♦️انعکاس نظرات مخاطبان محترم در کتاب
✍حسن محدثی‌ی گیلوایی
۱ مرداد ۱۴۰۳
ویژه‌گی‌ی خاص کتاب دو سه خروار کیاست از نظر من، زاده شدن و شکل گرفتن آن در پیوند با مخاطبان محترم اش بود. از این رو، سعی کردم تا جایی‌که ممکن است، نظرات مخاطبان عزيز در کتاب منعکس و منتشر شود.
از جمله‌ی مواردی که مخاطبان در آن مناقشه و بحث زیادی داشتند، یکی قسمت مربوط به تقوا و دیگری مربوط به داستان دزدی در باغ بود که کوشیدم همهی آن‌ها منتشر شوند. البته برخی موارد به دستور وزارت ارشاد حذف شدند که چاره‌ای نداشتم.
تصویر بالا مربوط است به گفت‌وگوهایی که بر سر داستان دزدی در باغ در گرفت.
#خریت
#خریت‌شناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثی‌ی گیلوایی
۱ مرداد ۱۴۰۳
ویژه‌گی‌ی خاص کتاب دو سه خروار کیاست از نظر من، زاده شدن و شکل گرفتن آن در پیوند با مخاطبان محترم اش بود. از این رو، سعی کردم تا جایی‌که ممکن است، نظرات مخاطبان عزيز در کتاب منعکس و منتشر شود.
از جمله‌ی مواردی که مخاطبان در آن مناقشه و بحث زیادی داشتند، یکی قسمت مربوط به تقوا و دیگری مربوط به داستان دزدی در باغ بود که کوشیدم همهی آن‌ها منتشر شوند. البته برخی موارد به دستور وزارت ارشاد حذف شدند که چاره‌ای نداشتم.
تصویر بالا مربوط است به گفت‌وگوهایی که بر سر داستان دزدی در باغ در گرفت.
#خریت
#خریت‌شناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
♦️انعکاس نظرات مخاطبان محترم در کتاب
۱ مرداد ۱۴۰۳
#خریت
#خریت‌شناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
۱ مرداد ۱۴۰۳
#خریت
#خریت‌شناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
♦️انعکاس نظرات مخاطبان محترم در کتاب
۱ مرداد ۱۴۰۳
#خریت
#خریت‌شناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
۱ مرداد ۱۴۰۳
#خریت
#خریت‌شناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️خریت عاطفی؛ خریت منتشر / ۳
✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی
۱ فروردین ۱۴۰۱
یعنی جایی که ۲۴ سال در آن زیسته بودم. پدرم از روستای گیلوا یعنی روستای مجاور بود ولی ازدواج کرده بود و کرباسدهی شده بود. پدر اش شیش تا زن و بعدها برادر اش سه تا زن گرفته بودند. هر سه آخوند بودند، ولی او قاعده شکسته بود و به یکی بسنده کرده بود و با خوب و بد همان یکی می‌ساخت. ازدواج دائم در زمان او و در جایی که او زیست می‌کرد، هنوز بدل به خریت نیاکانی نشده بود. در زمان ما بود که آسمان تپید. دوران ما دوران بزن‌گاه‌های تاریخی بود؛ دوران تحولات اجتماعی‌ی بزرگ و دوران تحمل رنج‌هایی بس بزرگ. و چه می‌دانی چه لذتی دارد که می‌فهمی داری در بزن‌گاهی تاریخی زیست می‌کنی؟ این آگاهی، آگاهی‌ی بس مهمی است. آن‌هایی که «لذت ذهنی» را می‌فهمند می‌دانند من چه می‌‌گویم. تو می‌فهمی که اکنون یکی از مهم‌ترین دوران‌های تاریخ کشور توست و تو هم به‌قدر خود ات سهمی در آن داری.
باری، پدر ام این آخوند سنتی، زن گرفته بود و در کرباسده ساکن شده بود؛ همان جایی که در اثر یک خیزش یا ماجرایی دیگر گویا در گیلان معروف شده بود و مثلی به نام‌اش ثبت شده بود: «مرگ خایی، بوشو کرباسده». مرگ می‌خواهی برو کرباسده. روایت ملایم‌تری هم ذکر شده: «مرد خایی بوشو کرباسده.» او که مردی مردم‌دار بود، منبرهایش را در دهه‌ی شصت بدل کرده بود به محل نقد سیاسی؛ آن‌هم چه نقدهای گل‌درشتی. در نتیجه، تقریبا همان زمان‌هایی که من دنبال ثبت نام در دانشگاه و درگیر زیست دانش‌جویی بودم، او دادگاهی و خلع لباس و خانه‌نشین شد و از شور زنده‌گی اش کاسته گردید. خب هویت‌اش با کار اش پیوند خورده بود. نقد او شاید درست بود، اما نابه‌هنگام بود. دست‌کم من آن‌موقع این‌گونه فکر می‌کردم. هر قدر که با او از نابه‌هنگامی‌ی این نقد سخن می‌گفتم، افاقه نمی‌کرد.
دو چیز او با من خیلی فرق داشت: جوک می‌گفت و چه جوک‌هایی، بس خفن؛ و نیز حافظه‌ای قوی داشت. یک بار حدود ۱۵۰ بیت را از حفظ خواند. من اما نه خوب بلد ام جوک تعریف کنم و نه حافظه‌ی خوبی دارم. حافظه ام بس گزینشی است. تنها چیزهایی را به خاطر می‌سپرم که دوست‌شان داشته باشم. در مورد اسامی و شماره‌ها هم حافظه‌ام افتضاح است. بارها پیش آمده که وقت احوال‌پرسی، دست ام را به سوی طرف دراز کرده ام و دست داده ام و در همان حال گفته ام: سلام آقای ... . آقای سه نقطه! آقای جای خالی. آقا و کوفت! جای خالی رو خود طرف باید پر می‌کرد!
اما من و پدر ام یک چیز مشترک داشتیم: طرف‌دار جدی‌ی موسیقی‌ی شجریان بودیم. صبح‌ها یا بعد از ظهرها، حتا شب‌ها و خلاصه هر وقت که «ما را وقت خوش بود»، من ضبط را می‌بردم روی ایوان بلند خانه و رو به مزارع سبز شالیزار می‌نشستم و روشن می‌کردم و او هم می‌آمد و هر دو در سکوت، غرق لذت معنوی‌ی هنر موسیقی و شعر می‌شدیم. هر کدام گاهی از شور و شوق، یواشکی می‌گریستیم. یک بار گریه‌های او را وقتی که شجریان می‌خواند، عیان و آشکار دیدم:
«باز شوق یوسف‌ام دامن گرفت / پیر ما را بوی پیراهن گرفت
ای دریغا نازک آرای تن‌اش / بوی خون می‌آید از پیراهن‌اش
ای برادرها خبر چون می‌برید؟ / «این سفر آن گرگ یوسف را درید»؟
ای شما آزردگان نازنین! / عمرتان بادا صبوحی بیش از این
یوسفی در چاه و این کنعانیان / بر سر بازار سودند نازیان
چون نبینی آن جمال نور ده / چشم یعقوب و زلیخا کور به ...» (م. ا. سایه).
