بر مزار او کسی دعا نخواند. چون پیش از آنکه به قتل برسد، در یک برنامهی تلویزیونی گفته بود که مایل است بر سنگ قبرش فقط سه کلمه بنویسند: «یک زن»، «یک مادر»، و «یک مادر بزرگ»! او همین را برای معرفی خود کافی میدانست و به هیچ خدایی باور نداشت.
شاید برای ما باورپذیر نباشد که خوانش سطرهایی از انجیل، به عنوان برنامه صبحگاهی در مدارس، در آمریکا در دههی ۶۰ اجباری بوده است. مادلین موری اوهِیْر که خود را بیاعتقاد به مسیحیت، و بیخدا معرفی میکرد، تصمیم گرفت به این نوع اجبار اعتراض کند. اولینبار در مجادلهای با معلم جوان مدرسهای در بالتیمور توضیح داد که اجبار برنامههای دینی به دانشآموزان، خلاف قانون اساسیست؛ وقتی پاسخ شنید که اگر حق با شماست، پس چرا اولیاء مدرسه را تحت تعقیب قانونی قرار نمیدهید، مادلین کار خود را دلیرانه شروع کرد.
در میان پیامهای تهدیدآمیز، نگاههای عصبانی همسایگان و فشارهایی که برخی از اعضای خانوادهی خودش بر او میآوردند، تسلیم نشد. او به درستی میگفت که اولین قانون از متمم قانون اساسی ایالات متحده، آزادی ادیان را تضمین میکند و این آزادی شامل بر عدم باور به ادیان هم هست. مادلین تاکید داشت که اگر دین و دولت از هم جدا هستند، مدارس دولتی حق ندارند از محل بودجهی عمومی، برای برگزاری اجباری نوعی نیایش هزینه کنند و یا برای آن برنامهریزی نمایند.
شکایت مادلین در دادگاه عالی ایالات متحده طرح شد و دادگاه عالی در ۱۹۶۳ حکم کرد که حق با اوست! پس از این موفقیت شگفت، مادلین اقدام به تأسیس انجمن خداناباوران آمریکایی کرد و تا ۱۹۸۶ خود ریاست آن را بر عهده داشت.
انجمنی که مادلین تاسیس کرد مورد حمایت بسیاری از آمریکاییان نیز قرار گرفت به طوری که دست به حمایت مالی گسترده از او زدند. این حمایتهای مالی طمع جنایتکاران با سابقه را برانگیخت به طوری که در ۱۹۹۵، مادلین به همراه یک پسر و نوهاش، ربوده و به طرز فجیعی کشته شد. قاتل او و فرزند و نوهاش، به ربایش آنها به قصد دزدی اعتراف کرد. او ضمن اینکه ادعا کرد از ابتدا قصد نداشته که مرتکب قتل شود، گفت که از قتل او پشیمان هم نیست!
ماجرای غمانگیز زنی که علیه حقوق ویژهی خداپرستان در جامعهی خود جنگید و ادیان را مشحون از خرافات مضر تلقی میکرد، برای آزاداندیشان جهان مایهی الهام شد و یک بار دیگر ثابت کرد که برای نیل به عدالت، حتی در جوامع توسعهیافته نیز راه دشواری برای پیمود وجود دارد.
https://x.com/dialogue1402/status/1749236407879545296?s=46
#خداناباوران #ناباورمندی #آزادی_ادیان #رواداری
@Dialogue1402
شاید برای ما باورپذیر نباشد که خوانش سطرهایی از انجیل، به عنوان برنامه صبحگاهی در مدارس، در آمریکا در دههی ۶۰ اجباری بوده است. مادلین موری اوهِیْر که خود را بیاعتقاد به مسیحیت، و بیخدا معرفی میکرد، تصمیم گرفت به این نوع اجبار اعتراض کند. اولینبار در مجادلهای با معلم جوان مدرسهای در بالتیمور توضیح داد که اجبار برنامههای دینی به دانشآموزان، خلاف قانون اساسیست؛ وقتی پاسخ شنید که اگر حق با شماست، پس چرا اولیاء مدرسه را تحت تعقیب قانونی قرار نمیدهید، مادلین کار خود را دلیرانه شروع کرد.
در میان پیامهای تهدیدآمیز، نگاههای عصبانی همسایگان و فشارهایی که برخی از اعضای خانوادهی خودش بر او میآوردند، تسلیم نشد. او به درستی میگفت که اولین قانون از متمم قانون اساسی ایالات متحده، آزادی ادیان را تضمین میکند و این آزادی شامل بر عدم باور به ادیان هم هست. مادلین تاکید داشت که اگر دین و دولت از هم جدا هستند، مدارس دولتی حق ندارند از محل بودجهی عمومی، برای برگزاری اجباری نوعی نیایش هزینه کنند و یا برای آن برنامهریزی نمایند.
شکایت مادلین در دادگاه عالی ایالات متحده طرح شد و دادگاه عالی در ۱۹۶۳ حکم کرد که حق با اوست! پس از این موفقیت شگفت، مادلین اقدام به تأسیس انجمن خداناباوران آمریکایی کرد و تا ۱۹۸۶ خود ریاست آن را بر عهده داشت.
انجمنی که مادلین تاسیس کرد مورد حمایت بسیاری از آمریکاییان نیز قرار گرفت به طوری که دست به حمایت مالی گسترده از او زدند. این حمایتهای مالی طمع جنایتکاران با سابقه را برانگیخت به طوری که در ۱۹۹۵، مادلین به همراه یک پسر و نوهاش، ربوده و به طرز فجیعی کشته شد. قاتل او و فرزند و نوهاش، به ربایش آنها به قصد دزدی اعتراف کرد. او ضمن اینکه ادعا کرد از ابتدا قصد نداشته که مرتکب قتل شود، گفت که از قتل او پشیمان هم نیست!
ماجرای غمانگیز زنی که علیه حقوق ویژهی خداپرستان در جامعهی خود جنگید و ادیان را مشحون از خرافات مضر تلقی میکرد، برای آزاداندیشان جهان مایهی الهام شد و یک بار دیگر ثابت کرد که برای نیل به عدالت، حتی در جوامع توسعهیافته نیز راه دشواری برای پیمود وجود دارد.
https://x.com/dialogue1402/status/1749236407879545296?s=46
#خداناباوران #ناباورمندی #آزادی_ادیان #رواداری
@Dialogue1402
حقنهی مذهب و امکان استفاده از آزادی
در یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، جایی صحبت از علاقهی مفرط کسی به میگساری میشود. از قرار در متن اصلی، هر جا نام این فرد آمده، بعدها سیاه شده است. به ویژه که در ادامه گفته میشود این فرد ضمن مستی، به دین و پیامبران و مقدسین اهانت میکند و از این اهانت لذت میبرد. ظاهراً پنهان کردن نام این فرد، برای حفظ امنیتاش بوده است.
حداقل دو نکته در نوشتهی محمدعلی فروغی قابل تأمل است: یکی اینکه خود را مدافع دین و مقدسین جا نمیزند و حتی گذرا تعبیر میکند که به خرافات معتقد نیست و «این صحبتها» را تضییع عمر میداند.
نکتهی دوم این است که میگوید چون طعم آزادی را از کودکی و نوجوانی چشیده، حالا راه تعادل میرود در حالی که فرد مذکور که بدمستی و کفرگویی میکند، از «طفولیت و اول جوانی» با این چیزها مأنوس بوده، مقید به قیودی بوده، و به همین علت «صدمهی باطنی و مفصلی خورده» است.
آیا آنچه که فروغی دربارهی این همصحبت بد خود میگوید، امروز راجع به جمع بسیاری از ایرانیان صادق نیست؟
برداشتهای خود را از این بخش از یادداشتهای روزانهی دولتمرد اصلاحگر اواخر قاجار و اوائل دوران پهلوی برای ما بنویسید.
#گفتگو #رواداری #دین #باورمندی #ناباورمندی #کفرگویی #بی_خدایی #خداناباوری
@Dialogue1402
در یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، جایی صحبت از علاقهی مفرط کسی به میگساری میشود. از قرار در متن اصلی، هر جا نام این فرد آمده، بعدها سیاه شده است. به ویژه که در ادامه گفته میشود این فرد ضمن مستی، به دین و پیامبران و مقدسین اهانت میکند و از این اهانت لذت میبرد. ظاهراً پنهان کردن نام این فرد، برای حفظ امنیتاش بوده است.
حداقل دو نکته در نوشتهی محمدعلی فروغی قابل تأمل است: یکی اینکه خود را مدافع دین و مقدسین جا نمیزند و حتی گذرا تعبیر میکند که به خرافات معتقد نیست و «این صحبتها» را تضییع عمر میداند.
نکتهی دوم این است که میگوید چون طعم آزادی را از کودکی و نوجوانی چشیده، حالا راه تعادل میرود در حالی که فرد مذکور که بدمستی و کفرگویی میکند، از «طفولیت و اول جوانی» با این چیزها مأنوس بوده، مقید به قیودی بوده، و به همین علت «صدمهی باطنی و مفصلی خورده» است.
آیا آنچه که فروغی دربارهی این همصحبت بد خود میگوید، امروز راجع به جمع بسیاری از ایرانیان صادق نیست؟
برداشتهای خود را از این بخش از یادداشتهای روزانهی دولتمرد اصلاحگر اواخر قاجار و اوائل دوران پهلوی برای ما بنویسید.
#گفتگو #رواداری #دین #باورمندی #ناباورمندی #کفرگویی #بی_خدایی #خداناباوری
@Dialogue1402
ریچارد داوکینز در کتاب «پشت سر نهادن خدا» که توسط امیر منیعی به فارسی ترجمه شده، با استفاده از استدلالی که برتراند راسل طرح کرده بود، به دفاع از دیدگاه خداناباورانه خود میپردازد.
برای ما بنویسید تا چه حد استدلال او را در رد باور به خداوند، معقول و معتبر ارزیابی میکنید.
#خداناباوری #آتئیسم #ناباورمندی #ناباورمندان #خداباوران #باورمندان #گفتگو #رواداری
@Dialogue1402
برای ما بنویسید تا چه حد استدلال او را در رد باور به خداوند، معقول و معتبر ارزیابی میکنید.
#خداناباوری #آتئیسم #ناباورمندی #ناباورمندان #خداباوران #باورمندان #گفتگو #رواداری
@Dialogue1402
پیام همراهان:
«آفرین دیالوگ (گفتوشنود). بسیار نکته خوبی رو اشاره کردی. من به تمام دوستانی که ندانمگرا هستند، همیشه همین حرفایی رو میزدم و میزنم که اینجا پست کردی. اینکه نمیدونی چیزی وجود داره یا نه، به معنای اینه بهش «ناباور» هستی. حتی اگه نتونی عدم وجودش رو اثبات کنی یا حتی بپذیری. اصولا نبودن چیزی رو نمیشه اثبات کرد ولی دوستان ندانمگرا، عموما جسارت اینو ندارن که بگویند چون وجود فلان مورد (مثلا خدا) برای من اثبات نشده، پس تا زمان اثباتش، بهش «ناباور» هستم.»
این پیغام در ارتباط با نقلی از ترجمه فارسی کتاب ریچارد داوکینز، «پشت سر نهادن خدا»، برای ما ارسال شده است. در این نقل، داوکینز استدلال «قوریچینی چرخنده به دور خورشید» را مطرح میکند تا بگوید عدم امکان اثبات یا رد امری، به معنای احتمال پنجاهدرصدی وجود یا عدم وجودش نیست. برتراند راسل که اولین بار این استدلال را طرح کرد میگوید که اگر من ادعا کنم که یک قوری چینی به دور خورشید میگردد، شما نمیتوانید ادعای من را رد کنید. اگر خود من هم نتوانم عقلا ثابت کنم، مفهومش این نیست که وجود یک قوری چرخنده در مدار خورشید، پنجاه درصد محتمل است!
شما چه فکر میکنید؟
آیا استدلال آن دسته از ندانمگرایان که با استناد به کمی دانش بشری، احتمال وجود خداوند را جدی میانگارند، معتبر است؟
صفحه گفتوشنود از انعکاس نظرات شما استقبال میکند. هدف، تدارک زمینهای برای گفت و شنود چند جانبه است.
#گفتگو #روادرای #ندانم_گرایی #لاادری #باورمندی #ناباوری #ناباورمندی #دین #متافیزیک #خدا
@Dialogue1402
«آفرین دیالوگ (گفتوشنود). بسیار نکته خوبی رو اشاره کردی. من به تمام دوستانی که ندانمگرا هستند، همیشه همین حرفایی رو میزدم و میزنم که اینجا پست کردی. اینکه نمیدونی چیزی وجود داره یا نه، به معنای اینه بهش «ناباور» هستی. حتی اگه نتونی عدم وجودش رو اثبات کنی یا حتی بپذیری. اصولا نبودن چیزی رو نمیشه اثبات کرد ولی دوستان ندانمگرا، عموما جسارت اینو ندارن که بگویند چون وجود فلان مورد (مثلا خدا) برای من اثبات نشده، پس تا زمان اثباتش، بهش «ناباور» هستم.»
این پیغام در ارتباط با نقلی از ترجمه فارسی کتاب ریچارد داوکینز، «پشت سر نهادن خدا»، برای ما ارسال شده است. در این نقل، داوکینز استدلال «قوریچینی چرخنده به دور خورشید» را مطرح میکند تا بگوید عدم امکان اثبات یا رد امری، به معنای احتمال پنجاهدرصدی وجود یا عدم وجودش نیست. برتراند راسل که اولین بار این استدلال را طرح کرد میگوید که اگر من ادعا کنم که یک قوری چینی به دور خورشید میگردد، شما نمیتوانید ادعای من را رد کنید. اگر خود من هم نتوانم عقلا ثابت کنم، مفهومش این نیست که وجود یک قوری چرخنده در مدار خورشید، پنجاه درصد محتمل است!
شما چه فکر میکنید؟
آیا استدلال آن دسته از ندانمگرایان که با استناد به کمی دانش بشری، احتمال وجود خداوند را جدی میانگارند، معتبر است؟
صفحه گفتوشنود از انعکاس نظرات شما استقبال میکند. هدف، تدارک زمینهای برای گفت و شنود چند جانبه است.
#گفتگو #روادرای #ندانم_گرایی #لاادری #باورمندی #ناباوری #ناباورمندی #دین #متافیزیک #خدا
@Dialogue1402
ریچارد داوکینز در کتاب «پشت سر نهادن خدا» که توسط امیر منیعی به فارسی ترجمه شده، با استفاده از استدلالی که برتراند راسل طرح کرده بود، به دفاع از دیدگاه خداناباورانه خود میپردازد.
برای ما بنویسید تا چه حد استدلال او را در رد باور به خداوند، معقول و معتبر ارزیابی میکنید.
#خداناباوری #آتئیسم #ناباورمندی #ناباورمندان #خداباوران #باورمندان #گفتگو #رواداری
@Dialogue1402
برای ما بنویسید تا چه حد استدلال او را در رد باور به خداوند، معقول و معتبر ارزیابی میکنید.
#خداناباوری #آتئیسم #ناباورمندی #ناباورمندان #خداباوران #باورمندان #گفتگو #رواداری
@Dialogue1402
در ۲۴ دسامبر ۱۹۶۸، فضانوردان ماموریت آپولو ۸، نخستین انسانهایی که به مدار ماه رسیدند، در پخش زندهای از فضا، بخشهایی از سِفْر پیدایش، اولین کتاب تورات را قرائت کردند. این پخش تلویزیونی که در شب کریسمس انجام شد، تخمین زده میشود حدود یک میلیارد نفر را در سراسر جهان جذب کرده باشد.
فضانوردان فرانک بورمن، جیم لاول و ویلیام آندرس در این پخش زنده، ده آیه نخست از فصل اول سِفر پیدایش را خواندند که به شرح آفرینش جهان میپردازد:
۱. در ابتدا خدا آسمانها و زمین را آفرید.
۲. و زمین تهی و بایر بود؛ و تاریکی بر روی لجه؛ و روح خدا سطح آبها را فرو گرفت.
۳. و خدا گفت: «روشنایی بشود»، و روشنایی شد.
۴. و خدا دید که روشنایی نیکوست؛ و خدا روشنایی را از تاریکی جدا ساخت.
۵. و خدا روشنایی را روز نامید و تاریکی را شب نامید. و شام بود و صبح بود، روزی اول.
۶. و خدا گفت: «فلکی باشد در میان آبها، و آبها را از آبها جدا کند.»
۷. و خدا فلک را ساخت؛ و آبهای زیر فلک را از آبهای بالای فلک جدا کرد؛ و چنین شد.
۸. و خدا فلک را آسمان نامید. و شام بود و صبح بود، روزی دوم.
۹. و خدا گفت: «آبهای زیر آسمان در یک جا جمع شوند، و خشکی ظاهر شود.» و چنین شد.
۱۰. و خدا خشکی را زمین نامید و اجتماع آبها را دریاها نامید؛ و خدا دید که نیکوست.
این اقدام فضانوردان بازتابهای گستردهای داشت. بسیاری آن را پیوندی معنادار بین علم و ایمان دانستند، اما برخی نیز انتقاداتی مطرح کردند. بهویژه، مادلین ماری اوهیر، بنیانگذار سازمان «خداناباوران آمریکایی»، به دلیل قرائت متون مذهبی در یک ماموریت فضایی دولتی، شکایتی علیه ناسا تنظیم کرد. او استدلال کرد که این اقدام ناقض جدایی دین از دولت است. با این حال، دادگاه عالی ایالات متحده این شکایت را نپذیرفت و به آن رسیدگی نکرد.
برای مطالعه سرگذشت مادلین اوهیر به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/madalyn-murray-o-hair/
#خداناباوران #خداباوران #دین #باورمندی #ناباورمندی #علم #مادلین_اوهیر #رواداری
@dialogue1402
فضانوردان فرانک بورمن، جیم لاول و ویلیام آندرس در این پخش زنده، ده آیه نخست از فصل اول سِفر پیدایش را خواندند که به شرح آفرینش جهان میپردازد:
۱. در ابتدا خدا آسمانها و زمین را آفرید.
۲. و زمین تهی و بایر بود؛ و تاریکی بر روی لجه؛ و روح خدا سطح آبها را فرو گرفت.
۳. و خدا گفت: «روشنایی بشود»، و روشنایی شد.
۴. و خدا دید که روشنایی نیکوست؛ و خدا روشنایی را از تاریکی جدا ساخت.
۵. و خدا روشنایی را روز نامید و تاریکی را شب نامید. و شام بود و صبح بود، روزی اول.
۶. و خدا گفت: «فلکی باشد در میان آبها، و آبها را از آبها جدا کند.»
۷. و خدا فلک را ساخت؛ و آبهای زیر فلک را از آبهای بالای فلک جدا کرد؛ و چنین شد.
۸. و خدا فلک را آسمان نامید. و شام بود و صبح بود، روزی دوم.
۹. و خدا گفت: «آبهای زیر آسمان در یک جا جمع شوند، و خشکی ظاهر شود.» و چنین شد.
۱۰. و خدا خشکی را زمین نامید و اجتماع آبها را دریاها نامید؛ و خدا دید که نیکوست.
این اقدام فضانوردان بازتابهای گستردهای داشت. بسیاری آن را پیوندی معنادار بین علم و ایمان دانستند، اما برخی نیز انتقاداتی مطرح کردند. بهویژه، مادلین ماری اوهیر، بنیانگذار سازمان «خداناباوران آمریکایی»، به دلیل قرائت متون مذهبی در یک ماموریت فضایی دولتی، شکایتی علیه ناسا تنظیم کرد. او استدلال کرد که این اقدام ناقض جدایی دین از دولت است. با این حال، دادگاه عالی ایالات متحده این شکایت را نپذیرفت و به آن رسیدگی نکرد.
برای مطالعه سرگذشت مادلین اوهیر به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/madalyn-murray-o-hair/
#خداناباوران #خداباوران #دین #باورمندی #ناباورمندی #علم #مادلین_اوهیر #رواداری
@dialogue1402
اخلاق بدون خدا؛
آیا دین تنها مبنای ارزشهاست؟
اخلاق در جوامع خداناباور موضوعی پیچیده و چندوجهی است که پژوهشهای متعددی به بررسی آن پرداختهاند. سم هریس، از چهرههای برجسته خداناباوری جدید، معتقد است که دین نه تنها مبنای اخلاق نیست، بلکه میتواند به تضعیف آن منجر شود. او با استناد به آمارهای میدانی، ادعا میکند که در کشورهای با جمعیت خداناباور، شاخصهای اخلاقی مانند رفاه مادی، حقوق زنان و رعایت حقوق بشر در وضعیت بهتری نسبت به کشورهای مذهبی قرار دارند.
برخی پژوهشگران استدلال میکنند که اخلاق انسانی میتواند مستقل از دین وجود داشته باشد و ارزشهای اخلاقی در جوامع خداناباور نیز مشاهده میشود. به عنوان مثال، برخی بررسیها نشان داده است که افراد خداناباور در رفتارهای نوعدوستانه و جامعهگرا تفاوت معناداری با افراد مذهبی ندارند.
از نگاه فلسفی، بسیاری از فلاسفه معاصر مانند ریچارد داوکینز و سم هریس بر این باورند که اخلاق بر مبنای خرد و علم میتواند بنیانی محکمتر و جهانیتر داشته باشد.
به عنوان مثال، مفهوم "طلایی اخلاقی" یا "قاعده زرین" که به دیگرخواهی و عدالت اشاره دارد، نه از دین بلکه از طبیعت اجتماعی انسان نشأت گرفته است. .
در مجموع، به نظر میرسد که اخلاق میتواند در جوامع خداناباور نیز پایدار باشد و ارزشهای انسانی مانند همدلی، عدالت و نوعدوستی، مستقل از باورهای دینی، در چنین جوامعی ترویج و تقویت میشوند.
#اخلاق #دین #سم_هریس #ریچارد_داوکینز #خداناباوری #ناباورمندی #قاعده_زرین #قانون_طلایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
آیا دین تنها مبنای ارزشهاست؟
اخلاق در جوامع خداناباور موضوعی پیچیده و چندوجهی است که پژوهشهای متعددی به بررسی آن پرداختهاند. سم هریس، از چهرههای برجسته خداناباوری جدید، معتقد است که دین نه تنها مبنای اخلاق نیست، بلکه میتواند به تضعیف آن منجر شود. او با استناد به آمارهای میدانی، ادعا میکند که در کشورهای با جمعیت خداناباور، شاخصهای اخلاقی مانند رفاه مادی، حقوق زنان و رعایت حقوق بشر در وضعیت بهتری نسبت به کشورهای مذهبی قرار دارند.
برخی پژوهشگران استدلال میکنند که اخلاق انسانی میتواند مستقل از دین وجود داشته باشد و ارزشهای اخلاقی در جوامع خداناباور نیز مشاهده میشود. به عنوان مثال، برخی بررسیها نشان داده است که افراد خداناباور در رفتارهای نوعدوستانه و جامعهگرا تفاوت معناداری با افراد مذهبی ندارند.
از نگاه فلسفی، بسیاری از فلاسفه معاصر مانند ریچارد داوکینز و سم هریس بر این باورند که اخلاق بر مبنای خرد و علم میتواند بنیانی محکمتر و جهانیتر داشته باشد.
به عنوان مثال، مفهوم "طلایی اخلاقی" یا "قاعده زرین" که به دیگرخواهی و عدالت اشاره دارد، نه از دین بلکه از طبیعت اجتماعی انسان نشأت گرفته است. .
در مجموع، به نظر میرسد که اخلاق میتواند در جوامع خداناباور نیز پایدار باشد و ارزشهای انسانی مانند همدلی، عدالت و نوعدوستی، مستقل از باورهای دینی، در چنین جوامعی ترویج و تقویت میشوند.
#اخلاق #دین #سم_هریس #ریچارد_داوکینز #خداناباوری #ناباورمندی #قاعده_زرین #قانون_طلایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نتایج یک نظرسنجی افت شدید باورهای دینی، افزایش بیاعتمادی به حکومت، و تشدید نابرابریها در ایران
حسین لاجوردی، جامعهشناس و رئیس انجمن پژوهشگران ایران در پاریس، در مصاحبهای با صدای آمریکا نتایج نظرسنجی اخیر این انجمن را تشریح کرده است.
بر اساس این نظرسنجی، باورهای دینی در ایران بهطور قابلتوجهی کاهش یافته، بیاعتمادی به حکومت افزایش یافته و نابرابریها تشدید شده است.
#ناباورمندی #دین_ناباوری #دین_گریزی #باور #ایران #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
نتایج یک نظرسنجی افت شدید باورهای دینی، افزایش بیاعتمادی به حکومت، و تشدید نابرابریها در ایران
حسین لاجوردی، جامعهشناس و رئیس انجمن پژوهشگران ایران در پاریس، در مصاحبهای با صدای آمریکا نتایج نظرسنجی اخیر این انجمن را تشریح کرده است.
بر اساس این نظرسنجی، باورهای دینی در ایران بهطور قابلتوجهی کاهش یافته، بیاعتمادی به حکومت افزایش یافته و نابرابریها تشدید شده است.
#ناباورمندی #دین_ناباوری #دین_گریزی #باور #ایران #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ولتر؛ صدای مخالفت با ادیان سازمانیافته
ولتر، فیلسوف و نویسنده فرانسوی قرن هجدهم، یکی از منتقدان صریح و مشهور ادیان سازمانیافته بود.
او با زیرکی و طعنه، به نقد تعصبات مذهبی، سوءاستفادههای روحانیون و خرافات حاکم بر جامعه پرداخت.
ولتر معتقد بود که دین اغلب به ابزاری برای کنترل مردم و توجیه ظلم و ستم تبدیل شده است.
یکی از مشهورترین نقل قولهای ولتر در این زمینه این است: "اگر خدا وجود نداشت، اختراعش میکردند." این جمله به روشنی نشان میدهد که ولتر تا چه اندازه به ساختارهای قدرت مذهبی و سوءاستفاده از نام دین بدبین بود.
ولتر، با دیدگاهی سکولار، بر اهمیت عقل، آزادی اندیشه و تحمل دیدگاههای مختلف تأکید میکرد. او معتقد بود که انسانها باید بر اساس عقل و تجربه خود به قضاوت بنشینند نه بر اساس باورهای تحمیلی.
در خلاصه، ولتر را میتوان یکی از پیشگامان اندیشه سکولار دانست که با جسارت به مبارزه با ادیان سازمانیافته و خرافات پرداخت. او با آثار خود، به شکلگیری تفکر انتقادی و آزاداندیشی در جامعه کمک شایانی کرد.
پیشتر در گفتوشنود در یک پادکست با عنوان ماباید باغ خود را آباد کنیم به ولتر پرداخته ایم که میتوانید از لینک زیر بشنوید:
https://dialog.tavaana.org/voltaire-tending-ones-own-garden/
#ولتر #نقد_دین #ناباورمندی #دینناباوری #گفتگو_توانا
ولتر، فیلسوف و نویسنده فرانسوی قرن هجدهم، یکی از منتقدان صریح و مشهور ادیان سازمانیافته بود.
او با زیرکی و طعنه، به نقد تعصبات مذهبی، سوءاستفادههای روحانیون و خرافات حاکم بر جامعه پرداخت.
ولتر معتقد بود که دین اغلب به ابزاری برای کنترل مردم و توجیه ظلم و ستم تبدیل شده است.
یکی از مشهورترین نقل قولهای ولتر در این زمینه این است: "اگر خدا وجود نداشت، اختراعش میکردند." این جمله به روشنی نشان میدهد که ولتر تا چه اندازه به ساختارهای قدرت مذهبی و سوءاستفاده از نام دین بدبین بود.
ولتر، با دیدگاهی سکولار، بر اهمیت عقل، آزادی اندیشه و تحمل دیدگاههای مختلف تأکید میکرد. او معتقد بود که انسانها باید بر اساس عقل و تجربه خود به قضاوت بنشینند نه بر اساس باورهای تحمیلی.
در خلاصه، ولتر را میتوان یکی از پیشگامان اندیشه سکولار دانست که با جسارت به مبارزه با ادیان سازمانیافته و خرافات پرداخت. او با آثار خود، به شکلگیری تفکر انتقادی و آزاداندیشی در جامعه کمک شایانی کرد.
پیشتر در گفتوشنود در یک پادکست با عنوان ماباید باغ خود را آباد کنیم به ولتر پرداخته ایم که میتوانید از لینک زیر بشنوید:
https://dialog.tavaana.org/voltaire-tending-ones-own-garden/
#ولتر #نقد_دین #ناباورمندی #دینناباوری #گفتگو_توانا
پدیده دینگریزی در ایران را میتوان به عوامل گوناگونی نسبت داد که بخشی از آن به نحوه تبلیغ و ترویج دین بازمیگردد.
هزینههای کلان و تبلیغات گسترده مذهبی، وقتی با اعمال فشارهای اجتماعی، محدودیتهای فردی، و رفتارهای متناقض برخی از مدعیان دین همراه شود، میتواند تأثیر معکوس داشته باشد.
این امر به ویژه زمانی رخ میدهد که میان شعارها و عملکرد واقعی فاصلهای آشکار وجود دارد.
نسلهای جوانتر، که به دنبال آزادی بیان، تنوع فکری و معنویت شخصی هستند، ممکن است نسبت به دین سنتی احساس بیگانگی کنند.
در نتیجه، دینگریزی به عنوان واکنشی به فشارهای ساختاری و فرهنگی گسترش یافته و نوعی جستجوی جایگزین برای معنای زندگی را نمایان میسازد.
چرا با این حجم وسیع از هزینه و تبلیغات مذهبی، دینگریزی در ایران افزايش يافته است؟
پاسخ برخی مخاطبان را در تصویر میخوانید.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#دینناباوری #ناباورمندی #خداناباوری #آتئیست #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پدیده دینگریزی در ایران را میتوان به عوامل گوناگونی نسبت داد که بخشی از آن به نحوه تبلیغ و ترویج دین بازمیگردد.
هزینههای کلان و تبلیغات گسترده مذهبی، وقتی با اعمال فشارهای اجتماعی، محدودیتهای فردی، و رفتارهای متناقض برخی از مدعیان دین همراه شود، میتواند تأثیر معکوس داشته باشد.
این امر به ویژه زمانی رخ میدهد که میان شعارها و عملکرد واقعی فاصلهای آشکار وجود دارد.
نسلهای جوانتر، که به دنبال آزادی بیان، تنوع فکری و معنویت شخصی هستند، ممکن است نسبت به دین سنتی احساس بیگانگی کنند.
در نتیجه، دینگریزی به عنوان واکنشی به فشارهای ساختاری و فرهنگی گسترش یافته و نوعی جستجوی جایگزین برای معنای زندگی را نمایان میسازد.
چرا با این حجم وسیع از هزینه و تبلیغات مذهبی، دینگریزی در ایران افزايش يافته است؟
پاسخ برخی مخاطبان را در تصویر میخوانید.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#دینناباوری #ناباورمندی #خداناباوری #آتئیست #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پدیده دینگریزی در ایران را میتوان به عوامل گوناگونی نسبت داد که بخشی از آن به نحوه تبلیغ و ترویج دین بازمیگردد.
هزینههای کلان و تبلیغات گسترده مذهبی، وقتی با اعمال فشارهای اجتماعی، محدودیتهای فردی، و رفتارهای متناقض برخی از مدعیان دین همراه شود، میتواند تأثیر معکوس داشته باشد.
این امر به ویژه زمانی رخ میدهد که میان شعارها و عملکرد واقعی فاصلهای آشکار وجود دارد.
نسلهای جوانتر، که به دنبال آزادی بیان، تنوع فکری و معنویت شخصی هستند، ممکن است نسبت به دین سنتی احساس بیگانگی کنند.
در نتیجه، دینگریزی به عنوان واکنشی به فشارهای ساختاری و فرهنگی گسترش یافته و نوعی جستجوی جایگزین برای معنای زندگی را نمایان میسازد.
چرا با این حجم وسیع از هزینه و تبلیغات مذهبی، دینگریزی در ایران افزايش يافته است؟
پاسخ برخی مخاطبان را در تصویر میخوانید.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#دینناباوری #ناباورمندی #خداناباوری #آتئیست #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پدیده دینگریزی در ایران را میتوان به عوامل گوناگونی نسبت داد که بخشی از آن به نحوه تبلیغ و ترویج دین بازمیگردد.
هزینههای کلان و تبلیغات گسترده مذهبی، وقتی با اعمال فشارهای اجتماعی، محدودیتهای فردی، و رفتارهای متناقض برخی از مدعیان دین همراه شود، میتواند تأثیر معکوس داشته باشد.
این امر به ویژه زمانی رخ میدهد که میان شعارها و عملکرد واقعی فاصلهای آشکار وجود دارد.
نسلهای جوانتر، که به دنبال آزادی بیان، تنوع فکری و معنویت شخصی هستند، ممکن است نسبت به دین سنتی احساس بیگانگی کنند.
در نتیجه، دینگریزی به عنوان واکنشی به فشارهای ساختاری و فرهنگی گسترش یافته و نوعی جستجوی جایگزین برای معنای زندگی را نمایان میسازد.
چرا با این حجم وسیع از هزینه و تبلیغات مذهبی، دینگریزی در ایران افزايش يافته است؟
پاسخ برخی مخاطبان را در تصویر میخوانید.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#دینناباوری #ناباورمندی #خداناباوری #آتئیست #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پدیده دینگریزی در ایران را میتوان به عوامل گوناگونی نسبت داد که بخشی از آن به نحوه تبلیغ و ترویج دین بازمیگردد.
هزینههای کلان و تبلیغات گسترده مذهبی، وقتی با اعمال فشارهای اجتماعی، محدودیتهای فردی، و رفتارهای متناقض برخی از مدعیان دین همراه شود، میتواند تأثیر معکوس داشته باشد.
این امر به ویژه زمانی رخ میدهد که میان شعارها و عملکرد واقعی فاصلهای آشکار وجود دارد.
نسلهای جوانتر، که به دنبال آزادی بیان، تنوع فکری و معنویت شخصی هستند، ممکن است نسبت به دین سنتی احساس بیگانگی کنند.
در نتیجه، دینگریزی به عنوان واکنشی به فشارهای ساختاری و فرهنگی گسترش یافته و نوعی جستجوی جایگزین برای معنای زندگی را نمایان میسازد.
چرا با این حجم وسیع از هزینه و تبلیغات مذهبی، دینگریزی در ایران افزايش يافته است؟
پاسخ برخی مخاطبان را در تصویر میخوانید.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#دینناباوری #ناباورمندی #خداناباوری #آتئیست #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پدیده دینگریزی در ایران را میتوان به عوامل گوناگونی نسبت داد که بخشی از آن به نحوه تبلیغ و ترویج دین بازمیگردد.
هزینههای کلان و تبلیغات گسترده مذهبی، وقتی با اعمال فشارهای اجتماعی، محدودیتهای فردی، و رفتارهای متناقض برخی از مدعیان دین همراه شود، میتواند تأثیر معکوس داشته باشد.
این امر به ویژه زمانی رخ میدهد که میان شعارها و عملکرد واقعی فاصلهای آشکار وجود دارد.
نسلهای جوانتر، که به دنبال آزادی بیان، تنوع فکری و معنویت شخصی هستند، ممکن است نسبت به دین سنتی احساس بیگانگی کنند.
در نتیجه، دینگریزی به عنوان واکنشی به فشارهای ساختاری و فرهنگی گسترش یافته و نوعی جستجوی جایگزین برای معنای زندگی را نمایان میسازد.
چرا با این حجم وسیع از هزینه و تبلیغات مذهبی، دینگریزی در ایران افزايش يافته است؟
پاسخ برخی مخاطبان را در تصویر میخوانید.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#دینناباوری #ناباورمندی #خداناباوری #آتئیست #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پدیده دینگریزی در ایران را میتوان به عوامل گوناگونی نسبت داد که بخشی از آن به نحوه تبلیغ و ترویج دین بازمیگردد.
هزینههای کلان و تبلیغات گسترده مذهبی، وقتی با اعمال فشارهای اجتماعی، محدودیتهای فردی، و رفتارهای متناقض برخی از مدعیان دین همراه شود، میتواند تأثیر معکوس داشته باشد.
این امر به ویژه زمانی رخ میدهد که میان شعارها و عملکرد واقعی فاصلهای آشکار وجود دارد.
نسلهای جوانتر، که به دنبال آزادی بیان، تنوع فکری و معنویت شخصی هستند، ممکن است نسبت به دین سنتی احساس بیگانگی کنند.
در نتیجه، دینگریزی به عنوان واکنشی به فشارهای ساختاری و فرهنگی گسترش یافته و نوعی جستجوی جایگزین برای معنای زندگی را نمایان میسازد.
چرا با این حجم وسیع از هزینه و تبلیغات مذهبی، دینگریزی در ایران افزايش يافته است؟
پاسخ برخی مخاطبان را در تصویر میخوانید.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#دینناباوری #ناباورمندی #خداناباوری #آتئیست #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پدیده دینگریزی در ایران را میتوان به عوامل گوناگونی نسبت داد که بخشی از آن به نحوه تبلیغ و ترویج دین بازمیگردد.
هزینههای کلان و تبلیغات گسترده مذهبی، وقتی با اعمال فشارهای اجتماعی، محدودیتهای فردی، و رفتارهای متناقض برخی از مدعیان دین همراه شود، میتواند تأثیر معکوس داشته باشد.
این امر به ویژه زمانی رخ میدهد که میان شعارها و عملکرد واقعی فاصلهای آشکار وجود دارد.
نسلهای جوانتر، که به دنبال آزادی بیان، تنوع فکری و معنویت شخصی هستند، ممکن است نسبت به دین سنتی احساس بیگانگی کنند.
در نتیجه، دینگریزی به عنوان واکنشی به فشارهای ساختاری و فرهنگی گسترش یافته و نوعی جستجوی جایگزین برای معنای زندگی را نمایان میسازد.
چرا با این حجم وسیع از هزینه و تبلیغات مذهبی، دینگریزی در ایران افزايش يافته است؟
پاسخ برخی مخاطبان را در تصویر میخوانید.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#دینناباوری #ناباورمندی #خداناباوری #آتئیست #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402