کارل پوپر و نقد تخصصگرایی
«جامعه باز (یعنی جامعهای که نه تنها نظرات مخالف را تحمل میکند بلکه به آنها احترام میگذارد) و دموکراسی (یعنی شکلی از حکومت که به حفاظت از جامعه باز متعهد است) نمیتوانند شکوفا شوند اگر علم به مالکیت انحصاری گروهی بسته از متخصصان تبدیل شود.
مهمترین وظیفه دانشمندان در این رقابت، البته انجام کار خوب در حوزههای خاص خودشان است. وظیفه دوم این است که از خطر تخصصگرایی محدود دوری کنند: دانشمندی که علاقهمند به دیگر حوزههای علم نباشد، خود را از مشارکت در آن آزادی از طریق دانش که وظیفه فرهنگی علم است، محروم میکند. وظیفه سوم این است که به دیگران کمک کند تا حوزه کاری و کارهای او را درک کنند، و این کار آسانی نیست. این به معنای کاهش اصطلاحات علمی تا حد ممکن است
اصطلاحاتی که بسیاری از ما به آن افتخار میکنیم، تقریباً مثل اینکه نشان خانوادگی یا لهجه آکسفوردی باشد. این نوع افتخار قابل درک است. اما اشتباه است. باید افتخار ما این باشد که خودمان را تعلیم دهیم تا همیشه به سادهترین و روشنترین و بیتکلفترین شکل ممکن صحبت کنیم، و چنانکه از طاعون میگریزیم از این که وانمود کنیم در اختیار دانش عمیقی هستیم که نمیتوان به طور واضح و ساده بیان کرد، اجتناب کنیم.»
از کتاب: اسطوره چارچوب
#دموکراسی #رواداری #جامعه_باز #گفتگو #تخصص #تخصص_گرایی #حرفهای_گری #نقد
@Dialogue1402
«جامعه باز (یعنی جامعهای که نه تنها نظرات مخالف را تحمل میکند بلکه به آنها احترام میگذارد) و دموکراسی (یعنی شکلی از حکومت که به حفاظت از جامعه باز متعهد است) نمیتوانند شکوفا شوند اگر علم به مالکیت انحصاری گروهی بسته از متخصصان تبدیل شود.
مهمترین وظیفه دانشمندان در این رقابت، البته انجام کار خوب در حوزههای خاص خودشان است. وظیفه دوم این است که از خطر تخصصگرایی محدود دوری کنند: دانشمندی که علاقهمند به دیگر حوزههای علم نباشد، خود را از مشارکت در آن آزادی از طریق دانش که وظیفه فرهنگی علم است، محروم میکند. وظیفه سوم این است که به دیگران کمک کند تا حوزه کاری و کارهای او را درک کنند، و این کار آسانی نیست. این به معنای کاهش اصطلاحات علمی تا حد ممکن است
اصطلاحاتی که بسیاری از ما به آن افتخار میکنیم، تقریباً مثل اینکه نشان خانوادگی یا لهجه آکسفوردی باشد. این نوع افتخار قابل درک است. اما اشتباه است. باید افتخار ما این باشد که خودمان را تعلیم دهیم تا همیشه به سادهترین و روشنترین و بیتکلفترین شکل ممکن صحبت کنیم، و چنانکه از طاعون میگریزیم از این که وانمود کنیم در اختیار دانش عمیقی هستیم که نمیتوان به طور واضح و ساده بیان کرد، اجتناب کنیم.»
از کتاب: اسطوره چارچوب
#دموکراسی #رواداری #جامعه_باز #گفتگو #تخصص #تخصص_گرایی #حرفهای_گری #نقد
@Dialogue1402
کارل پوپر و نقد تخصصگرایی
در تشریح معنای جامعه باز
«جامعه باز (یعنی جامعهای که نه تنها نظرات مخالف را تحمل میکند بلکه به آنها احترام میگذارد) و دموکراسی (یعنی شکلی از حکومت که به حفاظت از جامعه باز متعهد است) نمیتوانند شکوفا شوند اگر علم به مالکیت انحصاری گروهی بسته از متخصصان تبدیل شود.
مهمترین وظیفه دانشمندان در این رقابت، البته انجام کار خوب در حوزههای خاص خودشان است. وظیفه دوم این است که از خطر تخصصگرایی محدود دوری کنند: دانشمندی که علاقهمند به دیگر حوزههای علم نباشد، خود را از مشارکت در آن آزادی از طریق دانش که وظیفه فرهنگی علم است، محروم میکند. وظیفه سوم این است که به دیگران کمک کند تا حوزه کاری و کارهای او را درک کنند، و این کار آسانی نیست. این به معنای کاهش اصطلاحات علمی تا حد ممکن است
اصطلاحاتی که بسیاری از ما به آن افتخار میکنیم، تقریباً مثل اینکه نشان خانوادگی یا لهجه آکسفوردی باشد. این نوع افتخار قابل درک است. اما اشتباه است. باید افتخار ما این باشد که خودمان را تعلیم دهیم تا همیشه به سادهترین و روشنترین و بیتکلفترین شکل ممکن صحبت کنیم، و چنانکه از طاعون میگریزیم از این که وانمود کنیم در اختیار دانش عمیقی هستیم که نمیتوان به طور واضح و ساده بیان کرد، اجتناب کنیم.»
از کتاب: «اسطوره چارچوب»
#دموکراسی #رواداری #جامعه_باز #گفتگو #تخصص #تخصص_گرایی #حرفهای_گری #نقد
@Dialogue1402
در تشریح معنای جامعه باز
«جامعه باز (یعنی جامعهای که نه تنها نظرات مخالف را تحمل میکند بلکه به آنها احترام میگذارد) و دموکراسی (یعنی شکلی از حکومت که به حفاظت از جامعه باز متعهد است) نمیتوانند شکوفا شوند اگر علم به مالکیت انحصاری گروهی بسته از متخصصان تبدیل شود.
مهمترین وظیفه دانشمندان در این رقابت، البته انجام کار خوب در حوزههای خاص خودشان است. وظیفه دوم این است که از خطر تخصصگرایی محدود دوری کنند: دانشمندی که علاقهمند به دیگر حوزههای علم نباشد، خود را از مشارکت در آن آزادی از طریق دانش که وظیفه فرهنگی علم است، محروم میکند. وظیفه سوم این است که به دیگران کمک کند تا حوزه کاری و کارهای او را درک کنند، و این کار آسانی نیست. این به معنای کاهش اصطلاحات علمی تا حد ممکن است
اصطلاحاتی که بسیاری از ما به آن افتخار میکنیم، تقریباً مثل اینکه نشان خانوادگی یا لهجه آکسفوردی باشد. این نوع افتخار قابل درک است. اما اشتباه است. باید افتخار ما این باشد که خودمان را تعلیم دهیم تا همیشه به سادهترین و روشنترین و بیتکلفترین شکل ممکن صحبت کنیم، و چنانکه از طاعون میگریزیم از این که وانمود کنیم در اختیار دانش عمیقی هستیم که نمیتوان به طور واضح و ساده بیان کرد، اجتناب کنیم.»
از کتاب: «اسطوره چارچوب»
#دموکراسی #رواداری #جامعه_باز #گفتگو #تخصص #تخصص_گرایی #حرفهای_گری #نقد
@Dialogue1402