مایی که از دو نسل متفاوت بودیم و من کتاب‌‌هایم کتاب‌های شریعتی بود و سروش و او کتاب‌هایش کتاب‌های علامه مجلسی بود و شیخ عباس قمی، با این تفاوت‌های بزرگ و شگرف، در سکوت و گریه انگار با هم یگانه بودیم. برای که می‌گریستیم؟ برای یوسف؟ برای یعقوب؟ برای خودمان؟ برای رنج‌های بشریت؟ نمی‌دانم. اما شجریان مهم‌ترین نقطه‌ی اشتراک من و پدر ام بود. یک بار هایده داشت می‌خواند و پدر از راه رسید و صدای هایده را شنید و با صدای بلند، جوری که مادر ام هم بشنود، گفت: «چه می‌شد آدم زنی مثل این داشت و برای آدم می‌خواند؟!»
حالا یاد ام آمد، ما یک نقطه‌ی اشتراک بزرگ دیگر هم داشتیم: هر دو به معرفت‌اندوزی بس اهمیت می‌دادیم و او همیشه مشوق ام بود. یک جمله‌ی آن پدر مقتدر کافی بود تا یک دنیا انرژی نصیب ام کند: «حسن فرق داره.» راستی، شکستن قولنج و ماساژ او هم با من بود: «حسن بیا!» یک‌وقت‌هایی می‌گفت: برو بالا و من با همهی وزن ام یواشکی به پشت او می‌رفتم و پشت‌اش را آرام پای‌کوب می‌کردم. مهم‌ترین حسرت او این بود که نتوانسته بود به خاطر مرگ پدر اش درس اش را در قم ادامه دهد و تمام کند و آرزو داشت یکی از پسران‌اش آخوند شود. اما به ما شیش برادر تنها چیزی که نمی‌آمد، آخوند شدن بود. بگذریم.
ادامه دارد. 👇👇👇
#طنز
#خریت
#خریت‌شناسی
#خریت_عاطفی
@NewHasanMohaddesi
✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی
۱ فروردین ۱۴۰۱
یعنی جایی که ۲۴ سال در آن زیسته بودم. پدرم از روستای گیلوا یعنی روستای مجاور بود ولی ازدواج کرده بود و کرباسدهی شده بود. پدر اش شیش تا زن و بعدها برادر اش سه تا زن گرفته بودند. هر سه آخوند بودند، ولی او قاعده شکسته بود و به یکی بسنده کرده بود و با خوب و بد همان یکی می‌ساخت. ازدواج دائم در زمان او و در جایی که او زیست می‌کرد، هنوز بدل به خریت نیاکانی نشده بود. در زمان ما بود که آسمان تپید. دوران ما دوران بزن‌گاه‌های تاریخی بود؛ دوران تحولات اجتماعی‌ی بزرگ و دوران تحمل رنج‌هایی بس بزرگ. و چه می‌دانی چه لذتی دارد که می‌فهمی داری در بزن‌گاهی تاریخی زیست می‌کنی؟ این آگاهی، آگاهی‌ی بس مهمی است. آن‌هایی که «لذت ذهنی» را می‌فهمند می‌دانند من چه می‌‌گویم. تو می‌فهمی که اکنون یکی از مهم‌ترین دوران‌های تاریخ کشور توست و تو هم به‌قدر خود ات سهمی در آن داری.
باری، پدر ام این آخوند سنتی، زن گرفته بود و در کرباسده ساکن شده بود؛ همان جایی که در اثر یک خیزش یا ماجرایی دیگر گویا در گیلان معروف شده بود و مثلی به نام‌اش ثبت شده بود: «مرگ خایی، بوشو کرباسده». مرگ می‌خواهی برو کرباسده. روایت ملایم‌تری هم ذکر شده: «مرد خایی بوشو کرباسده.» او که مردی مردم‌دار بود، منبرهایش را در دهه‌ی شصت بدل کرده بود به محل نقد سیاسی؛ آن‌هم چه نقدهای گل‌درشتی. در نتیجه، تقریبا همان زمان‌هایی که من دنبال ثبت نام در دانشگاه و درگیر زیست دانش‌جویی بودم، او دادگاهی و خلع لباس و خانه‌نشین شد و از شور زنده‌گی اش کاسته گردید. خب هویت‌اش با کار اش پیوند خورده بود. نقد او شاید درست بود، اما نابه‌هنگام بود. دست‌کم من آن‌موقع این‌گونه فکر می‌کردم. هر قدر که با او از نابه‌هنگامی‌ی این نقد سخن می‌گفتم، افاقه نمی‌کرد.
دو چیز او با من خیلی فرق داشت: جوک می‌گفت و چه جوک‌هایی، بس خفن؛ و نیز حافظه‌ای قوی داشت. یک بار حدود ۱۵۰ بیت را از حفظ خواند. من اما نه خوب بلد ام جوک تعریف کنم و نه حافظه‌ی خوبی دارم. حافظه ام بس گزینشی است. تنها چیزهایی را به خاطر می‌سپرم که دوست‌شان داشته باشم. در مورد اسامی و شماره‌ها هم حافظه‌ام افتضاح است. بارها پیش آمده که وقت احوال‌پرسی، دست ام را به سوی طرف دراز کرده ام و دست داده ام و در همان حال گفته ام: سلام آقای ... . آقای سه نقطه! آقای جای خالی. آقا و کوفت! جای خالی رو خود طرف باید پر می‌کرد!
اما من و پدر ام یک چیز مشترک داشتیم: طرف‌دار جدی‌ی موسیقی‌ی شجریان بودیم. صبح‌ها یا بعد از ظهرها، حتا شب‌ها و خلاصه هر وقت که «ما را وقت خوش بود»، من ضبط را می‌بردم روی ایوان بلند خانه و رو به مزارع سبز شالیزار می‌نشستم و روشن می‌کردم و او هم می‌آمد و هر دو در سکوت، غرق لذت معنوی‌ی هنر موسیقی و شعر می‌شدیم. هر کدام گاهی از شور و شوق، یواشکی می‌گریستیم. یک بار گریه‌های او را وقتی که شجریان می‌خواند، عیان و آشکار دیدم:
«باز شوق یوسف‌ام دامن گرفت / پیر ما را بوی پیراهن گرفت
ای دریغا نازک آرای تن‌اش / بوی خون می‌آید از پیراهن‌اش
ای برادرها خبر چون می‌برید؟ / «این سفر آن گرگ یوسف را درید»؟
ای شما آزردگان نازنین! / عمرتان بادا صبوحی بیش از این
یوسفی در چاه و این کنعانیان / بر سر بازار سودند نازیان
چون نبینی آن جمال نور ده / چشم یعقوب و زلیخا کور به ...» (م. ا. سایه).
