🔰این برداشت شخصی شماست!


🔹یکی از مهم‌ترین مبانی دین‌شناختی تعدد قرائت‌هاست. اکنون بسیاری از افراد جامعه ما در برابر دیدگاه علما و صاحب‌نظران به راحتی می‌گویند این هم یک قرائت و یک فهمی از دین است و ما می‌توانیم قرائت‌های دیگری هم کنار آن فرض کنیم. گویا فرقی بین فتوای مجتهد متخصص یا غیرمتخصص نیست، پایه این مسئله دین‌شناختی در معرفت‌شناسی است که آیا می‌توان از یک متن برداشت‌های نامحدود و متناقض کرد؟


🔸تاریخ‌مندی فهم دین که در واقع بر هرمنوتیک فلسفی مبتنی است، بر نسبی‌گرایی و نفی معیار معرفتی مبتنی است. وقتی کسی معیار معرفت را نپذیرفت، هرکسی با پیش‌فرض‌های خود متنی مانند قرآن را معنا می‌کند، لذا یک نفر می‌تواند از قرآن، سوسیالیسم اسلامی بفهمد، یک کسی لیبرالیسم اسلامی و یک نفر سکولاریسم اسلامی میفهمد. شما هم که می‌گویید حکومت اسلامی، یک فهمی از قرآن و اسلام دارید که در عرض سایر فهم‌هاست و هیچ ترجیحی بر آن‌ها ندارد.


♦️در برابر هرگونه استنادی به متون دینی این اشکال مطرح می‌شود که این برداشت شخصی شماست و ما برداشت دیگری از این متن داریم؛ لذا نسبی‌گرایی معرفتی منشأ بحث قرائت‌های مختلف و نقد قرائت رسمی از دین شد که نتیجه آن نفی حکومت دینی و نفی ایدئولوژی کردن دین است و پلورالیزم معرفتی نیز منشأ پیدایش پلورالیزم دینی شد که بین دین اسلام و ادیان دیگر هیچ ترجیحی وجود نداشته باشد.

📖کتاب پایه‌های فکری جنگ نرم، به کوشش عبدالله محمدی



#نسبی_گرایی
#هرمنوتیک
#پلورالیزم



📌@canoon_org



https://b2n.ir/bardasht1

🔰 آیا فقه اسلامی می‌تواند موضوع تحلیل‌های معرفت‌شناسانه و قرائت‌های تعبیرگرایانه یا هرمنوتیک قرار گیرد؟

🔷 بر مبنای دانش مسلمین می‌توان گفت معرفت‌شناسی امری ممکن است اما معرفت‌شناس یا سوژه در مقام روایت و گزارش عینی از متعلق شناسایی باید کاملاً وفادار باقی بماند. فاعل شناسایی هرقدر هم به موضوع شناسایی خود انتقادی و پرسش‌گرایانه نگاه کند،‌ نباید در مقام روایت، تصرفی در معنا و مفهوم متعلق شناسایی خود انجام دهد. حال آن‌که در معرفت‌شناسی مدرن به هنگام روایت، در متعلق اندیشه تصرف می‌شود تا جایی‌که برداشت فاعل شناسایی جای متعلق شناسایی قرار می‌گیرد.

🔶همین اشکال در باب هرمنوتیک مدرن نیز مطرح است. در تفسیر متن باید همواره تا انتهای تفسیر به متن وفادار بمانیم، نه آن‌که از یک جا به بعد مفسر به جای متن نشیند و اندیشه و برداشت خود را به جای متن تفسیر کند. عالمان اسلامی از این‌که فقه اسلامی متعلق معرفت‌شناسی و قرائت‌های هرمنوتیکی قرار گیرد، هیچ ابایی نداشته‌اند اما نکته مهم این است که در فرآیند معرفت‌شناسی‌ها و تفسیر هرمنوتیکی،‌ نباید متعلق شناسایی یا متن تفسیری شکل فرسایشی پیدا کند.


