پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.57K subscribers
2.04K photos
215 videos
71 files
5.83K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!


طرح شبهه و سوال :

@poorseman

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
انقراض خوارج به دست امام مهدی علیه السلام !!!

🤔#پرسش :

شنیدم که جریان خوارج با ظهور فردی به نام اشمط بسته می شود ? شما در این رابطه اطلاعاتی می توانید ارائه دهید ?!!!!


💠#پاسخ : 💠

👌خوارج گروهى متعصّب و لجوج و نادان و قشرى بودند كه از درون جنگ صفين و داستان حكميت آشكار شدند.

آنها در آغاز مسأله حكميّت (عمرو عاص و ابو موسى اشعرى) را پذيرفته و امام عليه السّلام را مجبور به پذيرش آن كردند و هر اندازه كه امام عليه السّلام فرمود اينها همه خدعه و نيرنگ است و تا پيروزى بر دشمن و خاموش كردن آتش فتنه شاميان و پيروان معاويه راه چندانى باقى نمانده، گوش ندادند، ولى بعد كه نتيجه حكميت را ديدند از كار خود پشيمان شده و به اصطلاح توبه كردند، اما اين بار در طرف تفريط قرار گرفتند و گفتند: قبول حكميت كفر بود، چون حكم فقط از آن خدا است. ما از كفر خود توبه كرديم و بايد على بن ابى طالب عليه السّلام نيز توبه كند.

امام عليه السّلام به آنها فرمود: حكميّت كفر نيست. قرآن در دو مورد اشاره به مسأله حكميّت دارد: يكى در اختلافات خانوادگى ( سوره نساء آیه 35 ) و دوم، در مورد كفارات احرام ( مائده 95 ) ولى حكميّت به اين شكل كه شما عمل كرديد، سر تا پا اشتباه بود.

❗️به هر حال اين گروه نادان و فراموشكار كه در ميان آنان افراد بظاهر بسيار متعبّد و مقيّد به واجبات و مستحبات شرع نيز ديده مى‏شدند، از اسلام تنها به پوستى قناعت كرده و مغز آن را رها كرده بودند و در برابر امير مؤمنان على عليه السّلام در منطقه‏اى نزديك كوفه به نام حروراء و در كنار نهروان صف آرايى كردند. امام با حوصله و بردبارى بى‏حساب با آنها روبرو شد و به آنها اتمام حجّت كرد و بسيار اندرز داد.

نصايح امام مؤثّر واقع شد و اكثريت آنها توبه كردند و از لشكر خوارج جدا شدند و حدود چهار هزار نفر سرسختانه، ايستادگى كردند و در يك درگيرى محدود با لشكر امام اجساد همگى جز چند نفر، در كنار همان نهر بر روى زمين افتاد، همان گونه كه امام قبلا با صراحت پيش بينى كرده بود "

📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏2، ص: 377

خوارج :

▫️مرتكب گناه كبيره را (هر گناهى كه باشد) كافر و واجب القتل مى‏دانستند .

▫️در مسأله حكومت قائل به نوعى هرج و مرج و عدم نياز به تعيين حاكم بودند.

▫️قرائن نشان مى‏دهد كه در مسائل جنسى، شهوت پرست بودند و شايد به همين دليل، گرفتن نه زن عقدى را مجاز مى‏شمردند و مرتكب زناى محصنه را مستحق رجم نمى‏دانستند.

طبيعى است كه چنين گروه نادان و خودخواهى بسرعت به شاخه‏ها و گروههاى مختلفى تقسيم مى‏شوند. به همين جهت چيزى نگذشت كه هر يك از سران آنها داعيه‏اى عنوان كردند و به فرقه‏هاى زيادى تقسيم شدند، از جمله «ازارقه»، «نجدات»، «صفريّه»، «عجاردة» و «ثعالبه» و غير آن.

هم اكنون نيز افرادى كه افكارى همچون افكار خوارج دارند و اعمالشان يادآور اعمال آنان مى‏باشد در گوشه و كنار جوامع اسلامى پيدا مى‏شوند و مى‏توان بسيارى از وهّابيان را در اين دسته جاى داد، چرا كه آنها نيز به بعضى از ظواهر عبادات و مستحبّات، سخت پايبندند و گاه انجام كوچكترين مكروهات و يا مخالفت با مستحبّات را جايز نمى‏دانند، ولى در مقابل، غالب مسلمانان را اعم از شيعه و سنّى مشرك مى‏شمرند و خون بسيارى را مباح مى‏دانند و با اين كه از نظر تفكّر اسلامى و عقائد، سخت عقب مانده‏اند خود برتر بينى فوق العاده‏اى بر آنها حاكم است، نادانى خوارج و غرور و خود بزرگ بينى آنها و بى‏رحمى و قساوت در وجود آنان كاملا هويداست. آنها همچون خوارج خود را حقّ مطلق و ديگران را باطل مطلق مى‏پندارند يا آن كه بهره كمى از علوم اسلامى دارند."

📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏2، ص: 677

👌جهت آگاهی بیشتر از خوارج و فرق مختلف و عقاید آنها به دو کتاب ذیل از آیت الله سبحانی رجوع کنید :

📚الملل و النحل ج 5 ص 201 به بعد _ فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی ج 5 ص 181 به بعد


▫️ادامه 👇
رفتن پشه به مغز نمرود از راه بینی و امکان علمی این مساله ?!

🤔#پرسش :

این که گفته می شود که نمرود توسط پشه ای که از طریق بینی اش به مغزش رسید هلاک شد چقدر سندیت دارد ? با توجه به این که علم روز می گوید مسیر بینی راهی به سوی مغز ندارد ?


💠#پاسخ : 💠

👌علامه مجلسی در کتاب شریف حیاه القلوب در مورد کیفیت مرگ نمرود , پادشاه ظالم زمان حضرت ابراهیم علیه السلام روایاتی را نقل می کند و می نویسد :

" ( امام صادق علیه السلام ) در حكمت خلق پشه فرمود كه:

"حق تعالى آن را روزى بعضى از مرغان قرار داده است؛ و ذليل گردانيد به پشه، جبارى را كه تمرّد و تجبّر كرد بر خدا و انكار بر خداوندى او كرد، پس مسلط كرد بر او ضعيفترين خلقش را تا بنمايد به او قدرت و عظمت خود را، پس داخل بينى او شد تا به دماغش رسيد و او را كشت "

