#برقعی_و_خمس
🤔#پرسش
❔کلیپی از آقای #برقعی منتشر می شود که ایشان می گوید اگر پرداخت خمس در اسلام واجب است چرا در صدر اسلام و زمان پیامبر و امام علی #خمس نمی گرفتند ❗️مگر می شود که چیزی واجب باشد اما آنها نگیرند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌اگر منظور از صدر اسلام زمان ائمّه عليهم السلام باشد، جواب #مثبت است، زيرا همانطور كه از بحثهاى گذشته استفاده شد ، بسيارى از ائمّه هدى عليهم السلام در عصر خود نه تنها خمس ارباح مكاسب (درآمد انواع كسبها) را مى گرفتند، بلكه به مردم دستور مؤكّد مى دادند كه در پرداخت اين خمس كوتاهى نكنند، و حتّى وكلا و نمايندگان مخصوص براى جمع آورى اين خمس معيّن فرموده بودند و اشخاصى مانند «علىّ بن مهزيار» و «ابوعلى بن راشد» و امثال آنها اين وظيفه را به عهده داشتند.
📚رجوع کنید ، وسائل الشیعه ج9 ص499 باب 8
❕و اگر منظور از #صدر اسلام خصوص زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و امير مؤمنان عليه السلام بوده باشد، بايد گفت كه غير از غنائم جنگى، از معادن و گنجها و همچنين غوص (جواهراتى كه بوسيله غوّاصى از درياها بيرون آورده مىشود) در عصر آنها خمس گرفته شده است و گواه اين موضوع در سنن #بيهقى نقل شده كه در زمان على عليه السلام شخصى گنجينهاى پيدا كرد و خدمت امام آمد؛ فرمود: چهار پنجم آن مال تو است و خمس آن مال ما است.
📚سنن بیهقی ج4 ص156
❕ همچنين در همان كتاب كه از منابع معروف اهل تسنّن است از پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: «در «#ركاز» خمس است؛ پرسيدند منظور از ركاز چيست؟ فرمود طلا و نقرهاى كه خداوند از روز نخست در زمين آفريده است.
📚سنن بیهقی ج4 ص152
👌در كتاب #کافی نيز حديث مفصّلى در زمينه همين موضوع مربوط به عصر على عليه السلام ديده مىشود كه شخصى «ركازى» (معدن يا گنجينه اى) در عصر على عليه السلام پيدا كرد، هنگامى كه على عليه السلام از آن آگاه شد به او فرمود خمس آن را بياور و تحويل بده.
📚الکافی ج5 ص315
👌پيامبر گرامی نیز در نامه هاى خود كراراً دستور مى داد كه در #سيوب خمس است، و مردم بايد خمس آن را بپردازند و «سيوب» بر وزن «عيوب» جمع «سيب» بر وزن «غيب» به معنى معادن و گنجها است و نتيجه مىگيريم كه در غير غنائم جنگى در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله دستور خمس داده شده بود، و #پيامبر در نامه هاى خود آن را از مردم مطالبه مىكرد.
📚مکاتیب الرسول ص 397 و 405
❕امّا اين سؤال باقى ماند كه آيا در عصر پيغمبر و على عليهما السلام از ارباح مكاسب (درآمدهاى #كسب و كار) نيز خمس گرفته شده است يا نه؟
👌در پاسخ مىگوئيم بر اساس روایات صریح اهل سنت ، پیامبر گرامی زمانی که مردم #استطاعت کافی را بدست آورده بودند از آنها این نوع خمس را دریافت می کرد که در گذشته پیرامون آن مفصل بحث کرده ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/5421
👌 اگر از این بیان هم کوتاه بیاییم و بگویبم اسناد تاريخى #روشنى در اين زمينه به دست ما نيامده است كه خمس ارباح مكاسب را پيامبر و على عليهما السلام گرفته باشند، ولى اين موضوع هيچگونه اشكالى در زمينه اين حكم ايجاد نمیكند.
