اما او از خود واکنش نشان نداد.
👌طبری و ابن کثیر و دیگران آورده اند؛
« سوادان بن حمران آمد تا عثمان را مورد حمله قرار دهد همسر عثمان به دفاع برخاست و شمشیر به انگشتان او اصابت کرد و چون همسر عثمان خواست فرار کند سوادان دستی به پشت همسر عثمان رساند و گفت :« انها لکبیره العجیزه» ( از ترجمه متن معذوریم...) »
📚تاریخ طبری ج2 ص676
📚الکامل فی التاریخ ج3 ص68
📚البدایه و النهایه ج3 ص68
❓چرا عثمان در برابر این اهانت به همسرش واکنشی نشان نداد؟
3⃣حضرت علی به این روایت که در کتب اهل سنت آمده است عمل کرد و از خود واکنشی نشان نداد.
❗️مسلم در صحیح نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود:
« پس از من پیشوایانی بر مسند قدرت خواهند نشست که از هدایت من بهره نبرده اند و به سنت من عمل نکرده و در میان آنها افرادی خواهند بود که در شکل و پوست آدمیزاد اما قلب آنها قلب شیطان است .به سخنان آنان گوش ده و از فرمانشان اطاعت کن اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار داده و اموال شما را غارت کردند وظیفه شما اطاعت و فرمانبرداری آنهاست»
📚صحیح مسلم ج3 ص1476
📚سنن بیهقی ج8 ص159
📚کنزالعمال ج5 ص309
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
https://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#عدم_استجابت_دعا
🤔#پرسش
❔حضرت زينب در کنار بستر مادرش دعا کرد ولي مادرش خوب نشد. در کنار بستر پدرش دعا کرد ولي پدرش خوب نشد . در کنار بستر برادرش حسن ام يجيب خواند ولي از گلوي برادرش خون مي آمد، امام حسن هم خوب نشد. در کنار خيمه براي عباس ام يجيب خواند ولي او از نهرالقمه برنگشت. براي حسين ام يجيب خواند ولي حسين از جنگ برنگشت. در خرابه ي شام هر چه ام يجيب خواند رقيه چشمش را باز نکرد. اینها را عزیز کرده ه ای خدا میدانند، دعایشان نگرفت،
برای سلامتی خودتان، غذای سالم و اندک بخورید، ورزش کنید، به نظافت خود رسیدگی کنید، از امواج مضر دوری کنید، حسادت نکنید، بخیل نباشید،بد دیگران را نخواهید،مواظب باشید، درزندگی دیگران سرک نکشید با احتیاط رانندگی کنید،شاد باشید، بخندید، سفر کنید، و......دعا اگر کارساز بود، خیلیها چندمیلیون سال عمر میکردند، خیلی از پدرها و مادرها و فرزندها زیر خاک نبودند،
دست از خرافات بردارید و زندگی کنید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌انكار نمى كنيم كه دعا يكى از تعليمات مسلّم مذهبى است، تا آن جا كه در قرآن به دفعات دعوت به آن شده و وعده اجابت در برابر آن داده شده است.
« ؛ پروردگار شما گفته است: مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم» ( غافر 60 )
« ؛ پروردگار خود را (آشكارا) از روى تضرّع و در پنهانى بخوانيد» ( اعراف 55)
« (تنها) خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص كنيد» ( غافر 14)
👌حتّى قرآن مى گويد به خاطر همين دعاست كه خداوند به شما اعتنا مى كند ؛
« بگو: پروردگارم براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد» ( فرقان 77)
❗️نيز انكار نمى كنيم كه در روايات اسلامى تأكيد #فراوانى بر اين موضوع شده است ؛
📚وسائل الشیعه ج7 ص23 باب1
👌از نظر تعليمات اسلامى «دعا» مخصوص موردى است كه تمام تلاشها و كوششهاى ممكن، انجام گردد و آن چه در توان و قدرت آدمى است، براى رسيدن به هدفهاى سازنده و مثبتى كه دارد به كار گرفته شود و در نارسايى ها و آن چه از دايره توان او بيرون است متوجّه دعا شود.
🔸«مذهب» هرگز دعا را جانشين اسباب و عللى كه در دسترس آدمى است قرار نداده بلكه آن را چيزى مافوق آنها قرار داده، همان جا كه هيچ راه و وسيله ديگرى جز دعا ندارد و تنها روزنه اميد، استمداد از نيرويى مافوق نيروى لايزال مبدأ جهان هستى مى باشد.
❕به اين ترتيب هر دعايى كه واجد اين شرط نباشد، يك نوع تحريف و مسخ نسبت به حقيقت و مفهوم دعا محسوب مى گردد. پيدا كردن اين شرط اصولى در منابع مذهبى كار مشكلى نيست؛
🔹علی علیه السلام فرمود:
«دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیر انداز بدون « #زه» است»
📚نهج البلاغه حکمت337
♻️از آنجایی که زه #عامل حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است روشن می شود که تلاش و کوشش نیز جزو #شرایط اساسی برای استجابت دعا است .
👌انسان هم باید برای رسیدن به هدف #دعا کند و هم سعی و تلاش و کوشش بکند و از خداوند بخواهد که سعی و تلاشش #موثر واقع شود و به خواسته اش برسد ، دعا کننده باید آنچه را در توان دارد به کار گیرد و آنچه را در توان ندارد از #خدا بخواهد.
📚پیام امام امیر المومنین ،ج14 ص707
👌امام #صادق علیه السلام فرمود:
«چهار دسته هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود که یکی از آنان کسی است که در خانه اش نشسته است و دنبال تلاش و کوشش نمی رود و دعا می کند خدایا به من روزی بده»
📚بحار الانوار ج100 ص12
🗯در روایت دیگر آمده است که عمر بن یزید می گوید به امام #صادق گفتم:
«مردی می گوید در منزل می نشینم و نماز و روزه وعبادت خداوند را انجام داده و رزقم به من می رسد.
🔷امام فرمود:« این فرد از جمله کسانی است که دعایش مستجاب #نمی شود»
📚الکافی ج5 ص77
👌علامه بزرگوار مجلسی و محدث بزرگوار شیخ حر عاملی روایات متعدد دیگری نیز در همین مضمون نقل می کند که شرط لازم و حتمی در #استجابت دعا ،سعی و تلاش و کوشش می باشد و بدون آن دعای فرد مستجاب نمیشود
📚بحار الانوار ج90 ص354 باب22
📚وسائل الشیعه ج7 ص123 باب50
👌مفهوم دعا این است که ما حد اکثر تلاش خود را برای رسیدن به مقاصد صحیح انجام دهیم و آنجا که توانایی نداریم دعا کنیم خداوندا حل بقیه مشکل با توست .
🔸#ادامه 👇
🤔#پرسش
❔حضرت زينب در کنار بستر مادرش دعا کرد ولي مادرش خوب نشد. در کنار بستر پدرش دعا کرد ولي پدرش خوب نشد . در کنار بستر برادرش حسن ام يجيب خواند ولي از گلوي برادرش خون مي آمد، امام حسن هم خوب نشد. در کنار خيمه براي عباس ام يجيب خواند ولي او از نهرالقمه برنگشت. براي حسين ام يجيب خواند ولي حسين از جنگ برنگشت. در خرابه ي شام هر چه ام يجيب خواند رقيه چشمش را باز نکرد. اینها را عزیز کرده ه ای خدا میدانند، دعایشان نگرفت،
برای سلامتی خودتان، غذای سالم و اندک بخورید، ورزش کنید، به نظافت خود رسیدگی کنید، از امواج مضر دوری کنید، حسادت نکنید، بخیل نباشید،بد دیگران را نخواهید،مواظب باشید، درزندگی دیگران سرک نکشید با احتیاط رانندگی کنید،شاد باشید، بخندید، سفر کنید، و......دعا اگر کارساز بود، خیلیها چندمیلیون سال عمر میکردند، خیلی از پدرها و مادرها و فرزندها زیر خاک نبودند،
دست از خرافات بردارید و زندگی کنید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌انكار نمى كنيم كه دعا يكى از تعليمات مسلّم مذهبى است، تا آن جا كه در قرآن به دفعات دعوت به آن شده و وعده اجابت در برابر آن داده شده است.
