📘امیل یا آموزشوپرورش
📝ژانژاک روسو
ژانژاک روسو (۱۷۱۲-۱۷۷۸) فیلسوف و نویسندهای اهل ژنو است که با آثار مختلفی چون «اِمیل»، «قرارداد اجتماعی»، «هلوئیز جدید»، «اعترافات» و «تفکّرات تنهایی» شناخته میشود؛ اندیشمندی که در معجزات نسبت داده شده به پیامبران ابراز تردید میکرد (روسو، ۱۳۶۶: ۳۸۲-۳۸۳) و انجیل را مملوّ از چیزهای محال و باور نکردنی میشمرد که انسان عاقل نمیتواند آنها را بفهمد و قبول نماید (همان: ۳۹۲). هرچند به بخشی از عهد جدید علاقهمند بود و آن را کتاب مقدّسی میخواند که قلب او بدون شک آن را میپذیرد و کتابهای فیلسوفان را با تمام شکوه و جلالشان در برابر این کتاب آسمانی بیاندازه کوچک تصوّر میکرد (همان: ۳۸۹).
ژانژاک روسو در قسمتی از کتاب «اِمیل یا آموزشوپرورش»، که به عقاید مذهبیِ کشیش اهلِ ساووا شهرت یافته است، مخالفت خود با کشیشان را آشکار میکند و آنان نیز این کتاب را به جرم پشت کردن به مسیحیّت محکوم مینمایند. از اینرو ژانژاک روسو توسّط دوستان خود از فرانسه گریخت و تنها امیل او جمعآوری و سوزانده شد (همان: ۳۹۳).
کتاب امیل یا آموزشوپرورش که در سال ۱۷۶۲ انتشار یافت، دربارۀ شاگردی خیالی به نام امیل است که روسو آموزشوپرورش او و درحقیقت آموزشوپرورش بسیاری از انسانها را از مدّتی قبل از تولّد تا تقریباً بیستوپنج سالگی آنان که سنّ رشد عقلی و ازدواج است، بر عهده گرفته است.
روسو در امیل باآنکه بیش از همه بر نقش طبیعت، اخلاق و انسانیت تأکید داشته و در بخش نخستین آن متذکّر شده است فردی که قادر به انجام وظیفۀ پدری نیست حق ندارد پدر شود، در کتاب «اعترافات» اذعان میکند که همگی فرزندان خود را که پنج تَن بودهاند، به پرورشگاه کودکان سرراهی سپرده است (روسو، ۱۳۸۸: ۴۳۳).
ژانژاک روسو در کتاب امیل، که ارائه دهندۀ یک نظام جدید آموزشی است، ضمن تاختن به فیلسوفان و اشاره به اعتراض مردم نسبت به آموزشوپرورش عصر خود، متذکّر شده است که هیچکس تا کنون برای برطرف کردن این مشکل روش بهتری پیشنهاد نداده و تقریباً دربارۀ آن چیزی ننوشته است؛ چنانکه فیلسوفان هم که با لحنی استادانه به همهچیز اعتراض میکنند، پیشنهاد دادن در اینباره را کسر شأن خود میدانند (روسو، ۱۳۶۶: ۱۲).
روسو معتقد بود که آب و هوای مناطق در پرورش افراد اهمیت دارد و تنها افرادی که در مناطق نه بسیار سرد و نه بسیار گرم پرورش مییابند، میتوانند به سرحدّ کمال برسند. لذا او اگر بخواهد شاگردی داشته باشد، وی را از منطقهای معتدل و ترجیحاً از فرانسه انتخاب میکند و نه مثلاً سیاهپوستانی که فهم و شعور اروپائیان را ندارند (همان: ۴۳). هرچند روسو در قسمتی دیگر از همین کتاب، تناقضات مکرر خود را آشکارتر مینماید و مردم فرانسه را احمق خطاب میکند (همان: ۵۵۴).
این نویسنده و فیلسوف سوئیسی یکی از بهترین کارهای نیاکان را که باید سرمشق همه قرار بگیرد، روستانشین شدن میداند؛ زیرا بهزعم او کسی که قلبش فاسد نشده است، زندگی در روستا برای او آرامترین، طبیعیترین و شیرینترین نوع زندگی محسوب میشود (همان: ۵۶۴). چنانکه آنهایی را که از مساوات و برابری حقوق زن و مرد طرفداری میکنند، در اشتباه دانسته (همان: ۴۳۴) و در عباراتی سخیف مینویسد:
هر دختر باید مذهب مادرش و به طریق اولی هر زنِ شوهردار باید آیین شوهرش را بپذیرد (همان: ۴۵۵). زن باید از طرف شوهر همهچیز و حتی ظلم را تحمّل کند و شکایت ننماید و لازم است دختران همیشه مطیع باشند (همان: ۴۴۷). زن محدود به این است که باید در منزل بنشیند، به خانهداری و آشپزی بپردازد و درواقع نقش خدمتکارِ شوهر را ایفاء نماید (همان: ۴۷۳). زن اساساً برای خوشآیند مرد ساخته شده است. نیروی زن در جاذبهاش نهفته شده و فقط با استفاده از آن است که میتواند خودی نشان دهد و ضعف خویش را جبران نماید (همان: ۴۳۳).
