🔰پارادایم اثباتگرایی
🔷 اثباتگرایی در علوم انسانی متعلق به تفکر فلسفی ابتدای قرن نوزدهم است که توسط آگوست کنت تأسیس شد و جامعهشناس کلاسیک فرانسوی، امیل دورکهایم آن را بسط و گسترش داد. نوعی از اثباتگرایی را در اثر خود تحت عنوان قواعد روش جامعهشناختی ارائه داده است که اثری کلیدی در تحقیقات اثباتگرایانه به شمار میآید.
🔶 اثباتگرایی فلسفهای است که معتقد به کسب معرفت معتبر بر اساس تجربه حسی است. اثباتگرایان تنها روش علمی را «روش علوم طبیعی» میدانند. بر این اساس تمایز علوم طبیعی از علوم انسانی به جوانی علوم انسانی و موضوعات آن باز میگردد. مهمترین خصیصههای اثباتگرایی عبارتاند از:
1️⃣دنیای اجتماعی شبیه دنیای طبیعی است. در نتیجه معرفت و شناخت از دنیای اجتماعی بر اساس اصول تجربی امکانپذیر است. مراد از تجربه، کسب اطلاعات یا دستیابی به مدارکی است که از طریق حواس پنجگانه انسان (بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی) به دست آمده باشند. تمام ادعاها باید قابل آزمون تجربی بوده و نشان داده شود که غلط نیستند.
2️⃣آگاهی فردی انسانها عامل مهمی در توانایی آنان جهت فهم و درک رفتار اجتماعی نمیباشد و رفتار انسان تحت روابط نهادی در جامعه تعیین میشود.
3️⃣وظیفه علم نمایش روابط علی است که از طریق کمیسازی الگوها و نظمهای موجود در رفتار انسان امکانپذیر باشد.
4️⃣هدف اصلی اثباتگرایی کشف روابط علی بین پدیدههای قابل مشاهده است. هر چیزی که نتوان مستقیماً مشاهده نمود نمیتوان به عنوان معرفت معتبر با جزئی از تبیین معتبر از پدیدههای اجتماعی مورد ملاحظه قرار داد.
📖کتاب اومانیسم و غربزدگی، به کوشش محمدمهدی حکمتمهر
#اثبات_گرایی
#علوم_انسانی
#آموزش_مفاهیم
📌@canoon_org
https://b2n.ir/esbat
🔷 اثباتگرایی در علوم انسانی متعلق به تفکر فلسفی ابتدای قرن نوزدهم است که توسط آگوست کنت تأسیس شد و جامعهشناس کلاسیک فرانسوی، امیل دورکهایم آن را بسط و گسترش داد. نوعی از اثباتگرایی را در اثر خود تحت عنوان قواعد روش جامعهشناختی ارائه داده است که اثری کلیدی در تحقیقات اثباتگرایانه به شمار میآید.
🔶 اثباتگرایی فلسفهای است که معتقد به کسب معرفت معتبر بر اساس تجربه حسی است. اثباتگرایان تنها روش علمی را «روش علوم طبیعی» میدانند. بر این اساس تمایز علوم طبیعی از علوم انسانی به جوانی علوم انسانی و موضوعات آن باز میگردد. مهمترین خصیصههای اثباتگرایی عبارتاند از:
1️⃣دنیای اجتماعی شبیه دنیای طبیعی است. در نتیجه معرفت و شناخت از دنیای اجتماعی بر اساس اصول تجربی امکانپذیر است. مراد از تجربه، کسب اطلاعات یا دستیابی به مدارکی است که از طریق حواس پنجگانه انسان (بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی) به دست آمده باشند. تمام ادعاها باید قابل آزمون تجربی بوده و نشان داده شود که غلط نیستند.
2️⃣آگاهی فردی انسانها عامل مهمی در توانایی آنان جهت فهم و درک رفتار اجتماعی نمیباشد و رفتار انسان تحت روابط نهادی در جامعه تعیین میشود.
3️⃣وظیفه علم نمایش روابط علی است که از طریق کمیسازی الگوها و نظمهای موجود در رفتار انسان امکانپذیر باشد.
4️⃣هدف اصلی اثباتگرایی کشف روابط علی بین پدیدههای قابل مشاهده است. هر چیزی که نتوان مستقیماً مشاهده نمود نمیتوان به عنوان معرفت معتبر با جزئی از تبیین معتبر از پدیدههای اجتماعی مورد ملاحظه قرار داد.
📖کتاب اومانیسم و غربزدگی، به کوشش محمدمهدی حکمتمهر
#اثبات_گرایی
#علوم_انسانی
#آموزش_مفاهیم
📌@canoon_org
https://b2n.ir/esbat
🔰خطر قطع ارتباط با عالم مافوق!
🔸عقیدۂ کنت بر آن است که فقط آنچه قابلمشاهده باشد علمی است؛ گویی در نگرش وی حس بهجای عقل نشسته و انسان در سیر اومانیستی خود از مرحله عقلانیت به مرحله حواس و مشاهدات نزول کرده است. در دیدگاه وی، دیگر معرفتشناسی بر عقل انسان به عنوان خاستگاه شناخت نیز تکیه نمیکند؛ بلکه شناخت و آگاهی انسان ریشه در حواس و مشاهدات وی دارد.
♦️این امر نتیجه طبیعی تفکر کانت است؛ زیرا اگر فقط آنچه زمانی و مکانی است قابلشناخت و معرفت باشد، در آن صورت انسان متکی بر قوای عقلانی، تبدیل به انسانی متکی بر قوای جسمانی و حواس پنجگانه میگردد. و این امر معلول قطع ارتباط انسان (در نقش محور شناخت) با عالم مافوق طبیعت میباشد، لذا آدمی حتی از شرف عقلانیتش نیز ساقط میشود و تنها وسیلهاش برای شناخت، محدود به عالم حس و مشاهده میگردد.
📖کتاب نقدی بر مبانی معرفتشناسی اومانیستی، نوشته مریم صانعپور
#اثبات_گرایی
#آگوست_کنت
#معرفت_شناسی
📌@canoon_org
🔸عقیدۂ کنت بر آن است که فقط آنچه قابلمشاهده باشد علمی است؛ گویی در نگرش وی حس بهجای عقل نشسته و انسان در سیر اومانیستی خود از مرحله عقلانیت به مرحله حواس و مشاهدات نزول کرده است. در دیدگاه وی، دیگر معرفتشناسی بر عقل انسان به عنوان خاستگاه شناخت نیز تکیه نمیکند؛ بلکه شناخت و آگاهی انسان ریشه در حواس و مشاهدات وی دارد.
♦️این امر نتیجه طبیعی تفکر کانت است؛ زیرا اگر فقط آنچه زمانی و مکانی است قابلشناخت و معرفت باشد، در آن صورت انسان متکی بر قوای عقلانی، تبدیل به انسانی متکی بر قوای جسمانی و حواس پنجگانه میگردد. و این امر معلول قطع ارتباط انسان (در نقش محور شناخت) با عالم مافوق طبیعت میباشد، لذا آدمی حتی از شرف عقلانیتش نیز ساقط میشود و تنها وسیلهاش برای شناخت، محدود به عالم حس و مشاهده میگردد.
📖کتاب نقدی بر مبانی معرفتشناسی اومانیستی، نوشته مریم صانعپور
#اثبات_گرایی
#آگوست_کنت
#معرفت_شناسی
📌@canoon_org