❕زيرا گرفتن و بخشودن اين ماليات اسلامى در اختيار حكومت اسلام است، #هنگامى كه خود را بی نياز و يا مردم را در زحمت ببيند مى تواند آن را ببخشد ولى هنگامى كه خود نياز داشته باشد و در مردم توانائى آن را ببيند مى تواند آن را بگيرد، همانطور كه امامان بعد، بعضى آن را مى گرفتند و بعضى با توجّه به وضع مردم و يا وضع بيت المال، آن را مى بخشيدند.
📚وسائل الشیعه ج9 ص543 باب 4 از ابواب الانفال
❕در عصر پيامبر و على عليه السلام غنائم فراوانى از طريق جنگها و همچنين درآمد زيادى از طريق زمينهاى خراجى كه مالالاجاره آنها به بيت المال مى ريخت عايد حكومت اسلامى مى شد، رقم اين غنيمتهاى جنگى گاهى بقدرى زياد بود كه خمس آن به تنهائى مى توانست قسمت عمده مشكل مالى حكومت اسلام را برطرف سازد و همچنين درآمد زمينهاى خراجى نيز گاهى بقدرى زياد بود كه بيت المال سرشار از اموال مى شد، و در اين شرايط نيازى به گرفتن #خمس ارباح مكاسب نبود و لذا آن را عملًا به مردم بخشيدند.
❕در #آغاز اسلام كه نياز بيت المال به منابع درآمد شديد بود نيز وضع مسلمانان آنچنان آشفته و پريشان و ضعيف بود كه دادن خمس علاوه بر زكوة، براى آنها طاقتفرسا بود، و به همين دليل خمس گرفته نشد.
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔#پرسش
❔کلیپی از آقای #برقعی منتشر می شود که ایشان می گوید اگر پرداخت خمس در اسلام واجب است چرا در صدر اسلام و زمان پیامبر و امام علی #خمس نمی گرفتند ❗️مگر می شود که چیزی واجب باشد اما آنها نگیرند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌اگر منظور از صدر اسلام زمان ائمّه عليهم السلام باشد، جواب #مثبت است، زيرا همانطور كه از بحثهاى گذشته استفاده شد ، بسيارى از ائمّه هدى عليهم السلام در عصر خود نه تنها خمس ارباح مكاسب (درآمد انواع كسبها) را مى گرفتند، بلكه به مردم دستور مؤكّد مى دادند كه در پرداخت اين خمس كوتاهى نكنند، و حتّى وكلا و نمايندگان مخصوص براى جمع آورى اين خمس معيّن فرموده بودند و اشخاصى مانند «علىّ بن مهزيار» و «ابوعلى بن راشد» و امثال آنها اين وظيفه را به عهده داشتند.
📚رجوع کنید ، وسائل الشیعه ج9 ص499 باب 8
❕و اگر منظور از #صدر اسلام خصوص زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و امير مؤمنان عليه السلام بوده باشد، بايد گفت كه غير از غنائم جنگى، از معادن و گنجها و همچنين غوص (جواهراتى كه بوسيله غوّاصى از درياها بيرون آورده مىشود) در عصر آنها خمس گرفته شده است و گواه اين موضوع در سنن #بيهقى نقل شده كه در زمان على عليه السلام شخصى گنجينهاى پيدا كرد و خدمت امام آمد؛ فرمود: چهار پنجم آن مال تو است و خمس آن مال ما است.
📚سنن بیهقی ج4 ص156
❕ همچنين در همان كتاب كه از منابع معروف اهل تسنّن است از پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: «در «#ركاز» خمس است؛ پرسيدند منظور از ركاز چيست؟ فرمود طلا و نقرهاى كه خداوند از روز نخست در زمين آفريده است.
📚سنن بیهقی ج4 ص152
👌در كتاب #کافی نيز حديث مفصّلى در زمينه همين موضوع مربوط به عصر على عليه السلام ديده مىشود كه شخصى «ركازى» (معدن يا گنجينه اى) در عصر على عليه السلام پيدا كرد، هنگامى كه على عليه السلام از آن آگاه شد به او فرمود خمس آن را بياور و تحويل بده.
📚الکافی ج5 ص315
👌پيامبر گرامی نیز در نامه هاى خود كراراً دستور مى داد كه در #سيوب خمس است، و مردم بايد خمس آن را بپردازند و «سيوب» بر وزن «عيوب» جمع «سيب» بر وزن «غيب» به معنى معادن و گنجها است و نتيجه مىگيريم كه در غير غنائم جنگى در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله دستور خمس داده شده بود، و #پيامبر در نامه هاى خود آن را از مردم مطالبه مىكرد.
📚مکاتیب الرسول ص 397 و 405
❕امّا اين سؤال باقى ماند كه آيا در عصر پيغمبر و على عليهما السلام از ارباح مكاسب (درآمدهاى #كسب و كار) نيز خمس گرفته شده است يا نه؟
👌در پاسخ مىگوئيم بر اساس روایات صریح اهل سنت ، پیامبر گرامی زمانی که مردم #استطاعت کافی را بدست آورده بودند از آنها این نوع خمس را دریافت می کرد که در گذشته پیرامون آن مفصل بحث کرده ایم ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/5421
👌 اگر از این بیان هم کوتاه بیاییم و بگویبم اسناد تاريخى #روشنى در اين زمينه به دست ما نيامده است كه خمس ارباح مكاسب را پيامبر و على عليهما السلام گرفته باشند، ولى اين موضوع هيچگونه اشكالى در زمينه اين حكم ايجاد نمیكند.
❕زيرا گرفتن و بخشودن اين ماليات اسلامى در اختيار حكومت اسلام است، #هنگامى كه خود را بی نياز و يا مردم را در زحمت ببيند مى تواند آن را ببخشد ولى هنگامى كه خود نياز داشته باشد و در مردم توانائى آن را ببيند مى تواند آن را بگيرد، همانطور كه امامان بعد، بعضى آن را مى گرفتند و بعضى با توجّه به وضع مردم و يا وضع بيت المال، آن را مى بخشيدند.
📚وسائل الشیعه ج9 ص543 باب 4 از ابواب الانفال
❕در عصر پيامبر و على عليه السلام غنائم فراوانى از طريق جنگها و همچنين درآمد زيادى از طريق زمينهاى خراجى كه مالالاجاره آنها به بيت المال مى ريخت عايد حكومت اسلامى مى شد، رقم اين غنيمتهاى جنگى گاهى بقدرى زياد بود كه خمس آن به تنهائى مى توانست قسمت عمده مشكل مالى حكومت اسلام را برطرف سازد و همچنين درآمد زمينهاى خراجى نيز گاهى بقدرى زياد بود كه بيت المال سرشار از اموال مى شد، و در اين شرايط نيازى به گرفتن #خمس ارباح مكاسب نبود و لذا آن را عملًا به مردم بخشيدند.
❕در #آغاز اسلام كه نياز بيت المال به منابع درآمد شديد بود نيز وضع مسلمانان آنچنان آشفته و پريشان و ضعيف بود كه دادن خمس علاوه بر زكوة، براى آنها طاقتفرسا بود، و به همين دليل خمس گرفته نشد.
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#فلسفه_مرگ
🤔#پرسش
❔نمیشد انسان در ایندنیا #جاودانه میشد و مرگی براش نبود آخه هر بار عزیزی رو آدم ازدست میده میگه کاش هیچ وقت مرگی وجود نداشت و همه برای همیشه پیش هم میموندن ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌باید توجه داشت که اگر مرگ در دنیا نبود زمینه پیدایش موجودات بعدی فراهم نمی شد و آیندگان از نعمت وجود و حیات محروم می شدند و پهنه زمین برای همگان تنگ می شد و همه از #رنج گرسنگی و تشنگی آرزوی مرگ می کردند .
❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« گروهى نزد پيغمبرى آمدند و گفتند: دعا كن پروردگارت مرگ را از ما بردارد. آن پيامبر برايشان دعا كرد. پس خداوند تبارك و تعالى مرگ را از آن جماعت برداشت. جمعيتشان چندان زياد شد كه خانه ها بر آنان تنگ گشت و نسلشان افزايش يافت. [به طورى كه] صبح كه مى شد مرد [خانه] مجبور بود پدر و مادر و پدربزرگ و پدربزرگِ پدربزرگش را غذا بدهد و آنها را راضى گرداند [يا به نظافت آنها برسد] و به ايشان رسيدگى نمايد. لذا از #كسب و كار باز ماندند. اين بود كه آمدند و گفتند: از پروردگارت بخواه ما را به عمرهايى كه داشتيم برگرداند. آن پيغمبر از پروردگارش عزّوجلّ، چنين تقاضا كرد و خداوند آنها را به مدّتهاى [معيّن شده] عمرشان باز گرداند. »
📚التوحید صدوق ص 401_ بحار الانوار ج 6 ص 116
❕از سوی دیگر چنان که در گذشته #توضیح داده ایم ، هدف اصلی آفرینش انسان رسیدن به سعادت ابدی است و تا انسانها به وسیله مرگ از این جهان منتقل نشوند به آن هدف نهایی نخواهند رسید ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/8377
🔹پیامبر گرامی فرمود ؛
« خداوند، شما را براى فناء ونابودى خلق نكرده بلكه شما را آفريده كه هميشه بمانيد، بله هنگام #مرگ، از اين منزل به منزل ديگرى منتقل مى شويد »
📚بحار الانوار ج 58 ص 78
👌خداوند در تعبیر زیبایی #فلسفه وجود حیات و مرگ را در زندگی بشری چنین بیان می کند ؛
«پربركت و زوال ناپذير است كسى كه حكومت جهان هستى به دست او است، و بر همه چيز قادر است. همان كسى كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك بهتر عمل مى كنيد و او شكست ناپذير و بخشنده است »
🔹ملک 1_2
🔹به اين ترتيب #عالم ، ميدان آزمايش بزرگى است براى همه انسانها، وسيله آزمايش مرگ و حيات، و هدف اين آزمون بزرگ رسيدن به حسن عمل، كه مفهومش تكامل معرفت، و اخلاص نيت، و انجام هر كار #خير است.
📚تفسیر نمونه ج 24 ص 318
👌توجه به این نکته نیز لازم است که بينش الهيين و معتقدين به معاد در مورد مرگ، با بينش ماديين و منكران معاد، زمين تا آسمان متفاوت است، و اين دو ديدگاه است كه در زندگى فردى و #اجتماعى انسان اثر مى گذارد و روشهاى اين دو گروه را با يكديگر متفاوت مى سازد.
🔹مادى ها مرگ را يك عالم ظلمانى و بسيار تاريك، عالمى كه همه چيز با آن پايان مى گيرد، و خاتمه همه آرزوها و تلاشها و كوششهاى انسان است، با اين حال جاى تعجّب نيست كه انسان مادى از بيم مرگ برخود بلرزد و انديشه آن شهد شيرين زندگانى را در كامش تلختر از زهر كند.
