وقتی به جای تجربه کردن زندگی از آن #عکس میگیریم چه چیزی را از دست می دهیم؟
#بخش_دوم
زندگی در حباب خودنگر
شری ترکلِ روانشناس در کتاب باهم تنها۱ مینویسد: در قرن بیستویکم «زندگی در حباب رسانه طبیعی شده است».
با کمک تلفنها و کامپیوترهایمان، فارغ از اینکه کجاییم یا پیش چه کسی هستیم، دائماً با دیگران در ارتباطیم و با آنها تعامل میکنیم. اما عکسگرفتن و تولید ویدئو بخش اصلی این تبادل دیجیتالی شده است.
جان آر. سولر، استاد روانشناسی، عکاسی و بهاشتراکگذاری مداوم عکس را در حکم طلب تأیید تفسیر میکند. او مینویسد:
هر وقت عکسی را به اشتراک میگذاریم، امیدواریم دیگران جنبههایی از هویتمان را که در آن تصویر جای دادهایم تأیید کنند. دانستن اینکه دیگران میتوانند این تصویر را ببینند قدرت عاطفی بیشتری به آن میبخشد. گرفتن بازخورد از دیگران این حس را به وجود میآورد که عکس واقعیتر است.
در جستوجوی تأیید دیجیتالی، حتی تجربههای معمولی هم به خوراک عکس تبدیل میشوند.
بهجای اینکه حضور داشته باشیم، یعنی جایی که هستیم باشیم (و واقعاً مشاهدهاش کنیم)، مایلیم که از همۀ تجربههای زیسته بهمثابۀ فرصتی برای بازنمایی و بیان بصریِ خودمان بهره ببریم. بخشی از مشکل این نوع از مستندنگاریِ مصرانه مرز باریک بین بازنمایی یا بیان و بازاریابی یا کالاییکردن زندگی روزمره -مثل گروه «اسنپ پک»- است.
اساساً احتمال دارد مجموعه عکسهای شخصی، که از طریق اپلیکیشنهایی مثل اینستاگرام و فیسبوک تبلیغ میشوند، به ابزاری برای خودتبلیغی بدل شوند. توانایی سنجش مداوم بازخورد عمومی برای هر عکسی که ارسال شده کاربران را قادر میکند، و شاید تشویقشان میکند، که، در نهایت صرفاً برای بهحداکثررساندن واکنش مثبت، بازنمایی بصری زندگی خودشان را دستکاری کنند.
تریسی الووی، استاد روانشناسی دانشگاه فلوریدای شمالی، مینویسد: «هر فرد خودشیفته به برکهای نیاز دارد که تصویرش را منعکس کند. درست مثل نارسیس، که به برکهای خیره شد و زیباییاش را تحسین کرد، شبکههای اجتماعی، مثل فیسبوک، به برکۀ دوران مدرن ما تبدیل شدهاند».
الووی و گروهش، در پژوهشی در سال ۲۰۱۴، ارتباط بین استفاده از فیسبوک و همدلی را بررسی کردند. آنان دریافتند، باوجوداینکه عواملی در شبکههای اجتماعی وجود دارد که رابطۀ اجتماعی را تقویت میکند، ویژگیهای تصویرمحورِ پلتفرم -قابلیت بهاشتراکگذاری تصویر و ویدئو- خصوصاً درخودفرورفتگیِ ما را بیشتر میکند.
@MLiteracy
#بخش_دوم
زندگی در حباب خودنگر
شری ترکلِ روانشناس در کتاب باهم تنها۱ مینویسد: در قرن بیستویکم «زندگی در حباب رسانه طبیعی شده است».
با کمک تلفنها و کامپیوترهایمان، فارغ از اینکه کجاییم یا پیش چه کسی هستیم، دائماً با دیگران در ارتباطیم و با آنها تعامل میکنیم. اما عکسگرفتن و تولید ویدئو بخش اصلی این تبادل دیجیتالی شده است.
