#وجه_تسمیه_علم_کلام
🤔#پرسش
❔ببخشید علم #کلام به چه علمی گفته می شود ❗️پاسخ به شبهات #کلامی یعنی چه ❕❕
💠#پاسخ💠
👌شهید #مطهری چنین می آورد ؛
❕ علماى اسلامى مى گویند مجموع تعلیمات اسلامى سه بخش است:
🔷الف ؛ بخش #عقاید؛ یعنى مسائل و معارفى که باید آنها را شناخت و بدانها معتقد بود و ایمان آورد؛ مانند مسئله توحید، صفات ذات بارى تعالى، نبوّت عامّه و خاصّه، و برخى مسائل دیگر. البته گروههای اسلامى در اینکه چه چیزهایى از اصول دین است و لازم است به آنها ایمان و اعتقاد داشت تا #حدودى اختلاف نظر دارند.
🔷ب : بخش #اخلاق؛ یعنى مسائل و دستورهایى که درباره «چگونه بودن» انسان از نظر صفات روحى و خصلتهاى معنوى است؛ از قبیل: عدالت، تقوا، شجاعت، عفّت، حکمت، استقامت، وفا، صداقت، امانت و غیره.
🔷ج ؛ بخش #احکام؛ یعنى مسائل مربوط به کار و عمل که چه کارهایى و چگونه باید انجام شود؛ از قبیل نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، بیع، اجاره، نکاح، #طلاق، تقسیم ارث و غیره.
👌علمى که متصدّى بخش اول است «علم #کلام» است، و علمى که عهده دار بخش دوم است «علم #اخلاق» نامیده مى شود، و علمى که بخش سوم را بر ذمّه دارد، «علم #فقه» نام گرفته است.
🗯 #علت نامگذاری
❕اما در رابطه با اینکه چرا این علم را کلام نامگذاری کردهاند وجوه مختلفی ذکر شده است:
♻️برخى گفته اند به این سبب «#کلام» نامیده شد که قدرت دارنده خود را در سخن و استدلال فزونى مى دهد. برخى مى گویند از آن جهت «کلام» نامیده شد که روش و عادت علماى این فن این بود که در کتب خود سخن خود را با تعبیر «الکلام فى کذا» و «الکلام فى کذا» آغاز مى کردند. بعضى گفته اند از آن جهت «کلام» نامیده شد که سخن در اطراف مباحثى بود که به عقیده اهل حدیث درباره آنها باید سکوت کرد به بیان دیگر، علمای علم کلام، در مقابل اهل حدیث در مواردی لب به سخن گشودند که آنها سکوت را در آن موارد لازم میدانستند]؛ و بعضى گفته اند که این نام آنگاه به میان آمده که بحث مخلوق بودن و یا مخلوق نبودن «کلام اللّه» میان مسلمانان طرح گردید و صف آرایى شدیدى شد و مردم زیادى کشته شدند و به همین مناسبت آن دوره را «دوره #محنت» نامیده اند؛ یعنى چون در دوره محنت اکثر مباحثات اصول دینى در اطراف حدوث و قدم کلام اللّه دور مىزد، علم اصول دین به نام «علم کلام» نامیده شده. اینها وجوهى است که در وجه تسمیه «علم کلام» گفته شده است.
📚#مجموعه_آثار ج3 ص57
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔#پرسش
❔ببخشید علم #کلام به چه علمی گفته می شود ❗️پاسخ به شبهات #کلامی یعنی چه ❕❕
💠#پاسخ💠
👌شهید #مطهری چنین می آورد ؛
❕ علماى اسلامى مى گویند مجموع تعلیمات اسلامى سه بخش است:
🔷الف ؛ بخش #عقاید؛ یعنى مسائل و معارفى که باید آنها را شناخت و بدانها معتقد بود و ایمان آورد؛ مانند مسئله توحید، صفات ذات بارى تعالى، نبوّت عامّه و خاصّه، و برخى مسائل دیگر. البته گروههای اسلامى در اینکه چه چیزهایى از اصول دین است و لازم است به آنها ایمان و اعتقاد داشت تا #حدودى اختلاف نظر دارند.
🔷ب : بخش #اخلاق؛ یعنى مسائل و دستورهایى که درباره «چگونه بودن» انسان از نظر صفات روحى و خصلتهاى معنوى است؛ از قبیل: عدالت، تقوا، شجاعت، عفّت، حکمت، استقامت، وفا، صداقت، امانت و غیره.
🔷ج ؛ بخش #احکام؛ یعنى مسائل مربوط به کار و عمل که چه کارهایى و چگونه باید انجام شود؛ از قبیل نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، بیع، اجاره، نکاح، #طلاق، تقسیم ارث و غیره.
👌علمى که متصدّى بخش اول است «علم #کلام» است، و علمى که عهده دار بخش دوم است «علم #اخلاق» نامیده مى شود، و علمى که بخش سوم را بر ذمّه دارد، «علم #فقه» نام گرفته است.