🔹جاى تعجّب نيست كه آنها زندگى را پوچ و بى معنا بشمرند، چرا كه اگر مرگ پايان همه چيز باشد زندگى اين جهان كه مجموعه اى از كارهاى تكرارى سطح پايين خوردن و خوابيدن و درآوردن و مصرف كردن، هرگز نمى تواند به عنوان يك «هدف والا» روح انسانى را سيراب كند، و لذا گروهى از آنان دست به انتحار مى زنند، و آن را يك انتخاب #صحيح براى پايان دادن به اين «تكرار مكررات بى معنا» مى شمرند آن را عين عقل و منطق مى دانند و زنده ماندن را نوعى حماقت و نادانى و ذلّت
👌ولى الهيين و معتقدان به معاد، به مرگ همان گونه مى نگرند كه به تولد جنين از شكل مادر. جنين در واقع مى ميرد، يعنى زندگى درون شكم مادر را از دست مى دهد، ولى درست در همان حال به جهانى وسيعتر و گسترده تر كه در مقايسه با محيط محدود و ظلمانى شكم مادر #عالمى است مملو از مواهب و زيبايى ها، گام مى نهد.
🔹مرگ نيز يك تولد ثانوى است، و انسان از طريق مرگ از محيط محدود زندگى اين جهان به عالمى بسيار گسترده تر گام مى گذارد. مسلماً اگر جنين بداند كه بعد از تولد به كجا قدم مى نهد از آغاز براى تولد لحظه شمارى مى كند، هرگز وحشتى از آن به خود راه نمى دهد، هرگز عالم جنين را بى معنا و پوچ نمى شمرد.
❕ بينش انسان در مورد مرگ به عنوان «دريچه اى به سوى عالم بقاء» تمام زندگى او را به رنگ تازه اى در مى آورد، و به آن مفهومى دلپذير مى دهد، و او را از سرگردانى و بدبينى و #حيرت و احساس پوچى و بى هدفى كه رنج ناشى از آن بسيار جانكاه است رهايى مى بخشد.
📚پیام قرآن ج 5 ص 348
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
https://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
🤔#پرسش
❔نمیشد انسان در ایندنیا #جاودانه میشد و مرگی براش نبود آخه هر بار عزیزی رو آدم ازدست میده میگه کاش هیچ وقت مرگی وجود نداشت و همه برای همیشه پیش هم میموندن ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌باید توجه داشت که اگر مرگ در دنیا نبود زمینه پیدایش موجودات بعدی فراهم نمی شد و آیندگان از نعمت وجود و حیات محروم می شدند و پهنه زمین برای همگان تنگ می شد و همه از #رنج گرسنگی و تشنگی آرزوی مرگ می کردند .
❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« گروهى نزد پيغمبرى آمدند و گفتند: دعا كن پروردگارت مرگ را از ما بردارد. آن پيامبر برايشان دعا كرد. پس خداوند تبارك و تعالى مرگ را از آن جماعت برداشت. جمعيتشان چندان زياد شد كه خانه ها بر آنان تنگ گشت و نسلشان افزايش يافت. [به طورى كه] صبح كه مى شد مرد [خانه] مجبور بود پدر و مادر و پدربزرگ و پدربزرگِ پدربزرگش را غذا بدهد و آنها را راضى گرداند [يا به نظافت آنها برسد] و به ايشان رسيدگى نمايد. لذا از #كسب و كار باز ماندند. اين بود كه آمدند و گفتند: از پروردگارت بخواه ما را به عمرهايى كه داشتيم برگرداند. آن پيغمبر از پروردگارش عزّوجلّ، چنين تقاضا كرد و خداوند آنها را به مدّتهاى [معيّن شده] عمرشان باز گرداند. »
📚التوحید صدوق ص 401_ بحار الانوار ج 6 ص 116
❕از سوی دیگر چنان که در گذشته #توضیح داده ایم ، هدف اصلی آفرینش انسان رسیدن به سعادت ابدی است و تا انسانها به وسیله مرگ از این جهان منتقل نشوند به آن هدف نهایی نخواهند رسید ؛
💠https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/8377
🔹پیامبر گرامی فرمود ؛
« خداوند، شما را براى فناء ونابودى خلق نكرده بلكه شما را آفريده كه هميشه بمانيد، بله هنگام #مرگ، از اين منزل به منزل ديگرى منتقل مى شويد »
📚بحار الانوار ج 58 ص 78
👌خداوند در تعبیر زیبایی #فلسفه وجود حیات و مرگ را در زندگی بشری چنین بیان می کند ؛
«پربركت و زوال ناپذير است كسى كه حكومت جهان هستى به دست او است، و بر همه چيز قادر است. همان كسى كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك بهتر عمل مى كنيد و او شكست ناپذير و بخشنده است »
🔹ملک 1_2
🔹به اين ترتيب #عالم ، ميدان آزمايش بزرگى است براى همه انسانها، وسيله آزمايش مرگ و حيات، و هدف اين آزمون بزرگ رسيدن به حسن عمل، كه مفهومش تكامل معرفت، و اخلاص نيت، و انجام هر كار #خير است.