#فقه
#مشاوره
#هرمنوتیک


📌@canoon_org


https://b2n.ir/feghh1

🔰کتاب برای ما‌ کافیست!

🔹نزاع اصلی لوتر با کلیسای کاتولیک، بحث تأویلی و تفسیری بود، بحث درباره این‌که چه کسی حقّ فهم کتاب مقدس دارد. کلیسای کاتولیک مدعی بود که به‌طور انحصاری حق فهم کتاب مقدس را دارد و در جایی که با اختلاف تفسیرها مواجه می‌شویم، این کلیساست که باید مشخص کند که کدام تفسیر درست است.

♦️اما لوتر در مقابل آن‌ها معتقد بود که نه، خود کتاب مقدس فی نفسه کافی است و استقلال دلالت دارد و ما با دور هرمنوتیکی و امثال آن معنای متن مقدس را می‌فهمیم. این امر سرلوحه برنامه پروتستان‌ بود و ما شاهد آنیم اندیشمندانی که در هرمنوتیک کار می‌کنند، همگی پروتستان هستند و کاتولیک‌ها اصلاً علاقه‌ای به این مسئله ندارند؛ زیرا هرمنوتیک یک جنبه انتقادی دارد.

🔸روشنفکرانی هم که در عالم اسلام ظهور کردند و رویکرد دگراندیشانه داشتند، به زمینه‌هایی مثل هرمنوتیک و تحلیل گفتمان روی آوردند؛ زیرا سعی در نقد انگاره‌های سنتی داشتند.

📖ماهنامه زمانه، شماره ۱۲۸ و ۱۲۹


#مسیحیت
#هرمنوتیک
#پروتستانتیسم


📌@canoon_org

🔷 نظریه قرائت‌های متعدد و متفاوت از یک متن، مبانی مختلف فلسفی، معرفت شناختی و تفسیری دارد. یکی از مبانی آن که جنبه زبان شناختی و معنا شناختی دارد دیدگاه‌های نوینی است که درباره ماهیت معنا اظهار شده است. آقای شبستری که خود از طرفداران قرائت‌های متکثر از یک متن است. به تبیین این مطلب پرداخته است.

🔶 وی در این باره سه نظریه معنا شناختی مطرح کرده یکی، نظریه ارسطویی است که بر اساس آن معنا امری است واحد و ثابت و در نتیجه، متن واحد جز یک معنای درست را بر نخواهد تافت، و مطابق دو نظریه دیگر که دیدگاه‌های نوین معنا شناختی به شمار می‌روند، برای متن واحد می‌توان معنای متعدد و معقول تصویر کرد. بنابراین، نظریه کثرت قرائت‌ها بر دیدگاه‌های نوین زبان‌شناسی و معناشناسی مبتنی خواهد بود.

📖 کتاب نقد آرای هرمنوتیک مجتهد شبستری صفحه ۱۴۰


#هرمنوتیک
#آموزش_مفاهیم
#مجتهد_شبستری



📌@canoon_org

🔶به دنبال طرح مباحث هرمنوتیک در غرب، مسئله تجویز قرائت هاى متعدد نیز که ثمره آن است، در قرن هاى بعدى مطرح گردید. این نظریه ثمره هرمنوتیک فلسفى است که از یک سو، مقصود مؤلف متن را در فهم، بى تأثیر مى داند و از دیگر سوى، متن را در بیان معناى خود صامت مى داند. از این رو، مفسّر با توجه به پیش فرض هاى ذهنى خود، معنایى براى متن مى سازد.

🔷نظریه قرائت‌های متعدد و متفاوت از یک متن، مبانی مختلف فلسفی، معرفت شناختی و تفسیری دارد. یکی از مبانی آن که جنبه زبان شناختی و معنا شناختی دارد دیدگاه‌های نوینی است که درباره ماهیت معنا اظهار شده است. آقای شبستری که خود از طرفداران قرائت‌های متکثر از یک متن است. به تبیین این مطلب پرداخته است.

