وقتی بهجای تجربهکردن زندگی از آن #عکس میگیریم، چه چیزی را از دست میدهیم؟
#بخش_اول
از این هیاهوی عکسها باید گامی به عقب برداریم، دیگر دیدنِ جاذبههای طبیعی مشهور یا آثار تاریخی پرشکوه تقریباً ناممکن شده است، چون هر وقت که برسید، هزاران نفر پیش از شما آنجا هستند و دارند پی در پی از خودشان عکس میگیرند. هر قدمی که برمیدارید باید مواظب باشید که عکس بقیه را خراب نکنید یا ناخواسته عکستان ثبت نشود. این عکسگرفتنها در حال تغییر تجربۀ ما از زندگیاند. اما در برابر صفحۀ اینستاگرامِ پربینندهمان چه چیزی را داریم از دست میدهیم؟
در کنفرانسی در ۱۴ ژوئن، نیکولا مندلسون، یکی از مدیران فیسبوک، پیشبینی کرد که این شبکۀ اجتماعی در ظرف پنج سال آینده «تماماً ویدئو» خواهد شد.
او گفت: «سالبهسال شاهد کاهش متنها هستیم. اگر قرار بود شرط ببندم، میگفتم: ویدئو، ویدئو، ویدئو».
در این حین، مقالهای که بهتازگی در نیویورک تایمز منتشر شده است، زندگی گروهی از جوانان اهل مهمانی را گزارش میکند که اسم خودشان را گروه «اسنپ پک» گذاشتهاند. این گروه برنامۀ شبهایشان را حول محورِ گرفتنِ عکسهایی تنظیم میکنند که بتوانند با دنبالکنندگانشان به اشتراک بگذارند. گزارشگر توضیح میدهد:
برای آنها، گرفتن عکس و ویدئو از طریق اینستاگرام و اسنپچت راهی برای بهیادسپردن شب نیست، بلکه رویداد اصلی شب است.
این دو روایت به نتیجۀ یکسانی منجر میشود: تصاویر دارند مسلط میشوند.
تصاویر، بیشازپیش، به بخش مهمی از رابطه با دیگران، تأییدشدن و ثبتکردن تجربههای جدید تبدیل شدهاند. و بااینکه ممکن است به نظر بیاید که بارانِ رنگها و پیکسلها و صورتها و چشماندازها فقط تخیلات ما را غنیتر میکند و رابطهمان را با جهان بهبود میبخشد، به نظر میرسد که خلاف این موضوع در حال رخدادن است.
@MLiteracy
#بخش_اول
از این هیاهوی عکسها باید گامی به عقب برداریم، دیگر دیدنِ جاذبههای طبیعی مشهور یا آثار تاریخی پرشکوه تقریباً ناممکن شده است، چون هر وقت که برسید، هزاران نفر پیش از شما آنجا هستند و دارند پی در پی از خودشان عکس میگیرند. هر قدمی که برمیدارید باید مواظب باشید که عکس بقیه را خراب نکنید یا ناخواسته عکستان ثبت نشود. این عکسگرفتنها در حال تغییر تجربۀ ما از زندگیاند. اما در برابر صفحۀ اینستاگرامِ پربینندهمان چه چیزی را داریم از دست میدهیم؟
در کنفرانسی در ۱۴ ژوئن، نیکولا مندلسون، یکی از مدیران فیسبوک، پیشبینی کرد که این شبکۀ اجتماعی در ظرف پنج سال آینده «تماماً ویدئو» خواهد شد.
او گفت: «سالبهسال شاهد کاهش متنها هستیم. اگر قرار بود شرط ببندم، میگفتم: ویدئو، ویدئو، ویدئو».
در این حین، مقالهای که بهتازگی در نیویورک تایمز منتشر شده است، زندگی گروهی از جوانان اهل مهمانی را گزارش میکند که اسم خودشان را گروه «اسنپ پک» گذاشتهاند. این گروه برنامۀ شبهایشان را حول محورِ گرفتنِ عکسهایی تنظیم میکنند که بتوانند با دنبالکنندگانشان به اشتراک بگذارند. گزارشگر توضیح میدهد:
برای آنها، گرفتن عکس و ویدئو از طریق اینستاگرام و اسنپچت راهی برای بهیادسپردن شب نیست، بلکه رویداد اصلی شب است.
این دو روایت به نتیجۀ یکسانی منجر میشود: تصاویر دارند مسلط میشوند.