مایی که از دو نسل متفاوت بودیم و من کتاب‌‌هایم کتاب‌های شریعتی بود و سروش و او کتاب‌هایش کتاب‌های علامه مجلسی بود و شیخ عباس قمی، با این تفاوت‌های بزرگ و شگرف، در سکوت و گریه انگار با هم یگانه بودیم. برای که می‌گریستیم؟ برای یوسف؟ برای یعقوب؟ برای خودمان؟ برای رنج‌های بشریت؟ نمی‌دانم. اما شجریان مهم‌ترین نقطه‌ی اشتراک من و پدر ام بود. یک بار هایده داشت می‌خواند و پدر از راه رسید و صدای هایده را شنید و با صدای بلند، جوری که مادر ام هم بشنود، گفت: «چه می‌شد آدم زنی مثل این داشت و برای آدم می‌خواند؟!»
حالا یاد ام آمد، ما یک نقطه‌ی اشتراک بزرگ دیگر هم داشتیم: هر دو به معرفت‌اندوزی بس اهمیت می‌دادیم و او همیشه مشوق ام بود. یک جمله‌ی آن پدر مقتدر کافی بود تا یک دنیا انرژی نصیب ام کند: «حسن فرق داره.» راستی، شکستن قولنج و ماساژ او هم با من بود: «حسن بیا!» یک‌وقت‌هایی می‌گفت: برو بالا و من با همهی وزن ام یواشکی به پشت او می‌رفتم و پشت‌اش را آرام پای‌کوب می‌کردم. مهم‌ترین حسرت او این بود که نتوانسته بود به خاطر مرگ پدر اش درس اش را در قم ادامه دهد و تمام کند و آرزو داشت یکی از پسران‌اش آخوند شود. اما به ما شیش برادر تنها چیزی که نمی‌آمد، آخوند شدن بود. بگذریم.
ادامه دارد. 👇👇👇
#طنز
#خریت
#خریت‌شناسی
#خریت_عاطفی
@NewHasanMohaddesi
♦️این خر گوگولی می‌خواد بیاد توی خلوت شما. حالا حالاها وقت داره البته
۶ مرداد ۱۴۰۳
#خریت
#خریت‌شناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
۶ مرداد ۱۴۰۳
#خریت
#خریت‌شناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
♦️دو سه خروار کیاست (خریت)
خرید از:
سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید
تلگرام: @toakademi
به اطلاع مخاطبان گرامی می‌رسانم که کتاب دو سه خروار خریت بعد از اعمال تغییرات مورد نظر وزارت ارشاد، مجوز گرفت و با نام دو سه خروار کیاست منتشر خواهد شد.
در این کتاب فقط یک تغییر مهم داده شده و آن حذف کلمهی خریت از روی جلد و داخل متن و تغییر آن به کیاست (تقریبا وارونه‌ی خریت) بوده است.
کتاب دو سه خروار کیاست نوعی نقد اجتماعی‌ی طنزآمیز مبتنی بر خودنگاری است.
مشخصات کتاب
♦️دو سه خروار کیاست
نویسنده: حسن محدثی گیلوایی
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۲۵۷
قیمت پشت جلد: ۳۳۰ هزار تومان
🔻نشانی و تلفن پخش آکادمی (ارسال برای سراسر کشور):
toakademi.com
09391796923
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
خرید از:
سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید
تلگرام: @toakademi
به اطلاع مخاطبان گرامی می‌رسانم که کتاب دو سه خروار خریت بعد از اعمال تغییرات مورد نظر وزارت ارشاد، مجوز گرفت و با نام دو سه خروار کیاست منتشر خواهد شد.
در این کتاب فقط یک تغییر مهم داده شده و آن حذف کلمهی خریت از روی جلد و داخل متن و تغییر آن به کیاست (تقریبا وارونه‌ی خریت) بوده است.
کتاب دو سه خروار کیاست نوعی نقد اجتماعی‌ی طنزآمیز مبتنی بر خودنگاری است.
مشخصات کتاب
♦️دو سه خروار کیاست
نویسنده: حسن محدثی گیلوایی
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۲۵۷
قیمت پشت جلد: ۳۳۰ هزار تومان
🔻نشانی و تلفن پخش آکادمی (ارسال برای سراسر کشور):
toakademi.com
09391796923
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
گزیده‌ای از کتاب: خریت سازماني، خريت بي‌رحم
✍حسن محدثی‌ی گیلوایی
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
خریت سازمانی خریتی است که سازمان‌ها آن را پدید می‌آورند. این نوع خریت بیش‌تر مربوط به دوران جدید است که در آن بوروکراسی خیلی مهم شده. این نوع خریت در ایران زیاد دیده می‌شود و چه بسا محصول تقلید یا تصمیمات مشکل‌دار یا اجرای نادرست امور است. خیلی از ما در این نوع خریت، مقصر نیستیم بلکه قربانی هستیم؛ قربانی‌ی ساز و کارهای غلط سازمانی که از رویه‌های نادرست و اجرای ناشیانه و ابتدایی ناشی می‌شود. خریت که همیشه فردی نیست. گاهی در درون ساختارهای ما لانه می‌کند و ساختاری می‌شود؛ چندان که تشخیص آن دشوار می‌شود و به‌آسانی نمی‌توانی دریابی که مقصر کیست. خریت همیشه عامل فردی ندارد. گاهی افراد با هم چیزی ساخته اند که در آن، خریت عجین شده. مجموعه‌ای از افراد خریت شان را در سازمان و سیستمی تپانده اند. در واقع، وقتی اعضای یک جامعه دچار خریت فردی هستند، می‌توانند آن را در محصولات جمعی‌ی خود نیز وارد کنند. آنچه ما به‌نحو جمعی می‌سازیم، چه بسا بهره‌ای از خریت ما نیز دارد.