💢وی در این باره سه نظریه معنا شناختی مطرح کرده یکی، نظریه ارسطویی است که بر اساس آن معنا امری است واحد و ثابت و در نتیجه، متن واحد جز یک معنای درست را بر نخواهد تافت، و مطابق دو نظریه دیگر که دیدگاه‌های نوین معنا شناختی به شمار می‌روند، برای متن واحد می‌توان معنای متعدد و معقول تصویر کرد. بنابراین، نظریه کثرت قرائت‌ها بر دیدگاه‌های نوین زبان‌شناسی و معناشناسی مبتنی خواهد بود.

📖با استفاده از کتاب #نقد_آرای_هرمنوتیک به قلم مجتهد شبستری



#فلسفه
#هرمنوتیک
#تعدد_قرائات


📌@canoon_org

🔸مفهوم رئالیستی و دارای تمامیت و کلیت من فردی به عنوان قهرمان داستان در آن به کلی مورد نفی و انکار قرار گرفته است.

🔹در داستان، «زمان» با استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن، رنگ و بویی شخصی و ذهنی می گیرد.

🔸عینیت مفهوم کلاسیک علت و معلول در داستان فرو می ریزد. به داستان گونه ای که مثلاً در صد سال تنهایی کسی که مرده است وارد مسیر می شود و نقش بازی میکند و در جایی دیگر خونی به مدت صدسال بــه راه می افتد و جاری میشود؛ و کلاً روابط واقع گرایانه میان امور و اشیاء رنگ می بازد.

🔹منطق متأثر از هرمنوتیک سوفسطایی زده گادامری موجب میشود که اثر داستانی نیز همچون هر متن دیگر پدیده ای دارای قرائت های مختلف فرض گردد که بعضا پایان داستان بر عهده مخاطب نهاده می شود.

🔸با حذف تدریجی سوژه فردی به عنوان قهرمان داستان مدرن و پذیرش #هرمنوتیک نسبیت ،انگار کار به آنجا می رسد که هر نوع مرکزیت یا اطمینان عقلانی به روند داستان حذف می گردد. آراء رولان بارت ژاک لاكان، ژوليا كريستوا ، ژیل دلوز فلیکس کاتاری ژاک دریدا و نظریه هایی چون مرگ مؤلف حاصل این پدیده است.

🔹در داستان های پست مدرن غالباً تلاش میشود تا داستان بر پایه نحوى عدم اطمینان هستی شناختی عمیق سامان یابد. این معنا را #برایان_مک_هیل در کتاب Post Modernist Fiction) توضیح داده است.

🔸بدبینی پست مدرنیست ها به آنچه خود آن را «فراروایت ها» کلان می نامند - که ریشه در آرای ژان بودریار و ژان فرانسوا ليوتار دارد - موجب گردیده که اساس پیرنگ و ساختار داستانی در ادبیات پست مدرن نادیده گرفته شود.

🔹درون مایه های اکثر آثار پست مدرن - با استثنا کردن برخی ا بورخس و بعضی آثار دیگر - غالباً یأس آلود و بدبینانه است که این امر در آثار تی اس البوت و ازرا پاوند و دی اچ لارنس و فرانتس کافکا و کنوت هامسون به صور و مراتب مختلف ظاهر گردیده است.

🔸سقوط شدید انسان به حد و اندازه های حیوانی و غریزی و گریز شدید از رعایت نکات اخلاقی در توصیفات داستانی، صبغه ای خــاص بـه اکثر آثار ادبی پست مدرن بخشیده است.

📖 کتاب #ادبیات_داستانی_معاصر به کوشش #شهریار_زرشناس



#ادبیات
#مسئله
#داستان
#معرفی_کتاب
#ادبیات_پست_مدرن
#کانون_اندیشه_جوان


📌@canoon_org