" فَأَمَّا الْبَعُوضُ وَ الْبَقُّ فَبَعْضُ سَبَبِهِ أَنَّهُ جَعَلَهُ أَرْزَاقَ الطَّيْرِ وَ أَهَانَ بِهَا جَبَّاراً تَمَرَّدَ عَلَى الله وَ تَجَبَّرَ وَ أَنْكَرَ رُبُوبِيَّتَهُ فَسَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِ أَضْعَفَ خَلْقِهِ لِيُرِيَهُ قُدْرَتَهُ وَ عَظَمَتَهُ وَ هِيَ الْبَعُوضُ فَدَخَلَتْ فِي مَنْخِرِهِ حَتَّى وَصَلَتْ إِلَى دِمَاغِهِ فَقَتَلَتْه‏ " ( الاحتجاج ج 2 ص 342 )

▫️و از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام به سند معتبر منقول است كه: " در روز چهارشنبه ابراهيم را در آتش انداختند، و در چهارشنبه مسلط كرد خدا بر نمرود پشه را "

" يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ سَلَّطَ الله عَلَى نُمْرُودَ الْبَقَّة " ( الخصال ج 2 ص 388 )

علامه مجلسی ادامه می دهد :

" از اين احاديث ظاهر مى‏شود كه قصه پشه و نمرود واقع است، امّا تفصيلش در اخبار معتبره به نظر نرسيده، و اكثر مورخان و بعضى از مفسران ذكر كرده‏اند كه:

"بعد از نجات حضرت ابراهيم از آتش، نمرود را دعوت به دين حق كرد، آن شقى گفت: من با خداى تو جنگ مى‏كنم. پس روزى را براى اين امر تعيين كردند و نمرود با لشكر بيكران بيرون آمد و صف كشيدند، و ابراهيم عليه السّلام تنها در برابر ايشان ايستاد تا آنكه حق تعالى پشه‏اى بى‏حد فرستاد تا هوا را تيره كردند و بر سر و روى لشكريان تاختند تا آنكه همگى روى به هزيمت گذاشتند و نمرود خجل و منفعل برگشت و باز ايمان نياورد، تا آنكه حق تعالى پشه ضعيفى را امر فرمود كه به دماغ آن ملعون بالا رفته مشغول شد به خوردن مغز سر او، تا آنكه به حدّى او را بى‏تاب كرد كه جمعى را موكّل كرده بود كه گرزهاى گران بر سر او مى‏زدند كه شايد از آن حالت تسكين يابد، و چهل سال بر اين حال ماند و ايمان نياورد تا به جهنم واصل شد "

📚حیاه القلوب ج 1 ص 345

مرحوم طبرسی در مجمع البیان نیز نقل می کند :

" در تفسير ابن عباس چنين آمده است: خداوند بر نمرود پشه‏اى را مسلط كرد روى لب نمرود نشست و گزيد نمرود خواست با دست پشه را دور كند پشه به بينى نمرود رفت و از آنجا به مغزش رسيد و چهل شب او را عذاب و آزار ميداد تا هلاك شد. "

📚ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن ج 3 ص 123

برخی از شارحین نهج البلاغه نیز در ذیل حکمت 419 نهج البلاغه که امیر مومنان از ضعف انسان و آزار انسان توسط یک پشه سخن به میان می آورد , نقل می کنند :

" در روايات آمده است: هنگامى كه خداوند پشه‏ها را بر نمرود و لشكرش مسلط ساخت تعداد فوق‏العاده زيادى اطراف لشكر او را احاطه كردند. نمرود از لشكرش جدا شد و در خانه‏اش وارد گشت و تمام درها را بست و پرده‏ها را فرو افكند و بر پشت خود خوابيد، فكر مى‏كرد كه چگونه از اين لشكر عظيم پشه‏ها رهايى يابد ناگهان پشه‏اى وارد بينى او شد و به‏سوى مغز او بالا رفت. چهل روز او را آزار مى‏داد به گونه‏اى كه براى پيدا كردن آرامش موقت، سر خود را بر زمين مى‏كوبيد و در اين حال بود تا به هلاكت رسيد. "

📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، علامه مکارم شیرازی ج‏15، ص: 384 _ شرح نهج البلاغه علامه شوشترى، ج 11، ص 339


▫️ادامه 👇
بررسی فقهی تعطیلی روز شنبه !!!

🤔#پرسش :

آیا تعطیلی روز شنبه موافق دستورات فقهی است یا حرمت دارد ? لطفا با ذکر ادله توضیح دهید ?


💠پاسخ : 💠

همانطور که برخی از مراجع و فقهای بزرگ معاصر مانند آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله سبحانی معتقدند , تعطیلی روز شنبه مورد تایید فقه نیست و از دو جهت مهم می توان بر ممنوعیت این تعطیلی استدلال نمود :

1 _ جهت اول آن است که شکی نیست که تعطیلی روز شنبه , سنت و اختصاصی یهودیان بوده است و در تورات در مواضع متعددی از این تعطیلی با عنوان تعطیلی روز "شبات " یاد شده است .

" شنبه را به عبری شبات می گویند و ریشه آن به معنای استراحت کردن و دست از کار کشیدن است " :

📚آشنایی با ادیان بزرگ ص 93

در تورات در مورد تعطیلی روز شنبه می خوانیم :

" خدا در روز هفتم ( شنبه ) کار خویش را به پایان رسانید . پس او در هفتمین روز از همه کار خویش بیاسود . و خدا روز هفتم را مبارک خواند و آن را مقدس شمرد چرا که در آن روز از همه کار خویش که خدا آفریده و ساخته بود , بیاسود "

📚کتاب پیدایش , فصل دوم , شماره 2 و 3

و در فراز دیگر تورات می خوانیم :

" موسی همه جماعت بنی اسرائیل را گرد آورد و به آنها گفت این است آنچه خداوند شما را به انجام آن فرمان داده است . شش روز کار می باید کرد اما روز هفتم روز مقدس برای شما باشد , شبات فراغت برای خداوند . هر که در این روز کاری کند باید کشته شود . در روز شبات در هیچ یک از منازل خویش آتشی نیفروزید "

📚کتاب خروج , فصل 35 , شماره 1 و 2 و 3

همینطور مضمون فوق در کتاب لاویان , فصل 23 و کتاب تثنیه , فصل 5 و ... آمده است .