امروزه سازمان‌ها همه جا هستند و ما دائم با آن‌ها سر و کار داریم و اگر هم ما با آن‌ها کاری نداشته باشیم، آن‌ها به سراغ ما می‌آیند و با ما کار دارند. همین دو سه روز پیش بود که سازمان مخابرات محل پیام تهدیدآمیزی داد که بدهی‌ات را پرداخت کن و الا تلفن ات را قطع می‌کنیم. این در حالی بود که من دو سه روز پیش بدهی‌ی تلفن ثابت را از طریق عابر بانک پرداخت کرده بودم. لابد سازمان دیگر (بانک) کوتاهی کرده بود و پرداخت پول را اطلاع نداده بود و من با این هشدار شدید مخابرات مواجه شدم:
«مشتري گرامي کارکرد تلفن شماره ... به بیش از 80 درصد سقف مجاز در نظر گرفته شده، رسیده است. لطفاً در اسرع وقت برای جلوگیری از قطع تلفن خود، نسبت به پرداخت صورتحساب به روز تلفن ثابت از طریق #2020* ، تماس با 2000 يا www.tci.ir اقدام فرمایید. / شرکت مخابرات ايران»
چنان‌که می‌بینید، سازمان مخابرات ما را به چشم شهروند نمی‌بیند بلکه خیلی صریح و روشن گفته «مشتری». تازه خبری هم از مشتری‌مداری نیست. بی‌رحمانه تهدید کرده؛ غلیظ و شدید. عملاً بخش مهمی از زنده‌گی‌ی ما امروزه در گروی سازمان‌ها است. سازمان‌ها بدل به خدا شده اند و همه جا هستند: تعبیر «هُوَ الأَوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ» از صفات خدا سخن می‌گوید، ولی می‌توان با قدری آسان‌گیری در مورد سازمان‌ها هم آن را به‌کار برد و فقط قسمت آخر آیه در مورد سازمان‌ها قابل کاربرد نیست: «وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»، چون بر خلاف خدا که اصولاً به همه چیز آگاه است (یعنی به‌خاطر خدایی اش قاعدتاً باید این‌طور باشد)، سازمان‌های ما نه تنها آگاه نیستند، سهل است خیلی وقت‌ها هم دچار خریت هستند.
امروزه اغلب ما انسان‌ها در سازمان (بیمارستان) به دنیا می‌آییم و در سازمان (بیمارستان) می‌میریم. البته من خوش‌بختانه یا بدبختانه در سازمان به‌دنیا نیامده ام بلکه وسط اتاق خانه‌ی پوشالی‌مان ...
🔻نشانی و تلفن پخش آکادمی (ارسال برای سراسر کشور):
toakademi.com
09391796923
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثی‌ی گیلوایی
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
خریت سازمانی خریتی است که سازمان‌ها آن را پدید می‌آورند. این نوع خریت بیش‌تر مربوط به دوران جدید است که در آن بوروکراسی خیلی مهم شده. این نوع خریت در ایران زیاد دیده می‌شود و چه بسا محصول تقلید یا تصمیمات مشکل‌دار یا اجرای نادرست امور است. خیلی از ما در این نوع خریت، مقصر نیستیم بلکه قربانی هستیم؛ قربانی‌ی ساز و کارهای غلط سازمانی که از رویه‌های نادرست و اجرای ناشیانه و ابتدایی ناشی می‌شود. خریت که همیشه فردی نیست. گاهی در درون ساختارهای ما لانه می‌کند و ساختاری می‌شود؛ چندان که تشخیص آن دشوار می‌شود و به‌آسانی نمی‌توانی دریابی که مقصر کیست. خریت همیشه عامل فردی ندارد. گاهی افراد با هم چیزی ساخته اند که در آن، خریت عجین شده. مجموعه‌ای از افراد خریت شان را در سازمان و سیستمی تپانده اند. در واقع، وقتی اعضای یک جامعه دچار خریت فردی هستند، می‌توانند آن را در محصولات جمعی‌ی خود نیز وارد کنند. آنچه ما به‌نحو جمعی می‌سازیم، چه بسا بهره‌ای از خریت ما نیز دارد.
امروزه سازمان‌ها همه جا هستند و ما دائم با آن‌ها سر و کار داریم و اگر هم ما با آن‌ها کاری نداشته باشیم، آن‌ها به سراغ ما می‌آیند و با ما کار دارند. همین دو سه روز پیش بود که سازمان مخابرات محل پیام تهدیدآمیزی داد که بدهی‌ات را پرداخت کن و الا تلفن ات را قطع می‌کنیم. این در حالی بود که من دو سه روز پیش بدهی‌ی تلفن ثابت را از طریق عابر بانک پرداخت کرده بودم. لابد سازمان دیگر (بانک) کوتاهی کرده بود و پرداخت پول را اطلاع نداده بود و من با این هشدار شدید مخابرات مواجه شدم:
«مشتري گرامي کارکرد تلفن شماره ... به بیش از 80 درصد سقف مجاز در نظر گرفته شده، رسیده است. لطفاً در اسرع وقت برای جلوگیری از قطع تلفن خود، نسبت به پرداخت صورتحساب به روز تلفن ثابت از طریق #2020* ، تماس با 2000 يا www.tci.ir اقدام فرمایید. / شرکت مخابرات ايران»
چنان‌که می‌بینید، سازمان مخابرات ما را به چشم شهروند نمی‌بیند بلکه خیلی صریح و روشن گفته «مشتری». تازه خبری هم از مشتری‌مداری نیست. بی‌رحمانه تهدید کرده؛ غلیظ و شدید. عملاً بخش مهمی از زنده‌گی‌ی ما امروزه در گروی سازمان‌ها است. سازمان‌ها بدل به خدا شده اند و همه جا هستند: تعبیر «هُوَ الأَوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ» از صفات خدا سخن می‌گوید، ولی می‌توان با قدری آسان‌گیری در مورد سازمان‌ها هم آن را به‌کار برد و فقط قسمت آخر آیه در مورد سازمان‌ها قابل کاربرد نیست: «وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»، چون بر خلاف خدا که اصولاً به همه چیز آگاه است (یعنی به‌خاطر خدایی اش قاعدتاً باید این‌طور باشد)، سازمان‌های ما نه تنها آگاه نیستند، سهل است خیلی وقت‌ها هم دچار خریت هستند.
امروزه اغلب ما انسان‌ها در سازمان (بیمارستان) به دنیا می‌آییم و در سازمان (بیمارستان) می‌میریم. البته من خوش‌بختانه یا بدبختانه در سازمان به‌دنیا نیامده ام بلکه وسط اتاق خانه‌ی پوشالی‌مان ...
🔻نشانی و تلفن پخش آکادمی (ارسال برای سراسر کشور):
toakademi.com
09391796923
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
♦️محبوبه (یا ناهید؟) زمانیان، کسی یا کسانی که کتاب را نخوانده اما در باره‌ی آن نظر می‌دهد (می‌دهند)!