تصاویر، بیشازپیش، به بخش مهمی از رابطه با دیگران، تأییدشدن و ثبتکردن تجربههای جدید تبدیل شدهاند. و بااینکه ممکن است به نظر بیاید که بارانِ رنگها و پیکسلها و صورتها و چشماندازها فقط تخیلات ما را غنیتر میکند و رابطهمان را با جهان بهبود میبخشد، به نظر میرسد که خلاف این موضوع در حال رخدادن است.
@MLiteracy
وقتی به جای تجربه کردن زندگی از آن #عکس میگیریم چه چیزی را از دست می دهیم؟
#بخش_دوم
زندگی در حباب خودنگر
شری ترکلِ روانشناس در کتاب باهم تنها۱ مینویسد: در قرن بیستویکم «زندگی در حباب رسانه طبیعی شده است».
با کمک تلفنها و کامپیوترهایمان، فارغ از اینکه کجاییم یا پیش چه کسی هستیم، دائماً با دیگران در ارتباطیم و با آنها تعامل میکنیم. اما عکسگرفتن و تولید ویدئو بخش اصلی این تبادل دیجیتالی شده است.
جان آر. سولر، استاد روانشناسی، عکاسی و بهاشتراکگذاری مداوم عکس را در حکم طلب تأیید تفسیر میکند. او مینویسد:
هر وقت عکسی را به اشتراک میگذاریم، امیدواریم دیگران جنبههایی از هویتمان را که در آن تصویر جای دادهایم تأیید کنند. دانستن اینکه دیگران میتوانند این تصویر را ببینند قدرت عاطفی بیشتری به آن میبخشد. گرفتن بازخورد از دیگران این حس را به وجود میآورد که عکس واقعیتر است.
در جستوجوی تأیید دیجیتالی، حتی تجربههای معمولی هم به خوراک عکس تبدیل میشوند.
بهجای اینکه حضور داشته باشیم، یعنی جایی که هستیم باشیم (و واقعاً مشاهدهاش کنیم)، مایلیم که از همۀ تجربههای زیسته بهمثابۀ فرصتی برای بازنمایی و بیان بصریِ خودمان بهره ببریم. بخشی از مشکل این نوع از مستندنگاریِ مصرانه مرز باریک بین بازنمایی یا بیان و بازاریابی یا کالاییکردن زندگی روزمره -مثل گروه «اسنپ پک»- است.
اساساً احتمال دارد مجموعه عکسهای شخصی، که از طریق اپلیکیشنهایی مثل اینستاگرام و فیسبوک تبلیغ میشوند، به ابزاری برای خودتبلیغی بدل شوند. توانایی سنجش مداوم بازخورد عمومی برای هر عکسی که ارسال شده کاربران را قادر میکند، و شاید تشویقشان میکند، که، در نهایت صرفاً برای بهحداکثررساندن واکنش مثبت، بازنمایی بصری زندگی خودشان را دستکاری کنند.
تریسی الووی، استاد روانشناسی دانشگاه فلوریدای شمالی، مینویسد: «هر فرد خودشیفته به برکهای نیاز دارد که تصویرش را منعکس کند. درست مثل نارسیس، که به برکهای خیره شد و زیباییاش را تحسین کرد، شبکههای اجتماعی، مثل فیسبوک، به برکۀ دوران مدرن ما تبدیل شدهاند».
الووی و گروهش، در پژوهشی در سال ۲۰۱۴، ارتباط بین استفاده از فیسبوک و همدلی را بررسی کردند. آنان دریافتند، باوجوداینکه عواملی در شبکههای اجتماعی وجود دارد که رابطۀ اجتماعی را تقویت میکند، ویژگیهای تصویرمحورِ پلتفرم -قابلیت بهاشتراکگذاری تصویر و ویدئو- خصوصاً درخودفرورفتگیِ ما را بیشتر میکند.
@MLiteracy
#بخش_دوم
زندگی در حباب خودنگر
شری ترکلِ روانشناس در کتاب باهم تنها۱ مینویسد: در قرن بیستویکم «زندگی در حباب رسانه طبیعی شده است».
با کمک تلفنها و کامپیوترهایمان، فارغ از اینکه کجاییم یا پیش چه کسی هستیم، دائماً با دیگران در ارتباطیم و با آنها تعامل میکنیم. اما عکسگرفتن و تولید ویدئو بخش اصلی این تبادل دیجیتالی شده است.
جان آر. سولر، استاد روانشناسی، عکاسی و بهاشتراکگذاری مداوم عکس را در حکم طلب تأیید تفسیر میکند. او مینویسد:
هر وقت عکسی را به اشتراک میگذاریم، امیدواریم دیگران جنبههایی از هویتمان را که در آن تصویر جای دادهایم تأیید کنند. دانستن اینکه دیگران میتوانند این تصویر را ببینند قدرت عاطفی بیشتری به آن میبخشد. گرفتن بازخورد از دیگران این حس را به وجود میآورد که عکس واقعیتر است.