▫️در کتاب تلمود که تورات شفاهی است , آمده است که تعطیلی روز شنبه لطف ویژه خداوند به یهودیان است و دانشمندان یهود خداوند را بابت این نعمت اختصاصی شکر می کردند و می گفتند :

" ای خداوند خدای ما , از روی محبت که با آن قوم خودت اسرائیل را دوست داشتی و از روی شفقتی که تو ای پادشاه ما نسبت به فرزندان هم عهدت احساس کردی , تو ای خداوند خدای ما , این روز هفتم بزرگ و مقدس را با محبت به ما عطا کردی "

📚گنجینه ای از تلمود ص 173

لذا در کتابهای تاریخ و عقاید ادیان در مورد تعطیلی روز شنبه در نزد یهودیان می خوانیم :

" از آن مهم‌تر نيز برنامه «سبت» يا روز تعطيلى هفتگى است كه از غروب هر جمعه شروع و تا غروب شنبه ادامه دارد. سبت روز استراحت كامل است و حتى انجام دادن كارهايى كه (در رابطه با پخت و پز) در ايام جشن‌ها مجاز بودند نيز در روز شنبه (سبت) مجاز نيست. مثل ساير اعياد، دعاى خاصّى هم براى سبت وجود دارد. روز سبت با دعا خواندن بر يك ليوان شراب «قدوش» قداست پيدا مى‌كند. منهاى حضور در كنيسه براى انجام عبادات و ادعيۀ مخصوص به اين روز و تلاوت هفتگى از روى اسفار پنج گانه، بخش اعظم روز شنبه در كنار خانواده سپرى مى‌شود. جمعه شبكه مى‌شود مادر خانواده قبل از شروع سبت شمع‌هاى مخصوص را روشن مى‌كند و پدر خانواده نيز، پس از مراجعت از كنيسه و قبل از خواندن دعاى «قدوش» و متبرك ساختن دو لقمه (تكّه) از نان مخصوص «چلّه» ، براى فرزندان خود خير و بركت مى‌طلبند. در طول سه وعده غذاى روز شنبه (سبت) سرودهايى مذهبى سر ميز غذا تلاوت و بهترين غذاهاى خانواده خورده مى‌شوند. در پايان روز سبت دعاى «تبركّ‌» بر يك ليوان شراب، كندر و عود و شعلۀ شمع قرائت مى‌شود "

📚راهنمای ادیان زنده، ج 1 ص 96

❗️بنابراین تعطیلی روز شنبه سنت یهودیان است و  از نظر فقهی , مسلمانان نباید خودشان را شبیه به سنتهای کفار و غیر مسلمین کنند , چنانچه که برخی می نویسند :

" تشبّه عبارت است از اينكه شخصى در نحوه رفتار يا پوششى كه به لحاظ جنسيت، دين و يا غير آن نشانه و مشخّصه طايفه‏اى از انسانها به شمار مى‏رود، همانند آنان گردد ... ( همانند ) آويختن صليب به گردن توسط مسلمان‏ ...

تشبّه حرام: تشبّه مسلمان به كفّار در استفاده از نشانه‏هاى ويژه مذهبى آنان كه از شعائرشان محسوب مى‏گردد، همچون صليب ( که ) حرام است‏ "

📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏ 2، ص: 485



▫️ادامه 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
Photo
توضیحی در مورد آیه درود و صلوات !!!!

🤔#پرسش :

آیه‌ی درود، مختص نماز اموات است!!

🔆 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَيْفٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ : لَمَّا قُبِضَ النَّبِيُّ  صَلَّتْ عَلَيْهِ الْمَلَائِكَةُ وَالْمُهَاجِرُونَ وَالْأَنْصَارُ فَوْجاً فَوْجاً، قَالَ وَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ  يَقُولُ فِي صِحَّتِهِ وَسَلَامَتِهِ : إِنَّمَا أُنْزِلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ عَلَيَّ فِي الصَّلَاةِ عَلَيَّ بَعْدَ قَبْضِ اللَّهِ لِي : إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً.

جابر جعفی می‌گوید : امام صادق گفت : آنگاه که پیغمبر خدا از دنیا رفت، ملائکه و مهاجرین و انصار، فوج فوج بر آنحضرت نماز میّت خواندند و حضرت علی گفت : پیغمبر در صحت و سلامت فرمود : این آیه، فقط درباره‌ی نماز میّت بر من، هنگام بعد از وفاتم، نازل شده است : ﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَـٰۤئِكَتَهُۥ یُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِیِّۚ یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ صَلُّوا۟ عَلَیۡهِ وَسَلِّمُوا۟ تَسۡلِیمًا﴾ [أحزاب/56) ( اصول کافی ٤٥١/١)

در این حدیث از واژه‌ی إنما استفاده شده. که از أداة حصر است و مقصود را، فقط در «نماز میّت» منحصر می‌کند !!!!


💠پاسخ💠

▫️خداوند در آیه 56 از سوره احزاب می فرماید :

"خداوند و فرشتگانش بر پيامبر درود مى‏فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بر او درود فرستيد و سلام گوئيد و تسليم فرمانش باشيد. " " إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيما " ( احزاب 56 )

در تفسیر آیات فوق می خوانیم :

" مقام پيامبر ص آن قدر والا است كه آفريدگار عالم هستى و تمام فرشتگانى كه تدبير اين جهان به فرمان حق بر عهده آنها گذارده شده است بر او درود مى‏فرستند، اكنون كه چنين است شما نيز با اين پيام جهان هستى هماهنگ شويد،" اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بر او درود بفرستيد و سلام بگوئيد و در برابر فرمان او تسليم باشيد" (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً).

او يك گوهر گرانقدر عالم آفرينش است، و اگر به لطف الهى در دسترس شما قرار گرفته مبادا ارزانش بشمريد، مبادا ارج و مقام او را در پيشگاه پروردگار و در نزد فرشتگان همه آسمانها فراموش كنيد، او يك انسان است و از ميان شما برخاسته ولى نه يك انسان عادى، كسى است كه يك جهان در وجودش خلاصه شده است.

" صلات" و" صلوات" كه جمع آن است هر گاه به خدا نسبت داده شود به معنى فرستادن رحمت است، و هر گاه به فرشتگان و مؤمنان منسوب گردد به معنى طلب رحمت مى‏باشد .

تعبير به" يصلون" به صورت فعل مضارع دليل بر استمرار است يعنى پيوسته خداوند و فرشتگان رحمت و درود بر او مى‏فرستند، رحمت و درودی پيوسته و جاودانى. "

📚تفسیر نمونه ج 17 ص 416


▫️ادامه 👇
آگاهی بهشتیان و دوزخیان از احوال یکدیگر !!!

🤔#پرسش :

بهشتیان و جهنمبان همدیگر را می بینند و با همدیگر صحبت می کنند درسته؟  «ما سَلَکَکُمْ فی‏ سَقَرَ...... این از ورای حجاب است یا نه؟
یکی از علما گفته بود از پشت دیوار شيشه ای این ملاقات و گفتگو ها انجام میشه . سندش را میخواستم ! ❗️❗️


💠پاسخ :💠

از روایاتی استفاده می شود که خداوند شرایطی را فراهم می کند که بهشتیان و دوزخیان , مستقیما و بدون واسطه یکدیگر را می بینند و با هم گفتگو می کنند .