👇👇👇
مطالب مختلف محبوبه / ناهید زمانیان در باره‌ی این کتاب:
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/10787
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/10787?comment=74373
https://t.iss.one/Naqdagin/11895
https://t.iss.one/Naqdagin/11896
این هم سند که نخوانده در باره‌ی کتاب سخن می‌گویند و البته آکنده از خطاهای شگفتی‌آور. خانم محبوبه زمانیان نوشته من از «خریت تاریخی» سخن گفته ام! و جمله‌ی زیر را در باره‌ی تاریخ ایران به‌دروغ یا به اشتباه و خلاصه از سر کینه‌ورزی به من نسبت داده است:
«بنده هم به آرشیو اینستاگرامشان دسترسی ندارم زمانی که نوشتند تاریخ ایران تاریخ خریت است.»
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/10787?comment=74371
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#ناهید_زمانیان
#محبوبه_زمانیان
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
👇👇👇
مطالب مختلف محبوبه / ناهید زمانیان در باره‌ی این کتاب:
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/10787
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/10787?comment=74373
https://t.iss.one/Naqdagin/11895
https://t.iss.one/Naqdagin/11896
این هم سند که نخوانده در باره‌ی کتاب سخن می‌گویند و البته آکنده از خطاهای شگفتی‌آور. خانم محبوبه زمانیان نوشته من از «خریت تاریخی» سخن گفته ام! و جمله‌ی زیر را در باره‌ی تاریخ ایران به‌دروغ یا به اشتباه و خلاصه از سر کینه‌ورزی به من نسبت داده است:
«بنده هم به آرشیو اینستاگرامشان دسترسی ندارم زمانی که نوشتند تاریخ ایران تاریخ خریت است.»
https://t.iss.one/NewHasanMohaddesi/10787?comment=74371
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#ناهید_زمانیان
#محبوبه_زمانیان
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
♦️خریت امری اجتماعی است و فقط نتیجه‌ی تلاش شخصی نیست
فروش:
سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید
تلگرام: @toakademi
به اطلاع مخاطبان گرامی می‌رسانم که کتاب دو سه خروار خریت بعد از اعمال تغییرات مورد نظر وزارت ارشاد، مجوز گرفت و با نام دو سه خروار کیاست منتشر شد.
در این کتاب فقط یک تغییر مهم داده شده و آن حذف کلمهی خریت از روی جلد و داخل متن و تغییر آن به کیاست (تقریبا وارونه‌ی خریت) بوده است.
کتاب دو سه خروار کیاست نوعی نقد اجتماعی‌ی طنزآمیز مبتنی بر خودنگاری است.
مشخصات کتاب
♦️دو سه خروار کیاست
نویسنده: حسن محدثی گیلوایی
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۳۵۷
قیمت پشت جلد: ۳۳۰ هزار تومان
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
فروش:
سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید
تلگرام: @toakademi
به اطلاع مخاطبان گرامی می‌رسانم که کتاب دو سه خروار خریت بعد از اعمال تغییرات مورد نظر وزارت ارشاد، مجوز گرفت و با نام دو سه خروار کیاست منتشر شد.
در این کتاب فقط یک تغییر مهم داده شده و آن حذف کلمهی خریت از روی جلد و داخل متن و تغییر آن به کیاست (تقریبا وارونه‌ی خریت) بوده است.
کتاب دو سه خروار کیاست نوعی نقد اجتماعی‌ی طنزآمیز مبتنی بر خودنگاری است.
مشخصات کتاب
♦️دو سه خروار کیاست
نویسنده: حسن محدثی گیلوایی
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۳۵۷
قیمت پشت جلد: ۳۳۰ هزار تومان
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 زبان و بیان این کتاب و
نحوه‌ی شروع و ادامه‌ی نوشتن آن ...
نحوه‌ی خرید:
سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید (در صورت نیاز برای خرید سریع کتاب می‌توانید در تلگرام پیام دهید)
تلگرام: @toakademi
✍🏻کتاب دو سه خروار کیاست نوعی نقد اجتماعی‌ی طنزآمیز مبتنی بر خودنگاری است.
🔻به اطلاع مخاطبان گرامی می‌رسانم که کتاب دو سه خروار خریت بعد از اعمال تغییرات مورد نظر وزارت ارشاد، مجوز گرفت و با نام دو سه خروار کیاست منتشر خواهد شد.
🔻در این کتاب فقط یک تغییر مهم داده شده و آن حذف کلمهی خریت از روی جلد و داخل متن و تغییر آن به کیاست (تقریبا وارونه‌ی خریت) بوده است.
مشخصات کتاب
«دو سه خروار کیاست»
نویسنده: حسن محدثی گیلوایی
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۲۵۷
قیمت : ۳۳۰ هزار تومان
📌 پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
📞 تلفن: 09391796923
💬 تلگرام: @toAkademi
شبکه‌های اجتماعی آکادمی:
تلگرام: t.iss.one/toAkademi_channel
یوتیوب: https://www.youtube.com/@toAkademi
اینستاگرام: instagram.com/toAkademi
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست #طنز
#خودنگاری
#جامعه‌نگری
#نقد_اجتماعی
.
نحوه‌ی شروع و ادامه‌ی نوشتن آن ...
نحوه‌ی خرید:
سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید (در صورت نیاز برای خرید سریع کتاب می‌توانید در تلگرام پیام دهید)
تلگرام: @toakademi
✍🏻کتاب دو سه خروار کیاست نوعی نقد اجتماعی‌ی طنزآمیز مبتنی بر خودنگاری است.
🔻به اطلاع مخاطبان گرامی می‌رسانم که کتاب دو سه خروار خریت بعد از اعمال تغییرات مورد نظر وزارت ارشاد، مجوز گرفت و با نام دو سه خروار کیاست منتشر خواهد شد.
🔻در این کتاب فقط یک تغییر مهم داده شده و آن حذف کلمهی خریت از روی جلد و داخل متن و تغییر آن به کیاست (تقریبا وارونه‌ی خریت) بوده است.
مشخصات کتاب
«دو سه خروار کیاست»
نویسنده: حسن محدثی گیلوایی
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۲۵۷
قیمت : ۳۳۰ هزار تومان
📌 پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
📞 تلفن: 09391796923
💬 تلگرام: @toAkademi
شبکه‌های اجتماعی آکادمی:
تلگرام: t.iss.one/toAkademi_channel
یوتیوب: https://www.youtube.com/@toAkademi
اینستاگرام: instagram.com/toAkademi
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست #طنز
#خودنگاری
#جامعه‌نگری
#نقد_اجتماعی
.