در جستوجوی تأیید دیجیتالی، حتی تجربههای معمولی هم به خوراک عکس تبدیل میشوند.
بهجای اینکه حضور داشته باشیم، یعنی جایی که هستیم باشیم (و واقعاً مشاهدهاش کنیم)، مایلیم که از همۀ تجربههای زیسته بهمثابۀ فرصتی برای بازنمایی و بیان بصریِ خودمان بهره ببریم. بخشی از مشکل این نوع از مستندنگاریِ مصرانه مرز باریک بین بازنمایی یا بیان و بازاریابی یا کالاییکردن زندگی روزمره -مثل گروه «اسنپ پک»- است.
اساساً احتمال دارد مجموعه عکسهای شخصی، که از طریق اپلیکیشنهایی مثل اینستاگرام و فیسبوک تبلیغ میشوند، به ابزاری برای خودتبلیغی بدل شوند. توانایی سنجش مداوم بازخورد عمومی برای هر عکسی که ارسال شده کاربران را قادر میکند، و شاید تشویقشان میکند، که، در نهایت صرفاً برای بهحداکثررساندن واکنش مثبت، بازنمایی بصری زندگی خودشان را دستکاری کنند.
تریسی الووی، استاد روانشناسی دانشگاه فلوریدای شمالی، مینویسد: «هر فرد خودشیفته به برکهای نیاز دارد که تصویرش را منعکس کند. درست مثل نارسیس، که به برکهای خیره شد و زیباییاش را تحسین کرد، شبکههای اجتماعی، مثل فیسبوک، به برکۀ دوران مدرن ما تبدیل شدهاند».
الووی و گروهش، در پژوهشی در سال ۲۰۱۴، ارتباط بین استفاده از فیسبوک و همدلی را بررسی کردند. آنان دریافتند، باوجوداینکه عواملی در شبکههای اجتماعی وجود دارد که رابطۀ اجتماعی را تقویت میکند، ویژگیهای تصویرمحورِ پلتفرم -قابلیت بهاشتراکگذاری تصویر و ویدئو- خصوصاً درخودفرورفتگیِ ما را بیشتر میکند.
@MLiteracy
#عکس_مکث
#زندانیهای_مدرن
اثر:
Alex Falcó Chang
❌پرسهزدن در اینترنت چیزی فراتر از اعتیاد است
پژوهشهای یک انسانشناس نشان میدهد الگوی استفاده از شبکههای اجتماعی مهمتر از الگوی اعتیاد به چیزهاست.
از شدت پرکاری، یا شاید بیکاری، وقتی حوصلهٔ هیچ چیز را نداریم، احتمالاً تنها کاری که به ذهنمان بیاید بازکردن اینستاگرام یا توییتر باشد. اینجاست که دو ساعت انگشتکشیدن بر روی صفحهٔ موبایل شروع میشود. از روزمرگی بیرون میآییم و میافتیم درون تکرار و ملالتی دیگر. اما این دو ملالت با هم یک تفاوت دارند، در تکرار و خستگیِ دوم همه چیز یادمان میرود: اسکرولکردن، مثل عوضکردن کانالِ تلویزیون، هر آنچه را مربوط به ماست برای چند دقیقه نابود میکند.
کارگروه #خانواده_مشاوره_سلامت_فردی_و_اجتماعی
#انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران
@MLiteracy
#زندانیهای_مدرن
اثر:
Alex Falcó Chang
❌پرسهزدن در اینترنت چیزی فراتر از اعتیاد است
پژوهشهای یک انسانشناس نشان میدهد الگوی استفاده از شبکههای اجتماعی مهمتر از الگوی اعتیاد به چیزهاست.
از شدت پرکاری، یا شاید بیکاری، وقتی حوصلهٔ هیچ چیز را نداریم، احتمالاً تنها کاری که به ذهنمان بیاید بازکردن اینستاگرام یا توییتر باشد. اینجاست که دو ساعت انگشتکشیدن بر روی صفحهٔ موبایل شروع میشود. از روزمرگی بیرون میآییم و میافتیم درون تکرار و ملالتی دیگر. اما این دو ملالت با هم یک تفاوت دارند، در تکرار و خستگیِ دوم همه چیز یادمان میرود: اسکرولکردن، مثل عوضکردن کانالِ تلویزیون، هر آنچه را مربوط به ماست برای چند دقیقه نابود میکند.
کارگروه #خانواده_مشاوره_سلامت_فردی_و_اجتماعی
#انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران
@MLiteracy