آکادمی ارتباطات
1.95K subscribers
4.98K photos
322 videos
126 files
4.11K links
آکادمی ارتباطات، مدرسه اي است از مطالب آموزشي در حوزه هوش مصنوعی AI، ارتباطات، رسانه، روابط عمومي و اطلاعیه و اخبار نشست‌ها.
Download Telegram
✍️روش #شبهه_افکنی_رسانه‌ها در ذهن مخاطب

🗣تکنیک های عملیات روانی در حوزه رسانه و خبر

تکنیک های عملیات روانی در حوزه رسانه و خبر، قالب های ارائه هدفمند اطلاعات است که با هدف گیری ضمیر ناخودآگاه، ذهن مخاطب را به مسیر دلخواه سردمداران یک رسانه سوق می دهد.

*تخریب با تمسک به هزینه فرصت: در این روش با تمسک به مزایای از دست رفته و معایب به دست آمده در مورد یک انتخاب قضاوت می شود.

* تمرکز بر وجه مثبت یا منفی واقعه: در این ترفند بدون قضاوت در مورد یک تصمیم یا واقعه، صرفاً برای تخریب یا تقویب یک موضع، بر وجه مثبت یا منفی آن تمرکز می شود.

*مقصرنمایی: در بسیاری مواقع به یک مدیر یا دولت صرفاً با استناد به اینکه حادثه ای در زمان یا در زیر مجموعه ی او رخ داده حمله می شود و این در حالی است که مدیر یا دولت مذکور یا اساساً ارتباطی به آن رخداد نداشته یا با وجود تلاش ها، به دلیل موانع پیش رو توفق نیافته است. تفاوت این مورد با دو مورد قبل در این است که در "مقصر نمایی" اولاً تمرکز خبری بر "عامل" یک حادثه یا وضعیت است و ثانیاً نامطلوب بودن یک وضعیت مفروض بوده و به کار برنده این ترفند تنها درصدد تعیین مقصر است.

*حرکت از پله دوم: بیان واقعه از میانه ماجرا؛ شروع روایت از یک واقعه بدون بیان ریشه و رعایت سلسه علت و معلولی آن.

* دروغ بزرگ: دروغ بزرگتر عموماً باورپذیرتر است و ذکر جزئیات، آن را واقعی تر جلوه می دهد.

*دروغ اساسی: دروغی راهبردی که با طرح آن، از ذکر پی در پی دیگر دروغ ها بی نیاز می شویم.

*دروغ گفته ها و دروغ ناگفته ها: ابتدا در تفاوت دروغ و فریب باید گفت که اگرچه هر دروغی تلاشی برای فریب است، اما هر طرح فریبی الزاماً در حیطه دروغ نمی گنجد. چنانکه اگر کسی به جای ذکر ارائه عدد دقیق کشته شدگان یک حادثه، عامداً و در غیر مواردی که دسترسی به آمار دقیق وجود ندارد، حاصل جمع افراد کشته و زخمی را یکجا ارائه دهد، هر چند رقم مذکور مصداق فریب خواهد بود اما مسلماً غلط و دروغ نیست.

♨️راهکارهاي مقابله: شناخت هویت منبع، توجه به سابقه یک منبع، شناخت ترفندها و تکنیک های عملیات روانی، سندیت شناسی، مطابقت سند با مستند، عدم اکتفاء به تیتر اخبار، رجوع به منابع مقابل، مطابقت پاسخ با موضوع، توجه به ملزومات خبر، تفکیک خبر به اقرار و ادعا.

♨️#مخاطب_هوشمند در دام تکنیک های رسانه ای نمی افتد و قدرت تجزیه و تحلیل پیام ها را پیدا کرده است.

@asrehooshmandi
↪️@Commac
🔸کرونا و رسانه؛ نفی خوشبینی، ضرورتِ امید
 ▫️#پژمان_موسوی
اسفندِ ۹۸ برایمان همنشینِ دو واژه شده است: اضطراب و قرنطینه.
بعضی‌هامان که امکانش را داریم،تمام وقت در قرنطینه خانگی هستیم و بضی‌هامان هم که نمی‌توانیم، تلاش می‌کنیم حضورمان خارج از خانه در حداقلی‌ترین شکلِ خود باشد. «اضطراب» اما مشترک است، هم برای خانه‌نشینان،هم برای شاغلان، هم برای کادر درمانی و پرستاران، هم برای صاحبانِ مشاغلِ آزاد و هم برای مبتلایان.پرسشِ مهم این روزها اما این است که #روزنامه‌نگاران کجای این معادله قرار دارند؟ #رسانه چه نقش و جایگاهی در روزهای «اضطراب» و «قرنطینه» دارد و #روزنامه‌نگار چگونه می‌تواند از ملال و اندوهِ این روزها کم کند و چشم‌اندازی روشن را در مقابل ترسیم نماید؟
به نظر می‌رسد پاسخ به هر سه این پرسش‌ها، در یک تفاوت‌گذاری نهفته است، تفاوتی که #روزنامه‌نگاران و #رسانه‌ها باید ابعاد آن را روشن کرده و تکلیفِ خود را با آنها روشن کنند: تفاوتِ میانِ «خوشبینی» و «امید».
پُر واضح است که آنچه این روزها برخی رسانه‌های رسمی در تلاشند از #کرونا و آینده آن در ایران برای مردم ترسیم کنند، همراه با چاشنی«خوشبینی» است؛همین هم هست که آن را باور پذیر نکرده و مردم را به سمت سایر مدیوم‌های #رسانه‌ای هدایت کرده است. مردم در روزهای بحران، #قرنطینه و #اضطراب، بیشتر از سایر زمان‌ها، روی #خبرها حساس‌اند، آنها را از چند کانال دنبال می‌کنند و تلاش می‌کنند رسانه‌های یکسونگر را بایکوت کنند. در یک چنین شرایطی، کم اهمیت جلوه دادنِ کرونا، عادی نشان دادنِ شرایط و القای حسِ خوشبینیِ کاذب، نه تنها بلاهت، که خیانت است. مردم در زمانه‌ی #بحران، توقع دارند رسانه‌ها با آنها صادق باشند، جز #حقیقت را منتشر نکنند و تلاش نکنند با عادی نشان دادنِ شرایط، دامنه‌ی بحران را ناخواسته افزایش دهند.
اما چه تفاوتی است بین «امید» و «خوشبینی»؟ چه فاکتوری، رسانه‌ای که از امید می‌گوید را متفاوت از رسانه‌ای می‌کند که خوشبینی را ترویج می‌کند؟ آیا به واقع فرقی هست بین این دو؟ حتما که تفاوت است بین این دو! تفاوتی از زمین تا آسمان. رسانه خوشبین، دنبالِ «عادی» نشان دادنِ اوضاع است، رسانه‌ای که از امید می‌گوید اما نمی‌خواهد به دروغ شرایط را «عادی» نشان دهد؛ رسانه خوشبین تنها به دنبال انتشارِ اظهار نظرهای مقامات مسئول است، رسانه‌ای که از امید می‌گوید اما کارشناسانِ مستقل را به خدمت می‌گیرد تا ابعاد بحران را از زوایای مختلف مورد ارزیابی و نقد قرار دهد؛ رسانه خوشبین، همه‌ی واقعیت را با مخاطبِ خویش در میان نمی‌گذارد، رسانه‌ای که از امید می‌گوید اما چیزی برای پنهان کردن از مخاطبش ندارد؛ رسانه خوشبین امیدِ کاذب می‌دهد، رسانه‌ای که از امید می‌گوید اما با واقع‌بینی، راه‌های عبور از بحران را با #مخاطبِ خود در میان می‌گذارد...
به قولِ «هلن کلر»، امید، نادیده را می‌بیند، ناملموس را لمس می‌کند و ناممکن را ممکن می‌سازد. رسانه‌ای که از امید می‌گوید هم با طرحِ درست، دقیق و همه جانبه‌ی بحران، مردم را نسبت به آینده و روزهایِ پیشِ رو، امیدوار می‌کند بی‌آنکه روزهای پیشِ رو را الزاما نزدیک یا مسیر را بی‌خطر نشان دهد. رسانه‌ یا روزنامه‌نگاری که از امید می‌گوید، می‌داند نباید حقیقت را مدیریت کند، باید حقیقت را بی کم و کاست با مردم در میان بگذارد و وضعیت را آنگونه که هست، تشریح کند. رسانه یا روزنامه‌نگاری که از امید می‌گوید، می‌داند رعایت #اصول_بهداشتی چه تاثیری در کنترل بیماری دارد، می‌داند باید به مخاطبانش هشدار بدهد که در خانه بمانند یا در صورتِ خروج از منزل، چگونه از خود در برابر #ویروس محافظت کنند، این دسته از رسانه‌ها و روزنامه‌نگارانش اما وضعیت را در بحرانی‌ترین شرایط هم یکسره تیره و تار نمی‌بیند چرا که می‌دانند نا امیدی، رخوت می‌آورد، بی‌انگیزگی می‌آورد، توان عبور از بحران را از آدم‌ها سلب می‌کند و آنها را نسبت به «فردا» ناامید می‌سازد. رسانه‌ای که از امید می‌گوید می‌داند دقیقا از چه چیزی سخن می‌گوید، می‌داند همین امید است که می‌تواند ما را به فردای بهتر برساند، به فردای سلامتی، به فردای عبور از بحران، به فردای بدون کرونا.
▫️روزنامه شرق - ۲۰ اسفند ۹۸
@younesshokrkhah
🆔 @commac
🔻مخاطبان تلویزیون به کجا کوچ کرده‌اند؟

فریدون صریقی ، پیشکسوت روزنامه‌نگاری و رسانه:

🔹مخاطبان ایرانی مدت‌هاست که در هزارتوی کجا را دیدن، چه را دیدن و چگونه دیدن گرفتار شده‌اند.

🔹آن اتفاقی که بتواند در نوع نگاه و تلقی مخاطب اثر بگذارد، خیلی قوی و زیاد نیست.

🔹فضای مجازی داخلی نیز یک سرگرمی حداقلی و هیجانی ممکن است برای جمعی بسازد که البته بیشتر کارکرد حباب دارد.

#تلویزیون
#مخاطب

https://tinyurl.com/y8shjbn6
@irna_1934
🆔 @commac
كتاب "مخاطب پنداري" يكي از مهمترين كتابهايي است كه در ماههاي اخير خوانده ام و اگر دستم مي رسيد خواندنش را براي همه مسؤولان جمهوري اسلامي مخصوصا روحانيان و براي همه فعالان فرهنگي و رسانه اي و همه طلاب جوان الزامي و ضروري اعلام مي كردم.
متن و محتواي ارزشمند كتاب -كه يك ايده درخشان و قابل تأمل است- يك طرف و مقدمه عميق و خواندني استاد دكتر محسنيان راد هم يك طرف، خلاصه اش اين كه: در تاريخ معاصر و بر اثر عوامل گوناگون ما درك درستي از
مخاطب واقعي رسانه ها نداريم و تحولات اجتماعي و تغييرات تكنولوژيك را درك نمي كنيم.
مديران و بزرگان ما، به خيال آن كه همچنان بر منبر نشسته اند مخاطبي را تصور مي كنند و در واقع "مي پندارند" كه نيست! و براي آن
مخاطب پنداشته خود سخن مي گويند.
كتابي است آكادميك با مضامين بسيار عميق و علمي، اما در عين حال كاملا خواندني و جذاب! مخصوصا اين روزها كه تجربه اختلال هاي ارتباطي و خطاهاي رسانه اي روحانيون و اصحاب ديني رسانه هاي عمومي روز به روز بيشتر به چشم مي آيد و ناكامي و تلخي مي آفريند.
اگر دكتر امير عبدالرضا سپنجي، هيچ يك از آثار و خدمات فراوان ديگرش را هم نداشت همين كتاب براي كارنامه يك عمر فعاليت علمي و فرهنگي او كافي بود و جايگاه او را در حوزه تخصصي رسانه و ارتباطات تثبيت مي كرد.
#رسانه #ارتباطات #مخاطب #كتاب #مخاطب_پنداري
https://telegram.me/morzaeri
💠 @commac
مخاطب شناسی
در بحث سواد رسانه‌ای نگرانی از تاثیرات منفی محتوای رسانه‌ها نقطه کانونی موضوعات است. همچنین در نقطه مقابل، تولید کنندگان پیام‌های رسانه‌ای، هدف نهایی خود را تأثیرگذاری بر مخاطب تعیین می‌کنند.
اما این دو زمانی تحقق می‌یابد که همه شرایط و عوامل حاکم بر مخاطب در خدمت اثرگذاری بر وی باشد. به عبارت بهتر نه دغدغه مندان اثرات منفی رسانه‌ها نگرانی زیادی داشته باشند و به جنجال آفرینی در مبحث سواد رسانه‌ای اقدام کرده و به بازار گرمی سودجویان سطحی بین دامن بزنند، و نه سازندگان پیام‌های رسانه‌ای به اثرگذاری تولیدات خود چندان دلخوش باشند.
آنچه بیش از هر چیز مهم است و از نگاه‌ها مغفول مانده، موضع و رفتار مخاطب از زمان مواجهه با پیام‌های رسانه‌ای، و در این میان توجه به فرآیندهای شناختی وی است.
مخاطب شناسی با رهیافت شناختی نگاهی دقیق‌تر به این موضوع دارد. پاتر با ارائه الگوهای متفاوتی نشان می‌دهد که مخاطب اصولاً چه حالاتی از توجه و مواجهه دارد و برای دریافت و اثرپذیری از پیام‌های رسانه‌ای، و نیز معنایابی و معناسازی از چه الگوهایی پیروی می کند.

#رسانه #مخاطب #مخاطب_شناسی #سواد_رسانه_ای #پاتر #علوم_شناختی #مخاطب_شناسی_رهیافتی_شناختی
#فرایندهای_شناختی #پالایش_پیام #توجه #مواجهه #معنایابی #معناسازی #تفکر_انتقادی #ناصر_اسدی #محمد_سلطانی_فر
#انتشارات_پشتیبان
https://www.instagram.com/p/CRBlP64rzzl/?utm_medium=share_sheet
↪️ @commac
دکتر مهدی منتظرقائم، عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران در نشست نقد و بررسی کتاب #مخاطب_شناسی:

🔸 چرا کتاب‌های خوب ترجمه نمی‌شوند و از سوی دیگر برخی کتاب‌ها چندباره ترجمه می‌شوند؟

🔸 چرا انجمنی برای حمایت از ترجمه راه‌اندازی نمی‌شود؟

🔸 چرا واژه‌گزینی‌های مطلوب در ارتباطات نداریم؟

🔸 ۱۵ سال برای تألیف کتابی زمان گذاشتم و در نهایت انتشارات برای آن ۳ میلیون تومان حق الزحمه در نظر گرفته که پس از یکسال هنوز به من پرداخت نشده

🔸 از کتاب مخاطب شناسی که بنده ترجمه کردم، دو کتاب بهتری را دیدم که در سال‌های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۴ تألیف شده و فهرست مفصلی هم دارند، لکن در فضای اجتماعی خبری از آن‌ها نیست؛ باید آن‌ها دعوت شوند و ازشان پرسش شود که چرا آن کتاب را تألیف کردند.

🔸 ما باید بنیاد ملی حمایت از تألیف داشته باشیم.

🔸 شورای عالی انقلاب فرهنگی و انتشارات صمت دقیقاً دارند چه کاری می‌کنند که حمایت از تألیف صورت نمی‌گیرد؟

🔸 چرا بودجه را به تحقیقات تکراری یا بی‌فایده اختصاص می‌دهیم ولی برای تألیف که می‌رسد برای آن هزینه‌ را به صورت صفحه‌ای و کلمه‌ای حساب می‌کنیم.

🔸 باید بپذیریم که امروزه، مای استاد دانشگاه به خاطر دغدغه‌هایمان فرصت تألیف نداریم و دانشجویان ارشد و دکتری بار تألیف را بر دوش می‌کشند و در کنار اسم خود، نام استادی را نیز می‌گذارند.

🔸 علم را به صورت واقعی بپذیریم...علم شاید با کراوات بیاید، از ظاهر نباید هراس داشته باشیم؛ شاید حتی باید علم را از جوانی که دانش متفاوتی دارد بهره‌مند شد.

🔸 مطبوعات ما امروزه از افراد با تجربه گرفته شده و از سوی دیگر مرجعیت نیز ندارد.

🔸 من روی نظام جشنواره‌ها کار کردم، وضعیت کنونی آن فاجعه است.

🔸 حجم کنونی کتاب‌هایی که در حال مشاهده آن هستیم، به جز آمار برای مدیران و بعضاً ویترین برای برخی کتابخانه‌ها، حاصل دیگری ندارد.

🔸 کتاب مخاطب شناسی بنده را باید ۱۴۰ هزار تومان خریداری کنند... آیا استادی جرأت معرفی کتاب با این مبلغ را دارد؟ سالی یکبار هم که بُن کتاب توزیع می‌شود، به دست دانشجوی واقعی نمی‌رسد.

🔸 ما برای انجام پروژه، دستیار انتخاب می‌کنیم، او عاشق می‌شود، حمایتش می‌کنیم، وام می‌خواهد، کمکش می‌کنیم، انتهایش هم می‌گوید می‌خواهد درسش را ادامه دهد و می‌رود خارج و باز نمی‌گردد.

🔸 آقای مک کوئیل که مدام کتاب نظریه‌اش را با ویراست جدید منتشر می‌کند، سه کارمند داشت و کلی دانشجو به او کمک می‌کردند؛ من دست تنها نمی‌توانم کار بزرگ انجام دهم، باید برای ما دستیارانی در نظر گرفته شود تا کار سهل‌تر و جامع‌تر انجام شود.

🔸 هم‌اکنون دفتر مطالعات بودجه ندارد، کتاب من را ۳۰۰ نسخه چاپ کرده‌اند که آن‌هم ۱۴۰ هزار تومان قیمت دارد.

🆔 @Danesh_Resane
↪️ @commac