😍🔴۲۸ نرم افزار خارجی برای کنترل کودکان🙇♀
🚫✳️ابزارهای کنترل والدین رایج در دنیا که با هدف مسدودسازی دسترسی کودکان به وبسایتهای غیراخلاقی و کنترل و نظارت والدین برآنها عرضه شده به شرح زیر است:
Family cyber Alert
Qustodio
Webwatcher
Net nanny
MC Afee safe eyes
Pc Pandora
Spy agent
E balster
Spector pro
Salfeld child control
Scrrn time parental
Home guard activity monitor
Hidetools parental control
Internet lock
Verity
I am big brother
Witigo parental filter
Xooloo
Pumpic
Xnspy
Phone sheriff
ESET
Norton family premier
Kaspersky safe kids
Content washer
Safe kiddo
Mobicip
mobile fence
#خانواده_و_رسانه
@hod8hod 🕊🕊🕊
🚫✳️ابزارهای کنترل والدین رایج در دنیا که با هدف مسدودسازی دسترسی کودکان به وبسایتهای غیراخلاقی و کنترل و نظارت والدین برآنها عرضه شده به شرح زیر است:
Family cyber Alert
Qustodio
Webwatcher
Net nanny
MC Afee safe eyes
Pc Pandora
Spy agent
E balster
Spector pro
Salfeld child control
Scrrn time parental
Home guard activity monitor
Hidetools parental control
Internet lock
Verity
I am big brother
Witigo parental filter
Xooloo
Pumpic
Xnspy
Phone sheriff
ESET
Norton family premier
Kaspersky safe kids
Content washer
Safe kiddo
Mobicip
mobile fence
#خانواده_و_رسانه
@hod8hod 🕊🕊🕊
دیگه فقط واسه نون نیست!!
🤹♀#نون_و_دلقک محمد اصفهانی عجب آهنگی بود، در زمان خودش جنجالی شده بود و تلویزیون هم مدام آن را با تصاویر چارلی چاپلین پخش می کرد: به زمین خوردن دلقک، یا در آوردن شکلک، واسه اینه که تو بخندی، مث رسم شاه و تلخک، واسه نونه ، واسه نونه، تا به کارش تو بخندی که اگه اینو بدونی تو به دلقک نمیخندی ... (ورق بزنید و با صدای خود #محمد_اصفهانی گوش کنید)
🎪اتفاقا نگاه ما هم به دلقک ها، آکروبات بازها، شعبدهبازها، معرکه گیرها و... همین بود، هیچوقت نمی توانستیم با دل آرام و بدون احساس ترحم #سرگرم شویم.
🎯اما اوضاع در #عصرجدید عجیب متفاوت است، حالا دیگر هرکاری که به واسطه ی آن بتوانی دیده شوی و احیانا پولی به دست آوری خوب است، هنر است، استعداد است و موفقیت. دیگر بازیگر، خواننده، موسیقیدان، آکروبات باز، شعبدهباز، روپایی زن و ... همه هنرمندند و اساسا دیگر کسی دلقک و ملیجک و مطرب نیست.
خوانندگان از استعداد #تتلو میگوید و #شجریان (چه پدر و چه پسر) هیچ برتری بر تتلو ندارند، چرا که معیار پسند مردم است!
⭕️ پس ای هنرمند!! راهت را ادامه بده. تو خوب هستی! اشکال از آن نظام آموزشی است که تو را نمی فهمد و استعداد تو را درک نمی کند. تاریخ و ریاضی به چه درد می خورد؟ درس خوانده ها الآن بیکار هستند. پس تو مردم را سرگرم کن ، مشهور شو و پولش را بگیر.