« ؛ پروردگار شما گفته است: مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم» ( غافر 60 )
« ؛ پروردگار خود را (آشكارا) از روى تضرّع و در پنهانى بخوانيد» ( اعراف 55)
« (تنها) خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص كنيد» ( غافر 14)
👌حتّى قرآن مى گويد به خاطر همين دعاست كه خداوند به شما اعتنا مى كند ؛
« بگو: پروردگارم براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد» ( فرقان 77)
❗️نيز انكار نمى كنيم كه در روايات اسلامى تأكيد #فراوانى بر اين موضوع شده است ؛
📚وسائل الشیعه ج7 ص23 باب1
👌از نظر تعليمات اسلامى «دعا» مخصوص موردى است كه تمام تلاشها و كوششهاى ممكن، انجام گردد و آن چه در توان و قدرت آدمى است، براى رسيدن به هدفهاى سازنده و مثبتى كه دارد به كار گرفته شود و در نارسايى ها و آن چه از دايره توان او بيرون است متوجّه دعا شود.
🔸«مذهب» هرگز دعا را جانشين اسباب و عللى كه در دسترس آدمى است قرار نداده بلكه آن را چيزى مافوق آنها قرار داده، همان جا كه هيچ راه و وسيله ديگرى جز دعا ندارد و تنها روزنه اميد، استمداد از نيرويى مافوق نيروى لايزال مبدأ جهان هستى مى باشد.
❕به اين ترتيب هر دعايى كه واجد اين شرط نباشد، يك نوع تحريف و مسخ نسبت به حقيقت و مفهوم دعا محسوب مى گردد. پيدا كردن اين شرط اصولى در منابع مذهبى كار مشكلى نيست؛
🔹علی علیه السلام فرمود:
«دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیر انداز بدون « #زه» است»
📚نهج البلاغه حکمت337
♻️از آنجایی که زه #عامل حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است روشن می شود که تلاش و کوشش نیز جزو #شرایط اساسی برای استجابت دعا است .
👌انسان هم باید برای رسیدن به هدف #دعا کند و هم سعی و تلاش و کوشش بکند و از خداوند بخواهد که سعی و تلاشش #موثر واقع شود و به خواسته اش برسد ، دعا کننده باید آنچه را در توان دارد به کار گیرد و آنچه را در توان ندارد از #خدا بخواهد.
📚پیام امام امیر المومنین ،ج14 ص707
👌امام #صادق علیه السلام فرمود:
«چهار دسته هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود که یکی از آنان کسی است که در خانه اش نشسته است و دنبال تلاش و کوشش نمی رود و دعا می کند خدایا به من روزی بده»
📚بحار الانوار ج100 ص12
🗯در روایت دیگر آمده است که عمر بن یزید می گوید به امام #صادق گفتم:
«مردی می گوید در منزل می نشینم و نماز و روزه وعبادت خداوند را انجام داده و رزقم به من می رسد.
🔷امام فرمود:« این فرد از جمله کسانی است که دعایش مستجاب #نمی شود»
📚الکافی ج5 ص77
👌علامه بزرگوار مجلسی و محدث بزرگوار شیخ حر عاملی روایات متعدد دیگری نیز در همین مضمون نقل می کند که شرط لازم و حتمی در #استجابت دعا ،سعی و تلاش و کوشش می باشد و بدون آن دعای فرد مستجاب نمیشود
📚بحار الانوار ج90 ص354 باب22
📚وسائل الشیعه ج7 ص123 باب50
👌مفهوم دعا این است که ما حد اکثر تلاش خود را برای رسیدن به مقاصد صحیح انجام دهیم و آنجا که توانایی نداریم دعا کنیم خداوندا حل بقیه مشکل با توست .
🔸#ادامه 👇
#ختنه_زنان
🤔#پرسش
❔چرا محمد دستور به ختنه زنان داد، با اینک میدانست حس جنسی زن ازبین میره و اینرو برای زن فضیلت عنوان کرد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در مورد ختنه دختران و زنان ، آنچه از منابع فقه و حدیث شیعه و اهل سنت استفاده می شود ، این امور است ؛
1⃣ختنه کردن دختران و زنان نزد علمای شیعه به اجماع و اتفاق واجب نیست ، ولی حکم به #استحباب آن کرده اند ؛
📚جواهر الکلام ج 31 ص 262
2⃣نزد علمای اهل سنت نیز ، مشهور #عدم_وجوب است و ابن قدامه در مغنی تصریح کرده است که قول اکثر اهل علم عدم وجوب است .
📚مغنی ابن قدامه ج 1 ص 100
3⃣در روایات شیعه نیز تصریح به عدم وجوب شده است ، مرحوم صاحب وسائل احادیث متعددی در این زمینه نقل می کند از جمله اینکه امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« سنت آن است که #ختنه کردن بر مردان است و بر زنان نمی باشد »
📚وسائل الشیعه ج 21 ص 441
4⃣در روایات اهل سنت هم ، عدم وجوب آن بر #زنان از پیامبر گرامی نقل شده است ؛
📚مسند احمد ج 5 ص 75
5⃣در مورد طریقه آن در روایات تصریح شده است که آن عضو مخصوص از ریشه برداشته نشود ، بلکه تنها قسمت بالای آن برداشته شود . در قسمت بالای فرج ، قطعه گوشت کوچکی وجود دارد که #ختنه مربوط به آن است .
❕در نقلی آمده است که پیامبر گرامی خطاب به زنی که متصدی این عمل برای بانوان بود فرمود ؛
« بسیار به ته مبر و اندکی بگیر که رو را نورانی تر و رنگ را صاف تر و نزد شوهر #عزیزتر می دارد »
📚الکافی ج 5 ص 118
👌بنابراین غرض از ختنه بانوان ، از بین بردن میل جنسی آنان نیست که اگر مقصود از بین بردن میل جنسی بود ، دستور داده می شد که آن عضو مخصوص از ته بریده شود ، بلکه دستور داده شده که کمی از قسمت بالای آن برداشته شود ، تا زن در نظر شوهر خود دوست داشتی تر و نیکو تر جلوه کند و عمل #جنسی برای هر دو لذت بخش تر شود .
6⃣نکته پایانی آنکه در حال حاضر در محیط اسلامی به این امر عمل نمی شود ، زیرا به اتفاق علمای شیعه از واجبات نیست لذا لزومی ندارد #اقدام به چنین کاری کنند .
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
🤔#پرسش
❔چرا محمد دستور به ختنه زنان داد، با اینک میدانست حس جنسی زن ازبین میره و اینرو برای زن فضیلت عنوان کرد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در مورد ختنه دختران و زنان ، آنچه از منابع فقه و حدیث شیعه و اهل سنت استفاده می شود ، این امور است ؛
1⃣ختنه کردن دختران و زنان نزد علمای شیعه به اجماع و اتفاق واجب نیست ، ولی حکم به #استحباب آن کرده اند ؛
📚جواهر الکلام ج 31 ص 262
2⃣نزد علمای اهل سنت نیز ، مشهور #عدم_وجوب است و ابن قدامه در مغنی تصریح کرده است که قول اکثر اهل علم عدم وجوب است .
📚مغنی ابن قدامه ج 1 ص 100
3⃣در روایات شیعه نیز تصریح به عدم وجوب شده است ، مرحوم صاحب وسائل احادیث متعددی در این زمینه نقل می کند از جمله اینکه امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« سنت آن است که #ختنه کردن بر مردان است و بر زنان نمی باشد »
📚وسائل الشیعه ج 21 ص 441
4⃣در روایات اهل سنت هم ، عدم وجوب آن بر #زنان از پیامبر گرامی نقل شده است ؛
📚مسند احمد ج 5 ص 75
5⃣در مورد طریقه آن در روایات تصریح شده است که آن عضو مخصوص از ریشه برداشته نشود ، بلکه تنها قسمت بالای آن برداشته شود . در قسمت بالای فرج ، قطعه گوشت کوچکی وجود دارد که #ختنه مربوط به آن است .