به سبب انتشار کتاب «دو سه خروار کیاست»، نوشته شد:
♦️جایگزینی نابجای واژه، خطایی پرتکرار در سیاست‌گذاری فرهنگی
✍سمیرا خوانساری
دانشجوی دکتری سیاست‌گذاری فرهنگی
۲ مهر ۱۴۰۳
مطالعه‌ی کتاب «خریت‌شناسی» که با عنوان «دو سه خروار کیاست (رساله‌ای در کیاست‌شناسی)، به قلم دکتر حسن محدثی گیلوایی، چندی پیش منتشر شد، صندوقچه‌ی خاطرات شخصی نویسنده در دهه‌های مختلف زندگی اوست که بسیاری از واقعیت‌های اجتماعی ما را به زبان فهم عامه و از منظر یک جامعه‌شناس، رونمایی می‌کند. همراه‌شدن با خاطرات ایشان در قالب نقد اجتماعی و با بیان مصادیقی از مسائل ما در فرهنگ و زندگی روزمره، گرچه دلنشین و جذاب بود، اما بار دیگر یکی از مسائل حوزه‌ی سیاست‌گذاری فرهنگی را به‌گونه‌‌ای خودخورانه در من یادآوری کرد و این خودخوری سبب نوشتن این سطور شد.
این امر که برای شخص من، به دلیل حوزه‌ی مطالعاتی، آزرده‌گی در پی داشت با دلالت بر این بود که در حین مطالعه، گویا سیاست‌گذار فرهنگی می‌خواهد با صدای بلند و با ماشین اصلاح اموری که در دست دارد، به ما بگوید که؛ «زین پس به جای واژه غریب و نامانوس «خریت» از «کیاست» استفاده کنید[1]...». ولی، مقصودی که در تربیت ما دارد، از آنجا که انسی با واقعیت اجتماعی و فرهنگ فراگیر ما ندارد، حاصل نمی‌شود و ما نیز مدام در حین مطالعه‌ی کتاب، به او پاسخ می‌دهیم که مگر به‌کارگیری «خریت»، آن هم در یک متن اجتماعی طنزآمیز، چه اشکالی دارد؟
به بیان مُصرّح و دقیق‌تر، در مطالعه‌ی کتاب، این نابجایی واژه، همواره خواننده را تعقیب می‌کند و او را در چالش جایگزینی لغت قرار می‌دهد که از آن هیچ راه گریزی ندارد. چون بدسلیقه‌گی در انتخاب جانشین کلمه، به صورت مکانیکی و غیرحرفه‌ای صورت گرفته و درواقع بروز ضدیت معنایی «خریت» و «کیاست» که مدنظر سیاست‌گذار و مجوزدهنده‌ی ارشاد بوده است، عقیم مانده و درواقع، از زیبایی انتخاب واژه و قدرت‌مندی واژه‌ی اول که دکتر محدثی در توصیف‌هایش به دنبال بارمعنایی آن بوده، کاسته و به متن خسارت وارد کرده است.
درواقع دو اشتباه توامان سیاست‌گذار در این جابه‌جایی واژگان، بروز و ظهور آشکارا دارد و مصداقی است از تصمیم‌گیری اشتباهی که بر دو خطا در سیاست‌گذاری تاکید می‌کند. اول اینکه؛ متضاد کلمه‌ای که انتخاب شده، ابتر مانده و کارکردی که مدنظر بوده را ندارد. دوم؛ نوع نگاهی که همه چیز را قبیح، ناصواب و مُحق ممیزی تلقی می‌کند، صورت واقعی و کارکردی ندارد.
به بیان مشروح، در وهله‌ی نخست، نیت سیاست‌گذار از جانشین‌کردن «کیاست» به جای «خریت»، ایجاد نوعی فضای تضاد وارونه‌ی معنایی بوده است، که نه‌تنها حاصل نشده؛ بلکه آن معنا و مفهوم واژه ابتدایی را به ذهن مخاطب، متبادر نمی‌کند. یعنی این اصلاحیه، مسبب اصلاح و زیباتر شدن که نشد، بلکه فراتر از آن، خواننده را در موقعیتی به دور از غرض نویسنده قرارداد و دست‌وپاگیر مطالعه متن نیز شد. زیرا که بایستی در پس رویت هرباره‌ی کلمهی «کیاست»، به صورت شفاهی کلمه «خریت» را جایگزین کرده که کاری بس مضحک و عبث است و متضاد کلمه‌ای که برگزیده شده، هرگز ذهن ما را به سمت آن مفهوم هدایت نمی‌کند. همچنین ما که سالیانی است با قابلیت‌های فراوان «وورد» همراهی می‌کنیم، در مطالعه‌ی این متن، هیچ نرم‌افزاری هم برایمان ری‌پلیس نمی‌زند و از سوی دیگر، خطای فاحش ممیزی ارشاد، در ذوق ما از خواندن مجموعه‌‌ی «خریت»هایی که مرتکب شده‌ایم و دیده‌ایم، می‌کوبد.
ثانیاً، این جایگزینی حکایت از رنگ دلخواه زدن به نظر نویسنده‌ای دارد که از جمله‌ی اهل تحقیق است و در فضای اجتماعی ایران، پژوهش‌های تجربی بسیاری انجام داده و سپس واژه‌‌های منتخب‌اش را مستدل برگزیده و در نهایت مقصودی را دنبال می‌کند. پس چنین جایگزینی، جز اینکه نشان می‌دهد، سیاست‌گذار دائم با خودکار قرمز سعی در تصحیح متون و اندیشه‌های مختلف دارد، نشان از چیز دیگری ندارد. گویی هنوز در برج عاجی از ایدئولوژی‌‌های درون‌ذهنی بلافاصله بعد از بهمن 57 نشسته و با فضای اجتماعی و فرهنگی امروز، هیچ ارتباط و گفتگوی موثری ندارد.
بنابراین، از آنجا که به گفته‌ی محدثی «خریت»، امری انسانی است که عوارض عینی دارد، و گرچه کسانی می‌توانند از آن محظوظ و مشعوف باشند، ولی بالاخره در جایی آثار آن جلوه‌گر می‌شود. چنان‌چه در حین خواندن این کتاب، نوع دیگری از «خریت» را در واقعیت اجتماعی امروز به صورت عینی و چشم‌گیر مشاهده می‌کنیم تا وقتی از مسائل عدیده‌ی سیاست‌گذاری فرهنگی نام می‌بریم، این نمونه را هم پیشِ نظر داشته باشیم.