#نسیم_شمال یادش بخیر، چه دقیق گفت:
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
صد سال اگر درس بخوانی همه هیچ است
#محمدعلی_عبدالهی مدرس و پژوهشگر سوادرسانهای
#خانواده_و_رسانه
@HOD8HOD
https://www.instagram.com/p/BwM3d0cn-m9/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1jcroyyyil3tv
🤹♀#نون_و_دلقک محمد اصفهانی عجب آهنگی بود، در زمان خودش جنجالی شده بود و تلویزیون هم مدام آن را با تصاویر چارلی چاپلین پخش می کرد: به زمین خوردن دلقک، یا در آوردن شکلک، واسه اینه که تو بخندی، مث رسم شاه و تلخک، واسه نونه ، واسه نونه، تا به کارش تو بخندی که اگه اینو بدونی تو به دلقک نمیخندی ... (ورق بزنید و با صدای خود #محمد_اصفهانی گوش کنید)
🎪اتفاقا نگاه ما هم به دلقک ها، آکروبات بازها، شعبدهبازها، معرکه گیرها و... همین بود، هیچوقت نمی توانستیم با دل آرام و بدون احساس ترحم #سرگرم شویم.
🎯اما اوضاع در #عصرجدید عجیب متفاوت است، حالا دیگر هرکاری که به واسطه ی آن بتوانی دیده شوی و احیانا پولی به دست آوری خوب است، هنر است، استعداد است و موفقیت. دیگر بازیگر، خواننده، موسیقیدان، آکروبات باز، شعبدهباز، روپایی زن و ... همه هنرمندند و اساسا دیگر کسی دلقک و ملیجک و مطرب نیست.
خوانندگان از استعداد #تتلو میگوید و #شجریان (چه پدر و چه پسر) هیچ برتری بر تتلو ندارند، چرا که معیار پسند مردم است!
⭕️ پس ای هنرمند!! راهت را ادامه بده. تو خوب هستی! اشکال از آن نظام آموزشی است که تو را نمی فهمد و استعداد تو را درک نمی کند. تاریخ و ریاضی به چه درد می خورد؟ درس خوانده ها الآن بیکار هستند. پس تو مردم را سرگرم کن ، مشهور شو و پولش را بگیر.
#نسیم_شمال یادش بخیر، چه دقیق گفت:
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
صد سال اگر درس بخوانی همه هیچ است
#محمدعلی_عبدالهی مدرس و پژوهشگر سوادرسانهای
#خانواده_و_رسانه
@HOD8HOD
https://www.instagram.com/p/BwM3d0cn-m9/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1jcroyyyil3tv
Instagram
طلوع نو: خانواده و رسانه
دیگه فقط واسه نون نیست!! #نون_و_دلقک محمد اصفهانی عجب آهنگی بود، در زمان خودش جنجالی شده بود و تلویزیون هم مدام آن را با تصاویر چارلی چاپلین پخش می کرد: به زمین خوردن دلقک، یا در آوردن شکلک، واسه اینه که تو بخندی، مث رسم شاه و تلخک، واسه نونه ، واسه نونه،…
«بابا، چرا خدا روی سنگا نقاشی میکشه؟»
🔹 این سوال پسرم کافی بود تا مثل آدم برق گرفته شوکه بشم و ازش بپرسم؟
یعنی چی؟ چرا این حرف رو میزنی؟
ادامه داد: «خدا روی سنگا نقاشی میکشه و اونا رو میذاره تو غار، دانشمندا میرن تو غار و انا رو پیدا میکنن!»
بعدش
«اما حق با دانشمند نبود! با اونی بود که میگفت پاکوچولو رو دیده»
🔹 اینا مکالمات من و پسر شش سالم بعد از این بود که انیمیشن «#پاگنده» رو فقط یکبار اونم از #شبکه_پویا دیده بود. (حالا اینکه بعدش چه کار کردم، بماند)
🙈این انیمیشن در مورد موجوداتی به نام «پاگنده» است که در قله کوههای هیمالیا زندگی میکنند و اعتقادات دارند تمام دنیا جاییکه اونا توش زندگی میکنند. قوانین اونا رو سنگ نوشته شده و دانشمندی دارند که همه چیز رو براشون توضیح میده و به نوعی رئیس قبیله اونهاست. نقطه شروع چالش داستان هم زمانیه که یکی از پاگندهها اتفاقی یک انسان (که اونا بهش میگن پاکوچولو) رو میبینه و میاد بین همه اعلام میکنه! در حالیکه تو سنگها نوشته شده بود که پاکوچولو وجود نداره و «سنگها هیچوقت اشتباه نمیکنند» و ادامه ماجرا...
🔹(این چندخط یکم فلسفیه) اشکال این انیمیشن اینه که به شدت فلسفیه و سعی داره بنیانهای فکری نادرست «روانبنه» برای بچهها ایجاد کنه. این اولین انیمیشنی نیست که با الهام از مثال #غار_افلاطون ساخته شده اما خطر اصلی تفسیر #نیچه ایه. نیچه مخالف اینه که حقیقتی در عالم دیگر وجود داره و از نظر اون #ابرانسان یا مطلوبترین حالت اینه که آدم بتونه ترس (از مرگ) و خرافات (منظورش دینه) رو کناربذاره.
🎬این انیمیشن هم داره کلا همینو میگه که دین جزء خرافاته و اطلاعات نادرست به آدم میده و مخالف علمه و آدم باید از شر دین و اعتقاداتش خلاص بشه تا راحت زندگی کنه و با واقعیات دنیا رو به رو بشه.
📱 تا حالا معتقد بودم و تو کارگاهها هم میگفتم که یکبار دیدن انیمیشنها خیلی آسیبی نداره چون مخاطب اونا رو با پیش فرض های ذهنی خودش میبینه. میگفتم که نظریات تزریقی و کاشت در مورد اثر رسانه تقریبا منسوخ شدند. میگفتم میشه با فلسفه ورزی اثرات منفی انیمیشنها رو به اثر مثبت تبدیل کرد (هنوز هم معتقدم). اما حالا شواهد زیادی دارم که فیلم و انیمیشن «دقیقا» در راستای مفاهیم محوریش رو مخاطب تاثیر داره و مخاطب جدای از داستان، نکات دیگر رو دریافت میکنه.
🐘 البته باید بگم متاسفانه این اشکالات فقط مخصوص انیمیشنهای خارجی نیست و ایرانیها هم گاهی اوقات چون اغلب با الگوگیری از غربیها ساخته میشن چنین دیدگاههای نادرستی رو منتقل میکنند.
✌️اما راهکار چیه: ابتدایی ترین و در دسترس ترین راهکار اینه که بین اینهمه انیمیشن یهو نریم فلسفیا رو انتخاب کنیم، بین انیمیشنهایی که من دیدم #غارنشینان ، #دایناسورخوب #پاگنده و #پسرپاگنده به مبانی فلسفی میپرداختند و دیدنش رو برای بچهها توصیه نمیکنم.
پانویس: سایتهای زیادی هستند که نکاتی رو که والدین باید بدانند در مورد فیلمها منتشر میکنند اما هیچکدام وارد چنین مباحثی نشدند.
#محمدعلی_عبدالهی
#خانواده_و_رسانه
@HOD8HOD
🔹 این سوال پسرم کافی بود تا مثل آدم برق گرفته شوکه بشم و ازش بپرسم؟
یعنی چی؟ چرا این حرف رو میزنی؟
ادامه داد: «خدا روی سنگا نقاشی میکشه و اونا رو میذاره تو غار، دانشمندا میرن تو غار و انا رو پیدا میکنن!»
بعدش
«اما حق با دانشمند نبود! با اونی بود که میگفت پاکوچولو رو دیده»
🔹 اینا مکالمات من و پسر شش سالم بعد از این بود که انیمیشن «#پاگنده» رو فقط یکبار اونم از #شبکه_پویا دیده بود. (حالا اینکه بعدش چه کار کردم، بماند)
🙈این انیمیشن در مورد موجوداتی به نام «پاگنده» است که در قله کوههای هیمالیا زندگی میکنند و اعتقادات دارند تمام دنیا جاییکه اونا توش زندگی میکنند. قوانین اونا رو سنگ نوشته شده و دانشمندی دارند که همه چیز رو براشون توضیح میده و به نوعی رئیس قبیله اونهاست. نقطه شروع چالش داستان هم زمانیه که یکی از پاگندهها اتفاقی یک انسان (که اونا بهش میگن پاکوچولو) رو میبینه و میاد بین همه اعلام میکنه! در حالیکه تو سنگها نوشته شده بود که پاکوچولو وجود نداره و «سنگها هیچوقت اشتباه نمیکنند» و ادامه ماجرا...
🔹(این چندخط یکم فلسفیه) اشکال این انیمیشن اینه که به شدت فلسفیه و سعی داره بنیانهای فکری نادرست «روانبنه» برای بچهها ایجاد کنه. این اولین انیمیشنی نیست که با الهام از مثال #غار_افلاطون ساخته شده اما خطر اصلی تفسیر #نیچه ایه. نیچه مخالف اینه که حقیقتی در عالم دیگر وجود داره و از نظر اون #ابرانسان یا مطلوبترین حالت اینه که آدم بتونه ترس (از مرگ) و خرافات (منظورش دینه) رو کناربذاره.
🎬این انیمیشن هم داره کلا همینو میگه که دین جزء خرافاته و اطلاعات نادرست به آدم میده و مخالف علمه و آدم باید از شر دین و اعتقاداتش خلاص بشه تا راحت زندگی کنه و با واقعیات دنیا رو به رو بشه.
📱 تا حالا معتقد بودم و تو کارگاهها هم میگفتم که یکبار دیدن انیمیشنها خیلی آسیبی نداره چون مخاطب اونا رو با پیش فرض های ذهنی خودش میبینه. میگفتم که نظریات تزریقی و کاشت در مورد اثر رسانه تقریبا منسوخ شدند. میگفتم میشه با فلسفه ورزی اثرات منفی انیمیشنها رو به اثر مثبت تبدیل کرد (هنوز هم معتقدم). اما حالا شواهد زیادی دارم که فیلم و انیمیشن «دقیقا» در راستای مفاهیم محوریش رو مخاطب تاثیر داره و مخاطب جدای از داستان، نکات دیگر رو دریافت میکنه.
🐘 البته باید بگم متاسفانه این اشکالات فقط مخصوص انیمیشنهای خارجی نیست و ایرانیها هم گاهی اوقات چون اغلب با الگوگیری از غربیها ساخته میشن چنین دیدگاههای نادرستی رو منتقل میکنند.
✌️اما راهکار چیه: ابتدایی ترین و در دسترس ترین راهکار اینه که بین اینهمه انیمیشن یهو نریم فلسفیا رو انتخاب کنیم، بین انیمیشنهایی که من دیدم #غارنشینان ، #دایناسورخوب #پاگنده و #پسرپاگنده به مبانی فلسفی میپرداختند و دیدنش رو برای بچهها توصیه نمیکنم.
پانویس: سایتهای زیادی هستند که نکاتی رو که والدین باید بدانند در مورد فیلمها منتشر میکنند اما هیچکدام وارد چنین مباحثی نشدند.
#محمدعلی_عبدالهی
#خانواده_و_رسانه
@HOD8HOD
شریک جرم والدین ناآگاه اینستاگرامی نباشیم
سمیرا راهی، روزنامهنگار
من ۹ ماه است خاله شدهام. خالهی دخترکی بازیگوش و زیبا و دوست داشتنی. از همان روز اولی که توی بیمارستان چند ساعت بعد از به دنیا آمدنش از زیر لامپ مهتابی انگشتم را گرفت و نگاهم کرد تا همین حالا هزاران هزار عکس دارم. عکسهایی که برخلاف روال این روزها در یک آلبوم چاپی جا خوش کرده است. اینها را گفتم تا برسم سراغ اصل مطلبی که جمعهی پیش به دعوت یکی از دوستانم در جلسهی اولیهی یک کمپین مسوولیت اجتماعی حضور داشتم. کنار دستم خانومی نشسته بود که بعد متوجه شدم دخترکی که دارد بین گارسنها و روی ترولی رستوران دست به دست میشود دختر همین خانم کنار دستی من است که از قضا یکی از بچههای اینفلوئنسر اینستاگرامی است.
دخترک زیبا و دلنشین و دوست داشتنی با چشمهایی روشن. خب راستش از اینکه برای این خانم از عدم انتشار عکس خصوصی فرزندش در فضای مجازی صحبت کنم منصرف شدم چون با افتخار زیادی از طرفدارها، شیفتگان و فالوورهای دخترک صحبت میکرد و با تعجب از من پرسید «شما دختر من را نمیشناسی؟» با سکوت و لبخند گذشتم. تا اینکه شروع کرد به صحبت دربارهی سختیهای مادر یک کودک معروف در فضای مجازی بودن. از اینکه روزانه دهها مسیج خصوصی با محتوای تهدید به اسیدپاشی، چاقو کشی، کشتن و حتی دزدیدن بچه میگیرد! عجیب بود که با آرامش و عادی بودن تمام این اتفاقات را شبیه قصهای معمولی تعریف میکرد تا اینکه چیزی گفت که من هنوز تا همین لحظه که مشغول نوشتن این یادداشت هستم باورش و تحمل ترسی که به من وارد کرد غیرممکن است.
گویا مردی ثروتمند از یکی از شهرهای جنوب شرقی ایران ماهها با پیشنهادهای میلیاری، هدیه دادن خانه در شمال شهر تهران و حتی کشورهای اروپایی از خانواده درخواست کرده است در ازای اینها دخترک را به او بدهند. چیزی شبیه خریدن یک لیوان برای چای خوردن! موضوع برای من قابل هضم نبود. عرق سردی که روی دستهایم نشست، حال بدی که داشتم قابل وصف نبود. اما انگار مادر دخترک مشغول تعریف یک فیلم سینمایی هالیوودی بود.
ماجرای خطراتی که انتشار همین عکسهای ساده و خصوصی که از بچهها در جایگاه والدین، دوست، خاله، عمه و ... منتشر میکنیم گاهی وقتها چیزی فراتر از نارضایتی آنها در بزرگسالی و آسیب زدن به آیندهی اجتماعی آنهاست. گاهی با در اختیار گذاشتن عکسها، نشانی و اطلاعات محلهایی که فرزندمان در آن رفت و آمد میکند، تن دادن به کسب درآمد از کودکان و در مقابل تبلیغاتی که تمام فضای خصوصی آنها را در دسترس تعداد بیشماری کاربر با شخصیتها و بیماریهای مختلف قرار میدهد، چیزی شبیه قرار دادن کودک جلوی لولهی تفنگ است. خطراتی که شاید گاهی به تاریکترین نقطهی ذهن ما هم خطور نکند اما با این بیمبالاتی کودک را در معرض آن قرار میدهیم.
در نهایت نباید فراموش کرد که حتی والدین در جایگاه ولی کودک حق تمللک بر او را ندارند و حتی با همین قوانین نیمبند حمایت از حقوق کودکان در قانون به راحتی برای انجام بعضی از کارهای خطرآفرین برای کودک میتوانند مورد پیگیری قضایی قرار بگیرند.
وظیفهی ما؟ بله وظیفهی ما به عنوان یک شهروند مسوول پیگیری نکردن این صفحات است، تا هر کدام از ما با لمس گزینهی فالو یک عدد به شمارههای بالای صفحات اینستاگرامی این بچهها اضافه میکنیم شریک جرم این شکستن حریم خصوصی و آسیبهای روحی و جسمی و امنیتی برای این بچهها هستیم...
#کودکان_کار_مجازی
#خانواده_و_رسانه
@HOD8HOD
سمیرا راهی، روزنامهنگار
من ۹ ماه است خاله شدهام. خالهی دخترکی بازیگوش و زیبا و دوست داشتنی. از همان روز اولی که توی بیمارستان چند ساعت بعد از به دنیا آمدنش از زیر لامپ مهتابی انگشتم را گرفت و نگاهم کرد تا همین حالا هزاران هزار عکس دارم. عکسهایی که برخلاف روال این روزها در یک آلبوم چاپی جا خوش کرده است. اینها را گفتم تا برسم سراغ اصل مطلبی که جمعهی پیش به دعوت یکی از دوستانم در جلسهی اولیهی یک کمپین مسوولیت اجتماعی حضور داشتم. کنار دستم خانومی نشسته بود که بعد متوجه شدم دخترکی که دارد بین گارسنها و روی ترولی رستوران دست به دست میشود دختر همین خانم کنار دستی من است که از قضا یکی از بچههای اینفلوئنسر اینستاگرامی است.
دخترک زیبا و دلنشین و دوست داشتنی با چشمهایی روشن. خب راستش از اینکه برای این خانم از عدم انتشار عکس خصوصی فرزندش در فضای مجازی صحبت کنم منصرف شدم چون با افتخار زیادی از طرفدارها، شیفتگان و فالوورهای دخترک صحبت میکرد و با تعجب از من پرسید «شما دختر من را نمیشناسی؟» با سکوت و لبخند گذشتم. تا اینکه شروع کرد به صحبت دربارهی سختیهای مادر یک کودک معروف در فضای مجازی بودن. از اینکه روزانه دهها مسیج خصوصی با محتوای تهدید به اسیدپاشی، چاقو کشی، کشتن و حتی دزدیدن بچه میگیرد! عجیب بود که با آرامش و عادی بودن تمام این اتفاقات را شبیه قصهای معمولی تعریف میکرد تا اینکه چیزی گفت که من هنوز تا همین لحظه که مشغول نوشتن این یادداشت هستم باورش و تحمل ترسی که به من وارد کرد غیرممکن است.
گویا مردی ثروتمند از یکی از شهرهای جنوب شرقی ایران ماهها با پیشنهادهای میلیاری، هدیه دادن خانه در شمال شهر تهران و حتی کشورهای اروپایی از خانواده درخواست کرده است در ازای اینها دخترک را به او بدهند. چیزی شبیه خریدن یک لیوان برای چای خوردن! موضوع برای من قابل هضم نبود. عرق سردی که روی دستهایم نشست، حال بدی که داشتم قابل وصف نبود. اما انگار مادر دخترک مشغول تعریف یک فیلم سینمایی هالیوودی بود.
ماجرای خطراتی که انتشار همین عکسهای ساده و خصوصی که از بچهها در جایگاه والدین، دوست، خاله، عمه و ... منتشر میکنیم گاهی وقتها چیزی فراتر از نارضایتی آنها در بزرگسالی و آسیب زدن به آیندهی اجتماعی آنهاست. گاهی با در اختیار گذاشتن عکسها، نشانی و اطلاعات محلهایی که فرزندمان در آن رفت و آمد میکند، تن دادن به کسب درآمد از کودکان و در مقابل تبلیغاتی که تمام فضای خصوصی آنها را در دسترس تعداد بیشماری کاربر با شخصیتها و بیماریهای مختلف قرار میدهد، چیزی شبیه قرار دادن کودک جلوی لولهی تفنگ است. خطراتی که شاید گاهی به تاریکترین نقطهی ذهن ما هم خطور نکند اما با این بیمبالاتی کودک را در معرض آن قرار میدهیم.
در نهایت نباید فراموش کرد که حتی والدین در جایگاه ولی کودک حق تمللک بر او را ندارند و حتی با همین قوانین نیمبند حمایت از حقوق کودکان در قانون به راحتی برای انجام بعضی از کارهای خطرآفرین برای کودک میتوانند مورد پیگیری قضایی قرار بگیرند.
وظیفهی ما؟ بله وظیفهی ما به عنوان یک شهروند مسوول پیگیری نکردن این صفحات است، تا هر کدام از ما با لمس گزینهی فالو یک عدد به شمارههای بالای صفحات اینستاگرامی این بچهها اضافه میکنیم شریک جرم این شکستن حریم خصوصی و آسیبهای روحی و جسمی و امنیتی برای این بچهها هستیم...
#کودکان_کار_مجازی
#خانواده_و_رسانه
@HOD8HOD