🗯 #علت نامگذاری
❕اما در رابطه با اینکه چرا این علم را کلام نامگذاری کردهاند وجوه مختلفی ذکر شده است:
♻️برخى گفته اند به این سبب «#کلام» نامیده شد که قدرت دارنده خود را در سخن و استدلال فزونى مى دهد. برخى مى گویند از آن جهت «کلام» نامیده شد که روش و عادت علماى این فن این بود که در کتب خود سخن خود را با تعبیر «الکلام فى کذا» و «الکلام فى کذا» آغاز مى کردند. بعضى گفته اند از آن جهت «کلام» نامیده شد که سخن در اطراف مباحثى بود که به عقیده اهل حدیث درباره آنها باید سکوت کرد به بیان دیگر، علمای علم کلام، در مقابل اهل حدیث در مواردی لب به سخن گشودند که آنها سکوت را در آن موارد لازم میدانستند]؛ و بعضى گفته اند که این نام آنگاه به میان آمده که بحث مخلوق بودن و یا مخلوق نبودن «کلام اللّه» میان مسلمانان طرح گردید و صف آرایى شدیدى شد و مردم زیادى کشته شدند و به همین مناسبت آن دوره را «دوره #محنت» نامیده اند؛ یعنى چون در دوره محنت اکثر مباحثات اصول دینى در اطراف حدوث و قدم کلام اللّه دور مىزد، علم اصول دین به نام «علم کلام» نامیده شده. اینها وجوهى است که در وجه تسمیه «علم کلام» گفته شده است.
📚#مجموعه_آثار ج3 ص57
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
👌ادامه پاسخ ❕❕
❔در اينجا سؤالى پيش مى آيد كه اگر مطلب چنين است، پس لازم نيست ما خود را در برابر خطرات حفظ كنيم و پيشگيرى لازم را در برابر سيل و زلزله و بيمارى و حوادث رانندگى بنماييم، بلكه مجاز هستيم بى پروا پيش برويم و از هيچ چيز نترسيم و یا چرا همواره بسیاری افراد گرفتار #مصائب دنیوی می شوند ❕
👌در پاسخ به اين سؤال بايد توجّه كرد كه اجل و سرآمد عمر انسان، بر دو گونه است ؛ «اجل حتمى» و «اجل غير حتمى».
❕ «اجل حتمى» سرآمدى است كه به هيچ #وجه راه بازگشت براى آن نيست مثل اينكه قلب انسان حداكثر قدرت ضربانش- در حاليكه كاملا هم سالم باشد- فلان مقدار است، هنگامى كه آن عدد كامل شد قلب خواه ناخواه از كار مى ايستد، درست مانند ساعتى كه #باطرى آن تمام شده باشد. «در اينجا به مصداق «فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَايَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ» ( اعراف 34) مرگ حتمى است.
👌امّا «اجل غير حتمى» سرآمدى است كه قابل #اجتناب است آن نيز بر دو گونه است، بخشى از آن در اختيار انسان است كه مى تواند با رعايت موازين عقلايى از آن پرهيز كند، مانند ، پوشيدن «زره» در تن و گذاشتن «خود» بر سر و گرفتن «سپر» به دست در ميدان جنگ، كه بى شك جلوى بسيارى از مرگ و ميرها را مى گيرد.
❕پرهيز از اين گونه امور، به #عهده خود انسان گذارده شده است و اوست كه در برابر اين حوادث، مسئول و تعيين كننده است.
💠بخش ديگرى از سرآمدها، غير قطعى است، كه معمولا از اختيار انسان بيرون است، مانند: بخشى از حوادث رانندگى و يا مسأله پيش بينى نشده اى در مورد سقوط در چاه، يا ريزش كوه و مانند آن. اينجاست كه فرشتگان و مأموران الهى، تا اجل حتمى او فرا #نرسيده باشد او را در برابر اين حوادث حفظ مى كنند و هنگامى كه اجل حتمى او فرا رسيد او را به دست حادثه مى سپارند و رهايش مى كنند.
👌البتّه اين بخش را نيز مى توان به دو #گروه تقسيم كرد ؛ مشروط و غير مشروط، مشروط آن مواردى است كه، پاسدارى فرشتگان حافظ انسانها، مشروط به انجام كارى از #قبيل دادن صدقه، دعا كردن، صله رحم و انجام كارهاى نيك مى باشد، و قسم ديگر آن است كه، حتّى بدون اين شرط، مأمور محافظت او در اين قسمت هستند.
❕خلاصه اينكه اجل #حتمى تخلّف ناپذير است، و اجل مشروط يا معلَّق قابل تغيير مى باشد، گاه به وسيله تدبير و احتياط خود انسانها و گاه به وسيله انجام اعمال نيكى همچون صله رحم و صدقه در راه خدا و گاه به وسيله فرشتگانى كه مأمور حفظ انسان در برابر خطرات غير حتمى هستند.
❕از اينجا روشن مى شود كه آياتى مانند: «هنگامى كه اجل آنها فرا رسد نه ساعتى از آن عقب مى افتند و نه ساعتى بر آن پيشى مى گيرند» ( اعراف 34) و آيه شريفه « خداوند هرگز مرگ كسى را كه اجلش فرا رسيده به تأخير نمى اندازد » ( منافقون 11) با آياتى مانند: «لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ» منافات ندارد و همچنين با روايات فراوانى كه مى گويد صدقه و صله رحم، اجل انسان را به تأخير مى اندازد، #مخالف نيست و در واقع جمع بين همه آيات و روايات با توجّه به اقسام سه گانه يا چهار گانه اجل، كه در بالا اشاره شد، روشن مى شود.
📚پیام امام امیر المومنین ج 3 ص 25
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
https://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
❔در اينجا سؤالى پيش مى آيد كه اگر مطلب چنين است، پس لازم نيست ما خود را در برابر خطرات حفظ كنيم و پيشگيرى لازم را در برابر سيل و زلزله و بيمارى و حوادث رانندگى بنماييم، بلكه مجاز هستيم بى پروا پيش برويم و از هيچ چيز نترسيم و یا چرا همواره بسیاری افراد گرفتار #مصائب دنیوی می شوند ❕
👌در پاسخ به اين سؤال بايد توجّه كرد كه اجل و سرآمد عمر انسان، بر دو گونه است ؛ «اجل حتمى» و «اجل غير حتمى».
❕ «اجل حتمى» سرآمدى است كه به هيچ #وجه راه بازگشت براى آن نيست مثل اينكه قلب انسان حداكثر قدرت ضربانش- در حاليكه كاملا هم سالم باشد- فلان مقدار است، هنگامى كه آن عدد كامل شد قلب خواه ناخواه از كار مى ايستد، درست مانند ساعتى كه #باطرى آن تمام شده باشد. «در اينجا به مصداق «فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَايَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ» ( اعراف 34) مرگ حتمى است.
👌امّا «اجل غير حتمى» سرآمدى است كه قابل #اجتناب است آن نيز بر دو گونه است، بخشى از آن در اختيار انسان است كه مى تواند با رعايت موازين عقلايى از آن پرهيز كند، مانند ، پوشيدن «زره» در تن و گذاشتن «خود» بر سر و گرفتن «سپر» به دست در ميدان جنگ، كه بى شك جلوى بسيارى از مرگ و ميرها را مى گيرد.
❕پرهيز از اين گونه امور، به #عهده خود انسان گذارده شده است و اوست كه در برابر اين حوادث، مسئول و تعيين كننده است.
💠بخش ديگرى از سرآمدها، غير قطعى است، كه معمولا از اختيار انسان بيرون است، مانند: بخشى از حوادث رانندگى و يا مسأله پيش بينى نشده اى در مورد سقوط در چاه، يا ريزش كوه و مانند آن. اينجاست كه فرشتگان و مأموران الهى، تا اجل حتمى او فرا #نرسيده باشد او را در برابر اين حوادث حفظ مى كنند و هنگامى كه اجل حتمى او فرا رسيد او را به دست حادثه مى سپارند و رهايش مى كنند.
👌البتّه اين بخش را نيز مى توان به دو #گروه تقسيم كرد ؛ مشروط و غير مشروط، مشروط آن مواردى است كه، پاسدارى فرشتگان حافظ انسانها، مشروط به انجام كارى از #قبيل دادن صدقه، دعا كردن، صله رحم و انجام كارهاى نيك مى باشد، و قسم ديگر آن است كه، حتّى بدون اين شرط، مأمور محافظت او در اين قسمت هستند.
❕خلاصه اينكه اجل #حتمى تخلّف ناپذير است، و اجل مشروط يا معلَّق قابل تغيير مى باشد، گاه به وسيله تدبير و احتياط خود انسانها و گاه به وسيله انجام اعمال نيكى همچون صله رحم و صدقه در راه خدا و گاه به وسيله فرشتگانى كه مأمور حفظ انسان در برابر خطرات غير حتمى هستند.
❕از اينجا روشن مى شود كه آياتى مانند: «هنگامى كه اجل آنها فرا رسد نه ساعتى از آن عقب مى افتند و نه ساعتى بر آن پيشى مى گيرند» ( اعراف 34) و آيه شريفه « خداوند هرگز مرگ كسى را كه اجلش فرا رسيده به تأخير نمى اندازد » ( منافقون 11) با آياتى مانند: «لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ» منافات ندارد و همچنين با روايات فراوانى كه مى گويد صدقه و صله رحم، اجل انسان را به تأخير مى اندازد، #مخالف نيست و در واقع جمع بين همه آيات و روايات با توجّه به اقسام سه گانه يا چهار گانه اجل، كه در بالا اشاره شد، روشن مى شود.
📚پیام امام امیر المومنین ج 3 ص 25
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
https://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185