▫️امام صادق عليه السلام فرمود :

" خداوند، هيچ مخلوقى نيافريد، مگر آن كه براى او منزلى در بهشت و منزلى در دوزخ قرار داد. پس چون اهل بهشت در بهشت و اهل دوزخ در دوزخ جاى گيرند، منادى‏اى بانگ مى‏زند كه: «اى اهل بهشت! بنگريد». بهشتيان به دوزخ مى‏نگرند و منزل‏هايشان در دوزخ برايشان بالا آورده مى‏شود. سپس به ايشان گفته مى‏شود: «اينها منزل‏هاى شما بود كه اگر پروردگارتان را نافرمانى مى‏كرديد، به آنها وارد مى‏شديد». پس اگر بنا بود كسى از خوش‏حالى بميرد، بهشتيان در آن روز از خوش‏حالىِ اين كه عذاب از ايشان برطرف شده است، مى‏مُردند.

آن گاه [به دوزخيان‏] ندا مى‏شود كه: «اى گروه‏هاى دوزخى! سرهايتان را بلند كنيد و به منزل‏هاى خود در بهشت بنگريد». دوزخيان، سرهاى خود را بلند مى‏كنند و منزل‏هاى خود در بهشت و نعمت‏هاى آن را مى‏بينند. پس به ايشان گفته مى‏شود: «اينها منزل‏هاى شما بود كه اگر پروردگارتان را فرمان مى‏برديد، به‏ آنها وارد مى‏شديد». پس اگر بنا بود كسى از اندوه بميرد، دوزخيان در آن روز از اندوه مى‏مُردند.
آن گاه بهشتيان، منزل‏هاى [بهشتىِ‏] دوزخيان را و دوزخيان، منزل‏هاى [دوزخىِ‏] بهشتيان را به ارث مى‏برند. اين، همان سخن خداى متعال است كه:
«ايشان‏اند وارثان؛ همانان كه فردوس را به ارث مى‏برند و در آن، جاويدان‏اند». " " ما خَلَقَ اللَّهُ خَلقاً إِلَّا جَعَلَ لَهُ فِي الجَنَّةِ مَنزِلًا وَفِي النّارِ مَنزِلًا، فَإِذا سَكَنَ أَهلُ الجَنَّةِ الجَنَّةَ وَأَهلُ النّارِ النّارَ نادَى مُنادٍ: يا أَهلَ الجَنَّةِ أَشرِفُوا، فَيُشرِفُونَ عَلَى النّارِ، وَتُرفَعُ لَهُم مَنازِلُهُم فِي النّارِ، ثُمَّ يُقالُ لَهُم: هذِهِ مَنازِلُكُمُ الَّتِي لَو عَصَيتُم رَبَّكُم دَخَلتُمُوها. فَلَو أَنَّ أَحَداً ماتَ فَرَحاً لَماتَ أَهلُ الجَنَّةِ ذلِكَ اليَومَ فَرَحاً بِما صُرِفَ عَنهُم مِنَ العَذابِ. ثُمَّ يُنادَونَ: يا مَعاشِرَ أَهلِ النّارِ ... "

📚ثواب الأعمال: ص 307 ح 1، تفسير القمّي: ج 2 ص 89 ، بحار الأنوار: ج 8 ص 287 ح 19

👌در نقل دیگری , پیامبر گرامی فرمود :

" هيچ كس نيست كه وارد بهشت شود، مگر آن كه جايگاهش در آتش- كه اگر بدى مى‏كرد، به آن جا مى‏رفت- به او نشان داده مى‏شود تا سپاس‏گزارى‏اش افزون شود، و هيچ كس نيست كه وارد آتش شود، مگر آن كه جايگاهش در بهشت- كه اگر كار نيك مى‏كرد، به آن جا مى‏رفت- به او نمايانده مى‏شود تا مايه [افزايش‏] دريغ و افسوس او گردد. " " لا يَدخُلُ أحَدٌ الجَنَّةَ إلّاارِيَ مَقعَدَهُ مِنَ النّارِ لَو أساءَ؛ لِيَزدادَ شُكراً. ولا يَدخُلُ النّارَ أحَدٌ إلّاأُرِيَ مَقعَدَهُ مِنَ الجَنَّةِ لَو أحسَنَ؛ لِيَكونَ عَلَيهِ حَسرَة "

📚مجمع البيان: ج 10 ص 450، جامع الأخبار: ص 515 ح 1451


▫️ادامه 👇
تناقض در قرآن در بیان جریان قوم لوط و پیشنهاد ازدواج آنان با دختران لوط علیه السلام !!!

🤔#پرسش :

در مورد ماجرای حضرت لوط در دو جای قرآن متفاوت آمده در سوره حجر بعد از نقل این داستان میگوید"هولا بناتی ان‌کنتم فاعلین" ولی در سوره هود میگوید "هولا بناتی هن اطهر لکم " آیا این نقل ها دو نقل متفاوتند ? آیا اینجا تناقص نیست؟!

💠پاسخ💠

لوط نبی علیه السلام از پیامبران بزرگ الهی بود که خداوند در قرآن در توصیف او فرمود :

" و لوط را (به يادآور) كه به او حكم و علم داديم، و از شهرى كه اعمال زشت و كثيف انجام مى‏دادند رهايى بخشيديم، چرا كه آنها مردم بد و فاسقى بودند - و او را در رحمت خود داخل كرديم، او از صالحان بود. " وَ لُوطاً آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فاسِقِينَ _ وَ أَدْخَلْناهُ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ " ( سوره انبیاء آیه 74 _ 75 )

علامه مجلسی نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود :

" لوط در ميان قوم خود سى سال ماند كه ايشان را بسوى خدا مى‏خواند و حذر مى‏فرمود ايشان را از عذاب الهى، و ايشان قومى بودند كه خود را از غائط پاكيزه نمى‏كردند و غسل جنابت نمى‏كردند.

و لوط پسر خاله حضرت ابراهيم بود و ساره زن ابراهيم عليه السّلام خواهر لوط بود، و حضرت لوط و ابراهيم عليهما السّلام دو پيغمبر مرسل بودند كه مردم را از عذاب خدا مى‏ترسانيدند، و لوط مردى بود سخى و صاحب كرم و هر مهمانى كه بر او وارد مى‏شد ضيافت مى‏كرد و حذر مى‏فرمود مهمانان را از شرّ قوم خود، پس چون قوم لوط اين را از او ديدند گفتند: آيا تو را نهى نكرديم از عالميان؟ مهمانى نكن مهمانى را كه بر تو نازل شود، و اگر بكنى فضيحت مى‏رسانيم به مهمانان تو، و تو را خوار و ذليل مى‏كنيم نزد ايشان.

پس لوط عليه السّلام هرگاه او را مهمانى مى‏رسيد پنهان مى‏كرد امر او را از بيم آنكه مبادا قوم او فضيحت نمايند به او، زيرا كه لوط در ميان ايشان قبيله و عشيره‏اى نبود و پيوسته لوط و ابراهيم عليهما السّلام متوقع نزول عذاب بر آن قوم بودند، و ابراهيم و لوط عليهما السّلام را منزلت شريفى نزد حق تعالى بود ... "

📚حیاه القلوب ج 1 ص 423

قوم لوط که گرفتار فاحشه لواط و همجنس بازی با مردان شده بودند , تصمیم داشتند به مهمانان لوط علیه السلام هم تعرض کنند , لوط ( ع ) برای آنکه از این واقعه شوم جلوگیری کند به افرادی از قوم خود پیشنهاد ازدواج با دخترانش را داد و در تعبیر و بیانی خطاب به آنان فرمود :

"دختران من حاضرند اگر مى‏خواهيد كار صحيحى انجام دهيد (با آنها ازدواج كنيد و از گناه و آلودگى بپرهيزيد). " قال هؤُلاءِ بَناتِي إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ " ( حجر 71 )

و جهت تاکید بیشتر بر این پیشنهاد , این موضوع را با بیانی رساتر ایراد کرد و فرمود :

" اى قوم من! اينها دختران منند، براى شما پاكيزه‏ترند (با آنها ازدواج كنيد و از اعمال شنيع صرف نظر نمائيد) از خدا بترسيد و مرا در مورد ميهمانهايم رسوا مسازيد، آيا در ميان شما يك مرد رشيد وجود ندارد؟! " " قالَ يا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ " ( هود 78 )

روشن است که میان این دو جمله تناقضی نیست بلکه هر دو جمله , بیان و تعبیری در یک موضوع یعنی پیشنهاد ازدواج است و لوط علیه السلام از هر دو تعبیر و بیان استفاده کرد و با بیانهای گوناگون بر موضوع پیشنهاد ازدواج تاکید کرد تا قومش را از عمل شنیع لواط منصرف و به سوی ازدواج حلال سوق دهد , چنانچه که در تفسیر نمونه می خوانیم :

"كار به جايى مى‏رسد كه پيامبر بزرگى همچون لوط حاضر مى‏شود دختران خود را به ازدواج آنها در آورد تا از طريق حلال و مشروع اشباع شوند و از گناه و آلودگى و ننگ رهايى يابند اما باز هم آنها دست رد بر سينه او مى‏گذارند! ضمنا اين پيامبر بزرگ، اين درس آموزنده را به ما مى‏دهد كه براى مبارزه با مفاسد تنها روى نفى تكيه نكنيد، بلكه روى اثبات هم بايد تكيه كرد، يعنى بايد غرائز بشر را از طريق صحيح اشباع نمود تا به فساد نگرايد، گرچه قوم لوط افراد فاسد استثنايى بودند كه اين برنامه در آنها مؤثر نيفتاد، ولى معمولا اين روش يكى از مؤثرترين روشهاست. هنگامى كه بخواهيم با سرگرميهاى غير سالم مبارزه كنيم بايد در درجه اول بكوشيم و سرگرمى سالم براى مردم فراهم سازيم، همين گونه در برنامه‏هاى ديگر. "

📚تفسير نمونه، ج‏11، ص: 117


#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
توضیحی در مورد وابسته بودن قبولی اعمال به نماز !!!

🤔#پرسش :

اگر اولین چیزی که طبق روایات محاسبه میشود نماز است " و ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها " من که الان نمازهایم قضا می شود و خیلی وقت است که خواستم قضا کنم ولی نتوانستم درستش کنم بی خیال بقیه دین بشوم و گناه کنم ؟ چون فایده ندارد ? اصلا بالفرض که الان نمازهایم درست بشود چند سال نماز قضایی که عمدا و سهوا قضا کردم رو چکار کنم که سخت است به جا آوردنش و باز هم "ان ردت رد ما سواها " میشود ?!!!!

💠پاسخ : 💠

" در حديث معروفى مى‏خوانيم كه امير مؤمنان على عليه السلام در وصاياى خود بعد از آنكه فرق مباركش با شمشير ابن ملجم جنايتكار شكافته شد فرمود: "خدا را، خدا را درباره نماز، چرا كه ستون دين شماست "

📚بحار الانوار، ج 42، ص 256.

▫️مى‏دانيم هنگامى كه عمود خيمه در هم بشكند يا سقوط كند، هرقدر طناب‏ها و ميخ‏هاى اطراف محكم باشد اثرى ندارد، همچنين وقتى ارتباط بندگان با خدا از طريق نماز از بين برود اعمال ديگر را از دست خواهد داد.

▫️در حديثى امام صادق عليه السلام فرمود " نخستين چيزى كه در قيامت بنده به آن حسابرسى مى‏شود نماز است، اگر پذيرفته شد، ساير اعمالش قبول مى‏شود، و اگر رد شود ساير اعمالش نيز رد خواهد شد "

📚 من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 208.

❗️ شايد به اين دليل كه نماز رمز ارتباط خلق و خالق است و اگر به‏طور صحيح به‏جا آورده شود، قصد قربت و اخلاص كه شرط قبولى ساير اعمال است در او زنده مى‏شود وگرنه بقيّه اعمالش آلوده و از درجه اعتبار ساقط مى‏شود. "

📚انوار هدایت , مکارم شیرازی , ص 398

👌بنابراین ملاک قبولی سایر اعمال نیز نماز است و اگر نماز قبول نشود , سایر اعمال هم قبول نمی شود اما این سخن به معنای بی فایده بودن انجام سایر اعمال نیست .

👈کمترین فایده ای که انجام دادن سایر اعمال (مانند روزه و حج و زکات و خمس و ... ) برای انسان دارد آن است که با انجام آنها عذاب انجام ندادنشان از انسان بر داشته می شود و دیگر انسان به خاطر ترک آن اعمال مجازات نمی شود .👉

بنابراین میان قبولی اعمال و دریافت پاداش تفاوت است , قبولی اعمال آن مرحله عالی و بالاتر است که سبب ورود به بهشت و بهره مندی از انواع نعمتهای عالی آن می شود اما مرحله پاداش آن است که مثلا اگر نماز انسان قبول نشود که به تبع آن سایر اعمال هم قبول نمی شود اما باز انسان بی بهره از انجام نماز و سایر اعمال نیست و طبیعتا پاداشی متناسب دریافت می کند که کمترین آن پاداش رفع عذاب است در حالیکه اگر از اساس نماز و روزه و زکات و سایر اعمال ترک می شد به خاطر این ترک واجبات , انسان گرفتار عذاب می شد .