جان آر. سولر، استاد روانشناسی، عکاسی و بهاشتراکگذاری مداوم عکس را در حکم طلب تأیید تفسیر میکند. او مینویسد:
هر وقت عکسی را به اشتراک میگذاریم، امیدواریم دیگران جنبههایی از هویتمان را که در آن تصویر جای دادهایم تأیید کنند. دانستن اینکه دیگران میتوانند این تصویر را ببینند قدرت عاطفی بیشتری به آن میبخشد. گرفتن بازخورد از دیگران این حس را به وجود میآورد که عکس واقعیتر است.
در جستوجوی تأیید دیجیتالی، حتی تجربههای معمولی هم به خوراک عکس تبدیل میشوند.
بهجای اینکه حضور داشته باشیم، یعنی جایی که هستیم باشیم (و واقعاً مشاهدهاش کنیم)، مایلیم که از همۀ تجربههای زیسته بهمثابۀ فرصتی برای بازنمایی و بیان بصریِ خودمان بهره ببریم. بخشی از مشکل این نوع از مستندنگاریِ مصرانه مرز باریک بین بازنمایی یا بیان و بازاریابی یا کالاییکردن زندگی روزمره -مثل گروه «اسنپ پک»- است.
اساساً احتمال دارد مجموعه عکسهای شخصی، که از طریق اپلیکیشنهایی مثل اینستاگرام و فیسبوک تبلیغ میشوند، به ابزاری برای خودتبلیغی بدل شوند. توانایی سنجش مداوم بازخورد عمومی برای هر عکسی که ارسال شده کاربران را قادر میکند، و شاید تشویقشان میکند، که، در نهایت صرفاً برای بهحداکثررساندن واکنش مثبت، بازنمایی بصری زندگی خودشان را دستکاری کنند.
تریسی الووی، استاد روانشناسی دانشگاه فلوریدای شمالی، مینویسد: «هر فرد خودشیفته به برکهای نیاز دارد که تصویرش را منعکس کند. درست مثل نارسیس، که به برکهای خیره شد و زیباییاش را تحسین کرد، شبکههای اجتماعی، مثل فیسبوک، به برکۀ دوران مدرن ما تبدیل شدهاند».
الووی و گروهش، در پژوهشی در سال ۲۰۱۴، ارتباط بین استفاده از فیسبوک و همدلی را بررسی کردند. آنان دریافتند، باوجوداینکه عواملی در شبکههای اجتماعی وجود دارد که رابطۀ اجتماعی را تقویت میکند، ویژگیهای تصویرمحورِ پلتفرم -قابلیت بهاشتراکگذاری تصویر و ویدئو- خصوصاً درخودفرورفتگیِ ما را بیشتر میکند.
@MLiteracy
🚦رونمایی از نقشآفرینان در جنگ جهانی رسانهای 1401
#بخش_دوم:
▫️15- مجری-مدلهای شبکههای ماهوارهای: حضور ۲۱ مجری و عامل انسانی که هر کدام به صورت جداگانه به کنشگری میپرداختند عملا نسل جدیدی از کنش ترکیبی بین شبکه و مجری را پیادهسازی و اجرا کرد.
▫️16- سیجیها: محتواسازان (content generators) با آموزش تهیه کوکتل مولوتف تا حمله به نیروهای انتظامی و نیز آرت استودیوها با تولیدات هنری و موسیقایی نقش ویژهای در آموزش براندازی و گسترش موج عمومی داشتند.
▫️17- آمپلی فایرها: انتقال صدای داخلی به عرصه جهانی از طریق چهرههای بینالمللی ممکن میباشد. باید صدای داخل ایران به صورت تشدیدشده به فضای جهانی منتقلک میشد. خابی لیم، شارون استون، بلا حدید، ابرو گوندش و .. در این دسته قرار میگیرند.
▫️18- کمپینها: کمپین ایجاد شرمساری، کمپین تحریم میهن و اسنپ و دیجی کالا، کمپین عمامه پرانی، کمپین بایکوت کردن سلبریتیهای همراه نظام، کمپین بایکوت جام جهانی و ... در این مدت سعی داشت تا با یارگیری در لایههای مختلف اجتماع نسبت به ایجاد یک جریان و تبدیل آن به جنبشت فعالیت نماید.
📍جمعبندی:
نقص، ضعف، تعلل و بدعملی توانست روزنه نفوذ ایجاد کند و یک خطا را به فاجعه تبدیل کند. نباید از زمینههای داخلی که فرصت را برای فعال شدن کنشگران متخاصم فراهم کرد غافل شد.
بازطراحی در میدان رسانه با زمینهکاوی علل کمتوانی و کمرمقی نهاد رسانه در کشور نیاز است.
آنچه در مطلب بالا و پنج دسته از نقش آفرینان گفته شد عملا یک نقشه هجوم است که امکان بکارگیری در عملیاتهای رسانهای پیشرو را دارد. تهیه لجستیک و عقبه رزم رسانهای همسان تاکتیکهای عملیاتی و کنشگران قهار و ماهر مهم و حیاتی است. باید طرح مطلوب را ترسیم و ضعفهای موجود را ترمیم کرد. شهید حاج قاسم سلیمانی به ما یاد داد میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد در خود فرصتها نیست.
✍ #دکتر_محمد_لسانی
@MLiteracy
#بخش_دوم:
▫️15- مجری-مدلهای شبکههای ماهوارهای: حضور ۲۱ مجری و عامل انسانی که هر کدام به صورت جداگانه به کنشگری میپرداختند عملا نسل جدیدی از کنش ترکیبی بین شبکه و مجری را پیادهسازی و اجرا کرد.
▫️16- سیجیها: محتواسازان (content generators) با آموزش تهیه کوکتل مولوتف تا حمله به نیروهای انتظامی و نیز آرت استودیوها با تولیدات هنری و موسیقایی نقش ویژهای در آموزش براندازی و گسترش موج عمومی داشتند.
▫️17- آمپلی فایرها: انتقال صدای داخلی به عرصه جهانی از طریق چهرههای بینالمللی ممکن میباشد. باید صدای داخل ایران به صورت تشدیدشده به فضای جهانی منتقلک میشد. خابی لیم، شارون استون، بلا حدید، ابرو گوندش و .. در این دسته قرار میگیرند.
▫️18- کمپینها: کمپین ایجاد شرمساری، کمپین تحریم میهن و اسنپ و دیجی کالا، کمپین عمامه پرانی، کمپین بایکوت کردن سلبریتیهای همراه نظام، کمپین بایکوت جام جهانی و ... در این مدت سعی داشت تا با یارگیری در لایههای مختلف اجتماع نسبت به ایجاد یک جریان و تبدیل آن به جنبشت فعالیت نماید.
📍جمعبندی:
نقص، ضعف، تعلل و بدعملی توانست روزنه نفوذ ایجاد کند و یک خطا را به فاجعه تبدیل کند. نباید از زمینههای داخلی که فرصت را برای فعال شدن کنشگران متخاصم فراهم کرد غافل شد.
بازطراحی در میدان رسانه با زمینهکاوی علل کمتوانی و کمرمقی نهاد رسانه در کشور نیاز است.
آنچه در مطلب بالا و پنج دسته از نقش آفرینان گفته شد عملا یک نقشه هجوم است که امکان بکارگیری در عملیاتهای رسانهای پیشرو را دارد. تهیه لجستیک و عقبه رزم رسانهای همسان تاکتیکهای عملیاتی و کنشگران قهار و ماهر مهم و حیاتی است. باید طرح مطلوب را ترسیم و ضعفهای موجود را ترمیم کرد. شهید حاج قاسم سلیمانی به ما یاد داد میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد در خود فرصتها نیست.
✍ #دکتر_محمد_لسانی
@MLiteracy
🚦نبرد آنلاین پنتاگون علیه ایران
#بخش_دوم
📍کیت کلنبرگ که عموماً در آثارش به بررسی نقش سرویسهای اطلاعاتی در شکلدهی به سیاست و ادراک اجتماعی میپردازد، نویسنده مقالهای با همین موضوع در وبگاه مجله تحلیلی «The Crandle» است. وی در نوشتار کوتاه خود به بررسی ادعای نقش نهادهای نظامی و امنیتی ایالاتمتحده آمریکا در ناآرامیهای اخیر ایران، میپردازد.
🔸تنها چند روز پس از آغاز ناآرامیهای ناشی از درگذشت مهسا امینی، در تاریخ ١٦ سپتامبر، «واشنگتنپست» طی گزارشی فاش کرد که پنتاگون، با استفاده از توان حسابهای کاربری ترول و روباتهای ستاد فرماندهی مرکزی ایالاتمتحده #آمریکا، تلاش گستردهای را برای تأثیرگذاری روانی بر #اعتراضات ایران، آغاز کرده است. این در حالی است که با افشای این اطلاعات، رسانههای اجتماعی شاخص، متعاقباً مدعی مسدودسازی حسابهای کاربری مرتبط با این جریان شدند.
🔹این حسابهای کاربری طی تحقیقات مشترکی از سوی شرکت تحقیقاتی رسانههای اجتماعی «Graphika» و «مرکز رصد اینترنت استنفورد» ، کشف شدند. از حسابهای کاربری یادشده بهعنوان بخشی از عملیات پنجساله نفوذ پنهان جریان غربگرا در ایران، یاد میشود. بر اساس ادعای مطرحشده از سوی کلنبرگ، گزارش یادشده پس از انتشار در اواخر ماه اوت سال جاری، کمترین میزان پوشش رسانهای را از سوی مطبوعات انگلیسیزبان دریافت کرد. با وجود این، گزارش مذکور، آشکارا مورد توجه بسیاری از متخصصان قرار گرفت و سبب بروز نگرانیهای عمیق در بالاترین سطوح دولت ایالاتمتحده آمریکا شد.
🔺درحالیکه «واشنگتنپست» به شکل مفتضحانهای مدعی رنجش و ناراحتی دولت آمریکا از این اشتباه فاحش سنتکام و تضعیف ارزشهای اخلاقی آمریکایی در جریان این پویش بود؛ به نظر میرسد که مشکل واقعی، اصل افشای کمپین مذکور است.
📍عملیات سنتکام علیه ایران
🔸حوزه جغرافیایی فعالیت سنتکام شامل ایران نیز میشود و کلنبرگ، معتقد است که با توجه به موقعیت دیرینه جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک دشمن کلیدی برای ایالاتمتحده آمریکا، شاید تعجبآور نباشد که بخش قابلتوجهی از #اخبار_جعلی آنلاین و تلاشهای سازمانیافته برای ایجاد #جنگ_روانی در رسانههای اجتماعی، از سوی این واحد، معطوف به ایران شده است.
🔹بر اساس مدعای مطرحشده از سوی برخی متخصصان، ایجاد چندین رسانه ساختگی جهت انتشار محتوا به زبان فارسی، یک استراتژی کلیدی است که توسط متخصصان #جنگ_شناختی نیروهای مسلح ایالاتمتحده آمریکا، به کار گرفته میشود؛ بنابراین، پویش یادشده، به زبان فارسی در سکوهای متعددی شامل توییتر، فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب و حتی تلگرام در جریان بوده است. در بسیاری از موارد نیز روزنامهنگاران و کارشناسان جعلی با دنبالکنندگان غیرواقعی فراوان در پلتفرمهای یادشده، بخشی از پروژه سنتکام بودهاند.
🔺وبگاه مجله تحلیلی «The Crandle» به برخی از رسانههای یادشده اشاره کرده است. بهعنوانمثال، رسانهای موسوم به «فهیم نیوز» با ادعای ارائه اخبار و اطلاعات دقیق در مورد رویدادهای ایران، بهطور برجسته پستهایی را منتشر میکرد که بر اساس آنها، نظام سیاسی ایران تمام تلاش خود را برای سانسور و فیلتر کردن اینترنت به کار گرفته است و در نتیجه، منابع یادشده اثرگذار و معتبر تلقی شده و از همین رو، خوانندگان باید به منابع آنلاین مراجعه و اعتماد کنند.
🛡بنابراین میتوان نتیجه گرفت که این رسانه در مقیاس کلان با تکیه بر مغالطه، با استفاده از مسئله عدم اعتماد عمومی به رسانههای رسمی و حاکمیتی کشور، تلاش جمهوری اسلامی ایران برای قطع دسترسی کاربران به رسانههای غربی را گواه بر حق و صحیح بودن اخبار منتشرشده از این رسانهها اعلام میکرد.
🔹علاوه بر این، رسانه دیگری به نام «دریچه نیوز» نیز در طول دوره فعالیت خود مدعی شده است که یک وبسایت مستقل و غیروابسته به گروهها و جریانهای سیاسی است که خود را متعهد به ارائه اخبار بدون سانسور و بیطرفانه به ایرانیان داخل و خارج از کشور میداند. این رسانه در عمل رویکرد انتشار محتوای مخرب علیه انقلاب اسلامی و نهادهای نظامی کشور را اتخاذ کرد.
🔺بررسیهای صورتگرفته نشان میدهد که کانال یوتیوب رسانههای یادشده حجم بالایی از ویدیوهای کوتاه را منتشر میکردند و امیدوار بودند که با محتوای ارگانیک اشتباه گرفته شوند و در سایر شبکههای اجتماعی بهصورت ویروسی انتشار یابند!
@MLiteracy
#بخش_دوم
📍کیت کلنبرگ که عموماً در آثارش به بررسی نقش سرویسهای اطلاعاتی در شکلدهی به سیاست و ادراک اجتماعی میپردازد، نویسنده مقالهای با همین موضوع در وبگاه مجله تحلیلی «The Crandle» است. وی در نوشتار کوتاه خود به بررسی ادعای نقش نهادهای نظامی و امنیتی ایالاتمتحده آمریکا در ناآرامیهای اخیر ایران، میپردازد.
🔸تنها چند روز پس از آغاز ناآرامیهای ناشی از درگذشت مهسا امینی، در تاریخ ١٦ سپتامبر، «واشنگتنپست» طی گزارشی فاش کرد که پنتاگون، با استفاده از توان حسابهای کاربری ترول و روباتهای ستاد فرماندهی مرکزی ایالاتمتحده #آمریکا، تلاش گستردهای را برای تأثیرگذاری روانی بر #اعتراضات ایران، آغاز کرده است. این در حالی است که با افشای این اطلاعات، رسانههای اجتماعی شاخص، متعاقباً مدعی مسدودسازی حسابهای کاربری مرتبط با این جریان شدند.
🔹این حسابهای کاربری طی تحقیقات مشترکی از سوی شرکت تحقیقاتی رسانههای اجتماعی «Graphika» و «مرکز رصد اینترنت استنفورد» ، کشف شدند. از حسابهای کاربری یادشده بهعنوان بخشی از عملیات پنجساله نفوذ پنهان جریان غربگرا در ایران، یاد میشود. بر اساس ادعای مطرحشده از سوی کلنبرگ، گزارش یادشده پس از انتشار در اواخر ماه اوت سال جاری، کمترین میزان پوشش رسانهای را از سوی مطبوعات انگلیسیزبان دریافت کرد. با وجود این، گزارش مذکور، آشکارا مورد توجه بسیاری از متخصصان قرار گرفت و سبب بروز نگرانیهای عمیق در بالاترین سطوح دولت ایالاتمتحده آمریکا شد.
🔺درحالیکه «واشنگتنپست» به شکل مفتضحانهای مدعی رنجش و ناراحتی دولت آمریکا از این اشتباه فاحش سنتکام و تضعیف ارزشهای اخلاقی آمریکایی در جریان این پویش بود؛ به نظر میرسد که مشکل واقعی، اصل افشای کمپین مذکور است.
📍عملیات سنتکام علیه ایران
🔸حوزه جغرافیایی فعالیت سنتکام شامل ایران نیز میشود و کلنبرگ، معتقد است که با توجه به موقعیت دیرینه جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک دشمن کلیدی برای ایالاتمتحده آمریکا، شاید تعجبآور نباشد که بخش قابلتوجهی از #اخبار_جعلی آنلاین و تلاشهای سازمانیافته برای ایجاد #جنگ_روانی در رسانههای اجتماعی، از سوی این واحد، معطوف به ایران شده است.
🔹بر اساس مدعای مطرحشده از سوی برخی متخصصان، ایجاد چندین رسانه ساختگی جهت انتشار محتوا به زبان فارسی، یک استراتژی کلیدی است که توسط متخصصان #جنگ_شناختی نیروهای مسلح ایالاتمتحده آمریکا، به کار گرفته میشود؛ بنابراین، پویش یادشده، به زبان فارسی در سکوهای متعددی شامل توییتر، فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب و حتی تلگرام در جریان بوده است. در بسیاری از موارد نیز روزنامهنگاران و کارشناسان جعلی با دنبالکنندگان غیرواقعی فراوان در پلتفرمهای یادشده، بخشی از پروژه سنتکام بودهاند.
🔺وبگاه مجله تحلیلی «The Crandle» به برخی از رسانههای یادشده اشاره کرده است. بهعنوانمثال، رسانهای موسوم به «فهیم نیوز» با ادعای ارائه اخبار و اطلاعات دقیق در مورد رویدادهای ایران، بهطور برجسته پستهایی را منتشر میکرد که بر اساس آنها، نظام سیاسی ایران تمام تلاش خود را برای سانسور و فیلتر کردن اینترنت به کار گرفته است و در نتیجه، منابع یادشده اثرگذار و معتبر تلقی شده و از همین رو، خوانندگان باید به منابع آنلاین مراجعه و اعتماد کنند.
🛡بنابراین میتوان نتیجه گرفت که این رسانه در مقیاس کلان با تکیه بر مغالطه، با استفاده از مسئله عدم اعتماد عمومی به رسانههای رسمی و حاکمیتی کشور، تلاش جمهوری اسلامی ایران برای قطع دسترسی کاربران به رسانههای غربی را گواه بر حق و صحیح بودن اخبار منتشرشده از این رسانهها اعلام میکرد.
🔹علاوه بر این، رسانه دیگری به نام «دریچه نیوز» نیز در طول دوره فعالیت خود مدعی شده است که یک وبسایت مستقل و غیروابسته به گروهها و جریانهای سیاسی است که خود را متعهد به ارائه اخبار بدون سانسور و بیطرفانه به ایرانیان داخل و خارج از کشور میداند. این رسانه در عمل رویکرد انتشار محتوای مخرب علیه انقلاب اسلامی و نهادهای نظامی کشور را اتخاذ کرد.
🔺بررسیهای صورتگرفته نشان میدهد که کانال یوتیوب رسانههای یادشده حجم بالایی از ویدیوهای کوتاه را منتشر میکردند و امیدوار بودند که با محتوای ارگانیک اشتباه گرفته شوند و در سایر شبکههای اجتماعی بهصورت ویروسی انتشار یابند!
@MLiteracy