📚تفسیر نمونه ج 24 ص 318
👌توجه به این نکته نیز لازم است که بينش الهيين و معتقدين به معاد در مورد مرگ، با بينش ماديين و منكران معاد، زمين تا آسمان متفاوت است، و اين دو ديدگاه است كه در زندگى فردى و #اجتماعى انسان اثر مى گذارد و روشهاى اين دو گروه را با يكديگر متفاوت مى سازد.
🔹مادى ها مرگ را يك عالم ظلمانى و بسيار تاريك، عالمى كه همه چيز با آن پايان مى گيرد، و خاتمه همه آرزوها و تلاشها و كوششهاى انسان است، با اين حال جاى تعجّب نيست كه انسان مادى از بيم مرگ برخود بلرزد و انديشه آن شهد شيرين زندگانى را در كامش تلختر از زهر كند.
🔹جاى تعجّب نيست كه آنها زندگى را پوچ و بى معنا بشمرند، چرا كه اگر مرگ پايان همه چيز باشد زندگى اين جهان كه مجموعه اى از كارهاى تكرارى سطح پايين خوردن و خوابيدن و درآوردن و مصرف كردن، هرگز نمى تواند به عنوان يك «هدف والا» روح انسانى را سيراب كند، و لذا گروهى از آنان دست به انتحار مى زنند، و آن را يك انتخاب #صحيح براى پايان دادن به اين «تكرار مكررات بى معنا» مى شمرند آن را عين عقل و منطق مى دانند و زنده ماندن را نوعى حماقت و نادانى و ذلّت
👌ولى الهيين و معتقدان به معاد، به مرگ همان گونه مى نگرند كه به تولد جنين از شكل مادر. جنين در واقع مى ميرد، يعنى زندگى درون شكم مادر را از دست مى دهد، ولى درست در همان حال به جهانى وسيعتر و گسترده تر كه در مقايسه با محيط محدود و ظلمانى شكم مادر #عالمى است مملو از مواهب و زيبايى ها، گام مى نهد.
🔹مرگ نيز يك تولد ثانوى است، و انسان از طريق مرگ از محيط محدود زندگى اين جهان به عالمى بسيار گسترده تر گام مى گذارد. مسلماً اگر جنين بداند كه بعد از تولد به كجا قدم مى نهد از آغاز براى تولد لحظه شمارى مى كند، هرگز وحشتى از آن به خود راه نمى دهد، هرگز عالم جنين را بى معنا و پوچ نمى شمرد.
❕ بينش انسان در مورد مرگ به عنوان «دريچه اى به سوى عالم بقاء» تمام زندگى او را به رنگ تازه اى در مى آورد، و به آن مفهومى دلپذير مى دهد، و او را از سرگردانى و بدبينى و #حيرت و احساس پوچى و بى هدفى كه رنج ناشى از آن بسيار جانكاه است رهايى مى بخشد.
📚پیام قرآن ج 5 ص 348
#پرسمان_اعتقادی
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
https://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman