معرفی کتاب «دشمنان آزادی»
اثر پرویز دستمالچی
…علی شریعتی که در رشتهای به نام «قدیسشناسی» (Hagiology) در سوربن تحصیل کرد و بنا به نوشتهی استادانش، تز دکترایش مردود شد اما با ارفاق پذیرفته گردید، وقتی به مشهد بازگشت، ادارهی مربوطه در وزارت آموزش و پرورش، به اشتباه Hagiology را «تاریخ» ترجمه کرد و همین باعث شد که شریعتی به عنوان استادیار رشتهی تاریخ در دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به کار شود.
دستمالچی یادآوری میکند که اگر کسی واقعاً متوجه چنین سوءتفاهمی نشده بود، سخت بتوان باور کرد که خود شریعتی نمیفهمید که در رشتهی تاریخ تحصیل نکرده است! اما این تنها بداخلاقی آن سخنور مشهور که حتی در دوران دانشجوییاش در مشهد، از «نفوذ علمی» در میان دانشجویان برخوردار بود، نیست. دستمالچی سعی میکند نشان دهد که با سوءاستعمال الفاظ و القاب آکادمیک، از «دکتر» گرفته تا «جامعهشناس»، علی شریعتی اسلام شیعی را تبلیغ کرد و آنچه از او بجا مانده، تماماً ماهیت تبلیغاتی و جدلی دارد و از محتوای علمی تهیست.
دستمالچی در ابتدای کتاب «دشمنان آزادی» که از نامش برمیآید یک مجموعه باشد، سخنانی از علی شریعتی نقل میکند دالّ بر اینکه «روشنفکر» از دید او، حتی میتواند کاملاً بیسواد باشد و حتی به جای امضاء انگشت پای برگهها بزند اما همچنان و در معنای واقعی کلمه، روشنفکر باشد! به عبارت دیگر، «روشنفکر» در قاموس شریعتی، نه تنها هیچ نسبتی با انقلاب کبیر فرانسه و روشنگری اروپایی در نقد مذهب ندارد، بلکه از دید او روشنفکر ضرورتاً فردی مذهبیست و از مذهب در برابر دیگر برساختههای بشری دفاع میکند…
این دفاع طبیعتاً و ضرورتاً شامل دفاع از «امت» در برابر مفهوم مدرن «ملت» است و بنا به تاکید شدید و غلیظ علی شریعتی، امام این امت به هیچوجه مطابق با ذائقهی تودههای مردم عمل نمیکند بلکه آنها را در مسیر آرمانهای مذهب، که برای او نوعی سوسیالیسم آیینیست رهنمون میشود.
در واقع علی شریعتی، چنانکه پرویز دستماچی نشان میدهد، یکی از نمایندگان تلفیق دین و سوسیالیسم در جامعهی ما بود که در قرن بیستم و حتی تا امروز، نمایندگانی در سراسر دنیا دارد. نوع تفسیر غیرعلمی اما ایدئولوژیک او از ابوذر غفاری، صحابی پیغمبر اسلام، قابل مقایسه با تفاسیریست که فیالمثل جیم جونز، (Jim Jones) رهبر کاریزماتیک فرقه «معبد مردم» (Peoples Temple) از عهد عتیق و عهد جدید ارائه میداد و مشرب خود را سوسیالیسم رسولانه (Apostolic Socialism) نامید. درست همانطور که برای جونز هم اصل مبارزه با سرمایهداری بود، بنابراین تمامی مفاهیم مذهبی، از جمله آموزه «گناه اولیه» در کتاب مقدس، تعبیر ضدسرمایهداری میشد.
دستمالچی در مجموعهی نویسنده بیش از بیست مجلد کتاب غالباً در دفاع از دموکراسی، بررسی تروریسم اسلامی، نقد ولایت فقیه و نواندیشی دینیست. کتاب «دشمنان آزادی» در نقد علی شریعتی، تنها یکی از آثار او در رد و نقد جریان موسوم به «روشنفکری دینی»ست که توسط نشر گردون منتشر شده است. چاپ دوم این کتاب در ۱۴۰۰ همراه با تصحیحاتی منتشر شده در برلین منتشر شده است.
برای مطالعهی صورت کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialogue.tavaana.org/book-8-enemies-of-freedom/
تیم پژوهشی گفتوشنود مطالعه این اثرنقادانه را به علاقهمندان به ادبیات روشنفکرانه پیشنهاد میکند.
#نواندیشی_دینی #روشنفکری_دینی #علی_شریعتی #سوسیالیسم_دینی #چپ_مذهبی #دگراندیشی #رواداری #گفتگو
@Dialogue1402
اثر پرویز دستمالچی
…علی شریعتی که در رشتهای به نام «قدیسشناسی» (Hagiology) در سوربن تحصیل کرد و بنا به نوشتهی استادانش، تز دکترایش مردود شد اما با ارفاق پذیرفته گردید، وقتی به مشهد بازگشت، ادارهی مربوطه در وزارت آموزش و پرورش، به اشتباه Hagiology را «تاریخ» ترجمه کرد و همین باعث شد که شریعتی به عنوان استادیار رشتهی تاریخ در دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به کار شود.