❕در نقلی آمده است که پیامبر گرامی خطاب به زنی که متصدی این عمل برای بانوان بود فرمود ؛
« بسیار به ته مبر و اندکی بگیر که رو را نورانی تر و رنگ را صاف تر و نزد شوهر #عزیزتر می دارد »
📚الکافی ج 5 ص 118
👌بنابراین غرض از ختنه بانوان ، از بین بردن میل جنسی آنان نیست که اگر مقصود از بین بردن میل جنسی بود ، دستور داده می شد که آن عضو مخصوص از ته بریده شود ، بلکه دستور داده شده که کمی از قسمت بالای آن برداشته شود ، تا زن در نظر شوهر خود دوست داشتی تر و نیکو تر جلوه کند و عمل #جنسی برای هر دو لذت بخش تر شود .
6⃣نکته پایانی آنکه در حال حاضر در محیط اسلامی به این امر عمل نمی شود ، زیرا به اتفاق علمای شیعه از واجبات نیست لذا لزومی ندارد #اقدام به چنین کاری کنند .
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#اجرای_حدود_در_عصر_غیبت
🤔#پرسش
شیخ الطائفــة الطوسی در التبیان، قاضی عبدالعزیز ابن البرّاج، امینالاسلام طبرسی، قطبالدین راوندی، یحییبنسعید الحلّی و ابنفهد حلی #اجرای_حد را وظیفۀ #امام و آنکه او را به اقامۀ حد بگمارد (یعنی منصوب #خاص) منحصر دانستهاند. ابن ادریس باصراحت و جزئیات بیشتری، #عدم_جواز #اقامۀ_حد در زمان غیبت را تشریح کرده است. او به سود این ادعای اجماع #جمیع مسلمانان از یکسو و اجماع #شیعیان ازسویدیگر استناد میکند. ابن ادریس معتقد است این #اجماع_عام و #خاص تنها با اجماعی در مقابل آن یا با آیات قرآن یا با سنت متواتر شکسته میشود و #اخبار_واحد چنین توانی ندارند. به نظر وی، قول به #جواز اقامۀ حدود توسط فقها در عصر غیبت، مستندی جز #خبر_واحد ندارد.
❔ یکی از کانال های معاند نظام در جواب شما که درباره ی مجازات محاربین اغتشاشات آبان ماه پاسخ نوشته بودید ، ردیه ای نوشته و تحدی کرده است که هیچ کدام از علمای طرفدار نظام نمیتوانند جواب این متن را بدهند
حال میخواهم بدانم آیا جوابی بر ردیه ای آقا دارید ؟ در کل نظرات شما در مورد ردیه این آقا میخواستم مثل همیشه مستند و مستدل بدانم ❗️❗️❗️
💠#پاسخ 💠
👌فقهای جامع الشرایط در عصر غیبت ، به نیابت از امام علیه السلام ، می توانند به اجرای حدود و تعزیرات بپردازند و این حقی است که از جانب امامان به آنان واگذار شده است .
🔸«حفص بن غياث» می گوید ؛
❕« سألت ابا عبد اللّه عليه السّلام من يقيم الحدود؟ السّلطان؟ او القاضى؟ فقال: اقامة الحدود الى من اليه الحكم». «من از امام صادق عليه السّلام سؤال كردم كه چه كسى مى تواند اقامه حدود كند، سلطان يا قاضى؟ امام عليه السّلام فرمود: هر كس كه حکم در دست اوست».
📚الفقیه ج 4 ص 71
👌در این روایت ، کسی که حکم به دست اوست ، مامور اجرای حدود معرفی شده است ، در روایت دیگری ، چنین فردی ، فقیه جامع الشرایط معرفی شده است .
❕امام صادق علیه السلام پس از آنكه در پاسخ به عمربن حنظله رجوع به حاكمان طاغوت را در موارد منازعه در قرض و ميراث حرام دانسته، در جواب اين پرسش كه شيعيان در اين موارد چه كنند، فرمود ؛
« در اختلافات و شكايات، به فردى از شما كه حديث ما را روايت مى كند و در حلال وحرام ما مى نگرد و احكام ما را مى شناسد، مراجعه كنيد و او را به قضاوت و داورى بپذيريد؛ چراكه من چنين فردى را بر شما #حاكم قرار دادم. پس اگر به حكم ما قضاوت كرد و از او نپذيرفتند، حكم الهى را كوچك شمرده و ما را رد كرده اند و هركس حكم ما را مردود داند، حكم الهى را مردود دانسته و چنين كسى در حد شرك به خداست »
📚الکافی ج 1 ص 67
👌در این روایت از فقیه به عنوان حاکم و آنکه حکم به دست اوست یاد شده است .
❕لذا شیخ مفید می نویسد ؛
« اقامه حدود بر عهده حاكم اسلامى است كه خداوند او را منصوب كرده و ايشان ائمه هدى از اهل بيت حضرت محمد مى باشند و يا اميران و حاكمانى كه امامان براى اين كار نصب كرده اند و آنان اعمال نظر در اين مسئله را به فقهاى شيعه واگذار كرده اند. درصورتى كه شرايط اين كار براى آنها ممكن باشد، ... تا اينكه فرمود: پس بر آنان لازم است حدود را اقامه نمايند و دست سارقان را قطع كند و زناكار را شلاق بزنند و قاتل را بكشند. و اين كارها همچنين براى كسى [فقيه ى] كه حاكم غاصب او را براى اين كار نصب نموده و يا او را براى حكومت از طرف خود بر عده اى از مردم معين كرده نيز واجب و متعين است. پس بر او لازم است كه اقامه حدود كند و احكام را جارى نمايد و امر به معروف و نهى از منكر نمايد و با كفار جهاد كند و با كسانى كه فاجر و مستحق جهاد هستند، جهاد كند و بر مردان مؤمن واجب است او را بر انجام اين امور يارى كنند.»
📚مقنعه 810
👌فقیه بزرگوار حمزة بن عبد العزيز ديلمى ملقب به سلّار مى گويد ؛
« [امامان معصوم] اقامه حدود و برپايى احكام الإهى را [كه از شؤون ولايت سياسى است] به فقيهان شيعه واگذار كرده اند و از مردم خواسته اند كه براى انجام اين مهم به يارى فقيهان [جامع الشرايط] بشتابند »
📚 المراسم العلوية و الاحكام النبوية ص 261.
❕علامه حلی نیز می آورد ؛
« حق اقامه حدود از آن امام معصوم عليه السّلام و يا كسى است كه از سوى آن حضرت مأذون باشد. در زمان غيبت اين حق از آن فقهاى شيعه است و حكومت ميان مردم در صورت ايمنى از ظالمان و نيز تقسيم زكات و خمس و افتا، از آن فقهاست».
📚قواعد الاحكام، ج 1، ص 525 و 526
🔸ادامه 👇
🤔#پرسش
شیخ الطائفــة الطوسی در التبیان، قاضی عبدالعزیز ابن البرّاج، امینالاسلام طبرسی، قطبالدین راوندی، یحییبنسعید الحلّی و ابنفهد حلی #اجرای_حد را وظیفۀ #امام و آنکه او را به اقامۀ حد بگمارد (یعنی منصوب #خاص) منحصر دانستهاند. ابن ادریس باصراحت و جزئیات بیشتری، #عدم_جواز #اقامۀ_حد در زمان غیبت را تشریح کرده است. او به سود این ادعای اجماع #جمیع مسلمانان از یکسو و اجماع #شیعیان ازسویدیگر استناد میکند. ابن ادریس معتقد است این #اجماع_عام و #خاص تنها با اجماعی در مقابل آن یا با آیات قرآن یا با سنت متواتر شکسته میشود و #اخبار_واحد چنین توانی ندارند. به نظر وی، قول به #جواز اقامۀ حدود توسط فقها در عصر غیبت، مستندی جز #خبر_واحد ندارد.