ادامه دارد. 👇👇👇
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
♦️جایگزینی نابجای واژه، خطایی پرتکرار در سیاست‌گذاری فرهنگی
✍سمیرا خوانساری
دانشجوی دکتری سیاست‌گذاری فرهنگی
۲ مهر ۱۴۰۳
مطالعه‌ی کتاب «خریت‌شناسی» که با عنوان «دو سه خروار کیاست (رساله‌ای در کیاست‌شناسی)، به قلم دکتر حسن محدثی گیلوایی، چندی پیش منتشر شد، صندوقچه‌ی خاطرات شخصی نویسنده در دهه‌های مختلف زندگی اوست که بسیاری از واقعیت‌های اجتماعی ما را به زبان فهم عامه و از منظر یک جامعه‌شناس، رونمایی می‌کند. همراه‌شدن با خاطرات ایشان در قالب نقد اجتماعی و با بیان مصادیقی از مسائل ما در فرهنگ و زندگی روزمره، گرچه دلنشین و جذاب بود، اما بار دیگر یکی از مسائل حوزه‌ی سیاست‌گذاری فرهنگی را به‌گونه‌‌ای خودخورانه در من یادآوری کرد و این خودخوری سبب نوشتن این سطور شد.
این امر که برای شخص من، به دلیل حوزه‌ی مطالعاتی، آزرده‌گی در پی داشت با دلالت بر این بود که در حین مطالعه، گویا سیاست‌گذار فرهنگی می‌خواهد با صدای بلند و با ماشین اصلاح اموری که در دست دارد، به ما بگوید که؛ «زین پس به جای واژه غریب و نامانوس «خریت» از «کیاست» استفاده کنید[1]...». ولی، مقصودی که در تربیت ما دارد، از آنجا که انسی با واقعیت اجتماعی و فرهنگ فراگیر ما ندارد، حاصل نمی‌شود و ما نیز مدام در حین مطالعه‌ی کتاب، به او پاسخ می‌دهیم که مگر به‌کارگیری «خریت»، آن هم در یک متن اجتماعی طنزآمیز، چه اشکالی دارد؟
به بیان مُصرّح و دقیق‌تر، در مطالعه‌ی کتاب، این نابجایی واژه، همواره خواننده را تعقیب می‌کند و او را در چالش جایگزینی لغت قرار می‌دهد که از آن هیچ راه گریزی ندارد. چون بدسلیقه‌گی در انتخاب جانشین کلمه، به صورت مکانیکی و غیرحرفه‌ای صورت گرفته و درواقع بروز ضدیت معنایی «خریت» و «کیاست» که مدنظر سیاست‌گذار و مجوزدهنده‌ی ارشاد بوده است، عقیم مانده و درواقع، از زیبایی انتخاب واژه و قدرت‌مندی واژه‌ی اول که دکتر محدثی در توصیف‌هایش به دنبال بارمعنایی آن بوده، کاسته و به متن خسارت وارد کرده است.
درواقع دو اشتباه توامان سیاست‌گذار در این جابه‌جایی واژگان، بروز و ظهور آشکارا دارد و مصداقی است از تصمیم‌گیری اشتباهی که بر دو خطا در سیاست‌گذاری تاکید می‌کند. اول اینکه؛ متضاد کلمه‌ای که انتخاب شده، ابتر مانده و کارکردی که مدنظر بوده را ندارد. دوم؛ نوع نگاهی که همه چیز را قبیح، ناصواب و مُحق ممیزی تلقی می‌کند، صورت واقعی و کارکردی ندارد.
به بیان مشروح، در وهله‌ی نخست، نیت سیاست‌گذار از جانشین‌کردن «کیاست» به جای «خریت»، ایجاد نوعی فضای تضاد وارونه‌ی معنایی بوده است، که نه‌تنها حاصل نشده؛ بلکه آن معنا و مفهوم واژه ابتدایی را به ذهن مخاطب، متبادر نمی‌کند. یعنی این اصلاحیه، مسبب اصلاح و زیباتر شدن که نشد، بلکه فراتر از آن، خواننده را در موقعیتی به دور از غرض نویسنده قرارداد و دست‌وپاگیر مطالعه متن نیز شد. زیرا که بایستی در پس رویت هرباره‌ی کلمهی «کیاست»، به صورت شفاهی کلمه «خریت» را جایگزین کرده که کاری بس مضحک و عبث است و متضاد کلمه‌ای که برگزیده شده، هرگز ذهن ما را به سمت آن مفهوم هدایت نمی‌کند. همچنین ما که سالیانی است با قابلیت‌های فراوان «وورد» همراهی می‌کنیم، در مطالعه‌ی این متن، هیچ نرم‌افزاری هم برایمان ری‌پلیس نمی‌زند و از سوی دیگر، خطای فاحش ممیزی ارشاد، در ذوق ما از خواندن مجموعه‌‌ی «خریت»هایی که مرتکب شده‌ایم و دیده‌ایم، می‌کوبد.
ثانیاً، این جایگزینی حکایت از رنگ دلخواه زدن به نظر نویسنده‌ای دارد که از جمله‌ی اهل تحقیق است و در فضای اجتماعی ایران، پژوهش‌های تجربی بسیاری انجام داده و سپس واژه‌‌های منتخب‌اش را مستدل برگزیده و در نهایت مقصودی را دنبال می‌کند. پس چنین جایگزینی، جز اینکه نشان می‌دهد، سیاست‌گذار دائم با خودکار قرمز سعی در تصحیح متون و اندیشه‌های مختلف دارد، نشان از چیز دیگری ندارد. گویی هنوز در برج عاجی از ایدئولوژی‌‌های درون‌ذهنی بلافاصله بعد از بهمن 57 نشسته و با فضای اجتماعی و فرهنگی امروز، هیچ ارتباط و گفتگوی موثری ندارد.
بنابراین، از آنجا که به گفته‌ی محدثی «خریت»، امری انسانی است که عوارض عینی دارد، و گرچه کسانی می‌توانند از آن محظوظ و مشعوف باشند، ولی بالاخره در جایی آثار آن جلوه‌گر می‌شود. چنان‌چه در حین خواندن این کتاب، نوع دیگری از «خریت» را در واقعیت اجتماعی امروز به صورت عینی و چشم‌گیر مشاهده می‌کنیم تا وقتی از مسائل عدیده‌ی سیاست‌گذاری فرهنگی نام می‌بریم، این نمونه را هم پیشِ نظر داشته باشیم.
ادامه دارد. 👇👇👇
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
البته این به آن معنی نیست که ما در همهی پهنه‌ی وسیع سیاست‌گذاری فرهنگی، تصمیمات نادرستی را شاهد هستیم و نگارنده به‌هیچ‌وجه قصد بروز نگاه صفروصدی و به‌دور از واقع دیگر و یا حتی پرداختن جناحی به حوزه‌ی سیاست‌گذاری فرهنگی ندارم و در بعضی مواقع، تصمیمات بسیار درستی را نیز از کارشناسان و مدیران فرهنگی شاهد بوده و هستم. ولی آنچه که بنده سال‌ها خواسته یا ناخواسته به لحاظ تنفس در فضای فرهنگی در معرض آن بوده‌ام، سبب می‌شود تا مواقعی این‌چنین درجات مختلفی از خودخوری را تجربه کنم و فاصله‌ی نگاه دغدغه‌مندی که مطلوب فرهنگ پر از تنوع و گوناگونی ماست را با نگاه منجمد یک مسئول فرهنگی که فقط دغدغه‌ی قیدوبند دارد، قیاس نمایم و عوارض عینی آن را با خودخوری مشاهده‌گر باشم.