دستمالچی یادآوری میکند که اگر کسی واقعاً متوجه چنین سوءتفاهمی نشده بود، سخت بتوان باور کرد که خود شریعتی نمیفهمید که در رشتهی تاریخ تحصیل نکرده است! اما این تنها بداخلاقی آن سخنور مشهور که حتی در دوران دانشجوییاش در مشهد، از «نفوذ علمی» در میان دانشجویان برخوردار بود، نیست. دستمالچی سعی میکند نشان دهد که با سوءاستعمال الفاظ و القاب آکادمیک، از «دکتر» گرفته تا «جامعهشناس»، علی شریعتی اسلام شیعی را تبلیغ کرد و آنچه از او بجا مانده، تماماً ماهیت تبلیغاتی و جدلی دارد و از محتوای علمی تهیست.
دستمالچی در ابتدای کتاب «دشمنان آزادی» که از نامش برمیآید یک مجموعه باشد، سخنانی از علی شریعتی نقل میکند دالّ بر اینکه «روشنفکر» از دید او، حتی میتواند کاملاً بیسواد باشد و حتی به جای امضاء انگشت پای برگهها بزند اما همچنان و در معنای واقعی کلمه، روشنفکر باشد! به عبارت دیگر، «روشنفکر» در قاموس شریعتی، نه تنها هیچ نسبتی با انقلاب کبیر فرانسه و روشنگری اروپایی در نقد مذهب ندارد، بلکه از دید او روشنفکر ضرورتاً فردی مذهبیست و از مذهب در برابر دیگر برساختههای بشری دفاع میکند…
این دفاع طبیعتاً و ضرورتاً شامل دفاع از «امت» در برابر مفهوم مدرن «ملت» است و بنا به تاکید شدید و غلیظ علی شریعتی، امام این امت به هیچوجه مطابق با ذائقهی تودههای مردم عمل نمیکند بلکه آنها را در مسیر آرمانهای مذهب، که برای او نوعی سوسیالیسم آیینیست رهنمون میشود.
در واقع علی شریعتی، چنانکه پرویز دستماچی نشان میدهد، یکی از نمایندگان تلفیق دین و سوسیالیسم در جامعهی ما بود که در قرن بیستم و حتی تا امروز، نمایندگانی در سراسر دنیا دارد. نوع تفسیر غیرعلمی اما ایدئولوژیک او از ابوذر غفاری، صحابی پیغمبر اسلام، قابل مقایسه با تفاسیریست که فیالمثل جیم جونز، (Jim Jones) رهبر کاریزماتیک فرقه «معبد مردم» (Peoples Temple) از عهد عتیق و عهد جدید ارائه میداد و مشرب خود را سوسیالیسم رسولانه (Apostolic Socialism) نامید. درست همانطور که برای جونز هم اصل مبارزه با سرمایهداری بود، بنابراین تمامی مفاهیم مذهبی، از جمله آموزه «گناه اولیه» در کتاب مقدس، تعبیر ضدسرمایهداری میشد.
دستمالچی در مجموعهی نویسنده بیش از بیست مجلد کتاب غالباً در دفاع از دموکراسی، بررسی تروریسم اسلامی، نقد ولایت فقیه و نواندیشی دینیست. کتاب «دشمنان آزادی» در نقد علی شریعتی، تنها یکی از آثار او در رد و نقد جریان موسوم به «روشنفکری دینی»ست که توسط نشر گردون منتشر شده است. چاپ دوم این کتاب در ۱۴۰۰ همراه با تصحیحاتی منتشر شده در برلین منتشر شده است.
برای مطالعهی صورت کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialogue.tavaana.org/book-8-enemies-of-freedom/
تیم پژوهشی گفتوشنود مطالعه این اثرنقادانه را به علاقهمندان به ادبیات روشنفکرانه پیشنهاد میکند.
#نواندیشی_دینی #روشنفکری_دینی #علی_شریعتی #سوسیالیسم_دینی #چپ_مذهبی #دگراندیشی #رواداری #گفتگو
@Dialogue1402
Dialog Project
معرفی کتاب، ۸: دشمنان آزادی، اثر پرویز دستمالچی - Dialog Project
«… او [علی شریعتی] به جای بررسی علمی از تاریخ بر اساس اسناد و مدارک واقعاً موجود، نمایشنامهای تخیلی- تعزیهای مینویسد؛ احساسات و عواطف خود را به جای فاکت مینشاند. در آن دوران [ صدر اسلام] نه روابط و مناسبات سرمایهداری وجود داشته و نه اسلام در مبارزه علیه…
معرفی کتاب «دشمنان آزادی»
اثر پرویز دستمالچی
علی شریعتی که در رشتهای به نام «قدیسشناسی» (Hagiology) در سوربن تحصیل کرد و بنا به نوشتهی استادانش، تز دکترایش مردود شد اما با ارفاق پذیرفته گردید، وقتی به مشهد بازگشت، ادارهی مربوطه در وزارت آموزش و پرورش، به اشتباه Hagiology را «تاریخ» ترجمه کرد و همین باعث شد که شریعتی به عنوان استادیار رشتهی تاریخ در دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به کار شود.
دستمالچی یادآوری میکند که اگر کسی واقعاً متوجه چنین سوءتفاهمی نشده بود، سخت بتوان باور کرد که خود شریعتی نمیفهمید که در رشتهی تاریخ تحصیل نکرده است! اما این تنها بداخلاقی آن سخنور مشهور که حتی در دوران دانشجوییاش در مشهد، از «نفوذ علمی» در میان دانشجویان برخوردار بود، نیست. دستمالچی سعی میکند نشان دهد که با سوءاستعمال الفاظ و القاب آکادمیک، از «دکتر» گرفته تا «جامعهشناس»، علی شریعتی اسلام شیعی را تبلیغ کرد و آنچه از او بجا مانده، تماماً ماهیت تبلیغاتی و جدلی دارد و از محتوای علمی تهیست.
دستمالچی در ابتدای کتاب «دشمنان آزادی» که از نامش برمیآید یک مجموعه باشد، سخنانی از علی شریعتی نقل میکند دالّ بر اینکه «روشنفکر» از دید او، حتی میتواند کاملاً بیسواد باشد و حتی به جای امضاء انگشت پای برگهها بزند اما همچنان و در معنای واقعی کلمه، روشنفکر باشد! به عبارت دیگر، «روشنفکر» در قاموس شریعتی، نه تنها هیچ نسبتی با انقلاب کبیر فرانسه و روشنگری اروپایی در نقد مذهب ندارد، بلکه از دید او روشنفکر ضرورتاً فردی مذهبیست و از مذهب در برابر دیگر برساختههای بشری دفاع میکند…
این دفاع طبیعتاً و ضرورتاً شامل دفاع از «امت» در برابر مفهوم مدرن «ملت» است و بنا به تاکید شدید و غلیظ علی شریعتی، امام این امت به هیچوجه مطابق با ذائقهی تودههای مردم عمل نمیکند بلکه آنها را در مسیر آرمانهای مذهب، که برای او نوعی سوسیالیسم آیینیست رهنمون میشود.
در واقع علی شریعتی، چنانکه پرویز دستماچی نشان میدهد، یکی از نمایندگان تلفیق دین و سوسیالیسم در جامعهی ما بود که در قرن بیستم و حتی تا امروز، نمایندگانی در سراسر دنیا دارد. نوع تفسیر غیرعلمی اما ایدئولوژیک او از ابوذر غفاری، صحابی پیغمبر اسلام، قابل مقایسه با تفاسیریست که فیالمثل جیم جونز، (Jim Jones) رهبر کاریزماتیک فرقه «معبد مردم» (Peoples Temple) از عهد عتیق و عهد جدید ارائه میداد و مشرب خود را سوسیالیسم رسولانه (Apostolic Socialism) نامید. درست همانطور که برای جونز هم اصل مبارزه با سرمایهداری بود، بنابراین تمامی مفاهیم مذهبی، از جمله آموزه «گناه اولیه» در کتاب مقدس، تعبیر ضدسرمایهداری میشد.
دستمالچی در مجموعهی نویسنده بیش از بیست مجلد کتاب غالباً در دفاع از دموکراسی، بررسی تروریسم اسلامی، نقد ولایت فقیه و نواندیشی دینیست. کتاب «دشمنان آزادی» در نقد علی شریعتی، تنها یکی از آثار او در رد و نقد جریان موسوم به «روشنفکری دینی»ست که توسط نشر گردون منتشر شده است. چاپ دوم این کتاب در ۱۴۰۰ همراه با تصحیحاتی منتشر شده در برلین منتشر شده است.
برای مطالعهی صورت کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
dialogue.tavaana.org/book-8-enemies…
تیم پژوهشی گفتوشنود مطالعه این اثرنقادانه را به علاقهمندان به ادبیات روشنفکرانه پیشنهاد میکند.
#نواندیشی_دینی #روشنفکری_دینی #علی_شریعتی #سوسیالیسم_دینی #چپ_مذهبی #دگراندیشی #رواداری #گفتگو
@Dialogue1402
اثر پرویز دستمالچی
علی شریعتی که در رشتهای به نام «قدیسشناسی» (Hagiology) در سوربن تحصیل کرد و بنا به نوشتهی استادانش، تز دکترایش مردود شد اما با ارفاق پذیرفته گردید، وقتی به مشهد بازگشت، ادارهی مربوطه در وزارت آموزش و پرورش، به اشتباه Hagiology را «تاریخ» ترجمه کرد و همین باعث شد که شریعتی به عنوان استادیار رشتهی تاریخ در دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به کار شود.
دستمالچی یادآوری میکند که اگر کسی واقعاً متوجه چنین سوءتفاهمی نشده بود، سخت بتوان باور کرد که خود شریعتی نمیفهمید که در رشتهی تاریخ تحصیل نکرده است! اما این تنها بداخلاقی آن سخنور مشهور که حتی در دوران دانشجوییاش در مشهد، از «نفوذ علمی» در میان دانشجویان برخوردار بود، نیست. دستمالچی سعی میکند نشان دهد که با سوءاستعمال الفاظ و القاب آکادمیک، از «دکتر» گرفته تا «جامعهشناس»، علی شریعتی اسلام شیعی را تبلیغ کرد و آنچه از او بجا مانده، تماماً ماهیت تبلیغاتی و جدلی دارد و از محتوای علمی تهیست.
دستمالچی در ابتدای کتاب «دشمنان آزادی» که از نامش برمیآید یک مجموعه باشد، سخنانی از علی شریعتی نقل میکند دالّ بر اینکه «روشنفکر» از دید او، حتی میتواند کاملاً بیسواد باشد و حتی به جای امضاء انگشت پای برگهها بزند اما همچنان و در معنای واقعی کلمه، روشنفکر باشد! به عبارت دیگر، «روشنفکر» در قاموس شریعتی، نه تنها هیچ نسبتی با انقلاب کبیر فرانسه و روشنگری اروپایی در نقد مذهب ندارد، بلکه از دید او روشنفکر ضرورتاً فردی مذهبیست و از مذهب در برابر دیگر برساختههای بشری دفاع میکند…
این دفاع طبیعتاً و ضرورتاً شامل دفاع از «امت» در برابر مفهوم مدرن «ملت» است و بنا به تاکید شدید و غلیظ علی شریعتی، امام این امت به هیچوجه مطابق با ذائقهی تودههای مردم عمل نمیکند بلکه آنها را در مسیر آرمانهای مذهب، که برای او نوعی سوسیالیسم آیینیست رهنمون میشود.
در واقع علی شریعتی، چنانکه پرویز دستماچی نشان میدهد، یکی از نمایندگان تلفیق دین و سوسیالیسم در جامعهی ما بود که در قرن بیستم و حتی تا امروز، نمایندگانی در سراسر دنیا دارد. نوع تفسیر غیرعلمی اما ایدئولوژیک او از ابوذر غفاری، صحابی پیغمبر اسلام، قابل مقایسه با تفاسیریست که فیالمثل جیم جونز، (Jim Jones) رهبر کاریزماتیک فرقه «معبد مردم» (Peoples Temple) از عهد عتیق و عهد جدید ارائه میداد و مشرب خود را سوسیالیسم رسولانه (Apostolic Socialism) نامید. درست همانطور که برای جونز هم اصل مبارزه با سرمایهداری بود، بنابراین تمامی مفاهیم مذهبی، از جمله آموزه «گناه اولیه» در کتاب مقدس، تعبیر ضدسرمایهداری میشد.
دستمالچی در مجموعهی نویسنده بیش از بیست مجلد کتاب غالباً در دفاع از دموکراسی، بررسی تروریسم اسلامی، نقد ولایت فقیه و نواندیشی دینیست. کتاب «دشمنان آزادی» در نقد علی شریعتی، تنها یکی از آثار او در رد و نقد جریان موسوم به «روشنفکری دینی»ست که توسط نشر گردون منتشر شده است. چاپ دوم این کتاب در ۱۴۰۰ همراه با تصحیحاتی منتشر شده در برلین منتشر شده است.
برای مطالعهی صورت کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
dialogue.tavaana.org/book-8-enemies…
تیم پژوهشی گفتوشنود مطالعه این اثرنقادانه را به علاقهمندان به ادبیات روشنفکرانه پیشنهاد میکند.
#نواندیشی_دینی #روشنفکری_دینی #علی_شریعتی #سوسیالیسم_دینی #چپ_مذهبی #دگراندیشی #رواداری #گفتگو
@Dialogue1402
Dialog Project
معرفی کتاب، ۸: دشمنان آزادی، اثر پرویز دستمالچی - Dialog Project
«… او [علی شریعتی] به جای بررسی علمی از تاریخ بر اساس اسناد و مدارک واقعاً موجود، نمایشنامهای تخیلی- تعزیهای مینویسد؛ احساسات و عواطف خود را به جای فاکت مینشاند. در آن دوران [ صدر اسلام] نه روابط و مناسبات سرمایهداری وجود داشته و نه اسلام در مبارزه علیه…
معرفی کتاب «دشمنان آزادی»
اثر پرویز دستمالچی
دیروز ۲۹ خرداد سالمرگ علی شریعتی از چهرههای مشهور نواندیشی دینی چپگرا بود. به این مناسبت یکی از جدیدترین نقدها بر تفکر او را که از پرویز دستماچیست، معرفی میکنیم.
علی شریعتی که در رشتهای به نام «قدیسشناسی» (Hagiology) در سوربن تحصیل کرد و بنا به نوشتهی استادانش، تز دکترایش مردود شد اما با ارفاق پذیرفته گردید، وقتی به مشهد بازگشت، ادارهی مربوطه در وزارت آموزش و پرورش، به اشتباه Hagiology را «تاریخ» ترجمه کرد و همین باعث شد که شریعتی به عنوان استادیار رشتهی تاریخ در دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به کار شود.
دستمالچی یادآوری میکند که اگر کسی واقعاً متوجه چنین سوءتفاهمی نشده بود، سخت بتوان باور کرد که خود شریعتی نمیفهمید که در رشتهی تاریخ تحصیل نکرده است! اما این تنها بداخلاقی آن سخنور مشهور که حتی در دوران دانشجوییاش در مشهد، از «نفوذ علمی» در میان دانشجویان برخوردار بود، نیست. دستمالچی سعی میکند نشان دهد که با سوءاستعمال الفاظ و القاب آکادمیک، از «دکتر» گرفته تا «جامعهشناس»، علی شریعتی اسلام شیعی را تبلیغ کرد و آنچه از او بجا مانده، تماماً ماهیت تبلیغاتی و جدلی دارد و از محتوای علمی تهیست.
دستمالچی در ابتدای کتاب «دشمنان آزادی» که از نامش برمیآید یک مجموعه باشد، سخنانی از علی شریعتی نقل میکند دالّ بر اینکه «روشنفکر» از دید او، حتی میتواند کاملاً بیسواد باشد و حتی به جای امضاء انگشت پای برگهها بزند اما همچنان و در معنای واقعی کلمه، روشنفکر باشد! به عبارت دیگر، «روشنفکر» در قاموس شریعتی، نه تنها هیچ نسبتی با انقلاب کبیر فرانسه و روشنگری اروپایی در نقد مذهب ندارد، بلکه از دید او روشنفکر ضرورتاً فردی مذهبیست و از مذهب در برابر دیگر برساختههای بشری دفاع میکند.
این دفاع طبیعتاً و ضرورتاً شامل دفاع از «امت» در برابر مفهوم مدرن «ملت» است و بنا به تاکید شدید و غلیظ علی شریعتی، امام این امت به هیچوجه مطابق با ذائقهی تودههای مردم عمل نمیکند بلکه آنها را در مسیر آرمانهای مذهب که…
برای مطالعهی صورت کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/book-8-enemies-of-freedom/
تیم پژوهشی گفتوشنود مطالعه این اثرنقادانه را به علاقهمندان به ادبیات روشنفکرانه پیشنهاد میکند.
#نواندیشی_دینی #روشنفکری_دینی #علی_شریعتی #سوسیالیسم_دینی #چپ_مذهبی #دگراندیشی #رواداری #گفتگو
@Dialogue1402
اثر پرویز دستمالچی
دیروز ۲۹ خرداد سالمرگ علی شریعتی از چهرههای مشهور نواندیشی دینی چپگرا بود. به این مناسبت یکی از جدیدترین نقدها بر تفکر او را که از پرویز دستماچیست، معرفی میکنیم.
علی شریعتی که در رشتهای به نام «قدیسشناسی» (Hagiology) در سوربن تحصیل کرد و بنا به نوشتهی استادانش، تز دکترایش مردود شد اما با ارفاق پذیرفته گردید، وقتی به مشهد بازگشت، ادارهی مربوطه در وزارت آموزش و پرورش، به اشتباه Hagiology را «تاریخ» ترجمه کرد و همین باعث شد که شریعتی به عنوان استادیار رشتهی تاریخ در دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به کار شود.
دستمالچی یادآوری میکند که اگر کسی واقعاً متوجه چنین سوءتفاهمی نشده بود، سخت بتوان باور کرد که خود شریعتی نمیفهمید که در رشتهی تاریخ تحصیل نکرده است! اما این تنها بداخلاقی آن سخنور مشهور که حتی در دوران دانشجوییاش در مشهد، از «نفوذ علمی» در میان دانشجویان برخوردار بود، نیست. دستمالچی سعی میکند نشان دهد که با سوءاستعمال الفاظ و القاب آکادمیک، از «دکتر» گرفته تا «جامعهشناس»، علی شریعتی اسلام شیعی را تبلیغ کرد و آنچه از او بجا مانده، تماماً ماهیت تبلیغاتی و جدلی دارد و از محتوای علمی تهیست.
دستمالچی در ابتدای کتاب «دشمنان آزادی» که از نامش برمیآید یک مجموعه باشد، سخنانی از علی شریعتی نقل میکند دالّ بر اینکه «روشنفکر» از دید او، حتی میتواند کاملاً بیسواد باشد و حتی به جای امضاء انگشت پای برگهها بزند اما همچنان و در معنای واقعی کلمه، روشنفکر باشد! به عبارت دیگر، «روشنفکر» در قاموس شریعتی، نه تنها هیچ نسبتی با انقلاب کبیر فرانسه و روشنگری اروپایی در نقد مذهب ندارد، بلکه از دید او روشنفکر ضرورتاً فردی مذهبیست و از مذهب در برابر دیگر برساختههای بشری دفاع میکند.
این دفاع طبیعتاً و ضرورتاً شامل دفاع از «امت» در برابر مفهوم مدرن «ملت» است و بنا به تاکید شدید و غلیظ علی شریعتی، امام این امت به هیچوجه مطابق با ذائقهی تودههای مردم عمل نمیکند بلکه آنها را در مسیر آرمانهای مذهب که…
برای مطالعهی صورت کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/book-8-enemies-of-freedom/
تیم پژوهشی گفتوشنود مطالعه این اثرنقادانه را به علاقهمندان به ادبیات روشنفکرانه پیشنهاد میکند.
#نواندیشی_دینی #روشنفکری_دینی #علی_شریعتی #سوسیالیسم_دینی #چپ_مذهبی #دگراندیشی #رواداری #گفتگو
@Dialogue1402
پس از جنگ شش روزهی اعراب و اسرائیل در جون ۱۹۶۷، سیمون دوبوار به همراه ژان پلسارتر از مصر دیدن کردند. دوبوار، نویسندهی کتاب بسیار مشهور «جنس دوم» که برای برابری جنسیتی تلاش میکرد، توضیح میدهد که تلاش کرده با تکیه بر وجه اشتراکی گفتمانی میان مصریهای زمان جمال عبدالناصر و خود به عنوان یک چپگرای منتقد سنت استعماری دولتهای غرب، وضع زنان در مصر را مورد انتقاد قرار دهد. نتیجه اما بسیار ناامیدکننده بوده است.
دولت جمال عبدالناصر، مواضع ضدغربی داشت از همان جنس که در ایران در دوران مصدق به کوتاهی تجربه شد و پس از ۵۷ به رویهی ثابت سیاست ایرانی مبدل شد. در منشوری که عبدالناصر سوسیالیست و پیشگام ملی کردن (دولتیسازی) صنایع بزرگ مصری تدارک کرد، البته به برابری زن و مرد تصریح شده است. اما پایگاه اجتماعی مواضع ضدغربی او، برابری جنسیتی را خلاف اسلام و سنت میدانستند و سخنان دوبوار را رد کردند. به نظر دوبوار رسیده است که دفاع مصریها از جایگاه سنتی زن، بازتولید همان گفتمان قدرتهای استعماری و جهانگشا بوده است.
بیش از پنجاه سال از نگارش این جملات تلخ توسط دوبوار میگذرد و شاید هیچ ملتی در خاورمیانه به اندازهی ما ایرانیان به عمق پیام او واقف نشده باشد؛ اینکه گفتمان ضداستعماری، برای لایههایی از اجتماع خاورمیانهای، مفهومی جز تایید سنت نداشته و ندارد. فرمول ساده است: اگر غرب بد است، پس اسلامگرایی به عنوان واکنشی به آن، موجه است. بسیاری از هواداران انقلاب ۵۷ از جمله زهرا رهنورد در اوائل انقلاب، با دستاویز قرار دادن گفتمان ضداستعماری، از پوشش سنتی زنان دفاع کردند. در این مورد کتاب «ریشههای استعماری کشف حجاب» از زهراء رهنورد، نمونهای از ادبیات تولید شده در این راستاست.
میتوان پرسید که آیا گفتمان ضداستعماری در خاورمیانه برای زنان مثبت بوده یا منفی؟ شما در این مورد چه فکر میکنید؟
عقیدهی خود را با ما در میان بگذارید.
#گفتگو_توانا #برابری_جنسیتی #زنان #حق_زن #زن_شهروند_درجه_دوم_نیست #زن_شهروند #رواداری #سوسیالیسم #ضد_استعماری #گفتمان_ضد_استعماری
@dialogue1402
دولت جمال عبدالناصر، مواضع ضدغربی داشت از همان جنس که در ایران در دوران مصدق به کوتاهی تجربه شد و پس از ۵۷ به رویهی ثابت سیاست ایرانی مبدل شد. در منشوری که عبدالناصر سوسیالیست و پیشگام ملی کردن (دولتیسازی) صنایع بزرگ مصری تدارک کرد، البته به برابری زن و مرد تصریح شده است. اما پایگاه اجتماعی مواضع ضدغربی او، برابری جنسیتی را خلاف اسلام و سنت میدانستند و سخنان دوبوار را رد کردند. به نظر دوبوار رسیده است که دفاع مصریها از جایگاه سنتی زن، بازتولید همان گفتمان قدرتهای استعماری و جهانگشا بوده است.
بیش از پنجاه سال از نگارش این جملات تلخ توسط دوبوار میگذرد و شاید هیچ ملتی در خاورمیانه به اندازهی ما ایرانیان به عمق پیام او واقف نشده باشد؛ اینکه گفتمان ضداستعماری، برای لایههایی از اجتماع خاورمیانهای، مفهومی جز تایید سنت نداشته و ندارد. فرمول ساده است: اگر غرب بد است، پس اسلامگرایی به عنوان واکنشی به آن، موجه است. بسیاری از هواداران انقلاب ۵۷ از جمله زهرا رهنورد در اوائل انقلاب، با دستاویز قرار دادن گفتمان ضداستعماری، از پوشش سنتی زنان دفاع کردند. در این مورد کتاب «ریشههای استعماری کشف حجاب» از زهراء رهنورد، نمونهای از ادبیات تولید شده در این راستاست.
میتوان پرسید که آیا گفتمان ضداستعماری در خاورمیانه برای زنان مثبت بوده یا منفی؟ شما در این مورد چه فکر میکنید؟
عقیدهی خود را با ما در میان بگذارید.
#گفتگو_توانا #برابری_جنسیتی #زنان #حق_زن #زن_شهروند_درجه_دوم_نیست #زن_شهروند #رواداری #سوسیالیسم #ضد_استعماری #گفتمان_ضد_استعماری
@dialogue1402
معرفی کتاب «دشمنان آزادی»
اثر پرویز دستمالچی
علی شریعتی که در رشتهای به نام «قدیسشناسی» (Hagiology) در سوربن تحصیل کرد و بنا به نوشتهی استادانش، تز دکترایش مردود شد اما با ارفاق پذیرفته گردید، وقتی به مشهد بازگشت، ادارهی مربوطه در وزارت آموزش و پرورش، به اشتباه Hagiology را «تاریخ» ترجمه کرد و همین باعث شد که شریعتی به عنوان استادیار رشتهی تاریخ در دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به کار شود.
دستمالچی یادآوری میکند که اگر کسی واقعاً متوجه چنین سوءتفاهمی نشده بود، سخت بتوان باور کرد که خود شریعتی نمیفهمید که در رشتهی تاریخ تحصیل نکرده است! اما این تنها بداخلاقی آن سخنور مشهور که حتی در دوران دانشجوییاش در مشهد، از «نفوذ علمی» در میان دانشجویان برخوردار بود، نیست. دستمالچی سعی میکند نشان دهد که با سوءاستعمال الفاظ و القاب آکادمیک، از «دکتر» گرفته تا «جامعهشناس»، علی شریعتی اسلام شیعی را تبلیغ کرد و آنچه از او بجا مانده، تماماً ماهیت تبلیغاتی و جدلی دارد و از محتوای علمی تهیست.
دستمالچی در ابتدای کتاب «دشمنان آزادی» که از نامش برمیآید یک مجموعه باشد، سخنانی از علی شریعتی نقل میکند دالّ بر اینکه «روشنفکر» از دید او، حتی میتواند کاملاً بیسواد باشد و حتی به جای امضاء انگشت پای برگهها بزند اما همچنان و در معنای واقعی کلمه، روشنفکر باشد! به عبارت دیگر، «روشنفکر» در قاموس شریعتی، نه تنها هیچ نسبتی با انقلاب کبیر فرانسه و روشنگری اروپایی در نقد مذهب ندارد، بلکه از دید او روشنفکر ضرورتاً فردی مذهبیست و از مذهب در برابر دیگر برساختههای بشری دفاع میکند.
این دفاع طبیعتا و ضرورتا شامل دفاع از «امت» در برابر مفهوم مدرن «ملت» است و بنا به تاکید شدید و غلیظ علی شریعتی، امام این امت به هیچوجه مطابق با ذائقهی تودههای مردم عمل نمیکند بلکه آنها را در مسیر آرمانهای مذهب که…
برای مطالعهی صورت کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/book-8-enemies-of-freedom/
تیم پژوهشی گفتوشنود مطالعه این اثرنقادانه را به علاقهمندان به ادبیات روشنفکرانه پیشنهاد میکند.
#نواندیشی_دینی #روشنفکری_دینی #علی_شریعتی #سوسیالیسم_دینی #چپ_مذهبی #دگراندیشی #رواداری #گفتگو
@Dialogue1402
اثر پرویز دستمالچی
علی شریعتی که در رشتهای به نام «قدیسشناسی» (Hagiology) در سوربن تحصیل کرد و بنا به نوشتهی استادانش، تز دکترایش مردود شد اما با ارفاق پذیرفته گردید، وقتی به مشهد بازگشت، ادارهی مربوطه در وزارت آموزش و پرورش، به اشتباه Hagiology را «تاریخ» ترجمه کرد و همین باعث شد که شریعتی به عنوان استادیار رشتهی تاریخ در دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به کار شود.
دستمالچی یادآوری میکند که اگر کسی واقعاً متوجه چنین سوءتفاهمی نشده بود، سخت بتوان باور کرد که خود شریعتی نمیفهمید که در رشتهی تاریخ تحصیل نکرده است! اما این تنها بداخلاقی آن سخنور مشهور که حتی در دوران دانشجوییاش در مشهد، از «نفوذ علمی» در میان دانشجویان برخوردار بود، نیست. دستمالچی سعی میکند نشان دهد که با سوءاستعمال الفاظ و القاب آکادمیک، از «دکتر» گرفته تا «جامعهشناس»، علی شریعتی اسلام شیعی را تبلیغ کرد و آنچه از او بجا مانده، تماماً ماهیت تبلیغاتی و جدلی دارد و از محتوای علمی تهیست.
دستمالچی در ابتدای کتاب «دشمنان آزادی» که از نامش برمیآید یک مجموعه باشد، سخنانی از علی شریعتی نقل میکند دالّ بر اینکه «روشنفکر» از دید او، حتی میتواند کاملاً بیسواد باشد و حتی به جای امضاء انگشت پای برگهها بزند اما همچنان و در معنای واقعی کلمه، روشنفکر باشد! به عبارت دیگر، «روشنفکر» در قاموس شریعتی، نه تنها هیچ نسبتی با انقلاب کبیر فرانسه و روشنگری اروپایی در نقد مذهب ندارد، بلکه از دید او روشنفکر ضرورتاً فردی مذهبیست و از مذهب در برابر دیگر برساختههای بشری دفاع میکند.
این دفاع طبیعتا و ضرورتا شامل دفاع از «امت» در برابر مفهوم مدرن «ملت» است و بنا به تاکید شدید و غلیظ علی شریعتی، امام این امت به هیچوجه مطابق با ذائقهی تودههای مردم عمل نمیکند بلکه آنها را در مسیر آرمانهای مذهب که…
برای مطالعهی صورت کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/book-8-enemies-of-freedom/
تیم پژوهشی گفتوشنود مطالعه این اثرنقادانه را به علاقهمندان به ادبیات روشنفکرانه پیشنهاد میکند.
#نواندیشی_دینی #روشنفکری_دینی #علی_شریعتی #سوسیالیسم_دینی #چپ_مذهبی #دگراندیشی #رواداری #گفتگو
@Dialogue1402
«…و گفتند سلطان آن مردی شریف بود و آن مردم را از مسلمانی بازداشته بود و گفته [که] نماز و روزه از شما برگرفتم و دعوت کرده بود آن مردم را که مرجع شما جز با من نیست و نام او ابوسعید بوده است. و چون از اهل آن شهر پرسند که چه مذهب داری گوید که ما بوسعیدیایم! نماز نکنند و روزه ندارند و لیکن بر محمد مصطفی صلیالله علیه و سلّم و پیغامبری او مقرّند.»
اینها جملات ناصر خسروست که در سفرنامه مشهور خود در توصیف شهر «لحساء» در بحرین امروزی آورده است. لحساء را «احساء» هم نوشتهاند و محل تولد شیخ احمد احسایی که رهبر معنوی جریان شیخیه در دوران قاجار بوده هم هست. توصیفات ناصرخسرو در قرن پنجم هجری قمری از این شهر از جهات مختلف اهمیت تاریخی و دینشناختی دارد: لحسا یا احسا پایتخت شعبهای از شیعیان اسماعیلی بوده که آن دوران «قرمطی» نامیده میشدند. آنها موفق شده بودند در خارج از مرزهای ایران آن روزگار، دولتی در شمال شبه جزیره عربستان، به مرکزیت لحسا بسازند.
گزارش ناصر خسرو حکایت از نوعی حکومت سوسیالیستی میکند که احتمالا تلاش میشده به صورت شورایی اداره شود! فاصله آنها از اسلام سنت عامه که خلیفه مستقر در بغداد به استناد آن حکومت میکرد، آن قدر زیاد بود که ناصر خسرو میگوید که آن مردم خود را مسلمان نمیدانستند. او در جایی از توصیف خود میآورد:
«و در شهر لحسا مسجد آدینه نبود و خطبه و نماز نمیکردند. الا آنکه مردی عجمی آنجا مسجدی ساخته بود نام آن مرد علیبن احمد. مردی مسلمان حاجی بود و متمول؛ و حاجیان که بدان شهر رسیدی، او تعهد کردی… اگر کسی نماز کند، او را باز ندارند ولیکن خود نکنند و چون سلطان برنشیند هر که با وی سخن گوید او را جواب خوش دهد و تواضع کند. و هرگز شراب نخورند…»
در اپیزود سوم از پادکست دیگرینامه با نام «روند دگرسازی»، این بخش از سفرنامه ناصر خسرو را نقل کرده و جریانهای غالب و حاشیهای آن دوران را توضیح دادهایم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_3/
#دین #تشیع #قرمطی #رواداری #گفتگو #سوسیالیسم_دینی
@dialogue1402
اینها جملات ناصر خسروست که در سفرنامه مشهور خود در توصیف شهر «لحساء» در بحرین امروزی آورده است. لحساء را «احساء» هم نوشتهاند و محل تولد شیخ احمد احسایی که رهبر معنوی جریان شیخیه در دوران قاجار بوده هم هست. توصیفات ناصرخسرو در قرن پنجم هجری قمری از این شهر از جهات مختلف اهمیت تاریخی و دینشناختی دارد: لحسا یا احسا پایتخت شعبهای از شیعیان اسماعیلی بوده که آن دوران «قرمطی» نامیده میشدند. آنها موفق شده بودند در خارج از مرزهای ایران آن روزگار، دولتی در شمال شبه جزیره عربستان، به مرکزیت لحسا بسازند.
گزارش ناصر خسرو حکایت از نوعی حکومت سوسیالیستی میکند که احتمالا تلاش میشده به صورت شورایی اداره شود! فاصله آنها از اسلام سنت عامه که خلیفه مستقر در بغداد به استناد آن حکومت میکرد، آن قدر زیاد بود که ناصر خسرو میگوید که آن مردم خود را مسلمان نمیدانستند. او در جایی از توصیف خود میآورد:
«و در شهر لحسا مسجد آدینه نبود و خطبه و نماز نمیکردند. الا آنکه مردی عجمی آنجا مسجدی ساخته بود نام آن مرد علیبن احمد. مردی مسلمان حاجی بود و متمول؛ و حاجیان که بدان شهر رسیدی، او تعهد کردی… اگر کسی نماز کند، او را باز ندارند ولیکن خود نکنند و چون سلطان برنشیند هر که با وی سخن گوید او را جواب خوش دهد و تواضع کند. و هرگز شراب نخورند…»
در اپیزود سوم از پادکست دیگرینامه با نام «روند دگرسازی»، این بخش از سفرنامه ناصر خسرو را نقل کرده و جریانهای غالب و حاشیهای آن دوران را توضیح دادهایم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_3/
#دین #تشیع #قرمطی #رواداری #گفتگو #سوسیالیسم_دینی
@dialogue1402