❔ یکی از کانال های معاند نظام در جواب شما که درباره ی مجازات محاربین اغتشاشات آبان ماه پاسخ نوشته بودید ، ردیه ای نوشته و تحدی کرده است که هیچ کدام از علمای طرفدار نظام نمیتوانند جواب این متن را بدهند
حال میخواهم بدانم آیا جوابی بر ردیه ای آقا دارید ؟ در کل نظرات شما در مورد ردیه این آقا میخواستم مثل همیشه مستند و مستدل بدانم ❗️❗️❗️
💠#پاسخ 💠
👌فقهای جامع الشرایط در عصر غیبت ، به نیابت از امام علیه السلام ، می توانند به اجرای حدود و تعزیرات بپردازند و این حقی است که از جانب امامان به آنان واگذار شده است .
🔸«حفص بن غياث» می گوید ؛
❕« سألت ابا عبد اللّه عليه السّلام من يقيم الحدود؟ السّلطان؟ او القاضى؟ فقال: اقامة الحدود الى من اليه الحكم». «من از امام صادق عليه السّلام سؤال كردم كه چه كسى مى تواند اقامه حدود كند، سلطان يا قاضى؟ امام عليه السّلام فرمود: هر كس كه حکم در دست اوست».
📚الفقیه ج 4 ص 71
👌در این روایت ، کسی که حکم به دست اوست ، مامور اجرای حدود معرفی شده است ، در روایت دیگری ، چنین فردی ، فقیه جامع الشرایط معرفی شده است .
❕امام صادق علیه السلام پس از آنكه در پاسخ به عمربن حنظله رجوع به حاكمان طاغوت را در موارد منازعه در قرض و ميراث حرام دانسته، در جواب اين پرسش كه شيعيان در اين موارد چه كنند، فرمود ؛
« در اختلافات و شكايات، به فردى از شما كه حديث ما را روايت مى كند و در حلال وحرام ما مى نگرد و احكام ما را مى شناسد، مراجعه كنيد و او را به قضاوت و داورى بپذيريد؛ چراكه من چنين فردى را بر شما #حاكم قرار دادم. پس اگر به حكم ما قضاوت كرد و از او نپذيرفتند، حكم الهى را كوچك شمرده و ما را رد كرده اند و هركس حكم ما را مردود داند، حكم الهى را مردود دانسته و چنين كسى در حد شرك به خداست »
📚الکافی ج 1 ص 67
👌در این روایت از فقیه به عنوان حاکم و آنکه حکم به دست اوست یاد شده است .
❕لذا شیخ مفید می نویسد ؛
« اقامه حدود بر عهده حاكم اسلامى است كه خداوند او را منصوب كرده و ايشان ائمه هدى از اهل بيت حضرت محمد مى باشند و يا اميران و حاكمانى كه امامان براى اين كار نصب كرده اند و آنان اعمال نظر در اين مسئله را به فقهاى شيعه واگذار كرده اند. درصورتى كه شرايط اين كار براى آنها ممكن باشد، ... تا اينكه فرمود: پس بر آنان لازم است حدود را اقامه نمايند و دست سارقان را قطع كند و زناكار را شلاق بزنند و قاتل را بكشند. و اين كارها همچنين براى كسى [فقيه ى] كه حاكم غاصب او را براى اين كار نصب نموده و يا او را براى حكومت از طرف خود بر عده اى از مردم معين كرده نيز واجب و متعين است. پس بر او لازم است كه اقامه حدود كند و احكام را جارى نمايد و امر به معروف و نهى از منكر نمايد و با كفار جهاد كند و با كسانى كه فاجر و مستحق جهاد هستند، جهاد كند و بر مردان مؤمن واجب است او را بر انجام اين امور يارى كنند.»
📚مقنعه 810
👌فقیه بزرگوار حمزة بن عبد العزيز ديلمى ملقب به سلّار مى گويد ؛
« [امامان معصوم] اقامه حدود و برپايى احكام الإهى را [كه از شؤون ولايت سياسى است] به فقيهان شيعه واگذار كرده اند و از مردم خواسته اند كه براى انجام اين مهم به يارى فقيهان [جامع الشرايط] بشتابند »
📚 المراسم العلوية و الاحكام النبوية ص 261.
❕علامه حلی نیز می آورد ؛
« حق اقامه حدود از آن امام معصوم عليه السّلام و يا كسى است كه از سوى آن حضرت مأذون باشد. در زمان غيبت اين حق از آن فقهاى شيعه است و حكومت ميان مردم در صورت ايمنى از ظالمان و نيز تقسيم زكات و خمس و افتا، از آن فقهاست».
📚قواعد الاحكام، ج 1، ص 525 و 526
🔸ادامه 👇
#عدم_استجابت_دعا_ویروس_کرونا
🤔#پرسش
❔حضرت زينب در کنار بستر مادرش دعا کرد ولي مادرش خوب نشد. در کنار بستر پدرش دعا کرد ولي پدرش خوب نشد . در کنار بستر برادرش حسن ام يجيب خواند ولي از گلوي برادرش خون مي آمد، امام حسن هم خوب نشد. در کنار خيمه براي عباس ام يجيب خواند ولي او از نهرالقمه برنگشت. براي حسين ام يجيب خواند ولي حسين از جنگ برنگشت. در خرابه ي شام هر چه ام يجيب خواند رقيه چشمش را باز نکرد. اینها را عزیز کرده ه ای خدا میدانند، دعایشان نگرفت،
شما هم برای درمان کرونا امید به دعا نبندید ❕
💠#پاسخ💠
👌انكار نمى كنيم كه دعا يكى از تعليمات مسلّم مذهبى است، تا آن جا كه در قرآن به دفعات دعوت به آن شده و وعده اجابت در برابر آن داده شده است.
« ؛ پروردگار شما گفته است: مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم» ( غافر 60 )
« ؛ پروردگار خود را (آشكارا) از روى تضرّع و در پنهانى بخوانيد» ( اعراف 55)
« (تنها) خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص كنيد» ( غافر 14)
👌حتّى قرآن مى گويد به خاطر همين دعاست كه خداوند به شما اعتنا مى كند ؛
« بگو: پروردگارم براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد» ( فرقان 77)
❗️نيز انكار نمى كنيم كه در روايات اسلامى تأكيد #فراوانى بر اين موضوع شده است ؛
📚وسائل الشیعه ج7 ص23 باب1
👌فرمود ؛
« دعا کن و نگو که #تقدیر خداوند تمام شده است و امر او فارغ شده است ، در نزد خداوند مقامی است که بنده جز با دعا کردن به آن نمی رسد »
📚الکافی ج2 ص466
❕و فرمود ؛
« دعای قضای الهی را تغییر می دهد اگر چه آن قضاء #حتمی شده باشد »
📚وسائل الشیعه ج7 ص36
👌از نظر تعليمات اسلامى «دعا» مخصوص موردى است كه تمام تلاشها و كوششهاى ممكن، انجام گردد و آن چه در توان و قدرت آدمى است، براى رسيدن به هدفهاى سازنده و مثبتى كه دارد به كار گرفته شود و در نارسايى ها و آن چه از دايره توان او بيرون است متوجّه دعا شود.
🔸«مذهب» هرگز دعا را جانشين اسباب و عللى كه در دسترس آدمى است قرار نداده بلكه آن را چيزى مافوق آنها قرار داده، همان جا كه هيچ راه و وسيله ديگرى جز دعا ندارد و تنها روزنه اميد، استمداد از نيرويى مافوق نيروى لايزال مبدأ جهان هستى مى باشد.
❕به اين ترتيب هر دعايى كه واجد اين شرط نباشد، يك نوع تحريف و مسخ نسبت به حقيقت و مفهوم دعا محسوب مى گردد. پيدا كردن اين شرط اصولى در منابع مذهبى كار مشكلى نيست؛
🔹علی علیه السلام فرمود:
«دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیر انداز بدون « #زه» است»
📚نهج البلاغه حکمت337
♻️از آنجایی که زه #عامل حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است روشن می شود که تلاش و کوشش نیز جزو #شرایط اساسی برای استجابت دعا است .
👌انسان هم باید برای رسیدن به هدف #دعا کند و هم سعی و تلاش و کوشش بکند و از خداوند بخواهد که سعی و تلاشش #موثر واقع شود و به خواسته اش برسد ، دعا کننده باید آنچه را در توان دارد به کار گیرد و آنچه را در توان ندارد از #خدا بخواهد.
📚پیام امام امیر المومنین ،ج14 ص707
👌امام #صادق علیه السلام فرمود:
«چهار دسته هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود که یکی از آنان کسی است که در خانه اش نشسته است و دنبال تلاش و کوشش نمی رود و دعا می کند خدایا به من روزی بده»
📚بحار الانوار ج100 ص12
🗯در روایت دیگر آمده است که عمر بن یزید می گوید به امام #صادق گفتم:
«مردی می گوید در منزل می نشینم و نماز و روزه وعبادت خداوند را انجام داده و رزقم به من می رسد.
🔷امام فرمود:« این فرد از جمله کسانی است که دعایش مستجاب #نمی شود»
📚الکافی ج5 ص77
👌علامه بزرگوار مجلسی و محدث بزرگوار شیخ حر عاملی روایات متعدد دیگری نیز در همین مضمون نقل می کند که شرط لازم و حتمی در #استجابت دعا ،سعی و تلاش و کوشش می باشد و بدون آن دعای فرد مستجاب نمیشود
📚بحار الانوار ج90 ص354 باب22
📚وسائل الشیعه ج7 ص123 باب50
👌مفهوم دعا این است که ما حد اکثر تلاش خود را برای رسیدن به مقاصد صحیح انجام دهیم و آنجا که توانایی نداریم دعا کنیم خداوندا حل بقیه مشکل با توست .
🔸#ادامه 👇
🤔#پرسش
❔حضرت زينب در کنار بستر مادرش دعا کرد ولي مادرش خوب نشد. در کنار بستر پدرش دعا کرد ولي پدرش خوب نشد . در کنار بستر برادرش حسن ام يجيب خواند ولي از گلوي برادرش خون مي آمد، امام حسن هم خوب نشد. در کنار خيمه براي عباس ام يجيب خواند ولي او از نهرالقمه برنگشت. براي حسين ام يجيب خواند ولي حسين از جنگ برنگشت. در خرابه ي شام هر چه ام يجيب خواند رقيه چشمش را باز نکرد. اینها را عزیز کرده ه ای خدا میدانند، دعایشان نگرفت،
شما هم برای درمان کرونا امید به دعا نبندید ❕
💠#پاسخ💠
👌انكار نمى كنيم كه دعا يكى از تعليمات مسلّم مذهبى است، تا آن جا كه در قرآن به دفعات دعوت به آن شده و وعده اجابت در برابر آن داده شده است.
« ؛ پروردگار شما گفته است: مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم» ( غافر 60 )
« ؛ پروردگار خود را (آشكارا) از روى تضرّع و در پنهانى بخوانيد» ( اعراف 55)
« (تنها) خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص كنيد» ( غافر 14)
👌حتّى قرآن مى گويد به خاطر همين دعاست كه خداوند به شما اعتنا مى كند ؛
« بگو: پروردگارم براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد» ( فرقان 77)
❗️نيز انكار نمى كنيم كه در روايات اسلامى تأكيد #فراوانى بر اين موضوع شده است ؛
📚وسائل الشیعه ج7 ص23 باب1
👌فرمود ؛
« دعا کن و نگو که #تقدیر خداوند تمام شده است و امر او فارغ شده است ، در نزد خداوند مقامی است که بنده جز با دعا کردن به آن نمی رسد »
📚الکافی ج2 ص466
❕و فرمود ؛
« دعای قضای الهی را تغییر می دهد اگر چه آن قضاء #حتمی شده باشد »
📚وسائل الشیعه ج7 ص36
👌از نظر تعليمات اسلامى «دعا» مخصوص موردى است كه تمام تلاشها و كوششهاى ممكن، انجام گردد و آن چه در توان و قدرت آدمى است، براى رسيدن به هدفهاى سازنده و مثبتى كه دارد به كار گرفته شود و در نارسايى ها و آن چه از دايره توان او بيرون است متوجّه دعا شود.
🔸«مذهب» هرگز دعا را جانشين اسباب و عللى كه در دسترس آدمى است قرار نداده بلكه آن را چيزى مافوق آنها قرار داده، همان جا كه هيچ راه و وسيله ديگرى جز دعا ندارد و تنها روزنه اميد، استمداد از نيرويى مافوق نيروى لايزال مبدأ جهان هستى مى باشد.
❕به اين ترتيب هر دعايى كه واجد اين شرط نباشد، يك نوع تحريف و مسخ نسبت به حقيقت و مفهوم دعا محسوب مى گردد. پيدا كردن اين شرط اصولى در منابع مذهبى كار مشكلى نيست؛
🔹علی علیه السلام فرمود:
«دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیر انداز بدون « #زه» است»
📚نهج البلاغه حکمت337
♻️از آنجایی که زه #عامل حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است روشن می شود که تلاش و کوشش نیز جزو #شرایط اساسی برای استجابت دعا است .
👌انسان هم باید برای رسیدن به هدف #دعا کند و هم سعی و تلاش و کوشش بکند و از خداوند بخواهد که سعی و تلاشش #موثر واقع شود و به خواسته اش برسد ، دعا کننده باید آنچه را در توان دارد به کار گیرد و آنچه را در توان ندارد از #خدا بخواهد.
📚پیام امام امیر المومنین ،ج14 ص707
👌امام #صادق علیه السلام فرمود:
«چهار دسته هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود که یکی از آنان کسی است که در خانه اش نشسته است و دنبال تلاش و کوشش نمی رود و دعا می کند خدایا به من روزی بده»
📚بحار الانوار ج100 ص12
🗯در روایت دیگر آمده است که عمر بن یزید می گوید به امام #صادق گفتم:
«مردی می گوید در منزل می نشینم و نماز و روزه وعبادت خداوند را انجام داده و رزقم به من می رسد.
🔷امام فرمود:« این فرد از جمله کسانی است که دعایش مستجاب #نمی شود»
📚الکافی ج5 ص77
👌علامه بزرگوار مجلسی و محدث بزرگوار شیخ حر عاملی روایات متعدد دیگری نیز در همین مضمون نقل می کند که شرط لازم و حتمی در #استجابت دعا ،سعی و تلاش و کوشش می باشد و بدون آن دعای فرد مستجاب نمیشود
📚بحار الانوار ج90 ص354 باب22
📚وسائل الشیعه ج7 ص123 باب50
👌مفهوم دعا این است که ما حد اکثر تلاش خود را برای رسیدن به مقاصد صحیح انجام دهیم و آنجا که توانایی نداریم دعا کنیم خداوندا حل بقیه مشکل با توست .
🔸#ادامه 👇
#عدم_نقل_روایت_کلینی_از_نواب_خاصه
🤔#پرسش
❔پرسشی را کانال های ضد دین مطرح کرده اند که چرا شیخ کلینی در کافی یک روایت مستقیم از نواب خاص امام مهدی نقل نمی کند در صورتی که بهترین شاهدان و راویان بودند و می توانستند بدون واسطه احادیث مهدی را در زمان غیبت نقل کند ❗️اگر غیبت و نیابت خاصه واقعیت دارد چرا شیخ کلینی از نواب خاصه روایت ندارد در حالی که در عصر آنها بوده❕
💠#پاسخ💠
👌شیخ کلینی از بزرگترین علمای شیعه امامیه است که نجاشی رجالی معروف در شرح حال او می نویسد ؛
« شیخ و وجه اصحاب ما در ری بوده است و از موثق ترین افراد در حدیث تلقی می شده است که صاحب کتاب کبیر کافی است »
📚رجال نجاشی ص 290 رقم 1027
❕شيخ كلينى، با سفر به شهرها و روستاهاى سرزمينهاى اسلامى و ارتباط با روات احاديث و دستيابى به اصول چهارصدگانه شيعه كه توسط ياران ائمه علیهم السلام نگاشته شده اند ، مجموعه اى ارزشمند و اثرى گرانبها و كتابى معتبر و جامع به نگارش درآورده است .كتاب كافى شامل بيش از 16 هزار روايت است كه اين تعداد روايت از تمام روايات صحاح سته نيز بيشتر است ، شیخ کلینی قائل به صحت روایات موجود در کافی بوده آنجا که در مقدمه کافی می گوید ؛
« برادرم! گفته بودى دوست دارى كتابى داشته باشى كه شامل تمام علوم و معارف دين باشد و دانشجو و دانشمند نيز بتوانند به آن مراجعه نمايند و از آن، علم دين را فراگرفته و به آن عمل نمايند و آن گرفته شده از روايات #صحيح از ائمه علیهم السلام و سنتهاى پابرجايى باشد كه به آنها عمل مى شود و واجبات الهى و سنت پيامبر به وسيله آنها عمل مى شود و گفته بودى كه اميدوارى به يارى و توفيق خداوند اين كتاب وسيله اى گردد براى مراجعه ديگر برادران و پيروان اهل بيت عصمت و طهارت و موجب راهنمايى آنها گردد... و خدا را شكر كه نگارش كتابى را كه درخواست نموده بوديد آسان ساخت و اميدوارم كه همانگونه باشد كه انتظار داشتيد »
📚مقدمه الکافی
👌اشکال کننده می گوید که چرا شیخ کلینی از نواب خاصه امام مهدی علیه السلام روایتی نقل نکرده است با این که از معاصرین آنها بوده و سال وفاتش در سال 329 قمری همزمان با سال پایان غیبت صغری بوده است ؟
👌ما در پاسخ می گوییم ؛
1⃣با توجه به مقدمه ای که از کتاب کافی گذشت ، غرض شیخ کلینی جمع آوری روایات ائمه علیهم السلام با اعتماد به اصول اربعماه بوده است .
📚فهرس الثراث ج 1 ص 373
👌اصول اربعماه به آن دسته روایاتی گفته می شود که اصحاب امامان از زمان علی علیه السلام تا زمان امام عسکری علیه السلام ، مستقیما از امامان شنیده بودند و به خاطر این که این روایات از بین نرود آن را نوشته و ثبت و ضبط می کردند ، اکثر ، این اصول برگرفته از روایات امام باقر و امام صادق علیهما السلام بوده است چرا که آن دو بزرگوار فرصت بیشتری برای نشر معارف الهی به دست آورند .
👌شیخ بهایی می نویسد ؛
« رویه اصحاب اصول بر آن بود که وقتی حدیثی از ائمه می شنیدند ، اقدام به ثبت آن در اصولشان می کردند تا در طول زمان برخی یا تمام آن نقلها مورد نسیان واقع نشود »
📚الذریعه ج 2 ص 128
👌شیخ مفید می نویسد ؛
« امامیه از عهد امیر مومنان تا عهد امام عسکری چهارصد اصل از روایاتشان را تالیف کردند »
📚معالم العلماء ص 3
❕علامه طهرانی نیز می نویسد ؛
« تاریخ تالیف بیشتر این اصول در عصر اصحاب امام صادق علیه السلام بوده و آن عصر پایانی دولت بنی امیه و آغازین دولت بنی العباس است ( که درگیریهای آنان فرصت برای نشر معارف را پدید آورد )»
📚الذریعه ج 2 ص 131
👌با توجه به آنکه شیخ کلینی در عصر نزدیک به ائمه زندگی می کرده است ، برای آنکه اصول مذکور که به دست اصحاب ائمه تالیف شده بود از بین نرود ، طی مدت بیست سال با زحمات طاقت فرسا به اصول مذکور دسترسی پیدا کرد و آنها را با باب بندی خودش ، در کتاب کافی شریف گرد آورد ؛
📚روضه المتقین ج 14 ص 40
👌بنابراین دیگر جای این اشکال نیست که چرا شیخ کلینی مستقیما از نواب خاصه روایت از امام مهدی علیه السلام را نقل نکرده است ، چرا که اساسا بنای شیخ کلینی در کافی نقل روایت مستقیم از امام مهدی علیه السلام نبوده است ، بلکه بنای ایشان جمع آوری اصول اربعماه بوده که از زمان امام علی علیه السلام تا زمان امام عسکری به دست اصحاب ائمه تالیف شده بود.
👌بعد از شیخ کلینی ، علمای دیگری چون شیخ طوسی در کتاب الغیبه ، طبرسی در احتجاج ، صدوق در کمال الدین ، راوندی در خرائج، و ... اقدام به جمع آوری روایات مستقیم امام مهدی علیه السلام در عصر غیبت صغری کردند که آنچه توسط آنان جمع شد در باب مخصوصی در کتاب شریف بحار الانوار گرد آوری شده است ؛
📚بحار الانوار ج 53 ص 150 باب 31
🔸ادامه👇
🤔#پرسش
❔پرسشی را کانال های ضد دین مطرح کرده اند که چرا شیخ کلینی در کافی یک روایت مستقیم از نواب خاص امام مهدی نقل نمی کند در صورتی که بهترین شاهدان و راویان بودند و می توانستند بدون واسطه احادیث مهدی را در زمان غیبت نقل کند ❗️اگر غیبت و نیابت خاصه واقعیت دارد چرا شیخ کلینی از نواب خاصه روایت ندارد در حالی که در عصر آنها بوده❕
💠#پاسخ💠
👌شیخ کلینی از بزرگترین علمای شیعه امامیه است که نجاشی رجالی معروف در شرح حال او می نویسد ؛
« شیخ و وجه اصحاب ما در ری بوده است و از موثق ترین افراد در حدیث تلقی می شده است که صاحب کتاب کبیر کافی است »
📚رجال نجاشی ص 290 رقم 1027
❕شيخ كلينى، با سفر به شهرها و روستاهاى سرزمينهاى اسلامى و ارتباط با روات احاديث و دستيابى به اصول چهارصدگانه شيعه كه توسط ياران ائمه علیهم السلام نگاشته شده اند ، مجموعه اى ارزشمند و اثرى گرانبها و كتابى معتبر و جامع به نگارش درآورده است .كتاب كافى شامل بيش از 16 هزار روايت است كه اين تعداد روايت از تمام روايات صحاح سته نيز بيشتر است ، شیخ کلینی قائل به صحت روایات موجود در کافی بوده آنجا که در مقدمه کافی می گوید ؛
« برادرم! گفته بودى دوست دارى كتابى داشته باشى كه شامل تمام علوم و معارف دين باشد و دانشجو و دانشمند نيز بتوانند به آن مراجعه نمايند و از آن، علم دين را فراگرفته و به آن عمل نمايند و آن گرفته شده از روايات #صحيح از ائمه علیهم السلام و سنتهاى پابرجايى باشد كه به آنها عمل مى شود و واجبات الهى و سنت پيامبر به وسيله آنها عمل مى شود و گفته بودى كه اميدوارى به يارى و توفيق خداوند اين كتاب وسيله اى گردد براى مراجعه ديگر برادران و پيروان اهل بيت عصمت و طهارت و موجب راهنمايى آنها گردد... و خدا را شكر كه نگارش كتابى را كه درخواست نموده بوديد آسان ساخت و اميدوارم كه همانگونه باشد كه انتظار داشتيد »
📚مقدمه الکافی
👌اشکال کننده می گوید که چرا شیخ کلینی از نواب خاصه امام مهدی علیه السلام روایتی نقل نکرده است با این که از معاصرین آنها بوده و سال وفاتش در سال 329 قمری همزمان با سال پایان غیبت صغری بوده است ؟
👌ما در پاسخ می گوییم ؛
1⃣با توجه به مقدمه ای که از کتاب کافی گذشت ، غرض شیخ کلینی جمع آوری روایات ائمه علیهم السلام با اعتماد به اصول اربعماه بوده است .