بی شک کسی که واجباتش را انجام می دهد , عملش مصداق کار خوب و احسان و خودش هم مصداق محسن است و به مقتضای آیات قرآن بی اجر و پاداش نخواهد بود : " " فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِين‏ " " خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند " _ " فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ " " هر كس به اندازه سنگينى ذره‏اى كار نيك كند آن را مى‏بيند و هر كس بمقدار ذره‏اى كار بد كند آن را خواهد ديد" ( یوسف 90 _ زلزله 7 _ 8 )

👌لذا در روایات ما آمده است که درست است که مثلا خداوند اعمال نیک افراد کفار را به خاطر بی ایمانی و عنادشان با حق و حقیقت نمی پذیرد و قبول نمی کند اما آنها را بی بهره و بی پاداش نیز نمی گذارد زیرا میان قبولی اعمال و دادن پاداش تفاوت است .

خداوند پاداش این کافران معاند اما نیکوکار را به صورت آسانی مرگ و جان دادن یا در امان بودن از آتش جهنم می دهد یعنی اگر چه به خاطر کفر و عناد جهنم می روند اما به خاطر نیکوکاری که داشتند , آتش جهنم آنان را نمی سوزاند و مثلا خداوند برایشان خانه ای در جهنم بنا می کند تا از آتش جهنم ایمن باشند و رزق و روزی آنان را نیز از مکانی غیر از جهنم تامین می کند : "مَا كَانَ مِنْ سُهُولَةٍ هُنَاكَ عَلَى الْكَافِرِ فَلِيُوَفَّى أَجْرَ حَسَنَاتِهِ فِي الدُّنْيَا " _ "فَلَمَّا أَنْ مَاتَ الْكَافِرُ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِي النَّارِ مِنْ طِينٍ وَ كَانَ يَقِيهِ حَرَّهَا وَ يَأْتِيهِ الرِّزْقُ مِنْ غَيْرِهَا "

📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 275 _ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: 169

لذا در تفسیر نمونه می خوانیم :

" مساله" قبولى اعمال" مطلبى است، و پاداش مناسب داشتن مطلب ديگر، به همين جهت مشهور در ميان دانشمندان اسلام اين است كه مثلا نماز بدون حضور قلب و يا با ارتكاب بعضى از گناهان مانند غيبت، مقبول درگاه خدا نيست، با اينكه مى‏دانيم چنين نمازى شرعا صحيح است، و اطاعت فرمان خدا است و انجام وظيفه محسوب مى‏شود و مسلم است كه اطاعت فرمان خدا بدون پاداش نخواهد بود. بنابراين قبول عمل همان مرتبه عالى عمل است‏ "

📚تفسير نمونه، ج‏10، ص: 317



#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
توضیحاتی در مورد مکان برزخ !!!

🤔#پرسش :

شنیده ام که بعد از مرگ وارد عالمی به نام برزخ می شوم ? سوالم آن است که عالم برزخ کجاست و در چه مکانی است ?


💠پاسخ : 💠

👌برخی از محققین می نویسند :

"ما معتقديم: در ميان اين جهان و سراى آخرت، جهان سوّمى به نام «برزخ» است كه ارواح همه انسان‏ها پس از مرگ تا روز قيامت در آن قرار مى‏گيرند. «وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخ الى يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛ و پشت سر آنها (پس از مرگ) برزخى است تا روز قيامت». ( سوره مومنون آیه 100 )

البته از جزئيات آن جهان نيز آگاهى زيادى نداريم و نمى‏توانيم داشته باشيم، اين قدر مى‏دانيم كه ارواح نيكان و صالحانى كه در درجات بالا قرار دارند (مانند ارواح شهدا) در آن جهان، متنعّم به نعمت‏هاى فراوانى هستند: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا فى سَبيلِ اللَّهِ امْواتاً بَلْ احْياء عِنْدَ ربِّهِمْ يُرْزَقُونَ؛ هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند مردگانند، بلكه آنها زنده‏اند و در پيشگاه پروردگارشان متنعّمند». ( سوره آل عمران آیه 169 )

و نيز ارواح ظالمان و طاغوت‏ها و حاميان آنها در آن جهان معذّبند، همان گونه كه قرآن درباره فرعون و آل‏فرعون مى‏گويد: «النّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوّاً وَ عَشِيّاً وَ يَوْمَ تَقُومُ السّاعَةُ ادْخِلُوا آل‏فِرْعَوْنَ اشَدَّ الْعَذابِ؛ عذاب آنها (در برزخ) آتش (دوزخ) است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مى‏شوند، و روزى كه قيامت برپا شود (مى‏فرمايد) آل فرعون را داخل سخت‏ترين عذاب‏ها كنيد!». ( سوره مومن آیه 46 ) ...

در روايات اسلامى نيز از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله آمده است كه فرمود: «الْقَبْرُ رَوْضَة مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ اوْ حُفْرَةِ مِنْ حُفَرِ النّيران؛ قبر يا باغى است از باغ‏هاى بهشت، يا حفره‏اى از حفره‏هاى دوزخ» ( صحيح ترمذى، جلد 4، كتاب صفة القيامة، باب 26، حديث 2460، در منابع شيعه اين حديث گاه از اميرمؤمنان على عليه السلام و گاه از امام على بن الحسين عليه السلام نقل شده است (بحارالانوار، جلد 6، صفحه 214 و 218) )

📚به نقل از کتاب اعتقاد ما، ص: 70

برخی ازمفسرین در مورد آیه مورد اشاره پیرامون عذاب آل فرعون می نویسند :

" ( آیه ) مى‏گويد آنها صبح و شام بر آتش عرضه مى‏شوند اما در قيامت آنها را وارد اشد عذاب مى‏كند، اين به خوبى دلالت دارد كه عذاب اول عذاب برزخى است كه بعد از اين دنيا و قبل از قيام قيامت است و كيفيت آن عرضه و نزديكى به آتش دوزخ است، عرضه‏اى كه هم روح و جان را به لرزه در مى‏آورد و هم جسم را تحت تاثير قرار مى‏دهد. "

📚تفسير نمونه، ج‏20، ص: 115

از آیات و روایات استفاده می شود که مکان برزخ جایی در همین دنیا است و اینکه در برزخ صبح و شب  است چنانچه که در آیه مورد اشاره خواندیم که آل فرعون هر صبح و شام در برزخ عذاب می شوند .

صبح و شام داشتن از ویژگی های دنیا است و در پایان دنیا , طومار خورشید و ماه و ستارگان پیچیده می شود و دیگر خبری از صبح و شام نیست .

خداوند می فرماید : "  در آن هنگام كه خورشيد درهم پيچيده شود _ و در آن هنگام كه ستارگان بى‏فروغ شوند. " ( سوره تکویر آیه 1 و 2 )

👌و در مورد بهشتیان می فرماید :

" نه خورشید را در آنجا مى‏بينند، نه سرما را. " " لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً " ( سوره انسان آیه 13 )


در روایات نیز تصریح شده است که عذاب صبح و شام آل فرعون در دنیا است یعنی برزخ در جایی در همین عالم دنیاست اما ما با چشم سر و حواس ظاهری قابلیت درک این عالم را نداریم .

👌در نقلی آمده است که مردى به امام صادق عليه السلام عرضه داشت در باره اين سخن خداوند عز و جل: «هر صبح و شام بر آتش عرضه مى‏شوند» چه مى‏گوييد؟ فرمود: مردم درباره آن چه مى‏گويند؟
مرد گفت: مى‏گويند: اين در مورد آتشِ جاويدان است، و فرعونيان تا آن زمان، عذابى نمى‏شوند. امام عليه السلام فرمود:«پس، آنها از نيك‏بختان‏اند؟!» ( که فقط صبح و شام عذاب می شوند ) گفته شد: قربانت كردم! پس منظور چيست؟ فرمود:

«اين [عرضه شدن صبح و شام فرعونيان بر آتش‏]، در دنياست؛ امّا درباره آتش جاويدان، مى‏فرمايد: «و روزى كه رستاخيز برپا شود [، فرياد مى‏رسد كه:] فرعونيان را در سخت‏ترين عذاب در آوريد» " فقَال: إِنَّما هذا فِي الدُّنيا، وأمّا فِي نارِ الخُلدِ فَهُوَ قَولُهُ: «وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ "

📚تفسیر قمی ج 2 ص 258

می بینیم که در این حدیث شریف امام علیه السلام با صراحت مکان برزخ را جایی در همین دنیا می شمرد .

👇ادامه
آیا شیعیان و لو فاسد باشند از سایر مسلمانان مقام بالاتری دارند ?

🤔#پرسش :

نزد امامان شیعه، آن شیعه‌ای که اهل هزاران فسق و فجور و گناه و معصیت باشد، از سنی بهتر است !!!

" عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنِّي أُخَالِطُ اَلنَّاسَ فَيَكْثُرُ عَجَبِي مِنْ أَقْوَامٍ لاَ يَتَوَلَّوْنَكُمْ وَ يَتَوَلَّوْنَ فُلاَناً وَ فُلاَناً لَهُمْ أَمَانَةٌ وَ صِدْقٌ وَ وَفَاءٌ وَ أَقْوَامٌ يَتَوَلَّوْنَكُمْ لَيْسَ لَهُمْ تِلْكَ اَلْأَمَانَةُ وَ لاَ اَلْوَفَاءُ وَ اَلصِّدْقُ قَالَ فَاسْتَوَى أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ جَالِساً فَأَقْبَلَ عَلَيَّ كَالْغَضْبَانِ ثُمَّ قَالَ لاَ دِينَ لِمَنْ دَانَ اَللَّهَ بِوَلاَيَةِ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اَللَّهِ وَ لاَ عَتْبَ عَلَى مَنْ دَانَ بِوَلاَيَةِ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اَللَّهِ قُلْتُ لاَ دِينَ لِأُولَئِكَ وَ لاَ عَتْبَ عَلَى هَؤُلاَءِ قَالَ نَعَمْ لاَ دِينَ لِأُولَئِكَ وَ لاَ عَتْبَ عَلَى هَؤُلاَءِ. "

" عبد اللّٰه بن ابى يعفور گويد: به امام صادق گفتم: من كه با مردم ارتباط دارم بسيار تعجب ميكنم از مردمى كه از شما پيروى نميكنند و بدنبال فلانی  و فلانی مي روند ولى امين و راستگو و با وفايند، و مردمى هستند كه بدنبال شمايند، ولى امانت و وفاء و راستگوئى آنها را ندارند. امام صادق راست نشست و مانند خشمناكى بمن متوجه شد، سپس فرمود: هر كه خدا را با پيروى از امام ستمگرى كه از جانب خدا نيست ديندارى كند، دين ندارد و سرزنش نيست بر كسى كه با پيروى از امام عادل از جانب خدا ديندارى كند، گفتم: آنها دين ندارند و بر اينها سرزنشى نيست‌؟!! فرمود: آرى آنها دين ندارند و بر اينها سرزنشى نيست. " !!! ( الکافي  ,  جلد ۱  ,  صفحه ۳۷۵ )


💠#پاسخ💠

👌امامان علیهم السلام , فردی را به عنوان شیعه معرفی کرده اند که در افعال و اعمال از آن بزرگواران پیروی کند و افعالش در مسیر الهی باشد نه مسیر شیطانی , چنانچه که امام صادق علیه السلام فرمود :

" از شیعیان ما نیست کسی که تنها به زبان ادعای شیعه بودن دارد و در اعمال و آثار ما , از ما پیروی نمی کند و مطابق اعمال ما عمل نمی کند , شیعه ما کسی است که با قلب و زبان شیعه باشد و از آثار ما پیروی کند و مطابق اعمال ما عمل کند , این افراد هستند که شیعه می باشند " "  قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ قَالَ بِلِسَانِهِ وَ خَالَفَنَا فِي أَعْمَالِنَا وَ آثَارِنَا وَ لَمْ يَعْمَلْ بِأَعْمَالِنَا وَ لَكِنْ شِيعَتُنَا مَنْ وَافَقَنَا بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ اتَّبَعَ آثَارَنَا وَ عَمِلَ بِأَعْمَالِنَا أُولَئِكَ شِيعَتُنَا "

📚السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي (و المستطرفات)، ج‏3، ص: 639

👌و فرمود :

" گروهى مى‏پندارند كه من، امام آنها هستم. به خدا سوگند كه من، امام آنها نيستم.خداوند، لعنتشان كند! هر چه من پرده‏پوشى مى‏كنم، آنان، پرده‏درى مى‏كنند. من مى‏گويم: «چنين و چنان» و آنان مى‏گويند: مقصودش، فلان و بهمان است. من، امام كسى هستم كه مرا فرمان ببرَد. " " سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ قَوْمٌ يَزْعُمُونَ أَنِّي إِمَامُهُمْ وَ اللَّهِ مَا أَنَا لَهُمْ بِإِمَامٍ لَعَنَهُمُ اللَّهُ كُلَّمَا سَتَرْتُ سِتْراً هَتَكُوهُ أَقُولُ كَذَا وَ كَذَا فَيَقُولُونَ إِنَّمَا يَعْنِي كَذَا وَ كَذَا إِنَّمَا أَنَا إِمَامُ مَنْ أَطَاعَنِي. "

📚الغيبة للنعماني، ص: 37

❗️فردی که به زبان ادعای تشیع دارد اما در عمل به فرامین الهی توجه نکرده و عمر را در فساد و نافرمانی الهی می گذراند , آخر امر نیز گناهان ,  قلب او را سیاه کرده و بی ایمان و کافر از دنیا می رود .

خداوند می فرماید ؛

«كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُون‏ » « چنين نيست كه آنها خيال مى‏ كنند، بلكه اعمالشان چون زنگارى بر دلهايشان نشسته ( و قلبشان را سیاه و بی ایمان کرده است ) » ( مطففین ، آیه 14 )

👌و می فرماید ؛

« ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‏ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُن‏ » « سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به سخريه گرفتند. » ( روم 10 )


▫️ادامه 👇
پاسخ به شبهه وهابی در مورد عملکرد برخی از اصحاب امامان علیهم السلام !!!

🤔#پرسش :

اصحاب امانت دار و خاص ائمه که از اهل کوفه بودند، با عورتِ باز در حمام راه می‌روند !!!

بله، اصلاً تعجب نکنید، اصحاب خاص امام حتی این قدر احکام دین را بلد نیستند که باید عورت خود را از دیگران بپوشانند !!!

"عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ جَمِيعاً عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ أَبِي وَ جَدِّي وَ عَمِّي حَمَّاماً بِالْمَدِينَةِ فَإِذَا رَجُلٌ فِي بَيْتِ اَلْمَسْلَخِ فَقَالَ لَنَا مِمَّنِ اَلْقَوْمُ فَقُلْنَا مِنْ أَهْلِ اَلْعِرَاقِ فَقَالَ وَ أَيُّ اَلْعِرَاقِ قُلْنَا كُوفِيُّونَ فَقَالَ مَرْحَباً بِكُمْ يَا أَهْلَ اَلْكُوفَةِ أَنْتُمُ اَلشِّعَارُ دُونَ اَلدِّثَارِ ثُمَّ قَالَ مَا يَمْنَعُكُمْ مِنَ اَلْأُزُرِ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ عَوْرَةُ اَلْمُؤْمِنِ عَلَى اَلْمُؤْمِنِ حَرَامٌ .... "

ترجمه: حنان بن سدیر از پدرش گوید: من و پدرم و جدم به حمام مدینه رفتیم، مردی در رخت کن حمام بود. فرمود: شما از کجایید؟ گفتم: از عراق، فرمود: از کجای عراق؟ گفتیم: از کوفه، فرمود: مرحبا به شما ای مردم کوفه! شما جامه زیرین (ما) هستید (یعنی اصحاب راز و نزدیک مایید)، بعد فرمود: چرا لنگ نمی بندید؟ پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دیدن عورت مسلمان، بر مسلمان حرام است ... " (الکافي  ,  ج ۶  ,  ص۴۹۷ ) ❗️❗️❗️


💠#پاسخ : 💠

▫️1 _ روایت مورد تمسک وهابی از نظر سندی قابل استناد نیست . در سند روایت حنان بن سدیر وجود دارد که واقفی مسلک و از مخالفان و دشمنان امام رضا علیه السلام بوده است : " حنان بن سدير الصيرفي، واقفي. " و علامه حلی روایت او را مردود می شمارد و قبول نمی کند : " حنان‏ بالنون قبل الألف و بعده بن سدير الصيرفي ... و عندي في روايته توقف. "

📚رجال الطوسي ص: 334 _ رجال العلامة الحلي، ص: 218

روایت مذکور را حنان به نقل از پدرش یعنی سدیر بن حکیم روایت می کند در حالی که راوی جریان یعنی سدیر بن حکیم اهل تخلیط بوده است : " ( سدیر بن حکیم ... ) قال السيد علي بن أحمد العقيقي: سدير بن الصيرفي و كان اسمه سلمة، كان مخلطا. "

📚رجال العلامة الحلي، ص: 85

بر اساس آنچه برخی از علمای گذشته و معاصر معتقدند , فردی که اهل تخلیط است  از عقل درستی برخوردار نبوده و از مسیر حق منحرف شده است یا اساسا درست و غلط را با هم در می آمیزد و نقل می کند لذا روایتش مورد قبول نیست : " هذا ما ذكره الشهيد، ثمّ إنّه - قدّس سرّه - عقد بحثا فيمن اختلط و خلط، ففسّره بمن عرضه الحمق و ضعف العقل تارة، و من عرض له الفسق بعد الاستقامة تارة أخرى، كالواقفة بعد استقامتهم في زمن الكاظم - عليه السّلام - و الفطحيّة كذلك في زمن الصادق - عليه السّلام ... المراد من لا يبالي عمّن يروي و عمّن يأخذ، فيجمع بين الغثّ و السمين "

📚اصول الحدیث و احکامه , سبحانی , ص 170

▫️2 _ شیعه معتقد است که اصحاب پیامبر اسلام و امامان علیهم السلام می توانند انسانهای صالح یا غیر صالح , باشند و چنین نیست که افراد به صرف مصاحبت و همراهی با پیامبر و امام , تبدیل به انسانهای درستکار و صالح شوند حتی اگر به پیامبر یا امام خیلی هم نزدیک باشند بر خلاف اهلسنت که معتقدند افراد به صرف مصاحبت و نزدیکی با پیامبر تبدیل می شوند به انسانهای درستکار و پرهیزکار , چنانچه که قرطبی عالم مطرح اهلسنت , در این رابطه می گوید :

" تمام صحابه عادلند و از اولیاء الهی و برگزیدگان او و برگزیدگان خداوند از میان خلقش بعد از انبیاء و رسولانند و این است مذهب اهلسنت و اجماع ائمه این امت " " فالصحابة كلهم عدول، أولياء الله تعالى و أصفياؤه، و خيرته من خلقه بعد أنبيائه و رسله. هذا مذهب أهل السنة، و الذي عليه الجماعة من أئمة هذه الامة. "

📚الجامع لاحکام القرآن ج ١٦ ص ٢٩٩

▫️ادامه 👇