This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@Dialogue1402
آناتول فرانس با نام اصلی فرانسوا آناتول تیبو در پاریس و در خانهای در کنار رودخانه سن، جایی که پدرش کتابفروشی داشت، زاده شد.
او نویسنده، شاعر و منتقدی است که از خود آثار ادبی بزرگی برجای گذاشته است.
موضوع اصلی که در همه آثار آناتول فرانس مورد هجو و انتقاد قرارگرفته، عالم مسیحیت و جامعه نوین آن است.
از جمله رمانهای معروف او درانتقاد مذهبی، رمان تائیس(۱۸۹۰) است که تورات بیایمانان خوانده شده.
آناتول فرانس در این اثر با ناباوری به بحثهایی طنزآمیز دربارهٔ مذهب و زندگی روحی و اخلاقی قدیسان و شهیدان قرون اول مسیحیت میپردازد و از تمدن یونان باستان وصف استادانهای به عمل میآورد.
#آناتول_فرانس #نقد_دین #مسیحیت #خداناباوری #دینناباوری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
@Dialogue1402
آناتول فرانس با نام اصلی فرانسوا آناتول تیبو در پاریس و در خانهای در کنار رودخانه سن، جایی که پدرش کتابفروشی داشت، زاده شد.
او نویسنده، شاعر و منتقدی است که از خود آثار ادبی بزرگی برجای گذاشته است.
موضوع اصلی که در همه آثار آناتول فرانس مورد هجو و انتقاد قرارگرفته، عالم مسیحیت و جامعه نوین آن است.
از جمله رمانهای معروف او درانتقاد مذهبی، رمان تائیس(۱۸۹۰) است که تورات بیایمانان خوانده شده.
آناتول فرانس در این اثر با ناباوری به بحثهایی طنزآمیز دربارهٔ مذهب و زندگی روحی و اخلاقی قدیسان و شهیدان قرون اول مسیحیت میپردازد و از تمدن یونان باستان وصف استادانهای به عمل میآورد.
#آناتول_فرانس #نقد_دین #مسیحیت #خداناباوری #دینناباوری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
@dialogue1402
جشن شکرگذاری (Thanksgiving)
جشن شکرگزاری که در دومین دوشنبه ماه اکتبر برگزار میشود، فرصتی است برای گردهمایی خانوادهها و دوستان و جشن گرفتن به مناسبت برداشت محصول و شکرگزاری برای داشتهها.
ریشههای جشن شکرگزاری در آمریکای شمالی به دورانی که مردم با شکرگزاری به درگاه خداوند برای افزایش محصولات دعا میکردند بازمیگردد. در گذشته این جشن بیشتر از امروز شکل مذهبی داشت. هرچند امروز این جشن کمتر جنبهٔ مذهبی دارد و بیشتر یک تعطیلات فرهنگی است، ولی همچنان بسیاری از مردم این روز را به عنوان فرصتی برای شکرگزاری و سپاسگزاری از آنچه در زندگی دارند، گرامی میدارند.
از نظر سنتی، در این روز معمولاً غذاهایی مثل بوقلمون، سیبزمینی پوره، سس کرنبری و پای کدوحلوایی سرو میشود. این غذاها نمادهایی از فصل پاییز و فراوانی نعمتها هستند. البته مراسم مذهبی هنوز در برخی کلیساها برگزار میشود، اما بخش اصلی جشن شکرگزاری بیشتر به گردهمایی خانوادگی و زمان سپری کردن با عزیزان تبدیل شده است.
در انجیل، تأکید فراوانی بر شکرگزاری و سپاسگزاری از خداوند برای نعمتها وجود دارد. برای مثال، در نامهٔ اول به تسالونیکیان (۵:۱۸)، آمده است:
«در همه چیز شکرگزاری کنید، زیرا این است اراده خدا در مسیح عیسی برای شما.»
همچنین، در کتاب مزامیر، بارها از لزوم شکرگزاری به درگاه خداوند به خاطر نعمتها و رحمتهای او صحبت شده است. از این رو، گرچه جشن شکرگزاری بهطور خاص به عنوان یک روز مذهبی در کتاب مقدس ذکر نشده است، اما روح و مضمون آن با اصول مسیحیِ سپاسگزاری و قدردانی هماهنگ است.
به نظر میرسد که جشن شکرگزاری بیشتر از جشنهای برداشت محصول در اروپای قرون وسطی و بعدها به مهاجران اولیهٔ آمریکای شمالی انتقال پیدا کرده و تبدیل به یک تعطیلات خاص شده است. این جشنها از جشنهای سنتی برداشت محصول، که در فرهنگهای مسیحی و غیرمسیحی رایج بودهاند، تأثیر گرفتهاند و به این صورت با یک مضمون شکرگزاری در زمینهٔ برداشت محصول و نعمتهای طبیعی همراه شدهاند.
#مسیحیت #جشن #شکرگذاری #دین #آیین #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
جشن شکرگذاری (Thanksgiving)
جشن شکرگزاری که در دومین دوشنبه ماه اکتبر برگزار میشود، فرصتی است برای گردهمایی خانوادهها و دوستان و جشن گرفتن به مناسبت برداشت محصول و شکرگزاری برای داشتهها.
ریشههای جشن شکرگزاری در آمریکای شمالی به دورانی که مردم با شکرگزاری به درگاه خداوند برای افزایش محصولات دعا میکردند بازمیگردد. در گذشته این جشن بیشتر از امروز شکل مذهبی داشت. هرچند امروز این جشن کمتر جنبهٔ مذهبی دارد و بیشتر یک تعطیلات فرهنگی است، ولی همچنان بسیاری از مردم این روز را به عنوان فرصتی برای شکرگزاری و سپاسگزاری از آنچه در زندگی دارند، گرامی میدارند.
از نظر سنتی، در این روز معمولاً غذاهایی مثل بوقلمون، سیبزمینی پوره، سس کرنبری و پای کدوحلوایی سرو میشود. این غذاها نمادهایی از فصل پاییز و فراوانی نعمتها هستند. البته مراسم مذهبی هنوز در برخی کلیساها برگزار میشود، اما بخش اصلی جشن شکرگزاری بیشتر به گردهمایی خانوادگی و زمان سپری کردن با عزیزان تبدیل شده است.
در انجیل، تأکید فراوانی بر شکرگزاری و سپاسگزاری از خداوند برای نعمتها وجود دارد. برای مثال، در نامهٔ اول به تسالونیکیان (۵:۱۸)، آمده است:
«در همه چیز شکرگزاری کنید، زیرا این است اراده خدا در مسیح عیسی برای شما.»
همچنین، در کتاب مزامیر، بارها از لزوم شکرگزاری به درگاه خداوند به خاطر نعمتها و رحمتهای او صحبت شده است. از این رو، گرچه جشن شکرگزاری بهطور خاص به عنوان یک روز مذهبی در کتاب مقدس ذکر نشده است، اما روح و مضمون آن با اصول مسیحیِ سپاسگزاری و قدردانی هماهنگ است.
به نظر میرسد که جشن شکرگزاری بیشتر از جشنهای برداشت محصول در اروپای قرون وسطی و بعدها به مهاجران اولیهٔ آمریکای شمالی انتقال پیدا کرده و تبدیل به یک تعطیلات خاص شده است. این جشنها از جشنهای سنتی برداشت محصول، که در فرهنگهای مسیحی و غیرمسیحی رایج بودهاند، تأثیر گرفتهاند و به این صورت با یک مضمون شکرگزاری در زمینهٔ برداشت محصول و نعمتهای طبیعی همراه شدهاند.
#مسیحیت #جشن #شکرگذاری #دین #آیین #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
غسل تعمید سوسیالیسم
در بعضی سنتهای دینی، تعلل بیش از حد در قبرستانها و یا صرف وقت بسیار با اجساد، مکروه است و شوم تلقی میشود. اما داستان جیم جونز (Jim Jones)، رهبر فرهمند فرقه «معبد مردم» (Peoples Temple) را نمیتوان صرفا حول محور علاقه او به تابوت و به مراسم تشییع پیکر مردگان روایت کرد. اگرچه کسانی که در کودکی با او همبازی بودهاند نقل کردهاند که او جسد حیوانات کشتهشده در جادهها را با وسواس و علاقه به جعبههایی منتقل میکرد و برای آنها مراسم برگزار مینمود؛ همبازیهایش را تشویق به شرکت در چنین مراسمی میکرد و حتی یک بار خود گربهای را با چاقو کشت تا بتواند برای آن مراسم تشییع برگزار کند!
همسایگانش به خاطر میآورند که جیم جونز در کودکی خود را «فرشته مرگ» مینامید و اگرچه میدانیم که او به زندگی خود و پیروانش، با فرمان به خودکشی دستهجمعی، پایان داد، با این حال، در مطالعه زندگیاش برای آنها که میخواهند بدانند رهبران فرهمند کیستند و چگونه در حیات اجتماعی ما رشد و نمو میکنند، واقعیات عبرتآموزی غیر از علاقهی ریشهدار به مرگ وجود دارد!
جونز متولد می ۱۹۳۱ بود. پدر او یک مجروح جنگی بود و به همین علت قادر نبود کار کند و مقرریای که دریافت میکرد کفاف اداره خانواده را نمیداد. گفته میشود مادرش از محبت مادرانه نسبت به فرزند خود تهی بود و دردسرهای زندگی با پدر جونز، او را به ستوه آورده بود. آنها ناچار بودند با اقل امکانات زندگی کنند به طوری که غالباً خانوادهی پدری جیم، برای او خوراک و پوشاک میفرستادند و تلاش میکردند که با او مهربان باشند. ریشهی علاقه جیم جونز به سوسیالیسم و بعدها به زندگی اشتراکی (کمونیسم) بیگمان در فقر شدیدیست که در دوران کودکی تجربه کرده است.
او به شاخهای از مسیحیت علاقهمند شد که پنطیکاستی (Pentecostalism) نامیده میشود. این لفظ (پنطیکا) که به معنای پنجاهه است، به داستانی در عهد جدید اشاره میکند که مطابق با آن…
برای خواندن متن کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید در:
dialog.tavaana.org/jim-jones/
#فرقه #فرقه_گرایی #جیم_جونز #انتحار_آیینی #خودکشی_آیینی #خودکشی_فرقهای #مسیحیت #پنطیکا #رهبران_فرهمند #کاریزما #کاریزماتیک
@Dialogue1402
در بعضی سنتهای دینی، تعلل بیش از حد در قبرستانها و یا صرف وقت بسیار با اجساد، مکروه است و شوم تلقی میشود. اما داستان جیم جونز (Jim Jones)، رهبر فرهمند فرقه «معبد مردم» (Peoples Temple) را نمیتوان صرفا حول محور علاقه او به تابوت و به مراسم تشییع پیکر مردگان روایت کرد. اگرچه کسانی که در کودکی با او همبازی بودهاند نقل کردهاند که او جسد حیوانات کشتهشده در جادهها را با وسواس و علاقه به جعبههایی منتقل میکرد و برای آنها مراسم برگزار مینمود؛ همبازیهایش را تشویق به شرکت در چنین مراسمی میکرد و حتی یک بار خود گربهای را با چاقو کشت تا بتواند برای آن مراسم تشییع برگزار کند!
همسایگانش به خاطر میآورند که جیم جونز در کودکی خود را «فرشته مرگ» مینامید و اگرچه میدانیم که او به زندگی خود و پیروانش، با فرمان به خودکشی دستهجمعی، پایان داد، با این حال، در مطالعه زندگیاش برای آنها که میخواهند بدانند رهبران فرهمند کیستند و چگونه در حیات اجتماعی ما رشد و نمو میکنند، واقعیات عبرتآموزی غیر از علاقهی ریشهدار به مرگ وجود دارد!
جونز متولد می ۱۹۳۱ بود. پدر او یک مجروح جنگی بود و به همین علت قادر نبود کار کند و مقرریای که دریافت میکرد کفاف اداره خانواده را نمیداد. گفته میشود مادرش از محبت مادرانه نسبت به فرزند خود تهی بود و دردسرهای زندگی با پدر جونز، او را به ستوه آورده بود. آنها ناچار بودند با اقل امکانات زندگی کنند به طوری که غالباً خانوادهی پدری جیم، برای او خوراک و پوشاک میفرستادند و تلاش میکردند که با او مهربان باشند. ریشهی علاقه جیم جونز به سوسیالیسم و بعدها به زندگی اشتراکی (کمونیسم) بیگمان در فقر شدیدیست که در دوران کودکی تجربه کرده است.
او به شاخهای از مسیحیت علاقهمند شد که پنطیکاستی (Pentecostalism) نامیده میشود. این لفظ (پنطیکا) که به معنای پنجاهه است، به داستانی در عهد جدید اشاره میکند که مطابق با آن…
برای خواندن متن کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید در:
dialog.tavaana.org/jim-jones/
#فرقه #فرقه_گرایی #جیم_جونز #انتحار_آیینی #خودکشی_آیینی #خودکشی_فرقهای #مسیحیت #پنطیکا #رهبران_فرهمند #کاریزما #کاریزماتیک
@Dialogue1402
«ارتداد در مسیحیت آغازین»
آرمین لنگرودی
معرفی کتاب
«ارتداد از بین نمیرود؛ بلکه تنها میتواند از شکلی به شکل دیگر تبدیل شود.»
این جمله را آرمین لنگرودی، نویسنده کتاب ارتداد در مسیحیت آغازین و نقش آن در پیدایش و گسترش اسلام، در مقدمه میآورد. او معتقد است مانند قانون پایستگی انرژی، ارتداد تنها تغییر شکل میدهد اما تا زمانی که یک فرهنگ دینی مسلط هست، مخالفت با آن هم خواهد بود: «اگر ما رمز بقای مذاهب حاکم را تنها در خصیصه مطلقگرایانه آنها بیابیم، طبیعتا بایستی رمز ماندگاری جریانات سرکوبشده را در انعطافپذیری و قابلیت انطابقپذیری آنها بجوییم.»
لنگرودی در همان بند اول مقدمه، از بابت کاربست اصطلاح «ارتداد» عذرخواهی میکند؛ چرا که به اعتقاد او «به عنوان یک پژوهشگر بیطرف، شاید پسندیده نباشد هر آنچه را که با الهیات حاکم در کلیسای روم یا بیزانس ناهمراستا مینمود، مرتد بنامم.» در حقیقت، او قصد جانبداری از برخی جریانات مسیحی را که در قالب کلیسای کاتولیک روم یا بیزانس (روم شرقی و غربی) مستقر شدند و تا امروز پاییدهاند، ندارد. بنابراین توضیح میدهد که «… در اینجا منظور از ارتداد، همان ناخوانایی با ایدئولوژی رسمی و حاکم میباشد.»
اگر کسی بپرسد که مطالعه تنوع وسیعی از جریانات مسیحی که مهر مرتد به پیشانیشان خورد، چه اهمیتی دارد، پاسخ را خواننده فارسیزبان این تالیف فارسی، در عنوان فرعی کتاب مییابد: « و نقش آن در پیدایش و گسترش اسلام.» تز اصلی کتاب ارتداد در مسیحیت آغازین این است که نشان دهد جنگ میان شرق و غرب نقش بسیار مهمی را در شکلگیری باورهای دینی در هر دو سو بازی کرد. غالبا جملات سادهای در تشریح استقبال از اسلام در سرزمینهای ایرانی پس از فروپاشی شاهنشاهی ساسانی شنیدهایم؛ جملاتی از این دست که نارضایتی مردم تهیدست از اشراف و موبدان عالیرتبه زرتشتی، استقبال از اسلام را رقم زده است. این در حالیست که موضوع پیچیدهتر مینماید.
پیش از این در اپیزودهای چهارم، پنجم، ششم و هفتم دیگرینامه، به نقل از جمشید کرشاسپ چوکسی در کتاب ستیز و سازش از الگوها و علل تغییر دین از بهدینی (زرتشتیگری) به اسلام مطالبی را نقل کردیم. در اپیزود هفدهم با نام «قصههای تکراری؛ چهرههای نو» هم به نقل از همین پژوهشگر زرتشتیتبار، از احتمال بازسازی داستان پیغمبر اسلام از روی الگوی زرتشت پیامبر، مطالبی را طرح کردیم. اما دیدگاه لنگرودی ریشهایتر (رادیکالتر) است. او خطی پژوهشی را تعقیب میکند که مدعیست اسلام در آغاز، شاخهای از مسیحیت بوده است که به تدریج و در جریان قطبیشدن جنگ ایدئولوژیک میان شرق و غرب، به یک دین مستقل تبدیل شده است. مطابق با این دیدگاه…
برای مطالعه ادامه این یادداشت رجوع کنید به صفحه گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/apostasy-in-christianity/
#مسیحیت #ارتداد #رواداری #گفتگو #ساسانیان #بهدینی #زرتشتی
@Dialogue1402
آرمین لنگرودی
معرفی کتاب
«ارتداد از بین نمیرود؛ بلکه تنها میتواند از شکلی به شکل دیگر تبدیل شود.»
این جمله را آرمین لنگرودی، نویسنده کتاب ارتداد در مسیحیت آغازین و نقش آن در پیدایش و گسترش اسلام، در مقدمه میآورد. او معتقد است مانند قانون پایستگی انرژی، ارتداد تنها تغییر شکل میدهد اما تا زمانی که یک فرهنگ دینی مسلط هست، مخالفت با آن هم خواهد بود: «اگر ما رمز بقای مذاهب حاکم را تنها در خصیصه مطلقگرایانه آنها بیابیم، طبیعتا بایستی رمز ماندگاری جریانات سرکوبشده را در انعطافپذیری و قابلیت انطابقپذیری آنها بجوییم.»
لنگرودی در همان بند اول مقدمه، از بابت کاربست اصطلاح «ارتداد» عذرخواهی میکند؛ چرا که به اعتقاد او «به عنوان یک پژوهشگر بیطرف، شاید پسندیده نباشد هر آنچه را که با الهیات حاکم در کلیسای روم یا بیزانس ناهمراستا مینمود، مرتد بنامم.» در حقیقت، او قصد جانبداری از برخی جریانات مسیحی را که در قالب کلیسای کاتولیک روم یا بیزانس (روم شرقی و غربی) مستقر شدند و تا امروز پاییدهاند، ندارد. بنابراین توضیح میدهد که «… در اینجا منظور از ارتداد، همان ناخوانایی با ایدئولوژی رسمی و حاکم میباشد.»
اگر کسی بپرسد که مطالعه تنوع وسیعی از جریانات مسیحی که مهر مرتد به پیشانیشان خورد، چه اهمیتی دارد، پاسخ را خواننده فارسیزبان این تالیف فارسی، در عنوان فرعی کتاب مییابد: « و نقش آن در پیدایش و گسترش اسلام.» تز اصلی کتاب ارتداد در مسیحیت آغازین این است که نشان دهد جنگ میان شرق و غرب نقش بسیار مهمی را در شکلگیری باورهای دینی در هر دو سو بازی کرد. غالبا جملات سادهای در تشریح استقبال از اسلام در سرزمینهای ایرانی پس از فروپاشی شاهنشاهی ساسانی شنیدهایم؛ جملاتی از این دست که نارضایتی مردم تهیدست از اشراف و موبدان عالیرتبه زرتشتی، استقبال از اسلام را رقم زده است. این در حالیست که موضوع پیچیدهتر مینماید.
پیش از این در اپیزودهای چهارم، پنجم، ششم و هفتم دیگرینامه، به نقل از جمشید کرشاسپ چوکسی در کتاب ستیز و سازش از الگوها و علل تغییر دین از بهدینی (زرتشتیگری) به اسلام مطالبی را نقل کردیم. در اپیزود هفدهم با نام «قصههای تکراری؛ چهرههای نو» هم به نقل از همین پژوهشگر زرتشتیتبار، از احتمال بازسازی داستان پیغمبر اسلام از روی الگوی زرتشت پیامبر، مطالبی را طرح کردیم. اما دیدگاه لنگرودی ریشهایتر (رادیکالتر) است. او خطی پژوهشی را تعقیب میکند که مدعیست اسلام در آغاز، شاخهای از مسیحیت بوده است که به تدریج و در جریان قطبیشدن جنگ ایدئولوژیک میان شرق و غرب، به یک دین مستقل تبدیل شده است. مطابق با این دیدگاه…
برای مطالعه ادامه این یادداشت رجوع کنید به صفحه گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/apostasy-in-christianity/
#مسیحیت #ارتداد #رواداری #گفتگو #ساسانیان #بهدینی #زرتشتی
@Dialogue1402
«چگونه مسلمان شدیم؟»
آرمین لنگرودی
«اکنون پس از آشنایی با مفاهیم اولیه عرفانی، شاید این گفتهی اسلامشناس آلمانی، اِسْوِن محمد کالیش، بیشتر قابل فهم باشد که در کتاب خود «ناسازگاریها در تاریخ شیعه» مینویسد: «به گمان من شواهد بسیاری وجود دارند مبنی بر اینکه ریشهی شمایل امروزی محمد، در عرفان شیعی نهفته است.»
آرمین لنگرودی در کتاب «چگونه مسلمان شدیم؟» پس از آنکه به طیف وسیعی از اندیشهها و انگارههای غنوصی (گنوستیک) میپردازد و بهویژه از کهنترین متون فرقههای گنوستیک مانند مانویان، مندائیان و جریانهای مشابه مسیحی آنها نقل قول مستقیم میکند، ادامه میدهد:
«نگاهی گذرا به زندگینامه «محمد» و «علی» بنا بر روایات اسلامی به ما این احساس را میدهد که این زندگینامهها، نه توضیح سرگذشت افرادی که پیدایش اسلام مدیون آنها ست، بلکه برعکس، داستانهایی هستند که تنها به منظور تایید ایدهای ساخته شدهاند که پیشاپیش وجود داشته است. این احساس اولیه، یک حقیقت را در خود نهان کرده و آن این است که تمامی ایدئولوژیهای جهان، به یک ایدئولوگ (فرد سازندهی ایدئولوژی) احتیاج دارند… وظیفه تاریخنویسان اسلامی، پرکردن دو سده تاریک تاریخی با افسانههایی بود که برای وصول به آن میبایستی مفاهیم عرفانی با «دمیدن نَفَس» به شخصیتهای دینی تبدیل میشدند. برای تبدیل مسندها، القاب و شعارهای عرفانی به افراد حقیقی، ضرورتها و پیششرطهای مشخصی لازم است. در مورد اسلام این نیازها به گونهای بسیار مقبول وجود داشتند.»
آرمین لنگرودی به تفصیل این ضرورتها و پیششرطهایشان را توضیح میدهد. به طور مختصر، تلاش خاندان بنی هاشم در قالب حکومت عباسیان برای خرید مشروعیت تئوریک برای خود، آنها را به «دبیران»، یا همان اشرافزادگان ایرانی محتاج میکرد تا بتوانند در سرزمینهای وسیع ایرانی تا بلخ و خراسان حکومت کنند. از سوی دیگر…
برای مطالعهی ادامه یادداشت رجوع کنید به صفحهی گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/die-entstehung-islams-in-persien/
گفتنیست که در اپیزودهای متعددی از پادکست دیگرینامه از جمله اپیزود پنجم و ششم و هفتم، به نومسلمانشدن ایرانیان در سدههای اولیهی هجریقمری پرداختیم.
#اسلام #مسیحیت #هویت_دینی #سیاست_هویتی
@Dialogue1402
آرمین لنگرودی
«اکنون پس از آشنایی با مفاهیم اولیه عرفانی، شاید این گفتهی اسلامشناس آلمانی، اِسْوِن محمد کالیش، بیشتر قابل فهم باشد که در کتاب خود «ناسازگاریها در تاریخ شیعه» مینویسد: «به گمان من شواهد بسیاری وجود دارند مبنی بر اینکه ریشهی شمایل امروزی محمد، در عرفان شیعی نهفته است.»
آرمین لنگرودی در کتاب «چگونه مسلمان شدیم؟» پس از آنکه به طیف وسیعی از اندیشهها و انگارههای غنوصی (گنوستیک) میپردازد و بهویژه از کهنترین متون فرقههای گنوستیک مانند مانویان، مندائیان و جریانهای مشابه مسیحی آنها نقل قول مستقیم میکند، ادامه میدهد:
«نگاهی گذرا به زندگینامه «محمد» و «علی» بنا بر روایات اسلامی به ما این احساس را میدهد که این زندگینامهها، نه توضیح سرگذشت افرادی که پیدایش اسلام مدیون آنها ست، بلکه برعکس، داستانهایی هستند که تنها به منظور تایید ایدهای ساخته شدهاند که پیشاپیش وجود داشته است. این احساس اولیه، یک حقیقت را در خود نهان کرده و آن این است که تمامی ایدئولوژیهای جهان، به یک ایدئولوگ (فرد سازندهی ایدئولوژی) احتیاج دارند… وظیفه تاریخنویسان اسلامی، پرکردن دو سده تاریک تاریخی با افسانههایی بود که برای وصول به آن میبایستی مفاهیم عرفانی با «دمیدن نَفَس» به شخصیتهای دینی تبدیل میشدند. برای تبدیل مسندها، القاب و شعارهای عرفانی به افراد حقیقی، ضرورتها و پیششرطهای مشخصی لازم است. در مورد اسلام این نیازها به گونهای بسیار مقبول وجود داشتند.»
آرمین لنگرودی به تفصیل این ضرورتها و پیششرطهایشان را توضیح میدهد. به طور مختصر، تلاش خاندان بنی هاشم در قالب حکومت عباسیان برای خرید مشروعیت تئوریک برای خود، آنها را به «دبیران»، یا همان اشرافزادگان ایرانی محتاج میکرد تا بتوانند در سرزمینهای وسیع ایرانی تا بلخ و خراسان حکومت کنند. از سوی دیگر…
برای مطالعهی ادامه یادداشت رجوع کنید به صفحهی گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/die-entstehung-islams-in-persien/
گفتنیست که در اپیزودهای متعددی از پادکست دیگرینامه از جمله اپیزود پنجم و ششم و هفتم، به نومسلمانشدن ایرانیان در سدههای اولیهی هجریقمری پرداختیم.
#اسلام #مسیحیت #هویت_دینی #سیاست_هویتی
@Dialogue1402
@dialogue1402
جشن شکرگزاری (Thanksgiving)
جشن شکرگزاری که در چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر برگزار میشود، فرصتی است برای گردهمایی خانوادهها و دوستان و جشن گرفتن به مناسبت برداشت محصول و شکرگزاری برای داشتهها؛ امسال این روز مصادف با ۲۸ نوامبر شده است.
ریشههای جشن شکرگزاری در آمریکای شمالی به دورانی که مردم با شکرگزاری به درگاه خداوند برای افزایش محصولات دعا میکردند بازمیگردد. در گذشته این جشن بیشتر از امروز شکل مذهبی داشت. هرچند امروز این جشن کمتر جنبهٔ مذهبی دارد و بیشتر یک تعطیلات فرهنگی است، ولی همچنان بسیاری از مردم این روز را به عنوان فرصتی برای شکرگزاری و سپاسگزاری از آنچه در زندگی دارند، گرامی میدارند.
از نظر سنتی، در این روز معمولا غذاهایی مثل بوقلمون، سیبزمینی پوره، سس کرنبری و پای کدوحلوایی سرو میشود. این غذاها نمادهایی از فصل پاییز و فراوانی نعمتها هستند. البته مراسم مذهبی هنوز در برخی کلیساها برگزار میشود، اما بخش اصلی جشن شکرگزاری بیشتر به گردهمایی خانوادگی و زمان سپری کردن با عزیزان تبدیل شده است.
در انجیل، تأکید فراوانی بر شکرگزاری و سپاسگزاری از خداوند برای نعمتها وجود دارد. برای مثال، در نامه اول به تسالونیکیان (۵:۱۸)، آمده است:
«در همه چیز شکرگزاری کنید، زیرا این است اراده خدا در مسیح عیسی برای شما.»
همچنین، در کتاب مزامیر، بارها از لزوم شکرگزاری به درگاه خداوند به خاطر نعمتها و رحمتهای او صحبت شده است. از این رو، گرچه جشن شکرگزاری بهطور خاص به عنوان یک روز مذهبی در کتاب مقدس ذکر نشده است، اما روح و مضمون آن با اصول مسیحیِ سپاسگزاری و قدردانی هماهنگ است.
به نظر میرسد که جشن شکرگزاری بیشتر از جشنهای برداشت محصول در اروپای قرون وسطی و بعدها به مهاجران اولیهٔ آمریکای شمالی انتقال پیدا کرده و تبدیل به یک تعطیلات خاص شده است. این جشنها از جشنهای سنتی برداشت محصول، که در فرهنگهای مسیحی و غیرمسیحی رایج بودهاند، تأثیر گرفتهاند و به این صورت با یک مضمون شکرگزاری در زمینهٔ برداشت محصول و نعمتهای طبیعی همراه شدهاند.
#مسیحیت #جشن #شکرگزاری #دین #آیین #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
جشن شکرگزاری (Thanksgiving)
جشن شکرگزاری که در چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر برگزار میشود، فرصتی است برای گردهمایی خانوادهها و دوستان و جشن گرفتن به مناسبت برداشت محصول و شکرگزاری برای داشتهها؛ امسال این روز مصادف با ۲۸ نوامبر شده است.
ریشههای جشن شکرگزاری در آمریکای شمالی به دورانی که مردم با شکرگزاری به درگاه خداوند برای افزایش محصولات دعا میکردند بازمیگردد. در گذشته این جشن بیشتر از امروز شکل مذهبی داشت. هرچند امروز این جشن کمتر جنبهٔ مذهبی دارد و بیشتر یک تعطیلات فرهنگی است، ولی همچنان بسیاری از مردم این روز را به عنوان فرصتی برای شکرگزاری و سپاسگزاری از آنچه در زندگی دارند، گرامی میدارند.
از نظر سنتی، در این روز معمولا غذاهایی مثل بوقلمون، سیبزمینی پوره، سس کرنبری و پای کدوحلوایی سرو میشود. این غذاها نمادهایی از فصل پاییز و فراوانی نعمتها هستند. البته مراسم مذهبی هنوز در برخی کلیساها برگزار میشود، اما بخش اصلی جشن شکرگزاری بیشتر به گردهمایی خانوادگی و زمان سپری کردن با عزیزان تبدیل شده است.
در انجیل، تأکید فراوانی بر شکرگزاری و سپاسگزاری از خداوند برای نعمتها وجود دارد. برای مثال، در نامه اول به تسالونیکیان (۵:۱۸)، آمده است:
«در همه چیز شکرگزاری کنید، زیرا این است اراده خدا در مسیح عیسی برای شما.»
همچنین، در کتاب مزامیر، بارها از لزوم شکرگزاری به درگاه خداوند به خاطر نعمتها و رحمتهای او صحبت شده است. از این رو، گرچه جشن شکرگزاری بهطور خاص به عنوان یک روز مذهبی در کتاب مقدس ذکر نشده است، اما روح و مضمون آن با اصول مسیحیِ سپاسگزاری و قدردانی هماهنگ است.
به نظر میرسد که جشن شکرگزاری بیشتر از جشنهای برداشت محصول در اروپای قرون وسطی و بعدها به مهاجران اولیهٔ آمریکای شمالی انتقال پیدا کرده و تبدیل به یک تعطیلات خاص شده است. این جشنها از جشنهای سنتی برداشت محصول، که در فرهنگهای مسیحی و غیرمسیحی رایج بودهاند، تأثیر گرفتهاند و به این صورت با یک مضمون شکرگزاری در زمینهٔ برداشت محصول و نعمتهای طبیعی همراه شدهاند.
#مسیحیت #جشن #شکرگزاری #دین #آیین #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
@dialogue1402
تاریخ ادیان خیلی پیچیدهتر از آن چیزی شکل گرفته است که در بدو امر به نظر میرسد؛ این تاریخ به ویژه معمولا آن چیزی نیست که متولیان خود دین و سنت روایت میکنند.
آنچه در ارتباط با تاریخ مسیحیت بسیار جالب است این است که هیچ سندی در مورد تاریخ دقیق تولد عیسی مسیح وجود ندارد. اما میتوان فهمید که چرا ۲۵ دسامبر به عنوان میلاد مسیح انتخاب شده است.
در اپیزود بیست و نهم از دیگرینامه به نام «از جادو تا دین» به بهانه نقل از جیمز فریزر در «شاخه زرین» به این مقوله پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-29/
#دیگری_نامه #مسیحیت #میلاد_مسیح #پرستش_خورشید #مشرکانه #آیین
@dialogue1402
تاریخ ادیان خیلی پیچیدهتر از آن چیزی شکل گرفته است که در بدو امر به نظر میرسد؛ این تاریخ به ویژه معمولا آن چیزی نیست که متولیان خود دین و سنت روایت میکنند.
آنچه در ارتباط با تاریخ مسیحیت بسیار جالب است این است که هیچ سندی در مورد تاریخ دقیق تولد عیسی مسیح وجود ندارد. اما میتوان فهمید که چرا ۲۵ دسامبر به عنوان میلاد مسیح انتخاب شده است.
در اپیزود بیست و نهم از دیگرینامه به نام «از جادو تا دین» به بهانه نقل از جیمز فریزر در «شاخه زرین» به این مقوله پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-29/
#دیگری_نامه #مسیحیت #میلاد_مسیح #پرستش_خورشید #مشرکانه #آیین
@dialogue1402
تنشهای سوریه در چشمانداز تاریخ
سوریه (یا شام قدیم) به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک خود، همواره یکی از گرهگاههای کلیدی کشمکشهای امپراتوریها و قدرتهای بزرگ بوده است. این سرزمین که در تقاطع سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا قرار دارد، نه تنها راههای بازرگانی اصلی دوران باستان مانند جاده ابریشم را در خود جای داده بود، بلکه به عنوان پل ارتباطی برای انتقال فرهنگ، ایدهها و حتی دینها، جایگاهی استراتژیک داشت. از جنگهای هیتیها و مصریها در هزاره دوم پیش از میلاد گرفته تا رقابتهای سنگین بین امپراتوریهای روم و ایران ساسانی، این منطقه همواره میدان نبرد برای تسلط بر تجارت، منابع طبیعی و نفوذ ایدئولوژیک بوده است.
در دوران اسلامی نیز شام به یکی از مراکز اصلی خلافتها تبدیل شد، و تسلط بر آن، مشروعیت دینی و سیاسی گستردهای برای حاکمان به همراه داشت. در قرون میانه، این منطقه به دلیل موقعیت استراتژیک خود، صحنه درگیریهای بزرگ میان صلیبیون و مسلمانان بود. در دوران معاصر نیز سوریه به محل رقابت قدرتهای استعماری تبدیل شد؛ از مبارزات میان بریتانیا و فرانسه در اوایل قرن بیستم گرفته تا تبدیل شدن به یکی از نقاط کانونی جنگ سرد میان بلوک غرب و شوروی. در این میان، کنترل حلب به عنوان یکی از قدیمیترین شهرهای جهان با اهمیت اقتصادی، فرهنگی و نظامی، همواره به معنای در دست داشتن یکی از کلیدهای قدرت در منطقه بوده است. جنگ داخلی اخیر نیز تداوم تاریخی این الگوی درگیریها در بستر سیاسی نوین است.
در اپیزود دوازدهم دیگرینامه با نام «مسیحیان شهر نصیبین» به یکی از این درگیریهای تاریخی در ارتباط با شهر نصیبین پرداخته بودیم که ماهیت سیاسی و هم دینی داشت. شهر نصیبین که امروز در جنوب ترکیه قرار دارد، در گذشته شهر مهمی از شهرهای شام بود که امپراطوری روم بر اثر شکست از ساسانیان، آن را از دست داد. این واقعه تاریخی در شاهنامه هم بازتاب داشته است. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_12/
#نصیبین #مسیحیت #شام #سوریه #رواداری #دیگری_نامه
@dialogue1402
سوریه (یا شام قدیم) به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک خود، همواره یکی از گرهگاههای کلیدی کشمکشهای امپراتوریها و قدرتهای بزرگ بوده است. این سرزمین که در تقاطع سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا قرار دارد، نه تنها راههای بازرگانی اصلی دوران باستان مانند جاده ابریشم را در خود جای داده بود، بلکه به عنوان پل ارتباطی برای انتقال فرهنگ، ایدهها و حتی دینها، جایگاهی استراتژیک داشت. از جنگهای هیتیها و مصریها در هزاره دوم پیش از میلاد گرفته تا رقابتهای سنگین بین امپراتوریهای روم و ایران ساسانی، این منطقه همواره میدان نبرد برای تسلط بر تجارت، منابع طبیعی و نفوذ ایدئولوژیک بوده است.
در دوران اسلامی نیز شام به یکی از مراکز اصلی خلافتها تبدیل شد، و تسلط بر آن، مشروعیت دینی و سیاسی گستردهای برای حاکمان به همراه داشت. در قرون میانه، این منطقه به دلیل موقعیت استراتژیک خود، صحنه درگیریهای بزرگ میان صلیبیون و مسلمانان بود. در دوران معاصر نیز سوریه به محل رقابت قدرتهای استعماری تبدیل شد؛ از مبارزات میان بریتانیا و فرانسه در اوایل قرن بیستم گرفته تا تبدیل شدن به یکی از نقاط کانونی جنگ سرد میان بلوک غرب و شوروی. در این میان، کنترل حلب به عنوان یکی از قدیمیترین شهرهای جهان با اهمیت اقتصادی، فرهنگی و نظامی، همواره به معنای در دست داشتن یکی از کلیدهای قدرت در منطقه بوده است. جنگ داخلی اخیر نیز تداوم تاریخی این الگوی درگیریها در بستر سیاسی نوین است.
در اپیزود دوازدهم دیگرینامه با نام «مسیحیان شهر نصیبین» به یکی از این درگیریهای تاریخی در ارتباط با شهر نصیبین پرداخته بودیم که ماهیت سیاسی و هم دینی داشت. شهر نصیبین که امروز در جنوب ترکیه قرار دارد، در گذشته شهر مهمی از شهرهای شام بود که امپراطوری روم بر اثر شکست از ساسانیان، آن را از دست داد. این واقعه تاریخی در شاهنامه هم بازتاب داشته است. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_12/
#نصیبین #مسیحیت #شام #سوریه #رواداری #دیگری_نامه
@dialogue1402
امروز یکم دیماه در تقویم ما ایرانیان، «خرمروز» نامیده شده و جشن دیگان برگزار میشود. شب گذشته، طولانیترین شب سال بود و بنابراین، اول دیماه را به عنوان روز تولد خورشید، نه فقط در فرهنگ ما بلکه در فرهنگهای دیگر هم جشن میگرفتهاند. جشن تولد خورشید در روم باستان تنها چند روز با اول دی به تقویم ایرانی فاصله داشته و به جای بیست و یکم دسامبر، ۲۵ دسامبر برگزار میشده است. این جشن در دوران مسیحیت هم به عنوان جشن تولد عیسی مسیح گرامی داشته شده است!
تاریخ ادیان خیلی پیچیدهتر از آن چیزی شکل گرفته است که در بدو امر به نظر میرسد؛ این تاریخ به ویژه معمولا آن چیزی نیست که متولیان خود دین و سنت روایت میکنند.
آنچه در ارتباط با تاریخ مسیحیت بسیار جالب است این است که هیچ سندی در مورد تاریخ دقیق تولد عیسی مسیح وجود ندارد. اما میتوان فهمید که چرا ۲۵ دسامبر به عنوان میلاد مسیح انتخاب شده است.
در اپیزود بیست و نهم از دیگرینامه به نام «از جادو تا دین» به بهانه نقل از جیمز فریزر در «شاخه زرین» به این مقوله پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-29/
#دیگری_نامه #مسیحیت #میلاد_مسیح #پرستش_خورشید #مشرکانه #آیین
@dialogue1402
تاریخ ادیان خیلی پیچیدهتر از آن چیزی شکل گرفته است که در بدو امر به نظر میرسد؛ این تاریخ به ویژه معمولا آن چیزی نیست که متولیان خود دین و سنت روایت میکنند.
آنچه در ارتباط با تاریخ مسیحیت بسیار جالب است این است که هیچ سندی در مورد تاریخ دقیق تولد عیسی مسیح وجود ندارد. اما میتوان فهمید که چرا ۲۵ دسامبر به عنوان میلاد مسیح انتخاب شده است.
در اپیزود بیست و نهم از دیگرینامه به نام «از جادو تا دین» به بهانه نقل از جیمز فریزر در «شاخه زرین» به این مقوله پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-29/
#دیگری_نامه #مسیحیت #میلاد_مسیح #پرستش_خورشید #مشرکانه #آیین
@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمد سلطانی، عکاس نجوم و پژوهشگر، این تصاویر زیبا از طلوع ماه کامل بر فراز کلیسای وانک، همراه با این متن به مناسبت کریسمس در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد.
طلوع ماه کامل بر فراز کلیسای تاریخی وانک در اصفهان به بهانه سال نوی میلادی و تبریک به هموطنان مسیحی و ارمنی در اصفهان و جای جای ایران.
کلیسای وانک در محله جلفای اصفهان واقع و در دوران صفویه بنا شده است. بر سردر ورودی وانک، طرح کلیسا بر روی سنگ حجاری شده و کتیبهای به این شرح به چشم میخورد:
«وانک آمنا پرگیچ و مقر اسقف اعظم ارمنیان ۱۶۰۶ میلادی»
پس از اتمام بنای کلیسا، کتیبهای با کاشی لاجوردی و به خط طلایی بر سردر ورودی غربی کلیسا نصب کردند که حاوی تاریخ آغاز و اتمام بنای کلیسا میباشد. در کتیبه مزبور چنین نوشته شدهاست:
کلیسای وانک آمنا پرگیچ در سال ۱۶۵۵ میلادی در زمان پادشاهی شاه عباس دوم و جاثلیقی «فیلیپوس» و پیشوائی خلیفه «داوید» و به یاری مردم خیر جلفا شروع شد و در سال ۱۶۶۴ میلادی به پایان رسید. ثواب عباداتی که در این کلیسا انجام میشود نصیب آنهایی که در قید حیاتند یا در گذشتهاند شود.
#مسیحیت #ایرانیان_مسیحی #کریسمس
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
طلوع ماه کامل بر فراز کلیسای تاریخی وانک در اصفهان به بهانه سال نوی میلادی و تبریک به هموطنان مسیحی و ارمنی در اصفهان و جای جای ایران.
کلیسای وانک در محله جلفای اصفهان واقع و در دوران صفویه بنا شده است. بر سردر ورودی وانک، طرح کلیسا بر روی سنگ حجاری شده و کتیبهای به این شرح به چشم میخورد:
«وانک آمنا پرگیچ و مقر اسقف اعظم ارمنیان ۱۶۰۶ میلادی»
پس از اتمام بنای کلیسا، کتیبهای با کاشی لاجوردی و به خط طلایی بر سردر ورودی غربی کلیسا نصب کردند که حاوی تاریخ آغاز و اتمام بنای کلیسا میباشد. در کتیبه مزبور چنین نوشته شدهاست:
کلیسای وانک آمنا پرگیچ در سال ۱۶۵۵ میلادی در زمان پادشاهی شاه عباس دوم و جاثلیقی «فیلیپوس» و پیشوائی خلیفه «داوید» و به یاری مردم خیر جلفا شروع شد و در سال ۱۶۶۴ میلادی به پایان رسید. ثواب عباداتی که در این کلیسا انجام میشود نصیب آنهایی که در قید حیاتند یا در گذشتهاند شود.
#مسیحیت #ایرانیان_مسیحی #کریسمس
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402