📚فهرس الثراث ج 1 ص 373
👌اصول اربعماه به آن دسته روایاتی گفته می شود که اصحاب امامان از زمان علی علیه السلام تا زمان امام عسکری علیه السلام ، مستقیما از امامان شنیده بودند و به خاطر این که این روایات از بین نرود آن را نوشته و ثبت و ضبط می کردند ، اکثر ، این اصول برگرفته از روایات امام باقر و امام صادق علیهما السلام بوده است چرا که آن دو بزرگوار فرصت بیشتری برای نشر معارف الهی به دست آورند .
👌شیخ بهایی می نویسد ؛
« رویه اصحاب اصول بر آن بود که وقتی حدیثی از ائمه می شنیدند ، اقدام به ثبت آن در اصولشان می کردند تا در طول زمان برخی یا تمام آن نقلها مورد نسیان واقع نشود »
📚الذریعه ج 2 ص 128
👌شیخ مفید می نویسد ؛
« امامیه از عهد امیر مومنان تا عهد امام عسکری چهارصد اصل از روایاتشان را تالیف کردند »
📚معالم العلماء ص 3
❕علامه طهرانی نیز می نویسد ؛
« تاریخ تالیف بیشتر این اصول در عصر اصحاب امام صادق علیه السلام بوده و آن عصر پایانی دولت بنی امیه و آغازین دولت بنی العباس است ( که درگیریهای آنان فرصت برای نشر معارف را پدید آورد )»
📚الذریعه ج 2 ص 131
👌با توجه به آنکه شیخ کلینی در عصر نزدیک به ائمه زندگی می کرده است ، برای آنکه اصول مذکور که به دست اصحاب ائمه تالیف شده بود از بین نرود ، طی مدت بیست سال با زحمات طاقت فرسا به اصول مذکور دسترسی پیدا کرد و آنها را با باب بندی خودش ، در کتاب کافی شریف گرد آورد ؛
📚روضه المتقین ج 14 ص 40
👌بنابراین دیگر جای این اشکال نیست که چرا شیخ کلینی مستقیما از نواب خاصه روایت از امام مهدی علیه السلام را نقل نکرده است ، چرا که اساسا بنای شیخ کلینی در کافی نقل روایت مستقیم از امام مهدی علیه السلام نبوده است ، بلکه بنای ایشان جمع آوری اصول اربعماه بوده که از زمان امام علی علیه السلام تا زمان امام عسکری به دست اصحاب ائمه تالیف شده بود.
👌بعد از شیخ کلینی ، علمای دیگری چون شیخ طوسی در کتاب الغیبه ، طبرسی در احتجاج ، صدوق در کمال الدین ، راوندی در خرائج، و ... اقدام به جمع آوری روایات مستقیم امام مهدی علیه السلام در عصر غیبت صغری کردند که آنچه توسط آنان جمع شد در باب مخصوصی در کتاب شریف بحار الانوار گرد آوری شده است ؛
📚بحار الانوار ج 53 ص 150 باب 31
🔸ادامه👇
#عدم_خلافت_فرزندان_شیخین_صحیفه_ملعونه
🤔#پرسش
❔عقیل عاشمی ؛ گر حضرات ابوبکر و عمر و عثمان دنیاپرست بودند چرا مثل حضرت علی خلافت را به فرزندانشان نسپردند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌مطابق عهد نامه ای که میان سران نفاق در زمان حیات پیامبر گرامی بسته شده است ، آنان عهد و پیمان کرده بودند که از رسیدن خلافت به اهل بیت پیامبر علیهم السلام خود داری کنند و خلافت را بین خودشان دست گردان کنند ، بر این اساس آنان چاره جز عمل به آن عهد نامه نداشتند تا بخواهند فرزندان خود را جانشین خود کنند ، از این عهد نامه در روایات ما به عنوان « الصحیفه الملعونه » یاد شده است که شواهد آن در کتب اهل سنت هم می باشد .
❕تفصیل جریان صحیفه ملعونه به نقل از روایات متعددی در بحار الانوار ج 28 ص 85 تا 129 آمده است که خلاصه جریان به نقل از حذیفه چنین است ؛
« اوّل كسانى كه بر غصب خلافت هم پيمان شدند ابو بكر و عمر بودند، و اساس و پايه اى كه طبق آن پيمان بستند و ساير پيمانهايشان هم بر آن پايه بود اين بود كه «اگر محمّد بميرد يا كشته شود اين امر خلافت را از اهل بيتش بگيريم بطورى كه تا ما هستيم احدى از آنان به خلافت دست نيابد».
👌بعد از آن ابو عبيده جراح و معاذ بن جبل و در آخر سالم مولى ابى حذيفه هم به آنان پيوستند و پنج نفر شدند. اينان جمع شدند و داخل كعبه رفتند و در بين خود نوشته اى در اين باره نوشتند كه: «اگر محمد بميرد يا كشته شود ...». و در تمام اين قضايا عايشه و حفصه جاسوس پدرانشان در خانه پيامبر بودند.
❕سپس ابو بكر و عمر جمع شدند و سراغ منافقين و آزادشدگان فرستادند و ما بين خود مشورت و نظر خواهى كردند و بر اين رأى متّفق شدند كه هنگام بازگشت پيامبر از حجة الوداع در گردنه «هرشى» كه در راه مكه در نزديكى جحفه است شتر حضرت را بر مانند و به اين طريق حضرت را بقتل برسانند. کسانی که اجرای نقشه را به عهد داشتند چهارده نفر بودند که تبوک هم این نقشه را عهده داشتند ولى اين نقشه آنان بر آب شد.
❕امير المؤمنين عليه السّلام از طرف خداوند در غدير خم منصوب شد و سپس پيامبر حركت كرد تا به گردنه «هرشى» رسيد و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولى اين بار هم خداوند آنان را مفتضح كرد و پيامبرش را حفظ نمود.
وقتى وارد مدينه شدند همگى در خانه ابو بكر جمع شدند و در بين خود نوشته اى نوشتند و آنچه در باره خلافت تعهّد كرده بودند در آن ذكر كردند، و اوّلين مطلب آن شكستن پيمان و ولايت على بن ابى طالب عليه السّلام بود، و اينكه خلافت از آن ابو بكر و عمر و ابو عبيده است و سالم نيز با آنان است و از اين عده خارج نمى شود.
❕اين صحيفه دوم را سى و چهار نفر امضاء كردند كه چهارده نفر همان كمين كنندگان در گردنه هرشى بودند كه عبارت بودند از ابو بكر و عمر و عثمان و معاويه و عمرو عاص و طلحه و ابو عبيده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولى ابى حذيفه و معاذ بن جبل و ابو موسى اشعرى و مغيرة بن شعبه و سعد بن ابى وقاص و اوس بن حدثان و بيست نفر ديگر عبارت بودند از: ابو سفيان، عكرمه پسر ابو جهل، خالد بن وليد، بشير بن سعيد، سهيل بن عمرو، صهيب بن سنان، ابو الاعور اسلمى، صفوان بن اميّه، سعيد بن عاص، عيّاش بن ابى ربيعه، حكيم بن حزام، مطيع بن اسود مدرى و چند نفر ديگر كه هر كدام از اينان جمعيّت عظيمى را بدنبال خود داشتند كه سخنشان را مى پذيرفتند و از آنان اطاعت مى كردند.
نويسنده اين صحيفه سعيد بن عاص اموى بود و در محرم سال دهم هجرت آن را نوشت. سپس آن را به ابو عبيده جراح سپردند و او آن را به مكه فرستاد. آن صحيفه همچنان در كعبه مدفون بود تا زمان عمر كه آن را از محلش بيرون آورد.
❕شواهد وجود این عهد نامه در منابع اهل سنت ؛
1⃣ابی بن کعب در مسجد از عقد و عهدی می گفت که توسط امراء و فرماندهان بسته شد که به واسطه آن مردم گمراه شدند و می گفت اگر تا روز جمعه زنده باشم انچه از پیامبر در این رابطه شنیدم را می گویم که به ناگاه دیدند ابی از دنیا رفته است و ( توسط اصحاب عقد نامه ) کشته شده است .
❕حاکم نیشابوری نقل می کند ؛
« ابی بن کعب در مسجد می گفت به خدای کعبه سوگند که اصحاب عقد و پیمان هلاک شدند اما من بر آنان تاسف نمی خورم ( بلکه بر مردمی که گمراه شدند تاسف می خورم ) ، با تو پیمان می بندم که اگر تا روز جمعه زنده بودم آنچه از پیامبر شنیدم را می گویم و از سرزنش هیچ کس هم نمی ترسم . راوی می گوید منتظر روز جمعه بودم که وقتی روز پنج شنبه برای انجام کارهایم از منزل خارج شدم دیدم که مردم می گویند سید مسلمین ابی بن کعب از دنیا رفته است »
📚مستدرک علی الصحیحین ج 2 ص 226
❕ابن سعد می آورد که ابی می گفت ؛
« به خدا سوگند اگر تا جمعه زنده بمانم سخنی را می گویم که برایم فرقی نمی کند مرا زنده بدارید یا بکشید ، روز جمعه دیدند که ابی از دنیا رفته است »
📚طبقات ابن سعد ج 3 ص 500
🔸ادامه👇
🤔#پرسش
❔عقیل عاشمی ؛ گر حضرات ابوبکر و عمر و عثمان دنیاپرست بودند چرا مثل حضرت علی خلافت را به فرزندانشان نسپردند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌مطابق عهد نامه ای که میان سران نفاق در زمان حیات پیامبر گرامی بسته شده است ، آنان عهد و پیمان کرده بودند که از رسیدن خلافت به اهل بیت پیامبر علیهم السلام خود داری کنند و خلافت را بین خودشان دست گردان کنند ، بر این اساس آنان چاره جز عمل به آن عهد نامه نداشتند تا بخواهند فرزندان خود را جانشین خود کنند ، از این عهد نامه در روایات ما به عنوان « الصحیفه الملعونه » یاد شده است که شواهد آن در کتب اهل سنت هم می باشد .
❕تفصیل جریان صحیفه ملعونه به نقل از روایات متعددی در بحار الانوار ج 28 ص 85 تا 129 آمده است که خلاصه جریان به نقل از حذیفه چنین است ؛
« اوّل كسانى كه بر غصب خلافت هم پيمان شدند ابو بكر و عمر بودند، و اساس و پايه اى كه طبق آن پيمان بستند و ساير پيمانهايشان هم بر آن پايه بود اين بود كه «اگر محمّد بميرد يا كشته شود اين امر خلافت را از اهل بيتش بگيريم بطورى كه تا ما هستيم احدى از آنان به خلافت دست نيابد».
👌بعد از آن ابو عبيده جراح و معاذ بن جبل و در آخر سالم مولى ابى حذيفه هم به آنان پيوستند و پنج نفر شدند. اينان جمع شدند و داخل كعبه رفتند و در بين خود نوشته اى در اين باره نوشتند كه: «اگر محمد بميرد يا كشته شود ...». و در تمام اين قضايا عايشه و حفصه جاسوس پدرانشان در خانه پيامبر بودند.
❕سپس ابو بكر و عمر جمع شدند و سراغ منافقين و آزادشدگان فرستادند و ما بين خود مشورت و نظر خواهى كردند و بر اين رأى متّفق شدند كه هنگام بازگشت پيامبر از حجة الوداع در گردنه «هرشى» كه در راه مكه در نزديكى جحفه است شتر حضرت را بر مانند و به اين طريق حضرت را بقتل برسانند. کسانی که اجرای نقشه را به عهد داشتند چهارده نفر بودند که تبوک هم این نقشه را عهده داشتند ولى اين نقشه آنان بر آب شد.
❕امير المؤمنين عليه السّلام از طرف خداوند در غدير خم منصوب شد و سپس پيامبر حركت كرد تا به گردنه «هرشى» رسيد و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولى اين بار هم خداوند آنان را مفتضح كرد و پيامبرش را حفظ نمود.
وقتى وارد مدينه شدند همگى در خانه ابو بكر جمع شدند و در بين خود نوشته اى نوشتند و آنچه در باره خلافت تعهّد كرده بودند در آن ذكر كردند، و اوّلين مطلب آن شكستن پيمان و ولايت على بن ابى طالب عليه السّلام بود، و اينكه خلافت از آن ابو بكر و عمر و ابو عبيده است و سالم نيز با آنان است و از اين عده خارج نمى شود.
❕اين صحيفه دوم را سى و چهار نفر امضاء كردند كه چهارده نفر همان كمين كنندگان در گردنه هرشى بودند كه عبارت بودند از ابو بكر و عمر و عثمان و معاويه و عمرو عاص و طلحه و ابو عبيده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولى ابى حذيفه و معاذ بن جبل و ابو موسى اشعرى و مغيرة بن شعبه و سعد بن ابى وقاص و اوس بن حدثان و بيست نفر ديگر عبارت بودند از: ابو سفيان، عكرمه پسر ابو جهل، خالد بن وليد، بشير بن سعيد، سهيل بن عمرو، صهيب بن سنان، ابو الاعور اسلمى، صفوان بن اميّه، سعيد بن عاص، عيّاش بن ابى ربيعه، حكيم بن حزام، مطيع بن اسود مدرى و چند نفر ديگر كه هر كدام از اينان جمعيّت عظيمى را بدنبال خود داشتند كه سخنشان را مى پذيرفتند و از آنان اطاعت مى كردند.
نويسنده اين صحيفه سعيد بن عاص اموى بود و در محرم سال دهم هجرت آن را نوشت. سپس آن را به ابو عبيده جراح سپردند و او آن را به مكه فرستاد. آن صحيفه همچنان در كعبه مدفون بود تا زمان عمر كه آن را از محلش بيرون آورد.
❕شواهد وجود این عهد نامه در منابع اهل سنت ؛
1⃣ابی بن کعب در مسجد از عقد و عهدی می گفت که توسط امراء و فرماندهان بسته شد که به واسطه آن مردم گمراه شدند و می گفت اگر تا روز جمعه زنده باشم انچه از پیامبر در این رابطه شنیدم را می گویم که به ناگاه دیدند ابی از دنیا رفته است و ( توسط اصحاب عقد نامه ) کشته شده است .
❕حاکم نیشابوری نقل می کند ؛
« ابی بن کعب در مسجد می گفت به خدای کعبه سوگند که اصحاب عقد و پیمان هلاک شدند اما من بر آنان تاسف نمی خورم ( بلکه بر مردمی که گمراه شدند تاسف می خورم ) ، با تو پیمان می بندم که اگر تا روز جمعه زنده بودم آنچه از پیامبر شنیدم را می گویم و از سرزنش هیچ کس هم نمی ترسم . راوی می گوید منتظر روز جمعه بودم که وقتی روز پنج شنبه برای انجام کارهایم از منزل خارج شدم دیدم که مردم می گویند سید مسلمین ابی بن کعب از دنیا رفته است »
📚مستدرک علی الصحیحین ج 2 ص 226
❕ابن سعد می آورد که ابی می گفت ؛
« به خدا سوگند اگر تا جمعه زنده بمانم سخنی را می گویم که برایم فرقی نمی کند مرا زنده بدارید یا بکشید ، روز جمعه دیدند که ابی از دنیا رفته است »
📚طبقات ابن سعد ج 3 ص 500
🔸ادامه👇