1. در دهه 1370، آیتمی آموزشی در برنامه‌های سیما وجود داشت با عنوان؛ «فارسی را پاس بداریم.» و جمله ذکرشده در متن، شعار محوری آن برنامه بود.
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
1. در دهه 1370، آیتمی آموزشی در برنامه‌های سیما وجود داشت با عنوان؛ «فارسی را پاس بداریم.» و جمله ذکرشده در متن، شعار محوری آن برنامه بود.
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
♦️خریت امری اجتماعی است و فقط نتیجه‌ی تلاش شخصی نیست
فروش:
سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید
تلگرام: @toakademi
به اطلاع مخاطبان گرامی می‌رسانم که کتاب دو سه خروار خریت بعد از اعمال تغییرات مورد نظر وزارت ارشاد، مجوز گرفت و با نام دو سه خروار کیاست منتشر شد.
در این کتاب فقط یک تغییر مهم داده شده و آن حذف کلمهی خریت از روی جلد و داخل متن و تغییر آن به کیاست (تقریبا وارونه‌ی خریت) بوده است.
کتاب دو سه خروار کیاست نوعی نقد اجتماعی‌ی طنزآمیز مبتنی بر خودنگاری است.
مشخصات کتاب
♦️دو سه خروار کیاست
نویسنده: حسن محدثی گیلوایی
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۳۵۷
قیمت پشت جلد: ۳۳۰ هزار تومان
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
فروش:
سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید
تلگرام: @toakademi
به اطلاع مخاطبان گرامی می‌رسانم که کتاب دو سه خروار خریت بعد از اعمال تغییرات مورد نظر وزارت ارشاد، مجوز گرفت و با نام دو سه خروار کیاست منتشر شد.
در این کتاب فقط یک تغییر مهم داده شده و آن حذف کلمهی خریت از روی جلد و داخل متن و تغییر آن به کیاست (تقریبا وارونه‌ی خریت) بوده است.
کتاب دو سه خروار کیاست نوعی نقد اجتماعی‌ی طنزآمیز مبتنی بر خودنگاری است.
مشخصات کتاب
♦️دو سه خروار کیاست
نویسنده: حسن محدثی گیلوایی
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۳۵۷
قیمت پشت جلد: ۳۳۰ هزار تومان
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 اهمیت و جایگاه نقد فرهنگ و نقد جامعه به‌منظور اصلاح وضعیت موجود.
نحوه‌ی خرید:
سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید (در صورت نیاز برای خرید سریع کتاب می‌توانید به تلگرام آکادمی پیام ارسال کنید)
تلگرام: @toakademi
✍🏻کتاب دو سه خروار کیاست نوعی نقد اجتماعی‌ی طنزآمیز مبتنی بر خودنگاری است.
🔻به اطلاع مخاطبان گرامی می‌رسانم که کتاب دو سه خروار خریت بعد از اعمال تغییرات مورد نظر وزارت ارشاد، مجوز گرفت و با نام دو سه خروار کیاست منتشر شد.
🔻در این کتاب فقط یک تغییر مهم داده شده و آن حذف کلمهی خریت از روی جلد و داخل متن و تغییر آن به کیاست (تقریبا وارونه‌ی خریت) بوده است.
مشخصات کتاب
«دو سه خروار کیاست»
نویسنده: حسن محدثی گیلوایی
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۲۵۷
قیمت : ۳۳۰ هزار تومان
📌 پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
📞 تلفن: 09391796923
💬 تلگرام: @toAkademi
شبکه‌های اجتماعی آکادمی:
تلگرام: t.iss.one/toAkademi_channel
یوتیوب: https://www.youtube.com/@toAkademi
اینستاگرام: instagram.com/toAkademi
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست #طنز
#خودنگاری
#جامعه‌نگری
#نقد_اجتماعی
.
نحوه‌ی خرید:
سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید (در صورت نیاز برای خرید سریع کتاب می‌توانید به تلگرام آکادمی پیام ارسال کنید)
تلگرام: @toakademi
✍🏻کتاب دو سه خروار کیاست نوعی نقد اجتماعی‌ی طنزآمیز مبتنی بر خودنگاری است.
🔻به اطلاع مخاطبان گرامی می‌رسانم که کتاب دو سه خروار خریت بعد از اعمال تغییرات مورد نظر وزارت ارشاد، مجوز گرفت و با نام دو سه خروار کیاست منتشر شد.
🔻در این کتاب فقط یک تغییر مهم داده شده و آن حذف کلمهی خریت از روی جلد و داخل متن و تغییر آن به کیاست (تقریبا وارونه‌ی خریت) بوده است.
مشخصات کتاب
«دو سه خروار کیاست»
نویسنده: حسن محدثی گیلوایی
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۲۵۷
قیمت : ۳۳۰ هزار تومان
📌 پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
📞 تلفن: 09391796923
💬 تلگرام: @toAkademi
شبکه‌های اجتماعی آکادمی:
تلگرام: t.iss.one/toAkademi_channel
یوتیوب: https://www.youtube.com/@toAkademi
اینستاگرام: instagram.com/toAkademi
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست #طنز
#خودنگاری
#جامعه‌نگری
#نقد_اجتماعی
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️خر بی‌گناه است (فصلی از کتاب دو سه خروار کیاست)
۴ آبان ۱۴۰۳
"خریت امری انسانی است و خرانه‌گی امری خرانه. اولی بیش‌تر انفسی است و عوارض عینی دارد و دیگری به‌تمامه عینی است" (ص ۴۰ کتاب دو سه خروار کیاست)
فروش:
سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید
تلگرام: @toakademi
مشخصات کتاب
♦️دو سه خروار کیاست
نویسنده: حسن محدثی گیلوایی
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۳۵۷
قیمت پشت جلد: ۳۳۰ هزار تومان
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
۴ آبان ۱۴۰۳
"خریت امری انسانی است و خرانه‌گی امری خرانه. اولی بیش‌تر انفسی است و عوارض عینی دارد و دیگری به‌تمامه عینی است" (ص ۴۰ کتاب دو سه خروار کیاست)
فروش:
سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید
تلگرام: @toakademi
مشخصات کتاب
♦️دو سه خروار کیاست
نویسنده: حسن محدثی گیلوایی
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۳۵۷
قیمت پشت جلد: ۳۳۰ هزار تومان
#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi