کانون اندیشه جوان
1.14K subscribers
2.19K photos
1.11K videos
54 files
1.96K links
Download Telegram
🔰چشم‌اندازگرایی (perspectivism)


♦️نیچه در معرفت شناسی به «چشم‌انداز‌گرایی» قائل است. بر اساس «چشم‌اندازگرایی» آن‌چه را که من از خارج می‌شناسم، نظری است که من درباره خارج دارم. با توجه به شناختی که من به این موضوع دارم، «گزاره الف ب است» شکل می‌گیرد و ممکن است فرد دیگری این موضوع را مورد توجه قرار داده به همین گزاره برسد یا به گزاره «الف ج است» یا «الف د است» برسد.


🔹در این‌جا هم سوژه و فاعل شناسا نقش ایفا می‌کنند و این معرفت تابع فاعل شناساست. در واقع معرفت تابع چشم‌اندازی است که مقابل فاعل شناسا قرار گرفته، هم‌چنین تابع رویکردی است که فاعل شناسا نسبت به این موضوع اتخاذ می‌کند.

🔸اما این‌که بگوییم این موضوع فی حد نفسه دارای احکام و اوصافی باشد و همه فاعل‌های شناسا در شناخت این موضوع با این احکام فی حد نفسه بتوانند این موضوع را بشناسند، این امر منتفی است. آدمی نمی‌‌تواند به شناخت مطابق با واقع دست یابد و به عبارت دیگر، معرفت تابع انسان و تابع موقف اوست.


📖کتاب غرب‌زدگی و اومانیسم، به‌کوشش محمدمهدی حکمت‌مهر




#نیچه
#معرفت_شناسی
#آموزش_مفاهیم
#چشم_انداز_گرایی



📌@canoon_org
🔰خطر قطع ارتباط با عالم مافوق!

🔸عقیدۂ کنت بر آن است که فقط آن‌چه قابل‌مشاهده باشد علمی است؛ گویی در نگرش وی حس به‌جای عقل نشسته و انسان در سیر اومانیستی خود از مرحله عقلانیت به مرحله حواس و مشاهدات نزول کرده است. در دیدگاه وی، دیگر معرفتشناسی بر عقل انسان به عنوان خاستگاه شناخت نیز تکیه نمی‌کند؛ بلکه شناخت و آگاهی انسان ریشه در حواس و مشاهدات وی دارد.

♦️این امر نتیجه طبیعی تفکر کانت است؛ زیرا اگر فقط آن‌چه زمانی و مکانی است قابل‌شناخت و معرفت باشد، در آن صورت انسان متکی بر قوای عقلانی، تبدیل به انسانی متکی بر قوای جسمانی و حواس پنج‌گانه می‌گردد. و این امر معلول قطع ارتباط انسان (در نقش محور شناخت) با عالم مافوق طبیعت می‌باشد، لذا آدمی حتی از شرف عقلانیتش نیز ساقط می‌شود و تنها وسیله‌اش برای شناخت، محدود به عالم حس و مشاهده می‌گردد.

📖کتاب نقدی بر مبانی معرفتشناسی اومانیستی، نوشته مریم صانع‌پور



#اثبات_گرایی
#آگوست_کنت
#معرفت_شناسی



📌@canoon_org
🔰نیست‌انگاری از منظر نیچه


♦️هنگامی‌‌که نیچه از نیست‌انگاری سخن می‌گوید، مرادش بی‌ارزش شدن ارزش‌هاست. مراد از ارزش‌ها نیز به معنای عام کلمه شامل همه ارزش‌ها در عرصه‌های گوناگون است: در عرصه‌های معرفت، اخلاق، معنای زندگی و دین.

🔹نیچه به گمان خودش متوجه یک حقیقت می‌شود و آن این‌که ارزش مطلقی در کار نیست: نه علم و حقیقت و نه ارزش‌های اخلاقی دیگر هیچ کدام ارزش مطلق و نفس الامری نیستند و نه دین و بالاخص وجود خدا: خدایی که پشتوانه ارزش در عرصه‌های دیگر بالاخص فلسفه و اخلاق است.

🔸با تلقی نیچه درباره خدا که خدا ساخته و پرداخته ذهن انسان است، ارزش‌های اخلاقی و متافیزیکی بی‌پشتوانه می‌شوند. به زعم نيچه همه مردم اروپا هنوز متوجه این امر نشده‌اند و در آینده (به قول نيچه حدود دویست سال آینده) همه متوجه این بی‌ارزشی ارزش‌ها می‌شوند.

📖کتاب اومانیسم و غرب‌زدگی، به‌کوشش محمدمهدی حکمت‌مهر



#نیچه
#نیست_انگاری
#معرفت_شناسی
#آموزش_مفاهیم


📌@canoon_org
🔰آیا پلورالیسم معرفت‌‌شناختی، پایه و اساس رفتار دموکراتیک است؟

🔷ممکن است که برخی به این پرسش پاسخ مثبت بدهند و بگویند وقتی تکثر معرفت‌شناختی را به رسمیت بشناسیم، خودبه‌خود به رفتار دموکراتیک رو آورده‌ایم. زیرا در نگاه دموکراتیک تمام افراد جامعه فرصت برابر و حق رأی مساوی دارند و این برابرانگاری افراد جامعه تعبیر دیگری از پلورالیسم معرفت‌شناختی است. چون در این رویکرد تمام قرائت‌ها و تفاسیر به همان شکل متكثر به رسمیت شناخته شده است. اما به نظر می‌رسد که حقیقت چیز دیگری باشد.

🔶واقعیت این است که هیچ‌یک از ایدئولوژی‌های مدرن تاب هم‌نشینی با یکدیگر را ندارند. بنابراین، ایدئولوژی‌های مدرن تكثر معرفت‌شناختی را در چهارچوب ایدئولوژیک خود پذیرا هستند. اگر قرائت یا معرفتشناسی خاصی بخواهد بیرون از این چهارچوب مطرح شود، تاب تحمل آن را ندارند. از این‌رو، اگر رفتار دموکراتیک ایدئولوژیک باشد، هرگز نمی‌تواند مبتنی بر پلوراليسم معرفت‌شناختی باشد. چنان‌که هم‌اکنون این‌گونه برخورد (عدم تحمل پلوراليسم معرفت‌شناختی) را در کشورهای دموکراتیک نسبت به جنبش‌ها و گرایش‌های اسلام‌گرا مشاهده می‌کنیم.

♦️یک نمونه، دستورالعمل‌هایی است که هانتینگتون، به نخبگان سیاسی جوامع غربی می‌دهد. او تكثر معرفت‌شناختی بیرون از اندیشه مدرن را کاملاً درک می‌کند، ولی تاب پذیرش این تكثر فرامدرن را در قرن ۲۱ ندارد. زیرا برداشت او از این تکثر فرامدرن، وقوع جنگ و خونریزی و برخورد تمدن‌هاست. لذا هانتینگتون به‌گونه‌ای پیشگیرانه، جوامع غربی را به تسلیح و آمادگی برای جنگ‌افروزی در دل خاستگاه‌های قرائت‌های مدرن دعوت می‌کند.

🔻او ضمن دعوت کشورهای غربی به وحدت عمومی در ذیل تمدن غربی، مهار کشورهای غیرغربی را مهم تلقی کرده است:«غرب، باید دامنه قدرت نظامی کشورهای کنفوسیوسی-اسلامی را محدود سازد، روند کاهش قابلیت‌های نظامی خود کشورهای غربی را آرام‌تر و برتری نظامی در شرق و جنوب غربی آسیا را حفظ کند؛ از اختلافات و درگیری‌های موجود بین کشورهای اسلامی و کنفوسیوسی، بهره گیرد و گروه‌هایی را که در درون تمدن‌های دیگر به ارزش‌ها و منافع غربی گرایش دارند مورد پشتیبانی قرار دهد».

📖کتاب پارادوکس روشنفکرانه، نوشته داود مهدوی‌زادگان، ص ۱۳۱ و ۱۳۰







#تمدن
#مشاوره
#پلورالیسم
#دموکراسی
#هانتینگتون
#معرفت_شناسی



📌@canoon_org
🔰 مفهوم علم در معرفت شناسی

🔷اصل علم و ماهیت و حقیقت آن، در فلسفه به اثبات می رسد و معرفت شناسی نیز با ابتنای بر مباحث فلسفی بر ماهیت و حقیقت علم از لحاظ حکایتگری، انطباق با واقع و جایگاه آن و... به بحث و بررسی می پردازد.

🔶 وقتی از ماهیت و حقیقت علم در معرفتشناسی بحث می‌شود با پیش‌فرض گرفتن ماهیتِ فلسفهِ علم است و ماهیت دیگری مدنظر نیست. ازاین‌رو، در معرفتشناسی جنبه ارزشی و حکایت‌گری معرفت بحث می‌شود.



📖 کتاب مفهوم شناسی علم و یقین، اثر رمضان‌ علی تبار فیروزجانی، صفحه 45



#علم
#فلسفه
#آموزش_مفاهیم
#معرفت_شناسی
#رمضان‌_علی_تبار_فیروزجانی
#مفهوم_شناسی_علم_و_یقین


📌@canoon_org
🔷 این دانش، گاهی مربوط به معرفت‌های غیر دینی است؛ یعنی معرفت‌های انسان در قلمرو و شناخت فلسفه و علوم طبیعی، تاریخی، اجتماعی و غیره.

🔶 گاهی نیز مربوط به معرفتهای دینی می‌شود، یعنی معرفت‌هایی که از طریق حس و عقل در حوزه دین‌شناسی پدید آمده است.
مباحثی که در معرفتشناسی بررسی می‌شود شامل:

۱. اصول عقلی شناخت
۲. ابزارهای شناخت در معرفت دینی
۳. صواب و خطا در معرفت دینی
۴. حجیت و قداست معرفت دینی
۵. نقش معرفت‌های غیر دینی در معرفت دینی
۶. تحول و تکامل در معرفت دینی

📖 کتاب معرفت دینی از منظر معرفتشناسی، علی ربانی گلپایگانی، صفحه ۱۶و۱۷

#معرفت_دینی
#معرفت_شناسی
#آموزش_مفاهیم
#علی_ربانی_گلپایگانی

📌@canoon_org
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰مصباح هدایت

🔷 همیشه آن کسانی که راه‏ را باز می‏کنند، مانع ‏ها را بر می‏ دارند و به پیش می ‏تازند، گروهی هستند که سلاح عمده‏ ی آن‏ها معرفت است.

🔶 در دورانی که شبهات بسیاری پیرامون مباحث گوناگون هستی شکل می گیرد، نیاز به آگاهی و مبانی استوار اندیشه ای امری ضروریست.

🔷 طرح ولایت با معرفت افزایی، آگاهی بخشی و پاسخ به شبهات دینی و اعتقادی، بستری است برای روشن بینی و باز کردن گره های ذهن.

#تفکر
#شبهه
#شابک
#اندیشه
#طرح_ولایت
#خدا_شناسی
#فلسفه_اخلاق
#فلسفه_حقوق
#انسان_شناسی
#مقاله_تصویری
#فلسفه_سیاست
#معرفت_شناسی
#بسیج_دانشجویی
#موسسه_امام_خمینی
#مبانی_اندیشه_اسلامی
#آیت_الله_مصباح_یزدی




📌@canoon_org
🔶نحوه توصیف ماهیت معرفت سبب می شود معرفت به قضیه ای بنا به یک تفسیر برون گرایانه و بر اساس تفسیر دیگر، درون گرایانه شود. نظریه های درون گرایانه برآنند که یکی از شرایط لازم برای داشتن معرفت به چیزی، داشتن نوع دسترسی ذهنی یا معرفتی به خصوصیات است که معرفت ما را معرفت ساخته است و برای اینکه به یک قضیه معرفت داشته باشیم، باید بدانیم که آن را می دانیم.

🔷در مقابل، نظریه های برون گرایانه تاکید دارند که ما می‌توانیم به قضیه ای معرفت داشته باشیم بدون اینکه به ویژگی‌های معرفتی که معرفت ما را معرفت ساخته است، دسترسی ذهنی یا معرفتی داشته باشیم. یعنی ویژگی برون گرایان این است که معتقدند تفاوت‌ها در توجیه می تواند از تفاوت های غیر ذهنی نامعلوم ناشی شود.

🔶طبق نظر درونگرایان اگر دو نفر از نظر ذهنی دقیقاً شبیه هم باشند، از نظر توجیه هم شبیه هم هستند؛ یعنی عقاید خاصی به یک اندازه برای هردو موجه است حال آنکه طبق نظر برونگرا، دو شخص با حالت ذهنی کاملا یکسان ممکن است یکی در باور خاصی موجه باشد، اما دیگری در همان اعتقاد موجه نباشد.

📖کتاب #معرفت_شناسی_اصلاح_شده به قلم #مجتبی_جعفری_اشکاوندی

#آموزش_مفاهیم


📌@canoon_org
🔰معرفت حقیقی از دیدگاه فلسفه غرب چیست؟ براساس نظریات آنان، علم مطابق با واقع است یا جهل مرکب؟

🔶در فلسفه غرب، نظریه های مختلفی در این باب مطرح شده است:
1. گاهی تجربه و حس مبنا قرار داده شده است و تنها قضایایی صادق و مطابق با واقع تلقی شده که به تجربه حسی در آمده باشند.
2. زمانی نیز هماهنگی معرفت فلسفی با دیگر قضایا و معارف بشری را ملاک مطابقت با واقع دانسته اند.
3. برخی نیز معرفتی را حقیقی دانسته اند که مفید و ثمربخش باشد.

🔷اما هیچ کدام از این راه حل ها مشکل گشا نبوده است. اشكال نظریه تجربه گرایی در این است که اولاً این اصل که "هر چه به مشاهده حسی در نیاید، بی معنا است"، خود گزاره ای است که به مشاهده حسی در نیامده است. ثانياً لازمه این اصل، شکاکیت است، زیرا بر حس خطاپذیر بنا شده است.
🔹بر نظریه دوم، این اشکال وارد است که، اولاً بر اساس این نظریه، یک افسانه سرتاسر دروغ نیز می تواند معرفت صادق مطابق با واقع باشد.

🔸ثانياً لازمه این نظریه تسلسل یا دور است، زیرا محک زدن صدق یک دسته از قضایا با دیگر قضایا و بار صدق آن ها با قضایایی دیگر به دور و تسلسل منجر می شود.

💢اشکال نظریه سوم این است که اولاً برخی از گزاره های کاذب هستند که برای بشر مفید می باشند؛ مانند هيأت بطلمیوسی، ثانیاً مفید بودن یک علم به اثبات نیاز دارد. اثبات مفید بودن یعنی احراز مطابقت.

📖کتاب #فطرت_و_خرد به قلم #قاسم_اخوان_نبوی

#مشاوره
#تجربه_گرایی
#معرفت_شناسی

📌@canoon_org