از دیگر نکات مطرح شده در کتاب امیل، اعتقاد روسو به عالَم پس از مرگ، بازخواست شدن انسانها در آن دنیا و ارزندهتر پنداشتن و ترجیح دادن آخرت به این دنیاست (همان: ۹۱-۴۷۱). همچنین روسو آموختن زبانهای خارجی برای کودکان را مناسب ندانسته و بر آن تصوّر است که هیچ کودکی، مگر آنکه نابغه باشد، زودتر از سنّ دوازده سالگی نخواهد توانست دو زبان را به خوبی بیاموزد (همان: ۱۳۹).
https://t.iss.one/Minavash
📝ژانژاک روسو
ژانژاک روسو (۱۷۱۲-۱۷۷۸) فیلسوف و نویسندهای اهل ژنو است که با آثار مختلفی چون «اِمیل»، «قرارداد اجتماعی»، «هلوئیز جدید»، «اعترافات» و «تفکّرات تنهایی» شناخته میشود؛ اندیشمندی که در معجزات نسبت داده شده به پیامبران ابراز تردید میکرد (روسو، ۱۳۶۶: ۳۸۲-۳۸۳) و انجیل را مملوّ از چیزهای محال و باور نکردنی میشمرد که انسان عاقل نمیتواند آنها را بفهمد و قبول نماید (همان: ۳۹۲). هرچند به بخشی از عهد جدید علاقهمند بود و آن را کتاب مقدّسی میخواند که قلب او بدون شک آن را میپذیرد و کتابهای فیلسوفان را با تمام شکوه و جلالشان در برابر این کتاب آسمانی بیاندازه کوچک تصوّر میکرد (همان: ۳۸۹).
ژانژاک روسو در قسمتی از کتاب «اِمیل یا آموزشوپرورش»، که به عقاید مذهبیِ کشیش اهلِ ساووا شهرت یافته است، مخالفت خود با کشیشان را آشکار میکند و آنان نیز این کتاب را به جرم پشت کردن به مسیحیّت محکوم مینمایند. از اینرو ژانژاک روسو توسّط دوستان خود از فرانسه گریخت و تنها امیل او جمعآوری و سوزانده شد (همان: ۳۹۳).
کتاب امیل یا آموزشوپرورش که در سال ۱۷۶۲ انتشار یافت، دربارۀ شاگردی خیالی به نام امیل است که روسو آموزشوپرورش او و درحقیقت آموزشوپرورش بسیاری از انسانها را از مدّتی قبل از تولّد تا تقریباً بیستوپنج سالگی آنان که سنّ رشد عقلی و ازدواج است، بر عهده گرفته است.
روسو در امیل باآنکه بیش از همه بر نقش طبیعت، اخلاق و انسانیت تأکید داشته و در بخش نخستین آن متذکّر شده است فردی که قادر به انجام وظیفۀ پدری نیست حق ندارد پدر شود، در کتاب «اعترافات» اذعان میکند که همگی فرزندان خود را که پنج تَن بودهاند، به پرورشگاه کودکان سرراهی سپرده است (روسو، ۱۳۸۸: ۴۳۳).
ژانژاک روسو در کتاب امیل، که ارائه دهندۀ یک نظام جدید آموزشی است، ضمن تاختن به فیلسوفان و اشاره به اعتراض مردم نسبت به آموزشوپرورش عصر خود، متذکّر شده است که هیچکس تا کنون برای برطرف کردن این مشکل روش بهتری پیشنهاد نداده و تقریباً دربارۀ آن چیزی ننوشته است؛ چنانکه فیلسوفان هم که با لحنی استادانه به همهچیز اعتراض میکنند، پیشنهاد دادن در اینباره را کسر شأن خود میدانند (روسو، ۱۳۶۶: ۱۲).
روسو معتقد بود که آب و هوای مناطق در پرورش افراد اهمیت دارد و تنها افرادی که در مناطق نه بسیار سرد و نه بسیار گرم پرورش مییابند، میتوانند به سرحدّ کمال برسند. لذا او اگر بخواهد شاگردی داشته باشد، وی را از منطقهای معتدل و ترجیحاً از فرانسه انتخاب میکند و نه مثلاً سیاهپوستانی که فهم و شعور اروپائیان را ندارند (همان: ۴۳). هرچند روسو در قسمتی دیگر از همین کتاب، تناقضات مکرر خود را آشکارتر مینماید و مردم فرانسه را احمق خطاب میکند (همان: ۵۵۴).
این نویسنده و فیلسوف سوئیسی یکی از بهترین کارهای نیاکان را که باید سرمشق همه قرار بگیرد، روستانشین شدن میداند؛ زیرا بهزعم او کسی که قلبش فاسد نشده است، زندگی در روستا برای او آرامترین، طبیعیترین و شیرینترین نوع زندگی محسوب میشود (همان: ۵۶۴). چنانکه آنهایی را که از مساوات و برابری حقوق زن و مرد طرفداری میکنند، در اشتباه دانسته (همان: ۴۳۴) و در عباراتی سخیف مینویسد:
هر دختر باید مذهب مادرش و به طریق اولی هر زنِ شوهردار باید آیین شوهرش را بپذیرد (همان: ۴۵۵). زن باید از طرف شوهر همهچیز و حتی ظلم را تحمّل کند و شکایت ننماید و لازم است دختران همیشه مطیع باشند (همان: ۴۴۷). زن محدود به این است که باید در منزل بنشیند، به خانهداری و آشپزی بپردازد و درواقع نقش خدمتکارِ شوهر را ایفاء نماید (همان: ۴۷۳). زن اساساً برای خوشآیند مرد ساخته شده است. نیروی زن در جاذبهاش نهفته شده و فقط با استفاده از آن است که میتواند خودی نشان دهد و ضعف خویش را جبران نماید (همان: ۴۳۳).
از دیگر نکات مطرح شده در کتاب امیل، اعتقاد روسو به عالَم پس از مرگ، بازخواست شدن انسانها در آن دنیا و ارزندهتر پنداشتن و ترجیح دادن آخرت به این دنیاست (همان: ۹۱-۴۷۱). همچنین روسو آموختن زبانهای خارجی برای کودکان را مناسب ندانسته و بر آن تصوّر است که هیچ کودکی، مگر آنکه نابغه باشد، زودتر از سنّ دوازده سالگی نخواهد توانست دو زبان را به خوبی بیاموزد (همان: ۱۳۹).
https://t.iss.one/Minavash
Telegram
میناوش
یادداشتهای میثم موسوی
ارتباط با من:
@meysammousavi1363
ارتباط با من:
@meysammousavi1363
❤1👍1
ادامهٔ صفحهٔ قبل:
روسو در این کتاب به نقد و هجو پزشکان نیز پرداخته است و ضمن بیهوده شمردن پزشکی، معتقد است که این علم در بین ما مُد شده است و حال آنکه تفریح افراد تنبل و بیکاری است که چون نمیدانند وقت خود را چگونه بگذرانند، آن را صرف مراقبت از بقای خود میکنند (همان: ۴۷).
ژانژاک روسو در ادامه باآنکه میپذیرد پزشکی درد برخی از انسانها را دوا میکند، اما نتیجۀ آن را برای بشر شوم و مضر میخواند و آن را فنّ قتل و دروغی میشمرَد که پزشکان با نسخههایشان در آن به مانند کشیشان با موعظههایشان هستند که قلب انسان را پست کرده و هنر خوب مردن را از یادشان میبرند. لذا او توصیه میکند جایی بروید که پزشک نباشد و جز در مواردی که زندگی آشکارا در خطر است و چارۀ دیگری ندارید، پزشک را احضار نکنید که در این صورت اگر هم به دست او کشته شوید ضرری نخواهید کرد (همان: ۴۸-۴۹).
منابع:
_ روسو، ژانژاک، ۱۳۶۶، امیل یا آموزشوپرورش، ترجمه منوچهر کیا، تهران، گنجینه.
_ روسو، ژانژاک، ۱۳۸۸، اعترافات، ترجمه مهستی بحرینی، تهران، نیلوفر.
https://t.iss.one/Minavash
روسو در این کتاب به نقد و هجو پزشکان نیز پرداخته است و ضمن بیهوده شمردن پزشکی، معتقد است که این علم در بین ما مُد شده است و حال آنکه تفریح افراد تنبل و بیکاری است که چون نمیدانند وقت خود را چگونه بگذرانند، آن را صرف مراقبت از بقای خود میکنند (همان: ۴۷).
ژانژاک روسو در ادامه باآنکه میپذیرد پزشکی درد برخی از انسانها را دوا میکند، اما نتیجۀ آن را برای بشر شوم و مضر میخواند و آن را فنّ قتل و دروغی میشمرَد که پزشکان با نسخههایشان در آن به مانند کشیشان با موعظههایشان هستند که قلب انسان را پست کرده و هنر خوب مردن را از یادشان میبرند. لذا او توصیه میکند جایی بروید که پزشک نباشد و جز در مواردی که زندگی آشکارا در خطر است و چارۀ دیگری ندارید، پزشک را احضار نکنید که در این صورت اگر هم به دست او کشته شوید ضرری نخواهید کرد (همان: ۴۸-۴۹).
منابع:
_ روسو، ژانژاک، ۱۳۶۶، امیل یا آموزشوپرورش، ترجمه منوچهر کیا، تهران، گنجینه.
_ روسو، ژانژاک، ۱۳۸۸، اعترافات، ترجمه مهستی بحرینی، تهران، نیلوفر.
https://t.iss.one/Minavash
Telegram
میناوش
یادداشتهای میثم موسوی
ارتباط با من:
@meysammousavi1363
ارتباط با من:
@meysammousavi1363
❤1👍1