میناوش
465 subscribers
2 photos
1 video
7 files
798 links
یادداشت‌های میثم موسوی
ارتباط با من:
@meysammousavi1363
Download Telegram
📘اصول علم انسانی

📝جرج بارکلی

جرج بارکلی (۱۶۸۵-۱۷۵۳) معمولاً با فلسفۀ هیجان‌انگیز و قابل توجه‌اش، یعنی انکار و نفی مادّه، شناخته می‌شود. این فیلسوف و کشیش ایرلندی ضمن نفی همۀ موجودات مادّی مانند کوه‌ها، رودها و انسان‌ها، معتقد است آنچه را که فیلسوفان و مردم مادّه می‌نامند، ظاهر و نمودی خارج از ذهن و تصوّر انسان نیست. لذا تنها چیزی را که می‌توانیم موجود بنامیم همین ادراک است (بارکلی، ۱۳۷۵: ۲۵-۶۸).
جرج بارکلی بااین‌که به مانند وحدتِ وجودیان، وجودِ مادّی را نفی می‌کند، اما با افرادی مانند اسپینوزا در زاویه است؛ چراکه بارکلی خود را انسانی معتقد به خدا و پیرو دین مسیح می‌داند و اسپینوزا را فردی ملحد و شایستۀ تکفیر می‌شمرد (همان: ۱۱۲).

بارکلی نه‌تنها فلسفۀ خود را خلاف عقل نمی‌پندارد، بلکه معتقد است که عقیده‌اش کاملاً عقلانی است و شایع بودن پذیرش موجودات مادّی، در میان فیلسوفان و مردم، در مخالفت با عقل سلیم است. او برای اثبات نظریۀ خویش به نوشتن دو کتاب «اصول علم انسانی» و «سه گفت‌وشنود» پرداخت و بااین‌که در اثبات مدّعایش اقدام به توضیحات مختلفی کرد، اما درنهایت طی یک جمله علّت عدمِ‌وجود اجرام آسمانی و اجسام زمینی را بداهت این امر برشمرد.
هیلاس: چه می‌گویی؟ آیا هیچ‌چیز از این غریب‌تر و برخلاف عقل هست که بگوییم مادّه وجود ندارد؟

فیلونوس: هیلاس، آهسته‌تر، چه می‌گویی اگر ثابت شود که مخالفت تو با عقل سلیم شدیدتر است و بیشتر از من دچار تناقض و خلاف‌گویی هستی (همان: ۱۲۵)؟ بعضی از حقایق چنان بدیهی است و قریب به ذهن که برای دریافت آن‌ها فقط باید دیدگان را گشود. این حقیقت مهم نیز به نظر من ازجملۀ آن‌هاست که همۀ اجرام سماوی و جمیع اجسام زمینی و بالجمله تمام آنچه دستگاه عظیم عالَم از آن‌ها ترکیب یافته است بی‌آن‌که ذهنی وجود داشته باشد موجود نتوانند بود و وجود آن‌ها عبارت از معلوم و مدرک شدن آن‌هاست (همان: ۲۵).

منبع:

_ بارکلی، جرج، ۱۳۷۵، رساله در اصول علم انسانی و سه گفت‌وشنود، ترجمه منوچهر بزرگمهر، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.
https://t.iss.one/Minavash
👍31
📘اگر کوسه‌ماهی‌ها آدم بودند

📝برتولت برشت

برتولت برشت در داستان کوتاه «اگر کوسه‌ماهی‌ها آدم بودند»، به ظلم و ستم موجود در حکومت‌ها پرداخته و با انسان‌انگاری کوسه‌ها نظام‌های سیاسی حاکم بر انسان‌ها را نقد کرده است. نظام‌هایی که مردم آن نباید خود را با مسئولان حکومت مقایسه کنند، نباید با اندیشه‌های کشورهای مختلف آشنا شوند و نباید کوچک‌ترین شک و تردیدی نسبت به درستی نظام داشته باشند!
اگر کوسه‌ماهی‌ها آدم بودند... برای ماهی‌ها مدرسه هم می‌ساختند. در آن مدرسه‌ها به ماهی‌کوچولوها یاد می‌دادند که چجوری به طرف دهنِ کوسه‌ماهی شنا کنند. اگر کوسه‌ماهی‌ها آدم بودند درس اصلی ماهی‌های کوچولو اخلاق بود. به آن‌ها می‌قبولاندند که زیباترین و باشکوه‌ترین کارها برای یک ماهی کوچولو این است که خودش را درنهایت خوشوقتی تقدیم یک کوسه‌ماهی کند. به ماهی‌کوچولوها یاد می‌دادند که چه‌طور به کوسه‌ماهی‌ها معتقد باشند و از آن مهم‌تر، چه‌جوری خود را برای یک آیندۀ زیبا مهیّا کنند. آینده‌یی که فقط از راه اطاعت به دست می‌آید. اگر کوسه‌ماهی‌ها آدم بودند در قلمروشان هنر هم وجود داشت... همراه نمایش آهنگ‌های مسحورکننده‌یی هم می‌نواختند که بی‌اختیار ماهی‌کوچولوها را به‌طرف دهن کوسه‌ها می‌کشاند. در آنجا بی‌تردید مذهبی هم وجود داشت که به ماهی‌ها می‌آموخت که زندگی واقعی در شکم کوسه‌ها آغاز می‌شود (برشت، ۱۳۵۸: ۶۴ الی۶۶).
منبع:

_ برشت، برتولت، ۱۳۵۸، «اگر کوسه‌ماهی‌ها آدم بودند»، ترجمه پروین انوار، کتاب جمعه، شماره ۱۳.
https://t.iss.one/Minavash
2👍2