#شهادت_زنان_رویت_هلال
🤔#پرسش
❔زنده به گور كردن واقعى زنان توسط اسلام
تصوير بالا: كتاب عیون الاخبار الرضا، جلد۲، باب ۳۳، ص ۱۸۹
با توجه به این روایت باید دانست كه:
در اسلام مراد این است که اگر زنان گفتند ما ماه را دیده ایم انسان نباید باور کند در نتیجه اگر زن ادعای رویت ماه هم کرد انسان نباید بپذیرد !!
به همین جهت هست که قاضی و حاکم نمیتوانند به شهادت زنان حکم کنند
فقط در ضرورت مانند اعلام مرگ قابله و جنسیت فرزند بدنیا امده که معمولا مردها در این لحظه حضور ندارند حرفشان حجت هست ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در رابطه با عدم قبول شهادت زنان در برخی موارد و فلسفه آن ، پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/9946
❕هم اینک توضیحی بیشتر طبق کلام استاد مکارم شیرازی در این رابطه ارائه می کنیم ؛
1⃣چون شهادت در محكمه و نزد قاضى است، اگر شهادت نساء مانند رجال در تمام امور قبول شود پاى زنان به محاكم كه محل نزاع و كشمكشها است كشيده مى شود، در حالى كه شارع مقدس مى خواهد زنان در محاكم كمتر حضور پيدا كنند، جز در موارد ضرورت، پس همان گونه كه شارع مقدس جهاد را از زنان برداشته، آنها نبايد در جنگ حقوقى هم مانند ميادين حرب حاضر شوند. در تمام دنيا هم همينطور است الّا نادراً.
❔آيا عدم شركت زنان در ميادين جنگ براى آنان نقص است؟
👌نقصى نيست بلكه با طبيعت آنها سازگار نمى باشد، همچنين عدم حضور آنها در نزد قُضات و منازعات حقوقى نقص و عيب نيست ، مانند عدم حضور آنان در میادین نبرد .
2⃣شهادت فرع بر تحمّل شهادت است و اگر شهادت آنها در همه امور قبول شود، طبعاً وسوسه مى شوند كه در مجالس شرب خمر و ميادين نزاع و زد و خورد و فسق و فجور حاضر شوند تا بتوانند شهادت دهند. آيا حضور زنان در چنين محافل و مجامعى كه جنايات و اعمال منافى عفت و كارهايى كه حدّ و تعزير دارد با طبيعت آنها سازگار و افتخارى براى آنهاست؟ مسلّماً نه، پس وقتى حضور آنها براى تحمل شهادت جايز نبوده و با طبيعت آنها سازگار نيست، شهادت آنها هم پذيرفته نمى شود.
3⃣همه انسانها عواطف و وجدان دارند ولى شكى نيست كه زنان عواطف رقيق ترى دارند، كه اين هم از افتخارات زنان است و به همين دليل تمام امورى كه عواطف رقيق ترى مى طلبد زنان در آن امور پيشى مى گيرند، مثلًا مقام «امّ» را هيچ مردى نمى تواند تحمل كند، اگر مادر از دنيا برود هيچ مردى تحمّل تربيت بچّه شيرخوار را ندارد و لو از شير خشك براى تغذيه كودك استفاده كنند، همچنين در پرستارى بيماران هيچگاه مردان به اندازه زنان موفّق نبوده اند، حال اين عواطف رقيق گاهى سبب مى شود كه حاضر به شهادت به حق نباشند مثلًا در ناحيه قصاص يا حد و تعزير از روى رقّت قلب شهادت نمى دهند و عواطف، آنها را از شهادت به حق منع مى كند، به همين دليل خداوند شهادتشان را در اين امور نپذيرفته است.
❕علاوه بر اين در مسائل جنائى شاهدها در معرض مشكلات و بلايايى از طرف محكومينِ در دعاوى هستند و اگر شاهد، مرد باشد قدرت دفاعى بيشترى دارد .
📚کتاب النکاح ، مکارم شیرازی ، ج 3 ص 112
🔸ادامه 👇
🤔#پرسش
❔زنده به گور كردن واقعى زنان توسط اسلام
تصوير بالا: كتاب عیون الاخبار الرضا، جلد۲، باب ۳۳، ص ۱۸۹
با توجه به این روایت باید دانست كه:
در اسلام مراد این است که اگر زنان گفتند ما ماه را دیده ایم انسان نباید باور کند در نتیجه اگر زن ادعای رویت ماه هم کرد انسان نباید بپذیرد !!
به همین جهت هست که قاضی و حاکم نمیتوانند به شهادت زنان حکم کنند
فقط در ضرورت مانند اعلام مرگ قابله و جنسیت فرزند بدنیا امده که معمولا مردها در این لحظه حضور ندارند حرفشان حجت هست ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در رابطه با عدم قبول شهادت زنان در برخی موارد و فلسفه آن ، پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/9946
❕هم اینک توضیحی بیشتر طبق کلام استاد مکارم شیرازی در این رابطه ارائه می کنیم ؛
1⃣چون شهادت در محكمه و نزد قاضى است، اگر شهادت نساء مانند رجال در تمام امور قبول شود پاى زنان به محاكم كه محل نزاع و كشمكشها است كشيده مى شود، در حالى كه شارع مقدس مى خواهد زنان در محاكم كمتر حضور پيدا كنند، جز در موارد ضرورت، پس همان گونه كه شارع مقدس جهاد را از زنان برداشته، آنها نبايد در جنگ حقوقى هم مانند ميادين حرب حاضر شوند. در تمام دنيا هم همينطور است الّا نادراً.
❔آيا عدم شركت زنان در ميادين جنگ براى آنان نقص است؟
👌نقصى نيست بلكه با طبيعت آنها سازگار نمى باشد، همچنين عدم حضور آنها در نزد قُضات و منازعات حقوقى نقص و عيب نيست ، مانند عدم حضور آنان در میادین نبرد .
2⃣شهادت فرع بر تحمّل شهادت است و اگر شهادت آنها در همه امور قبول شود، طبعاً وسوسه مى شوند كه در مجالس شرب خمر و ميادين نزاع و زد و خورد و فسق و فجور حاضر شوند تا بتوانند شهادت دهند. آيا حضور زنان در چنين محافل و مجامعى كه جنايات و اعمال منافى عفت و كارهايى كه حدّ و تعزير دارد با طبيعت آنها سازگار و افتخارى براى آنهاست؟ مسلّماً نه، پس وقتى حضور آنها براى تحمل شهادت جايز نبوده و با طبيعت آنها سازگار نيست، شهادت آنها هم پذيرفته نمى شود.
3⃣همه انسانها عواطف و وجدان دارند ولى شكى نيست كه زنان عواطف رقيق ترى دارند، كه اين هم از افتخارات زنان است و به همين دليل تمام امورى كه عواطف رقيق ترى مى طلبد زنان در آن امور پيشى مى گيرند، مثلًا مقام «امّ» را هيچ مردى نمى تواند تحمل كند، اگر مادر از دنيا برود هيچ مردى تحمّل تربيت بچّه شيرخوار را ندارد و لو از شير خشك براى تغذيه كودك استفاده كنند، همچنين در پرستارى بيماران هيچگاه مردان به اندازه زنان موفّق نبوده اند، حال اين عواطف رقيق گاهى سبب مى شود كه حاضر به شهادت به حق نباشند مثلًا در ناحيه قصاص يا حد و تعزير از روى رقّت قلب شهادت نمى دهند و عواطف، آنها را از شهادت به حق منع مى كند، به همين دليل خداوند شهادتشان را در اين امور نپذيرفته است.
❕علاوه بر اين در مسائل جنائى شاهدها در معرض مشكلات و بلايايى از طرف محكومينِ در دعاوى هستند و اگر شاهد، مرد باشد قدرت دفاعى بيشترى دارد .
📚کتاب النکاح ، مکارم شیرازی ، ج 3 ص 112
🔸ادامه 👇